پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در پنل گلدآپ در رویداد پنجمین جایزه عصر تراکنش مطرح شد: سهم بازار کسبوکارهای خریدوفروش آنلاین از بازار ۲۰ تنی طلا ۳۵ کیلوگرم است
متن کامل پنل «گلدآپ» درباره پلتفرمهای طلا؛ پدیده سال اکوسیستم نوآوری ایران با حضور مهدی فدایی، مدیرعامل طلاسی، امیر حقرنجبر، مدیرعامل تکنوگلد، بردیا احمدنیا، مدیرعامل والگلد، علیرضا عیوضی، مدیرعامل گلدیکا، محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین و مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش
در پنلی تخصصی «گلدآپ» رویداد پنجمین جایزه عصر تراکنش مهدی فدایی، مدیرعامل طلاسی، امیر حقرنجبر، مدیرعامل تکنوگلد، بردیا احمدنیا، مدیرعامل والگلد، علیرضا عیوضی، مدیرعامل گلدیکا، محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین با مدیریت مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش درباره پلتفرمهای طلا؛ پدیده سال اکوسیستم نوآوری ایران صحبت کردند. متن کامل این پنل را در ادامه میخوانید.
مینا حاجی (سردبیر ماهنامه عصر تراکنش):
در یک ساعت آینده میزگردی را با حضور مدیرعامل پنج پلتفرم خریدوفروش آنلاین طلا خواهیم داشت و قرار است درباره فرصتها و چالشهای پیش روی این کسبوکارها صحبت کنیم. همانطور که میدانید کسبوکارها و پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین طلا توانستند در مدت زمان کوتاهی چهره اکوسیستم نوآوری ایران را تغییر دهند و همین موضوع باعث شد که در پنل تخصصی «پلتفرمهای طلا» به جنبههای گوناگونی از این کسبوکارها بپردازیم.
پلتفرمهایی که نهتنها بازی فروش طلا را در ایران تغییر دادند، بلکه بهطور مؤثری در رشد اکوسیستم استارتاپی و آنلاین کشور در سال ۱۴۰۳ نقش ایفا کردهاند. در این پنل، به بررسی آینده این حوزه نوظهور خواهیم پرداخت و اینکه نوآوران، ایدهپردازان و رگولاتورها چه نقشی در رقم زدن یک تجربه موفق در این حوزه در کشور خواهند داشت. معتقدیم که پلتفرمهای طلا، پدیده سال ۱۴۰۳ اکوسیستم نوآوری ایران بودند.
در سال ۱۴۰۳، بهویژه در نیمه دوم آن، شاهد ظهور یک موج جدید در دنیای کسبوکار بودیم که پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین طلا بودند. هر جا که میرفتیم، پلتفرمهای تبلیغاتی میدیدیم و خبرهایی دربارهشان میشنیدیم. این در حالی است که در سال ۱۴۰۲ و اوایل سال ۱۴۰۳، تمرکز بیشتر بر روی لندتکها و رمزارزها بود و توجه زیادی به آنها جلب میشد؛ اما حالا بهنظر میرسد که این بازی کمی تغییر کرده است. در چند ماه گذشته، بهویژه پلتفرمهای طلا جایگاه ویژهای پیدا کردهاند.
حاجی: به نظر شما، مهمترین نوآوری که پلتفرمهای طلا در یک سال گذشته در کشور ایجاد کردهاند، چه چیزی بوده است؟
امیر حقرنجبر (مدیرعامل تکنوگلد):
رونق پلتفرمهای طلا در سال ۱۴۰۳ احتمالاً بهخاطر تلاقی چندین عامل مهم بوده است. یکی از این عوامل، توجه به دیجیتال گلد (طلای دیجیتال) است که در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله هند، در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته و به ایران هم رسیده است. رشد قیمت جهانی طلا و نوسانات انس جهانی نیز تأثیر زیادی بر این روند گذاشت. این مجموعه اتفاقات باعث شد که در نیمه دوم سال ۱۴۰۳، پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین طلا با استقبال زیادی مواجه شوند.
طبیعتاً هر زمان که یک کسبوکار یا صنعت مورد توجه و استقبال قرار میگیرد، نوآوریها و ارزشهای جدیدی در آن به وجود میآید. در مورد پلتفرمهای طلا، طبق نظرسنجیها و بازخوردهایی که از کاربران دریافت کردیم، دلایل اصلی استفاده از این پلتفرمها این موارد بودهاند: اول، امکان سرمایهگذاری با مبالغ کم که برای افرادی که قصد سرمایهگذاریهای خرد دارند، جذاب است. دوم، ریسک پایینتری در نگهداری طلا، چون کاربران از خطراتی مانند سرقت داراییهای ارزشمند در امان هستند.
سومین نکته، دسترسی به پلتفرمها در تمام ساعات شبانهروز است که باعث میشود کاربران بتوانند در هر زمان اقدام به سرمایهگذاری کنند. علاوه بر این، پلتفرمها امکان تحویل فیزیکی طلا را نیز فراهم کردهاند. همچنین، شفافیت قیمتها که بهطور مداوم و تقریباً هر ۳۰ ثانیه بهروزرسانی میشود، یکی دیگر از ویژگیهای برجسته است. حتی پس از پایان ساعات کاری، قیمتها بر اساس تغییرات انس جهانی دوباره بهروز میشوند.
این مجموعه ویژگیها و نوآوریها، بهویژه شفافیت در قیمتها و قابلیت تحویل طلا، بههمراه مزایای دیگر، به موفقیت پلتفرمهای طلا در سال ۱۴۰۳ کمک کرده است.
حاجی: پلتفرمهای طلا بهطور حتم توانستهاند امکان سرمایهگذاری خرد و راحت را برای اقشار مختلف جامعه فراهم کنند. به نظر شما این دستاورد یا موفقیت را چطور میتوان در همکاری با سایر بازیگران اکوسیستم نوآوری و مالی کشور تقویت کرد؟
مهدی فدایی (مدیرعامل طلاسی):
استارتاپها و پلتفرمهای فعال در حوزه طلا توانستهاند تحولی بزرگ در این صنعت ایجاد کنند. تا جایی که من مطلع هستم، مدتها بود که شرکتها و افراد مختلف در این صنعت به دنبال نوآوری و خلق امتیاز جدید بودند و این پلتفرمها توانستهاند این کار را بهخوبی انجام دهند. آنها کار جسورانهای انجام دادند و امکان سرمایهگذاری خرد را فراهم کردند، بهطوری که افراد با سرمایههای کوچک هم میتوانند خرید طلا انجام دهند. همچنین، شفافسازی و استانداردسازی در این صنعت که بهشدت به آن نیاز بود، بهطور جدی آغاز شده است.
