راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

استارتاپ‌های کشاورزی خواستار واگذاری زمین و سوله‌های بلااستفاده به نوآوران این حوزه شدند

هفته‌نامه کارنگ/ کشاورزی در ایران همچنان فعالیتی سنتی تلقی می‌شود و این نگاه، حتی در برخی مسئولان رده‌بالای این حوزه نیز وجود دارد. چنین تصوری، چالش‌های فراوانی را پیش روی اکوسیستم نوآوری کشاورزی قرار داده است.

با آغاز به کار دولت سیزدهم و روی کار آمدن مدیران جدید، نشریه کارنگ پنجشنبه، ۲۵ شهریور، رویدادی آنلاین را در کلاب‌هاوس برگزار کرد تا در آن کسب‌وکارهای نوآور و فعالان حوزه کشاورزی به بیان دغدغه‌ها و مطالبات خود از دولت جدید بپردازند. گزارشی را از آنچه در این رویداد مطرح شد، در ادامه می‌خوانید.

حمیدرضا مختاری، مدیر باشگاه نوآفرینی توسکانو

پروژه راه‌اندازی کسب‌وکارهای نوپا در سال ۱۳۹۷ با دستور محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی، آغاز به کار کرد. آن ‌زمان پروژه در وزارت جهاد کشاورزی معنایی داشت که الآن دیگر آن معنا را ندارد. برای محمود حجتی، پروژه، کاری با اولویت بسیار بالا بود که باید زیر نظر مستقیم وزیر باشد و گزارش پیشرفت روزانه آن به وزیر ارائه شود.

در این کار یکی از مواردی که از ابتدا به‌دنبال آن بوده‌ایم، داشتن نقشه‌راه بوده است. من این نقشه‌راه را با درگیر شدن در بافت اکوسیستم استارتاپی طراحی کردم. این نقشه راه ابعاد مختلفی داشت و یکی از این ابعاد، داشتن نهاد بود. آن نهاد همان انجمن صنفی استارتاپ‌های بخش کشاورزی شد.

راه‌اندازی این انجمن به‌تدریج اتفاق افتاد؛ بچه‌ها با هم آشنا شدند و دوستی‌هایی شکل گرفت. این دوستی‌ها به همکاری‌هایی تبدیل شد که اتفاقات بسیار خوبی از طریق آن رخ داد. این همکاری‌ها، هم بین خود استارتاپ‌ها و هم بین استارتاپ‌ها و دولت بود. دولت جاهایی می‌تواند به‌عنوان کارفرما، برون‌سپاری کند و این کار به‌عنوان مثال در مورد استارتاپ کشتیار اتفاق افتاد. اگر چنین اتفاقاتی افتاده به‌دلیل اکوسیستم بوده است. اکوسیستمی شکل گرفته و این اکوسیستم با تلاش همه شکل می‌گیرد. یک نفر یا یک گروه یا حتی دولت نمی‌توانند به‌تنهایی کاری انجام دهند.

ما چند کار بسیار مهم انجام دادیم که باعث شد اکوسیستم استارتاپی کشور، بیشتر از سوی مسئولان دیده شود و بعد از آن من در هر جلسه‌ای در وزارتخانه می‌دیدم که ادبیات جدیدی شکل می‌گیرد، اما متأسفانه مدیریت ما با شروع تحریم‌ها و خارج‌شدن آمریکا از برجام مصادف شد و جنگ اقتصادی آغاز شد.

در جنگ اقتصادی همه‌چیز روزمره است؛ مثلاً قیمت تخم‌مرغ گران شده و باید تخم‌مرغ را نجات بدهیم. در جلسات مختلفی که داشتیم، مطالبه دولت این بود که اگر استارتاپ‌ها می‌توانند کمک کنند، قیمت گوشت را کنترل کنند. در حالی که چنین کاری از استارتاپ برنمی‌آید. کار استارتاپی حداقل میان‌مدت است.

به‌ هر حال آهسته‌آهسته استارتاپ‌ها به این سمت رفتند که نقشی ایفا کنند و دولت نقش‌شان را ببیند. با وجود اینکه از طرف رئیس‌جمهور، چندین‌بار مطرح شده بود که استارتاپ‌ها در بخش کشاورزی باید فعال شوند، بدنه سنتی جهاد کشاورزی همان موقع و هم‌اکنون کماکان مقاومت کرده است.

یکی از جاهایی که این مقاومت به‌تدریج و طی ۱۰، ۱۵ سال کمتر شده است، مرکز آموزش عالی امام خمینی در کرج است که من در آن مستقرم. ما در اینجا در حال شکل‌دهی به نوآوری هستیم، ولی روش کمی متفاوت است. در اینجا تعدادی شرکت دانش‌بنیان و دو شتاب‌دهنده مستقر شده‌اند و ما به‌تدریج به سمت ناحیه نوآوری در حرکت هستیم.

یکی از تفاوت‌های این کار، رویکرد خود من است. من اصلاً اعتقادی به این ندارم که اول وزیر بیاید، روبانی را ببُرد و بگوید اینجا ناحیه نوآوری است تا بعد ما شروع به شکل‌دادن ناحیه نوآوری کنیم. ما باید بدون اینکه افتتاحی صورت بگیرد، کار را شروع کنیم. من قبلاً نقش دولتی داشتم و حالا از تجربیات آن نقش دولتی در بخش خصوصی استفاده می‌کنم.

