پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
جوانمردی، دانشگر و پاینده از دل انفورماتیک بانک پاسارگاد میگویند
اگر بخواهیم تلفیق تجربه و جوانی را در بانکی مثال بزنیم، شاید بانک پاسارگاد مثال خوبی باشد. این بانک با مدیریت رئیس کل سابق بانک مرکزی و حضور مدیران باتجربه دیگر در ترکیب هیأت مدیره، هیأت عامل و بدنه اجرایی خود توانسته است رشد خوبی را در عرصه بانکی کشور پس از نزدیک به 10 سال فعالیت رسمی خود داشته باشد و هماکنون جزء بانکهای پیشرو بخش خصوصی محسوب میشود. این بانک در حوزه فناوری اطلاعات هم تجربه منحصر به فردی داشته است و با سرمایهگذاری مستقیم در این حوزه و جذب نیروهای نخبه و جوان توانسته است سامانههای بانکی خود را تولید کند که حتی در بانکها و مؤسسات مالی دیگر هم مورد استفاده است.
برای شنیدن نظر مدیران فناوری اطلاعات این بانک و گفتوگو در مورد فعالیتهای انجام شده در این بخش، همچنین اقدامات ترویجی بانک برای گسترش فرهنگ فناوری اطلاعات در میان مشتریان و مردم، به ساختمان مرکزی بانک پاسارگاد در خیابان میرداماد رفتیم. در میزگردی که به همین منظور برگزار شد، مهندس محمود پاینده مدیر انفورماتیک بانک پاسارگاد، خسرو رفیعی مدیر روابط عمومی بانک پاسارگاد، دکتر شهاب جوانمردی مدیرعامل فناپ، مهندس سید علی دانشگر مدیرعامل داتین، مهندس شفیعی و حداد از کارشناسان بخش انفورماتیک بانک پاسارگاد و هومن مسگری، مدیر کسبوکار داتین حضور داشتند. پاسخهای مدیران گروه مالی پاسارگاد به پرسشهای دکتر محمدمراد بیات مدیرعامل مرکز فابا را با هم میخوانیم.
.
بیات: در ابتدای صحبت با توجه به اینکه برنامه ده ساله حوزه فناوری اطلاعات بانکی در قالب نقشه راه 1400 از جانب بانک مرکزی عرضه شده، مایلم نگاه کلانی به حوزه فناوری اطلاعات در بانکها داشته باشیم. اساسا حضور بانک مرکزی در این عرصه را چگونه میبینید؟ در این حوزه با چه چالشهایی مواجه هستم و چقدر برنامه کلی ارائه شده همسو با خواستها و نیازهای این بخش در بانکهاست؟
پاینده: باتوجه به اینکه بانک مرکزی در زمینه انفورماتیک بانکها خیلی فعال شده است، خیلی سؤال میشود که بانک مرکزی در این حوزه چه کار میکند و چرا برخی کارها را میکند و آیا ضرورت دارد در این عرصهها ورود پیدا کند؟
من اگر بخواهم دیدگاه خودم را مطرح کنم، اولا آنچه واضح است واقعا در چند سال اخیر بانک مرکزی در حوزه انفورماتیک خیلی فعال برخورد کرده است که شاید بیش از آنچه باشد که وظیفهاش هست.
به قول معروف دیکته نانوشته غلط ندارد، طبیعی است که وقتی بانک مرکزی در این عرصه این همه فعالیت میکند اشتباهاتی هم بکند، مخصوصا که بخشی از این کارهایی که انجام میدهد شاید حوزه تخصصی بانک مرکزی نباشد. یعنی مطابق با آن دیدگاه و انتظار کلاننگری که از بانک مرکزی داریم که مواظبت از بودجه، خزانه، تورم و ارزش پول ملی و نرخ برابری ارزها باشد، نیست و وارد کارهایی مثل شاپرک، چکاوک و امثال آنها شده است که احساس میشود، شاید در حوزه فعالیت بانک مرکزی نیست.
البته ناگفته نماند که برخی از این کارها، شاید هم تاحدودی بر بانک مرکزی تحمیل شده است. برای مثال این که ضوابط عملیات پرداخت یا اعتباردهی چه باشد یا اینکه پایانههای فروش، همه زیر چتر یک مرکز واحد باشد اینها مسائلی است که بعضا کمک به کار قوه قضائیه است و در حقیقت مانع برخی اختلاسها و مسائلی میشود که شاید در حیطه وظایف بانک مرکزی نیست و وظیفه نهادهای دیگر است. یا در جاهای دیگری مثل شاپرک که بنیان کار این بود که تمامی پایانههای فروش تحت نظر آن قرار بگیرد و تمامی تراکنشهای آن قابل ردگیری باشد، شاید موضوعات دیگری مثل کنترل خرید و فروش ارز و غیره باعث شد، وارد این عرصه شود. این کارها خوب و مفید هم هستند ولی چندان تطابقی با حوزه وظایف کلان نگرانه بانک مرکزی ندارد.
.
تعارض کارهای خرد و وظایف کلاننگر
در نتیجه ورود بانک مرکزی به این حوزهها بعضا در شاپرک مشکلی پیش میآید یا در چکاوک با معضلاتی روبهرو هستیم. یکی از دلایل این معضلات میتواند این باشد که این کارهای خرد، چندان تناسبی با وظایف و تواناییهای بانک مرکزی ندارد. بانک مرکزی با بنیهای که از اول داشته است وقتی وارد فضای خرد میشود، در نتیجه به دلیل سازماندهی نشدن برای این فعالیتهای خرد، این مشکلات حادث میشود. بنیه کارشناسی و ساختار بانک طوری طراحی شده است که کلان نگر باشد و کشور و اقتصاد را در نظر بگیرد. پرداختن به مسائل جزئی مثل انتقاداتی که راجع به اختلاسها و … از بانک مرکزی میشود، چندان ارتباطی با بانک مرکزی ندارد و ریشه آنها معمولا در جاهای دیگری است. بانکداری خرد پیچ و خمهایی دارد که تجربه خودش را نیاز دارد و اگر بانک مرکزی بخواهد از آن استفاده کند، باید تجربه آن را داشته باشد در هرحال راجع به فعالیتهای بانک مرکزی این خیلی قابل تقدیر است که در زمینه الکترونیک بانکها خیلی فعال بوده است ولی اینکه این کار وظیفه آن هست یا نه موضوع دیگری است.
