پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
درباره بازار سرمایه و اقتصاد توکنمحور / گزارشی از لایو اینستاگرامی آکادمی مزدکس با موضوع بازار سرمایه و اقتصاد توکنمحور
هفتهنامه کارنگ / مکانیسمهای اقتصادی جوامع بشری همواره در حال تغییر بوده است. تغییرات اقتصادی ناشی از تحولات نوآورانه و پارادایمهای مختلفی بوده که در هر دوره اتفاق افتاده است. فناوری بلاکچین هم بهعنوان یک نوآوری نوین در حال زیرورو کردن صنعت خدمات مالی است. یکی از جدیدترین نوآوریهای مبتنی بر بلاکچین، توکنایز کردن داراییهاست. به لطف شفافیت، اثربخشی هزینهها و دسترسی آسان، توکنایز کردن میتواند باعث ایجاد یک سیستم تجارت مالی جدید شود. اخیراً مؤسسه رولند برگر مطالعهای در مورد تأثیر توکنسازی بر معاملات سهام انجام داده که نشان میدهد افزایش پذیرش توکنایز کردن سهام میتواند تا سال 2030 سودی معادل 4.6 میلیارد دلار به دست دهد. به علاوه، توکنسازی میتواند فرصتهایی را برای کل صنعت خدمات مالی به ارمغان بیاورد.
لایو اینستاگرامی آکادمی مزدکس که در روز سهشنبه ششم اردیبهشت از صفحه اینستاگرام این صرافی پخش شد، به همین موضوع پرداخته است. موضوع این برنامه «بازار سرمایه و اقتصاد توکنمحور» بود و به مسائلی از جمله شکلگیری و قانونگذاری اقتصاد بلاکچین، پیامدها و مزایای اقتصاد بلاکچین برای کسبوکارها، قابلیت صنایع برای پیوستن به این اقتصاد نوین، پیوند بین بلاکچین و بازار سرمایه و مزیتهای توکنهای بهادار پرداخته شد. مهدی شبانی، تحلیلگر بازار سرمایه و مهمان این برنامه، سالها در کارگزاریها و شرکتهای تأمین سرمایه فعالیت داشته و در یک سال اخیر هم مطالعات خود را در زمینه اقتصاد بلاکچین توسعه داده است. گزیدهای از نکات مطرحشده توسط مهدی شبانی در این برنامه را میتوانید در این صفحه مطالعه کنید.
عصر صنعتیشدن و اقتصاد بلاکچین
بعد از عصر صنعتیشدن، دورههای مختلفی را گذراندیم. در حال حاضر، در دوره پنجم یعنی فناوری اطلاعات یا بهنوعی بیوفناوری به سر میبریم. همه این دورهها از زمان شروع یک منحنی عمر دارند. این منحنی در ابتدا صعودی است، زیرا برای کسانی که به آن وارد میشوند، منافع اقتصادی ایجاد میکند. به مرور زمان، شیب این منحنی کم و صنعت مورد نظر کمکم به یک صنعت معمولی مبدل میشود. سپس منحنی به سمت پایین حرکت میکند و نشانگر بازده منفی است.
دورهای که در آن به سر میبریم، با عصر کامپیوتر و اینترنت شروع شده و جدیدترین زیرشاخه آن بحث بلاکچین است. بلاکچین موضوع روز دنیاست و فرصتهای زیادی به وجود میآورد. اگر بتوانیم از فرصتهای آن استفاده کنیم، میتوان گپی را که بین اقتصاد ما و دنیا قرار دارد، پر کرد. در واقع، در این حوزه فرصتهای زیادی وجود دارد که کشور ما میتواند با استفاده از آنها رشد قابل ملاحظهای را تجربه کند. من معتقدم این یک فرصت تاریخی است و امیدوارم از آن استفاده کنیم.
شکلگیری اقتصاد بلاکچین
فناوریها معمولاً بر اساس یک نیاز شکل میگیرند. یعنی نیازی به وجود میآید و برای پاسخ به آن نیازها به سراغ راهحل میرویم و این راهحل گاهی به پیدا شدن یک فناوری جدید منجر میشود. فناوری حاصلشده، به آن نیاز پاسخ میدهد و گاهی در جاهای دیگر هم اثر میگذارد. یعنی اینکه کسبوکارهای دیگر از آن فناوری استفاده میکنند و اتفاقات جدیدی را در سیستم اقتصادی رقم میزنند.
به نظر میرسد ما در حوزه بلاکچین با موضوعی مشابه با تجربه اینترنت طرف هستیم. یعنی در این دوره، شرکتها و استارتاپهای زیادی شکل میگیرند و از این فناوری استفاده میکنند تا مسائلی را در صنایع و کسبوکارهای جدید و سنتی حل کنند. بهنوعی فناوری بلاکچین کمک میکند که ما بتوانیم برخی مسائل را در کسبوکارها حل و فرایندها را بهینه کنیم و اتفاقات جدیدی رقم بزنیم. طبیعتاً چون تمام این اتفاقات اثرات اقتصادی دارند، عملاًً میتوانیم بگوییم چیزی شبیه اقتصاد بلاکچین یا حتی اقتصاد توکن در حال شکلگیری است. بهمرور هرچه این حوزه در صنایع و کسبوکارهای مختلف بیشتر نفوذ کند، این مفهوم جدیتر میشود و اثرات اقتصادی بیشتری را شاهد خواهیم بود.
