پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آینده اینجاست / گفتوگو با امیرحسین راد، مدیرعامل صرافی نوبیتکس
امیرحسین راد، مدیرعامل صرافی نوبیتکس میگوید حجم بازار روزانه رمزارزها در برههای تا ۱۰ هزار میلیارد تومان هم رسیده است؛ بازاری که خطر بزرگ آن صرافیهایی هستند که دارایی کاربران را در پلتفرمهای خارجی نگهداری میکنند
هفتهنامه کارنگ/ به گفته امیرحسین راد، مدیرعامل صرافی نوبیتکس، حجم بازار روزانه رمزارزها در برههای تا ۱۰ هزار میلیارد تومان هم رسیده است؛ بازاری که خطر بزرگ آن صرافیهایی هستند که دارایی کاربران را در پلتفرمهای خارجی نگهداری میکنند.
رمزارزها تا شش سال پیش یک سرگرمی برای تعداد نسبتاً معدودی از فعالان استارتاپی و کسبوکارهای آنلاین ایرانی محسوب میشدند که از سر کنجکاوی یا پیشرو بودن به این حوزه سرک کشیده و شیفته سازوکار ذخیرهسازی و نقلوانتقال آنها شده بودند؛ اما امروز و در آخرین روزهای تابستان ۱۴۰۰ یک بازار بزرگ اینترنتی از نقلوانتقال روزانه رمزارزها در ایران شکل گرفته که از سرمایهگذارهای شرکتی تا برنامهنویسها و بازاریها و دانشجوها پای ثابت آن هستند. بازاری که مسئله سیاستگذاری و نظارت بر آن، یک چالش بزرگ شده اما در همین فضای بلاتکلیف هم کسبوکارهای نوآور و پیشرویی شکل گرفته که کمک زیادی به توسعه این شکل تازه از دارایی در ایران کردهاند.
نوبیتکس یکی از این کسبوکارهاست. یکی از اولین صرافیهای دیجیتال ایران و احتمالاً موفقترین آنها. امیرحسین راد یکی از بنیانگذاران نوبیتکس و مدیرعامل آن، در گفتوگویی طولانی از راهی که نوبیتکس آمده گفته و البته ابهامها و پرسشهای جدیای که برخیها درباره امنیت صرافیهایی ازایندست مطرح میکنند.
اولین تجربه کاری شما چه بوده و قبل از نوبیتکس چه فعالیتی میکردید؟
اولین تجربهام از کسب درآمد به کار در مغازه لوازمالتحریر پدرم برمیگردد. پدربزرگ من هم کارگاه ساخت مصالح ساختمانی داشت و در آنجا محیط کسبوکار سنتی را تجربه کردم. زمانی که وارد دانشگاه شدم، به دنبال کسبوکار نبودم و بیشتر میخواستم اثرگذاری علمی داشته باشم، ولی اواخر دوره کارشناسیام در سالهای ۸۷ و ۸۸ که استارتاپها در حال شکلگیری بودند، فضای کاری آنها، بهخصوص محیط کسبوکارهای بینالمللی مثل گوگل برایم بسیار جذاب بود.
چیزی که آن زمان توجهم را به خود جلب میکرد، این بود که چطور میشود مشابه این کسبوکارها را در ایران راهاندازی کرد. به خاطر دارم با دوستانم دورهم جمع میشدیم و ایده فروشگاههای اینترنتی مختلف میدادیم؛ اما در حد همان ایده باقی میماند و به مرحله اجرا نمیرسید.
خیلی تلاش کردم تا بتوانم به این حوزه وارد شوم. در دورههای بازاریابی و کارآفرینی و … که در دانشگاه شریف برگزار میشد، شرکت میکردم که یاد بگیرم چگونه ایدهام را به مرحله اجرا برسانم. تا پیش از نوبیتکس هیچوقت موفق به انجام این کار نشده بودم.
بعد از مدتی ایدههایم را رها کردم و در دانشگاهها یا شرکتهای بزرگ به مشاوره در حوزه مهندسی پرداختم. این تجربه کار برایم لازم بود، چراکه به من اعتمادبهنفس داد و البته شناخت بیشتر در مورد فضا و روابط کار.
از اواخر سال ۹۵، بازار فضای ارزهای دیجیتال داغ شد و یکی از دوستانم تشویقم کرد که وارد این فضای کاری شوم. آن زمان شروع فعالیت در حوزه ارزهای دیجیتال بسیار دشوار بود و مهمترین مشکل هم ناشناخته بودن این حوزه بود. بیشتر معاملات هم در فضای زیرزمینی و تلگرامی اتفاق میافتاد.
کمبود فعالان عرصه ارزهای دیجیتال و عدم شناخت درست از این بازار موجب شد وارد این فضا شوم. گرچه بسیار پرریسک بود، اما درعینحال فرصتی طلایی نیز وجود داشت که این بار ایدهام را به مرحله اجرا برسانم.
در نظر گرفتن زمان آغاز کار در بازار بسیار مهم است و زمانی که ایدهای به ذهنمان میرسد، باید این نکته را جدی بگیریم، چراکه تا زمانی که بازار اشباعنشده و تعداد رقبا کم است، باید دستبهکار شویم. امروز هم میتوان نوبیتکسی جدید راه انداخت، اما از آنجا که بازار ارزهای دیجیتال سر و شکل بهتری پیدا کرده، رقابت بسیار سختتر از گذشته است.
