پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ساختمان هوشمند یک کالای لوکس نیست / استفاده از ابزارهای نوین در کنترل تجهیزات ساختمان
زندگی ساختمانها به تاسیسات آنها وابسته است و هدف از بهکارگیری تاسیسات در ساختمان، آسایش است. با افزایش زندگی شهری و افزایش جمعیت تقریبا این کار به شکل دستی یا امکانپذیر نیست یا بسیارسخت است؛ از همین رو در نسل جدید ساختمانها، تمامی فعالیتهای کنترل کننده، به شکل هوشمند انجام میشوند. یعنی کنترلی که بتواند در جهت آسایش بشر، رفتار سیستم تاسیساتی را با رفتار محیط متناسب کند.
به دلیل پیچیدگیها و اهمیت این موضوع، این هوشمندسازیها بایستی توسط افراد با تجربه و شرکتهای توانمند در این حوزه انجام شود که شرکت بین المللی راهکارهای هوشمند ساختمانی آریان (بهاسا) یکی از شرکتهای فعال هلدینگ فناپ در این زمینه فعالیت میکند. برای اطلاع از اینکه در دل این شرکت چه میگذرد، به سراغ این شرکت میرویم تا ببینیم فناپ چگونه با کمک چنین شرکتی برای هوشمندسازی ساختمانها قدم بر میدارد.
قبل از اینکه گفتوگو را شروع کنیم بهتر است نیم نگاهی به مفهوم BMS داشته باشیم. BMS مخفف عبارت Building Management System و بهعنوان پایه کنترلی تمام سیستمهای هوشمند ساختمان است. به این معنا که وقتی راجع به BMS یا «سیستم مدیریت هوشمند ساختمان» صحبت میشود به طیف گستردهای از ابزارها و سامانهها اشاره میکنیم؛ سیستمهایی چون دوربین مدار بسته، کنترل دسترسی، اعلام اطفاء حریق، کنترل روشنایی و تنظیم نور، سیستم گرمایش و سرمایش، ضد سرقت و تمام رفتارهای سیستماتیک ساختمان را میتوان زیرمجموعه سیستم مدیریت ساختمان عنوان کرد که ممکن است باغها و ویلاهای خارج از شهر را بدون لزوم وجود افراد، با سیستم مدیریت ساختمان آبیاری کنیم.
اما برویم سراغ شرکت بهاسا؛ راهی شمال تهران میشویم. در دل ساختمانهای بلند و شیک منطقه، ساختمان شرکت بهاسا نیز قرار دارد. معلوم است که انتخاب محل ساختمان شرکت کاملا هوشمندانه بوده و درست در جایی که این روزها به اهمیت کار چنین شرکتهایی پی بردهاند، وجود دارد. دو ساعتی را مهمان آقای علی ساعدی مدیر عامل شرکت بهاسا میشویم. شرکت بهاسا در بازار کار ساختمانی که نسبت به بازار فناوری اطلاعات، بازار بسیار بزرگتری میباشد، فعال است. نکته جالب دیگری که در خصوص این شرکت وجود دارد این است که بر خلاف بسیاری از شرکتهای فناوری اطلاعات، آنها در محل تقاضای بازار نشستهاند، نه در محل نیاز بازار.
.
مجری هوشمندسازی بزرگترین پروژه ساختمانی کشور
بر خلاف عمر یک سال و نیمه این شرکت، ساعدی معتقد است در این مدت شرکت به بلوغ نسبی رسیده است و مراحل رشد خود را به طور پیوسته طی میکند. او میگوید: «اکنون برای فروشهای چند ده میلیاردی کاملا آماده هستیم. این ظرفیتی است که در شرکت ایجاد شده و آمادگی کامل پاسخگویی به بازار را دارد.»
شاید در نگاه اول و با توجه به عمر کوتاه این شرکت این ادعای ساعدی کمی غیر قابل باور باشد اما وقتی متوجه میشویم که پیادهسازی سیستم مدیریت هوشمند ساختمان بزرگترین پروژه ساختمانی کشور – پدیده شاندیز مشهد – را بر عهده دارند اوضاع کمی فرق میکند.
.
