راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

توییت‌های فروشی / آثار هنری و یادبودهای ورزشی تنها شروع ماجرا بودند/ جنون NFT همه جا در حال گسترش است

ماهنامه عصر تراکنش ۴۷، کیت نیبز، آی‌سا فدایی / یک شب اوایل ماه مارس، در حالی که برای خوابیدن آماده می‌شدم، اعلانی روی صفحه لپ‌تاپم ظاهر شد، غریبه‌ای برای خرید گواهی امضا‌شده دیجیتالی یکی از توییت‌هایم 500 دلار پیشنهاد داده بود. چی؟ چرا؟ متوجه نمی‌شدم. صادقانه بگویم، این توییت حتی جزء بهترین توییت‌هایم هم نبود؛ توییتی بود که در لحظه‌ و باسرعت پست کرده بودم. در حالی که پیژامه به پا داشتم و در آشپزخانه ایستاده بودم، روی گزینه قبول کلیک کردم.

من اخیراً برای سرگرمی در سایت Valuables گشت‌و‌گذار می‌کردم، این وب‌سایت سرویسی از استارت‌آپ «سنت» (Cent) است که به کاربران توییتر اجازه می‌دهد در مزایده NFT (توکن‌های غیرقابل معاوضه) توییت‌ها شرکت کنند و آنها را بخرند. اگر با NFT آشنایی ندارید، ساده‌ترین توضیح این است که آنها همانند اجناس کلکسیونی هستند. معادل آنلاین کارت‌های بیسبال یا تمبرهای یادبود که مبتنی بر سیستم بلاکچین ـ معمولاً اتریوم ـ هستند. توکن‌های غیرقابل معاوضه سروصدای زیادی در دنیای هنر و عرصه ورزش به پا کرده‌اند (هنرمندی به نام «بیپل» اخیراً یک NFT را به قیمت 69 میلیون دلار فروخت، همچنین NFTهای لحظات برتر بازی بسکتبال در مارکت‌پلیس «ان‌بی‌ای تاپ‌شاپ» (NBA’s Top Shop) 230 میلیون دلار فروش داشته‌اند). «آفتاب حسین» (Aftab Hosain) از طرفداران NFT می‌گوید: «تقریباً هر محتوای اینترنتی می‌تواند NFT باشد. ممکن است مادربزرگ‌تان کلکسیون بشقاب داشته باشد، مردم انواع وسایل عجیب‌وغریب را کلکسیون می‌کنند. ما این کار را در فضای دیجیتال انجام می‌دهیم.» آنچه اهمیت دارد این است که یک نفر فکر می‌کند NFT ارزش پولی را که پرداخت می‌کنند، دارد، حتی اگر این NFT تنها کپی مجاز توییتی باشد که به‌صورت مجانی هم قابل مشاهده است.

معاملات وب‌سایت Valuables با دلار آمریکا قیمت‌گذاری می‌شود، اما خریداران با رمزارز اتریوم پرداخت‌ را انجام می‌دهند (در حقیقت، ارزش توییت 500 دلاری من 0.3 اتر بود). همانند سایر بازارهای مشابه، Valuables هم کاملاً محدود بود، NFT توییت‌‌هایی که کاربران می‌خرند، فقط در این بستر وجود دارند و نمی‌توانند آنها را در بازارهای دیگر به فروش برسانند (مهم نیست NFT توییت چند بار دست به دست شود، حق نشر آن فقط به شخص توییت‌کننده تعلق دارد. برای مثال نمی‌توانید توییتی که از ایلان ماسک خریده‌اید را روی تی‌شرت چاپ کنید). هر NFT تنها یادبودی آنلاین است و در این مورد، نحوه نمایش آن را شما انتخاب نمی‌کنید.