در مورد سؤال دوم شما، این حوزه به تنهایی نمیتواند به مسیر خود ادامه دهد و نیاز به همکاری با دیگر بخشهای اکوسیستم دارد. برای مثال، باید با بازار سنتی طلا همکاری کنیم یا حتی با سایر بازارهای مالی در ارتباط باشیم تا بتوانیم این اکوسیستم را تکمیل کنیم. در این زنجیره، هم تولیدکنندگان، هم تأمینکنندگان و هم ارائهدهندگان خدمات بانکی حضور دارند و همکاری بین آنها میتواند منجر به ارائه سرویسهای بهتر و بهینهتر به کاربران و مصرفکنندگان نهایی شود.
علاوه بر این، پروژههای بزرگتری هم در دست داریم که میتوانیم آنها را به اجرا درآوریم. ما پلتفرمهای دیگری را طراحی کردهایم که میتوانند به این زنجیره کمک کنند و اکوسیستم ما را گسترش دهند. برای مثال، پلتفرمهایی برای تحلیل و پیشبینی قیمت طلا، پلتفرمهایی که خدمات بیمه برای سرمایهگذاران ارائه میدهند، پلتفرمهایی در زمینه هوش مصنوعی و حتی پلتفرمهایی برای آموزش سرمایهگذاری در طلا. این اقدامات میتواند همافزایی ایجاد کرده و اکوسیستم این صنعت را به جایگاه بسیار بهتری برسانند.
حاجی: درست است که پلتفرمهای طلا در یک سال گذشته نوآوریهای زیادی داشتهاند و دستاوردهای قابلتوجهی در این حوزه به وجود آمده است، بهطوری که این پلتفرمها در سال ۱۴۰۳ بهعنوان یکی از پدیدههای مهم در اکوسیستم نوآوری و فناوری کشور شناخته میشوند. شفافیت یکی از مهمترین مقولههایی است که این پلتفرمها ایجاد کردهاند، چطور میتوان این شفافیت را تقویت کرد؟ این پلتفرمها چقدر میتوانند در توسعه این شفافیتها در بازار بزرگی مانند طلا نقشآفرینی کنند؟
علیرضا عیوضی (مدیرعامل گلدیکا):
بازار سنتی طلا واقعاً یکی از بازارهای غیرشفاف است و این عدم شفافیت یکی از چالشهای اصلی این صنعت به حساب میآید. استعلام قیمتی که در پلتفرمها رخ میدهد و امکان خرید در لحظه به قیمت واقعی بازار، یک تحول بزرگ است. کاربر در این سامانهها میتواند به راحتی و بهطور لحظهای از قیمتهای بهروز مطلع شود و خرید خود را انجام دهد که این برای بسیاری از افراد جذابیت زیادی دارد. به همین دلیل، کاربران از این شفافیت و سادهسازیهایی که در پلتفرمها انجام شده، استقبال کردهاند.
با وجود این شفافیت، بازار سنتی طلا بهطور طبیعی از این روند استقبال نمیکند، چون این نوع شفافیت با ساختارهای موجود در آن سازگار نیست. نکته مهم این است که در یک سال اخیر، کاربران نشان دادهاند که علاقهمند به پلتفرمهایی هستند که نه تنها سادهتر و شفافتر هستند، بلکه امکان انجام معاملات در هر زمان از شبانهروز را نیز فراهم میکنند. از طرف دیگر، این شفافیت نهتنها برای کاربران مفید است، بلکه برای حاکمیت نیز مزیتهایی دارد. در بازار غیرشفافی که پیش از این وجود داشت، هیچگونه نظارتی روی فعالیتها وجود نداشت، حالا حاکمیت میتواند با استفاده از این پلتفرمها و نظارت بر آنها، بهطور مؤثری بازار را رصد کند و اقدامات لازم را انجام دهد.
این شفافیت و سیستمهای نوین، فرصت مناسبی برای پیشرفت و گامهای بعدی در صنعت طلا و بهطور کلی در اکوسیستم نوآوری و مالی کشور فراهم میکند. به نظر میرسد که حاکمیت میتواند با پشتیبانی از این پلتفرمها، گامی به جلو بردارد و فضای همکاری بیشتری را برای سایر بخشهای مالی و نوآوری کشور ایجاد کند تا به این ترتیب، رشد و تکامل این اکوسیستم شتاب بیشتری بگیرد.
حاجی: به نظر شما مهمترین دغدغه رگولاتور نسبت به پلتفرمهای آنلاین طلا چیست و این دغدغه چقدر واقعی است؟
محسن ابوالفتحی (مدیرعامل طلاین):
دغدغههای حاکمیت در این حوزه را میتوان به سه بخش اصلی تقسیم کرد:
شفافیت و جلوگیری از پولشویی و رعایت قوانین پولی کشور: در این زمینه، پلتفرمها کاملاً شفاف عمل میکنند و با رعایت قوانین کییواسی (KYC) و احراز هویت، از هرگونه فعالیت غیرقانونی مانند پولشویی جلوگیری میکنند. این مسئله بهخوبی رفع شده و پلتفرمها در این زمینه بسیار قوی و قانونی عمل میکنند.
نگرانی از موجودیت طلا و جلوگیری از خالیفروشی: این نگرانیها هم بهطور کامل رفع شدهاند. کمیتههای نظارتی در این راستا فعال شدهاند و اکنون طلا بهطور فیزیکی در بانکها نگهداری میشود، بنابراین هیچگونه نگرانی از بابت عدم موجودی طلا یا فروش طلا بدون موجودی وجود ندارد.
ریسکهای مربوط به قیمت طلا و کنترل بازار: در حال حاضر، نگرانی اصلی رگولاتور، مسئله قیمت است. مرجع قیمتی طلا در بازار ایران اتحادیه طلا و جواهر تهران است که قیمتها از آنجا نشئت میگیرند. این موضوع از سمت بازار و اتحادیه قابلحل است و نگرانیهای موجود در این زمینه نیز قابلرفع خواهد بود.
در مجموع، بهنظر میرسد که دغدغههای رگولاتور در خصوص شفافیت، پولشویی و موجودی طلا بهطور مؤثر رفع شدهاند و حالا موضوع اصلی در تعامل با صنف و نظارت بیشتر بر این پلتفرمها متمرکز است. تمام بحثهایی که در فضای رسانهای مطرح میشود، در واقع حول همین سه محور شفافیت، موجودی طلا و قیمتها میچرخد.
حاجی: به نظر شما مهمترین دغدغه رگولاتور در حال حاضر چیست؟ آیا شما هم با آقای ابوالفتحی همعقیده هستید که دغدغههای رگولاتور برطرف شده است؟
حقرنجبر:
حدود ۱۲ سال است که در حوزه فینتک و بهویژه در زمینههای پرریسک کار میکنم. در این مدت، دو اتفاق را در این صنعت خاص میبینم که کاملاً منحصر به فرد هستند. یکی از آنها هجمه تبلیغات منفی بود که در این مدت به سمت پلتفرمهای طلا وارد شد که واقعاً شگفتانگیز بود. حجم این هجمه روز به روز از تمامی بخشها و جناحها بیشتر میشد. البته بخشی از این نگرانیها بهجا است؛ اما این حجم از تبلیغات منفی در هیچ صنعتی به این شدت ندیده بودم، حتی در صنعت رمزارز.