.
تجربه جهانی چه میگوید؟
بیات: از صحبتهای شما من اینگونه برداشت کردم که ضرورتهای دنیای پرشتاب امروز، ایجاب میکند بانک مرکزی پویا باشد که خوشبختانه شاهد این هستیم در حوزه فناوری اطلاعات به صورت جدی حضور دارد. فعالان عرضه بانکداری الکترونیک نیز همگی در مورد نقش قانونگذاری و جایگاه تاثیرگذاری که بانک مرکزی دارد متفقالقول هستند و خواهان پررنگتر شدن این نقش هستند. اما دو انتقاد در این زمینه مطرح میشود:
– یک انتقاد عمدتا در عرصه طراحی پروژههاست. باتوجه به اینکه بانک مرکزی تصمیمگیر است، آیا فرآیند تصمیمسازی را به خوبی طی میکند و برای طراحی پروژها، نظر صاحبنظران، بانکداران و فعالان این حوزه را میگیرد؟ گاهی اوقات فعالیتهای انجام شده در برخی بانکها یک ظرفیت ملی است و بانکها دقیقا چالشها و مشکلات را لمس کردهاند لذ ا بهتر است در تعریف پروژههای کلان و ملی نظر آنها هم گرفته شود.
– دوم اینکه در پروژههای بانک مرکزی مثل 54 پروژهای که برای 10 سال آینده در نظر گرفته شده، آیا این پروژهها با وظایف بانک مرکزی مطابقت دارد و در حوزه سیاستگذاری و نظارت است یا نه؟ آیا مانع ورود آن به حوزه کسبوکار است یا نه؟ چون هرجا بانک مرکزی وارد حوزه کسبوکار شود، قطع به یقین هم آن کسبوکار لطمه میخورد، هم بانک مرکزی از وظایف خودش باز میماند. البته بخشی از این مساله شاید به این برمیگردد که دنیای پرشتاب ما مرزهای مشخص را شکسته است ولی واقعیت آن است تجارب سایر نقاط دنیا نشان میدهد بانکهای مرکزی میبایستی بر روی نقش رگولاتوری خودشان متمرکز شوند و از ورود به حوزه کسبوکار، پرهیز کنند. آقای دکتر جوانمردی شما این موضوع را چگونه میبینید؟
جوانمردی: من فکر میکنم به اصل مساله درست اشاره شد که اولا آیا بانک مرکزی مسیر را درست تشخیص میدهد یا نه؟ قاعدتا بهرهگیری از یک عقل جمعی و تجارب کسانی که در خط مقدم مواجهه با مسائل هستند، میتواند به این فرآیند کمک کند و ثانیا اینکه آیا برای پیشبرد برنامهها بهترین راه این است که خود بانک مرکزی متولی اجرا شود و نهادسازی بکند یا اینکه بخواهد از ظرفیت بخش خصوصی کشور استفاده کند؟
من فکر میکنم این مسائل خیلی نیاز به تفکر ندارد. یک مقایسه تطبیقی با فضای جهانی میتواند ما را به این نکته برساند که هروقت سیاستگذار به فضای اجرایی وارد شود، عملا چند سال بعد با پذیرش تبعاتی که به جامعه تحمیل کرده است، مجبور به خروج از این فضا می شود. البته این مساله را باید گفت که یک موقع برای شرایط زمانی مشخص به خاطر شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فضای کسبوکار کشور ممکن است مجبور شود این کار را انجام دهد. مثلا فرض کنید که در کشور وقتی بخواهیم از یک اقتصاد کاملا دولتی وارد فضای اقتصاد آزاد شویم، به زعم من عبور از مسیر خصولتیها اجتناب ناپذیر است، چون نمیشود یکباره کل مدیریت و مالکیت را به بخش خصوصی واگذار کرد و نه ظرفیت آن در کشور وجود دارد. ولی برای این ورود هم شرایطی باید قائل شد. باید حین انجام این کار یک نقشه راهی داشته باشیم که چه زمانی بانک مرکزی از تصدیگری خارج شده و به فضای سیاستگذاری اکتفا میکند. متاسفانه این مساله است که ابهام آن، این شائبه را پیش آورده است که بانک مرکزی بیعلاقه نیست در تصدیگری باقی بماند، در حالی که اگر یک زمانبندی و طرح اجرایی برای خروج از تصدیگری وجود داشت، مسیر خیلی بهتر طی میشد.
.
زیستن در اکوسیستم باز فناوری اطلاعات
رفیعی: ما در جهان امروز در عصر فناوری اطلاعات هستیم، در نتیجه دیگران شاهد و ناظر فعالیتهای ما هستند. ما نمیتوانیم درها را ببندیم و فقط با خودمان کار کنیم، دیگران سیستمها و کارهای ما را مورد سنجش قرار میدهند و بر آن مبنا با ما همکاری میکنند. لذا باید خیلی دقت کنیم، کما اینکه در چند سال گذشته در عرصه سیاسی و اقتصادی خودمان، اسیر بازخوردهایی شدیم که در جهان امروز اتفاق می افتد. لذا اگر نگاه نکنیم و چشممان را ببندیم و بگوییم براساس الگوی خودمان این کار را میکنیم، ممکن است قضاوت خوبی در مورد ما نشود.
ما اگر طرح یا روش جدید داریم، باید بتوانیم با دلیل این طرح را ارائه دهیم که دنیای خارج از ایران هم بتواند با آن مستندات این نوآوری جدید را بپذیرد و گرنه ممکن است کاری باشد که آنها سالها پیش تجربه کرده باشند و ایراد بگیرند که چرا اینها بدون توجه به تجربه گذشته، در حال آزمون و خطا هستند.