با وجود این محدودیت‌ها، هنرمندان، دلالان و «مارک کوبان» (Mark Cuban) میلیاردر، همگی توییت‌های خود را فروخته‌اند. اوایل ماه مارس، «جک دورسی»، مدیرعامل توییتر، نخستین توییت خود را برای فروش در Valuables قرار داد (توییتر از اظهارنظر در این‌باره خودداری کرد). چند هفته بعد، او پیشنهاد مدیرعامل یک استارت‌آپ بلاکچین به ارزش 2.9 میلیون دلار را قبول کرد، این مبلغ حدوداً معادل 1630 اتر بود که تاکنون گران‌ترین مزایده‌ NFT بوده است. دورسی تصمیم دارد این مبلغ را به سازمان خیریه «گیو دایرکتلی» (Give Directly) اهدا کند. همان‌طور که انتظار می‌رود، باارزش‌ترین توییت در دنیای بی‌پایان NFT، نخستین توییت در مورد توییتر است.

یک روز قبل از اینکه دورتی توییتش را در معرض فروش بگذارد، من توییت خودم را فروختم. دوستانم که نسبت به NFT بدگمان بودند، مرا به خاطر شرکت در بازی مرسوم سوداگری مورد تمسخر قرار می‌دادند. آنها می‌گفتند خرید NFT شبیه به جمع‌آوری کلکسیونی از عروسک‌های «بینی بیبی» (Beanie Babies)، کاری بیهوده است. حرف‌شان درست بود. به نظر می‌رسید مارکت‌پلیس پرهیاهوی NFT همانند تب لاله قرن 21 است. تماشای معاملات چند میلیون دلاری NFT همانند این بود که خریداران پول‌شان را دود می‌‌کنند و به هوا می‌رود. این اشتیاق پرمخاطره اخیراً سهام میم و رمزارزهایی مثل گیم‌استاپ و داج‌کوین را به حباب‌های عظیم باارزشی تبدیل کرده‌ بود که مشخصاً جیب بعضی از افراد را در دنیای NFT پر می‌کند.

اما اتفاق دیگری همزمان در جریان است که به طرز شگفت‌آوری باعث امیدواری عده‌ زیادی می‌شود. در حالی که برخی خریداران به NFT تنها به‌عنوان دارایی نگاه می‌کنند، بقیه افراد برای ابراز اشتیاق و هواداری خود، از آنها استفاده می‌کنند. می‌توان با خرید NFT از سازندگان حمایت کرد؛ این اتفاق غیرمنتظره‌‌ای برای وب‌سایت‌های «پاترون» (Patreon) و «تیپی» (Tipee) است که مبتنی بر بستر بلاکچین هستند. «ترور مک‌فدریس» (Trevor McFedries)، بنیان‌گذار استارت‌آپ مستقر در لس‌آنجلس و خالق ستاره مجازی پاپ به نام «لیل ‌مکوئیلا» (Lil Miquela)، فروش توییت‌هایش را کمی پس از راه‌اندازی وب‌سایت Valuables، در ماه دسامبر شروع کرد. در این وب‌سایت هر محتوایی که هر کسی در اینترنت قرار می‌دهد، اثر هنری به‌شمار می‌رود و حتی یک توییت می‌تواند به ارزشمندی اثری خلاقانه باشد، به همین خاطر است که مک‌فدریس قدردان این سایت است. او اخیراً یکی از توییت‌های مورد علاقه دوستانش را که مربوط به رتبه‌بندی شکل‌های مختلف پاستا است، به قیمت سه اتر یا 1920 دلار خریداری کرد. مک‌فدریس می‌گوید: «هنگامی که این توییت را خریدم، همه می‌گفتند چرا 1900 دلار برای یک توییت پرداخت کردی؟ و من پاسخ دادم که این توییت برای من ارزشمند است. می‌خواهم صاحب آن باشم.»

