پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در نشست تخصصی آکادمی فنآوا مطرح شد / نقصان آگاهی و شناخت از فلسفه رمزارزها در سطح حاکمیت وجود دارد
مرضیه نوری / ارز دیجیتال این روزها نقل محافل زیادی است؛ برخی نگران آینده آن هستند و برخی هم این پدیده جهانی را نویدی برای ایجاد یک تحول بزرگ در امور مالی و فناوری میدانند. اما دنیای این پدیده سرشار از رمزوراز است. بررسی همین رمزورازها موضوع نشستی تخصصی است که به همت شرکت فنآواکارت، دوشنبه اول آذرماه برگزار شد و مهمانان این نشست به بررسی ارزهای دیجیتال با تمام رمزورازهای آن و تأثیرش بر کسبوکارهای ایرانی پرداختند. رضا قربانی، عضو هیئتمدیره نصر تهران میزبان این نشست بود و در کنار مهمانان این نشست؛ حمیدرضا نائینی، مدیرعامل گروه فنآوا؛ محمد قاسمی، مدیرعامل مزدکس؛ احسان قاضیزاده، مدیرعامل اکسیر و محمدجواد صمدی، قائممقام ققنوس سعی در تاباندن نوری بر آینده نامشخص ارز دیجیتال داشت.
رضا قربانی نشست تخصصی «رمزورازهای ارزهای دیجیتال و کسبوکارهای ایرانی» را با توضیحی اجمالی درباره رمزارزها آغاز کرد و این بازار را یک پدیده نوپای جهانی خواند که با وجود تمامی سنگاندازیهای جریانهای مسلط، باقدرت به شکوفایی خود ادامه داده و حالا به یک واقعیت جدید در دنیای داراییهای دیجیتال تبدیل شده است. در ادامه قربانی با طرح چند سؤال خواستار توضیحات هر کدام از مهمانان این نشست شد. آیا بازار ارزهای دیجیتال که تحت سلطه کشور خاصی نیست، میتواند ابزار خوبی برای رهایی از بند تحریمها باشد و به پیشرفت اقتصادی کشورمان منجر شود؟ یا آینده ارزهای دیجیتال در ایران چیزی بیشتر از یک ابزار احتمالی برای دور زدن تحریمهاست؟
محمدجواد صمدی، قائممقام شرکت ققنوس بهعنوان اولین سخنران صحبتهای خود را با توضیحی درباره آینده رمزارزها آغاز و عنوان کرد: «رمزارزها اصلاً مفهوم جدیدی نیست. دنیا در حال متحولشدن است و سن میلیاردرها به زیر ۲۵ سال رسیده است. رمزارزها بخشی از این تغییر اکوسیستم هستند. برخی عنوان میکنند که رمزارز یک حباب است، اما باید بگویم که این تصور بسیار با سطحینگری همراه است. ما معتقدیم بلاکچین یک فناوری نیست، بلکه یک علم از تلفیق چند علم است.»
محمد قاسمی، مدیرعامل مزدکس هم تقریباً با صمدی همنظر بوده و بدبینیهایی مانند اینکه رمزارز سوداگری است یا یک حباب است را رد کرده و توضیح داد: «داراییهای دیجیتال اکنون دیگر بخش اصلی اکوسیستم بازار مالی شدهاند و فناوری بلاکچین امور مالی سنتی را متحول کرده است. سهم اقتصاد دیجیتال در اقتصاد کشورهای توسعهیافته در حال حاضر به ۶۰ درصد رسیده و نقش جدی در اقتصاد جهانی ایفا میکند. رمزارز هم بهعنوان یک دارایی در حال تأثیرگذاری جدی در اقتصاد این کشورهاست. اکوسیستم کریپتو موقعیتی بینظیر برای ما ایرانیهاست که میتواند با خلق خدمات متمایز توسط کسبوکارها به زندگی مردم کمک کند.»