بانک مرکزی در این عرصه یک جایگاه ویژهای دارد که حرفها و فعالیتهای آن در دنیا خیلی بیشتر دیده میَشود. دنیا در عرصههای بزرگ به تصمیمگیریهای بانک مرکزی ما نگاه میکند و آنجاست که ارزش و منزلت آن تعیین میشود. اگر خدای ناکرده بانک مرکزی در یک مسیر درست فعالیت نکند روی کل جامعه و مسائل اقتصادی و اجتماعی ما تاثیر خواهد داشت. لذا باید بانک مرکزی خیلی دقت داشته باشد و به این نکات عنایت کند که در تیررس دید دنیاست. امروزه شبکههای اجتماعی به صورت لحظهای ما را رصد میکنند و لحظهای خبر میدهند، در نتیجه نمیتوانیم پشت اتاقهای دربسته پیشنهاد داده و انجام دهیم. به محض تصمیمگیری، دنیا از آن خبردار میشود. در نتیجه باید در هنگام تدوین و پیادهسازی دستورالعملها، بخشنامهها یا صدور اطلاعیهها حتما به این نکات توجه کرد.
.
بررسی چالشهای بانکداری الکترونیک؛ فکری نو باید کرد!
بیات: ارزیابی شما از وضعیت کلان توسعه بانکداری الکترونیک در کشور و موانع و چالشهای آن چیست؟
پاینده: بانکها به دلیل قرار گرفتن در لبه، نسبت به چالشهای این حوزه حساستر هستند. نکاتی هم که در رابطه با چالشها عرض میکنم در همین راستاست.
ضرورتها و نیازهایی که در حوزه فناوری اطلاعات احساس میشود، بخشی مربوط به زیرساختهاست. مثلا بخش بزرگی از بانکداری الکترونیک، به اینترنت وابسته است. اما وضعیت ما به خاطر پهنای باند کم و کیفیت پایین آن به دلیل قطعیهایی که داریم، مناسب نیست. شرکت مخابرات محدودیتهای زیادی دارد که همه از آن آگاهیم. برای گرفتن خدمات از این شرکت هیچ SLA وجود ندارد و هر وقت سرویس قطع شود، کسی مسئول نیست در حالی که قطعی مخابرات به دلایل مختلف می تواند پیش بیاید. هرچند بانکها برای خدمات زمینی پیشبینی قطعی خدمات را انجام دادهاند، اما شبکه ارتباطی باید تجهیز بیشتری شود تا بتواند پاسخگوی نیاز بانکها باشد. در حال حاضر حدود 93 درصد اسناد ما به صورت غیرحضوری ایجاد میشود که از بسترهای مخابراتی استفاده میکند. لذا باید خیال بانکها از بابت مخابرات راحت باشد.
چالش دیگری که به بانک مرکزی ارتباط پیدا میکند، وضعیت کارمزدهاست. یکی از رسالتهای این نهاد آن است که کارمزدها را سازماندهی کند و طوری باشد که فعالیتها واقعا برای بانک سودآور باشد. اگر بانک مرکزی نظارت کند تا بازارشکنی صورت نگیرد و همه ملزم به دریافت کارمزد باشند، خدمات رقابتی میشود، در غیر این صورت توسط برخی این نرخها شکسته میشود و بانک صرفا برای عقبنماندن از رقبا و با زیان مجبور به ارائه این خدمات میشود. اینکه مشتری بتواند از طریق ابزارهای مختلف و در مکانهای مختلف مثل خانه و ماشین خدمت دریافت کند برای بانک هزینه دارد و در دنیا هم برای این خدمات کارمزد گرفته میشود ولی متاسفانه در ایران یا پولی گرفته نمیشود یا خیلی کم و آنچه که باید با تاسیس شاپرک گرفته میشد هم اجرایی نشد، لذا معلوم نیست، امور PSPها باید با چه چیزی بچرخد؟
اگر بتوانیم کارمزدها را بگیریم، درآمد بیشتری برای سرمایهگذاری داریم ولی عملا نبود آن باعث میشود سرمایهگذاری در این حوزه کاهش یابد. بانک مرکزی میتواند در مساله کارمزدها نظارت کند تا این مسأله سروسامانی پیدا کند.
.
چالش بزرگ تفکر
بیات: به دو چالش زیرساختهای ارتباطی و مشخص نبودن مدل کسبوکار اشاره شد. چه چالشهای دیگری در این زمینه وجود دارد؟
جوانمردی: به نظر من بزرگترین چالشی که داریم، چالش تفکری است، یعنی از لحاظ ذهنی و نگاه آیندهنگرانه و پیشبینی، چقدر خودمان را میتوانیم با روندهای بانکداری الکترونیک در دنیا وفق بدهیم؟
بعضی اوقات این شبهه پیش میآید که آیا منظور از این حرف این است که نگاه ما واپسگرایانه است؟ نه منظورم این نیست و اتفاقا در این حوزه نسبت به حوزههای دیگر در کشور بسیار پرشتابتر حرکت کردهایم و خیلی از سرویسها و خدماتمان متناسب با شرایط روز دنیاست. بعضا حتی از لحاظ کمیت ممکن است از برخی کشورها بیشتر باشند اما این واقعیت را نباید فراموش کرد که فضای کسبوکار در دنیای امروز بسیار متفاوت از گذشته است و با تغییر نگرش مواجه ایم.
بسیاری اوقات دنبال این هستیم که هرآنچه را که قبلا انجام میدادیم، فقط الکترونیکی کنیم. این کار از گذشته تا امروز جوابگو بوده است ولی در آینده معتقدم که نوع نیازها، ابزارها و بهرهبرداریها به شدت متفاوت خواهد بود. یعنی اگر امروز در جامعهمان بهرهبرداری از کارت بانکی، اهمیت ویژهای دارد، ممکن است در آینده موضوع کارت بسیار کم اهیمتتر از وضع فعلی باشد. منتهی به نظر در تفکرمان، همیشه آینده را امتداد گذشته میبینیم و مثلا فکر میکنیم در چند سال گذشته چه تحولاتی رخ داده در سالیان آینده باید این تحولات امتداد گذشته باشد. ولی واقعیت آن است که این طور نیست. خودمان را برای این شرایط اصلا آماده نمیکنیم، حالا بگذریم از این که برخی بانکها و سازمانهای بزرگ حتی توانستهاند همان گذشته به آینده را هم در خودشان و سازمان بزرگشان انجام دهند و عدم ثبات مدیریتی اجازه نداده است زیرساختهای مناسبی مثل core Banking یا یک راهکار جامع (total solution) که باید اجازه حرکت رو به جلو را بدهد، در آنها مستقر شود. البته در بانکهای خصوصی چون دیرتر تاسیس شدهاند و نگاه خصوصی در آنها پررنگ تر بوده، این مسائل بهتر پیش رفته است، ولی بانکهای دولتی یا شبه دولتی با این مشکل به صورت خیلی جدی مواجه هستند.