بهاسا راهکار میفروشد، نه محصول
مرز بین سختافزار و نرمافزار در این حوزه خیلی باریک است و نمیشود خیلی آنها را متمایز از یکدیگر دانست و آن چیزی که شرکتی مثل بهاسا را از دیگران متمایز میکند راهکارهای جامعی است که در این حوزه ارائه میکند. اما وقتی پای سخت افزار به میان میآید مطمئنا پای شرکای تجاری بینالمللی باز میشود که احتمالا به خاطر وجود تحریمها، باید دچار سختیها و پیچیدگیهایی باشد.
مدیر عامل بهاسا در این خصوص میگوید: «ارتباط ما با تامینکنندگان خارجیمان بسیار نزدیک است. تقریبا میتوانیم بگوییم تحریمها هیچ اثری بر ما نداشته است و تمام برندهایی که با آنها کار میکنیم مستقیما با ما کار میکنند و خیلی هم بهدنبال واسطه و اینگونه مسائل نیستیم. درست است که فعالیت شرکت بهگونهای نیست که خیلی درگیر بحثتحریمها باشد اما تمایل همکاری هم بسیار زیاد است.» جای خوشحالی دارد که با وجود تحریمها، مشکلات قابل توجی گریبان آنها را نگرفته است.
.
گرههای سنت با مدرنیته
ساعدی برای باز شدن موضوع به چندین مفهوم در این حوزه اشاره میکند و میگوید: «در گذشته مدار فرمان و قدرت با هم مشترک بودند. یعنی شما مدار قدرت را سیمکشی میکردید و با گذاشتن یک کلید، آن را کنترل میکردید. مفهوم امروز دنیا این است که کنترل و قدرت از هم جدا هستند. یکی از علتهای شکست خوردن سیستمهای مدیریت هوشمند ساختمان این بود که قصد داشتیم با مفهوم سنتی، سیستم مدیریت هوشمند ساختمان را اجرا کنیم. باید بگویم که سیستم مدیریت هوشمند ساختمان یک وصله جدید به سیستمهای تاسیساتی نیست بلکه روش تفکر و پیادهسازی سیستمهای تاسیساتی است که در واقع شما سیستم کنترلی را همراه با سایر سیستمها نصب میکنید.»
پشتیبانی پروژههایی که شرکت بهاسا اجرا میکند، در سال اول رایگان است و سپس در قالب قرارداد پشتیبانی، افراد در پروژه میمانند و یا به صورت دورهای، بازدید و پشتیبانی میکنند. هر چند ساعدی معتقد است محصولاتی که از آنها در پروژههایشان استفاده میکنند آنقدر با کیفیت است که حتی پشتیبانی لازم نیست اما در هر صورت، پشتیبانی را جزو تعهداتشان به مشتریان میداند.
.
در دل یک ساختمان ۴۰ ساله
دفتر مرکزی شرکت بهاسا در یک ساختمان ویلایی است که به گفته ساعدی ۴۰ سال عمر دارد اما با دیدنش، بیشتر از ۱۰ ساله به نظر نمیرسد. معلوم است که تغییراتی در ساختمان ایجاد کردهاند. ساعدی میگوید: «در طول یک سال و نیمی که در این ساختمان بودهایم، آمار مصرف انرژی ساختمان را ثبت کردهایم و اکنون میخواهیم با پیادهسازی سیستم کنترل هوشمند ساختمان در این ساختمان ۴۰ ساله، تفاوت آن را آشکار کنیم. برای همین هم، در این اتاق شما هیچ کلیدی نمیبینید. همه کنترل اتاق را یا از روی موبایل یا با کامپیوتر انجام میدهیم.»
.