سال ۹۶ با آقای آقامیر که از زمان تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران با هم دوست بودیم، ایده خود را مطرح کردم. تصمیم گرفتیم به صورت جدی کار را آغاز کنیم و خوشبختانه از همان ابتدا در مسیر خوبی حرکت کردیم.
یعنی اکسچنج دیگری قبل از آن راه نیفتاده بود؟
خیر، آن زمان صرافی دیجیتال مانند امروز و به شکل پلتفرم وجود نداشت، اما صرافیهایی از نوع OTC وجود داشتند. فرهاد اکسچنج، پیمنت ۲۴ و چند صرافی دیگر در بازار فعالیت میکردند، اما مدل بازار شکل نگرفته بود. تقریباً در فاصله کوتاه یکی دوهفتهای، ما و صرافی اکسیر شروع به کار کردیم.
نوبیتکسی که سال ۹۶ راه انداختید با چیزی که امروز میشناسیم چقدر تفاوت دارد؟
بزرگی و رشد بیزینس اصلیترین تفاوت تصور آن زمان و امروز است. ابتدای فعالیتمان که بیزینسمدل را تهیه میکردیم، بازار ایران را با ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار کاربر در نظر گرفته بودیم، ولی در سال ۹۹ با توجه به اینکه بیتکوین سیکل جدیدی را شروع کرد، همهچیز فراتر از تصورات ما رشد کرد.
اتفاقاً به دلیل اینکه پیشبینی چنین وضعیتی را نداشتیم، درگیر یکسری از مشکلات هم شدیم؛ مشکلاتی مثل منابع انسانی، مسائل نرمافزاری و سختافزاری یا مشکل فضای اداری کارمان.
این روزها بیتکوین و دیگر رمزارزها برخلاف سال ۹۶ که شما شروع کردید به نامهای آشنای اقتصادی حتی برای عموم مردم تبدیل شدهاند. از آن زمان که رمزارزها صرفاً در میان بچههای استارتاپی شناختهشده بود تا امروز، نوبیتکس چقدر رشد کرده و بالغ شده است؟
اجازه بدهید خاطرهای تعریف کنم. یکی از معضلات اصلی ما در ابتدای فعالیت، توضیح مفهوم بیتکوین و رمزارزها برای مردم بود. وقتی خودمان را معرفی میکردیم، از آنجا که کسی نمیدانست اوضاع از چه قرار است و کمی هم جو منفی وجود داشت، همه فکر میکردند با شرکت هرمی طرف هستند. زمان بسیار زیادی را صرف میکردیم که توضیح دهیم با این شرکتها تفاوت داریم و رمزارز نوعی دارایی جدید است که دنیا دارد به آن روی میآورد.
اما در خصوص سؤال شما، به نظرم ما از حیث بلوغ کسبوکار همچنان فاصله زیادی با استانداردهای سازمانی دنیا داریم. بسیاری از چیزهایی که ما امروز تجربه میکنیم جدید است و تاکنون تجربه آن وجود نداشته، پلتفرم آنلاین و صرافی با این سایز و گستردگی نداشتهایم. من الان نمیتوانم در ایران از کسی مشاوره بگیرم که در کسبوکارم به من کمک کند چون این حوزه جدید است.
خیلی از این تجربهها با آزمون و خطا به دست آمده است. از طرفی سعی کردیم نمونههای خارجی را ببینیم و بیشتر با این فضا آشنا شویم. اگر نگوییم بازار رمزارزها نوپاست، نهایتاً در مرحله نونهالی خود قرار دارد و به لحاظ سازمانی باید تغییرات زیادی در خود ایجاد کنیم.
بهنظرم بازار رمزارز میتواند جایگزین صرافیها و بانکها در آینده باشد و این اغراق نیست. شاید حجم تبادل و تعداد مشتریهای این بازار همین حالا هم از بسیاری از بانکهای خصوصی و صرافیها بزرگتر باشد و در آینده این روند حتماً به این شکل نخواهد ماند و حتی ممکن است برخی صرافیها در حد بانکهای متوسط بزرگ شوند.
از نظر شکل کسبوکار و ساختار سازمانی تا رسیدن به مرحله بلوغ فاصله داریم و نمیتوانیم آسودهخیال باشیم که به نقطه پایداری رسیدهایم. متأسفانه خیلی از برنامهها و ایدههایی که داریم، با موانع جدی حاکمیتی و رگولاتوری مواجه است. علاوه بر آن، رقبای سنتی نیز به نحوی در برابر تغییرات جدید کارشکنی میکنند.
این روزها هر کسی از راه میرسد یک آمار عجیبوغریب میدهد، چقدر کاربر ایرانی در این فضا فعالیت میکنند؟
حدود پنج، شش میلیون ایرانی، چه در پلتفرمهای داخلی و چه از طریق پلتفرمهای خارجی در این بازار فعالیت میکنند، ولی تعداد افرادی که بخشی از دارایی خود را تبدیل به رمزارز کردهاند، دو سه برابر بیشتر از این عدد است. چراکه بسیاری از طریق دوستان و بستگانشان رمزارز خریداری کردهاند و مستقیماً حساب کاربری نساختهاند.
بنابراین به دور از اغراق میتوانیم جمعیتی ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفری از ایرانیها را تخمین بزنیم که تجربه تبدیل بخشی از سرمایه خود به رمزارزها را داشتهاند. اگر به آمار کشورهای دیگری مثل استرالیا و ویتنام هم نگاه کنیم که در یک سال اخیر خرید رمزارز در آنجا رونق گرفته، چیزی حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد جمعیتشان در این بازار وارد شدهاند و در مورد ایران هم به همین صورت است؛ با این تفاوت که ایرانیان به دلایل مختلف تمایل بیشتری برای حضور در این بازار دارند. از این رو تخمین هشت تا ۱۶ میلیون کاربر در این بازار عددی منطقی است.