دولت؛ زمین، سوله و امکانات مالی فراوانی در اختیار دارد و نمی‌توانید بگویید ما به دولت کاری نداریم و کار خودمان را می‌کنیم. روزهای اولی که من وارد اکوسیستم شدم، به من گفته می‌شد همین که دولت دخالت نکند، خوب است و ما خودمان می‌دانیم کار را چطور انجام دهیم.

نباید با این ادبیات به سمت دولت رفت، بلکه باید از دولت مطالبه کرد. ۷۵ هزار هکتار زمین اضافه‌ای که دولت در اختیار دارد، متعلق به ماست. دولت باید اینها را واگذار کند. یک میلیون متر مربع انبار و سوله مازاد در سطح کشور که خود دولت هم نمی‌داند با آن چه کند، باید به مشارکت گذاشته شود. ما در این مورد قانون داریم.

مطالبه‌گری باید افزایش پیدا کند و این کار باید در قالب انجمن صنفی صورت بگیرد. دوستانی که در هیئت مؤسس انجمن صنفی حضور داشتند، دیدند که مسئولان گفتند شما با داشتن این نظام صنفی می‌توانید وارد جلسات ما بشوید.

یکی از مسائلی که برای استارتاپ‌ها وجود دارد، مشکل پردازش داده و اطلاعات است. بسیاری از اطلاعاتی که برای حیات استارتاپ مهم است، گاهی درِگوشی گفته می‌شود و حتی خود ما در وزارتخانه‌ها و ادارات از آنها خبردار نمی‌شویم. اگر انجمن صنفی حضور داشته باشد، می‌تواند از منافع استارتاپ‌ها دفاع کند و آن اسرار مگوی درِگوشی را به اطلاع استارتاپ‌ها برساند.

چه ایرادی دارد که در دولت تبلیغاتی برای استارتاپ‌های بخش کشاورزی بشود؟ چه ایرادی دارد که استارتاپ‌ها روی فرهنگ‌سازی نوآوری در مدیران میانی وزارت جهاد کشاورزی کار کنند؟ ما هم بدنه‌ای سنتی و هم مشکل قانون و مقررات داریم.

محمد زرندی، بنیان‌گذار کشت‌کالا و مدیر انجمن صنفی استارتاپ‌های کشاورزی

من قبلاً نظرم نسبت به دولت ۹۹ درصد منفی بود و هرجا صحبت از این می‌شد که چه تقاضایی از دولت دارید، می‌گفتم بزرگ‌ترین کمک دولت این است که کمکی نکند و مانعی هم بر سر راه نگذارد، اما از زمانی که با حمیدرضا مختاری آشنا شدم، این نگرش من ۱۸۰ درجه تغییر کرد و متوجه شدم مدیرانی هم هستند که واقعاً خلاف این مطلب را ثابت می‌کنند.

حمیدرضا مختاری بر خلاف جایگاهی که در وزارتخانه به‌عنوان شخصی دولتی داشتند، از ظرفیت‌ها و اختیاراتی که داشتند، استفاده کردند تا بتوانند اثر ماندگاری بر استارتاپ‌های کشاورزی بگذارند. از همان زمان تلاش ایشان این بود که استارتاپ‌ها متولی‌ای از جنس خودشان داشته باشند و این مهم‌ترین اقدام است.

مدیران می‌آیند و می‌روند. اگر قرار باشد شخصی خارج از این حوزه، متولی این بخش بشود و برای ما تعیین تکلیف کند، شاید اصلاً درد ما را متوجه نشود. آقای دکتر مختاری از همان اول گفتند فکر کنید من را همین فردا کنار می‌گذارند و شما باید خودتان مطالبه کنید. اگر فقط یک استارتاپ بخواهد امکانات بگیرد، موفق نمی‌شود، اما اگر جمعی و در قالب یک نظام صنفی مراجعه کنید، با شما گفت‌وگو می‌کنند و این امکانات را به آن نظام صنفی می‌دهند؛ در آن صورت می‌توانید این امکانات را بین خودتان در استارتاپ‌ها تقسیم کنید و راحت‌تر کارتان را انجام بدهید.

اقدامات بسیار خوبی هم در این زمینه انجام شده است. هسته اولیه‌ای را از استارتاپ‌های مطرح در حوزه کشاورزی شکل داده‌ایم و در آن، تمرکزمان بر تهران نبوده و از همه شهرها دعوت کردیم تا استارتاپ‌ها بیایند. سعی کرده‌ایم حتی استارتاپی که در دورترین نقطه کشور است، در جمع ما قرار بگیرد و بتواند دغدغه استارتاپ‌های شهر خودش را به ما برساند.

در کل کشور زمین‌ها و سوله‌های زیادی وجود دارد. در یک مورد دیدیم که چه مافیایی وجود دارد و از طریق خبرگزاری‌های دانشجویی، سوت‌زنی راه‌ انداختیم. این باعث شد این منابع را به چرخه برگردانیم. ما باید همه کارها را در قالب نظام صنفی جلو ببریم.

هرجا به‌صورت متکلم وحده وارد شده‌ایم، نتوانسته‌ایم خواسته‌مان را درست مطرح کنیم و آنچه را درخواست داریم، بگیریم. ما باید به جای اینکه در سخن حقوق خود را مطالبه کنیم، خودمان این حقوق را بگیریم. خدا را شکر به پیشنهاد حمیدرضا مختاری، این انجمن تحت نظر سازمان تعاون روستایی تأسیس شد و جزء تشکل‌های مردم‌نهاد قرار گرفت.