چرا تمایل به سمت ساختمانهای بزرگ است؟
سوال میشود که آیا آنها سیستم کنترل هوشمند ساختمان را فقط در ساختمانهای چند ده طبقه پیاده میکنند یا در دیگر ساختمانها هم عملی است؟ ساعدی در پاسخ میگوید: «فرقی نمیکند یک ساختمان یک طبقه باشد یا صد طبقه؛ نوساز باشد یا قدیمی؛ مجموعه توانایی پیادهسازی این سیستم در هر نوع ساختمانی را دارد؛ اما در حال حاضر ترجیح میدهیم که به سراغ ساختمانهای کوچک نرویم چرا که از یک سو، سود زیادی ندارد و از سویی دیگر هنوز چنین مفهومی برای صاحبان ساختمانهای کوچک جا نیافتاده است. در واقع مدل ما B۲B است و B۲C سودآور نیست که آن را دنبال کنیم، زیرا میزان انرژی صرف شده برای توجیه مصرفکننده در خصوص خرید سیستم مدیریت هوشمند ساختمان با مبلغ ۲۰ میلیون تومان، به میزان چند برابری است که میخواهیم برای مشاور برق یا مکانیک اجرای این پروژه وقت بگذاریم. اما خیلی وقتها ساختمانهای آنتیک یا ویلاهای خیلی لوکسی هستند که ارزش کارکردن دارند؛ یعنی شما با کلیدهای معمولی که وجود دارد سیستم کنترل هوشمند خواهید داشت. طبقه ثروتمند جامعه خیلی به کالای آنتیک علاقه دارند که یکی از این کالاها میتواند ساختمان آنتیک باشد و ایننوع از ساختمان بهراحتی میتواند به سیستم کنترل هوشمند مجهز شود.»
.
بهاسا یک شرکت دانش بنیان است؟
با توجه به اینکه حوزه ساخت و ساز ساختمانی حوزه بسیار گسترده و بزرگی است، بقا و در مرحلهای بعدتر داشتن مزیت رقابتی کاری دشوار است. در واقع مزیت رقابتی ویژگی پایدار در هر شرکت است که دیگر رقبا بهراحتی نمیتوانند به آن دست پیدا کنند. ساعدی در خصوص مزیت رقابتی شرکت بهاسا میگوید: «اولین کاری که کردیم این بود که حداقل ویژگیهای یک شرکت دانشبنیان را رعایت کردیم و محور تمام فعالیتهایمان دانش است، نه سرمایه، کالا و نه توان بازرگانی. زمانی که مشتری تعامل میکند، با گرفتن راه حل، احساس امنیت میکند. درست است که عمر شرکت کم است اما افرادی که در شرکت کار میکنند در ضمن جوانی، همه افراد شاغل، حداقل ۸ سال سابقه کار در حوزه سیستم مدیریت هوشمند ساختمان دارند. حوزه کسب و کار سیستم مدیریت هوشمند ساختمان عمر کوتاهی دارد. پس ما به لحاظ تجربه از دیگران عقب نیستیم؛ یعنی افرادی که داریم، همه تجربه کافی و رزومه قابل قبولی دارند.
.
رقابت حرفهای در کنار دوستی عمیق
نکته مهم دیگر، نحوه قرار گرفتن ما در بازار در مقایسه با سایر رقبا کاملا فرق دارد؛ اکثر رقبا، دوستان بسیار نزدیک هستند. نکته مهم این است که آموختهایم که رقبا در توسعه بازار با هم مشارکت کرده و در کسب سهم بازار رقابت میکنند. توسعه این مفهوم، تفکر، عدم وجود تمامیتخواهی در شرکت و همچنین وجود رفتار تعاملی، نشان دهنده رفتار حمایتی نسبت به رقبا است؛ یعنی بسیاری از پروژهها را رقبا برای ما میآورند. زیرا مجموعه نقاط قوتی دارد که آنها ندارند، بهطور مثال میتوانیم از روشهای پرداختی که بانک پاسارگاد برایمان تامین میکند استفاده کنیم، یا ارتباط بسیار مستقیم با تامینکنندگان کالا و برندها، باعث حذف واسطهها و رقابتیشدن قیمتهای ما میشود. در کنار همه این مزیتها، دوبارهکاریها در مجموعه بسیار اندک است؛ در واقع رفتار، رفتار مهندسی است. به بچههای شرکت قدرت تصمیمگیری داده شده است. پرسنل در پروژهها تصمیم گیر هستند و بیشتر اوقات من به عنوان مدیرعامل، از اینکه پروژه در چه وضعیتی است اطلاعی ندارم و تنها نقدینگی و رفتار استراتژیک شرکت را مدیریت میکنم؛ مهمترین نکته این است که سعی میکنیم شرکت، براساس مدلهای روز مدیریت دنیا اداره شود. افراد، افراد توانمندیاند، آموزش میبینند و با رفتارها و تفکرات سازمانی آشنا میشوند. مجموعه این موضوعات باعث شده که شیب رشد شرکت، شیب قابل توجهی باشد.»