حجم بازاری که این تعداد کاربر ایرانی شکل دادهاند چقدر است؟ در واقع، چه سهمی از بازار جهانی تاکنون نصیب ایران شده است؟
آمار این مسئله به قیمت بیتکوین بستگی دارد. در دوران اوج بازار بین پنج تا ۱۰ هزار میلیارد تومان توسط ایرانیها روزانه در این بازار معامله انجام میشد؛ اما الان این مبلغ کمتر است، شاید مثلاً نصف این عدد.
درست مثل داستان اسنپ و تپسی در یک دورهایِ، حالا در این بازار هم کلی صرافی راه افتاده. انگار تنها کسبوکار مرتبط با بلاکچین که برای ایرانیها جذاب است صرافی است. در واقع اکوسیستم کسبوکارهای بلاکچینی در ایران شکل نگرفته و ما الان صرفاً یک اکوسیستم کریپتوکارنسی داریم. چقدر صرافی دیجیتال فعال داریم و دلیل این اقبال را چه میدانید؟
آمار ۳۰۰ صرافی را من زیاد شنیدهام که شامل سایتهای مختلفی میشود که در حوزه عرضه و تبادل فعالیت میکنند. البته من آمار دقیقی ندارم و از یکی از کارشناسان این موضوع را شنیده بودم و نمیدانم چقدر این عدد دقیق است.
نکاتی که در سؤال شما وجود دارد، درست است. ما در برههای کارمان را شروع کردیم که کسی جرئت ورود به این بازار را نداشت؛ اما وقتی شما پیش میروید و تجربیاتی کسب میکنید بقیه هم میبینند که از این مسیر میشود درآمدزایی کرد، آنوقت دیگر تقلید از بیزینس ساده خواهد بود؛ اما به نظرم تنها ساختار کار را میتوان کپی کرد. شما بهسادگی نمیتوانید شبکه مشتریان را کپی کنید. همین امروز میشود یک نوبیتکس جدید راه انداخت، اما آیا کاربر حاضر است صرافی خود را عوض و به صرافی جدید اعتماد کند؟ چالش اصلی راه انداختن یک کسبوکار جدید این است.
در مورد اینکه آیا تعدد صرافیها موضوعی مثبت است یا منفی، باید بگویم طبیعتاً تا جایی که بازار اجازه کسب سود را میدهد، کسبوکارهای مختلف سعی میکنند از این حاشیه سود استفاده کنند و به درآمدی برسند، ولی در درازمدت کسبوکارهای کوچک باقی نمیمانند، مگر اینکه نوآوری خاصی داشته باشند. در درازمدت کسی که شبکه و مقیاس بزرگتری دارد، به دلیل اینکه هزینههایش سرشکن و خیلی کم میشود، باقی خواهد ماند.
فکر میکنید چند کسبوکار در این فضا باقی میمانند؟ هم ازلحاظ کشش بازار و هم تنوع نوآوریهای موردنیاز این فضا؟
به نظر من هنوز بازار وارد فاز رقابت جدی نشده است و اصطلاحاً رقبا هنوز به همدیگر حمله نکردهاند؛ مثلاً اتفاقی که بین اسنپ و تپسی افتاده، هنوز در این بازار رخ نداده است، اما اگر بازار رمزارزها وارد این مرحله شود، به نظر من بیش از سه، چهار کسبوکار صرافی دیجیتال باقی نمیماند.
شما در حال حاضر چند کاربر دارید؟
بالغ بر ۲.۵ میلیون کاربر.
بازیگر چندم بازار هستید؟
برآورد خودمان این است که بازیگر اولیم.
بعد از شما کدام صرافیها قرار دارند؟
دقیقه مشخص نیست، یا والکس است یا رمزینکس. در برهههای مختلف جایگاه این دو صرافی جابهجا میشود.
چقدر جذب سرمایه کردهاید؟
جذب سرمایه را در همان مراحل اول کار انجام دادیم.
شخصی بوده یا شرکتی؟
شخصی بوده و سرمایهگذاری سازمانی نداشتهایم، گرچه استراتژی ما از همان زمان که ایده نوبیتکس شکل گرفت این بود که سرمایهگذار سازمانی بگیریم. دلیل آن هم این بود که ریسکهای کسبوکار را کم کنیم و گمان میکردیم اگر یک مجموعه حاکمیتی یا دولتی سرمایهگذارمان شود، ممکن است بتواند از ما محافظت کند.
در نهایت به این نتیجه رسیدیم که این یک تفکر غلط است و کسبوکار سازمانی به محض اینکه یک اتفاق بد بیفتد، کنار میکشد. به خاطر دارم با مجموعهای مذاکره کردیم، اما تقریباً سال ۹۷ یعنی همان اوایلی که کار را شروع کردیم، همه کسبوکارهای این حوزه فیلتر شدند. به محض اینکه این اتفاق افتاد، تمام مذاکرات را متوقف کردیم و آنجا به این نتیجه رسیدیم که این کار فایده چندانی ندارد.
