راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

جای خالی کسب‌وکارها در طراحی سیستم‌های بالادستی / لزوم توجه به بازیگران مهم اقتصاد

سعید قدوسی‌نژاد، مدیرعامل فینوتک / نظام بانکی و پرداختی ما پر از «سامانه» است. مدیرعامل پیشین شرکت خدمات انفورماتیک در نامه‌ استعفای خود به «تعداد» سامانه‌های تولیدشده در شرکت متبوعش به‌عنوان بخشی از دستاورد خود اشاره می‌کند. دوستان به‌شوخی می‌گویند هر کلمه‌ چهار، پنج‌حرفی می‌تواند نام حداقل یک سامانه باشد. مخصوصاً اگر با حرف «س» شروع شود!

اما یک «سامانه» هم درست مثل هر محصول نرم‌افزاری دیگری به «مدیریت محصول» نیاز دارد. یعنی باید نیازمندی‌های ذی‌نفعان را شناسایی کرد و برایشان چاره اندیشید. به نظر می‌رسد در طراحی سامانه‌های بانکی، به حکومت و مشتری نهایی (یعنی مردم) توجه جدی می‌شود؛ سایت و اپلیکیشن و احراز هویت غیرحضوری برای مردم و گزارش‌دهی و رونمایی و دیتابیس هم برای حکومت. اما در این میان، کسب‌وکارها به‌عنوان یک ذی‌نفع به‌خوبی در نظر گرفته نمی‌شوند. موضوع را با چند مثال بازتر می‌کنم.

مثلاً در سامانه چک صیادی، عملیات چک باید با یک اپلیکیشن شناخته‌شده یا با موبایل‌بانک یا اینترنت‌بانک انجام شود. عملیات چک‌های شرکتی نیز توسط مدیرعامل و اعضای هیئت‌مدیره و یک نفر به‌عنوان مهردار قابل ‌انجام است. حالا کسب‌وکاری مثل شرکت‌های پخش را فرض کنید که روزانه صدها چک از خریداران (مثلاً مغازه یا داروخانه) دریافت می‌کند. قاعدتاً مدیرعامل یا اعضای هیئت‌مدیره یا مهردار شرکت این چک‌ها را تحویل نمی‌گیرند، اما فقط همین افراد دسترسی «استعلام» یا «تأیید» چک دارند؛ چه باید کرد؟

دو، سه سال پیش سقف ۱۰۰ میلیون ‌تومانی برای برداشت روزانه از «هر» حساب بانکی وضع شد و همچنان نیز برقرار است. این سقف برای اشخاص حقیقی چیز عجیبی نیست، به‌خصوص که در زمان وضع این قانون، ۱۰۰ میلیون تومان حدوداً معادل ۱۰ هزار دلار بود، یعنی تقریباً همان میزانی که در دنیا هم آستانه‌ حساسیت است. اما برای کسب‌وکارها این سقف عملاً یعنی باید دور کارهای بانکی آنلاین را خط کشید. لاجرم شرکت‌ها می‌غلتند در دامان چک و شعبه.

در ایرانِ ۸۰میلیونی، بیش از ۴۰۰ میلیون کارت بانکی وجود دارد. یعنی حتی با احتساب نوباوگان، برای هر نفر به‌طور میانگین پنج کارت بانکی صادر شده است. این ۴۰۰ میلیون کارت در کنار چند میلیون دستگاه کارت‌خوان و چند صد هزار درگاه پرداخت اینترنتی و چندین اپلیکیشن کارت‌به‌کارت، شاید نشانه‌ای از شمولیت مالی باشند. برای پرداخت از طریق کارت‌خوان مغازه‌ها و درگاه پرداخت سایت‌ها باید کارت بانکی داشته باشید. پرداخت قبض و قسط و شارژ هم از طریق کارت انجام می‌شود. روش غالب جابه‌جایی پول هم که کارت‌به‌کارت است، ولی شرکت‌ها چطور؟ شرکت‌ها نمی‌توانند کارت داشته باشند، یعنی یک شرکت نمی‌تواند از بقالی سر کوچه یا دیجی‌کالا خرید کند. در سایت جابینجا نمی‌تواند آگهی شغلی بگذارد. نمی‌تواند یک سرور ابری کوچک برای یکی از پروژه‌هایش بخرد. نمی‌تواند پول قبض آب و برق و مخابرات دفترش را پرداخت کند. چه کنیم؟ نتیجه یا فربه‌تر شدن حساب تنخواه است و ترس تنخواه‌گردان از مالیات آینده، یا بوروکراسی اداری و کندی عملیات. طبق اطلاعات سایت rasm.io حدود دو میلیون شرکت ثبت‌شده در ایران داریم. صنف‌ها و مغازه‌ها را هم فراموش نکنید.

کرونا کمک کرد و احراز هویت غیرحضوری حسابی در مملکت جا افتاد. چیزهایی مثل رمز پویا، تطبیق چهره با هوش مصنوعی، امضای دیجیتال و بررسی اصالت مالکیت شماره موبایل کمک کرد «آدم‌ها» نیاز کمتری به مراجعه‌ حضوری داشته باشند، اما احراز هویت شرکت‌ها چطور؟ تابه‌حال فرایند ثبت‌نام شرکت در سجام را تجربه کرده‌اید؟ در صف ساختمان ثبت شرکت‌ها در خیابان میرداماد، تقاطع مدرس ایستاده‌اید؟ سیم‌کارتی به نام شرکت خریده‌اید؟ برای شرکت حساب بانکی افتتاح کرده‌اید؟ حتی نهادهایی که مخصوص شرکت‌ها هستند، مثل بیمه تأمین اجتماعی و اداره‌ مالیات هم پر از بن‌بست و راهبند هستند.

شرکت‌ها ساخته شده‌اند تا امکان تداوم فعالیت‌شان وابسته به آدم‌ها نباشد. مدیرعامل و هیئت‌مدیره می‌روند و می‌آیند، ولی شرکت می‌تواند صدها سال پابرجا باشد. در دنیا ۱۴ شرکت فعال با بیش از هزار سال قدمت و بیش از ۲۰۰ شرکت با قدمت بیش از ۵۰۰ سال وجود دارد. حدود شش هزار شرکت هم بیش از ۲۰۰ سال پیش تأسیس شده‌اند که بیش از نیمی از آنها ژاپنی هستند. اصلاً ژاپنی‌ها اسم مخصوصی برای شرکت‌های قدیمی دارند؛ شینیسه (Shinise)؛ یعنی شرکتی که بیش از ۱۰۰ سال کار کرده باشد. ژاپن بیش از ۳۳ هزار شینیسه دارد. قدیمی‌ترین شرکت ایرانی در همان سایت rasm.io حدود ۱۲۰ سال عمر دارد.

بخش مهمی از درآمد دولت و حکومت از مالیات شرکت‌ها تأمین می‌شود، ثروت در شرکت‌ها تولید می‌شود و مسئله اشتغال را شرکت‌ها حل می‌کنند. با این حال شرکت‌ها در طراحی‌ها جایگاه پررنگی ندارند. اتحادیه‌ها و تشکل‌های صنفی هم که قدرت چندانی ندارند تا بتوانند شرکت‌ها را نمایندگی کنند. به نظر می‌رسد باید توجه بیشتری به شرکت‌ها که بازیگران مهم اقتصاد هستند، داشت؛ چه استارتاپ و چه شرکت بزرگ، چه تولیدی و چه خدماتی، چه بزرگ و چه کوچک.

منبع عصر تراکنش
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.