پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نیما شمساپور، مدیرعامل یوآیدی از آینده احراز هویت دیجیتال در ایران میگوید / فراگیری با وجود مقاومتهای رگولاتور
نیلوفر نادری / شرکت بینش هوشمند نسل پیشرو (یوآیدی) یکی از شرکتهای فعال در حوزه رگتک و یکی از ارائهدهندگان سرویس احراز هویت دیجیتال در کشور است که طی چهار سال فعالیت خود، توانسته به شرکتها و سازمانهای مختلفی کمک کند تا احراز هویت کاربران خود را بهصورت غیرحضوری و با امنیت بالاتر انجام دهند. طبق صحبتهای مدیرعامل یوآیدی، مأموریت و هدف اصلی این شرکت تلاش برای غیرحضوریکردن حداکثری فرایند احراز هویت در کشور است و در حال حاضر با این هدف فاصله زیادی دارند. این هدف دیر یا زود محقق میشود؛ چراکه دنیا به سمت استفاده از هوش مصنوعی رفته و استفاده از آن بهمرور در ایران نیز رایج و ضروری میشود.
او میگوید: «گرچه رگولاتور برای حفظ منافع خود احراز هویت دیجیتالی را الزامی نمیکند اما یوآیدی بخشی از تمرکز خود را روی ایجاد اعتماد در اکوسیستم گذاشته تا بتواند فرهنگ اعتماد کردن به هوش مصنوعی و چنین فناوریهایی را در کشور برساخت کند.» به اعتقاد مدیرعامل شرکت، سرویس احراز هویت دیجیتال با یک وقفه زمانی در ایران همهگیر خواهد شد، زیرا ضریب نفوذ اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران حاکی از علاقه مردم به توسعه دیجیتالی امور است.
از ۱۳۹۸ تاکنون
بر اساس گفتههای نیما شمساپور، مدیرعامل شرکت یوآیدی احراز هویت دیجیتال در ایران در سال ۱۳۹۸ و همزمان با شیوع ویروس کرونا توانست خود را نشان دهد و رفتهرفته پیشرفت کند. او در اینباره میگوید: «بروز بیماری کرونا در ایران و جهان بیش از پیش نیاز دولتها به استفاده از هوش مصنوعی و دنیای دیجیتال را نمایان کرد؛ تا پیش از این ما یک محصول فنی داشتیم که با وجود تمام تلاشهایمان برای ارائه و استفاده آن در بازار، به خاطر مسائل رگولاتوری که وجود داشت، مورد استقبال کسبوکارها قرار نمیگرفت، اما شیوع ویروس کرونا باعث شد نیاز به استفاده از سرویسهای غیرحضوری و به تبع آن احراز هویت دیجیتال در کشور احساس شود.
اولین جایی که در کشور از خدمت احراز هویت دیجیتال استفاده کرد، سازمان بورس بود که آن را برای سامانه سجام خود به کار بست. سپس این سرویس بین دیگر نهادهای حاکمیتی مانند قوه قضائیه و وزارت کار نیز مورد استقبال قرار گرفت. رفتهرفته شناخت رگولاتور نسبت به این سرویس بیشتر شد و برخی مسائلی که در گذشته وجود داشت، حلوفصل شد و به نقش و تأثیر آن در آینده اقتصاد دیجیتال و نحوه خدماتدهی نهادها پی بردند.»
او معتقد است حوزه احراز هویت دیجیتال در ایران نهتنها اشباع نشده، بلکه فقط از پنج درصد از پتانسیل آن استفاده شده است. در نتیجه تمرکز یوآیدی در سال ۱۴۰۱ بر بخشهایی بود که میتوانستند از این خدمت استفاده کنند، اما به هر دلیلی این کار را نکرده بودند. شمساپور درباره دلایل عدم استفاده برخی کسبوکارها از سرویس احراز هویت دیجیتال توضیح میدهد: «نگرانی کسبوکارها نسبت به وضعیت اینترنت در ایران، کیفیت تجربه کاربری و عدم شناخت آنها نسبت به این خدمت برمیگردد. علاوه بر این بیثباتی موجود در وضعیت کشور، کسبوکارها را به این سمتوسو میبرد که محافظهکار شوند و به سراغ تجربه پدیدههای نوظهور نروند و تمام انرژی خود را روی حفظ وضعیت کنونیشان بگذارند.»