.
جوانهایی که سرشان درد میکند برای چالش!
تعداد نیروی انسانی در شرکت بهاسا بهنسبت پروژهها نوسان دارد؛ اما ۱۸ نفر نیروی ثابت داخل دفتر مرکزی شرکت فعال هستند و حدود صد نفر هم نیروی اجرایی و اکیپ کاری در کنارشان دارند که در قالب قراردادهای پیمانی با آنها کار میکنند. آن طور که ساعدی میگوید آنها دوست دارند در طول روز با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم کنند و زیبایی کار کردن را به همین چالشهایش میدانند به همین دلیل سطح رقابتپذیری در بهاسا بالا است.
مدیر عامل شرکت بهاسا در خصوص خدمات و ارزش افزودهای که آنها ایجاد میکنند میگوید: «در شرکت بهاسا راهکار میفروشیم؛ کالا و خدمت نمیفروشیم. یعنی اگر تمام تجهیزات را به کارفرما بدهید نیازش برطرف نمیشود. اگر خدمات ما را هم به کارفرما دهید باز مشکلی حل نمیشود. راهکار میفروشیم؛ یعنی نیاز کارفرما را با ترکیبی از کالا و خدماتی که تامین میکنیم و با پیکربندی مناسب و تزریق نرمافزار به آن برمبنای الگوهایی که نیازهای کارفرما را تامین کند، آن را به یک راهکار تبدیل میکنیم و تحویل کارفرما میدهیم.»
.
تقسیم دانش، از کارگر تا مدیر
ساعدی معتقد است هر راهکاری سه جنبه دارد، جنبه سازمانی، مدیریتی و فنی که در این راستا میگوید: «آن قسمتی که ملموس است و میبینیم، بخشی از حوزه فنی است. اگر نیاز و شرایط کارفرما را درست نسنجیده باشیم منطق کنترل را نمیتوانیم طراحی کنیم. بزرگترین ویژگی بر اساس آن تعریف، خلق راهکار بر مبنای دانش سازمانی است.
دانش در تمام این سازمان جاری است. حتی لایه کارگری شرکت آموزش دیده، توجیه شده و صاحب مهارتهای لازم است. این یک تخصص در پایینترین لایه عملیاتی است و این تخصص همینطور ادامه دارد تا مدیر فنی که بتواند یک ساختار و چارچوب را ایجاد کند که به واسطه آن این مقدار نیروی عملیاتی بتوانند در کنار یکدیگر قرار گیرند؛ این امر دانش مدیریت و دانش منابع سازمانی را لازم دارد.»
آنها سعی کردهاند یک مدل مدیریت دانش داشته باشند؛ آنها از مهارت کارگرهای خبره گرفته تا توانمندیهای ارشدترین نیروهای داخل سازمان را مستند میکنند که در سازمان داشته باشند و آن را بین خودشان به اشتراک میگذارند. ساعدی میگوید: «تقریبا ۹ ماه پیش افراد از حوزه کاری دیگران خبر نداشتند اما امروز بعد از این اشتراک دانش، همه از کلیات حوزه کاری و تخصص دیگران در شرکت با خبر و آگاه هستند.»
.
چرا «بهاسا»؟
ساعدی در بین صحبتهایش اشارهای هم میکند به نام شرکت و میگوید: «آسایش ارکان مختلفی دارد: مطلوبیت فضا، مطبوعیت هوا و امنیت. اینها همه پایههای آسایش هستند. این موارد در سیستمهای ما نیز دیده میشود و این آسایش را میخواهیم با حداقل هزینه به انجام برسانیم. در واقع لفظ بهاسا خودش یک شعار است و پیغامی که میخواهد را میرساند؛ آسایش بهینه.»
.
فناپ چگونه راه را برای بهاسا هموار میکند؟
تا به اینجای صحبتها، نگاه کلی خوبی نسبت به این شرکت یافتهایم اما هنوز از فناپ و رابطهاش با این شرکت حرفی زده نشده است. از ساعدی میخواهیم کمی هم درباره رابطه شرکت بهاسا با فناپ بگوید. مدیر عامل بهاسا میگوید: «در فضایی که حرکت میکنیم، این شرکت بین حوزه ساختمان و تکنولوژی قرار میگیرد؛ ماهیت تکنولوژی خود را از فناپ گرفته، بحث بازار را نیز از ساختمان. پس هم هلدینگ ساختمان در مجموعه سهام دارد و هم مجموعه فناپ.