بخش دیگری از موانع ، موانع حوزه سیاستگذاری است. اخیرا که پروژههای بانک مرکزی اعلام شده، شاید قدری فضا برای حرکت روبه آینده روشنتر شده، اما قبلا بسیاری اوقات واقعا نمیدانستیم چه اتفاقی در حال افتادن است؟ امروزه هم البته میبینیم با یک بخشنامه یا دستورالعمل جدید به جای حرکت بر روی مسیر برنامههای توسعه آینده، برای پاسخگویی به نیازهایی که بانک مرکزی اعلام میکند، مدام سیستمها را وصله- پینه میکنیم؛ یعنی پروژهها به جای اینکه با آن نگاه کلان نگر و در مسیر آینده شکل بگیرند برای پاسخگویی به مسایل روز و جاری تعریف میشوند. به نظر این مساله ما را از آیندهنگری باز میدارد.
یک مساله جدی دیگر، آموزش و فرهنگسازی در سطوح سیاستگذار، مجری و بهرهبردار (مردم) است. مسالهای که همیشه شاید جزء دغدغههای آخر قرار میگیرد. هنگام بودجهبندی معمولا همه تخصیصها انجام میشود اگر چیزی اضافه آمد برای این مساله گذاشته میشود. از منظر اختصاص نیروهای کلیدی، از منظر صرف وقت مدیران و… همیشه فرهنگسازی و آموزش جزء اولویتهای آخر است.
وقتی همه این چالشها را کنار هم بگذاریم، میبینیم که چالشهایی که از منظر فناوری وجود هم دارد (از نظر تحریمها، SLA، مهاجرت نیروی انسانی توانمند و …) جزء قابل حلترین چالشها هستند. چالشهای ما عمدتا بیرون از حوزه فناوری شکل میگیرد و فناوری را تحت تاثیر خودش قرار میدهد و بعضا اجازه توسعه را به ما نمیدهد.
.
پذیرش مسئولیت
رفیعی: مولانا میگوید: «تا نگرید ابر، کی خندد چمن»
این میزگردها و گفتوگوها برای همین منظور است. اگر نفهمیم چه مشکلاتی داریم، قطعا نمیتوانیم، برای آن راه حل پیدا کنیم. من اعتقاد دارم اگر به لحاظ شیوه عملکرد به جایی برسیم که گناه کوتاهیها را گردن کسی نیندازیم، قدم خیلی مهمی برداشتهایم.
برای مثال موضوع پهنای باند باعث شده است هرجا ایرادی گرفته میشود یا مشکلاتی پیش میآید، به این مساله ربط داده میشود. ما باید این مشکل را رفع کنیم که بانکها نتوانند مشکل نبود پهن باند را بهانه بیاورند و این کار هم جز با شفافسازی میسر نمیشود. باید به طور شفاف مشکلات گفته شود و باید قدرت و جسارت را در شفاف بودن دنبال کنیم. در کشورهای دیگر به خصوص آسیای شرق و اروپا شاهد هستیم که اگر قصوری صورت میگیرد، مسئول آن کار اعم از وزیر و نخستوزیر یا رئیس سازمان به راحتی عذرخواهی و استعفا میدهند و فضا را برای کسی دیگری که کار را بهتر انجام دهد، خالی میکنند. ما این جسارت را نه تنها در سیستم بانکی، بلکه در کل سیستم به خودمان ندادیم که اقرار به اشتباه کنیم.
موضوع دیگر رقابت است. اگر ما اعتقاد داریم که دنبالهرو یک سیاست خاص نیستیم و همه مجبور نیستند از یک خطمشی اطاعت کنند، باید به الزامات آن هم توجه کنیم. ما در کشور بحث خصوصیسازی را راهاندازی کردیم که بتوانیم در کشور تحول ایجاد کنیم، چون تجربه دنیا را داریم که روشهای اقتصاد دولتی کامل ره به جایی نمیبرد. اما در فضای معاصر بینالمللی که رقابت حرف اصلی را میزند، آن را فراموش کردهایم. اینکه یکی بگوید من این محصول خوب را دارم، نمیتوانیم دیگران را مجبور کنیم که همه آن محصول و خدمت را تهیه کنند. اینجا دیگر رقابت معنا ندارد.
.
غفلت از سیستمهای اطلاعاتی
حداد: همانطور که مستحضرید دیگر بانکداری غیر الکترونیک وجود ندارد و بانکداری در همه زمینهها به سمت الکترونیکی شدن پیش رفته است. یک چالشی که در حوزه فناوری اطلاعات وجود دارد، مجموعه شبکه بانکی توجه خود را فقط، بر روی ارائه محصولات و خدمات گذشته است و در این زمینه در حال رقابت با یکدیگر هستند. در حالی که پشت صحنه این مساله که همان سیستمهای اطلاعاتی و مدیریتی است که میتواند به بدنه بانک در حرکت چابکتر کمک کند، خیلی مورد توجه قرار نگرفته است. در حال حاضر در بانکها حجم زیادی از اطلاعات و دادهها وجود دارد که پردازش نمیشود و هنوز تصمیمات به صورت فردی و براساس تجربیات گرفته میَشود در حالی که سیستمهایی مثل هوش تجاری، مدیریت ریسک، مدیریت استراتژیک و سیستمهای اینگونهای واقعا مورد نیاز بانکها هستند تا بتوانند برای بلند مدت، تصمیمات را بهتر و راحتتر اتخاذ کنند. نتیجه این عدم توجه این است که خیلی از امورات به صورت جزیرهای پیش میرود و آن یکپارچگی لازم وجود ندارد که بتوان یک قدم خیلی بلندتری برداشت که بانک را به جلو هدایت کند.
.
