پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در کلابهاوس نصر مطرح شد / استمرار چالشهای قضایی برای پلتفرمهای ایرانی یکی پس از دیگری
نشست کلابهاوسی نصر تهران با موضوع چالشهای رگولاتوری پلتفرمها چهارشنبه دهم شهریور برگزار شد. این نشست که با حضور برخی چهرههای صنفی و مدیران پلتفرمها و کسبوکارهای اینترنتی برگزار شده بود، با بحث بر سر چالشهای سیاستگذاری این حوزه شروع شد و با اشاره به موارد و مصادیقی از برخوردهای غیرکارشناسی با پلتفرمها و جرمانگاری در آنها، راهکارهایی را برای قانونگذاری درست در این زمینه به گفتوگو گذاشت.
در بخشی از این نشست اشکان آرمندهی، مدیرعامل سایت دیوار از محکومیت اخیر خود به یک سال حبس بهدلیل یک پرونده کیفری، آن هم به جرم اشاعه فحشا اشاره کرد و گفت این پرونده مربوط به سال گذشته و یک آگهی بوده که عدهای روی سایت دیوار قرار داده بودند، اما قاضی دادسرا علاوه بر محکومیت آگهیدهندگان، سایت دیوار را هم مجرم شناخته و رأی به محکومیت او داده است.
رضا قربانی، عضو هیئتمدیره نصر تهران
بحث امشب ما بهطور خاص در مورد پلتفرمهاست. وزارت اقتصاد ترجیح میدهد به جای پلتفرم از اقتصاد هوشمند و اقتصاد دیجیتال استفاده کند، ولی اگر به سمت مدیریت فناوری برویم، آنها از مفهوم «دانشبنیان» استفاده میکنند. اگر به سراغ مجلس و سیاسیون برویم، تعبیرشان اساساً فضای مجازی است. پژوهشگران از وب دو استفاده میکنند و برای این فضاها از مفهوم پلتفرم استفاده نمیکنند. قاعدتاً داریم در مورد پلتفرم صحبت میکنیم و این را هم میدانیم که ممکن است بر سر ابعادش توافق نظری وجود نداشته باشد. از سه دید میشود به ماجرا نگاه کرد. بازیگران این عرصه، یعنی کسانی که در این فضا نقشآفرینی میکنند، رگولاتورها و مردم. امشب تمرکزمان روی بازیگران این عرصه است و اینکه رگولاتوری آنها در حال حاضر چه چالشهایی دارد.
نیما نامداری،عضو هیئتمدیره نصر تهران
باید خود کسبوکارها زمان بگذارند و بحث بکنند تا نمایندهای از حاکمیت بیاید و همه بنشینیم و یک بار شرح وظایف و مسئولیتها مشخص شود. متأسفانه مسائل اغلب در یک دادسرای غیرتخصصی بررسی میشود. دادسرا اصلاً تخصصی نسبت به سایتی مثل دیوار و اتفاقاتی که در دیوار میافتد، ندارد. فکر کنم از دو منظر باید بحث کنیم؛ یکی درباره مسئله مشخصکردن چارچوبهای قبلی، چارچوبهایی که ما باید بهعنوان پلتفرم ثبت آگهی رعایت کنیم و اینکه مسئولیتمان چیست و قدم بعدی شناساندن این بازو به حاکمیت و قضات است. بیشتر پروندهها باید در دادسرای جمعی بررسی شوند. من میتوانم درباره اقدامات و کارهایی که در این مدت انجام دادند، خدمتتان توضیح بدهم و به نظرم باید کمک کنیم این مسیر آغاز شود. ولی چیزی که الان شاهدش هستیم، یک مسیر نادرست است که به ضرر پلتفرمها تمام خواهد شد.
اشکان آرمندهی، مدیرعامل سایت دیوار
مسئله رگولاتوری پلتفرمها مسئله مهمی است که برای مدیران سایتها و کسبوکارهای بزرگ به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. برای نمونه ما یک سال است که درگیر یک پرونده در سایت دیوار هستیم و متأسفانه اخیراً قاضی در دادسرا حکم به مجرمبودن سایت دیوار و من بهعنوان مدیرعامل آن داده است. آن هم به جرم اشاعه فحشا! در حالی که صرفاً یک نفر یک آگهی را روی دیوار گذاشته و تخلف را او کرده، اما قاضی در کنار آنها من را هم مجرم شناخته و حکم یک سال حبس صادر کرده است!
در محتوایی که ما منتشر کردهایم، چیز مجرمانهای نبوده و اصولاً محتوای مجرمانه محسوب نمیشود. ولی بعداً در زمینه ارتباطات خریدار و فروشنده یا خدماتگیرنده و خدماتدهنده که ما اصلاً در آن دخالت نداریم، اتفاقاتی افتاده و پرونده در دادسرای پلیس امنیت اخلاقی تشکیل شده است. صحبت از یک سالونیم پیش است. اتفاقی که افتاده، حالا در آن زمان رسیدگی شد و بعد از یک بازداشت 10، 12ساعته در پلیس امنیت با یک وثیقه یک میلیارد و یکصد میلیون تومانی در آن زمان من توانستم بیرون بیایم، ولی حالا قاضی حکم حبس صادر کرده است.
