پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا متاورس میتواند رؤیای سفارشیسازی جهان پیرامون ما را محقق کند؟ / دنیای ترسناک بازی
احسان قاضیزاده مدیرعامل اکسیر / شاید بسیاری از ما فیلم «بازی» (The Game) ساخته دیوید فینچر را دیده باشیم. در آن فیلم یک بانکدار بسیار موفق به مناسبت سالگرد تولدش از برادرش هدیهای عجیب دریافت میکند. هدیه برادر آن بانکدار موفق، مجموعهای از بازیهای بهشدت پیچیده و واقعی است که نقش اصلی همه آن بازیها را همان بانکدار باید بازی کند. بازیها بهشدت برای بانکدار سخت و کابوسوار پیش میروند و او را تا مرز خودکشی میکشاند. فارغ از مفاهیم موجود در این فیلم، میتوان آن را که در سال 1997 ساخته شده، یک پیشگویی هوشمندانه از وضعیت این روزهای جهان فناوری تلقی کرد که در آن دنیای بهظاهر منظم و اتوکشیده بانکداری سنتی، قانونی و اجتماعی موجود، توسط عدهای از جوانان نسل Z به بازی و چالش فراخوانده شدهاند. از سال 2009 تاکنون زمان بسیار زیادی نگذشته؛ حدود 12 سال! آیا اکنون شخصی را میشناسید که فارغ از موافق یا مخالفبودن در جدیبودن و ملموسبودن رمزداراییهایی مانند بیتکوین و اتریوم تردیدی داشته باشد؟
با نگاهی به سابقه افراد تأثیرگذار و خلاق فناوری بلاکچین و رمزداراییها متوجه میشویم که اغلب این افراد سابقهای کموبیش در صنعت سرگرمی و بازهای رایانهای داشتهاند. عجیبتر اینکه اساساً مفهوم پول دیجیتال و پرداخت از طریق آن نیز ریشه در بازیهای رایانهای دارد و همین واقعیت تا مدتها شاید پاشنهآشیل این فناوری نوین بوده که از دید بسیاری از افراد پدیدهای از جنس سرگرمی و غیرجدی تلقی میشد.
اما اکنون به لطف تداوم حضور رمزداراییها در اشکال و انحای گوناگون، این نگاه بدبینانه به نوآوری جدید دیگر مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و اخیراً مفهومی به نام متاورس، وجود ندارد. وقتی در روز ششم آبانماه 1400 مارک زاکربرگ اعلام کرد که نام شرکت «فیسبوک» را به «متا» تغییر داده، بسیاری آن را یک فرار روبهجلو از جانب زاکربرگ بهمنظور سرپوشگذاشتن بر رسواییهای اخیر این غول دنیای اینترنت در دستکاری اطلاعات و جهتدهی به افکار کاربران خود قلمداد کردند.
اما چه کسی است که نداند فیسبوک با بیش از 6.5 میلیارد کاربر در سه پلتفرم اصلی خود (فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ) سودای بسیار بزرگتری در ذهن میپروراند و این تغییر نام نمادین نشان از تحولاتی عظیم در آینده نهچندان دور در فضای اینترنت است. به نظر میرسد متاورس (Metaverse)؛ واژهای که این روزها زیاد درباره آن میشنویم یا میخوانیم، قرار است روند بعدی دنیای فناوری باشد؛ اما متاورس واقعاً ناظر به چه مفهومی است و چقدر میتواند منشاء تغییرات در دنیای ما باشد.
آیا ما به دنیاهای موازی که در آن میتوان هرگونه تجربه بشری بدون محدودیت را آزمود – نزدیک شدهایم؟ آیا همانگونه که شبکه اینترنت و پس از آن شبکههای اجتماعی مفهوم دهکده جهانی را تعبیر کردند، متاورس میتواند رؤیای سفارشیسازی جهان پیرامون ما را محقق کند؟
شاید هنوز به باور بسیاری از افراد این مفاهیم و مضامین رنگوبوی فیلمهای علمی – تخیلی هالیوود را دارند، اما باید به این دسته از افراد این نکته را یادآوری کنیم که فناوریهای نوینی که سلف متاورس آمدهاند، دقیقاً در ابتدا با همین نگاه به آنها نگریسته شد، ولی در ادامه با رشدی خیرهکننده در تمام شئون زندگی بشر نفوذ کردند و باعث تغییر آنها شدند. اگر سیر تحولات فناوری مبتنی بر اینترنت در دو دهه اخیر را با دقت بررسی کنیم، درخواهیم یافت که مفهوم «فرادنیا» بیش از آن چیزی که تصور میکنیم، به ما نزدیک است و این اکوسیستم در حال تکمیل تمام اجزای خود است.
اینترنت نسل 2، اینترنت ماهوارهای فراگیر، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، دفترکل توزیعشده و رمزارزها، در کنار هم ما را آماده تجربه یک انقلاب جدید کردهاند. باز هم بازیهای رایانهای اولین جایی است که قرار است به رؤیاهای ما جامه عمل بپوشانند. هماکنون بازیهای رایانهای فوق پیشرفته با استفاده از واقعیتافزوده، هوش مصنوعی و اینترنت فوقسریع، در حال اجرای یک پیشنمایش از دنیای مجازی آینده پیش روی بشر هستند.
اما این بار باید با احتیاط بیشتری از کلمه «مجازی» استفاده کنیم؛ چراکه تعریف واقعی و مجازی نیز در حال تغییر است؛ همانگونه که برخی پولهای مجازی اکنون دیگر از هر چیزی در زندگی روزمره ما واقعیتر و ملموستر به نظر میرسند. در فیلم «بازی» دیوید فینچر، آن بانکدار موفق بهای سنگینی برای پذیرش تغییر جهان پیش روی خود داد، ولی ما میتوانیم با انتخابهای هوشمندانه و بهموقع خود لزوماً بهای سنگینی برای پذیرش تغییرات پیش روی جهان فناوری نپردازیم؛ بلکه با آن همراه شویم.