در ادامه قربانی با طرح این سؤال که گفته میشد رمزارز ثروت مستقلی تولید نمیکند، نظر قاسمی را در اینباره پرسید و مدیرعامل مزدکس توضیح داد: «من برای پاسخ به این سؤال میخواهم روی تأثیر رمزارز بر اقتصاد ایران تمرکز کنم و از این زاویه توضیح دهم که چطور اتفاقاً این بازار میتواند سهم جدیدی در اقتصاد واقعی ما داشته باشد. ابزارهای مالی در دنیا بسیار کامل هستند و تماماً به هم مرتبط هستند، ولی ما در شرایطی هستیم که از طرفی ابزارهای مالیمان کامل نیستند و از طرف دیگر ارتباطی هم با سایر ابزارها نداریم؛ بنابراین اتفاقاً رمزارز در اینجا برای تأمین مالی به کمک ما میآید، چون تنها بازار مالی است که باعث میشود ما بهصورت بیواسطه با جهان در ارتباط باشیم.»
رمزارز میتواند به عنوان یک سیستم پرداخت، جایگزین بانکهای سنتی شود
حمیدرضا نائینی، مدیرعامل گروه فنآوا هم در ادامه از مهمترین عناصری صحبت کرد که از بازار رمزارزها میتواند یک بازار جذاب بسازد. او عنوان کرد: «اگر به خود رمزارز بهعنوان یک کسبوکار نگاه کنیم، کشور ما پابهپای دنیا در این حوزه در حال پیشروی است و بهعنوان یک صنعت در حال استفاده است. اما مقوله مهمتر، تأثیر رمزارزها بر سایر کسبوکارهاست که در اینجا ما هنوز راه طولانی در پیش داریم. در حقیقت در این زمینه به بلوغی نرسیدهایم و شاید 10 سال دیگر رمزارزها بتوانند در ایران بهعنوان یک ابزار پرداخت به رسمیت شناخته شده و استفاده شوند. تجربه این جایگزینی بهکرات در تاریخ هم قابل مشاهده است، نمونه بارز آن را میتوانیم در جایگزینی ایمیل در مقابل پست ببینیم. بنابراین در حال حاضر، خصوصاً در ایران رمزارزها بیشتر بهعنوان یک دارایی شناخته میشوند، اما اگر این روند در یک جریان تکاملی پیش برود و به بلوغ کافی برسد، میتواند بهعنوان یک سیستم پرداخت، جایگزین بانکهای سنتی شود. البته ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که مهمترین آن موضوع پولشویی و قاچاق است. کسبوکارهای غیرمجاز با حضور رمزارزها راحتتر میتوانند کار کنند. به تعبیر دیگر رمزارز میتواند در این جریان بهعنوان یک تسهیلگر عمل کند؛ بنابراین برای بررسی دقیق رمزارزها باید از دو زاویه نگاه کرد؛ یکی تأثیر رمزارزها بر کسبوکارهای موجود و دیگری اینکه رمزارز باعث شکلگیری کسبکارهای جدید می شود. مانند فناوری های جدید همچون نسل بعدی اینترنت با عنوان دنیای متاورس که رمرز ارزها و علم بلاکچین بسیار نقش اساسی در آن دارد .»
