پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقش کارکنان بانک در تحقق و رشد EPS
فرنود حسنی؛ نقش کارکنان بانک در تحقق و رشد EPS
گرمای تیر ماه توام شده با گرمای برگزاری مجامع بانکها و سهامداران بانکهای مختلف این روزها با مرور روزنامه رسمی بانکی که در آنها سهام دارند برای رفتن از مجمعی به مجمع دیگر برنامهریزی میکنند. آنها با حضور در جلسات داغ و گاه پرتنش با دستور جلسه استماع گزارش هیئت مدیره، تعیین پاداش هیئت مدیره، تعیین اعضای هیئت مدیره، تعیین روزنامه رسمی بیشتر از هرچیزی علاقه دارند از یک چیز مطلع شوند و آن هم سودی است که بین سهامداران تقسیم میشود. آری این بحثها این روزها نقل محافل اقتصادی ماست. اما محور اصلی همه حدس و گمانها در راهروهای بورس، چالشهای بالا و پایین شدن ارزش سهام، فریادهای سهامداران برخی شرکتها و لبخند برخی دیگر برای کاهش یا افزایش سود تقسیمی در یک عبارت خلاصه میشود و آن هم عبارت EPS است.
اما این EPS چیست که تا این حد با اهمیت است؟ چرا مدیران عامل بانکها تا این همه بر لزوم مدیریت و کنترل شاخصهای عملیاتی بانک برای دستیابی به آن تاکید دارند؟ آیا پرداختن به آن، مقولهای است سطح بالا که فقط باید مدیرعامل و مدیران ارشد به آن بپردازند؟! و یا همه کارکنان بانک در دستیابی به آن نقش دارند!؟
در این مجال کوتاه قصد داریم تا با هم به بررسی اهمیت و حساسیت EPS در فرآیند مدیریت پایدار یک بانک بپردازیم و تا حد امکان نقش کارکنان بانک را برای پیشبرد این هدف مشترک بررسی کنیم.
EPS که مخفف عبارت Earning Per Share است به زبان ساده سود قابل پرداخت به ازای هر سهم معنی میشود و یکی از آمار مالی بسیار مهم است. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات بانک، بر تعداد کل سهام، محاسبه میشود که نشاندهنده سودی است که بانک در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بهدست آورده است.
.
چرا EPS مهم است؟
هنگامی که صورتهای مالی یک بانک را مطالعه کنید با صدها عدد و جدول مواجه میشوید که شاید درک آن برای شما به عنوان خریدار سهام آن مجموعه خیلی سخت باشد. اما آنچه که به عنوان یک شاخص مهم شما را برای خرید یا فروش سهام یک شرکت ترغیب میکند EPS آن است تا شما علاوه بر تحلیل روند سودآوری سهام آن مجموعه بتوانید به شاخص مقایسهای مناسبی در میان شرکتهای مشابه دست پیدا کنید.
سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد یک فرآیند تحلیلی پیچیده است. یکی از روشهای استاندارد نمودن رقم سود، تبدیل آن به مبلغ سود هر سهم میباشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیشبینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی شود، ثانیاً مراجع تدوین استانداردهای حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند.
.
تعدیل EPS چیست؟
مدیران بانکها در ابتدای سال مالی با توجه به چشمانداز فعالیتهایشان EPS معینی را پیشبینی و اعلام میکنند. اما در طی سال با توجه به روند فعالیت ممکن است تغییر و اصلاح EPS اعلام شده ضروری به نظر رسد، لذا بر اساس عملکرد، شرکت EPS جدیدی اعلام میکنند که به آن تعدیل EPS گفته میشود.
.
آیا سهامداران همه سود را میگیرند؟
هر سال بانکها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را بر اساس نیاز بانک نزد خود نگهداری میکنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم میکنند. به مقدار سودی که بانک تقسیم میکند و به طور نقدی به دست سهامدار میرسد DPS یا سود تقسیمی گفته میشود. به عبارت دیگر DPS بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازای هر سهم است که توسط بانک به سهامدار پرداخت میشود.
.