نکته دیگر آن است که کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌ها در زمان آقای حجتی جدی گرفته شدند که ایشان حمیدرضا مختاری را انتخاب کردند و کار ایشان تا زمان آقای خاوازی هم ادامه پیدا کرد. من فکر می‌کنم این جایگاه باید از حالت مشاور وزیر و مجری پروژ‌ه‌ها به معاونت‌ تغییر پیدا کند. اگر این اتفاقات بیفتد، مطالبه‌گری‌های بهتری خواهیم داشت.

استارتاپ‌ها سال‌ها در حوزه کشاورزی کار کرده‌اند و آماده‌اند که تجربه‌شان را به اشتراک بگذارند. ما طرح‌های زیادی داریم که وزارت جهاد کشاورزی به آنها توجه نکرده و حتی برخی از این طرح‌ها در حال اجرا هستند. چنین ظرفیت‌هایی وجود دارد و می‌توانیم از آنها استفاده کنیم.

محمد براتی، بنیان‌گذار آهوتا

ما همیشه پیگیر و مطالبه‌گر بوده‌ایم و اگر ۹۹ درصد امید نداریم، برای آن یک درصد تلاش می‌کنیم تا حداقل‌های موجود را مطالبه کنیم. من در اینجا سعی می‌کنم مسائلی را مطرح کنم که استارتاپ‌ها در اوایل کار با آن مواجه‌اند؛ چراکه باید به استارتاپ‌های کوچک توجه ویژه‌ای داشته باشیم و این توجه هم باید حساب‌شده باشد.

من موافقم که حق ماست که امکانات موجود را بگیریم، اما چطور باید برای این کار اقدام کرد؟ فکر می‌کنم مسئولان پاسخگوی استارتاپ‌ها نباشند، اما وقتی این پیگیری از جایی مثل انجمن صنفی باشد، می‌تواند مؤثر باشد و می‌توانیم جوابی بگیریم؛ بنابراین مشکل اول، شکل‌گیری انجمن صنفی است.

مسئله دیگر این است که اصلی‌ترین مشکل کسب‌وکارهای اینترنتی و خصوصاً فروشگاهی‌ها پست است. ما بارها در این‌باره مطالبه‌گری کرده‌ایم و به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم. در این زمینه من دو درخواست دارم؛ یکی اینکه برای کسب‌وکارهایی که در زمینه کشاورزی کار می‌کنند، خصوصاً در اوایل کار، تخفیف‌های پستی در نظر گرفته شود و درخواست دیگرم هم آن است که ممنوعیت پست برای محصولاتی مثل عسل و روغن برطرف شود. این ممنوعیت‌های پستی، کسب‌وکارهای کوچک را اذیت می‌کند.

مسئله بعدی، تخفیف‌های بیمه‌ای است که در کسب‌وکار خود ما اصلی‌ترین مشکل است. اینجا بحث معافیت مالیاتی هم مطرح می‌شود. در مورد بسیاری از محصولات گفته می‌شود شامل معافیت مالیاتی می‌شوند، اما این معافیت‌ها هزار اما و اگر دارد.

پنجمین مسئله تزریق نقدینگی مناسب به استارتاپ‌های کوچک است و تأکید می‌کنم که این پول بیت‌المال است و نباید حیف و میل شود. مثل میلیاردها پولی که داده شده و هیچ خروجی هم نداشته، نباشد. درست است که از بعضی استارتاپ‌ها فقط اسمی وجود دارد، اما بعضی استارتاپ‌ها هم واقعاً وسط میدان هستند؛ مخصوصاً آنهایی که فروش محصول دارند و باید ازشان حمایت شود.

مسئله ششم این است که لطفاً نگاه‌ها فقط به تهران و البرز نباشد. استارتاپ‌های واقعاً خوبی در شهرستان‌ها داریم که نیاز به دیده‌شدن دارند و ذوق و شوق برخی از آنها این است که نام‌شان یک‌ بار در مجله‌ای برده بشود و همین مسئله در آنها ایجاد انگیزه می‌کند.

عرفان میرطالبی، بنیان‌گذار سروبان

جهاد کشاورزی برعکس وزارتخانه‌های دیگر، در همه سال‌های فعالیتش پروژه‌های زیادی انجام داده و کارهایی که استارتاپ‌های کشاورزی انجام می‌دهند، قبلاً در قالب پروژه در این وزارتخانه انجام شده است. یکی از دلایل مقاومت این وزارتخانه هم همین است.

ما با استارتاپ‌های مختلف آشنا شدیم و بحث انجمن مطرح شد، بنابراین من فکر می‌کنم اکنون انجمن باید به این سمت برود که رسمیت پیدا کند. اول باید به این رسمیت‌یافتن بپردازیم تا معرفی کسب‌وکارها در مرحله بعدی انجام شود.

در گام اول باید نشان بدهیم که دلایل مختلفی برای شکست پروژه‌های وزارتخانه وجود داشته و یکی از مهم‌ترین دلایل آن، دولتی‌بودن و انگیزه افراد برای تمام‌کردن کار است. باید تشکل‌های مختلف کسب‌وکارهای کشاورزی را رسمیت ببخشیم و نشان بدهیم این کسب‌وکارها توانمند هستند و چالش‌های این حوزه را درک کرده‌اند.

بر خلاف بسیاری از پروژه‌هایی که فقط برایشان روبان بریده شده، کسب‌وکارهایی که فعالیت می‌کنند، درآمد و مشتری دارند و مردم با آنها تعامل دارند. این نشان می‌دهد که این کسب‌وکارها واقعی هستند.