او بیان میکند که یوآیدی تاکنون بیش از سه میلیون مورد احراز هویت دیجیتال داشته و این عدد در سال ۱۴۰۲ بیشتر نیز خواهد شد. بنا بر صحبتهای شمساپور، در سالی که گذشت، تمرکز اصلی یوآیدی روی ارتقای کیفیت سرویسهایشان و افزایش دقت آن بوده و بهنسبت سال ۱۴۰۰ شاهد رشد سهبرابری اندازه کسبوکارشان بودهاند.
۱۴۰۱؛ سال تردید و ایستایی
شمساپور معتقد است سال ۱۴۰۱ برای مردم و کسبوکارها سال پرفرازونشیب و سختی بوده و بسیاری از کسبوکارها نتوانستهاند به اهداف مالی و غیرمالی که در ابتدای سال تعیین کرده بودند، برسند. او در اینباره توضیح میدهد: «یوآیدی نیز در همین اتمسفر نفس میکشد و وقتی حال عمومی جامعه خوب نیست، اینترنت قطع یا ضعیف است و مردم با مشکلات اجتماعی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، کار ما هم دشوار میشود. یکی از دشواریهای چند سال اخیر همه کسبوکارها مسئله جذب و نگهداشت نیروی انسانی متخصص است؛ اینطور نیست که نیروی متخصص نداشته باشیم. ما در آموزش نیروهای انسانیمان عملکرد خوبی داریم، اما توان نگهداشت آنها در کشور وجود ندارد. در واقع جوانان کوشا، توانمند و بااستعداد ما ترجیح میدهند بعد از اتمام تحصیلات خود و کسب مهارتهای تجربی لازم، مهاجرت کرده یا برای کشورهای غربی دورکاری کنند تا شکاف میان هزینههای دلاری و درآمدهای ریالیشان را جبران کنند.»
او با اشاره به اینکه یوآیدی یک کسبوکار B2B است، بیان میکند که وضعیت یوآیدی وابسته به وضعیت سایر کسبوکارهای موجود در ایران است و به خطر افتادن آنها موجب توسعهنیافتگی یوآیدی میشود و چون وضعیت کسبوکارهای ایران در سالهای اخیر و بهخصوص در سال ۱۴۰۱ خوب نبوده، یوآیدی نیز نتوانسته به آن پیشرفتی که مدنظرش بوده، برسد و فقط توانسته اندازه کسبوکار خود را سهبرابر کند.
تقریباً تمامی کسبوکارهای فعال در حوزه اقتصاد دیجیتال کشور بر سر این مسئله توافق دارند که ۱۴۰۱ سال دشواری بوده و بیشتر این کسبوکارها، آن را «سال سخت» نامیدهاند، اما شمساپور برای توصیف سالی که گذشت، واژگان دیگری را به کار میبندد و بر این باور است که ۱۴۰۱، سال ایستایی و تردید بوده است. او در اینباره میگوید: «در سال ۱۴۰۱ با مسائل زیادی از جمله نارضایتیهای اجتماعی-اقتصادی مردم، فیلترینگ شبکههای اجتماعی و قطع و محدود کردن اینترنت روبهرو بودیم و این اتفاقات ادامه فعالیت کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال در ایران را تهدید میکرد؛ در نتیجه دچار رکود شدیم.»
بهدنبال مهاجرت بخشی از تیم یوآیدی
شمساپور مهاجرت غیرقابل مهار نخبگان و متخصصان حوزه تک از ایران را بزرگترین چالش اکوسیستم اقتصاد دیجیتال در ایران میداند و توضیح میدهد که با کاهش نیروی متخصص در داخل کشور، تقاضا برای جذب و نگهداشت آن افزایش مییابد و سطح دستمزدها بالا میرود. در حالی که درآمد کسبوکارها افزایش نمییابد و در پرداخت حقوق کارمندان خود به مشکل برمیخورند و برنامه توسعه آنها بهکُندی جلو میرود. او میگوید: «این وضعیت ممکن است شرکتها را به این سمت ببرد که بخشی از فعالیت خود را به طراحی یک آکادمی کوچک اختصاص دهند و از طریق آموزشوپرورش نیروی انسانی متخصص کسب درآمد کنند، اما این اتفاق هم نمیتواند مشکل منابع انسانی را حل کند، زیرا ما با مشکل نگهداشت نیرو مواجهیم؛ در نتیجه در بلندمدت برای توسعه اقتصاد دیجیتال کشور دچار مشکل میشویم و این یعنی وابستگی.»