انحصار در زیرساخت
شفیعی: چالشی که کماکان از زمانی که خدمات الکترونیکی در توسعه کسبوکار شناسایی شدند و بانکها در این زمینه سرمایهگذاری کردند وجود دارد، زیرساختهای مخابراتی و اینترنتی است. این زیرساختها به دلیل اینکه به صورت انحصار قانونی در اختیار شرکت زیرساخت است و بازار رقابتی در این عرصه وجود ندارد، در نتیجه ما همیشه شاهد قیمت بالا و کیفیت پایین آنها هستیم. این مساله باعث شده است که ما یک بستر با کیفیت برای عرضه بانکداری الکترونیک در دسترس نداریم.
همچنین قوانین پایهای که در این زمینه داریم، مربوط به سال 1381 است که ارائه خدمات اینترنتی بیشتر از 128 کیلوبیت به کاربران خانگی را ممنوع میکند، در صورتی که در ITU (اتحادیه جهانی مخابرات) حداقل پهنای باند یک مگابیت به عنوان اینترنت پرسرعت در نظر گرفته شده است. در زمینه توسعه کاربران هم، طبق برنامه پنجم قرار بود تعداد کاربران خانگی به 10 میلیون نفر با حداقل سرعت 512 کیلو بیت برسد ولی الان شاهد هستیم که قوانین تغییر نکرده و ما در موضوع پهنای باند به نصف این تعداد کاربر هم نرسیدهایم.
.
فناوری اطلاعات در بانک پاسارگاد
بیات: یکی از مباحث کلیدی فناوری اطلاعات در بانکها، سیستم متمرکز پردازش و اطلاعات است. چه فرآیندی طی شد تا به سامانه یکپارچه بانکی تولیدی خودتان رسیدید؟ در زمینه فناوری اطلاعات، بانک پاسارگاد چه توانمندیها و قابلیتهایی دارد؟
پاینده: همانطور که میدانید در بانک پاسارگاد، قبل از اینکه سیستم منحصر به خودمان را داشته باشیم برای تامین راهکار جامع با شرکت کیشویر کار میکردیم. در آن زمان سیستمها معمولا توزیع شده (distributed) بود یعنی اینکه یک core داشتیم که بر روی سروری در هر شعبه نصب شده بود و به ضرورت یک سری از دادههای مدیریتی را با هم نقل و انتقال میکردند ولی کار در سطح شعبه بود و اگر سیستم یک شعبه کار نمیکرد، این مشکل فقط در آنجا بود و به شعب دیگر ارتباطی نداشت. اولین بانک بودیم که core banking کیشویر را آوردیم و مرکزی درست شد که میتوانست به همه جا سرویس بدهد و همه جا کارش را انجام دهد. اما با دید بلندمدتی که در مدیران بانک بود، تصمیم گرفته شد خود بانک یک core banking داشته باشد یعنی با نیروهایی که دارد خودش تولید کند که این پروژه انجام شد و هنوز ما تنها بانکی هستیم که سیستم متمرکز تولید خودمان را داریم. بانکهای دیگر تعدادی از شرکت توسن یا خدمات انفورماتیک یا شرکتهای دیگر کما بیش گرفتهاند ولی پاسارگاد این جسارت را کرد که دو وجه خیلی مهم داشت:
– یکی جسارت و تصمیمگیری برای تولید سامانه متمرکز؛ چون میدانیم که در دنیا هم تعداد تولیدکنندگان این محصول کم است و مثلا تعداد زیادی از بانکها از kindle استفاده میکنند.
– بعد دیگر مساله مهاجرت بود که از سیستم قبلی بانک به فناپ اتفاق افتاد. شروع کردن کار با یک شعبه یا 200 شعبه تفاوت دارد. ما در زمانی که حدود 180 شعبه فعال داشتیم که کار میکرد و مشتری داشت، پرونده و حساب و کتاب داشت، باید همه اینها روی یک سیستم جدید میرفت. ما این کار را با حدود یک میلیون مشتری انجام دادیم. این مهاجرت انجام شد بدون اینکه بانک لطمهای بخورد و در کار مشتریان خللی ایجاد بشود.
این مساله باعث شد شناخت و تجربه خوبی در بانک نسبت به همه مسائل سامانه یکپارچه بانکی ایجاد شود و الان این قابلیت را در بانک داریم که حدود 93 درصد از کارهای بانک به صورت غیر حضوری انجام میشود و این نشان میدهد که ما چقدر در این زمینه توانمند هستیم.
در زمینه توانمندیهای بانک در حوزه فناوری اطلاعات، همکاران من یک مقایسهای را بین بانک پاسارگاد و یکی از بانکهای برتر کشور قطر در زمینه خدمات بانکداری الکترونیک انجام دادهاند (Doha Bank) که بانک پاسارگاد در 13 زمینه نسبت به این بانک برتری دارد.
.
ساختار فناوری در بانک
بیات: جایگاه فناوری اطلاعات در ساختار بانک پاسارگاد چگونه دیده شده است؟
جوانمردی: سعی میکنم راجع به ساختار و جایگاه فناوری اطلاعات در بانک صحبت کنم و آقای دانشگر راجع به برنامههای توسعهای، مأموریت توسعه نرمافزارها و زیرساختهای فناوری اطلاعات توضیح دهند.
در مجموعه بانک پاسارگاد، هر آنچه انجام عملیات IT، نیازسنجیها، مدیریت بهرهبرداری محصول جدید، سفارش محصولات، تعامل با مشتریان و کسب رضایت مشتری است، واحد فناوری اطلاعات (انفورماتیک) بانک انجام میدهد. به طور مثال بخش پشتیبانی در مواجهه با مشتری یا آنچه که دیگرستاد بانک چیزی را طلب میکنند که بخواهد در حوزه IT به عرصه ظهور برسد، واحد فناوری اطلاعات بانک مسئولیت دارد. این نیازمندیها و آیندهنگری بانک چه در سطح استراتژیک، طرح و برنامه شکل بگیرد به مجموعه داتین منتقل میشود تا بتواند نیازهای امروز را با نگاه به آینده شکل دهد.
از طرف دیگر با توجه به اینکه داتین در کل فضای بانکی کشور فعال است و انحصارا برای بانک پاسارگاد کار نمیکند، بسیاری اوقات این نگرشها و دیدها از بقیه نظام بانکی کشور و حتی از بازارهای دیگر و خارج از کشور نیز میرسد، همه تجمیع شده و در یک تعامل دوجانبه بین بانک و داتین سعی میشود محصول بالغ، آینده نگر و متناسب با نیازهای مشتری با نگاه مأموریتگرایی که بانک دارد، شکل بگیرد.
