راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

رگولاتوری از بالای ابرها

بانک مرکزی در شعارهایی مانند راه‌اندازی نئوبانک مانده است و بانک مرکزی به‌دنبال رگولاتوری ابزارهایی مانند کیو‌آرکد می‌رود. این دستپاچگی و سراسیمگی رگولاتورها در نهایت باعث می‌شود جریان امور آن‌گونه که انتظار داریم، جلو نرود

رضا قربانی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / در این شماره ماهنامه عصر تراکنش گزارشی داریم درباره نسل رابین‌هود! رابین‌هود کسب‌وکار ولث‌تکی است که در سال‌های گذشته توجه بسیاری را به سرمایه‌گذاری جلب کرده است؛ بیشتر مخاطبان این کسب‌وکار هم بچه‌هایی هستند که به آنها می‌گویند نسل Z. از نگاه نویسنده نشریه «بلومبرگ بیزینس‌ویک» کسب‌وکار رابین‌هود نسل جدیدی از سرمایه‌گذاران را وارد بازارهای سرمایه کرده است که بیدار می‌شوند، در همان تخت سرمایه‌گذاری و ترید می‌کنند، می‌خورند و می‌خوابند!

این چرخه‌ای است که از منظر قدیمی‌های بازار سرمایه و عموم پدر و مادرها، چرخه باطلی است. اگر از اغراق نویسنده در توضیح شرایط این نوسرمایه‌گذاران بگذریم؛ باید بگوییم این تصویری است که تا پیش از این، کسی به آن فکر هم نکرده بود. اما حالا سبک زندگی و سبک کار کردن ما بیش از هر زمان دیگری دستخوش تغییر شده است.

در دو شماره قبل‌تر ماهنامه، گفت‌وگویی از «مت منولوگ» خالق وردپرس و مدیرعامل کسب‌وکار اتوماتیک منتشر کردیم که درباره دورکاری می‌گفت. با اینکه حدود ۱۰۰۰ نفر در کسب‌وکار اتوماتیک کار می‌کنند، منتها آنها هیچ دفتری ندارند و حتی مت منولوگ هم از خانه خود کار می‌کند. او در مصاحبه‌اش با نیویورک‌تایمز گفته که وقتی نیروهای جدید جذب می‌کنند، همه‌چیز از طریق چت و به‌صورت آنلاین پیش می‌رود. به همین خاطر خانواده بعضی از افرادی که اتوماتیک را نمی‌شناسند، شک می‌کنند که نکند با شرکتی که فعالیت‌های خلاف و کلاهبرداری انجام می‌دهد، روبه‌رو شده‌اند!

تغییر در سال‌های گذشته چنان پنجه در همه‌چیز انداخته که بیشتر از هر زمان دیگری فاصله بین انسان‌ها زیاد شده است. در شرایط و روزهایی هستیم که قبیله‌ها به‌سرعت شکل می‌گیرند و رفتارها به‌سرعت زاویه پیدا می‌کنند و به‌مرور شاهد این هستیم که مدل‌های ذهنی نیز تغییر می‌کنند. وقتی مدل‌های ذهنی تغییر می‌کند و ارزش‌ها متفاوت می‌شود، ما شاهد رفتارهای متفاوتی از افراد خواهیم بود. به‌مرور بیشتر از هر زمان دیگری همدیگر را درک نخواهیم کرد؛ چالشی که از دهه 60 در دنیا جدی شده و اکنون به نقطه انفجاری خود رسیده است. در دهه 60 هیپی‌ها تلاش کردند جور دیگری زندگی کنند، ولی شرایط هیچ‌گاه به نفع آنها نبود؛ اکنون اما عامل مهمی به میان آمده که در صورت عدم توجه به آن، شرایط وخیمی را بر همه ما تحمیل خواهد کرد؛ فناوری!

تصور همه کسب‌وکارهای فین‌تک که امروز جهان را تغییر داده‌اند، در ۲۰ سال پیش ممکن نبود. به‌عنوان نمونه بازارهای بورس را در نظر بگیرید که در سال‌های قبل‌تر چگونه عرصه و میدان انحصاری عده‌ای معدود بود. در همین ایران در ۱۰ سال گذشته و با ورود معاملات آنلاین، ما چقدر تغییر در بازارهای بورس داشته‌ایم؟ حتی پدیده‌هایی مانند رفتارهای گله‌ای چقدر تغییر کرده است؟ حالا چگونه است که می‌خواهیم بدون توجه به این عامل مهم، همه‌چیز را رگولاتوری کنیم؟

