راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

نقش کارکنان بانک در تحقق و رشد EPS

فرنود حسنی؛ نقش کارکنان بانک در تحقق و رشد EPS

گرماي تير ماه توام شده با گرماي برگزاري مجامع بانک‌ها و سهامداران بانک‌هاي مختلف اين روزها با مرور روزنامه رسمي بانکي که در آنها سهام دارند براي رفتن از مجمعي به مجمع ديگر برنامه‌ريزي مي‌کنند. آنها با حضور در جلسات داغ و گاه پرتنش با دستور جلسه استماع گزارش هیئت مدیره، تعیین پاداش هیئت مدیره، تعیین اعضاي هيئت مديره، تعيين روزنامه رسمي بیشتر از هرچیزی علاقه دارند از یک چیز مطلع شوند و آن هم سودی است که بین سهامداران تقسیم می‌شود. آری این بحث‌ها این روزها نقل محافل اقتصادي ماست. اما محور اصلي همه حدس و گمان‌ها در راهروهاي بورس، چالش‌هاي بالا و پايين‌ شدن ارزش سهام، فريادهاي سهامداران برخي شرکت‌ها و لبخند برخي ديگر براي کاهش يا افزايش سود تقسيمي در يک عبارت خلاصه مي‌شود و آن هم عبارت EPS است.

اما اين EPS چيست که تا اين حد با اهميت است؟ چرا مديران عامل بانک‌ها تا اين همه بر لزوم مديريت و کنترل شاخص‌هاي عملياتي بانک براي دستيابي به آن تاکيد دارند؟ آيا پرداختن به آن، مقوله‌اي است سطح بالا که فقط بايد مديرعامل و مديران ارشد به آن بپردازند؟! و يا همه کارکنان بانک در دستيابي به آن نقش دارند!؟

در اين مجال کوتاه قصد داريم تا با هم به بررسي اهميت و حساسيت EPS در فرآيند مديريت پايدار يک بانک بپردازيم و تا حد امکان نقش کارکنان بانک را براي پيشبرد اين هدف مشترک بررسي کنيم.

EPS که مخفف عبارت Earning Per Share است به زبان ساده سود قابل پرداخت به ازای هر سهم معني مي‌شود و يکي از آمار مالي بسيار مهم است. EPS از تقسيم سود پس از کسر ماليات بانک، بر تعداد کل سهام، محاسبه مي‌شود که نشان‌دهنده سودي است که بانک در يک دوره مشخص به ازاي يک سهم عادي به‌دست آورده است.

.

چرا EPS مهم است؟

هنگامي که صورت‌هاي مالي يک بانک را مطالعه کنيد با صدها عدد و جدول مواجه مي‌شويد که شايد درک آن براي شما به عنوان خريدار سهام آن مجموعه خيلي سخت باشد. اما آنچه که به عنوان يک شاخص مهم شما را براي خريد يا فروش سهام يک شرکت ترغيب مي‌کند EPS آن است تا شما علاوه بر تحليل روند سودآوري سهام آن مجموعه بتوانيد به شاخص مقايسه‌اي مناسبي در ميان شرکت‌هاي مشابه دست پيدا کنيد.

سود منبع اصلي تأمين جريان نقد و زايش ثروت است. تعيين سطح سود که براي مقاصد تجزيه و تحليل مالي مربوط باشد يک فرآيند تحليلي پيچيده است. يکي از روش‌هاي استاندارد نمودن رقم سود، تبديل آن به مبلغ سود هر سهم مي‌باشد. اين اهميت و حساسيت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعي و پيش‌بيني طبق قوانين بازار سرمايه بسياري از کشورها الزامي شود، ثانياً مراجع تدوين استانداردهاي حسابداري نيز الزامات معيني را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمايند.

.

تعديل EPS چيست؟

مديران بانک‌ها در ابتداي سال مالي با توجه به چشم‌انداز فعاليت‌هايشان EPS معيني را پيش‌بيني و اعلام مي‌کنند. اما در طي سال با توجه به روند فعاليت ممکن است تغيير و اصلاح EPS اعلام شده ضروري به نظر رسد، لذا بر اساس عملکرد، شرکت EPS جديدي اعلام مي‌کنند که به آن تعديل EPS گفته مي‌شود.

 .

آيا سهامداران همه سود را مي‌گيرند؟

هر سال بانک‌ها بخشي از سود خالص را مطابق قانون و بخشي را بر اساس نياز بانک نزد خود نگهداري مي‌کنند و مابقي را بين سهامداران تقسيم مي‌کنند. به مقدار سودي که بانک تقسيم مي‌کند و به طور نقدي به دست سهامدار مي‌رسد DPS يا سود تقسيمي گفته مي‌شود. به عبارت ديگر DPS بخشي از سود پس از کسر ماليات به ازای هر سهم است که توسط بانک به سهامدار پرداخت مي‌شود.

