پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اهمیت پلهای میانزنجیرهای
امیرعباس امامی، رئیس هیئتمدیره فینوپیا / بلاکچینها نوعی دفتر کل توزیعشده هستند که در آن با استفاده از یک مکانیسم اجماع و استفاده از رایانههای مستقل (گرهها) عملیات ثبت، اشتراکگذاری و همگامسازی تراکنشها (بهجای متمرکز نگهداشتن دادهها مانند یک دفتر کل سنتی) انجام میشود. این ساختار باعث میشود بلاکچینها غیرمتمرکز، شفاف، امن و غیرقابلدستیابی باشند. با این حال، تجزیهوتحلیل دقیق آنها نشان میدهد که تمام بلاکچینها خصوصیات یکسانی ندارند. بسیاری از این شبکهها با یکدیگر متفاوت هستند و با توجه به خصوصیات مخصوص به خودشان طراحی شدهاند. برای مثال، اگر هدف یک بلاکچین دستیابی به توان عملیاتی بیشتر باشد، ممکن است از تمرکززدایی و امنیت تا حدی چشمپوشی شود. در واقع در اینجا بلاکچینها با سهگانه غیرقابلجمع تمرکززدایی، امنیت و مقیاسپذیری مواجه میشوند و برای افزایش یکی، باید دیگری را قربانی کنند.
از طرفی، از آنجا که بلاکچینهای مختلف بهصورت جداگانه راهاندازی شدهاند، نمیتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این بدان معنی است که از قدرت یک شبکه نمیتوان در شبکه دیگری استفاده کرد و محدودیت یک شبکه خاص را نمیتوان با شبکه دیگری جبران کرد. این ویژگی باعث میشود صنعت ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین نتوانند از تمام پتانسیل خود استفاده کنند، همچنین تجربه کاربران آسیب ببیند و مانعی در برابر رشد آنها ایجاد شود.
اینجاست که پلهای میانزنجیرهای برای ایجاد قابلیت تعاملپذیری به وجود میآیند و مسئولیت انتقال اطلاعات و تبادل دادهها بین بلاکچینهای مختلف را بهطور یکپارچه به عهده میگیرند. بهطور کلی میتوان گفت پلهای میانزنجیرهای برای تقویت بلاکچینها از طریق توسعه و استقرار سیستمهای بلاکچینی تعاملپذیر ایجاد شدهاند. بلاکچینهای مختلف به تعاملپذیری برای رهاسازی ظرفیت و پتانسیل خود و نیز برای دستیابی به مقیاسپذیری بیشتر، زمان بلوک سریعتر و امنیت بالاتر نیاز دارند. علاوه بر این، رشد تعاملپذیری هزینههای عملیاتی راهکارهای لایه دوم را هم کاهش میدهند.
نبود تعاملپذیری باعث میشود ارزهای دیجیتالی مثل بیتکوین و اتریوم نتوانند با یکدیگر همکاری کنند و برای مثال سرمایهگذاران بیتکوین نتوانند از ارزهای دیجیتال خود در اکوسیستم دیفای اتریوم استفاده کنند. به خاطر نبود همین قابلیت، کاربران نمیتوانند بدون وجود یک صرافی متمرکز، بیتکوین را بهطور مستقیم با اتریوم معامله کنند. علاوه بر این، معاملهگران نمیتوانند تتر را مستقیماً از بلاکچین اتریوم به زنجیره هوشمند بایننس یا هر بلاکچین دیگری ارسال کنند؛ هرچند که هر دو بلاکچین مذکور از تتر پشتیبانی میکنند. شایان ذکر است که یکی از موانع ورود ارزهای دیجیتال به سیستم مالی سنتی هم نبود تعاملپذیری است.
علاوه بر ارزهای دیجیتال، بسیاری از توسعهدهندگان در حال کار بر پلهای میانزنجیرهای هستند که میتوان با استفاده از آنها توکنهای غیرمثلی (NFTها) را بهآسانی به چند متاورس، پاراچینها (زنجیرههای موازی)، بازیهای مبتنی بر کسب درآمد و بازارها منتقل کرد. در حالت ایدهآل، این تعاملپذیری میانزنجیرهای باعث میشود کاربران بتوانند ارزهای دیجیتال و توکنهای خود را در بلاکچینهای مختلف و بدون نیاز به نرمافزارهای واسطه ارسال و دریافت کنند.