این مسئله باعث شد که در صنعت طلای دیجیتال سرعت رگولاتوری بیشتر از سایر صنایع پیش برود. برای مثال، در حوزه فینتک، فکر میکنم اولین بار که در بانک مرکزی موضوع رگولاتوری آغاز شد، به سالهای ۹۷-۹۸ برمیگردد و آییننامه در بهمن ۱۴۰۲ منتشر شد. با این حال در حوزه طلا، این روند با سرعت بیشتری پیش رفت. این امر باعث شد که کسبوکارها بهطور جدی به رعایت آییننامهها و استانداردهای لازم توجه کنند و تلاش کنند تا این آییننامهها بهطور دقیق اجرا شوند تا ریسکها کاهش پیدا کند و اجرای آن قابلقبول باشد.
در حال حاضر، کسبوکارهای بزرگ در این صنعت ریسک کمتری دارند زیرا رگولاتورها کاملاً از وضعیت آگاه هستند. بهعنوان مثال، ما هر سه روز یک بار گزارشهای فروش پلتفرممان را بهطور منظم به رگولاتور ارسال میکنیم. این فروشها قبل از عرضه در بانک ذخیره میشوند، به این ترتیب ریسک تطابق میزان فروش و موجودی طلا بهطور مؤثری کنترل میشود. با این حال، هنوز برخی آییننامههای مدون برای کسبوکارهای کوچکتر که قصد ورود به این صنعت را دارند، وجود ندارد. این احتمال وجود دارد که برخی ریسکها برای این کسبوکارها پیش بیاید اما در مجموع، وضعیت فعلی نسبت به چند ماه پیش بسیار بهتر شده است. ساختارهای صنعت منظمتر شدهاند و نگهداری طلا در بانکها بهطور جدی در حال اجراست و رگولاتورها نیز با دقت بیشتری نظارت میکنند.
حاجی: به نظر شما دلیل هجمههای وارد شده به کسبوکارها خریدوفروش آنلاین طلا چه بود؟ آیا تبلیغات گستردهای که انجام شد، باعث این اتفاق شده است یا موضوعات دیگر؟
فدایی:
تقریباً تمام کسبوکارهایی که در حوزه طلا فعال هستند، ابتدا اقدام به اخذ مجوزهای قانونی کردند. این فرایند با همکاری اتحادیه و حضور رگولاتورها در قالب مرکز توسعه شروع شد. کمیته مربوطه تلاش داشت تا ضوابط و مقررات لازم را تکمیل کند و ما هم با احترام به نظر حاکمیت، تمام ضوابط را رعایت کردیم. نتیجه این شد که طبق ارزیابیهای رگولاتور این کسبوکارها تأیید شدند و حتی قرار بود در نشستهای خبری اعلام شود که این تعداد از شرکتها به ضوابط پایبند بودهاند و مورد تأیید قرار گرفتهاند، شرکتهایی که ضوابط را رعایت نکنند نیز نمادشان قطع شود. این روند باعث شد که کسبوکار ما که حوزه جدیدی بود، بهطور رسمی معرفی شود.
این کسبوکارها مجوزهای لازم را از مرکز توسعه که زیرمجموعه کمیته مربوطه است، دریافت کردند و شروع به تبلیغات کردند. این تبلیغات با نوسانات شدید قیمت طلا همزمان شد. بدین ترتیب حجم زیادی از توجه عمومی و استقبال سرمایهگذاران خرد به سمت پلتفرمهای ما جلب شد. این افزایش توجه باعث شد که بعضی از همکاران و دیگر بازیگران این حوزه فکر کنند که ما قصد داریم جای آنها را بگیریم یا برایشان مشکلساز شویم. این نگرانیها و رقابت موجود باعث شد تا حجم زیادی تبلیغات منفی علیه ما ایجاد شود.
با این حال واقعیت این است که ما هیچگاه قصد نداشتیم جای کسی را بگیریم؛ همه ما جزو اکوسیستم طلا هستیم و بهعنوان بخشی از بازار مسئولیت خود را پذیرفتهایم. رقابت میان کسبوکارها باعث این حجم از تبلیغات منفی شد. در گذشته هیچکس در این حوزه بهطور جدی تبلیغات نکرده بود؛ زیرا بازار طلا معمولاً محدود به افراد خاص و مجموعههای خاصی بود. ما با هزینههای بسیار پایین تبلیغات خود را آغاز کردیم و در کنار این رقابت، تبلیغات خود را با مجوز رسمی از سندباکس و با رعایت تمام الزامات قانونی انجام دادیم.
حاجی: به نظر شما مهمترین نوآوری که پلتفرمهای طلا طی یک سال گذشته در کشور ایجاد کردهاند، چیست؟
بردیا احمدنیا (مدیرعامل والگلد):
صنف طلا در کشور ما از دیرباز حضور داشته و همچنان ادامه دارد و خواهد داشت. اتفاق مهمی که در یک سال اخیر در این حوزه رخ داده، ورود شرکتهای جدید به بازار است که به طور عمده شروع به خرد کردن دارایی طلا و فروش آن به اندازههای میلیگرم کردهاند. این تغییرات در واقع باعث احساس خطر در صنف سنتی طلا شده است.
جالب است بدانید که امروز در بازار طلای آنلاین، حداکثر خرید روزانه طلا در حدود ۳۰ تا ۴۰ کیلوگرم است، در حالی که در بازار سنتی، روزانه تقریباً ۲۰ تن طلا به صورت کاغذی معامله میشود و بخش بزرگی از این معاملات حتی به صورت فیزیکی انجام نمیشود. وقتی این مقایسه انجام میشود، طبیعی است که صنف سنتی احساس خطر کند.
یکی از دلایلی نگرانی صنف سنتی این است که بازار آنلاین به دلیل خرد کردن داراییها و هدفگذاری، کاربران بیشتری، شامل اقشار مختلف جامعه را جذب کرده است. دومین دلیل این نگرانی، شفافیتی است که پلتفرمهای آنلاین ارائه میدهند. تا به امروز هیچ پلتفرم آنلاینی شفافیت بیشتری از ما نداشته است؛ شفافیت ۹۰ تا ۹۵ درصد یا حتی ۱۰۰ درصد را در زمینه خریدوفروش طلا ایجاد کردهایم. در حالی که در بازار سنتی طلا، این شفافیت وجود ندارد.
یکی از بزرگترین مزایای حوزه خریدوفروش آنلاین طلا، شفافیت است که به چند بخش تقسیم میشود. اول اینکه این پلتفرمها ضمانت میکنند که طلا، واقعاً وجود دارد و ماهیت طلا که خریداری میشود، اصالت دارد. دوم، اصالت عیار طلا است. بسیاری از ما تجربه خرید طلا در بازار سنتی را داریم، اما عیار آن طلا را همیشه به درستی نمیدانستیم. اما در بازار آنلاین، امروز این امکان فراهم شده که عیار دقیق طلا مشخص باشد و تا به حال، تمام فعالان این صنعت آنلاین، عیاری که اعلام کردهاند را به مشتریان تحویل دادهاند.