قانونگذاری بلاکچین
اصولاً قانونگذاری در مباحث جدید، قدم آخر است. عموماً در دنیا ابتدا فناوریها شکل میگیرند، تغییرات را ایجاد میکنند و قانونگذار این اتفاقات را مشاهده میکند و میبیند که چگونه میتواند آن فناوری را قانونگذاری کند. یعنی برای چیزی که جدید است و تازه شکل گرفته، قانونی نمیتوان گذاشت. به همین علت است که الان بعد از گذشت مدتها بهمرور و کمکم در مورد بحث رمزارز، احراز هویت و قوانین ضدپولشویی میشنویم.
پیامدها و مزایای اقتصاد بلاکچین برای کسبوکارها
ولی از بعد پیامدها و مزایا، نکته مهمی وجود دارد. در کسبوکارها و اقتصاد مفهومی تحت عنوان نقطه چرخش استراتژیک وجود دارد. در این نقطه، فناوری به کسبوکارها دیکته میشود. یعنی کسبوکار، صنعت یا شرکت به جایی میرسند که اگر نتوانند خودشان را تطبیق دهند، احتمالاً از صفحه بازی حذف میشوند. به همین علت شرکتهای پیشرو در جهان به این نکات توجه میکنند و هزینهها را میسنجند و خیلی اوقات منتظر پایینآمدن هزینهها نمیمانند. چون هر فناوری جدیدی در ابتدا گران است و بعد از مدتی به دلایل مختلف هزینهها پایین میآید.
در آن نقطه استراتژیک، با وجود هزینهها و تبعات، شرکتها و کسبوکارها فناوری جدید را میپذیرند، زیرا اگر این اتفاق نیفتد و در آن نقطه تصمیم درستی گرفته نشود، آن شرکت یا کسبوکار به سرنوشت نوکیا دچار میشود. نوکیا با عدم تصمیمگیری درست در نقطه استراتژیک، نتوانست مسیر خود را از گوشیهای معمولی به سمت گوشیهای هوشمند تغییر دهد و الان در بازار حضور پررنگی ندارد.
پس برای اینکه کسبوکارها از این موقعیت جدید استفاده کنند و موقعیت رقابتی خودشان را در بازارها بهبود ببخشند، اکثراً این هزینه را میپذیرند و خود را با فناوریهای جدید تطبیق میدهند.
قابلیت صنایع برای پیوستن به موج جدید بازآفرینی ساختارها
شبانی میگوید زمانی که مطالعه در مورد رمزارز و بلاکچین را آغاز کردم، حدود هفت هزار رمزارز وجود داشت، اما الان بیش از 17 یا 18 هزار رمزارز وجود دارد. بسیاری از این رمزارزها پروژههایی هستند که در بخشهای مختلف بر مبنای همان احساس نیازی که اشاره شد، شکل گرفتهاند.
دو صنعتی که قابلیت پیوستن به این موج جدید را دارند، فایننس و زنجیره تأمین هستند. در فایننس مفهومی به نام آلترناتیو فایننس وجود دارد که شامل گزینههای مختلف مالی غیرسنتی است. این گزینهها خارج از بانک و بازار سرمایه تعریف میشوند و یکی از آنها کریپتوکارنسی است.
صنعت دیگر، زنجیره تأمین است. از زمان تأمین مواد اولیه برای تولید یک کالا تا تولید نهایی، انواع و اقسام اتفاقات و تراکنشهای مالی روی میدهد. برای مثال در تولید بیسکویت بخشهای مختلفی؛ از کشاورزی گرفته تا لجستیک دخیل هستند. ثبت و ضبط این پروسه معمولاً بهصورت کاغذی و با دقت پایین انجام میشود. شبکههای بلاکچینی در پاسخ به مشکلات زنجیره تأمین شکل گرفتهاند. باید توجه داشت که زنجیره تأمین بخش بسیار بزرگی است و گردش سالانه این بخش 50تریلیون دلار برآورد شده است.
پیوند بین بلاکچین و بازار سرمایه
میتوان از زوایای مختلف به پیوند میان بلاکچین و بازار سرمایه نگاه کرد. در بازار سرمایه یک بخش معاملاتی و یک بخش پسامعاملاتی وجود دارد. در بخش پس از معاملات در بازار سرمایه متمرکز و رگولهشده، کلیرینگ و دیپازیت وجود دارد. در این بازار، یک سیستم کامپیوتری وجود دارد و گواهیهایی برای افراد صادر میشود. یکی از اتفاقاتی که میتواند در این بخش بیفتد، این است که ما این گواهی را در قالب توکن صادر کنیم. یعنی یک گواهی دیجیتالی در بستر بلاکچینی داشته باشیم. این سادهترین اتفاقی است که در بازار سرمایه میتواند بیفتد.