این درست شبیه رأیی است که برای مدیرعامل سایت آپارات چند ماه پیش صادر شد. البته شنیدهام که خوشبختانه رأی برائتی اخیراً برایشان صادر شده و ما هم تلاش داریم مستنداتمان را به دادگاه تجدیدنظر اعلام کنیم. ولی بحث اصلی، اصلاح رویه است. صرفاً بحث امروز نیست. این رویه اگر بخواهد ادامه پیدا کند، امروز برای دیوار پیش آمده است، دیروز آپارات درگیر آن بوده و بعد هم پلتفرمهای دیگر هستند…
نازنین دانشور، مدیرعامل تخفیفان
فکر میکنم پلتفرمی نباشد که چنین مسائلی برایش اتفاق نیفتاده باشد. نوع بحث رگولاتوری پلتفرمها، صورتمسئله یک مسئله است. باید این را مشخص کرد که آیا پلتفرمها به واسطه محتوایی که در آنها وارد و منتشر میشود، مسئول هستند یا نه.
برای نمونه در یک مورد که برای تخفیفان اتفاق افتاد، زمانی که پرونده باز شد، به ما گفتند این مدرک که یک نفر به ما ارائه کرده بود، تقلبی است. ما به آنها گفتیم قبول، اگر مدرک تقلبی است آیا ما راهی برای تشخیص آن داریم؟ خود قاضی هم تشخیص نمیداد و با استعلامات از مراجع گردشگری بود که میگفتند این مدرک جعلی است. اما من بهعنوان پلتفرم، زیرساخت لازم برای گرفتن این تأییدیهها را نیاز دارم تا بتوانم در نهایت از خودم دفاع کنم. یا در نمونهای دیگر دادستانی تهران به عکسی که در یک آگهی گذاشته شده است، به تصویر دستی که در آگهی بوده، ایراد گرفت که این دست، دست یک خانم است روی سر یک آقا. فقط یک دست آنجا مشخص بود. حالا ما وکیل استخدام کنیم که ثابت کنیم این دست، دست خانم است یا آقا! البته کار به آنجا نکشید، قاضی رأی برائت صادر کرد، ولی دادستانی دوباره اعتراض کرد و پرونده را برگرداند. در کل یک پرونده عجیبوغریبی بود که با جریمه نقدی پروندهاش بسته شد.
نکتهای که وجود دارد و بارها در صحبتها گفته شده، این است که در قوه قضائیه یک مرکزی که به آن ارجاع داده شود، تخصصی برخورد کند یا حداقل مسائل را بشناسد و به قول اشکان آرمندهی ما یک مسئله تکراری را هزار بار تکرار نکنیم، به یک ضرورت تبدیل شده است. وگرنه خود من هم با اینکه بگوییم ما مسئولیتی قبول نمیکنیم، موافق نیستم.
محمد خلج، مدیرعامل اسنپ
ما هم کموبیش چنین نمونههایی را داشتهایم. اخیراً هم باز با حکمی از دیوان عدالت اداری در بحث تاکسیهای اینترنتی مواجه شدیم. اما نتیجه این تجربه این بود که با توافقی که با وزارت کشور و وزارت صمت اتفاق افتاد، دستورالعملی نوشته و بر اساس آن وجاهت قانونی شرکتهای پلتفرمی تاکسیهای اینترنتی به رسمیت شناخته شد. این خودش اتفاق بزرگی است، چون تا قبل از آن دفاتر ما در شهرستانها تخریب میشد و عدهای بهراحتی مشکلاتی برای کسبوکار ما ایجاد میکردند.
باید امیدوار بود رگولاتوری پلتفرمها در مسیری پیش برود که برخوردهای سلیقهای زودتر خاتمه یابد و ما در موارد مختلف تکلیف خود را بدانیم و مشخص باشد که چطور باید از حقوق کسبوکار و کاربران خود دفاع کنیم.
مصطفی امیری، مدیرعامل زرینپال
من یک توضیح کلی بدهم که چرا الان درباره چالشهای رگولاتوری صحبت میکنیم و این موضوع مهم شده است. در کل دنیا نسبت به این موضوع حساسیت ایجاد شده، چون وضعیت خاصی توسط پلتفرمها ایجاد شده است. خریدار و فروشنده بهعنوان دو طرف معامله روی یک پلتفرمی کار میکنند و هیچ سهم و نقشی در مبادله ندارد. ولی بههرحال پلتفرم دارد روی این معامله نظارت میکند. این مسئولیت را قبلاً دولتها بر عهده داشتند و حالا قدرتها و حاکمیتها در کل دنیا حس میکنند جایگاهشان متزلزل شده است. در واقع طبیعی است که چالش وجود داشته باشد، اما چیزی که ما را از کل دنیا متمایز میکند، نوع برخورد و مواجهه با این موضوع است. اگر کشورهای دیگر را ببینید، کشورهایی مثل چین و اتحادیه اروپا نوع برخوردشان متفاوت از ماست.