به نظرم باید مطالبه‌گری‌مان را به سمت موارد ساده‌تر ببریم که کمترین مقاومت و بیشترین اثر را دارد. ما باید فشار بیاوریم که کسب‌وکارهای مختلف در نقاط مختلفی که وزارتخانه در آنجا نفوذ دارد و سازمان‌های مختلفش حضور دارند، معرفی شوند و این وزارتخانه بتواند بازارهای جدیدی را برای همه کسب‌وکارهای این حوزه به وجود بیاورد.

ما جزء استارتاپ‌هایی بودیم که طرح انجمن را نوشتیم تا چنین کاری انجام شود، اما به نظرم این انجمن به سمتی رفته که از مسیر اصلی‌اش خارج می‌شود. ما داریم به سمتی می‌رویم که وسط سیاست فضای دولتی بنشینیم و بگوییم ما هم باید نقش داشته باشیم؛ به نظر من باید مقداری از این فاصله بگیریم.

ضمن اینکه از نظر قانونی انجمن‌های صنفی نمی‌توانند بخشی از مواردی را که گفته شد، انجام بدهند. هیچ‌کدام از انجمن‌های کشور هم چنین کاری را نمی‌توانند انجام بدهند. برای چنین کارهایی می‌توانیم سراغ کنسرسیوم‌هایی با حضور همه استارتاپ‌های این حوزه برویم که از نظر قانونی می‌توانند قرارداد امضا کنند و روابط مالی داشته باشند.

سام صفوی، بنیان‌گذار باغ‌بازار

ما همه مشکلات بخش کشاورزی را می‌دانیم؛ مشکلات تحریم‌ها، ضایعات فراوان، تأمین امنیت غذایی و اشتغال بخشی از این مشکلات هستند. الآن هم خبرهایی به گوش می‌رسد که در زمینه مقررات کارهایی قرار است انجام شود تا فرایند اخذ برخی مجوزهای دست‌وپاگیر تسهیل شود.

تسهیل قوانین، مسئله بسیار مهمی است و شامل استارتاپ‌ها هم می‌شود و ممکن است به پیگیری از طرف ما هم نیاز باشد، اما به ‌هر حال زدودن مقررات زائد و تسهیل سرمایه‌گذاری مهم است.

بر اساس گزارش اتاق بازرگانی، کشاورزی آخرین بخش در زمینه سرمایه‌گذاری در کشور بوده است. در این زمینه دولت تلاش می‌کند کار خودش را در بخش رگولاتوری انجام دهد.

من می‌خواهم تمرکز ویژه‌ای روی این داشته باشم که چرا اصلاً استارتاپ‌ها خیلی مهم هستند و چرا لازم است استارتاپ‌های کشاورزی خیلی نزدیک به تصمیم‌گیران و مدیران بخش کشاورزی کشور باشند.

تمام کسانی که در حوزه کشاورزی و غذای کشور فعالیت می‌کنند، یک تیم فوتبال هستند. مدیران ارشدی که در سیستم کار می‌کنند هم مثل کادر فنی می‌مانند. سایر بازیگرانی که در اکوسیستم کشاورزی کشور فعال هستند، اعم از خود کشاورزان، تولیدکنندگان، بهره‌برداران، صنایع فرآوری و… مثل بازیکنان مختلف این تیم هستند.

در این استعاره، استارتاپ‌ها مخصوصاً در بازارهای جهانی فورواردهای این تیم هستند و تیم‌ها روی این فورواردها سرمایه‌گذاری می‌کنند. هند یکی از مهم‌ترین اکوسیستم‌های استارتاپی دنیا را دارد و دیوانه‌وار روی استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند.

اینکه ما سعی کنیم مشکلات گذشته را جبران کنیم، یک وظیفه است و اینکه از الآن سرمایه‌گذاری کنیم و کسانی را تربیت کنیم که این وضعیت را تغییر بدهند، بحثی جداگانه است. اکنون در ایران استارتاپ‌های کشاورزی را داریم که در حوزه بین‌المللی سعی می‌کنند فضایی به دست بیاورند.

همه این استارتاپ‌ها هم می‌خواهند چنین کاری با سرمایه ایرانی اتفاق بیفتد، اما این کار باید تسهیل شود؛ مثلاً در زمینه مالیات که اشاره شد، در دنیا تا زمانی که استارتاپ کار می‌کند، نباید مالیات عملکرد بپردازد. اینها مواردی است که در دنیا تجربه شده و وجود دارد. ما می‌توانیم از این تجربه‌ها استفاده کنیم. در کشورهای توسعه‌یافته به‌شدت روی نوآوری تمرکز می‌شود و این‌طور نیست که بگوییم ما از این نوآوری بی‌نیاز هستیم. چرا ما نباید یونیکورن‌هایی داشته باشیم که معرف ما در کشاورزی دنیا باشند؟

حمید بهنگار، رئیس کارگروه هوشمندسازی کشاورزی سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور

در فرمایش دوستان بیشتر توجه‌ها به دولت و در دولت هم بیشتر به سمت وزارت جهاد کشاورزی بود؛ در حالی ‌که بسیاری از مسائل استارتاپ‌های کشاورزی خارج از حوزه وزارت جهاد کشاورزی حل خواهد شد.