پروژههای ما رفتار سیستماتیک خیلی مرتبی میخواهد، درحالی که ایجاد این رفتار در نیروی اجرایی و کارگری خیلی کار سخت و دشواری است. چیزی که اهمیت دارد منطق کنترل است که در سیستم تولید میشود. دو کار میتوانیم انجام دهیم؛ اول اینکه هر ابزاری که احتیاج داشته باشیم را تولید کنیم؛ دوم اینکه منطق کنترل را بر اساس تقاضای پروژه طراحی و پیادهسازی کنیم. در واقع صنعت نرم افزار ساختمان، سرمایهگذاری آیندهداری برای فناپ است.
.
استفاده از ابزارهای نوین در کنترل تجهیزات ساختمان
از ساعدی در خصوص استفاده از ابزارهایی مثل موبایل و تبلت برای کنترل سیستمهای هوشمند میپرسیم. او میگوید: «بحث کنترل ابزار خانه با موبایل ابتداییترین بحث در این حوزه است زیرا شما تجهیزاتی دارید که شی مورد نظر را کنترل کنید و تجهیز کنترلی فرمان را از نرمافزار میگیرد. این نرمافزارها روی پروتکلهای مختلف در بستر شبکه اجرا میشوند. پس شما با هر وسیلهای که بتوانید وارد محیط شبکه شوید، میتوانید به تجهیزات کنترلی فرمان دهید. یعنی به همان سادگی که میتوانید با موبایل صحبت کنید، میتوانید به موبایل خود بگویید چراغ اتاق را روشن کند.
در واقع کار ما دانش ترکیبکردن این موارد میباشد که مزیت رقابتی ویژهای است. تعداد زیادی شرکت در اطراف ما هستند که دائما در حال تولید تجهیزات و ابزارهای تکنولوژیک هستند. ما طراح هستیم و این تولیدات را با هم ادغام میکنیم و راهکار میسازیم. تجهیزات نمیسازیم بلکه ابزارهای مختلفی داریم که با آنها راهکار تولید میکنیم.
مثلا در یکی از پروژههایمان در بخارست سیستم کنترلی پیاده کردهایم که در این ساختمان تمام سیستمهای تاسیساتی را میتوان با موبایل کنترل کرد؛ مانند کنترل چراغها و پردهها. یا بهطور مثال سنسورهای روشنایی که کار روشن و خاموشکردن چراغها را انجام میدهند، زمانی که افراد از ساختمان خارج میشوند کار دزدگیر را انجام میدهد. آنگاه کاربر اگر موبایلش به اینترنت متصل باشد پیامی دریافت میکند که در این ساعت شخصی در اتاق است.»
.
مدیریت هوشمند ساختمان یک تفکر است برای صرفهجویی در مصرف انرژی
آنها در شرکت بهاسا بهدنبال ایجاد یکپارچگی هستند و این امر مزایای زیادی دارد؛ میتوان همهچیز را کنترل کرد و هزینههای زیرساخت بهشدت کاهش پیدا میکند و فضاهایی که به تاسیسات اختصاص مییابد نیز کمتر میشود. فضایی که در قالب کاربری پروژه قابل عرضه و فروش میباشد.
سیستم مدیریت هوشمند ساختمان یا همان BMS یک تفکر است که در زمان خلق ساختمان باید با آن همراه شود و هرچقدر دیرتر به ساختمان اضافه شود مزایای آن کمتر میشود. یعنی سیستم مدیریت هوشمند ساختمان بهراحتی میتواند رایگان شود؛ چون در درجه اول صرفهجویی انرژی که به کمک آن انجام میشود هزینهها را برمیگرداند؛ در درجه دوم فضاهای مفید را افزایش میدهد و بازدهی سرمایهگذاری را بالا میبرد. این یکپارچگی نقطه کلیدی است که آنها در شرکت بهاسا به دنبال آن هستند.