در حال حاضر رویکردمان عوض شده و به دنبال سرمایهگذار نیستیم که بخواهد سرمایه آنچنانی بیاورد. به سرمایهگذار به این دید نگاه میکنیم که بتواند به ما یکسری خدمات ارائه دهد یا بتوانیم زنجیره ارزش خود را با کمک او تکمیل کنیم.
یعنی الان دارید این کار را میکنید؟
بله هنوز هم این پیشنهادها را داریم.
با این اوصاف چه پیشنهادهایی درخصوص جذب سرمایه برای نوبیتکس جذاب است؟
در حال حاضر دنبال پیشنهادهای بزرگی هستیم که هم سهامداران بتوانند کمی از سهام خود را نقد کنند و هم از این جذب سرمایه استفاده کنیم تا نوبیتکس بورسی شود.
با روند رشد کنونی، فاصله شما با این آینده چقدر است؟
برنامه ما سه ساله است. اگر شرایط بهخوبی پیش رود و رگولاتوری درستی در حوزه رمزارزها صورت گیرد و شاهد برخوردهای سلبی یا رگولاتوری ناقص و بد نباشیم، میتوانیم در این سه سال برنامه حضور در بورس را اجرایی کنیم.
فکر میکنید مارکت کریپتو ایران چند درصد از مارکت جهانی را شکل میدهد؟
دقیق نمیدانم اما فکر میکنم یک یا دو درصد بشود.
این یک یا دو درصدی که میگویید عدد کمی نیست در هرصورت. آیا باعث نشده که پیشنهاد جذب سرمایه خارجی داشته باشید؟
نه این اتفاق پیش نیامده و دلیل آن هم این است که به دلیل تحریمها هیچ رغبتی برای ورود به بازار ایران برای سرمایهگذارهای خارجی وجود ندارد و اگر هم بخواهند وارد شوند، باید با چند لایه واسطه این کار را انجام بدهند که برایشان مشکل تحریم پیش نیاید. معمولاً هم این کار را نمیکنند!
درخصوص رگولاتوری فضای رمزارزها در بین فعالان این حوزه دو فرضیه بدبینانه وجود دارد. یکی اینکه در هرصورت این یک بازار مالی است و در یک اقتصاد دولتی اجازه نمیدهند کنترلی روی آن وجود نداشته باشد. فرضیه دوم میگوید این فضا را میخواهند رگوله کنند اما به شکلی که صرافیهای خصولتی و منتسب به آدمهای خاص رشد کند و خصوصیهای واقعی از میدان به در شوند. برداشت شما چقدر بدبینانه است و چقدر امیدوارید که رگولاتوری این فضا درست پیش رود که امکانهای کارآفرینی و کسبوکارهای نوآوری در آن از بین نرود؟
مشکل بزرگ ما در رگولاتوری این است که دو دیدگاه متفاوت را شاهدیم. یک طیف معتقد است مضرات رمزارزها برای اقتصاد ایران بسیار زیاد است و این مضرات مانند پولشویی و اقدامات مجرمانه در ذهن آنها بسیار بزرگ است و تمایل دارند رمزارزها را از صفحه اقتصاد ایران حذف کنند. گروه دوم میگوید رمزارز هم مانند هر پدیده دیگری جنبههای مثبت و منفی دارد، اما جنبههای مثبت آن بیشتر از جنبههای منفیاش است و بنابراین با این نگاه رگولاتوری میشود رمزارزها را در فضای اقتصاد ایران هضم کرد.
تقابل این دو رویکرد در حاکمیت موضوعی است که رگولاتوری رمزارزها را با تأخیر مواجه کرده است. ما همیشه گفتهایم این پدیده مثبت است و با ساختارمند کردن آن میشود پاسخ رگولاتور را داد که دوست دارد بر این بازار مالی بزرگ نظارت داشته باشد و ما هم کاملاً این دغدغه را درک میکنیم؛ اما راهش این است که نوع ساختار آن را تعریف کنیم. همیشه هم گفتهایم میتوان با توسعه ساختارهای نظارتی هوشمند، دغدغههای حاکمیت را از بین ببرد.
دعوای این دو سر طیف تا الان نتیجه نداده است. زمانی با اقدامات ناگهانی مانند بسته شدن درگاهها یا مثلاً اجباری شدن اینماد و موضوعاتی اینچنینی مواجهیم که به نظرم از پافشاریهای دسته اول نشئت میگیرد و از آن طرف فشارهایی وارد میشود که بعضی از این رویکردها خنثی بشوند. هنوز در بسیاری از کشورها مسئله رگولاتوری این حوزه به نتیجه مشخصی نرسیده است.
حتی در کنگره آمریکا هم روی این موضوع هنوز بحث وجود دارد. منتهی چیزی که ما میگوییم این است که این بازار در حال رشد است و بخش عمدهای از تراکنشی که در این بازار انجام میشود، به قصد اقدامات مجرمانه نیست و هم به کسی که میخواهد سرمایهگذاری کند و هم با توجه به شرایط تحریمی کشور که منافذ بانکی ایران بسته است، به تبادلات خرد و کوچک و بعضی از تبادلات تجاری بزرگ کمک میکند.
در نظر گرفتن این بخشهای مثبت ما را به این سمت سوق میدهد که بالاخره چارچوب محدودی برایش تعریف کنیم. داشتن یک چارچوب حداقلی که اجازه بدهد این فضا جلو برود، بهتر از این است که هیچ چارچوبی وجود نداشته باشد، کسبوکارها در مضیقه باشند و منتظر بمانیم که چه تصمیمی میخواهند برای ما بگیرند.