در مجموعه فناپ آن چیزی را که برای خودمان به عنوان بیانیه مأموریت به تصویب و تصدیق بانک رساندهایم به این شکل است که بانک در تعریف ذاتی خود یعنی نهادی که مردم به آن اعتماد میکنند. لذا تعریف بانک بسیار بسیار مبسوطتر از آن است که امروزه به عنوان نهاد مبادله، نگهداری و مدیریت تراکنشها شناخته میشود. فناپ تلاش میکند از این تعریف مبسوط برای توسعه خدمات و محصولات استفاده و برنامه ریزی کند. اگر در گذشته مشتری بانک یک سرویس پولی یا پرداخت از بانک می گرفت، اکنون بررسی کنیم در چه عرصههای دیگری ممکن است این اعتماد باعث توسعه خدمات برای مشتری و توسعه کسبوکار برای گروه مالی پاسارگاد بشود؟ آیا میتوان مدیریت سلامت الکترونیکی مشتریان را داشت؟ آیا امکان مدیریت ارتباطات و حوزه مخابراتی مشتریان وجود دارد؟
آیا میتوان برای مشتریان در پیوند با مسائل بانکی و پرداخت، ارزش افزوده ایجاد کرد؟ آیا این امکان وجود دارد که بانک امانتدار الکترونیکی مشتریان باشد؟
باید برای نوع تفکر آینده نظام بانکی فکر و برنامهریزی کنیم و بانک را در یک تصویر و گستره مبسوطتری از آنچه امروز دارد، ببینیم. این مأموریتی است که در گروه مالی پاسارگاد به فناپ واگذار شده است؛ یعنی از لایه اجرا روبه بالا تا توسعه محصولات آینده، گروه پاسارگاد سعی کرده در ساختار سازمانی خود، ارتباطی محسوس و نامحسوس را شکل دهد که نیاز امروز مشتری، آیندهنگری خدمات و محصولات بانکی مورد نیاز و توسعه خدمات و محصولات بر مبنای نیازهای فراتر از بانک، پرداخت و مشتری بتواند در این منظومه شکل بگیرد.
.
توسعه محصول
دانشگر: بر مبنای روش کلی که ما در داتین برای توسعه خدمات و محصولات داریم، از یک نگاه، همیشه دو نکته را دنبال میکنیم:
1ـ رصد کردن شرایط جهانی است. ما نگاه میکنیم در دنیا سیستمهای نرمافزاری و فناوری اطلاعات بانکی، چه خدماتی ارائه میدهند و در عین حال از منظر نوآوری، آن چیزی که روند جهانی است، به چه سمت است. همانطور که تکنولوژی رشد و پیشرفت میکند در نظام بانکی چه چیزهایی پدید میآید یا میشود حدس زد در آینده به وجود خواهند آمد؟ اینها در دنیا رصد میشود و تلاش میکنیم خود را به نوک پیکان این شرایط و پیشرفتهای روز برسانیم. این بخش مهمی از کار است که در دنیا روی آن به صورت جدی کار شده است. وقتی ما در دنیا صحبت از IT در بانکداری میکنیم، چیز مشخصی است که از الف تا ی آن دارای چارچوب مدون شدهای هست و یک معماری مرجعی برای آن درآمده است که سیستمهای متنوعی داخل آن است. از سیستمهایی که مربوط به مشتریان است و به آنها خدمت میدهد تا سیستمهایی که به مدیریت بهتر منابع و مصارف بانکها و بهرهوری بالاتر کمک میکنند. البته در کشور ما بخشهای زیادی از این معماری مرجع چه به لحاظ بهرهبرداری و استفاده و چه از منظر تولید وجود ندارد.
2ـ محور دیگر به شرایط بومی ما برمیگردد. مواردی در سیستمهای بانکداری بینالمللی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم قابلیت استفاده برای ما ندارند و ما باید خودمان با توجه به سیستم بانکداری و فرهنگ خاص کشور بررسی کنیم چه خدمات خاصی را میتوانیم به مشتریان ارائه کنیم. در داتین ما برای این موضوع هم برنامههایی را تدوین میکنیم و در دستور کار تولید داریم.
بخشی از نتیجه و حاصل رصد این دو موضوع و برنامهریزی برای آنها، سیستمها و نرمافزارهایی است که ما الان تولید کردهایم. میدانید که ما سیستم بانکداری یکپارچه، سوئیچ پرداخت الکترونیک، سیستم مدیریت کارت و کارت اعتباری، سیستمهای مربوط به بانکداری مدرن که شامل انواع و اقسام کانالهای الکترونیک برای ارائه سرویس و خدمات است، بانکداری مجازی، سیستمERP بانکداری، سیستم هوشمندی کسبوکار و … را تولید کردهایم که هماکنون در بانک پاسارگاد و چند بانک دیگر در حال استفاده است.
سیستمهای موجود را ما همیشه با دو محوری که عرض کردم، مقایسه میکنیم. اگر چیزی در حال حاضر جزء محصولات ماست، در فرآیند بهبود مستمر میگذاریم، نرمافزار هیچ وقت راکد نمیماند و باید همیشه تغییر کند که بخشی از پیشنهادهای بهبود از سمت مشتریان میآید، مثلا همیشه از سمت بانک پاسارگاد درخواستهایی برای تغییر روی نرمافزار وجود دارد، از سمت مشتریان دیگر هم این مساله اتفاق میافتد. بخش دیگر هم تغییراتی است که در نتیجه مطالعات ما رخ میدهد و تغییراتی را در نرمافزار ایجاد میکنیم. مجموع این فرآیند، بهبود مستمر است. یک بخش دیگر محصولاتی است که باید از ابتدا تولید شود و به سبد محصولات ما اضافه شود. این فرآیند در مجموع روش کاری شرکت برای توسعه محصولات است.
.