در مقابل محمد قاسمی، مدیرعامل مزدکس و کارشناس بازار سرمایه صحبتهای خود را با نقدی به سخنان دیگر مهمانان آغاز کرد و توضیح داد: «صحبتهایی که تا اینجا مطرح شد، بیشتر حول این بود که ارز دیجیتال را بهعنوان یک سیستم پرداخت بشناسیم. اما یکی از مسائلی که رمزارزها دارند، تأمین مالی است. ما در حال حاضر با مشکل بزرگی مواجه شدهایم که تنگناهای تأمین مالی بنگاههاست. بنگاهها بهدلیل تورم و عدم جذب سرمایه خارجی برای تأمین مالی دچار مشکل هستند و در چنین شرایطی بسیاری از پروژهها آغاز نشده یا ادامه نیافته است؛ بنابراین تأمین مالی بسیار مهم است. در واقع نگاه شما پرداختی است و نگاه ما تأمین مالی و بازار سرمایهای است. درباره تبادلات، بحثهای رگولیشن شدیدی وجود دارد، اما اینکه بخواهیم به این واسطه تأمین مالی کنیم، هم راحتتر است و هم با سوددهی بیشتری همراه خواهد بود. ضمن اینکه اقتصاد دیجیتال پتانسیل انقلاب بزرگی را در ساختار مالی ما دارد و ما باید این واقعیت را بپذیریم که بهدلیل پویایی و سرعت بالای تغییرات این بازار، نمیتوانیم به روشهای سنتی، روی آن قانونگذاری کنیم.»
اکوسیستم ارز دیجیتال محدود به استخراج و مصرف انرژی نیست
در ادامه این نشست قربانی با بازگشت به صحبتهای نائینی مبنی بر اینکه در ایران اکوسیستم ارز دیجیتال محدود به رمزارز و ماینینگ شده، از صمدی درباره ماهیت رویکرد سیاستگذاران در ایران پرسید؛ اینکه طرح مجلس در زمینه ارز دیجیتال متمرکز بر بحث ماینینگ است و رویکرد دولت هم شبیه به همان است. حال چرا سیاستگذاران ایرانی در سایر حوزههای ارز دیجیتال ورود نکردهاند؟
صمدی در اینباره توضیح داد: «ماهیت این رویکرد به ساختار رگولاتوری و قانونگذاری ما بازمیگردد که نگاهش شبیه نگاه آتشنشانی است؛ اینکه فقط نگران این هستند که جایی آتشی روشن است و باید هرچه زودتر برویم و آتش را خاموش کنیم. این نگاه ریسک را آتش میبیند که سریع باید آن را خاموش کرد. با یک نگاه بحرانآفرین مسئله را میبیند و به جای ظرفیتها، فقط تهدیدهایی مانند مصرف انرژی را میبیند. متأسفانه ما اصلاً وارد آگاهی و شناخت فلسفه ارز دیجیتال نشدهایم. اگر از تمامی این دوستان ـ چه در مجلس، چه در دولت ـ درباره فلسفه بلاکچین بپرسید، بهجرئت میتوانم بگویم هیچ پاسخ درستی نخواهید گرفت. فضای زیر آب را نه شناخته و نه حاضر هستند فرصتی برای شناختن آن صرف کنند. یکی از اتفاقاتی که به آن بسیار نیاز داریم، این است که درباره فلسفه بلاکچین صحبت شود، دنیایی را درک کنیم که در آن دنیای اینترنت اطلاعات در حال تبدیل به اینترنت ارزش است. حالا رمزارز یکی از اجزای این اکوسیستم است، اما این فضا اجزای بسیار متنوعتری دارد. در حال حاضر حرکت از مبادله اطلاعات به سمت مبادله ارزش، در حال رخدادن است و متأسفانه ما اطلاعات بسیار اندکی از این چرخش داریم. امیدوارم با اطلاعرسانی و آموزش مناسب این دانش وارد فضای حاکمیتی شود.»