تاثیر کارکنان بانک در EPS
فارغ از تقسیمبندیهای رایج در سیستم بانکی، اگر کارکنان بانک را به دو دسته استراتژیست و اجرایی تقسیم کنیم به راحتی نقش و اثرگذاری هر کدام از آنها در تحقق و یا رشد EPS قابل تشخیص و تحلیل است. همانطور که در تعریف EPS گفتیم، EPS سود قابل پرداخت به ازای هر سهم است و سود نیز حاصل کسر درآمدها از هزینههاست. بله دو شاخص مهم درآمد و هزینه که برای یک بانکدار همانند عقربههای قطبنما عمل میکنند.
در لایه استراتژیک بانکها، معمولا هیئت مدیره و هیئت عامل هستند که با موقعیتسنجی و تحلیل دقیق بازار اقدام به تدوین راهبردها و برنامههای مختلف و تصمیمگیریها و جهتگیری در برابر شرایط مختلف بازار میکنند تا بانک را در مسیر سودآوری قرار دهند و در لایه اجرایی نیز کارکنان فعال در بخشهای ستادی و شعب هستند که با اجرای دقیق آن برنامهها میتوانند زمینهساز موفقیت طرحها و برنامههای بانک شوند. خوب فکر میکنم مساله تا حد زیادی روشن و ساده شد. به زبان ساده برای تحقق و حتی رشد EPS بانک در هر بخش و مسئولیت و سمتی که باشیم باید بتوانیم از هزینههای غیرضروری بکاهیم و بر درآمدهای بانک بیافزاییم تا سود بیشتری عاید بانک شود. بدیهی است این سود بیشتر به هنگام تقسیم بر گروه ثابتی از سهامداران عدد بزرگتری را نمایش خواهد داد و قاعدتا دست مدیران ارشد را برای اجرای برنامههای توسعهای باز خواهد گذاشت.
.
شاخصهای درآمدی بانکها
دو دسته عمده از درآمد بانکها عبارتند از:
۱- درآمد عملیاتی
این نوع درآمد از مابهالتفاوت نرخ سود پرداختی به سپردهگذاران و نرخ سود دریافتی از پرداخت تسهیلات به دست میآید. باتوجه به وظیفه مهم بانکها (جمعآوری وجوه و توزیع آن در قالب تسهیلات)، درآمد حاصل از مابهالتفاوت نرخ سود از منابع اصلی درآمدی آنها محسوب میشود. این نوع درآمد از فعالیت اصلی و اساسی بانک که همان واسطهگری وجوه است، نشأت میگیرد که طبیعتا در صورت تلاش کارکنان بانکها برای جمع آوری سپردههای ارزان قیمت مانند افزایش منابع سپردههای جاری امکان افزایش درآمدهای بانک از این حوزه را فراهم میشود و همچنین بازاریابی دقیق و مناسب برای ارائه تسهیلات از طریق شعب میتواند به عنوان شاخص درآمدی سنجیده شود و البته که مدیران ارشد بانکها نیز موظف هستند با تدوین استراتژیهایی دقیق برای تولید محصولات جدید زمینه رشد فروش خدمات تسهیلاتی را فراهم کنند.
.
۲- درآمدهای کارمزدی (غیرمشاع)
تلاش کارکنان بانکها برای فروش خدماتی که منجر به دریافت کارمزد و ایجاد درآمدهای غیرمشاع بانکی میشود زمینهساز درآمدزایی بسیار خوبی برای بانکهاست که باعث ارتقا سودآوری بانک خواهد شد. کارمزدهای ناشی از عملیات خرید و فروش ارز، گشایش، تمدید یا ابطال اعتبارات اسنادی داخلی، کارمزد ناشی از نقل و انتقال وجوه مشتریان و… از اانواع این منابع درآمدی هستند که ضمن ارزان بودنشان، بانک نیازی به بلوکه کردن بخشی از آن نزد بانک مرکزی ندارند و لذا به راحتی میتواند آن درآمد را وارد چرخه درآمدزایی خود کند.
.
شاخصهای کاهش هزینه در بانکها
نقطه مقابل و کاهنده درآمد، هزینه نامیده میشود و آن عبارت است از بهای تمام شده خدماتی که به منظور کسب درآمد، خرج شده باشد. اما اگر نیمه پر لیوان را نگاه کنیم کاهش هزینه به نوعی خود درآمد محسوب میشود. پس لازم است تا هر یک از ما به عنوان کارکنان نظام بانکی به دنبال راهکارهایی برای کاهش هزینههای بانک خود باشیم. کمک به کاهش هزینههای عملیاتی بانک که بخش مهمی از هزینههای بانک را تشکیل میدهند ابعاد مختلفی دارد که در ادامه به برخی موارد اشاره میکنیم:
.