عجیبتر اینکه فعلاً ماینینگ بیشتر برای تصمیمگیرندهها جذاب شده تا تبادل؛ یعنی با ماینینگ مشکلی وجود ندارد و حتی در سطح رئیسجمهور کشور هم درباره روشن و خاموش کردن دستگاهها نظر و توصیه داده میشود اما تبادل رمزارزها تبدیل به یک مسئله مبهم شده است.
بعضاً از کسانی که در مقام تصمیمگیری هستند، عبارات بیتکوین سیاه و سفید را میشنویم و این بسیار عجیب است. هیچ کشوری در جهان سراغ چنین تقسیمبندیای نرفته است که فقط سعیاش این باشد مشکل ماینینگ را حل کند. سیاستگذار ایرانی میگوید من ماینینگ را پذیرفتم، بیتکوین ماین شود و من برای همین بیتکوینی که ماین میشود، چارچوب طراحی میکنم، اما به باقی بازار ورود نمیکنم، چون سیاه مطلق است و فقط به سفید اجازه میدهم که به حیات خود ادامه دهد!
در صورتی که این کار عملاً یکی از جنبههای مهم رمزارزها را که همان تسهیل نقلوانتقالات بینالمللی است، نادیده میگیرد. فرض کنید یک شرکت ایرانی هستید و بخشی از دستمزد ارزی خود را به صورت رمزارز دریافت میکنید یا اصلاً یک شرکت سرمایهگذاری خارجی هستید و میخواهید بخشی از سرمایه خود را وارد بورس ایران کنید و این انتقال را از طریق رمزارز انجام میدهید.
با این دستهبندی که این دوستان انجام میدهند، عملاً هیچ جایگاهی برای رمزارز دیده نشده است. میگویند رمزارز از خارج وارد میشود، درصورتی که این ارز است که وارد کشور میشود و اتفاق مثبتی است. نمیخواهم برچسب بزنم، اما متأسفانه ماینینگ نمونه یک رگولاتوری بسیار بد است، یعنی کسانی که سعی کردند قانونی کار کنند الان با مشکلات عدیدهای مواجه هستند و شاید هنوز سرمایه اولیه آنها برنگشته باشد. اگر آمار مصرف برق را در نظر بگیریم، میبینیم با آنها چگونه حساب کردهاند و هرازچندگاهی حملاتی علیه آنها در خصوص قطعی برق صورت گرفته و گاهی یکسری تصمیم ناگهانی برای این صنعت به صورت خاص گرفته میشود.
مثل اینکه میگویند برق شما قطع است و تا شهریور اجازه ندارید استخراج کنید، در صورتی که این هم صنعتی است مانند بقیه صنایع که درآمدی ایجاد میکند و دولت هم مالیات خود را میگیرد. اینگونه تصمیمات و رگولاتوری بد هیچ کمکی به این صنعت نمیکند.
رگولاتوری خوب چیست؟ یک نقدی که وارد میشود به شما و دیگر صرافیها این است که اصولاً از رگولاتوری گریزانید؛ مثلاً مشکل شما با اینماد چیست؟
قبل از اینکه جواب این سؤال را بدهم، باید بگویم اگر به ما اینماد بدهند، ما میگیریم و مشکلی هم نداریم. مشکل ما این است که تبدیل به یک مجوز جدید و یک الزام قطعی برای تمام کسبوکارها شود. اگر الزام اینماد پیشتر هم به این صورت بود، هیچوقت کسبوکارهایی مثل نوبیتکس شکل نمیگرفتند؛ مثلاً اینطور میشد که من میخواستم برای کسبوکارم یک درگاه بگیرم و با سدی به نام اینماد مواجه میشدم که از من مجوز میخواست و در نهایت اجازه فعالیت نمیداد.
بنابراین با آن قسمتی که اینماد را به یک مجوز اجباری و البته پوشالی تبدیل میکند، موافق نیستم. اگر قرار باشد من رگوله باشم، جایی که قرار است رگوله شوم، قطعاً اینماد نخواهد بود.
اینماد به عنوان نشان کسبوکار و نشان اعتماد میتواند کارکرد مثبتی داشته باشد، حتی آن تعداد ستارههایی که برایش تعریف شده به نظرم چیز خوبی است. ولی اینکه بیاییم به آن به چشم یک مجوز نگاه کنیم، نهتنها به رگولاتوری کمک نمیکند، بلکه میتواند جلوی نوآوری را بگیرد.
به همین دلیل معتقدم اینماد فینفسه میتواند چیز خوبی باشد، ولی الزامی شدن آن میتواند تبعات بسیار بدی برای کسبوکار داشته باشد.
پیشنهاد شما برای یک رگولاتوری خوب چیست؟
موضوع رمزارزها یک موضوع چندوجهی است. نمیشود گفت یک رگولاتور مشخص دارد. در موضوع ماینینگ هم وزارت نیرو و هم وزارت صمت درگیر آن هستند. در تبادل رمزارزها هم با توجه به ماهیت قوانین پولی ایران، به نظرم بخشهای مختلف کشور میتواند درگیر رگولاتوری این مسئله باشد، نه اینکه تنها یک نهاد این کار را انجام دهد.
مرتبطترین نهادها هم بخش پولشویی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان بورس هستند. این سه نهاد میتوانند درگیر رگولاتوری رمزارزها باشند. حاکمیت برای حل این موضوع میتواند بخشی از مجوزها را به هرکدام از این نهادها واگذار کند یا اینکه یک نهاد جدید تأسیس بکند که متشکل از نمایندگان بخشهای مختلف وزارتخانههای گوناگون باشد.
