پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا به استیبلکوینهای غیرمتمرکز نیاز داریم؟
پروتکلهای غیرمتمرکز فرصتی برای بازطراحی ساختار انتقال پولی ارائه میدهند و با بهرهگیری از قابلیتهای رمزنگاری بلاکچینهای عمومی، به سطوح بیسابقهای از کارایی، امنیت و شفافیت دست مییابند
در طول تاریخ، حق ایجاد پول (معمولاً از طریق صدور اسناد تعهد مانند سپردههای بانکی) بهشدت محافظت و منحصراً به بانکهای تجاری واگذار شده است که در چارچوبهای پیچیده و قانونگذاری شده فعالیت میکنند. اما امروز، طراحان سیستمها با بازنگری در اصول اولیه پول و با بهرهگیری از قابلیتهای بنیادین فناوری دفترکل توزیعشده، در حال بازتعریف پول هستند. نرمافزارهای غیرمتمرکز (پروتکلها) حالا میتوانند بهعنوان سیستمهایی قابلاعتماد، کارآمد و بدون نیاز به اعتماد عمل کنند که نیاز به واسطهگری مالی متمرکز را کاهش میدهند و شکلی از پول دیجیتال بومی ایجاد میکنند که میتواند توسط هر نوع دارایی پشتیبانی شود.
جهان استیبلکوینهای غیرمتمرکز نهتنها روش خلق پول، بلکه کل ساختار واسطهگری مالی را متحول خواهد کرد. برای پیشبرد این مسیر، ضروری است که ایالات متحده محیطی را پرورش دهد که نوآوری واقعی را ترویج کند و درعینحال از مصرفکنندگان و کسبوکارها محافظت کند.
پیشزمینه درباره خلق پول
نظام پولی که امروز میشناسیم، پس از فروپاشی نظام برتون وودز در سال ۱۹۷۱ شکل گرفت. این نظام بر رابطهای پیچیده و بههمپیوسته بین خزانه دولت، بانک مرکزی و بانکهای تجاری استوار است؛ چارچوبی که از آن زمان تاکنون، خطوط کلی امور مالی جهانی و سیاستهای اقتصادی را تعریف کرده است. بااینحال، باگذشت زمان، این سیستم محدودیتهای جدی خود را نشان داد: از مدیریت ضعیف ریسک گرفته تا ناکارآمدی در حاکمیت و همچنین ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای اقتصادی که روزبهروز دیجیتالتر میشود.
در نتیجه، سپردهگذاران به طور فزایندهای به سمت برنامههای مالی دیجیتال روی آوردهاند، جایی که شرکتهای فناوری تعاملات را واسطهگری میکنند و تجربه کاربری و آموزش را شکل میدهند. امروزه، وقتی مصرفکنندگان امور مالی خود را مدیریت میکنند، عمدتاً با رابطهای کاربری محصول محور تعامل دارند، نه مستقیماً با مؤسسات مالی که مجوز ذخیره و دستکاری دادههای مالی پایه را دارند.
در این چشمانداز، استیبلکوینها بهعنوان یکی از دستاوردهای برجسته مالی دیجیتال ظهور کردهاند. استیبلکوینها داراییهای دیجیتالی هستند که ارزش آنها توسط طراحانشان به یک دارایی مرجع دیگر، معمولاً ارزی؛ مانند دلار آمریکا، وابسته شده است. در هسته خود، استیبلکوینها، مانند سپردههای بانکی، واحدهای بدهی هستند که در برابر مجموعهای از داراییها صادر میشوند و انتظار میرود ارزش این داراییها از بدهیهای مربوطه بیشتر باشد. (نحوه بازخرید این داراییهای پایه با بازپرداخت یا سوزاندن استیبلکوین مرتبط، به معماری و حاکمیت خاص هر پروتکل بستگی دارد.) بااینحال، بهترین شکل این مکانیزمهای پشتیبانی هنوز یک پرسش بیپاسخ است. در نتیجه از سیاستهای ذخیرهسازی گرفته تا مکانیزمهای صدور و بازخرید و درجات کنترل بر زیرساخت، استانداردها برای ایجاد این داراییهای دیجیتال متنوع باقیماندهاند.
استیبلکوینها که به یکی از ستونهای اقتصاد رمزارزها تبدیل شدهاند، حالا در حال نفوذ به چشمانداز مالی سنتی هستند و به ابزارهای قدرتمندی برای پرداختهای بینالمللی و تسویه معاملات برای افراد و مؤسسات تبدیل شدهاند.
تا فوریه ۲۰۲۵، حجم کل استیبلکوینهای در گردش به حدود ۲۲۰ میلیارد دلار رسیده و حجم تراکنشهای ماهانه آنها از ۲ تریلیون دلار فراتر رفته است. برای مقایسه، ویزا در سال ۲۰۲۳ به طور متوسط حدود ۱.۲ تریلیون دلار در ماه پردازش کرده است. خرید اخیر شرکت استریپ از بریج، یک استارتآپ زیرساختی استیبلکوین، به مبلغ ۱.۱ میلیارد دلار، نقطه عطف نمادین مهمی در ادغام استیبلکوینها در خدمات مالی جریان اصلی است. استیبلکوینها باهدف قراردادن موارد کاربردی ساده و دارای اصطکاکهای واضح، مانند پرداختهای بینالمللی، بهتدریج در کاربردهای مالی جریان اصلی جا باز میکنند.