۱- کاهش هزینهها از محل ایجاد گرایش به ابزارهای الکترونیک
ترغیب مشتریان برای استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک به جای مراجعه به شعب یکی از کارهای مهمی است که باعث میشود هزینههای عملیاتی بانک کاهش شدیدی پیدا کند و این مساله نیازمند توجه جدی تکتک همکاران شبکه بانکی است تا با ارایه آموزشهای لازم به مشتریان آگاهی لازم را برای آنها ایجاد کنند.
.
۲- کاهش هزینههای وصول مطالبات
معوق شدن تسهیلات ضمن اینکه باعث عدم دریافت سود حاصل از پرداخت تسهیلات و کاهش درآمدهای عملیاتی بانک میشود منجر به ایجاد هزینههای ناشی بلوکه شدن بخشی از منابع بانک در نزد مشتریان و عدم امکان پرداخت تسهیلات به نفرات بعدی میشود منابعی که بانک بابت آنها نزد بانک مرکزی سپرده قانونی ذخیره کرده است و طبیعتا تراکم مطالبات معوق میتواند هزینه پول را در بانک افزایش دهد. این هزینهها قطعا با پیگیری و کنترل کارکنان بانک قابل کاهش است.
.
۳- کاهش هزینههای جاری
هزینههای جاری و روزمره یک بانک که گاه محسابه آن بسیار سخت و دشوار میشود نیز جزو شاخصهای قابل کنترل توسط کارکنان بانکها هستند. هزینههایی مانند کاغذ، پرینتر، تلفن، هزینه تلف شدن وقت کارمندان و…
.
منافع تحقق و رشد EPS برای کارکنان بانک
خوب بر اساس توضیحات بالا ناگفته پیداست که تا چه حد نقش کارکنان بانکها اعم از مدیران ارشد تا متصدیان در رسیدن به سود مطلوب مهم است اما رسیدن به این سود برای کارمندان چه منافعی دارد در حالی که در نهایت سود بین صاحبان سهام تقسیم میشود!
بدیهی است که کارکنان بانک باید برای رشد این شاخص نگاه بلندمدت و آیندهنگرانهای داشته باشند چرا که بانک با استفاده از سود انباشته است که میتواند زمینه اجرای برنامههای توسعه خود را پیش بگیرد و در مسیر رشد و ارتقا قرار گیرد که این روند باعث ارتقا مادی و سازمانی پرسنل خواهد شد.
.
EPS و مدل برنامهریزی Top Down
در بانکهایی که بر مبنای EPS حرکت میکنند به طور روشمندی باید تمامی شاخصهای هزینهای و درآمدی بانک از عدد پیشبینی شده برای EPS نشات بگیرند و در واقع نوعی مهندسی معکوس صورت میگیرد. یعنی در ابتدای سال مالی پیشبینی میشود که بانک برای انتهای سال خود کسب چه مقدار سودی را مد نظر دارد و سپس تمام اهداف و برنامههای بانک در بخشهای هزینهای و درآمدی با آن عدد تنظیم میشود. پس طبیعی است که هرگونه سستی و کندی در دستیابی به اهداف عملیاتی قطعا مانع از دستیابی به EPS پیشبینی شده خواهد شد.
.
نتیجه گیری
آنچه گفته شد به خوبی نشان میدهد که تحقق EPS صرفا نه یک راهبرد کلان بلکه یک هدف عمومی برای همه کارکنان یک بانک محسوب میشود و قطعا تصمیمات مدیران ارشد و اقدامات مدیران میانی و کارکنان بانک در رسیدن به آن موثر است. از سوی دیگر مشخص شد که رسیدن به EPS هدف، بدون تحلیل و برنامه مشخص ممکن و مقدور نخواهد بود و همچنین لازم است تا همه کارکنان یک بانک با نگاهی به دو وجهه افزایش درآمدها و کاهش هزینهها به تحقق این هدف کمک کنند و جای شکی هم نیست که رشد EPS صرفا منافع سهامداران را تامین نمیکند و میتواند در درازمدت زیرساخت رشد و توسعه بانک و کارکنانش باشد.
نویسنده: فرنود حسنی