بسیاری از کسبوکارها که در این حوزه فعالیت میکنند، عیار ۹۹۵ و شمشهای مرکز مبادله را به بانکها تحویل میدهند که نشان از شفافیت بیشتر در این حوزه است. این موارد در واقع نوآوریهای مهمی هستند که طی یک سال اخیر در این صنعت ایجاد شده است.
بزرگترین نوآوریهای این حوزه عبارتاند از: دسترسی عمومی به این پلتفرمها که حتی فردی در دورترین نقاط کشور مثل سیستان و بلوچستان، به راحتی میتواند به این بازار دسترسی داشته باشد و سرمایهگذاری کند.
دومین نوآوری، حفظ ارزش پول افراد از طریق این سرویسها است که با رشد سریع اینترنت در کشور، امروز برای همه مردم، حتی در مناطق دوردست نیز امکانپذیر شده است.
حاجی: به نظر شما گاردی که بازار سنتی طلا نسبت به پلتفرمهای آنلاین دارد، چگونه کمرنگتر خواهد شد؟
احمدنیا:
یکی از دلایل ترس و گارد گرفتن صنف سنتی، به تغییرات در ساختار بازار و رقابتهای جدید برمیگردد. پلتفرمهای آنلاین طلا، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، طلا را از بازار سنتی و مرکز مبادله طلا تأمین میکنند. اما نکتهای که ممکن است باعث نگرانی بیشتر در آینده شود، این است که اگر این روند ادامه یابد، ممکن است در آینده پلتفرمهای آنلاین مجبور شوند که از صنف آنلاین طلا تأمین کنند و این ممکن است بر بازار سنتی تأثیر بگذارد.
دومین نگرانی صنف سنتی مربوط به شفافیت نرخها است. در بازار سنتی طلا، نرخها در مغازهها و نقاط مختلف معمولاً متفاوت است و این تفاوت قیمتها باعث ایجاد سردرگمی و عدم شفافیت میشود. در حالی که در بازار آنلاین، با توجه به رقابت بین پلتفرمها، نرخها به سمت شفافیت و رقابتی شدن پیش میروند. این روند به تدریج باعث میشود که نرخهای پلتفرمهای آنلاین به بازار سنتی منتقل شده و در نتیجه، صنف سنتی مجبور شود که برای رقابت، نرخهای خود را کاهش دهد یا شفافتر اعلام کند.
این روند مشابه اتفاقی است که برای تاکسیهای آنلاین در ایران رخ داد. در گذشته، مردم نرخهای بالاتری را در سرویسهای تاکسی سنتی پرداخت میکردند؛ اما با آمدن تاکسیهای آنلاین، مردم توانستند نرخهای بهتری پیدا کنند و در نتیجه، نرخها در بازار سنتی کاهش پیدا کرد. در حال حاضر، اگر پلتفرمهای آنلاین طلا بتوانند شفافیت بیشتری ایجاد کنند و نرخهای رقابتی ارائه دهند، صنف سنتی نیز ناچار خواهد بود که به این تغییرات واکنش نشان دهد و خود را با شرایط جدید سازگار کند.
راه تعامل برای صنف سنتی این است که بپذیرند که بازی در حال تغییر است و آنها نیز باید وارد این بازی شوند. بسیاری از کسبوکارهای سنتی در حال وارد شدن به فضای آنلاین هستند و این نشان میدهد که تغییرات در حال رخ دادن است. در نهایت، پلتفرمهای آنلاین نه تنها شفافیت را در بازار ایجاد میکنند، بلکه بازار سنتی را نیز مجبور به شفافتر شدن خواهند کرد و این فرایند به نفع مصرفکنندگان و اقتصاد کشور خواهد بود.
حاجی: به نظر شما پلتفرمهای آنلاین طلا میتوانند طی سالهای آینده جای بازار سنتی را بگیرند؟
عیوضی:
مقایسهای که بین بازار تاکسیرانی و پلتفرمهای آنلاین طلا صورت میگیرد شاید خیلی دقیق نباشد، زیرا بازار طلا به دلایل مختلف ویژگیهای خاص خود را دارد. یکی از دلایل مخالفت صنف سنتی با پلتفرمهای آنلاین طلا این است که آنها به طور سنتی اجرتهای سنگینی را برای مصنوعات طلا در نظر میگرفتند. این اختلاف منافع در واقع باعث ایجاد مقاومت میشود.
اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که ما در حال افزایش سهم طلا در سبد سرمایهگذاری مردم هستیم. این اتفاق میتواند به رشد بازار طلا کمک کند، زیرا علاوه بر خریدوفروش طلا در قالب مصنوعات، میتوانیم طلا را به شکل سرمایهگذاری در دسترس عموم قرار دهیم. این باعث میشود که بخشی از طلاهایی که در خانهها به صورت راکد نگهداری میشوند یا در بانکها به صورت ذخیره قرار دارند، وارد چرخه تولید و گردش مالی کشور شود. این یعنی نه تنها طلا از حالت بلوکه خارج میشود، بلکه میتواند باعث رونق تولید و افزایش فعالیت در صنعت طلا شود.
اگر رگولاتور این فهم را داشته باشد که این تحول میتواند به نفع کل صنعت باشد، قطعاً آن بخش از صنف سنتی که هنوز نسبت به این تغییرات مقاومت میکند نیز متوجه خواهد شد. از سوی دیگر نیز حجم از داراییهای بلوکه شده وارد فرایند تولید میشود.
حاجی: با توجه به این که بازار سنتی نگران کاهش سهم خود از بازار هستند و نگران جایگزین شدن با پلتفرمهای آنلاین هستند، آیا پیشنهادی دارید که باعث کاهش ترس بازار سنتی شود؟
ابوالفتحی:
تقریباً شروع فعالیت طلاین از بازار سنتی است. درواقع همزمان بهصورت آنلاین، در بازار سنتی هم فعالیت را شروع کرد. اگر بخواهم هم بهعنوان بازار سنتی و هم بهعنوان یک پلتفرم آنلاین خریدوفروش طلا صحبت کنم باید بگویم که نگرانی اصلی این است که سهم بازار سنتی کم شود، به خصوص در حوزه طلای آبشده. آبشدهفروشهای بازار در این بازی هزینه میدهند، اما در جریان باشید که قابلحذف هم نیستند.
سهم ما از معاملات بازار آبشده، ۳۵ کیلوگرم است. ۳۵ کیلو در ۲۰ تن طلا در روز تأثیرگذار است؛ اما نه آنقدر که باعث حذف کامل این کسبوکارها شود. ما نیز از همین بازار تأمین طلا میکنیم و از آبشدهفروشیهای بازار سنتی بهعنوان یکی از تأمینکنندگان استفاده میکنیم؛ بنابراین حذفشدنی نیستند. با این حال ممکن است که مشتریان خرد آنها به سمت ما بیایند؛ زیرا شفافیت بیشتری وجود دارد.