خوشبختانه صنایع وابسته نیز در حال حرکت به سمت این تفکر هستند. موبایل، یخچال، تلویزیون، سیستم چیلر، روشنایی و غیره هر کدام از پروتکلهایی پشتیبانی میکنند که با کمک سیستم مدیریت هوشمند ساختمان زبان مشترکی بین تمام تجهیزات مصرفکننده داخل یک ساختمان بوجود میآید و این تجهیزات مصرفکننده بر اساس سبک زندگی افراد، شرایط محیطی و نیاز کاربر تغییر رفتار میدهند و کنترل میشوند.
.
ساختمان هوشمند یک کالای لوکس نیست
ساعدی در ادامه میگوید: «ساختمان هوشمند نگرشی است که در دنیا برای طراحی، تامین و پیادهسازی سیستمهای تاسیسات به کار میرود و به لوکس بودن و مدل ساختمان بستگی ندارد. چون بهای واقعی دانش در کشور پرداخت نمیشود، بازرگانان و واردکنندگان تجهیزات اکوسیستم کنترل هوشمند، بازار را گرفتهاند و هزینه این خدمات را درصدی از خدمات فروش کالا در نظر میگیرند. در واقع هر مقدار مبلغ کالای آنها بیشتر باشد، هزینه دستمزدهایشان نیز بالاتر است.»
او در خصوص چالشهای موجود این حوزه میگوید: «ایراد دیگری وجود دارد و این است که همه فکر میکنند سیستم کنترل هوشمند یک سیستم لوکس است، پس اگر میخواهند سیستم را ارزان کنند، کالای لوکس بیکیفیت وارد میکنند. در حالی که کمپانیهای بسیار معتبر دنیا سیستمهای کنترلی کاملا مقرون بهصرفه دارند که کاملا مناسب ساختمانهای اکونومی است و باعث کاهش مصرف انرژی میشود و ارزش رفته به ساختمان برگردد. مشکلی که باز بوجود میآید این است که سازنده اهمیتی نمیدهد شما چقدر انرژی مصرف خواهید کرد و میخواهد با کمترین هزینه ملک را تمام کرده و به بالاترین قیمت بفروشد. پس تا لحظهای که فرهنگ مصرف و فرهنگ کنترل در جامعه نهادینه نشود، تقاضای سیستم کنترلی اکونومی در بازار ایجاد نمیشود و سازنده، این سیستم را در ساختمانهایش به کار نخواهد گرفت.
وقتی فردی یک خانه اکونومی میخرد یعنی پول کمتری دارد، پس باید منابع را بهتر مدیریت کند. این فرد میخواهد ۴ میلیون تومان بیشتر خرج کند و سیستم کنترلی اکونومی بگذارد. طبیعتا این چیزی نیست که بخواهد پولش را از شما بگیرید زیرا این مبلغ پول اضافه، مقداری قیمت ملک را بالا میبرد.»
.
چرا پیاده سازی سیستم مدیریت هوشمند ساختمان به نفع صاحبان املاک است؟
از مدیر عامل شرکت بهاسا میخواهیم کمی شفافتر توضیح دهد که چرا پیاده سازی سیستم مدیریت هوشمند ساختمان به نفع صاحبان املاک است. او میگوید: «بهصورت تئوری، بین ۳ تا ۵ سال در یک ساختمان مسکونی، سرمایهگذاری در حوزه سیستم مدیریت هوشمند ساختمان برمیگردد. دورهای داشتیم که نرخ ارز چند برابر شده بود و حاملهای انرژی نیز گران نشده بودند. این مسئله، زمان را به چیزی حدود ۱۲ سال رساند. با افزایش تورم و گرانشدن حاملهای انرژی، اکنون باعث شده زمانی حدود یک دوره ۵ تا ۶ ساله در یک ساختمان مسکونی را برای بازگشت سرمایه پیشبینی کنیم. این موضوع در ساختمانهای اداری، تجاری و هتلها بهشدت متفاوت است. مصرف انرژی بسیار بالاست و ممکن است کمتر از ۳ سال با همین وضعیت، سرمایهگذاریای را که در سیستمهای کنترلی کردهاید به شما برگردد.»