در شرایطی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی کشور ناپایدار و نامعلوم است، نهتنها اشخاص حقیقی، بلکه اشخاص حقوقی نیز به این فکر میافتند که مهاجرت کنند. شمساپور با اشاره به این مسئله میگوید: «به مهاجرت بخشی از تیم یوآیدی به کشورهای دیگر و ارائه خدمت به مردمان سرزمینهای دیگر فکر میکنیم؛ محصول ما به پشتیبانی نیروی انسانی نیاز دارد و توسعه آن بیرون از مرزهای ایران نیازمند حضور فیزیکی نیروهای ما در کشور مقصد است. حوزه فعالیت ما خیلی قانونگذاریشده است و رقبای سرسختی نیز داریم. برای مثال شرکتهای بزرگ انگلیسی وجود دارند که در امارات کار میکنند و این رقابت و مهاجرت را برای ما سخت میکند.»
افسردگی ملی
به نظر مدیرعامل یوآیدی، ارادهای برای حل مسائل و چالشهای کسبوکارهای حوزه دیجیتال از سمت حاکمیت وجود ندارد و این امر امید به زندگی افراد را کاهش میدهد. او میگوید: «به نظر نمیرسد که وضعیت در سال ۱۴۰۲ به نفع مردم و کسبوکارهای دیجیتال تغییر کند، در نتیجه با همان چالشهایی که سالهای گذشته با آنها روبهرو بودهایم، مواجه خواهیم بود و این یعنی افسردگی ملی در بلندمدت؛ مردمی که مدتزمان طولانی برای گذران زندگی خود و توسعه کسبوکارشان با مشکلات جدی و موانع ساختاری مختلف روبهرو باشند، در بلندمدت افسرده، بیانگیزه، خشمگین و ناامید میشوند و این یک فرایند فرسایشی است که ما هم مانند دیگران گرفتار آن هستیم. با این حال میتوان به آینده احراز هویت دیجیتال در ایران امیدوار بود، زیرا پتانسیل زیادی برای رشد دارد.»
او معتقد است آخرین حلقهای که از تورم متأثر میشود، بخش خدمات است و این یعنی شرکتهای خدماتی مثل یوآیدی برای حفظ و ارتقای کیفیت خدمات خود به مشکل برمیخورند؛ هزینههای آنها با افزایش تورم افزایش یافته، اما درآمدشان خیر. در نتیجه حاشیه سود آنها کم و کمتر میشود و از آنجا که تورم در ایران به امری مهارنشده و افزایشی تبدیل شده، میتواند وضعیت کسبوکارهای خدماتی را دچار مشکل جدی کند.
تلاش برای بقا
بیثباتی و مبهمبودن وضعیت باعث میشود کسبوکارها نتوانند برای بلندمدت خود برنامهریزی کنند. شمساپور با اشاره به این موضوع میگوید: «کسبوکارها راهی جز تمرکز بر استراتژیها و برنامههای کوتاهمدت ندارند و به عبارتی به جای اینکه روی توسعه خود کار کنند، باید به فکر بقای خود باشند و آنچه برای آنها مهم میشود، لحظه اکنون است، نه آینده و این روند توسعه اقتصاد دیجیتال کشور را به تعویق میاندازد. در نتیجه ما در یوآیدی با طراحی برنامههای کوتاهمدت سهماهه تمام تلاشمان را میکنیم تا در سال ۱۴۰۲ بتوانیم حوزهها، کسبوکارها و سازمانهای بیشتری را درگیر استفاده از احراز هویت دیجیتال کنیم، اما این در صورتی ممکن است که هم رگولاتور کمک کند و هم حال عمومی کسبوکارها مساعد باشد و بخواهند برای توسعه خود دستبهکار شوند. ما میتوانیم به سازمانهای مختلف برای کاهش هزینهها و تعداد شعبههایشان کمک کنیم. ما بر آنیم تا با شناخت نیازهای مشتریان خود به کاهش هزینههای آنها کمک کنیم.»