این امر برای مشتری خرد یا مشتری غیرتخصصی اتفاق میافتد. به نظرم این امر نیز کمکی به آبشده فروشیهای بازار سنتی است؛ زیرا این مشتریان دستوپاگیر هستند و سود بالایی ندارند؛ بنابراین کار با مشتریان خرد برای این صنف مقرونبهصرفه نیست. در حوزه فروش؛ آبشدهفروشیها مانند یک مغازه یا فروشگاه نیست که با مشتری عامه کار کند. با این حال پلتفرمها به وجود آمدهاند که مشتری خرد خدمترسانی کند. فکر میکنم بدین ترتیب پلتفرمها باعث افزایش گردش و حجم بازار آبشده فروشیها شود. مشتریهای عام که برای خرید خرد به سراغ آبشده فروشیها میروند، مطمئناً از سهم بازار آنها حذف میشوند.
حاجی: به نظر شما با رشد بیشتر پلتفرمهای آنلاین طلا، بازار سنتی باید مدل کسبوکاری خود را تغییر بدهد؟
فدایی:
اقتصاد دیجیتال ۹ برابر اقتصاد فیزیکی است و در آینده نزدیک، بازار سنتی ناگزیر به حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال خواهد بود. هوش مصنوعی، بلاکچین و NFTها نقش مهمی در این تحول دارند و با ایجاد یک زنجیره به هم پیوسته، میتوانند نیازهای مختلف را برطرف کنند.
پیشنهادی ارائه دادهایم تا نگرانی بازار سنتی درباره طلای آبشده برطرف شود. این نگرانی ناشی از آن است که طلای تأمینشده از بازار، در بانک ذخیره شده و از چرخه خارج میشود؛ اما ما قصد چنین کاری را نداریم و این طلا باید در چرخه باقی بماند.
پیشنهاد ما این است که رگولاتور با تعیین ضوابطی، امکان ورود این طلا به چرخه تولید را فراهم کند. کاربران بتوانند در صورت تمایل، طلای خود را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهند و در سود حاصل از آن شریک شوند. در حال حاضر، تولیدکنندگان طلا را از برخی صندوقهای طلا با سودهای بسیار بالا (بیش از ۵۰ درصد) دریافت میکنند. با ایجاد این سازوکار، میتوان این فرایند را بهینه کرد و هزینهها را کاهش داد.
بااینحال، در حال حاضر تنها پاسخی که دریافت میشود، تأکید بر رعایت خطوط قرمز است اما میتوان با تعامل، هم نگرانیهای بازار سنتی را کاهش داد و هم فضای کسبوکار را تسهیل کرد. سرمایهگذاران خرد معمولاً به روشهای سنتی سرمایهگذاری میکنند، اما با این مدل، میتوانند علاوه بر حفظ ارزش دارایی خود، در سود نیز سهیم باشند. این مدل نهتنها به تأمین مواد اولیه تولیدکنندگان کمک میکند، بلکه فرصتی برای سرمایهگذاری خرد نیز فراهم میآورد.
برای توسعه این صنعت، نیاز به رویکردی منعطفتر و تعامل بیشتر با رگولاتور داریم. این کسبوکار میتواند رشد قابلتوجهی داشته باشد و ظرفیتهای بیشتری را فعال کند. در حال حاضر، در حال بررسی راهکارهایی برای استفاده از هوش مصنوعی در ارائه مشاوره، بهبود صنعت بیمه و آموزش سرمایهگذاران خرد هستیم.
این صنعت پتانسیل رشد بالایی دارد و میتوان با بهرهگیری از فناوریهای نوین، آن را گسترش داد. متعهد به شفافیت هستیم و دغدغههای حاکمیت را درک کرده و اجرا کردهایم. هدف ما توسعه این حوزه است نه متوقف کردن آن.
حاجی: چه خطاهایی از سوی کسبوکارها باعث تشدید نگرانیها و دغدغههای رگولاتوری شد؟
رنجبر:
یکی از ریسکهای مهمی که ممکن است کسبوکارها به آن توجه کافی نداشته باشند، بحث نقدشوندگی طلا در شرایط خاص بازار است. در کسبوکار ما، میانگین خرید هر کاربر حدود دو گرم طلاست. یکی از چالشهای این حوزه زمانی ایجاد میشود که بازار روند صعودی دارد و کاربران عمدتاً خریدار هستند، در این حالت ریسک چندانی وجود ندارد. اما پلتفرمها تعهد دارند که هر زمان کاربر بخواهد، بتواند طلای خریداریشده را بفروشد.
با توجه به الزامات قانونی و مدل کسبوکار، تمام طلاهای کاربران در بانک نگهداری میشود. زمانی که میزان فروش ناگهان افزایش یابد و کاربران زیادی بخواهند طلاهای خود را نقد کنند، پلتفرمها باید طلای ذخیرهشده را از بانک تحویل بگیرند و نقد کنند. این فرایند اداری زمانبر است و ممکن است باعث تأخیر در پرداخت به کاربران شود.
در شرایط عادی، یک پلتفرم میتواند ظرف ۲۴ ساعت طلای کاربران را خریداری و وجه آن را پرداخت کند؛ اما در شرایط اوج فروش، ممکن است این زمان به دو یا سه روز افزایش یابد. برخی کسبوکارها اخیراً با این چالش مواجه شدهاند. با رشد و بلوغ این صنعت، راهکارهایی برای مدیریت این ریسک وجود دارد. همچنین لازم است کسبوکارها این فرایند را بهصورت شفاف برای کاربران توضیح دهند تا انتظارات آنها مدیریت شود.
حاجی: به نظر شما جای چه نوآوریها و سرویسهایی در حوزه پلتفرمهای خریدوفروش طلا خالی است؟
احمدنیا:
نوآوری در این حوزه بسیار گسترده است؛ اما میزان موفقیت آن به رویکرد رگولاتور بستگی دارد. اینکه رگولاتور تا چه حد انعطافپذیر باشد یا محدودیتهایی اعمال کند، تعیینکننده آینده این صنعت خواهد بود.
برای مثال، طلای انباشتهشده میتواند در قالب کرادفاند طلایی در اختیار تولیدکنندگان بزرگ قرار گیرد و در صنعت زیورآلات کشور مورد استفاده واقع شود. همچنین، ابزارهای مالی متنوعی در این حوزه قابل طراحی است که مردم از طریق آنها بتوانند بهطور غیرمستقیم طلا خریداری کنند، مشابه آنچه در بازارهای فارکس و سایر بازارهای مالی بینالمللی مشاهده میشود.