چه تضمینی وجود دارد که مردمی که سرمایههای خود را در نوبیتکس سرمایهگذاری کردهاند فردا صبح که آدرس سایت شما را جستجو میکنند این بالا بیاید؟ اتفاقهایی از این دست زیاد افتاده در این فضا و مردم نگراناند که چه کسی تضمین میکند صرافیها کلاهبردار نباشند! یا چه تضمینی وجود دارد که خالیفروشی اتفاق نیفتد؟
یکی از ریسکهای مهم کسبوکارهای تبادل، موضوع تضمین نگهداری درست و امن داراییهای مشتریان است. این موضوع را خودمان با کسبوکارهای همکار از سال گذشته در بانک مرکزی مطرح کردیم و راهحلهای مختلفی را هم پیشنهاد دادیم. قبل از اینکه به این راهحلها بپردازم که سعی میکند بخشی از این ریسک را پوشش دهد، به این نکته مهمتر اشاره کنم که چه چیزهایی در یک شرکت و در یک کسبوکار باعث میشود این فکرها به سرش نزند.
اگر بزرگترین صرافیهای دنیا را هم در نظر بگیرید، هیچکدامشان چیزی را نزد نهاد حاکمیت به عنوان وثیقه نگذاشتهاند که اگر اتفاقی افتاد، از طریق آن جبران خسارت کند؛ اما آن چیزی که باعث میشود یک کسبوکار بیاحتیاطی کند و به پول مشتری دست بزند، به ساختار شرکتیاش برمیگردد؛ یعنی اگر کسبوکاری قائل به شرکتی متشکل از چندین سهامدار باشد، عملاً در این ساختار، سهامدارها و حاکمیت شرکتی سعی در حفظ اعتبار خود دارند.
به همین دلیل ساختار را به گونهای میچینند که یک فرد بهتنهایی نتواند اعتبار همه شرکت را به خطر بیندازد. شرکتهایی که خطا میکنند، این ساختار را ندارند و معمولاً دو، سه نفر هستند که بهراحتی میتوانند تصمیم به کلاهبرداری بگیرند. در نهایت سلامت افراد و ساختار شرکت، ریسک سرمایهگذاری را تعیین میکند.
در اینجا باید به یک نکته دیگر هم اشاره کنم که ما در نوبیتکس، ساختار ذخیرهسازی داراییهای رمزارزی را به صورت چند امضایی تعریف کردهایم. به این ترتیب در هیچ لحظه و در هیچ بخشی حتی بهصورت موقت، کلیدهای اصلی ولتهای Native Multisig تولید و ذخیره نمیشوند و هیچ فردی در هیچ زمانی نمیتواند بهتنهایی به داراییهای رمزارزی کاربران نوبیتکس دسترسی داشته باشد.
در این روش برای دستیابی به امضای کامل، نیاز به امضای مستقل هر دو سامانه Cold Gateway و Cold Wallet Core وجود دارد. بهاینترتیب کلیدهای هر بخش از سیستم کلد بهتنهایی به درد نخواهد خورد و حتی با داشتن دسترسی فیزیکی به بخش Cold Wallet Core، نمیتوان تهدیدی برای داراییهای کاربران ایجاد کرد.
دومین نکته، مسئله عقلانی است که وقتی کسبوکاری درآمد مناسبی دارد و آن درآمد را با اعتبار خوب همراه میکند، به نوعی بقای کسبوکار خود را تضمین میکند و به نفع خودش است که به تعهداتش در قبال سرمایه مردم پایبند بماند و سودش را حفظ کند. واقعیت این است که کسبوکار تبادل ریسک بالایی دارد، اما درآمد خیلی خوبی را هم میتواند برای کسبوکار ایجاد میکند. تا زمانی که این درآمد خوب وجود دارد، مجموعه مدیریتی آن کسبوکار سعی میکند اعتبار خود را حفظ کند.
اما مشکل این است که همه اینجور که شما میگویید نیستند و خطا در بین صرافیها زیاد دیده میشود. چند صرافی الان در ایران داریم که شرایطشان عیناً مطابق چیزی است که شما میگویید! فارغ از ساختار شرکتی چه خطاهایی در بین صرافیها مشاهده میکنید که برای کلیت این فضا خطرآفرین و اعتمادزدا است؟
دو خطای بسیار بزرگی که من در بین بعضی صرافیهای بهخصوص تازهوارد میبینم، یکی این است که بعضیهایشان دارایی مردم را در صرافیهای خارجی نگهداری میکنند، یعنی با استفاده از API بایننس یا صرافیهای دیگر راه افتادهاند و چون نتوانستهاند ساختار نگهداری داراییهای کاربرانشان را به طور کامل پیادهسازی کنند، عملاً تمام دارایی را روی صرافی خارجی نگه میدارند و این برای کاربران ایرانی یکی از نقاط بسیار پرریسک است، چراکه به محض اینکه بایننس متوجه شود چنین کسبوکاری با ایران همکاری میکند، اقدام به مسدودسازی کلیه حسابها خواهد کرد و آن کسی که متضرر میشود، کاربر خواهد بود.
چه درصدی از صرافیهای ایرانی از ایپیآی استفاده میکنند؟
درصد زیادی از کسانی که تازهوارد هستند!