«کتی گمیندر» (Katie Geminder)، یکی از بنیان‌گذاران وب‌سایت سِنت می‌گوید هدف اصلی ما از طراحی این وب‌سایت این بود که مردم را تشویق کنیم تا از این‌ دست خریدها حمایت کنند. گمیندر پیشکسوت چندین شبکه اجتماعی، از اولین کارمندان فیس‌بوک بود و مشتاق است به سازندگان کمک کند از شبکه‌های اجتماعی سود ببرند. او می‌گوید: «ما در واقع وب‌سایت را تنها به‌صورت آزمایشی راه‌اندازی کردیم. مأموریت ما این است که به سازندگان کمک کنیم به شکل خلاقانه درآمد داشته باشند.» گمیندر و همکارانش معتقدند افرادی که توییت‌های خاص یا حساب‌های توییتر را لایک می‌کنند، مطمئناً تمایل خواهند داشت برای خرید این یادبودهای آنلاین و خوشحالی بعد از قبول‌شدن پیشنهادشان پول پرداخت کنند. البته هنگامی که طرفداران این وب‌سایت اخیراً افزایش پیدا کرد، بنیان‌گذاران دریافتند که این فرضیه‌ درست بوده‌ است.

بعد از اینکه من توییتم را فروختم، نویسندگان زیادی با اشتیاق به من پیام دادند که چگونه این کار را انجام دهند. سپس چندین سردبیر مجله وایرد، البته با اشتیاق خیلی کمتری، به من پیام دادند؛ زیرا در آن زمان هنوز در مورد پیامدهای پذیرفتن چنین پیشنهادهایی صحبت نکرده بودیم. تا زمانی که من جزء کارمندان مجله وایرد هستم، باید قبل از پذیرفتن هر پیشنهاد کاری که در ازای آن پول دریافت می‌کنم، از وایرد اجازه بگیرم. آیا برای فروختن NFT‌هایم باید اجازه کسب می‌کردم؟ آیا کالایی که من می‌فروختم اهمیتی داشت؟ در اصل تنها یک اثر هنری نمایشی دیجیتال بود. آیا کار درستی بود به جای اینکه اسمم را بر خود نوشته قرار دهم، تنها توکن را به نام خودم ثبت می‌کردم؟ آیا شرکت‌مان در مورد امضای دیجیتال سیاست خاصی داشت؟ اکنون به این خاطر که نویسنده‌ها می‌توانستند از این طریق درآمد خوبی داشته باشند، سؤالات جدیدی مطرح شده بود.

«ادیسون کامرون هاف» (Addison Cameron Huff)، وکیل متخصص در زمینه بلاکچین، می‌گوید: «اگر شغلت در وایرد خلق هنر نیست، فکر نمی‌کنم مانع تو شوند. در واقع، تو تنها روند فروش را به فروش می‌گذاری.» با این حال، با توجه به اینکه دلیل آن شخص برای خرید توییتم را نمی‌دانستم (وقتی هم پرسیدم پاسخ نداد)، معلوم نبود توییتم را به این خاطر خریده بود که از خودم یا توییتم خوشش آمده بود یا تنها به این خاطر بود که من روزنامه‌نگار مجله وایرد هستم. کل ماجرا پیچیده به نظر می‌رسید. اگر فروش طیف وسیع‌تری از محتوا به‌صورت NFT مرسوم شود، گمان می‌کنم درباره اینکه مرز بین هویت شغلی و شخصی‌مان تا کجا خواهد بود، بحث‌های زیادی مطرح خواهد شد (من برای اینکه از مشکلات احتمالی جلوگیری کنم، به ویراستارانم قول دادم تا زمانی که درباره قوانین مربوط به فروش NFT‌ها تصمیم نگرفته‌ایم، پیشنهاد دیگری را قبول نکنم).

رسانه‌های دیگر نیز در حال کشف این دنیای عجیب جدید هستند. روزنامه نیویورک‌تایمز اخیراًNFT یک روایت خبری در مورد NFTها را به ارزش 560 هزار دلار (350 اتر) فروخت. این روزنامه هنوز می‌تواند با به مزایده‌ گذاشتن NFT توییت‌هایش، در مورد فروختن مقالات این روزنامه به‌عنوان NFT از این موقعیت سود ببرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.