مسئله اساسی اینجاست که آیا رگولاتور، پلتفرمهای آنلاین طلا را صرفاً بستری برای ذخیرهسازی طلا میبیند، یا آنها را بهعنوان ابزاری برای نوآوری در این صنعت در نظر میگیرد؟ آنچه تاکنون مشاهده شده این است که رویکرد رگولاتور بیشتر بر اطمینان از ذخیرهسازی صحیح طلای خریداریشده متمرکز بوده و تمایل چندانی به حمایت از نوآوری نشان نداده است.
اگر این رویکرد تغییر کند، سال آینده میتواند دورهای پربار برای این حوزه باشد. اما در صورتی که سیاستهای فعلی ادامه پیدا کند و نگاه محدودکنندهای به این صنعت وجود داشته باشد، فرصتهای رشد از بین خواهد رفت.
چالش دیگر این است که یک رگولاتور واحد و مرکزی برای این حوزه وجود ندارد. کسبوکارهای فعال در این بخش با نهادهای مختلفی مواجهاند: وزارت صمت از جهت نحوه نگهداری طلا، پلیس اماکن از نظر ملاحظات امنیتی و بانک مرکزی در حوزه سیاستهای پولی و مالی.
عدم وجود یک نهاد ناظر واحد باعث شده که هر یک از این سازمانها بدون داشتن یک چارچوب مشخص، بهطور جداگانه اقدام به استعلام و درخواستهای نظارتی کنند. در نتیجه، فعالان این صنعت هر روز با تماسهایی از نهادهای مختلف مواجه میشوند، درحالیکه هیچیک از آنها دقیقاً نمیدانند که هدف اصلی آنها از این نظارت چیست.
نقش بانک مرکزی نیز در این میان بسیار کلیدی است؛ زیرا سیاستهای پولی و مالی آن تأثیر مستقیمی بر وضعیت طلا در کشور دارد. اگر این نهاد به جای ایجاد محدودیتهای دستوپاگیر، به توسعه و تنظیم چارچوبهای مناسب برای نوآوری در این حوزه بپردازد، میتوان شاهد رشد قابلتوجهی در این صنعت بود؛ اما در شرایط فعلی، تعدد نهادهای نظارتی و نبود هماهنگی میان آنها یکی از بزرگترین موانع پیش روی این کسبوکارها است.
حاجی: چطور میتوان چالش تعدد رگولاتور را با همگرایی صنفی کاهش داد؟ آیا این حوزه در کشور نیاز به فعالیتهای صنفی دارد؟ رگولاتور در این حوزه باید چه نهادی باشد؟
ابوالفتحی:
متولی اصلی حوزه فعالیت ما، اتحادیه کسبوکارهای مجازی است و با تشکیل هیئتمدیره، فرایند رگولاتوری این حوزه به تدریج در حال انتقال به اتحادیه است. با این حال، به دلیل ورود نهادهای مختلفی مانند بانک مرکزی، بورس و بورس کالا، پلیس امنیت اقتصادی و پلیس فتا انتقال کامل این مسئولیت به اتحادیه با موانعی مواجه شده است.
در حال حاضر، برخی نهادهای نظارتی همچنان در این حوزه مداخله میکنند که میتوان آن را به نوعی سنگاندازی یا دخالت در فرایند تنظیمگری اصلی دانست. حتی هجمههای رسانهای که علیه این کسبوکارها شکل گرفته، از همین مسیر هدایت میشود؛ زیرا به نظر میرسد منافع برخی افراد در معرض تهدید قرار گرفته و این کسبوکارها را به عنوان رقبای ذاتی خود میبینند.
امیدواریم اتحادیه بتواند قدرت کافی برای بهدست گرفتن جایگاه اصلی خود را داشته باشد و حاکمیت نیز این مسئله را از منظر منافع ملی ببیند و در مسیر تسهیلگری گام بردارد. در غیر این صورت، این کسبوکارها نهتنها فرصت رشد نخواهند داشت، بلکه مقررات و ضوابط پیچیده و چندپارچه، مانع توسعه آنها خواهد شد.
یکی از چالشهای فعلی، تعدد نهادهای نظارتی است که بهطور مستقل و بدون هماهنگی با یکدیگر عمل میکنند. برای مثال، کسبوکارها مجبورند یک داده مشخص را به چندین ارگان مختلف ارائه دهند، زیرا هیچ سازوکار یکپارچهای برای اطلاعرسانی و نظارت وجود ندارد.
برای حل این مشکلات، اقداماتی در راستای ایجاد انجمنهای صنفی برداشته شده و اتحادیه نیز بر این موضوع تمرکز کرده است تا با تسریع روند تنظیمگری، این کسبوکارها را به جایگاه مناسب خود برساند. همکاریهایی با مراجع قویتر در حال انجام است که میتواند به نفع تمامی پلتفرمهای فعال در حوزه طلای آبشده و معاملات آنلاین طلا باشد.
حاجی: به نظر میرسد که رگولاتور با پلتفرمهای آنلاین طلا همراهی زیادی نکرده و انعطاف زیادی نداشته است و در سال آینده میتواند یکی از چالشهای اصلی در حوزه شما باشد؛ این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
عیوضی:
در حال حاضر، بحث رگولاتوری در اوج خود قرار دارد، اما به نظر میرسد که این دغدغه در سال آینده کاهش یابد. همانطور که رگولاتور زودتر از سایر صنایع به سراغ این حوزه آمد، طبیعی است که فرایند ساماندهی نیز سریعتر پیش برود. با فعالیتهای صنفی که از حدود یک سال پیش آغاز شده و همکاری با فعالان بزرگ این بازار، امکان مدیریت و نظمبخشی به این حوزه وجود دارد.
در حال حاضر، رویکرد رگولاتور سادهترین مسیر ممکن را دنبال میکند؛ اطمینان از اینکه طلا در یک محل مشخص نگهداری شود. اما اگر نگاه توسعهای داشته باشند، میتوانند زمینه همکاریهای گستردهتری را فراهم کنند. برای مثال، به جای تمرکز صرف بر نظارت، میتوان همکاریهایی با لندتکها و پلتفرمهای سرمایهگذاری شکل داد، مشابه آنچه برخی صرافیهای رمزارز انجام دادهاند.
یکی از مشکلات اساسی، تعدد نهادهای رگولاتوری است که باعث ناهماهنگی شده است. اگر بتوان وحدتی میان این نهادها ایجاد کرد، روند تنظیمگری تسهیل خواهد شد. اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی، بهویژه با ترکیب جدید هیئتمدیره، این ظرفیت را دارد که نقش اصلی در ساماندهی این صنعت را ایفا کند. در این مسیر، باید تمامی ذینفعان از جمله بخشهای مختلف حاکمیت و بازار سنتی در نظر گرفته شوند، چراکه هرکدام دغدغههای خاص خود را دارند.
