راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

جای خالی بازار داده (Data Marketplace) و اکوسیستم باز تحلیل داده در اکوسیستم داده ایران

پرویز وکیلی صادقی مشاور و تحلیلگر حوزه حاکمیت و مدیریت داده / در سالیان اخیر با توجه به انقلاب صنعتی چهارم و سونامی داده در صنایع، عموم سازمان‌ها و شرکت‌های کشور این اصل را که داده‌ و اطلاعات حاصل از آنها می‌تواند به سازمان‌ها درک درستی در مورد مخاطبان، محصولات، سرویس‌ها و عملکردشان بدهد تا بتوانند در بازار رقابتی از رقبا پیشی بگیرند، دریافته‌اند؛ بنابراین داده را اخیراً به‌عنوان دارایی سازمان‌ها می‌شناسند. ایجاد یک تعریف واحد برای تلقی داده به‌عنوان دارایی سازمانی در حال‌ توسعه است و یکی از مفاهیمی که در این حوزه بسیار شنیده می‌شود، درآمدزایی از داده (Data Monetization) است.

درآمدزایی از داده دو وجه مستقیم و غیرمستقیم را شامل می‌شود (Bernard Marr)، در روش مستقیم درآمد با فروش داده یا تحلیل‌های به‌دست‌آمده از داده به مشتریان یا دیگر بخش‌های علاقه‌مند، محقق می‌شود، اما در روش غیرمستقیم به‌وسیله افزایش ارزش سازمان با کمک تصمیمات داده‌محور این درآمد را ایجاد می‌کنند. بستری که برای تبادل داده و ارزش‌های منتج‌شده از آن نیاز است، یک بازار داده (Data Marketplace) است. بازار داده بازاری است که در آن اطلاعات، دانش یا ارزش‌های ایجادشده در نتیجه انواع تحلیل داده‌های اولیه به‌عنوان «محصول» یا «خدمات» مبادله می‌شوند. انواع داده‌های معمول برای فروش در یک بازار داده می‌تواند از هوش تجاری و تحقیقات، اطلاعات جمعیت‌شناختی، اطلاعات اقتصادی و بازار گرفته تا اطلاعات تجاری و داده‌های عمومی، متغیر باشد. جذابیت این بازار آن‌قدر زیاد است که در اتحادیه اروپا ارزش بازار داده بالغ‌ بر ۶۲ هزار میلیون یورو برای سال ۲۰۲۰ بود که پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که این ارزش برای سال ۲۰۲۵ می‌تواند در بدبینانه‌ترین حالت به ۷۲ هزار میلیون یورو افزایش پیدا کند.

بازار مورد مطالعه20162017201820192020
اتحادیه اروپا183.46604.50486.55214.58244.62
اتحادیه اروپا به همراه بریتانیا496.59286.65787.71274.75253.80




ارزش بازار داده (میلیون دلار)
بازار مورد مطالعه 2025
کف قابل قبول
2025
منطقی
2025
خوش‌بینانه
اتحادیه اروپا329.72
(3.0 %)
564.82
(5.8 %)
139.107
(11.5 %)
اتحادیه اروپا به همراه بریتانیا 056.93
(3.0 %)
638.105
(5.7 %)
507.141
(12.0 %)




پیش‌بینی ارزش بازار داده تا سال ۲۰۲۵ (میلیون دلار)

برای تبدیل داده به یک دارایی سازمانی همان‌گونه که در نسخه دوم پیکره دانش مدیریت داده (DMBOK II) عنوان‌ شده است، باید سازمان‌ها سرمایه‌گذاری مناسبی روی داده انجام ‌دهند تا به ارزش مورد انتظار دست یابند. این موضوع در کنار تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، هماهنگی، مدیریت و رهبری؛ نیازمند دانش تخصصی و زیرساخت مناسب فنی است.

شرکت‌ها و سازمان‌هایی که به این موضوعات علاقه‌مند شده و در آن مزیتی برای خود جست‌وجو می‌کنند، در این راستا برنامه‌ریزی می‌کنند، از این‌ جهت آنها نیازمند آن هستند که به آماده‌سازی زیرساخت‌های مورد نیاز نرم‌افزاری و سخت‌افزاری (با هر کمیت و کیفیتی) و جذب نیروهای فنی علوم داده و مهندسی داده اقدام کنند. این گرایش با وجود ظاهر آن به‌واسطه محدودیت‌های ذاتی و تخصصی شرکت‌ها علاوه بر تحمیل هزینه‌های مرتبط، چالش‌های تیم‌سازی و نیروی انسانی را که در تصویر زیر قابل‌ مشاهده است، موجب شده که باعث خواهد شد نتایج حاصل‌شده از داده، محدود به توانمندی و احاطه فنی و کسب‌وکاری تیم پروژه‌های داده‌ای شود و بسیاری از ظرفیت‌های ممکن از این مفاهیم محقق نشود. همچنین این نوع نگرش باعث می‌شود افراد و استارتاپ‌های خوش‌فکری که با تحلیل داده‌ها می‌توانند حتی بازار و محصول جدیدی را خلق کنند، از بازار حذف‌ شده و ظرفیت‌های فنی و تخصصی کشور نادیده گرفته شود.