چشمانداز یوآیدی
بنا بر صحبتهای مدیرعامل یوآیدی، مأموریت و هدف اصلی این شرکت تلاش برای غیرحضوریکردن حداکثری احراز هویت است؛ اینکه مردم برای هیچ کاری که نیازمند احراز هویت است، مراجعه حضوری نداشته باشند. البته در حال حاضر با این هدف فاصله زیادی دارند. او معتقد است این هدف دیر یا زود محقق میشود، زیرا دنیا به سمت استفاده از هوش مصنوعی میرود و استفاده از آن بهمرور در ایران هم رایج و ضروری میشود. او درباره دیگر اهداف این مجموعه میگوید: «برای ما اعتماد در فضای مجازی کلیدواژه مهمی است. اینکه مردم بهراحتی به یکدیگر اعتماد کنند، با احراز هویت دیجیتال حاصل میشود. این اعتماد میتواند خلق ارزش کند. یکی از چالشهای اصلی پلتفرمهای اقتصاد اشتراکی موضوع اعتماد است. یوآیدی این چالش را حل خواهد کرد.»
موانع ساختاری
بنا بر صحبتهای شمساپور، رگولاتور بهدلیل تعارض منافعی که ممکن است به وجود بیاید، دیجیتالیشدن فرایند احراز هویت را الزامی نمیکند. برای مثال مردم هنوز به دفاتر پیشخوان دولت مراجعه میکنند و این در حالی است که تجربه دیجیتالیشدن بورس نشان داد که نسبت مراجعهکنندگان حضوری و غیرحضوری یک به پنج بوده و مردم خواستار عدم مراجعه حضوری به سازمانها هستند. او معتقد است فرهنگ استفاده از محصولات و خدمات دیجیتال بین مردم وجود دارد و آنچه مانع گسترش محصولات و خدمات دیجیتال در کشور میشود، موانع ساختاری است که وجود دارد. شمساپور در اینباره میگوید: «اکثر سازمانهای بزرگ خدماتی در ایران دولتی هستند و ساختار دولتی، ساختاری غیر قابل انعطاف است که در برابر تغییر مقاومت میکند و با کندی تغییر را میپذیرد.»
آینده احراز هویت دیجیتال در ایران
شمساپور آینده احراز هویت دیجیتال در ایران را امیدوارکننده میداند و در این خصوص میگوید: «با توجه به اینکه کاربست فناوری به کاهش هزینههای سازمانها کمک میکند و مردم خواستار تسهیل و تسریع انجام امور خود هستند، سازمانها و کسبوکارهای مختلف راهی بهجز دیجیتالیشدن ندارند. در نتیجه سرویس احراز هویت دیجیتال با یک وقفه زمانی در ایران همهگیر خواهد شد، زیرا ضریب نفوذ اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران حاکی از علاقه مردم به توسعه دیجیتالی امور است. زمانی فرا میرسد که مردم در دنیای مجازی بهراحتی به هم اعتماد کرده، قرارداد امضا میکنند و مشکلی هم پیش نمیآید، زیرا همین حالا هم زیرساخت فنی و حقوقی آن فراهم است.»
او ریسکگریزی را یکی از عوامل بازدارنده استفاده از احراز هویت دیجیتال و محصولات مرتبط با آن میداند و معتقد است این عامل در بلندمدت از بین میرود، زیرا اعتماد مردم به این سرویسها افزایش مییابد و نسلهای جدید به اهمیت آن پی میبرند. شمساپور در این خصوص توضیح میدهد: «در واقع این عادتهای مردم است که رفتهرفته تغییر میکند و با فرمهای جدید پرداختن به امور هماهنگ میشود. این تغییر در ساحت همگانی و عمومی زمانبر، اما ممکن و گریزناپذیر است.»
او آینده چک دیجیتال و قراردادهای هوشمند با احراز هویت هوشمند و امضای دیجیتال در ایران را نیز روشن میداند و بر این باور است که این دو محصول در آیندهای نهچندان دور مورد استقبال جامعه قرار میگیرند.