پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نوآوری در بانکداری و نظامهای پرداخت
نوآوری را میتوان نیرویی محرک برای حرکت روبهجلوی تمام صنایع فرض نمود. صنعت بانکداری و پرداخت نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود. در صنعتی که روزبهروز بر تعداد تراکنشهای آن افزوده میشود، چیزی جز نوآوری نمیتواند روند رشد را قوام و دوام بخشد. در این میان ابتداییترین مسئله در مواجهه با نوآوری میزان پذیرش آن توسط ذینفعان آن خواهد بود.
چه اینکه بر اساس الگوی پذیرش نوآوری «راجرز» گروههای مختلف اجتماعی نرخ پذیرش نوآوری متفاوتی را به نمایش میگذارند. نوجویان با نرخ 2.5 درصد، زود پذیرندگان با 13.5 درصد، اکثریت اولیه و ثانویه با مجموعا 68 درصد و متاخرین با 16 درصد نرخ پذیرش، منحنی عمر نوآوریها و فراگیر شدن آنها را تحت تاثیر قرار میدهند. البته نباید فراموش نمود که بر اساس عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ممکن است این الگو و درصد پذیرش برای هر گروه تغییر نماید. ماهیت نوآوری، سیستم اجتماعی، زمان ارائه و کانالهای ارتباطی میتواند معیارهای پذیرش نوآوری ازجمله مزیت نسبی آن، میزان سازگاری با آن، میزان پیچیدگی، آزمونپذیری و مشاهدهپذیری آن را تحت تاثیر خود قرار دهد.
اما ازآنجاکه در صنعت بانکداری و پرداخت، نهاد نظارتی بهعنوان عضوی موثر، در راه پذیرش و اشاعه نوآوریهای ارائه شده نقش بازی میکند باید تاثیرگذاری این نهادها را رصد نمود و حتیالامکان در جهت بهرهگیری هرچه بیشتر از نوآوریها حرکت نمود. لذا بانکهای مرکزی (بهعنوان مهمترین نهاد ناظر) میتوانند با نگاهی کنشگر از منظر نیاز مشتریان به نوآوریها، روند پذیرش آنها را تسهیل نمایند و یا اینکه با وضع مقررات با سیاستگذاریهای بازدارنده و محدودکننده، روند پذیرش و یا شیوع نوآوری را مختل نمایند. موارد زیر را میتوان مثال سیاستگذاریهای محدودکننده دانست:
• سیاستگذاریهای محدودکننده در مقابل نوآوریهای تسهیلگر و یا تغییردهنده کسبوکار
• سیاستگذاریهای منجر به انحصار در تامین کنندگان زیرساختها
• محدود نمودن سامانه ملی بر اساس سیاستگذاریهای پیشگفته
.
در سال 2012 پژوهشی توسط سیپیاساس روی نوآوریهای معرفی شده در حوزه پرداخت صورت گرفت. این پژوهش به موارد زیر اشاره نموده است:
• اکثر نوآوریها بازارهای داخلی را هدف قرار داده است
• موجب پیدایش رقبای غیر بانکی گردیده است
• متکی به اقتصاد مقیاس و گستره نوآوری بوده است
• امنیت جزو مهمترین چالشهای آنها است
• نهاد ناظر و الگوهای رفتاری مهمترین عوامل برونزای موثر بر نوآوریها بوده است
.
همچنین این پژوهش فلسفه 122 نوآوری مورد بررسی را مواردی زیر معرفی نموده است:
• افزایش راحتی کاربر نهایی 83 درصد از مجموع نوآوریها
• کاهش استفاده از پول نقد 54 درصد از مجموع نوآوریها
• افزایش سرعت تراکنش 47 درصد از مجموع نوآوریها
• کاهش هزینههای پردازش تراکنش 24 درصد از مجموع نوآوریها
• افزایش دسترسی به امکانات بانکی، بهینهسازی زیرساخت و ارتقای امنیت هر یک با 21 درصد از مجموع نوآوریها
• تسهیل رقابت با 19 درصد از مجموع نوآوریها
• کاهش استفاده از چک با 15 درصد از مجموع نوآوریها
• پوشش دهی پرداختهای دولتی با 8 درصد از مجموع نوآوریها
.