شما تا چه دورهای از ایپیآی استفاده میکردید؟
ما از همان ابتدا داراییهای خود را به صورت سرد نگه میداشتیم. آمار دقیقی ندارم اما فکر میکنم درصد بالایی از کسانی که تازهوارد هستند، به دلیل سادگی کار از همان روشی که گفتم استفاده میکنند و این منبع ریسک بسیار مهمی است.
دومین خطایی که میخواهم به آن اشاره کنم، روی آوردن به روشهایی برای جذب سرمایه مثل انتشار توکن و راههای مشابه است که متأسفانه به دلیل نظارت ناکافی، انتشار و فروش توکنها میتواند بدون پشتوانه باشد و به نوعی خالیفروشی رخ دهد که صرفاً سرمایه کاربر را جذب و با آن توکنها بازی کنند و قیمت آن را به صورت کاملاً مصنوعی بالا ببرند.
کارهایی از این دست شاید سود کوتاهمدتی داشته باشد، اما در نهایت میتواند ضرر هنگفتی به دارندگان توکنها وارد کند. واقعیت این است که اگر بخواهیم رگولاتوری مناسب داشته باشیم، لازمهاش نظارت خوب است. یکی از راههای این نظارت خوب هم میتواند آپدیت کردن ممیزیها باشد؛ یعنی ناظر بتواند هر زمان موجودی داراییهای ما را با مطالبات کاربران مقایسه کند. به این شکل میتوان مطمئن شد که خالیفروشی اتفاق نیفتاده. برای مثال موجودی ما در نوبیتکس همیشه بیش از بدهیای است که به کاربران داریم.
یکسری از چارچوبهای حداقلی فعلاً میتواند توسط بخش خصوصی مثل سازمان نصر، انجمن فینتک و بلاکچین، انجمن تبادلگران ایران (البته اگر اجازه تأسیس به آن بدهند) و دیگر نهادهای صنفی انجام شود. آنها میتوانند نظارتی حداقلی روی اعضای خود داشته باشند و ریسکهای اینچنینی را پوشش دهند.
اما در حال حاضر از فعالان این حوزه صداهای متنوع و گاه متضادی را میشنویم و همگرایی چندانی بین صنوف و آدمهای آن نمیبینیم. چقدر به این راهکارها امیدوارید؟
تعامل و همگرایی همیشه در مرحله بحرانی شکل میگیرد. در چنین مواقعی با رقبای خود مینشینیم و راجع به موضوعاتی که درباره حیات کل اکوسیستم است، تصمیمگیریها جمعی انجام میدهیم. اتفاقاً نسبت به بعضی صنفها وحدت رویه و وحدت نظر خوبی را در این بازار شاهد بودهام. دلیلش هم ضعف رگولاتوری است. اگر خودمان هم به این شرایط نامطلوب دامن بزنیم، احتمال شکست بالاتر خواهد رفت. به نظرم مشکل اصلی فعالان حوزه رمزارز این است که هنوز انجمن یا صنفی برای خود ندارند و در انجمنهای دیگر عضو شدهاند.
تیم امنیت شما چند نفر است و برای مقابله با هک و نفوذ به صرافیتان چه تمهیداتی دارید؟
تیم امنیت ما شامل دو نفر است اما برای تأمین امنیت خود، از خدمات خارج از سازمان استفاده میکنیم. به صورت دورهای مشاورههای امنیتی و تستهای نفوذ را انجام میدهیم و طرف قرارداد ما هم یکی از شرکتهای معتبری است که در بازار مالی فعال است و امنیت تعداد زیادی از بانکهای کشور را برعهده دارد.
یکی از منافذ اصلی نفوذ هم میتواند باگهای نرمافزارهای مورد استفاده باشد، بهخصوص نرمافزارهای Third party که استفاده میشود اما این تهدیدها را تا حد خوبی میشود با تست نفوذ و برخی کارهای دیگر برطرف کرد.
یک منبع مهم دیگر نفوذ هم نفوذ داخلی است؛ یعنی اگر کارکنان خود شرکت دسترسی به دیتاها داشته باشند یا متوجه باگی بشوند، به این دلیل که داخل خود سازمان هستند، میتوانند خرابکاری بکنند.
یکی از روشهای خیلی مهم نفوذ هم ارسال ایمیلهای آلوده به کارکنان یک سازمان است که از طریق آن روی باگهای شرکت سوار و وارد سیستم میشوند.
راه مقابله با اینها هم استفاده از خدمات امنیتی برای تست نفوذ است که شرکتهایی که مجوز افتا دارند، این خدمات را انجام میدهند.
استانداردها و شرایط شما برای اضافه کردن یک کوین به صرافیتان چیست؟ چقدر روی پروژههای بدون پشتوانه حساسیت نشان میدهید؟
تا اینجای کار از کوینها و توکنهایی استفاده کردهایم که جهانشمول بودهاند و درصد بالایی از صرافیهای دنیا هم آنها را استفاده میکنند و البته پذیرش عمومی هم داشتهاند. به غیر از پروژههای جهانی فقط توکن پیمان را که پشتوانه آن طلا بوده، لیست کردهایم؛ بنابراین در مورد لیست کردن توکنها، فقط توکنهای آیندهدار و محبوب جهانی را اضافه و از اضافه کردن توکنهایی که تازهوارد هستند و تیمشان شناختهشده نیست خودداری میکنیم.
درباره برخی توکنها سختگیریهایی داریم. توکنهایی که احساس میکنیم موجب متضرر شدن کاربران میشوند را استفاده نمیکنیم و با وجود تقاضای بالا در لیست قرار نمیدهیم. حتی در اضافه کردن دوجکوین هم خیلی مردد بودیم اما باید پذیرفت که اقبال جهانی به آن وجود دارد.