 .

تاثير کارکنان بانک در EPS

فارغ از تقسيم‌بندي‌هاي رايج در سيستم بانکي، اگر کارکنان بانک را به دو دسته استراتژيست و اجرايي تقسيم کنيم به راحتي نقش و اثرگذاري هر کدام از آنها در تحقق و يا رشد EPS قابل تشخيص و تحليل است. همانطور که در تعريف EPS گفتيم، EPS سود قابل پرداخت به ازای هر سهم است و سود نيز حاصل کسر درآمدها از هزينه‌هاست. بله دو شاخص مهم درآمد و هزينه که براي يک بانکدار همانند عقربه‌هاي قطب‌نما عمل مي‌کنند.

در لايه استراتژيک بانک‌ها، معمولا هيئت مديره و هيئت عامل هستند که با موقعيت‌سنجي و تحليل دقيق بازار اقدام به تدوين راهبردها و برنامه‌هاي مختلف و تصميم‌گيري‌ها و جهت‌گيري در برابر شرايط مختلف بازار مي‌کنند تا بانک را در مسير سودآوري قرار دهند و در لايه اجرايي نيز کارکنان فعال در بخش‌هاي ستادي و شعب هستند که با اجراي دقيق آن برنامه‌ها مي‌توانند زمينه‌ساز موفقيت طرح‌ها و برنامه‌هاي بانک شوند. خوب فکر مي‌کنم مساله تا حد زيادي روشن و ساده شد. به زبان ساده براي تحقق و حتي رشد EPS بانک در هر بخش و مسئوليت و سمتي که باشيم بايد بتوانيم از هزينه‌هاي غيرضروري بکاهيم و بر درآمدهاي بانک بيافزاييم تا سود بيشتري عايد بانک شود. بديهي است اين سود بيشتر به هنگام تقسيم بر گروه ثابتي از سهامداران عدد بزرگ‌تري را نمايش خواهد داد و قاعدتا دست مديران ارشد را براي اجراي برنامه‌هاي توسعه‌اي باز خواهد گذاشت.

.

شاخص‌هاي درآمدي بانک‌ها

دو دسته عمده از درآمد بانک‌ها عبارتند از:

1- درآمد عملياتي

این نوع درآمد از مابهالتفاوت نرخ سود پرداختی به سپرده‌گذاران و نرخ سود دریافتی از پرداخت تسهیلات به دست می‌آید. باتوجه به وظیفه مهم بانک‌ها (جمع‌آوری وجوه و توزیع آن در قالب تسهیلات)، درآمد حاصل از مابهالتفاوت نرخ سود از منابع اصلی درآمدی آن‌ها محسوب می‌شود. این نوع درآمد از فعالیت اصلی و اساسی بانک که‌‌ همان واسطه‌گری وجوه است، نشأت می‌گیرد که طبیعتا در صورت تلاش کارکنان بانک‌ها برای جمع آوری سپرده‌های ارزان قیمت مانند افزایش منابع سپرده‌های جاری امکان افزایش درآمدهای بانک از این حوزه را فراهم می‌شود و همچنین بازاریابی دقیق و مناسب برای ارائه تسهیلات از طریق شعب می‌تواند به عنوان شاخص درآمدی سنجیده شود و البته که مدیران ارشد بانک‌ها نیز موظف هستند با تدوین استراتژی‌هایی دقیق برای تولید محصولات جدید زمینه رشد فروش خدمات تسهیلاتی را فراهم کنند.

 .

۲- درآمدهای کارمزدی (غیرمشاع)

تلاش کارکنان بانک‌ها برای فروش خدماتی که منجر به دریافت کارمزد و ایجاد درآمدهای غیرمشاع بانکی می‌شود زمینه‌ساز درآمدزایی بسیار خوبی برای بانک‌هاست که باعث ارتقا سودآوری بانک خواهد شد. کارمزدهای ناشی از عملیات خرید و فروش ارز، گشایش، تمدید یا ابطال اعتبارات اسنادی داخلی، کارمزد ناشی از نقل و انتقال وجوه مشتریان و… از اانواع این منابع درآمدی هستند که ضمن ارزان بودنشان، بانک نیازی به بلوکه کردن بخشی از آن نزد بانک مرکزی ندارند و لذا به راحتی می‌تواند آن درآمد را وارد چرخه درآمدزایی خود کند.

.