از نظر گروههای محصولی نیز 35 درصد نوآوریها در حوزه کارتهای پیشپرداخت، 67 درصد در حوزه کارت اعتباری و 25 درصد در حوزه کارتهای بدهی معرفی شدهاند. همچنین این پژوهش روند آتی پرداخت را موارد زیر معرفی نموده است:
• از بین رفتن مرزهای گروههای محصولی
• گسترش پرداخت مبتنی بر NFC
• گسترش حوزه تجارت الکترونیک و ناکافی بودن ابزارهای موجود
• افزایش مزیت ارائهدهندگان راهکارهای بینالمللی نسبت به سایر رقبا
• پیشبینی رشد فناوری در کشورهای درحالتوسعه
• افزایش نقش رقبای غیر بانکی
• ناکافی بودن زیرساخت قانونی موجود
.
نوآوری باز، رویکردی نو برای نوآوری بیشتر
نوآوری باز اشاره به مفهومی ارائه شده توسط هنری چِسبرو، استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا دارد. این نگاه بر چگونگی بهرهبرداری از ظرفیتهای محیط کسبوکار در راستای خلق ایدههای جدید و تحقق بخشیدن به آن تمرکز دارد. این پارادایم جدید، برای خلق و پردازش ایدههای نو منابع مختلفی همچون مشتریان، رقبا و موسسات دانشگاهی را برمیشمارد. الگوهای زیر را میتوان عینیت نوآوری باز معرفی نمود:
.
• ارائهی زیرساخت بهمثابهی محصول
رویکردی شامل تولید و ارائهی محصولی است که از دیدگاه مشتری هنوز کامل نبوده اما ظرفیتهای فراوانی را در قالب تدارک چارچوبی جامع از قابلیتهای کارکردی برای توسعههای آتی فراهم میآورد. بدین منظور میتوان به چارچوبهای نرمافزاری همچون ابزار توسعه نرمافزار اشاره نمود. صنایع مبتنی بر فناوریهای نوین که در آن زیرساختهای استانداردی برای تعامل با توسعهدهندگان بیرونی از پیش تعریف شدهاند از مصادیق آن هستند.
.
• بهرهبرداری از تجربه کاربر نهایی
برخی از سازمانها از طریق دخیل نمودن مشتریان در فرآیند خلق ایده تا تولید و تجاریسازی آن میکوشند تا کیفیت مشتریمحور را ارتقاء بخشند. ریسک اصلی این الگو را باید در میزان فرآیندپذیری سازمان و نگرش مدیران آن در خصوص درک انتظارات مشتریان جستجو نمود.
.
• ایجاد رقابت برای خلق ایده
در شرایطی که سازمانها به منابع بالقوه برای خلق ایده دسترسی دارند، این الگو برای برانگیختن منابع جهت ابراز ایده بسیار مناسب ارزیابی میشود؛ بدین ترتیب که سازمانها، فارغ از مرزهای سازمانی با طراحی سیستمهای انگیزشی برای کل ذینفعان به جذب ایدههای نو همت میگمارند. بهعنوان نمونه میتوان به روش شرکت «مایکروسافت» در برگزاری مسابقه سالانه برای شرکای تجاری خود اشاره نمود.
.
• طراحی و توسعهی محصول بهصورت مشارکتی
وجه تمایز عمدهی این الگو با ارائه زیرساخت بهمثابه محصول در سطح مشارکت با محیط، بهویژه در تولید زیرساخت و مشارکت در فرآیند تصدیق و رواییسنجی خروجیها است. افزایش سرعت تولید و کاهش هزینههای توسعه از مزایای این الگو است. به نقل از صفحهی نوآوری باز در ویکیپدیا، اخیراً دکتر چِسبرو این روش را در صنعت اپتیک پیادهسازی نموده است.
.
• شبکههای نوآوری
با وجود شباهت میان این الگو با الگوی ایجاد رقابت برای خلق ایده، وجه عمدهی تمایز میان این دو الگو در تعهد ضمنی اعضای شبکههای نوآوری به مشارکت در تحقق ایدههای خلق شده است.
در صنعت بانکداری و پرداخت نیز پتانسیلهای بسیاری که میتوان بر اساس الگوهای فوق، ضمن کاربردی نمودن نوآوریها، پذیرش آنها را تسهیل نمود وجود دارد. ارائه پلتفرمهای باز، سیستمهایی مبتنی بر اُپن اِی پی آی و مشارکت توسعهدهندگان و مشتریان در ارائه محصولات و خدمات نوین بانکی و پرداخت از این قاعده پیروی مینمایند.
روحالله فاطمی؛ معاون خدمت شرکت توسن
منبع: ماهنامه پرداخت و بانکداری الکترونیک عصر ارتباط؛ شماره 16