من در سنوات گذشته به‌عنوان رئیس کارگروه هوشمندسازی کشاورزی نظام صنفی رایانه‌ای تلاش کردم کل افرادی را که می‌توانستند در حوزه کشاورزی اثرگذار باشند، دور هم جمع کنم. این افراد و گروه‌های مؤثر شامل رگولاتور، بهره‌برداران و فعالان صنعت هستند.

من به‌عنوان فعال حوزه هوشمندسازی کشاورزی تلاش کرده‌ام این گروه‌ها را دور هم جمع کنم و فضایی ایجاد کنم که استارتاپ‌ها به‌صورت مستقیم به افراد لازم دسترسی پیدا کنند. تشکل ما نزدیک به ۱۸ هزار عضو دارد و اعضای مختلفی مثل کسب‌وکارهای آنلاین، تجارت الکترونیکی، هوش مصنوعی و… دور هم جمع‌ شده‌اند و تلاش می‌کنیم این ظرفیت در کنار انجمن قرار بگیرد و نقش مهمی را بازی کند. دست ما همیشه به سمت حمایت از کسب‌وکارها به هر شکل و عنوانی دراز بوده است.

موضوع دیگر آن است که وزارت جهاد کشاورزی بحث هوشمندسازی را به‌عنوان اولویتی برای خود نپذیرفته است. ژستش را گرفته و روبانش را هم بریده، اما کارهای جزیره‌ای نامناسبی در این حوزه‌ها انجام شده است.

بعضی از اجزای اکوسیستم استارتاپی در توزیع هستند، بعضی در تولید هستند و استارتاپ‌های حوزه کشاورزی هم بخشی از این اکوسیستم هستند. تلاش ما بر این است که این بخش مهم را به رسمیت بشناسانیم.

اگر توانستیم این کار را انجام دهیم، می‌توانیم منابع مورد نیازشان را فراهم کنیم. مسئله این است که استارتاپ‌های کشاورزی شکلی نامتقارن و نامتوازن دارند و در بخش‌هایی پرتعداد ظاهر شده‌اند و در بخش‌هایی کلیدی کم‌تعداد هستند. تلاش ما باید این باشد که این را همگن کنیم. اگر همگنی اتفاق بیفتد، این یک سرمایه است.

سرمایه‌گذاری در بخش استارتاپ‌های کشاورزی، نه در ایران که در تمام دنیا، با بی‌رغبتی مواجه است؛ چراکه بحث تحریک تقاضا یا مناسب‌سازی بازار از طرف مقابل پیش می‌آید. اینجا اگر کسی پیش‌قدم شده، چه به‌عنوان کسب‌وکاری کوچک یا شرکتی بالغ، باید فرش قرمزی برایش پهن کنیم تا بتواند سرمایه جذب کند.

این نمکی بر زخم همه ماست که دولت، مانع‌تراش است و در حوزه استارتاپ‌های کشاورزی به ‌جای مانع‌زدایی، مانع‌زایی می‌شود. این فرش قرمز را تشکل‌ها می‌توانند پهن کنند. اگر تشکل‌ها در نقش خودشان قرار بگیرند و نخواهند نقش دولت را بازی کنند، تحرک لازم را پیدا می‌کنند.

اگر چنین اتفاقی بیفتد، اثرگذاری‌ آن در بازار هم دیده می‌شود. شما نمی‌توانید مجموعه ناتوانی را جلوی دولت بگذارید و بگویید به این پول تزریق کن تا شاید بتوانیم در چند سال آینده این پول را به تو برگردانیم. اگر استارتاپ‌های حوزه کشاورزی با سیاست‌گذاری درستی عمل کنند، دولت نمی‌تواند ما را نادیده بگیرد و درگیر مسائل روزمره‌اش شود. ما متفق‌القول هستیم که دولت در چند سال اخیر درگیر مسائل روزمره بوده است. بخش خصوصی است که می‌تواند این عقب‌افتادگی را جبران کند.

امیرحسین رضایی، بنیان‌گذار بینج‌بار

بسیاری از کسب‌وکارهایی که اینجا هستند یا جاهای مختلف مطرح می‌شوند، شاید اصلاً استارتاپ نباشند و در تعریف استارتاپی نگنجند. به نظر من استارتاپ‌ها باید به ‌قدری قوی عمل کنند که بتوانند به دولت بگویند من تأثیرگذارم، اما وقتی کل کسب‌وکارهایی که در حوزه‌هایی مثل خرده‌فروشی کار می‌کنند، اندازه یک شرکت بزرگ در بازار نمی‌شوند، دولت چطور باید از آنها حمایت کند؟

قبول دارم که باید ذهنیت استارتاپی وجود داشته باشد، اما کسب‌وکارهایی که در حوزه خرده‌فروشی هستند، مثلاً به سرمایه در گردش زیادی نیاز دارند. دولت باید زمین بازی عادلانه‌ای شکل بدهد. این زمین بازی عادلانه، استانداردهای کارآمد است. وقتی این استانداردها نباشد، امکان رقابت با شرکت‌های بزرگ وجود ندارد.

دومین نکته، فراهم‌کردن بسترهاست. یکی از این بسترها لجستیک است. تنها لجستیک درست و حسابی کشور پست است، اما مثلاً زنجیره سرد اصلاً نداریم. این استانداردهای کیفیتی و قیمتی و نظارت بر آنها کار سختی است، اما وقتی زمین بازی عادلانه باشد، می‌توانیم رشد بیشتری داشته باشیم.