شاخص‌های کاهش هزینه در بانک‌ها

نقطه مقابل و کاهنده درآمد، هزینه نامیده می‌شود و آن عبارت است از بهای تمام شده خدماتی که به منظور کسب درآمد، خرج شده باشد. اما اگر نیمه پر لیوان را نگاه کنیم کاهش هزینه به نوعی خود درآمد محسوب می‌شود. پس لازم است تا هر یک از ما به عنوان کارکنان نظام بانکی به دنبال راهکارهایی برای کاهش هزینه‌های بانک خود باشیم. کمک به کاهش هزینه‌های عملیاتی بانک که بخش مهمی از هزینه‌های بانک را تشکیل می‌دهند ابعاد مختلفی دارد که در ادامه به برخی موارد اشاره می‌کنیم:

 .

۱- کاهش هزینه‌ها از محل ایجاد گرایش به ابزارهای الکترونیک

ترغیب مشتریان برای استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک به جای مراجعه به شعب یکی از کارهای مهمی است که باعث می‌شود هزینه‌های عملیاتی بانک کاهش شدیدی پیدا کند و این مساله نیازمند توجه جدی تک‌تک همکاران شبکه بانکی است تا با ارایه آموزش‌های لازم به مشتریان آگاهی لازم را برای آن‌ها ایجاد کنند.

.

۲- کاهش هزینه‌های وصول مطالبات

معوق شدن تسهیلات ضمن اینکه باعث عدم دریافت سود حاصل از پرداخت تسهیلات و کاهش درآمدهای عملیاتی بانک می‌شود منجر به ایجاد هزینه‌های ناشی بلوکه شدن بخشی از منابع بانک در نزد مشتریان و عدم امکان پرداخت تسهیلات به نفرات بعدی می‌شود منابعی که بانک بابت آن‌ها نزد بانک مرکزی سپرده قانونی ذخیره کرده است و طبیعتا تراکم مطالبات معوق می‌تواند هزینه پول را در بانک افزایش دهد. این هزینه‌ها قطعا با پیگیری و کنترل کارکنان بانک قابل کاهش است.

.

۳- کاهش هزینه‌های جاری

هزینه‌های جاری و روزمره یک بانک که‌ گاه محسابه آن بسیار سخت و دشوار می‌شود نیز جزو شاخص‌های قابل کنترل توسط کارکنان بانک‌ها هستند. هزینه‌هایی مانند کاغذ، پرینتر، تلفن، هزینه تلف شدن وقت کارمندان و…

.

منافع تحقق و رشد EPS برای کارکنان بانک

خوب بر اساس توضیحات بالا ناگفته پیداست که تا چه حد نقش کارکنان بانک‌ها اعم از مدیران ارشد تا متصدیان در رسیدن به سود مطلوب مهم است اما رسیدن به این سود برای کارمندان چه منافعی دارد در حالی که در ‌‌نهایت سود بین صاحبان سهام تقسیم می‌شود!

بدیهی است که کارکنان بانک باید برای رشد این شاخص نگاه بلند‌مدت و آینده‌نگرانه‌ای داشته باشند چرا که بانک با استفاده از سود انباشته است که می‌تواند زمینه اجرای برنامه‌های توسعه خود را پیش بگیرد و در مسیر رشد و ارتقا قرار گیرد که این روند باعث ارتقا مادی و سازمانی پرسنل خواهد شد.

.

EPS و مدل برنامه‌ریزی Top Down

در بانک‌هایی که بر مبنای EPS حرکت می‌کنند به طور روشمندی باید تمامی شاخص‌های هزینه‌ای و درآمدی بانک از عدد پیش‌بینی شده برای EPS نشات بگیرند و در واقع نوعی مهندسی معکوس صورت می‌گیرد. یعنی در ابتدای سال مالی پیش‌بینی می‌شود که بانک برای انتهای سال خود کسب چه مقدار سودی را مد نظر دارد و سپس تمام اهداف و برنامه‌های بانک در بخش‌های هزینه‌ای و درآمدی با آن عدد تنظیم می‌شود. پس طبیعی است که هرگونه سستی و کندی در دستیابی به اهداف عملیاتی قطعا مانع از دستیابی به EPS پیش‌بینی شده خواهد شد.

.

نتیجه گیری

آنچه گفته شد به خوبی نشان می‌دهد که تحقق EPS صرفا نه یک راهبرد کلان بلکه یک هدف عمومی برای همه کارکنان یک بانک محسوب می‌شود و قطعا تصمیمات مدیران ارشد و اقدامات مدیران میانی و کارکنان بانک در رسیدن به آن موثر است. از سوی دیگر مشخص شد که رسیدن به EPS هدف، بدون تحلیل و برنامه مشخص ممکن و مقدور نخواهد بود و همچنین لازم است تا همه کارکنان یک بانک با نگاهی به دو وجهه افزایش درآمد‌ها و کاهش هزینه‌ها به تحقق این هدف کمک کنند و جای شکی هم نیست که رشد EPS صرفا منافع سهامداران را تامین نمی‌کند و می‌تواند در درازمدت زیرساخت رشد و توسعه بانک و کارکنانش باشد.

نویسنده: فرنود حسني

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.