آنها نظامهایی را پیشبینی کردهاند که اگر نظارت معقولی داشته باشید و از ابزارهای معقولی استفاده کنید و بتوانید محتوای مجرمانه را تشخیص بدهید، همین کافی است و نیازی به این نیست که کل محتوا را چک کنید. یعنی کافی است شما یک نظارت معقولانه داشته باشید و بعد اگر از محتوای مجرمانه آگاه شدید، آن را برطرف کنید.
قرار بود با قوانین پنجگانهای که وزارت ارتباطات به همین منظور تنظیم کرده بود، در ایران هم این ماجرا را حل کنیم. به نظرم اگر آن قوانین تثبیت میشد، ساختار معقولی بود که هم پلتفرمها راضی بودند، هم مردم و هم حاکمیت. ولی متأسفانه لوایحی که به درد مردم و اکوسیستم میخورد، تصویب نمیشود و در مقابل آن طرحهایی مثل طرح صیانت تصویب میشوند که توسط افرادی نوشته شده که هیچ نقشی در اکوسیستم نداشتهاند و هر چقدر هم به آن اعتراض میشود، هیچ توجهی نمیکنند. موضوع دیگر هم موضوع رقابت است. در دنیا برای پلتفرمها بحث رقابت خیلی مهم است؛ چراکه به واسطه همین رقابت است که کاربران آنها خیلی زیاد میشود. سایر کشورهای دنیا خیلی دقیق و واضح این بحث را تضمین کردهاند، اما برای نمونه شورای عالی فضای مجازی مقرراتی را تصویب کرده که ما هر چقدر میگوییم در تضاد با مفهوم رقابت پلتفرمی است، درک نمیکنند. در صورتی که ما نهادی چون شورای رقابت داریم که حتی نظرش را هم در این رابطه کسی نپرسیده! میخواهم بگویم در هر بخشی که نگاه میکنید؛ یا تنظیمگری وجود ندارد یا نوع نگاهش کاملاً اشتباه است یا منفی.
یکی دیگر از چالشهای ما تعدد مجموعههای تنظیمگر است. ما شاهد برخورد دو دنیای متفاوت سنتی و مجازی هستیم. برای هر کالا و خدمتی که در فضای مجازی خریدوفروش میشود، حداقل دو تنظیمگر وجود دارد که باعث سردرگمی پلتفرمها شدهاند که از کدامیک از این تنظیمگرها باید تبعیت کنند. این هم برمیگردد به اینکه ما یک تنظیمگری مشخص نداریم.
بحث دیگر هم بحث عدم آگاهی از قوانین است. الان شما ماده 10 مصوبه شورای عالی فضای مجازی را ببینید که با صراحت بیان میکند که پیامرسانها هیچ مسئولیتی در مقابل محتوایی که منتشر میکنند، ندارند. حتی در مواردی قانون جرائم رایانهای چنین مواردی را بیان کرده، اما تصمیمگیران از قوانین آگاهی ندارند.
یک مشکل دیگر هم آموزشهای مرتبط با حقوق پلتفرمهاست. من خودم حقوق خواندهام؛ در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد هیچ آموزشی درباره حقوق پلتفرمها نمیدهند.
همچنین باید اشاره کنم علاوه بر طرح صیانت، طرح الزام به انتشار دادهها نیز طی همین روزهای اخیر در حال پیگیری در مجلس است که این طرح بهصراحت اعلام میکند تمامی کسبوکارها از جمله کسبوکارهای پلتفرمی باید دادههایشان را در اختیار دولت قرار دهند. این طرحی است که اگر اتفاق بیفتد، کلاً کسبکارهای فضای مجازی را زمین میزند و به نظرم این هم نیازمند یک حرکت صنفی است و ما باید به آن توجه کنیم.
رضا جمیلی، سردبیر کارنگ
این روزها در خصوص نحوه برخورد با پلتفرمها، شاهد رفتارها و اتفاقاتی هستیم که آدمی میماند که چه کسانی و با چه ذهنیت و قصدی دارند این کارها را میکنند. در 10 سال گذشته اتفاقات مختلفی برای کسبوکارهای پلتفرمی افتاد و تصمیمات نادرست زیادی درباره آنها گرفته شد، اما من فکر میکنم در مقایسه با رفتارهایی که اخیراً شروع و زیاد شده، آن روزها، روزهای خوش استارتاپها بوده و اگر یک حرکت صنفی منسجم نکنیم، باید منتظر روزهای تلختر و سیاهتری باشیم.
چیزی که نیاز داریم این است که درست مانند همهجای دنیا که اتفاقاً سختگیریهای زیادی هم نسبت به پلتفرمها دارند، نسخه دومی از قوانین با همفکری خود آنها تدوین شده و خوانش درستتری از این کسبوکارها در سمت رگولاتور انجام شود. وگرنه با خوانش و رویکرد فعلی کل اقتصاد نوآوری کشور دچار چالشهای جدی خواهد شد و برخوردهایی از جنس چیزی که مدیرعامل دیوار در این جلسه مطرح کرد، بسیار بیشتر میشود و این برای کلیت این فضا اصلاً خوب نیست.