نکته دیگر آن است که استارتاپ‌های کشاورزی باید به ‌قدری جذاب باشند که وی‌سی‌ها به سرمایه‌گذاری متمایل شوند. کار دیگری که دولت می‌تواند انجام بدهد، این است که به استارتاپ‌ها بازار بدهد.

محسن رضایی، رئیس یکی از اداره‌های تعاون روستایی

ما همان روزی که جهاد سازندگی را با کشاورزی ادغام کردیم، فاتحه این کشاورزی خوانده شد. یکی از بزرگ‌ترین اشکالات استارتاپ‌های کشاورزی این است که شما از کشاورز، توقع استارتاپ دارید. کشاورز باید کشاورزی کند. ما محصول تاپی نتوانسته‌ایم تولید کنیم و محصولات ما در حوزه کشاورزی خیلی کم صادرات داشته‌اند. پیشنهاد من این است که چنین کاری به متخصصانش سپرده شود.

تأکید همه دوستان روی مطالبه‌گری است، اما مطالبه‌گری یعنی گدایی‌کردن. فشار همین نظام‌های صنفی و نماینده‌ها باعث می‌شود آب را به کشاورزها بدهیم که برنج بکارند. ما با همین کارها چه بلایی بر سر شمال آورده‌ایم؟

باید به فرهنگ سازمانی احترام بگذارید تا موفق شوید. درباره اینکه می‌گویند انبار به استارتاپ‌ها بدهیم، باید گفت استارتاپی که با گدایی شروع بشود، محکوم به مرگ است. استارتاپ باید بتواند برای خودش صدایی داشته باشد. اگر این صدا را ندارید، شروع نکنید.

وزارت جهاد کشاورزی بعد از این سال‌ها مقداری حرفه‌ای‌تر شده است. ما حجم زیادی از نقدینگی را آماده داشتیم، اما نمی‌توانستیم آن را جذب کنیم؛ چون وقتی به بانک مراجعه می‌کردیم، با اینکه بهترین سندها را داشتم، بانک می‌گفت این سند روستایی است و سند شهری باید بیاورید. اگر می‌خواهید در استارتاپ‌ها موفق باشید، پیشنهاد من این است که کار را دست متخصصان خودش بسپاریم.

فرهاد نورانی، مدیر خاک گلدان پردیسان

وزارت جهاد کشاورزی مجوز طرح‌های مربوط به کشاورزی را صادر می‌کند و جالب اینجاست که وقتی برای مجوز اقدام می‌کنید، تمام دستگاه‌هایی که باید از آنها استعلام بگیرید، ظرف یکی، دو ماه جواب می‌دهند، اما متأسفانه تشکیلات امور اراضی که متعلق به خود صادرکننده مجوز یعنی وزارت جهاد کشاورزی است، ماه‌ها مجوز را معطل نگه می‌دارد. وزارت جهاد کشاورزی خودش یک سد است.

سارا میرشکاری، بنیان‌گذار کشتیار

ما استارتاپ‌های زیادی در حوزه کشاورزی داریم که سهم بازار خوبی دارند و باید در کنار توزیع، روی تولید هم تمرکز کنیم و استارتاپ‌هایی را داشته باشیم که در حوزه تولید بتوانند کمک کنند. این ظرفیت وجود دارد که استارتاپ‌های زیادی بر پایه فناوری وارد بشوند و بتوانند باعث افزایش بهره‌وری و تولید بشوند. این بحث مهمی است؛ چراکه می‌دانیم امنیت غذایی در خطر است. پیش‌بینی‌ها درباره افزایش جمعیت و نیاز غذایی نشان می‌دهد که با کمبود مواد غذایی روبه‌روییم و من فکر می‌کنم باید استارتاپ‌های بیشتری در حوزه تولید وارد شوند.

همان‌طور که کشورهای دیگر به سمت هوشمندکردن کشاورزی رفته‌اند، ما هم باید به آن سمت برویم و فکر می‌کنم کار این استارتاپ‌ها بیشتر بر پایه داده است و دولت داده‌های خوبی در اختیار دارد و اگر ما بتوانیم به این داده‌ها دسترسی داشته باشیم، به استارتاپ‌های مبتنی بر فناوری که به سمت هوش مصنوعی می‌روند، کمک می‌شود.

مهدی مرتضوی، دانشیار مرکز مطالعات مدیریت و توسعه فناوری دانشگاه تربیت مدرس

همه ما می‌دانیم که کشاورزی حوزه بسیار بکری است و فاصله ما با کشاورزی دانش‌بنیان و استفاده از فناوری زیاد است و خلأهایی وجود دارد، اما دولت هم بوروکراسی سنگین و زمین‌گیری دارد و شرایط مناسبی برای پذیرش این حوزه ندارد؛ بنابراین پیشنهاد می‌کنم این تشکل صنفی میزهای موضوعی ایجاد کند و خود بخش را تحلیل کنید. تا زمانی که صاحب تحلیل نباشید و راهکار ارائه ندهید، نمی‌توانید این امکانات و حمایت‌ها را جذب کنید.

من فکر می‌کنم باید به‌صورت عملی پایلوت‌هایی اجرا و فعالیت این بخش را مدام تحلیل کرد. این را خود تشکل صنفی می‌تواند انجام بدهد. به جای درخواست از دولت، راهکار ارائه بدهید، قطعاً این راهکارها خریدار دارد. اگر استارتاپ‌ها تشکلی این‌چنینی دارند، باید مدام روی میز وزیر جهاد کشاورزی راهکار بگذارند تا نشان بدهند که نسل جدیدی شکل گرفته که کارآمدتر از بدنه بوروکراتیک وزارتخانه کار می‌کند.