متاسفانه وقتی به رفتارهای رگولاتورهایی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نگاه می‌کنیم، هیچ ردی از تغییر مدل‌های ذهنی نمی‌بینیم. متأسفانه برج عاج‌نشینی در مدیران رسوخ کرده و آنها حتی حاضر نیستند زیر پای خودشان را هم ببینند. آنجا در بالای ابرها مدیران بانک مرکزی هنوز هم تلاش می‌کنند با آیین‌نامه و مصوبه و نامه و ابلاغ همه‌چیز را مدیریت کنند؛ در حالی که عامل مهمی به نام فناوری را اساساً نادیده می‌گیرند و آن را چیزی صرفاً در حد ابزار می‌بینند.

فناوری چنان تاروپود بانکداری را تغییر داده که ما دیگر بانکداری به غیر از بانکداری دیجیتال نداریم؛ این در حالی است که بانک مرکزی در شعارهایی مانند راه‌اندازی نئوبانک مانده است و بانک مرکزی به‌دنبال رگولاتوری ابزارهایی مانند کیو‌آرکد می‌رود. این دستپاچگی و سراسیمگی رگولاتورها در نهایت باعث می‌شود جریان امور آن‌گونه که انتظار داریم، جلو نرود.

نه ‌فقط بانک مرکزی؛ بلکه عموم رگولاتورهای مالی ما هیچ نیازی به نوآوری نمی‌بینند. آنها می‌خواهند کسب‌وکارهای مالی را رگوله کنند؛ در حالی که جایی برای رگوله‌کردن آنها وجود ندارد. به عبارتی بانک‌ها، بورسی‌ها و بیمه‌ای‌ها خودشان را در برابر نهادهایی پاسخگو می‌بینند که بر بالای ابرها نشسته‌اند و جایگاه ماورایی دارند. متأسفانه به‌دلیل پیچیدگی ذاتی کار با عدد و هراس انسان‌ها از فعالیت‌های مالی، ما شاهد این هستیم که کمتر کسی جرئت می‌کند به روال‌ها و فرایندهای رگولاتوری شک کند. هراس از چالش‌های فعالیت نامناسب مالی سبب شده است که کسی جرئت نکند عملکرد رگولاتور را زیر سؤال ببرد. متأسفانه بیشتر نقدها سیاسی است و از نظر من دقیقاً پاس گل به رگولاتوری است که نمی‌خواهد خودش را تغییر دهد.

کسب‌وکارهای مالی ما جلوتر از رگولاتور هستند و رگولاتور تنبلی خودش را با بهانه‌هایی عجیب‌و‌غریب توجیه می‌کند؛ بعد مشاهده اینکه رگولاتور زمانش را برای رگولاتوری یک فناوری صرف کرده است، میزان تحیر ناظران بیرونی را چندبرابر می‌کند.

در حال حاضر رگولاتورهای مالی به‌دلیل عدم آشنایی با فناوری و عدم تلاش برای درک جامع از نقش فناوری در فعالیت‌های مالی، آن را در حد چند ابزار می‌بینند. به همین دلیل هنوز هم رگولاتور بانکی ما در زمینه پرداخت در این مانده است که صرفاً ابزار دیگری مانند کیو‌آرکد را به روش‌های موجود اضافه کند، در حالی که اکنون به مدد فناوری می‌توان شیوه‌های نوین تأمین مالی را خلق کرد. کیف پول‌های الکترونیکی، کارت‌های اعتباری، تأمین مالی خرد، تأمین مالی جمعی و ده‌ها مفهوم دیگر روی زمین مانده است و منتقدان از عدم توجه به آنها می‌نالند و بانک‌هایی که سودی در این مفاهیم نمی‌بینند، راضی به افزایش درآمد از محل تورم هستند و مردم هم سراسیمه در صف‌های بورس، آینده خود را جست‌وجو می‌کنند.

همه اینها نیاز به رگولاتور خوب دارد. رگولاتور خوب ما را به آسمان‌ها می‌برد، رگولاتور بد از آسمان ما را زمین می‌زند. آیا رگولاتورهای ما قدرت نهفته در فناوری را درک خواهند کرد؟

منبع ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۰
1 دیدگاه
  1. شهاب می‌گوید

    سلام
    ببخشید آقای قربانی
    من دقیقا متوجه نشدم که باید چه کنند
    با یک مثال اگه میشه توضیح بدین
    مثلا بگین در فلان حوزه من اگه رگولاتور بودم فلان کار را میکردم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.