توجه به مسئولیت اجتماعی
رفیعی: جناب دکتر قاسمی مدیرعامل بانک پاسارگاد، هنگام راهاندازی بانک اعتقاد داشتند و دارند، بانک پاسارگاد حیات خلوت هیچ سازمانی نیست و باید بانکی باشد که بتواند به همه ملت ایران خدمت بدهد. کمااینکه ایجاد شرکتی به نام فناپ از بانک جدا نیست و جزء مجموعه فناوری بانک است که بتواند به کل جامعه خدمت ارائه کند. برای این منظور بانک هزینه سنگینی را متقبل شد که در شروع کار به عنوان یک مسئولیت اجتماعی به آن نگاه میکرد که الحمدلله به نتیجه رسید و بازگشت سرمایه خودش را داشته است.
خدمات بانکداری الکترونیک بانک پاسارگاد هم به دلیل ایجاد فرصتهای بهتر برای مردم کشور و نگاه ملی که به این مساله دارد، دقیقا در راستای مسئولیتهای اجتماعی و خدمت به مردم است. این کارها برای این است که مردم راحتتر باشند.
قابل ذکر است که بانک پاسارگاد به موضوع مسئولیت اجتماعی نگاه جدی دارد و تنها سازمانی در کشور است که کتاب مسئولیت اجتماعیاش را منتشر کرده است.
.
اقدامات اجرایی
بیات: فرآیند تولید محصول در شرکتهای فناوری اطلاعات بانک چگونه است و بر چه مبنایی صورت میگیرد؟
مسگری: بانک پاسارگاد به عنوان یکی از بانکهای فعال کشور در زمینه فناوری اطلاعات بوده است و مجموعه فناپ و داتین به عنوان بازوی بانک تمام تلاششان این است که پیشرو بودن بانک را در این حوزه حفظ کنند. خوشبختانه تا امروز هم از نظر ارائه خدمات آنلاین و محصولات مختلف بانکی به عنوان یکی از بانکهای موفق و پیشرو بوده است. طرحی که مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره دارند، همیشه ما را به این مسیر میبرد که یک گام جلوتر از دیگران باشیم تا این تمایز شکل بگیرد و حفظ شود. به عنوان مجموعه IT بانک، ما همیشه سعی کردیم در این راستا تا جایی که می توانیم و شرایط داخلی کشور اجازه میدهد، همراه بانک باشیم.
حداد: بانک یک مدل تعالی سازمانی دارد و برآن اساس اهداف خودش را پیش میبرد که حوزه IT بانک هم از آن مستثنی نیست. هرساله براساس چشمانداز و مأموریت بانک، اهداف کلانی که در حوزه IT وجود دارد تعیین میکنیم و براساس آن استراتژیهایی که میتواند ما را به این اهداف برساند، مشخص میکنیم و بعد از آن اهداف کمی که میتواند ما را به اهداف کلان برساند ریزتر میکنیم و آنها را در قالب کارتهای امتیازی متوازن (Bsc) خرد میکنیم تا به اقدامات اجرایی برسیم. مراحل این کار هرسال طی میشود و براساس این برنامه استراتژیک، به سمت چشماندازهای بانک در حوزههای مختلف حرکت میکنیم.
در خصوص توسعه محصولات و IT هم یک چرخه تکنولوژی داریم که در ابتدا یک مرحله شناسایی و نیازسنجی صورت میگیرد. این کار میتواند از طریق بازخوردهایی باشد که ذینفعان میدهند، پیشنهاد یا درخواستی باشد که داده میشود، تکالیفی باشد که صادر شده است، نوآوریها و خلاقیتهایی که در گروه مالی وجود دارد، فناوریهای جدید یا بر اساس بهینه کاوی که از دنیا و بالاخص بانکهای برتر دنیا و منطقه انجام میشود و در نهایت رقبا و بازار که ممکن است از طرف آنها نیازی وارد فرآیند تولید شود.
این نیازها در مرحله بعد به چرخه توسعه و پشتیبانی وارد می شود. این نیارها در آنجا یک تحلیل فنی و پشتیبانی میَشود و آنهایی که امتیاز لازم را کسب میکنند که باید در سبد محصولات بانک قرار گیرند، اگر محصول نرمافزاری باشد به شرکت داتین و اگر محصول دیگری باشد به شرکتهایی که با آنها کار میکنیم میرود و در آنجا توسعه پیدا میکند، عملیات انتقال صورت میگیرد و در نهایت جایگزین محصول قبلی میشود یا به عنوان خدمت جدید ارائه میشود.
بعد از آن هم فرآیند ارزیابی آغاز میشود که براساس بازخوردها، گزارشهای ارزیابی که دورهای تهیه میشود یا گزارشهایی است که براساس سیستمهای هوش تجاری یا بانکداری یکپارچه یا سیستمهای دیگر تهیه میشود. در نهایت بر اساس سنجههایی که در ابتدای سال در کارتهای امتیازی تعریف شده اندازهگیری میشود و آن فاصلهای که با وضعیت مطلوب هست معلوم میشود، علتیابی میشود و مجددا چرخه از ابتدا انجام میشود.
.
بیات: در ارائه خدمت یا محصول جدید، چه روندهای کلان مدنظر شما بوده است؟
حداد: برای محصولات آینده ما یک سری روندهای کلی داریم که فکر میکنیم در آینده باید به آن سمت برویم، که مهمترین آنها باتوجه به اینکه دنیا به سمت موبایل و ابزارهای سیار میرود، راهکارهای همراه است. پرداختهای خرد موضوع دیگر است که بابت آن یک شرکت مستقل زیرمجموعه فناپ وجود دارد و این کار را انجام میدهد و در چند شهر پروژههایش را انجام می دهد. چالش دیگر امنیت است که در این راستا، باید قدمهای بیشتری داریم. مورد دیگر سیستمهای اطلاعات مدیریت است مثل مدیریت استراتژیک، مدیریت ریسک، ERP و سایر موارد و در نهایت محصولاتی که باعث بهبود بانکداری در شعبه و ابزارهای پرداخت میشود. در این راستا همه محصولات هم باید به صورت همسان پیش برود و نمیتوان یکی را بدون توجه به ابعاد دیگر خیلی پیش برد.
.