موضوع دیگر، طرح اخیر مجلس درباره تشکیل سازمان سرمایه‌گذاری و تجارت کشاورزی است. از آنجا که هنوز معماری این سازمان ایجاد نشده، فرصتی است که به سازمان گسترش و نوسازی کشاورزی تبدیل شود و استارتاپ‌ها و بخش غیردولتی می‌توانند بدنه این سازمان باشند. ارزشی که ذیل این سازمان شکل خواهد گرفت، بسیار مهم است.

این زنجیره‌های ارزش پر از ایراد و تشنگی برای نوآوری است. اگر این اطلاعات ذی‌قیمت تحلیل شود، نوآوری به‌سرعت می‌تواند در این زنجیره گسترش یابد و باور تغییر فرهنگ رخ بدهد.

فاطمه درویشی، بنیان‌گذار زعفروش

یک سؤال مهم درباره صحبت‌های آقای مختاری این است که من که استارتاپ زعفروش را دارم، چطور می‌توانم از خدمات دولت استفاده کنم. من در جریان بسیاری از آن موارد نبودم و اینجا بود که تازه فهمیدم چنین چیزهایی در بدنه دولت وجود دارد و می‌توان آن را مطالبه کرد.

اگر واقعاً چنین امکاناتی وجود دارد، چطور می‌توان به آنها دسترسی پیدا کرد؟ این امکانات باید به مدیران استارتاپ‌ها معرفی شود.

محمدامین صالحی، بنیان‌گذار ماهی دریا

برای استارتاپ‌های کشاورزی و حداقل برای ما که در بخش شیلات فعالیت می‌کنیم، لجستیک، دغدغه بسیار مهمی است؛ مخصوصاً که محصولات ما فاسدشدنی است و زیرساخت پست سرد را هم در ایران نداریم. وقتی سفارش‌های ما از حدی فراتر برود، کلاً قفل می‌شویم و نمی‌توانیم محصول را ارسال کنیم.

یکی دیگر از دغدغه‌های ما سنگین‌بودن بخش عملیاتی استارتاپ‌های کشاورزی است و توسعه بخش عملیات هم پرهزینه است. یکی دیگر از مشکلات بزرگ، با توجه به اینکه شعار بیشتر استارتاپ‌های کشاورزی «از دریا تا سفره» یا «از مزرعه تا سفره» است، دشواری رساندن محصول باکیفیت و بی‌واسطه با کمترین واسطه به دست مشتری است.

اکثر استارتاپ‌های کشاورزی مبتنی بر ظرفیت شهرهای مختلف هستند و هر کسی به واسطه ظرفیت شهرش استارتاپ راه انداخته است.

یکی از مواردی که باعث می‌شود استارتاپ‌ها خیلی رشد نکنند، تیم است. در شهرستان‌ها مانند تهران، اکوسیستم شکل نگرفته و تیم‌ها، هم در بخش بازاریابی و هم در بخش محصول بسیار ضعیف هستند و این باعث می‌شود که نتوانند به‌خوبی رشد کنند. برای هر یک از اینها شاید راهکاری باشد، اما بخش لجستیک حاکمیتی است و از استارتاپ‌ها برنمی‌آید که خودشان این مشکلات را برطرف کنند.

یوسف بیارش، بنیان‌گذار امدادکشاورز

از دولتی که راهکارش برای مشکل مرغ ایجاد شناسنامه مرغ است، چندان نمی‌توان انتظار داشت که وارد بخش‌هایی شود که ما انتظار داریم. تجربه من نشان داده که در بخش دولتی کشاورزی ایران کار جدیدی نشده و علاوه بر این، استقبالی هم از کار جدید نمی‌شود؛ مگر اینکه شما این کار را شروع کنید، انجام دهید و به نتیجه‌ای برسانید و آن‌وقت دولت برایش رگولاتوری می‌کند.

یکی از مشکلاتی که همین الآن درگیر آن هستیم، ایجاد بازار ثانویه برای محصولات کشاورزی است. این کار سال‌هاست در هند و اروپا انجام می‌شود، اما در ایران با توجه به یارانه‌هایی که به کشاورز داده می‌شود، هیچ‌وقت به این سمت نرفته‌ایم. موضوع اینجاست که خود بخش دولتی کشاورزی دانش و علاقه‌ای درباره این موضوع ندارد. تجربه من ثابت کرده که خودمان باید تلاش کنیم.

ما خودمان هم از ایراداتی که اینجا وجود دارد، چندان مطلع نیستیم و این بی‌اطلاعی اجازه مطالبه‌گری به ما نمی‌دهد. اگر از جزئیات مطلع بودیم، می‌توانستیم بگوییم چنین ظرفیتی وجود دارد و ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

لجستیک هم در همه کسب‌وکار‌های دنیا مسئله است. درست است که در ایران اقتصاد دولتی است، اما فکر نمی‌کنم دولت در زمینه لجستیک راهکار خوبی پیش روی استارتاپ‌های کشاورزی بگذارد، مگر اینکه ذهنیت استارتاپی در دولت هم به وجود بیاید.

حسام نوبری، فعال حوزه استارتاپ

احساس من درباره بازار استارتاپ‌های کشاورزی این‌طور است که استارتاپ‌های کنونی پتانسیل بسیار بالایی برای رشد دارند، اما برخی بازیگران این عرصه کارشان را به‌درستی انجام نداده‌اند و من این را از چشم شتاب‌دهنده و مراکز آموزشی و فرهنگ‌سازی این اکوسیستم می‌بینم.