ویژگی مهم طلا این است که برخلاف رمزارزها، داراییای فیزیکی و ملموس است. به همین دلیل، برخی چالشهایی که در سایر بازارهای مالی وجود دارد، در این حوزه کمتر مطرح است. با این حال، در ماههای اخیر برخی هجمههای رسانهای علیه پلتفرمهای فعال در این بازار شکل گرفته که بیشتر ناشی از منافع گروههای خاص است. در حال حاضر مشخص شده که حداقل ۱۰ تا ۱۵ پلتفرم اصلی فعال در این حوزه، فعالیتهایی مانند خالیفروشی نداشتهاند.
در نهایت، به نظر میرسد که صنعت طلای آنلاین هنوز در ابتدای مسیر خود قرار دارد و فرصت رشد بسیاری پیش رو دارد. اگر نهادهای نظارتی به جای ایجاد محدودیت، به سمت تعامل و همکاری حرکت کنند، این حوزه میتواند به شکلی پایدار و اصولی توسعه پیدا کند.
حاجی: به نظر شما مهمترین چالشی که در سال ۱۴۰۴ با آن روبهرو خواهید شد، چیست؟
فدایی:
موضوعات رگولاتوری و رقابت در بازار همواره از مسائل مهم و چالشبرانگیز در هر صنعتی هستند، بهویژه در حوزههای نوظهور مانند طلای آنلاین. برای سال آینده، به نظر میرسد که توجه ویژهای به ایجاد شرایطی برای راحتتر شدن خرید کاربران و افزایش دسترسی به خدمات وجود خواهد داشت. در این راستا، یکی از اولویتها، کاهش پیچیدگیهای فرایند خرید و همچنین ارائه سرویسهای جدید مانند وامدهی است. با استفاده از سرویسهای وامدهی، کاربران میتوانند راحتتر از پلتفرمهای فعال در حوزه طلا خرید کنند و دغدغههای مرتبط با تضامین بانکی برطرف خواهد شد.
این تحولات بهویژه در تعامل با سیستمهای بانکی و شرکتهای پرداختیار قابل تحقق است. همکاری با این نهادها میتواند به تسهیل فرایندها و کاهش موانع برای کاربران کمک کند. در عین حال، مهم است که پلتفرمها و استارتاپها در این مسیر، همراستای نوآوری و تلاش برای پیشرفت، چالشها را با همت و انرژی مثبت پشت سر بگذارند.
این رویکرد که بیشتر بر تسهیل شرایط برای کاربر و افزایش دسترسی به خدمات مالی و خرید طلا متمرکز است، میتواند زمینهساز رشد پایدار این صنعت باشد و فرصتی برای رقابت در بازار فراهم کند. همچنین، بهعنوان یک استارتاپ، موفقیت در این زمینه نیازمند تلاش جمعی و همکاری موثر با دیگر ذینفعان است.
حاجی: آمار یا تخمینی از تعداد کاربران فعال در پلتفرمهای طلا دارید؟
حقرنجبر:
نکتهای که باید در رابطه با آمارهای منتشر شده در خصوص تعداد کاربران پلتفرمهای طلا مطرح کرد این است که عدد ۱۰ میلیون، در واقع تعداد افرادی است که در این پلتفرمها ثبتنام کردهاند، نه تعداد افرادی که خرید انجام دادهاند. بهعبارتی دیگر، این تعداد شامل افرادی میشود که کد ملی یا شماره تلفن خود را وارد کردهاند، اما این به معنای خرید یا پرداخت نیست. نرخ تبدیل کاربران ثبتنامی به خریداران واقعی معمولاً زیر ۱۰ درصد است؛ بنابراین، به طور واقعبینانه میتوان گفت که تعداد کسانی که واقعاً خرید طلا انجام داده و پرداخت داشتهاند، کمتر از یک میلیون نفر است. این عدد نشاندهنده واقعیتر و دقیقتر کاربران فعال در این حوزه است.
حاجی: باتوجه به تجربهای که در حوزه رمزارز داشتید، آیا فکر میکنید پلتفرمهای آنلاین طلا نیز به سرنوشت مشابه رمزارز دچار شوند؟
احمدنیا:
یکی از چالشهای اصلی در حوزههای فینتکی مانند طلا و رمز ارز در ایران، مواجهه با سیاستهای پولی کشور است که اغلب بهطور سلبی و محافظهکارانه به این موضوعات میپردازد. نهادهای مختلف مثل بانک مرکزی، بهویژه زمانی که با اعداد و آمار شفاف آنلاین مواجه میشوند، احساس نگرانی و ترس میکنند، چون کنترل جریان پول و ارز یکی از اولویتهای اصلی آنهاست.
موضوع شفافیت در سیستمهای آنلاین نیز واقعاً حساس است. پلتفرمهای آنلاین باعث میشوند که حجم زیادی از پول و طلا در بازارهای شفاف جابهجا شود و این جابهجاییها دقیقاً قابلپیگیری و رصد هستند. در حالی که در بازار سنتی چنین شفافیتی وجود ندارد و برخی دادهها به راحتی پنهان میمانند.
تجربههای گذشته در حوزه رمز ارز نشان میدهند که وقتی دولت با یک حوزه نوآورانه و غیرمتمرکز مواجه میشود که تراکنشها به راحتی قابل پیگیری هستند، معمولاً نگرانیهایی درباره کنترل و رگولاتوری آن وجود دارد. این نگرانیها میتوانند به محدودیتهایی برای کسبوکارهای آنلاین منجر شوند، بهویژه زمانی که نهادهای مختلف هر کدام بهطور جداگانه نظارت میکنند و این میتواند فرایندها را پیچیده و زمانبر کند.
در نهایت، اگر اتحادیه کسبوکارهای فضای مجازی بتواند این حوزه را شفاف کند و اطمینان حاصل کند که این پلتفرمها بهطور قانونی و با شفافیت عمل میکنند، احتمالاً این چالشها را به بهترین نحو مدیریت خواهد کرد. البته، همچنان باید مراقب بود که در این مسیر، از حساسیتهای رگولاتوری هم غافل نشویم.
حاجی: آخرین نکات شما را میشنویم.
ابوالفتحی:
در حال دموکراتیزه کردن طلا هستیم و در تلاش برای ایجاد شفافیت در این بازار هستیم، این امر واقعاً گام بزرگی است. شفافیت در فضای آنلاین و در حوزههایی مثل طلا که بهطور سنتی در بازارهای غیرشفاف معامله میشود، میتواند به کاهش بسیاری از مشکلاتی مانند پولشویی و خالی فروشی کمک کند. با ایجاد پلتفرمهای آنلاین در واقع به افراد امکان میدهید که به راحتی و بهطور امن در بازار طلا حضور پیدا کنند، این برای افرادی که قبلاً به راحتی به طلا دسترسی نداشتند، تغییر بزرگی است.
بحث حمایت رگولاتور نکته بسیار مهمی است. به نظر میرسد که در حال حاضر با چالشهای رگولاتوری روبرو هستیم که کاملاً طبیعی است، چون حوزهای نوآورانه و پیچیده در حال رشد است. اما به نظر من با استمرار شفافیت و ارائه دادههای معتبر و کنترلهای دقیق، میتوان نگرانیهای رگولاتور را کاهش داد و از این فضا به نفع همه استفاده کرد.
