پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
شبکههای اجتماعی سبک بانکداری را تغییر میدهند
تا دیروز آدمها در فیسبوک، توییتر و اینستاگرام برای هم لطیفه میفرستادند، دیگران را از حال و روز خود باخبر میکردند و عکسی از آخرین شیرینکاری کودکشان برای همدیگر پست میکردند. احتمال اینکه روزی، همین خیابانهای عمومی مجازی تبدیل به باجههای بانکی شود بسیار بعید به نظر میرسید، امروز اما گویا ورق در حال برگشتن است. مفاهیم جدیدی وارد صنعت بانکداری شده و فناوری در حال بازتعریف همه چیز است. کمکم بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی در این صنعت جایی برای خودش باز میکند. فضا آنقدرها ملموس نیست. نمیتوان تصویر دقیقی از محیط اجتماعی داشت که در عین مجازی بودن، میخواهد خصوصیترین مسائل مالی افراد را طبقهبندی کند. هنوز خیلی زود است برای اینکه بتوان چارچوبهای این شاخه از بانکداری را به درستی ترسیم کرد اما با وجود این، برخی از بانکهای ایران و شرکتهای فعال در حوزه بانکی، خود را در مسیر این چرخه تغییر قرار دادهاند.
.
مفاهیم تازه
بانکداری اجتماعی مقوله نسبتا جدیدی است که با گسترش فناوری، بانکها با دید تازهای به آن نگاه میکنند. شاید در گذشته بانکداری اجتماعی بیشتر به نقش بانکها در توسعه اجتماعی دقت میکرد مانند اینکه بانکها در مردمداری کوشا باشند یا بانکداری سبز را پیش ببرند اما حالا با ورود فناوری و گسترش آن، چنین مفهومی تا حدودی تغییر کرده و بانکداری از طریق شبکههای اجتماعی شکل گرفته است.
موسسه گارتنر، بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی را تعریف کرده است. طبق این تعریف، بانکداری شبکههای اجتماعی، رویکردی نوظهور در بانکداری خرد است که فرآیندهای قرضدهی و روابط بین قرضدهندگان و موسسات مالی را شفاف میسازد. بحث شفافیت این است که آن قرضدهی و وامدهی که قرار بود در یک بانک اتفاق بیفتد، با کمک ابزارهایی مانند وامهای نفر به نفر یا طرحی که همه برای یک موضوع و به قصد خاصی پول جمع کنند، از طریق شبکههای اجتماعی میتواند گسترش یابد. موسسه گارتنر، بانکداری از طریق شبکههای اجتماعی را به سه دسته تقسیم کرده است؛ طبق این تقسیمبندی، بانکها میتوانند از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانیشان بهره ببرند و محصولات خود را از طریق شبکههای اجتماعی به نقد و بررسی بگذارند تا استفادهکنندگان از این خدمات یا خوانندگان آنها برای آن سرویس و خدمات کامنت یا نظرشان را بگذارند یا لایکش کنند. از طرف دیگر بحث گردش مالی در شبکههای اجتماعی را مطرح میکند. بسیاری از شبکههای اجتماعی میتوانند حکم کیف پول را داشته باشند. یعنی از طریق شبکه اجتماعی میتوانید خریدی انجام دهید و آن کالای خریداریشده را برای دوستتان بفرستید. در عین حال، گردش مالی هم میتواند در شبکه اجتماعی اتفاق بیفتد یا ترکیبی از اینها؛ یعنی هم وامدهی، هم گردش پول و هم گردش اطلاعات که افراد لایک کنند و کامنت بگذارند.
برخی معتقدند شبکههای اجتماعی زمینه توجه به مسوولیتهای اجتماعی را فراهم کرده است تا جایی که امکان شکلگیری وامهای نفر به نفر را در این شبکهها پیشبینی میکنند که اهداف و آرمانهایشان با سهامداری یک بانک متداول برای جوامع بشری متفاوت باشد. شاید هدف سهامدار یک بانک متداول دستیابی به حداکثر سود به هر طریقی باشد، حال میخواهد به محیط زیست آسیب برساند یا خیر. تنها موضوعی که مورد توجه آنها قرار میگیرد سود است. اما آنچه بانکداری اجتماعی و بانکداری اسلامی پیگیری میکنند این است که به دست آوردن سود به هر قیمتی مجاز نیست. گروههایی که نسبت به جامعه احساس مسئولیت میکنند میتوانند از طریق شبکههای اجتماعی همدیگر را پیدا کنند؛ فرصتی که قبلا امکانپذیر نبود اما حالا میتوانند منابعشان را مطمئنتر درون این شبکهها به کار بیندازند و برای اهداف متعالیتری، منابع را بگردانند.