به گفته ساعدی نیاز به سیستم مدیریت هوشمند ساختمان در یک هتل با یک ساختمان مسکونی کاملا فرق دارد و آنها یک سیستم مرکزی ندارند که در هر پروژه آن را نصب یا پیادهسازی کنند. آنها در واقع یکسری تجهیزات مصرفی را به کمک سیستمهایی که دارند کنترل میکنند و هر چقدر تجهیزات مصرفی بیشتر باشد، هزینه پایهای هم بیشتر میشود.
ساعدی میگوید: «در سیستم مدیریت هوشمند ساختمان، میزان مصرف انرژی بدون آنکه آسایش شما را تحت تاثیر قرار دهد کم میشود. مثلا من کلید چراغ را میزنم و چراغ تا ساعت ۸ شب روشن میماند. اگر نور محیطی من یک واحد باشد چراغ در همین وضعیت است، ۱۰ واحد هم که باشد در همین حالت است. اما وقتی نور مناسبی را در روز دارم، آیا به این چراغ نیاز دارم؟ پس میتوانم این نور را کم کنم. همانطور که نور محیط کم میشود نور چراغ را نیز زیاد کنم. پس یک تابع خطی مصرف، تبدیل به یک تابع منحنی میشود که فاصله بین آن رفتار ثابت با رفتار منعطف سیستم مدیریت هوشمند ساختمان میزان صرفهجویی ناشی از آن میشود.»
.
اتحاد همه جانبه فناپیها
ساعدی در خصوص تاثیر حضور فناپ در کنار این شرکت و کنسرسیومی که در فناپ در خصوص ارائه خدمات به هتلها و مراکز اقامتی وجود دارد میگوید: ما میتوانیم بزرگترین سهم بازار را در حوزه هتل در کشور داشته باشیم زیرا مفهوم کنسرسیومی که در این رابطه ایجاد شده، بسیار هوشمندانه است. در بحث بازاریابی، موقعیتطلبی و شناخت فرصتها حائز اهمیت است: باتوجه به حجم مجوزهایی که برای ساخت هتل و وامهای کم بهرهای که برای ساخت هتلها داده شده شرایط خیلی خوبی وجود دارد.
توان فناپ برای گرفتن پروژهها بسیار بالاست و میتوانم بگویم چند ده برابر رقبا است. زیرا شرکتهای زیرمجموعه همه با هم توان خود را جمع کردهاند که این کار را انجام دهند. پس احتیاج به یک سازماندهی برای حمله موفق به بازار را داریم و قطعا برنده خواهیم بود. ما همه مزیتهای رقابتی، نظیر تامین کالای باکیفیت و تخصص را داریم.»
.
باید برای مصرف بهینه انرژی فرهنگسازی کنیم
ساعدی به اهمیت فرهنگ در حوزه مصرف بهینه انرژی اشاره میکند و تاکید زیادی هم دارد که باید برای این حوزه کار زیادی شود. ساعدی میگوید: «بزرگترین معضل کشور بحث فرهنگ مصرف انرژی است. در این زمینه کار زیرساختی لازم را نکردهایم. آب، برق، بنزین و همه اینها را با یک اجبارکنترل میکنیم اما فکر میکنم اگر مردم فقط فرهنگ مصرف را بشناسند، علاوه بر ایجاد منافع ملی بزرگ، شرکتهای اینچنینی میتوانند خدمت بیشتری به جامعه کنند. به جای اینکه برویم کالاها را لوکس کنیم و ساختمان را به یک کالای لوکس تبدیل کنیم که برای یک طبقه خاص ۱۰ درصدی جامعه گرانتر فروخته شود، برای عموم جامعه خدماتی را ارائه دهیم که حاصلش منافع ملی برای کشور باشد. وقتی مصرف انرژی کاهش پیدا کند زیرساخت توزیع انرژی هم ارزانتر میشود، نگهداری از آن هم ارزانتر میشود، هزینههای تولید کاهش پیدا میکند و مازاد آن قابل صادر شدن میشود. منافع ملی آن بسیار بالا است و خوب است که شروع کنیم و در یک فضای اجتماعی، فرهنگ مصرف را ایجاد کنیم. خوبی سیستم مدیریت هوشمند ساختمان این است که مانند همان کمربند ایمنی است؛ یک سیستم کنترلی است که افراد را در مسیر مصرف تنظیم میکند، بدون آنکه احساس کند دست و پایشان گرفته شده است.»
منبع: فناپ