برخی مواقع ما فکر میکنیم برای بهبود فرایندهای فعلی بازار سرمایه چه پروژههایی میتوان تعریف کرد. برخی مواقع هم یک شبکه بلاکچین خصوصی و اختصاصی بازار سرمایه ایجاد میکنیم. در این روش در واقع بورس مبتنی بر بلاکچین ایجاد میکنیم که در دنیا هم در حال اجراست.
پیوند بین بلاکچین و بازار سرمایه در ایران
استرالیا در بازار سرمایه خود، سیستم ثبت clarity و Depository را بر مبنای بلاکچین قرار داده است. اما بوستون توکن سکیوریتی اکسچنج (The Boston Security Token Exchange) در آمریکا اتفاق متفاوتتری است. یعنی بورسی را شکل میدهند، یکسری سهام و ایتیاف را در آن میپذیرند و با پشتیبانی آنها توکن منتشر میکنند و اینها را در بستر یک بلاکچین خصوصی میبرند. بعد از پذیرش این سهام و انتشار توکنها و شکلگیری بازار، سهام پذیرفتهشده میتوانند در تمام بورسهای آمریکا وارد شوند.
هرچند نهادهای ناظر ما علاقهمند هستند که برنامهریزی در مرکزیت اتفاق بیفتد، سپس بلاکچین و توکن آن ایجاد و مقررات از ابتدا مشخص شود، اما این روش در برخورد با فناوریهای جدید درست نیست. ما باید اجازه دهیم ابتدا اتفاقات و پروژههای کوچک در این حوزه پیش روند و بخشهای مختلف خود را تطبیق دهند. سپس بهمرور این اتفاقات گسترش یابد و به سمت بالا رود. یعنی نمیتوان با رویکرد معمول سازمان بورس پیش رفت و از قبل مدل را ساخته و بعد اجرا کنیم. این مدل و روش خیلی قابل اجرا نیست. حداقل در مورد فناوریهای جدید و این فناوری خاص نمیتوان آن را اجرا کرد.
شاید برای شروع، یک شرکت سبدگردان بتواند در بستر اختصاصی بلاکچین خود ایتیاف ایجاد کند و فعالیتهای خود را روی بستر بلاکچین انجام دهد. یا حتی میتوان بخشی از یک صندوق را در قالب توکن برد. یا برای مثال یکسری توکن با پشتوانه دارایی (asset backed token) ایجاد کنیم و بهمرور بازار ما با این موضوع و مسائل مرتبط آشنا شود. این توکنها میتوانند روی سهام، انواع صندوقهای سرمایهگذاری، طلا و ملک تعریف شوند. سالها پیش بحثی مبنی بر فروش متری مسکن داشتیم که محقق نشد. در بستر بلاکچین این کار را میتوان انجام داد. یعنی میتوان املاک را به تعداد زیادی توکن تبدیل کرد و بعد توکنها را فروخت و افراد را در منافع آن ملک شریک کرد.
راه درست برای ورود بازار سرمایه به حوزه بلاکچین همین است. میبایست از پروژهها شروع کرد و کمکم در جهت تطبیق کل بازار با این قضیه پیش رفت.
مزیتهای توکنهای بهادار
در باب سرمایهگذاری در این فضا نگرانیهایی وجود دارد، اما باید توجه کرد که میتوان نگرانیهای افراد را در بستر بلاکچین ثبت و آنها در قالب قراردادهای هوشمند تعریف کرد. در نتیجه از بعد مسائل قانونی میتوان شفافیت بیشتری ایجاد و ریسکها را کمتر کرد. این یکی از مزیتهایی است که سرمایهگذاری در بستر بلاکچین برای ما ایجاد میکند.
دیگر مزیت این توکنها این است که هفت روز هفته و 24ساعته قابل معامله هستند. یکی از کارهایی که بورس بوستون در دست اجرا دارد، این است که به کاربران امکان دهد فرایند واریز و پرداخت معاملات را درلحظه انجام دهند. این باعث میشود که هزینه معاملات کاهش و سرعت آنها افزایش یابد. این امر برای افراد حرفهای و فعال نکته قابل توجهی است. بهعلاوه، مزایای کلی شبکه بلاکچین مثل افزایش شفافیت، افزایش امنیت فرایندها یا کاهش هزینهها شامل حال بازار سرمایه یا صندوقی که روی بستر بلاکچین میرود هم میشود.
افزون بر مواردی که اشاره شد، مزیتهای دیگری هم وجود دارد. اول اینکه ما با افزایش انطباقپذیری سیستمهای موجود با زنجیره ارزش کسبوکارهای نوآورانه، خدمت جدیدی میآفرینیم. دومین مزیت بهبود تجربه سرمایهگذاری است. همچنین مؤلفههایی مانند نقدشوندگی که قلب تپنده یک بازار هستند، در این فضا افزایش پیدا میکنند.