سید عباس موسویان، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی معتقد است بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی ابزاری برای تحقق اهداف بانکداری اسلامی به شمار میرود. او میگوید: «علت اینکه بانکهای اسلامی با مبانی تئوریک بانکداری اسلامی فاصله گرفتهاند، عدم دسترسی بانکها به اطلاعات مشتری و عدم دسترسی مشتریان به اطلاعات بانکهاست. همیشه اطلاعات درون بانک مانند جعبه سیاه برای مشتری است کمااینکه بسیار رایج و مرسوم است که مشتری دو دفتر داشته باشد؛ یکی برای بانک و یکی برای خودش، یعنی اطلاعاتش را همیشه نسبت به بانک مخفی کرده است. در نتیجه بانک به اطلاعات او دسترسی ندارد و وقتی میخواهد در یک فعالیت اقتصادی مشارکت کند، اولین سوالی که برای بانک مطرح میشود این است که من چگونه به این مشتری اعتماد کنم؟ در حالی که شبکههای اجتماعی میتوانند در این زمینه کمک کنند.»
.
تقابل بانکداری اجتماعی و سنتی
از سوی دیگر، این دیدگاه وجود دارد که بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی با بانکداری سنتی در تقابل است و به نظر میرسد این مدل در جهت پیشبرد اهداف بانکداری اسلامی بهتر از بانکداری سنتی عمل کند. در بانکداری اسلامی آنجایی مشکل ایجاد میشود که ریسک را یک نفر دیگر بر عهده میگیرد. در مدل بانکداری سنتی ریسک فقط بر عهده بانک است. حال آنکه در مدل بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی و به خصوص وامدهی فرد به فرد، این ریسک کاملا به سمت وامدهنده و وامگیرنده منتقل میشود. به عبارت دیگر، این مدل از بانکداری ابزاری برای کمک کردن به مفهومی است که در بانکداری اسلامی دنبال میشود.
.
گامهای کوچک
ایده پروژه بانکداری مبتنی بر شبکه اجتماعی تقریبا از اواسط سال ۹۰ در شرکت توسن مطرح شد و عملا یک سال بعد با امضای تفاهمنامهای میان موسسه تبیان و بانک قرضالحسنه مهر ایران کلید خورد. مهدی ایمانیمهر، مدیر این پروژه در این خصوص میگوید: «آنچه در این کارگروه سهجانبه دنبال کردیم حداکثر پنج درصد از کل بدنه پروژه شبکههای اجتماعی بود؛ ما در حقیقت با تنویر افکار عمومی میخواستیم نگاه پرهیزگرانه به شبکههای اجتماعی را تغییر دهیم و خط قرمز را کمی عقب ببریم.»
او با اشاره به فرصتهایی که شبکههای اجتماعی برای همه صنایع به ویژه بانکها ایجاد میکنند، میگوید:«در خلال انجام این پروژه به دو دستاورد اصلی رسیدیم؛ اول اینکه توانستیم اعتمادسازی کنیم و دوم اینکه نهتنها توسن بلکه دیگران هم به فکر استفاده از این فرصت افتادند و توانستیم حوزه جدیدی به کسب و کار بانکی بیاوریم.»
توسن در این مدت، سرویسهای اینترنتبانک قرضالحسنه مهر را روی شبکه اجتماعی تبیان آورده و در کنار آن سامانه پرداخت شارژ ساختمان را به صورت آزمایشی اجرا کرده است. در این پروژه مدیر ساختمان حتما باید در بانک قرضالحسنه حساب داشته باشد و زمانی که اعضای ساختمان شارژشان را به حساب او واریز میکنند، همه میبینند و به اصلاح «نوتیفیکیشن» (Notification) آن را میگیرند.