البته باید دقت کرد وقتی صحبت از داده و تحلیل آن می‌شود، به‌سرعت چالش‌های قانونی نظیر حریم خصوصی، مالکیت داده، امنیت داده و… به ذهن می‌رسد و این موانع به‌ احتمال‌ زیاد بزرگ‌ترین دغدغه در کشور ما در خصوص مسائل مرتبط با داده خواهد بود و چالش‌های فنی در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. در این خصوص اگر بتوان قوانین شفافی در خصوص داده در کشور داشت و در کنار آن طراحی اکوسیستمی با توان پردازش، توانمندی‌های ذخیره‌سازی و دستیابی اشتراکی به دانش ایجاد کرد، می‌توان امید داشت که این موضوع به نقطه‌عطفی در تحلیل داده‌ها تبدیل شود. این موضوع در اتحادیه اروپا به‌عنوان تجربه موفق در حوزه بانکداری باز، با تدوین استاندارد PSD2، قابل‌ مشاهده است. بی‌گمان دیجیتالی‌شدن و رونق کانال‌های عرضه خدمات غیرحضوری در بانک‌ها، فضای جدیدی برای استارتاپ‌ها ایجاد کرد و خون تازه‌ای در جریان صنعت بانکی وارد کرد.

در اکوسیستم داده، سه رأس وجود دارد که در تصویر زیر مشاهده می‌شود که عبارت‌اند از: جریان‌های داده، پول و ارزش‌های ایجادشده‌. سازمان‌ها، داده‌های خود را با رعایت قوانین وضع‌شده و با یکسری الزامات نظیر متادیتای مناسب در اختیار بازار داده قرار می‌دهند، استارتاپ‌ها یا دانشمندان‌ داده از هر کجای کشور می‌توانند با تحلیل داده‌های موجود، دانش استخراج‌شده را دوباره برای استفاده ذی‌نفعان در اختیار بازار داده قرار دهند، همچنین در صورتی‌ که از پس فرایند تحلیل داده‌ها برآمده و موفق به طراحی یک خدمت یا محصول یا حتی یک بازار جدید شوند، می‌توانند در آن مسیر گام بردارند و در گام‌های بعدی به‌عنوان پیمانکار سازمان‌های مرتبط ارتباط حقوقی برقرار کنند و در کل این چرخه با خلق ارزش همه رئوس را منتفع کنند.

برای پاسخ به این سؤال که «آیا رفع چنین موانعی شدنی است یا کورسوی امیدی وجود دارد»، می‌توان مروری روی سال‌های نه‌چندان دور کرد که در سرآغاز بانکداری باز، همگان به‌یقین توفیقی برای این مفهوم متصور نبودند و بانک‌ها جهت ارائه سرویس‌های خود به استارتاپ‌ها، توجیه و نیازی نمی‌دیدند و علاوه بر مقاومت صددرصدی، حمایت رگولاتور را هم ـ که هیچ چشم‌انداز و برنامه‌ای بر این دست موضوعات نداشت ـ نداشتند، ولی اکنون می‌بینیم به‌تدریج بانکداری باز در حال شکل‌گرفتن است و مقاومت‌ها نه‌تنها کم شده، بلکه پنل‌های تخصصی برای حل چالش‌ها و همفکری در کشور شکل می‌گیرد و بانک‌ها به فراخور، چالش‌ها را مورد به مورد توسط دستورالعمل‌هایی مناسب برطرف می‌کنند؛ مضاف بر این، بنگاه‌ها نیز درخواست‌هایی دارند که جز با راهکارهای مبتنی بر داده‌ امکان‌پذیر نیستند یا نیازهای جدیدی را مطرح می‌کنند که خود فصل جدیدی در رقابت بین‌بانکی رقم‌ زده است.

در حال حاضر در حوزه بازار داده و اکوسیستم باز تحلیل داده، دقیقاً در مرحله نخست هستیم، باوجود دشواری‌ها، مسیر پیش رو، تداعی پوشیدن کفش آهنی نیست. شاید با نگاهی به روندهای جهانی بتوان دریافت که‌ در آینده‌ نزدیک صنایع مختلف و حتی سازمان‌های حاکمیتی لاجرم به‌ سوی استفاده از بازارهای داده و به‌اشتراک‌گذاری داده‌های خود روی بیاورند و این مسیر، ناگزیر خواهد بود. فرهنگی که در ایران بین سازمان‌ها و متعاملان مرتبط مشاهده می‌شود، آن است که همه این بازیگران در استقبال از فناوری و سرویس‌های جدید از الگویی مانند دومینو تبعیت می‌کنند؛ بنابراین هر شرکتی که در ارائه این بازار داده پیشگام شود، در رأس میزبانی از این حرکت دومینویی قرار می‌گیرد و در نتیجه سرعت افزایش استفاده از خدمات به‌صورت نمایی افزایش می‌یابد؛ شاید «زمان درست» برای به پا کردن این کفش آهنی اکنون باشد.

بی‌تردید، مزیت پیشگامان به‌واسطه ایجاد شبکه‌های تخصصی با شرکت‌های پیشرو یا تملک‌های شرکت‌های فعال در این عرصه، می‌تواند فاصله‌ای بین این دسته از شرکت‌ها و شرکت‌هایی ایجاد کند که منتظر نشسته‌اند تا اطلاعات بیشتری کسب کرده و داده‌های را بیشتر تجزیه‌وتحلیل کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.