مشکل تمرکزگرایی
بااینحال، در اولویتبندی این مزایای عملکردی، بسیاری از صادرکنندگان متمرکز استیبلکوینها عمداً به مؤسسات سنتی برای کنترل عرضه پول وابسته شدهاند. بهعبارتدیگر، بهجای بازطراحی زیرساخت مالی (بهترین روش برای تولید پول از پایه) بسیاری از صادرکنندگان متمرکز استیبلکوینها عمدتاً بر نوآوری در مکانیزمهای پرداخت تمرکز کردهاند، درحالیکه برای ذخیرهسازی و خلق پول به سیستمهای سنتی موجود وابستهاند.
گرچه موارد کاربردی اولیه استیبلکوینها برای سودآوری بالای صادرکنندگان نسل اول کافی بود، ظهور مدلهای متمرکز استیبلکوینها چالشهای قابلتوجهی ایجاد کرده است که در ادامه میخوانیم:
- این صادرکنندگان یک واسطه دیگر بین مؤسسات سپردهپذیر و کاربران نهایی پول اضافه کردهاند که شفافیت فعالیتهای اقتصادی را کاهش میدهد و توانایی هدایت مؤثر سیاستهای پولی را تحتتأثیر قرار میدهد.
- مدلهای متمرکز ناکارآمدیهایی را در توزیع سود تثبیت کردهاند، انعطافپذیری را محدود کرده و سفت و سختی را در ساختار مالی تداوم بخشیدهاند.
- تمرکز صدور در دست چند بازیگر غالب، آسیبپذیریهای سیستمی ایجاد کرده است، زیرا این نهادها نقاط شکست واحدی هستند که حجم عظیمی از تراکنشها را واسطهگری میکنند، همانطور که وقایع مرتبط با نجات بانک سیلیکونولی نشان داد.
استیبلکوینهای غیرمتمرکز میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند و سیستمهایی را پیشگام کنند که در آنها اشکال بسیار شفاف پول میتواند توسط هر کسی، بدون نیاز به مجوز یا با مجوز محدود، از طریق نرمافزار تغییرناپذیر موجود در بلاکچین صادر شود.
مزایای غیرمتمرکزسازی
پروتکلهای غیرمتمرکز فرصتی برای بازطراحی ساختار انتقال پولی ارائه میدهند و با بهرهگیری از قابلیتهای رمزنگاری بلاکچینهای عمومی، به سطوح بیسابقهای از کارایی، امنیت و شفافیت دست مییابند. برخلاف لایههای پرداخت ساختهشده بر روی سیستمهای سنتی، استیبلکوینهای غیرمتمرکز به دنبال بازسازی تعادلها و نظارتهایی هستند که باعث میشوند کاربران به ارزش پشت یک موجودی دلاری اعتماد کنند و داراییها (ذخایر) را مستقیماً به بدهیها متصل میکنند و بدین ترتیب پول کاملاً دیجیتال بومی ایجاد میکنند.
استیبلکوینهای غیرمتمرکز، و بهطورکلی سیستم مالی غیرمتمرکز (دیفای)، مزایای متعددی نسبت به چارچوبهای مالی سنتی ارائه میدهند:
تابآوری بیشتر: با توزیع صدور در یک شبکه غیرمتمرکز، استیبلکوینهای غیرمتمرکز نقاط شکست واحد را کاهش میدهند و ریسک سیستمی را کم میکنند.
شفافیت بهبودیافته: امکان مشاهده بلادرنگ و آنچین ذخایر دارایی پشتیبان استیبلکوینهای در حال صدور، نظارت بهتری را برای طراحان سیستم، فعالان بازار و قانونگذاران فراهم میکند.
کارایی بالاتر: مدولاریته و قابلیت برنامهریزی ذاتی در دیفای، کارایی سرمایهای بهتر و تخصصی سازی را امکانپذیر میکند و روند سنتی به سمت تمرکزگرایی و تصاحب سود را خنثی میکند.
آمادگی برای آینده: بهعنوان ابزارهای مالی دیجیتال بومی، استیبلکوینهای غیرمتمرکز نسبت به رابطهای برنامهنویسی قدیمی بانکها، برای توسعه و راهاندازی یکپارچه برنامههای مالی مصرفکننده مناسبتر هستند.