شرکت خدمات انفورماتیک هم اخیرا، اقداماتی در این زمینه انجام داده است. این شرکت، یک شبکه اجتماعی داخلی راهاندازی کرده تا به صورت پایلوت مدیرانش به یکدیگر وام نفر به نفر بدهند.
بانک مرکزی نیز برای مدیران عامل و مدیران ارشد بانکی یک پورتال G2G راهاندازی کرده تا در این پورتال بتوانند فایلهایی را به اشتراک بگذارند و به صورت آنلاین در خصوص آییننامههای تدوینشده تبادل نظر کنند. همه اینها، برداشتن قدمهای کوچکی در مسیر این تغییر بزرگ است.
.
اعتبارسنجی با لایکها
یکی از ابزارهایی که شبکههای اجتماعی در اختیار بانکها قرار میدهند، رتبهبندی افراد است. کسی که پنج بار وامش را به موقع پس داده توسط وامدهندگان و افرادی که در آن شبکه هستند، لایک میخورد. رتبهاش بالا میرود و اعتبارسنجیاش از سوابق خودش نشأت میگیرد و بانک میفهمد با چه کسی طرف است. از سویی کسانی که این اعتبار را کسب نمیکنند، به تدریج رتبهشان کاهش مییابد. در حقیقت شبکههای اجتماعی به نوعی قدرت محاسبه ریسک را به بانکها و وامدهندگان میدهند.
چند ویژگی در شبکههای اجتماعی وجود دارد که آنها را از بقیه فناوریها متفاوت و به حوزهای که شاید مورد علاقه یک بانکداری حوزه اسلامی باشد، نزدیک میکند. یکی اینکه در شبکههای اجتماعی شما به کاربر نهایی و آن فرد نهایی دسترسی بدون واسطه و مستقیم دارید. اگر قبلا بانک از طریق سرپرستی و شعبه و باجه به مشتری وصل میشد و مجبور بود یک عقد از پیش تعیینشده برای تمام مشتریانش، آن هم بدون کوچکترین انعطافی منعقد کند، از طریق شبکههای اجتماعی میتواند بدون واسطه و مستقیم به مخاطب اصلی خودش دسترسی پیدا کند.
ویژگی دیگر این است که مخاطبها هم از طریق یک شبکه اجتماعی با یکدیگر در ارتباط هستند؛ یعنی یک ابزار ارتباطی در اختیار مخاطب میگذارد، مثلا وقتی شما وارد یک شعبه میشوید نمیتوانید امکاناتی را که درون این شعبه هست با امکانات بانکها و شعب دیگر مقایسه کنید در صورتی که شبکههای اجتماعی این امکان را به مخاطب میدهد تا بتواند نظر خود را در مورد آن شعبه و حتی تسهیلات یک بانک بگوید، با بانکهای دیگر مقایسه کند و با دیگران به اشتراک بگذارد.
بانکها با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند هم میتوانند برای خود شبکه اجتماعی بسازند و هم میتوانند با یکدیگر مشارکت و یک شبکه اجتماعی گروهی ایجاد کنند. اما باید توجه کرد شبکه اجتماعی ارزشش را از کاربرانش میگیرد، زیرا زندگی شخصی افراد است که امکان شناسایی یا اعتبارسنجی آنها را مشخص و نوع زندگیشان را بیان میکند. اگر هر بانکی برای خودش شبکه اجتماعی ایجاد کند و امکان بهاشتراکگذاری دادهها نباشد، این کار با باشگاه مشتریان تفاوتی ندارد.
فعالان حوزه بانکی معتقدند بانکداری فردا را نمیشود با قوانین امروز و دیروز مدیریت کرد؛ قانونگذار باید نوآور باشد. در شرایط فعلی و قرار گرفتن در این چرخه گذار، بانک مرکزی پیش از اینکه بخواهد مقرراتی تدوین کند، کافی است ناظر باشد و ببیند بانکداری مبتنی بر شبکههای اجتماعی با چه مشکلاتی روبهرو خواهد شد.
منبع: پیوست