او ادامه داد: «تا به امروز ما در حوزه کسبوکار همواره مجبور بودهایم از ابزارهای واسطهای مانند بانکها و شخص ثالث کمک بگیریم، اما مهمترین فلسفه رمزارزها بیواسطهبودن است. بنابراین اگر تاکنون به واسطه اشخاص ثالث اعتماد را دریافت میکردیم، بلاکچین میتواند اعتماد را در قالب یک ابزار مکانیزه ارائه دهد. ما در ققنوس نیز توانستیم سند برات را با تمام پیچیدگیهایی که بین ذینفعان این سند تجاری مادر وجود دارد، در فضای DLT پیادهسازی کنیم؛ بنابراین شدنی است و فقط لازم است حاکمیت و جامعه هم نسبت به آن اطلاع و دانش کافی پیدا کنند تا بتوانند در این تحول جهانی مشارکت و حضور داشته باشند. اتفاقات بسیار شفافی میتواند رخ دهد و تمامی هزینههای اضافی تأمین مالی را میتواند کاهش دهد. حتی نوع شرکتداری و حکمرانی ما میتواند تغییر کند و هوشمند شود. اما اگر این فلسفه را درک نکنیم، نمیتوانیم به ارزشافزوده نهایی آن دست پیدا کنیم. یکی از توصیههایی که در حوزه بلاکچین میشود، این است که باید با اولویتبندی و مسئلهمندی از فضای DLT استفاده کرد.»
بعد از صمدی و توضیح درباره تحول بزرگ جهانی، نوبت به احسان قاضیزاده، مدیرعامل اکسیر رسید تا از رمزورازهای ارز دیجیتال بگوید. قاضیزاده صحبتهای خود را با یک کنایه آغاز کرد؛ اینکه شاید بزرگترین راز ارز دیجیتال این باشد که هیچ رازی ندارد و همین بزرگترین وجه تمایز این بازار نسبت به سایر بازارهاست. قاضیزاده توضیح داد: «هماکنون شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری بینالمللی سرمایهگذاریهای جدی در حوزه رمزارزها کرده و هر روز بر تعداد آنها نیز افزوده میشود. حالا بسیاری معتقدند که راز ارز دیجیتال این است که مالیات نمیدهند، اما باید بگویم که ما بالاخره توانستیم مالیات خود را بهعنوان مالیات بر درآمد بدهیم و این ضعف نظام مالیاتی است که هنوز پایه مالیاتی جداگانهای در خصوص این بازار ندارد.»
در ادامه نائینی نیز با اشاره به رویکرد حاکمیت نسبت به بلاکچین و فاصله میان حاکمیت و فعالان این بازار عنوان کرد: «یکی از دلایل این موضوع به پیچیدگی فناوری و عدم فهم و شناخت حاکمیت نسبت به آن بازمیگردد. در بیان مسئولان یک سردرگمی مشاهده میشود که نمونه آن را میتوان در همین بحث مالیات دید که دوستمان مطرح کردند. در بحث صرافیها هم احتمالاً به سمتوسویی خواهد رفت که برخی فشارها زیاد شود.»
در ادامه قاضیزاده با اشاره به موضوع صرافیها بیان کرد: «یکی از مباحثی که در مورد صرافیهای رمزارز مطرح است، ساعت کاری بیشتر آنهاست. آمارها نشان میدهد در ماه قبل از پیادهسازی رمز پویا در فتای تهران ۴۰۰ پرونده فیشینگ موجود بوده و بعد از رمز پویا به ۶۰ پرونده رسیده است. هیچ صنف و صنعتی نیست که بازیگر مشکلدار نداشته باشد، اما اتفاقی که در بازار رمزارزها در حال رخدادن است، اکثراً در ادامه آن چیزی است که در سیستم بانکی کشور و جامعه وجود دارد و حلقه آخر آن میتواند رمزارز باشد.»
در پایان این نشست مهمانان بر سر تأثیر ابعاد مختلف بلاکچین بر اقتصاد ایران تأکید کرده و این فرصت را بهعنوان فرصتی تلقی کردند که میتواند انقلابی در اقتصاد نفتی ایران به پا کند. «اگر رگولاتور با برداشتهای ناشناختهای که از رمزارز دارد، دست به قانونگذاری غیر مشارکتی بزند، ممکن است همه گرسنه بمانیم»؛ این جمله شاید خلاصهای از نگرانی فعالان حوزه رمزارز باشد که در سرعت شتابان جهان به سمت این بازار، نگران عقبماندن ایران از جهان هستند.