در نهایت، درحالیکه اکثر پروژههای مسئول استیبلکوین غیرمتمرکز بااحتیاط عمل میکنند و در ابتدا سیاستهای ذخیرهسازی خود را به داراییهای ایمنتر مانند اوراق خزانه ایالات متحده و معاملات بازخرید معکوس با مؤسسات مالی مهم سیستمی محدود میکنند، همین مکانیزمهای بنیادین میتوانند بهمرورزمان تکامل یابند تا طیف گستردهتری از داراییها را در بر گیرند و بهتدریج نقش بزرگتری در خلق اعتبار ایفا کنند که به طور سنتی توسط بانکهای تجاری در اقتصاد انجام میشده است.
مواجهه با ریسکها
بااینحال، باید اذعان کرد که طراحان سیستم گاهی اوقات از قابلیت اطمینان درک شده استیبلکوینها سوءاستفاده کردهاند تا نقدینگی شبه پولی برای داراییهای بسیار نوسانی ایجاد کنند. گرچه این ساختارها در بازارهای صعودی کارآمد بودند، افت بازارها نقصهای آنها را آشکار کرد و به رویدادهای فاجعهباری مانند فروپاشی ترا لونا منجر شد که در عرض یک هفته نزدیک به ۴۵ میلیارد دلار از ارزش بازار را از بین برد.
هرچند این شکستها دراماتیک بودند، در دنیای مالی تازگی ندارند، زیرا یک تضاد ذاتی بین کاربران پول و تولیدکنندگان آن را نشان میدهند: اولیها به دنبال حداکثر تابآوری هستند، درحالیکه دومیها اغلب مرزهای اهرم مالی را گسترش میدهند. استخراج درسها و بهبود طراحی این سیستمها بهجای رد کامل پتانسیل آنها، امری حیاتی است.
چالشها بزرگ هستند، بهویژه که پول دیجیتال شروع به بازسازی مالی سنتی کرده است. درحالیکه برخی از معتبرترین و مرتبطترین خزانههای دولتی، مانند وزارت خزانهداری ایالات متحده، از کارایی و دسترسی پول دیجیتال سود میبرند، واسطههای مالی سنتی با ریسکهای وجودی مواجهاند. مدلهای کسبوکار آنها که بر کنترل متمرکز و فرایندهای پر اصطکاک ساخته شدهاند، با اصول غیرمتمرکز و اعتماد کمینهای که این موج نوآوری را هدایت میکند، در تضاد هستند. این تنش، فرصتی محوری برای رهبری و تحول ارائه میدهد.
ایالات متحده فرصتی دارد تا با ترویج گفتوگویی باز که چارچوبی نظارتی برای نوآوری پولی مسئولانه و جاهطلبانه ایجاد کند، پیشرو باشد. با این کار، میتواند نقش خود را بهعنوان صادرکننده ارز ذخیره جهانی تقویت کند و درعینحال جایگاه خود را بهعنوان مرکزی برای واسطهگری مالی و پیشرفت فناوری بهبود بخشد. بخش مالی مدتهاست که برای نوآوری آماده است. تغییر اجتنابناپذیر است؛ حالا پرسش این است که آیا باید نقشی پیشرو در این گذار ایفا کرد یا در پی آن دنبالهرو بود.
درباره نویسنده
لوکا پروسپری، همبنیانگذار و مدیرعامل پروژه M^0، یکی از چهرههای برجسته در حوزه مالی غیرمتمرکز (دیفای) است که بر توسعه زیرساختهای استیبلکوین غیرمتمرکز تمرکز دارد. او پیشتر مسئولیت نظارت بر بخش وامدهی در پروژه دیفای میکر دائو (MakerDAO) را بر عهده داشت و تجربه گستردهای در طراحی سیستمهای مالی دیجیتال دارد. پروسپری همچنین بهعنوان پژوهشگر در پلتفرم دایرکت رودز (Dirt Roads) فعالیت میکند و مقالاتی در زمینه نوآوریهای پولی منتشر کرده است. او از طریق حضور فعال در شبکههای اجتماعی مانند X، دیدگاههای خود را درباره آینده پول دیجیتال و نقش استیبلکوینهای غیرمتمرکز در تحول نظام مالی به اشتراک میگذارد.
این مقاله در سایت شرکت AH Capital Management, L.L.C که بیشتر با نام اندریسن هوروویترAndreessen) Horowitz) یا بهاختصار a16z شناخته میشود (یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر که در فناوریهایی مانند بلاکچین و هوش مصنوعی سرمایهگذاری میکند) منتشر شده است. در انتهای مقاله ذکر شده که نظرات و دیدگاههایی که در متن بیان شده، فقط متعلق به فردی است که نقلقول شده و ربطی به شرکت ندارد.
این محتوا صرفاً برای اهداف اطلاعرسانی ارائه شده است و نباید بهعنوان مشاوره امنیتی، حقوقی، تجاری، سرمایهگذاری یا مالیاتی یا تأیید هرگونه روش، محصول یا خدماتی تلقی شود. هیچ تضمین یا اطمینانی وجود ندارد که دیدگاههای بیانشده در اینجا برای هر واقعیت یا موقعیت خاصی قابلاجرا باشند و بنابراین نباید به هیچ وجه به آنها اتکا کرد.