برنامههای بانک پاسارگاد در حوزه سرمایه انسانی
بیات: آقای دکتر جوانمردی مهمترین چالش بانکداری الکترونیک را در حوزه تفکر و نیروی انسانی میدانند. قطعا اگر این بخش درست شود خیلی از چالشهای دیگر حل خواهد شد. آمادگی بانک پاسارگاد برای منابع انسانی در حوزه کارکنان و مشتریان تا چه حد است و چه کارهایی در این زمینه در سه حوزه مدیران، کارکنان و مشتریان انجام شده است؟
رفیعی: افتخار ما این است که بیش از 1500 نفر خبره در بانک داریم که در حوزه فناوری اطلاعات کار میکنند ولی رقمی که به عنوان مأموریت برای توسعه منابع انسانی در بانک مدنظر است خیلی بیش از اینهاست و تعهدی که ایجاد شده در این حوزه بسیار کلان و آینده نگرانه است. چون مدیریت عالی بانک روی این مساله بسیار حساس هستند.
در زمینه کارهای انجام شده، برای این که این آموزش فقط در دل خود بانک باقی نماند کارهای زیادی انجام میدهیم. بانک پاسارگاد به کمک فناپ، یک شبکه سیمای بانک داخلی دارد که به صورت آنلاین از طریق تلویزیونهایی که در شعبه هست به مردم اطلاعات میدهیم. البته اینگونه نیست که محتوایی تولید شود و یک هفته از آن استفاده شود، همه چیز زنده است. در بانک پاسارگاد ما یک شبکه کابلی داریم که همه میتوانیم خبرهایمان، آموزشها و … را به صورت لحظهای از طریق آن اطلاعرسانی کنیم. هر وقت موضوعی نیاز به طرح یا آموزش در شعب داشته باشد باشد، ابتدای روز از این طریق به همکاران اعلام میشود و سرزمان مشخص از طریق این شبکه اطلاعرسانی انجام میشود.
جدا از بحث آموزش بانکداری الکترونیک که به عنوان اولین بانک این سرویس را راهاندازی کردهایم، به مشتریان اعلام کردیم که آموزش رایگان میدهیم. همکاران ما در شعبهها موظف هستند هر هفته گزارش آموزش خود را ارائه دهند. زمان مشخص برای آموزش مشتریان اعلام میشود، از آنها پذیرایی هم صورت میگیرد و هدایایی هم داده میشود تا مردم به درک این مفاهیم جذب شوند. امسال ششمین سالی است که وارد فرآیند آموزش مشتریان شدهایم. جدا از این مساله روابط عمومی بانک مدام در حال مکاتبه با سازمانهاست که در آنجا این آموزشها ارائه شود. در هواپیمایی هما، راهآهن، وزارت نیرو و سازمانهای دیگری ما آموزشهای بانکداری الکترونیک را انجام دادهایم.
علاوه بر این اقدامات، در حال حاضر بیش از 1200 سایت خبری داریم که در رابطه با بانکها صحبت میکنند. رصد کردن این سایتها و این که راجع به بانک، چه میگویند خیلی مهم است. ما با آنها تعامل داریم و اطلاعات و اخبار میفرستیم. علاوه براین 78 روزنامه سراسری در تهران منتشر میشود که به آنها سرویس میدهیم. تعامل با آنها و رفع چالشهای خبری که پیش میآید، کار دشواری است.
ما به کمک بخش فناوری اطلاعات بانک، این کارها را در بانک انجام دادهایم و با کمک نرمافزاری که دوستان در اختیار ما گذاشتند این 1200 سایت را رصد میکنیم که برای بانک چه کار میکنند و به همه آنها خبر میدهیم و از محصولات خودمان و بانکداری الکترونیک ا طلاعرسانی میکنیم.
امروز جامعه الکترونیکی شده است، همانطور که دیگر بانکداری سنتی نداریم و هرآنچه هست، بانکداری الکترونیک است. ما باید بتوانیم این خدمات و محصولات را به مردم معرفی کنیم و از راههای مختلف هر چقدر توانستیم به آنها اطلاعرسانی کنیم. اگر از این فضای اطلاعاتی که در جامعه ایجاد شده آگاهی داشته باشیم میتوانیم راحتتر حرکت کنیم.
البته ما در بانک به تبلیغات بیش از حد اعتقاد نداریم و آنچه هست، ارتباطات است. بیش از هر بانکی خبر داریم و حتما هر روز باید در روزنامهها خبر داشته باشیم. اطلاعرسانی فعالیتهای بانکداری الکترونیک را در سطح وسیعی انجام میدهیم. آموزش بانکداری الکترونیک در رأس کارهای ما قرار دارد و رؤسای شعب موظف هستند در شعبه این کار را انجام دهند و محدوده خودشان را اطلاعرسانی کنند و آموزش بدهند.
.
اهمیت آموزش
بیات: آیا آموزش بانکداری الکترونیک جزء شرایط ضروری ارتقای کارمندان در بانک محسوب میشود؟
پاینده: دروههایی که کارمندان در ارتباط با کارشان ببیند، جزء امتیازات افراد هست. ما در بخش انفورماتیک بانک پاسارگاد دایره و اداره زیاد نداریم و آنچه هست کارشناس است. کارشناس سطوح 1، 2، 3 و … پرسنل برای اینکه این ردهها را طی کنند، این آموزشها در ارتقای آنها مؤثر است و امتیازی که میگیرند، تأثیر میگذارد.
بیات: ما باید در نظام بانکی به وضعیتی برسیم که سرانه آموزشی هر فردی مشخص باشد، ضمن اینکه متدها و منابع آموزشیمان باید تعریف شود. به نظر میرسد عیبی که نظام بانکی در حال حاضر با آن روبهروست، این است که آموزش در انتهای توجه قرار دارد.
رفیعی: همانطور که عرض کردم، ما مشتریان را در شعبه آموزش میدهیم و همکاران ما در شعبهها بهصورت مستمر در حال فراگیری و آموزش هستند.
در حال حاضر معمولا افراد جامعه از طریق تلفن همراه یا رایانه خانگی با بنیان فناوری اطلاعات آشنا هستند. وقتی 93 درصد تراکنشهای بانک پاسارگاد الکترونیکی است معلوم است، مراجعه به شعب خیلی کم شده است. امید ما این است که این فضا بیشازپیش گسترش پیدا کند.
منبع: مرکز فابا