این فناوری تنها مختص صنعت ارزهای دیجیتال نیست. برای مثال میتوان به بخش سلامت اشاره کرد که در آن بیمارستانها و مؤسسات پزشکی معمولاً نمیتوانند بهموقع به سوابق بیماران دسترسی داشته باشند. تعاملپذیری مسئله بزرگی در بخش مراقبتهای بهداشتی محسوب میشود و مطالعات نشان میدهد 86 درصد از ارائهدهندگان خدمات در این صنعت نمیتوانند اطلاعات مهم و کلیدی خود را با همکارانشان به اشتراک بگذارند. این در حالی است که پزشکان برای ارائه خدمات بهتر به بیماران، باید دسترسی پویا و سریعی به دادهها داشته باشند. برای حل این مشکل، برخی مؤسسات تصمیم گرفتهاند از فناوری پلهای میانزنجیرهای استفاده کنند. با استفاده از فناوری مذکور، مؤسسات پزشکی میتوانند با هزینه کمتر و با سرعت بیشتری به سوابق پزشکی بیماران دسترسی داشته باشند. در این حوزه خاص پلهای میانزنجیرهای نهتنها حریم خصوصی بیماران را به خطر نمیاندازند، بلکه یکپارچگی و قابلیت ردیابی دادهها را هم حفظ میکنند.
با این حال، هیچ رویکرد واحدی در مورد نحوه استفاده از فناوری پلهای میانزنجیرهای وجود ندارد و این فناوری چالشهای مربوط به خود را دارد. یکی از این چالشها میتواند تفاوت فرایند اعتمادسازی در دفتر کل بلاکچینهای مختلف باشد. برخی از بلاکچینها ممکن است توسط هزار استخراجکننده پشتیبانی شوند و برخی دیگر ممکن است تنها به پشتیبانی پنج استخراجکننده نیاز داشته باشند. انتقال دادهها از یک دفتر کل ضعیفتر به یک دفتر کل قویتر میتواند آن را در معرض دستکاری اشخاص ثالث قرار دهد و مغایرتهای مختلفی بین آنها ایجاد کند.
یکی دیگر از چالشهای موجود، نرخ تراکنش بلاکچینهاست که میتواند با مسدودکردن ظرفیت عملیاتی یک زنجیره خاص در هنگام دریافت تراکنشها از زنجیرههای متعدد، بر قابلیت همکاری بلاکچینها در مقیاسی بزرگ تأثیر بگذارد. به این چالشها میبایست مشکلات امنیتی را هم اضافه کرد. گزارشهای موجود نشان میدهد تنها در سال جاری دو میلیارد دلار ارز دیجیتال از پلهای میانزنجیرهای طی ۱۳ هک جداگانه به سرقت رفته است. نکته حائز اهمیت این که تاکنون هک پلهای میانزنجیرهای ۶۹ درصد از کل وجوه دزدیدهشده در سال جاری را تشکیل داده است.
این امر میتواند تهدید بزرگ و مهمی برای اعتماد معاملهگران و کاربران صنعت بلاکچین باشد. مسئله این است که با رشد جریان ورودی پلهای میانزنجیرهای، جذابیت آنها برای هکرها هم افزایش یافته است. مسئله نگرانکنندهتر این است که این پلها بهشدت برای هکرهای مستقر در کره شمالی جذاب شدهاند. بنا بر دادههای موجود، در سال ۲۰۲۲ هکرهای کره شمالی تقریباً یک میلیارد دلار ارز دیجیتال را بهطور کامل از پلها و سایر پروتکلهای دیفای به سرقت بردهاند. در میان ۱۳ پل میانزنجیرهای که در سال جاری هک شدند، هک پل رونین (Ronin) فاجعهبارتر از دیگران بود. این پل در ۲۳ مارس ۲۰۲۲ (۳ فروردین ۱۴۰۱) مورد حمله هکرهای گروه لازاروس (Lazarus) قرار گرفت و ۶۲۵ میلیون دلار اتریوم و یواسدی کوین را از دست داد. شایان ذکر است که گروه لازاروس نیز در کره شمالی قرار دارد.
در هر حال باید به این نکته دقت کرد که زمان زیادی از توسعه پلهای میانزنجیرهای نگذشته است. تا چند سال پیش، صرافیهای متمرکز بهمراتب مورد حمله هکرها قرار میگرفتند و امروزه هک موفقیتآمیز آنها بهشدت نادر است؛ به این دلیل که این سازمانها امنیت خود را در اولویت قرار دادهاند و پلهای میانزنجیرهای هم به زمان نیاز دارند تا بتوانند به این درجه از امنیت برسند.
آزمایشگاه بلاکچین فینوپیا هم در نظر دارد تحقیقات خود را در راستای توسعه محصولات مبتنی بر این حوزه از بلاکچین و سرویسهای قابل توسعه آن آغاز کند تا از این خدمات در پلتفرمهای خود از جمله بازار NFT استفاده کند.