اخیراً بایننس احراز هویت کاربران ایرانی را بهنوعی اجباری کرده. این اتفاق روی کسبوکار شما قاعدتاً باید تأثیر مثبت داشته باشد و درصدی از این کاربران به صرافیهای داخلی بازگشته باشند. درست است؟
برآورد من این است که درصد بالایی از کسانی که از بایننس خارج شدند، وارد صرافی داخلی نشدند و مجدداً به سراغ جایگزینهای بایننس میروند. دلیل آن نوع بازارهایی است که این صرافیها دارند، بهخصوص بازار فیوچرز که صرافیهای داخلی به دلیل برخی محدودیتهای شرعی و قانونی هنوز به بازار خود اضافه نکردهاند.
یکی از دلایل مهاجرت کاربران از صرافیهای داخلی، نبود همین بازارهای فیوچرز است و بخشی هم کیفیت، عمق بازار و تعداد محدود توکنها؛ که شاید این ضعف را بتوان در صرافیهای داخلی برطرف کرد و درصدی از آن کاربرها را به داخل ایران برگرداند؛ اما متأسفانه بیش از ۷۰، ۸۰ درصد کاربران از صرافیهای خارجی استفاده میکنند و این برای ما اتفاق خوبی نیست.
بعضی از این صرافیها نه دفتر مشخصی دارند، نه حتی معلوم است در کدام کشور هستند، تیم پشتیبانشان چه کسانی هستند و این ریسک بسیار بالایی را حتی بیشتر از صرافیهای داخلی برای کاربران ایرانی ایجاد کرده است. آنجا به هر بهانهای ممکن است حساب کاربران ایرانی را ببندند و کاربران ایرانی باید چندین سال بدوند تا شاید بخشی از پول خود را برگردانند.
چشمانداز شما برای نوبیتکس چیست؟
چشماندازم در دو حوزه داخلی و خارجی است. در حوزه داخلی تلاش ما بر این است که نوبیتکس به یک خدماتدهنده مالی تبدیل شود و حوزه کارش نه فقط رمزارزها که سایر بخشهای مالی هم باشد. برنامه ما این است که حوزه رمزارزها را تا جای خوبی پیش ببریم و دوست داریم این بازار به حدی در ایران پیشرفت کند که بتواند بخش عمدهای از تحریمهای بینالمللی را که الان برای ایرانیها وجود دارد، برطرف کنیم؛ و معتقدیم این شدنی است، زیرا تمام کنترل آمریکا روی دلاری است که در حسابهای بانکی جابهجا میشود.
هرچه رمزارزها در جاهای مختلف دنیا بیشتر پذیرفته شوند، برای ما بهتر است، زیرا جایگزین بسیار مناسبی برای تبادلاتی خواهد بود که در مکانیسمهای سنتی مثل سوییفت و سیستم بانکداری سنتی انجام میشود. حداقل بخش خوبی از تحولات خرد میتواند از این طریق اتفاق بیفتد. بهخصوص کسانی که دارند بهنحوی رمیتنس انجام میدهند، میتوانند این کار را از طریق رمزارزها به انجام برسانند.
برای اینکه به آن نقطه برسیم، نیازمند ایجاد زیرساخت یک بازار خیلی خوب هستیم که هم نقش بالایی داشته باشد، هم قیمت منصفانه که بتواند با روشهای سنتی رقابت بکند. روش سنتی در انتقال بینالمللی پول، روش صرافی است و تا زمانی که هزینههای تبادل به اندازه کافی پایین نیاید، نمیتواند صرافی را کنار بزند. برای اینکه به آن نقطه برسیم، باید به یک زیرساخت مبادلاتی بسیار بزرگ و عمیق تبدیل شویم که بتوانیم تمام آن مزایا را روی آن زیرساخت سوار کنیم. این چیزی است که دوست داریم نوبیتکس در ایران به آن برسد.
در حوزه بینالملل هم دوست داریم نوبینکس را گسترش بدهیم و بهخصوص در کشورهای منطقه حضور داشته باشیم و بتوانیم تبادل رمزارزها را در عرصه محلی کشورهای منطقه از جمله کشورهای حاشیه خلیج، عراق، ترکیه و آذربایجان پوشش دهیم و اگر مجموعهای یکپارچه ایجاد شود، بازار منطقهای بسیار بزرگی خواهیم داشت.
در این چند سالی که در این فضا فعالیت کردید چه اشخاص تأثیرگذاری به رشد این فضا کمک کردند؟
آقای جاویدنیا سال ۹۷ کار بسیار بزرگی انجام داد؛ زمانی که هنوز صرافیهای رمزارز فیلتر بودند، این جسارت را به خرج داد، زیرا بانک مرکزی گفته بود صرافیهایی که مجوز ندارند را قبول نکنید و اجازه اینکه کسبوکارهای نوآورانه شکل بگیرند را نمیداد. درست است که هنوز با ایدهآل خود فاصله داریم تا بتوانیم به جای استفاده از صرافیهای خارجی، بخشی از تبادلات را به داخل کشور بیاوریم، ولی اگر آن زمان این اتفاق نمیافتاد، ما همین درصد را هم نداشتیم و بالغ بر ۹۰ یا ۹۵ درصد مبادلات در صرافیهای خارجی انجام میشد. آن روز که او تصمیم به این کار گرفت، حرکت بسیار جسورانهای انجام داد.