حمایت از پلتفرمها و همچنین توجه به نگرانیهای افرادی که در حال حاضر با این فضا مخالفاند، میتواند باعث همافزایی و رشد بهتر این حوزه شود. امیدوارم که این مسیر ادامه پیدا کند. احتمالاً سالهای آینده میتواند برای صنعت طلا و برای پلتفرمهای آنلاین آن بسیار پربارتر باشد.
عیوضی:
این حوزه واقعاً توانایی برطرف کردن نیازهای اولیه کاربران را دارد و پتانسیل بالایی برای گسترش دارد. به خصوص وقتی که این پلتفرمها بتوانند به نیازهای بیشتری از کاربران پاسخ دهند، میتوانند بهطور همزمان منافع زیادی برای مردم، حاکمیت و حتی بخش سنتی طلا ایجاد کنند.
اگر بتوانیم در سال آینده موضوع رگولاتوری را به نتیجه مطلوب برسانیم و همکاریهای مؤثری بین تمامی ذینفعان صورت گیرد، به طور قطع سال ۱۴۰۴ میتواند سال تثبیت این حوزه باشد. در این صورت، مشخص خواهد شد که این صنعت بهطور کامل چطور به رشد خود ادامه خواهد داد و میتوان نیازهای مختلف کاربر و منافع ذینفعان را به شکلی متوازن تأمین کرد.
فدایی:
رسالت طلاسی در شفافسازی، تطبیق قیمت و هزینهها و آموزش به کاربران است. این اقدامات بدون شک به بهبود وضعیت صنعت طلا و پلتفرمهای آنلاین کمک خواهد کرد. با مقامات حاکمیتی و مسئولان جلساتی برگزار کردیم و آنها از طرح شما استقبال کردند، این نشاندهنده اعتماد و امیدواری است که میتواند تأثیرات مثبتی در بلندمدت به همراه داشته باشد.
با توجه به این که در مسیر شفافیت حرکت میکنیم و تمامی وظایف قانونی خود را بهطور کامل اجرا میکنیم، این میتواند به تقویت اعتماد عمومی به پلتفرمهای ما کمک کند. ۲۵ پلتفرم بزرگ در این حوزه وجود دارند که این امر بدین معناست که کنترل این حوزه نسبتاً آسانتر است.
شفافیت و استانداردسازی که در حال وقوع است، به طور قطع در سال آینده تأثیرگذار خواهد بود. اینکه تعداد این کسبوکارها افزایش مییابد یا کاهش پیدا میکند، به این بستگی دارد که آیا مجوزی صادر خواهد شد یا نه. گفته شده که باید ابتدا ضوابط مشخص شوند، و پس از تصویب این ضوابط، مجوزها طبق آن شرایط داده خواهند شد. این امکان وجود دارد که هر کسی که بتواند این ضوابط را رعایت کند، بتواند فعالیت کند. در نهایت، کشور متعلق به همه است و باید همه امکان فعالیت داشته باشند. هدف باید ایجاد یک رقابت سالم باشد. اگر ما به کمک رگولاتور نیاییم تا این ضوابط مشخص شوند، رقابت سالم شکل نمیگیرد و در نتیجه رقابتهای ناسالم پدید میآید که در چنین شرایطی هیچکسی قادر به فعالیت نخواهد بود.
حقرنجبر:
شفافسازی که در حال انجام است، میتواند از پس تمام تبلیغات منفی که علیه پلتفرمها انجام شده بربیاید و به رشد این صنعت کمک شایانی کند. نقش رسانهها در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که در حال حاضر اقتصاد کشور ما در دو حوزه اصلی نیاز به توجه دارد: یکی تسهیلات و وامدهی، و دیگری حفظ ارزش دارایی، به ویژه برای قشر متوسط و سرمایهگذاران خرد.
اقتصاد ما به شدت به راهکارهایی نیاز دارد که این مسائل را برطرف کند و هر راهحل مناسبی که بتواند این نیازها را برآورده کند، قطعا با استقبال روبهرو خواهد شد. سرمایهگذاری خرد در طلا یکی از این راهحلهاست، اما ممکن است راهحلهای دیگری نیز با استفاده از مفاهیم نوآورانهای مانند توکنایز کردن در صنایع مختلف مانند صنعت ملک ایجاد شود که قطعاً با استقبال مواجه خواهد شد. در نهایت، با توجه به نیازهایی که در اقتصاد کشور مشاهده میکنیم، این پلتفرمها میتوانند به برطرف کردن نیازهای سرمایهگذاران کمک کنند. در این راستا، حمایت رگولاتوری و حمایت از جامعه بسیار حائز اهمیت است تا این پلتفرمها بتوانند مسیر خود را به درستی ادامه دهند.
فدایی:
خواهش من از رگولاتور و حاکمیت این است: برای رشد صنعت فینتک و نوآوری در اقتصاد دیجیتال، ضروری است که حاکمیت یک متریک یا شاخص تعریف کند. به طور مشخص، حاکمیت باید چند شاخص اصلی را تعیین کند و اعلام کند که برای این شاخصها ایستاده و در راستای آنها میجنگد تا این حوزه رشد کند. به شدت معتقدم اگر این شاخصها مشخص شوند، هم رگولاتوری راحتتر عمل میکند، هم فضای نوآوری رشد بیشتری خواهد داشت و هم حاکمیت به جای تمرکز روی افزایش حجم در صنایع دیگر، به سمت توسعه صنعت اقتصاد دیجیتال حرکت خواهد کرد.
در بسیاری از موارد میشنویم که سند راهبردی یا برنامهای برای آینده در نظر گرفته شده است، اما اغلب این برنامهها فاقد متریک یا شاخصهای مشخص هستند. این وضعیت باعث میشود که نگاه به مسائل بیشتر احساسی باشد تا بر اساس داده و تحلیل دقیق. باید بدانیم که سهم ما از اقتصاد دیجیتال جهانی چقدر است و سهم اقتصادی دیجیتال در داخل کشور چه اندازه است. آیا اصلاً میدانیم در حال انجام چه کاری هستیم؟ کشور باید آمار دقیق و شفافی را به اطلاع مردم و ذینفعان برساند.
نظر من این است که دولت و حاکمیت باید این متریکها را تعریف کرده و برای حوزه طلای آنلاین نیز متریکهای حاکمیتی مشخص کند. باید بگوید که آیا دوست دارد ۲۰ درصد از این حوزه آنلاین شود یا نه یا حتی خیلی شفاف بگوید که اصلاً علاقهای به آنلاین شدن این بخش ندارد. این دو نوع متریک میتواند بهوضوح مسیر حرکت همه فعالان این صنعت را روشن کند و ما هم میتوانیم با نوآوری و توسعه در راستای آن حرکت کنیم.