امیدوارم از این به بعد وی‌سی‌ها و سرمایه‌گذاران بتوانند این بازار را بهبود ببخشند. خود استارتاپ‌ها هم باید جنم بیشتری به خرج بدهند و انرژی و انگیزه بیشتری بگذارند و مطالبه‌گری کنند. خود من زمانی که مشاور وزیر بودم، هر درخواست ریز و درشتی را انتقال می‌دادم و همه مطالبات را شخصاً منعکس می‌کردم.

اگر شتاب‌دهنده‌ها و وی‌سی‌ها دید بازتری به این موضوع داشته باشند و فرهنگ‌سازی را جدی‌تر بگیرند، رشد جامعه استارتاپ‌های کشاورزی را شاهد خواهیم بود.

حسن موحد، بنیان‌گذار تازه‌چین

ما ۱۹ هزار و ۳۰۰ هکتار زیر کشت گردو داریم که بهره‌وری آنها دو هزار و ۱۷۳ کیلو در هر هکتار است. این بهره‌وری بسیار پایینی است. پیش‌بینی شده که سرشاخه‌کاری یا طرح‌های دیگر می‌توانند این بهره‌وری را بسیار بالاتر ببرند.

چیزی که برای من اهمیت دارد، فاصله قیمت گردو با بازار جهانی است. ما نتوانسته‌ایم بهره‌وری را افزایش دهیم. اینکه چرا نتوانسته‌ایم باید آسیب‌شناسی شود، اما نکته اینجاست که با کشاورز کاری کرده‌ایم که آسیب دیده و در شرایط بحران آبی نمی‌تواند زندگی‌اش را بچرخاند.

یکی از این آسیب‌ها رشد نقدینگی است. با تمرکزی که روی پایتخت است، دچار تمام این آسیب‌ها شده‌ایم و باید فکری برای این شرایط کنیم. کل کشور، تهران نیست. من به‌عنوان یک استارتاپ کشاورزی به‌دنبال مطالبه‌گری هستم، چون می‌بینم تمام امکانات دست دولت است و دست مردم نیست.

آرش دهبان، بنیان‌گذار واجارو

هر کدام از استارتاپ‌های کشاورزی که در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کنند، ارزش‌افزوده‌ای مثل زنجیره تأمین، تضمین کیفیت، لجستیک، جمع‌آوری و حتی ارسال محصولات دارند. اینها ارزش‌هایی هستند که دولت نتوانسته آنها را اجرایی کند و استارتاپ‌ها توانسته‌اند این گپ‌ها را پیدا و به نحو احسن از آنها استفاده کنند.

دولت به خاطر سیستم بزرگی که دارد، نمی‌تواند بسیاری از پروژه‌های مهم را اجرا کند، اما استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای خصوصی چابک هستند و به‌راحتی می‌توانند این کارها را به عهده بگیرند و به بهترین شکل آنها را اجرا کنند. هر استارتاپی می‌تواند این کار را در منطقه‌ای که مستقر است، بر عهده بگیرد.

تا چند سال پیش حوزه کشاورزی چندان در معرض دید عموم نبود، اما در دو سال اخیر استارتاپ‌های این حوزه بسیار بیشتر شده‌اند و در نتیجه، مردم آگاهی بیشتری درباره این نوع خدمات پیدا کرده‌اند. از طرف دیگر، این کسب‌وکارها می‌توانند خواسته‌هایی از دولت داشته باشند، اما وقتی کسب‌وکارها تک‌تک بخواهند حق خود را طلب کنند، ممکن است آن‌قدر که باید، بازخورد نداشته باشند. به همین دلیل، استارتاپ‌های کشاورزی تصمیم گرفتند انجمن صنفی راه بیندازند تا مواردی را که مدنظرشان است، از این طریق به‌عنوان بازوی اجرایی با دولت مطرح کنند.

حتی با تخصص‌هایی که استارتاپ‌های مختلف چه در حوزه کشاورزی و چه در حوزه اینترنت اشیای کشاورزی برای بهبود کیفیت محصولات دارند، می‌توانیم در اتاق‌های مشورتی دولت شرکت کرده و پیشنهادهای خود را مطرح کنیم.

این انجمن تشکیل شده، اما برخی کارهای اجرایی آن از دولت قبل مانده است و باید در دولت جدید حتماً پیگیری شود. همه استارتاپ‌های کشاورزی باید بتوانند خواسته‌هایشان را از این طریق ارائه دهند و این انجمن را مدیریت کنیم تا بازویی قوی در دولت، چه در مشاوره و چه در تصمیم‌گیری و اجرا، داشته باشیم.

دولت رسانه‌هایی در اختیار دارد که می‌توان از آنها برای آگاه‌سازی مردم استفاده کرد. نیازی نیست که حتماً برند خاصی تبلیغ شود، بلکه فرهنگ خرید آنلاین و ویژگی‌های محصولات باکیفیت معرفی شود؛ مثلاً بسیاری از مردم اصلاً نمی‌دانند روغن زیتون خوب چه روغنی است. به گفته کارشناسان ۸۶ درصد روغن زیتون‌ها اصلاً روغن زیتون نیستند. دولت با رسانه‌هایی که در اختیار دارد، می‌تواند این کار را انجام بدهد. این آگاه‌سازی باعث می‌شود مردم به کسب‌وکارها اعتماد کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.