پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بازی برد – برد صنعت پرداخت الکترونیکی
میتوان امیدوار بود که پررنگ شدن حضور صنعت پرداخت در مسئولیتهای اجتماعی یک بازی برد – برد و خوشیمن برای جامعه خواهد بود
حمیدرضا نیکنژاد، مدیر روابط عمومی پرداخت الکترونیک سپهر / پرداخت الکترونیکی در ذات خود یک صنعت ایفاگر نقش مسئولیت اجتماعی است. در واقع این صنعت با کاهش استفاده از اسکناس کاغذی، گمکردن سفرهای درونشهری و کاهش مصرف سوخت و آلودگیهای زیستمحیطی ذاتاً یک کسبوکار طرفدار محیطزیست است. تا همینجا هم صنعت پرداخت موفق شده نقش بزرگ و مهمی در بهبود شاخصهای زیستمحیطی ایفا کند.
کافی است امروز را با دهههای پیشین مقایسه کنیم که ناچار بودیم برای یک انتقال ساده پول یا پرداخت قبض، دستههای اسکناسی را که حاصل قطع شدن درختان بوده با خودرویی که منابع فسیلی زمین را به گازهای مضر و آلودگی تبدیل میکرد، به بانک برسانیم و در آنجا طی یک فرایند زمانبر، انبوهی از کاغذها (بخوانید درختان قطعشده) رویهم انباشته میشد تا فقط یک تراکنش ساده اتفاق بیفتد.
صنعت پرداخت الکترونیکی به شکل قابلتوجهی در کاهش مصرف کاغذ و در نتیجه بهبود وضعیت حیات گیاهی و جانوری نیز نقش ایفا کرد. هرچند همچنان موضوع رولهای کاغذی کارتخوان یک نگرانی محسوب میشود، اما پیشبینی میشود بهتدریج و با فرهنگسازی درست این رولها نیز نقش کمرنگتری در صنعت پرداخت داشته باشند.
نکته مهم دیگری که در کشور ما به آن کمتر توجه میشود، عنصر طلایی «زمان» است که بازهم به مدد صنعت پرداخت عیارش از مس به طلا نزدیکتر شد. زمان بهعنوان سرمایهای مهم در تولید و توسعه پایدار با روشهای پرداخت الکترونیکی بیشازپیش ذخیره شد تا کاربران شبکههای بانکی بتوانند ریسکهای انتظار در صفوف طولانی را به فرصت تبدیل کنند.
«امنیت» در مبادلات پولی و بانکی و کاهش ریسک سرقت یکی دیگر از خدمات صنعت پرداخت بود که تا حد زیادی توانست آمار سرقتهای سنتی و کیفقاپی را کاهش دهد. هرچند سارقان نیز خود را با این شرایط بهروز کردهاند، اما همچنان امنیت در پرداخت الکترونیکی نمره قابلقبولتری از پرداختهای سنتی دارد.
بخش مهم دیگر از این چرخه مطلوب، «کاهش تنش و اضطراب» کاربران و مردم بود تا بهجای استرسهای پرداخت سنتی، در هر جا و هر زمان بدون دغدغه، فرایندهای مالی و پرداخت خود را انجام دهند. به همه اینها اضافه کنید «پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیر» مانند آنچه امروز با آن دستوپنجه نرم میکنیم و تصور کنید در شرایط کرونا اگر صنعت پرداخت الکترونیکی نبود، این فاجعه تا کجا میتوانست پیش برود؟!
در بسیاری از موارد صنعت پرداخت الکترونیکی به یاری سازمانهای خدماتی یا سازمانهای مردمنهاد میشتابد. از تسهیل فرایند پرداخت گرفته تا کمکرسانی به پویشهای مردمی و دولتی و مشارکتهای مالی در این رویدادها. اما کار به اینجا خلاصه نمیشود.
با نگاهی به صفحات اجتماعی شرکتهای پرداخت متوجه یک اتفاق دلنشین میشویم که فارغ از تمام اهداف تجاری، یک رخداد خوشایند محسوب میشود. واکنشهای مسئولانه به رخدادهای اجتماعی و مناسبتها و میل به فرهنگسازی و ترویج پیامهای درست نشانه توجه تعدادی از این شرکتها به موضوع مسئولیت اجتماعی است.
اما از اینسو شرکتهای پرداخت هم میتوانند منافعی از مشارکتهای اجتماعی داشته باشند. اینکه یک برند تنها به دنبال فروش و جلب رضایت مشتریان خود باشد، در دنیای تجارت امروز کافی نیست. گاهی لازم است مشتریان و مخاطبان ما نسبت به برند حس خوشایندی داشته باشند. این حس خوشایند تنها از طریق مسیرهای بهبود برند و مشتریمداری رخ نمیدهد. در واقع بسیاری از مردم نسبت به این موضوع حس مثبتی دارند که برند کالا یا خدمات مورداستفاده آنها در فعالیتهای انساندوستانه نیز سهیم است.
آنها با افتخار نام آن برند را میبرند و خوشحالاند که بخشی از منافع کالایی که خرید کردهاند به مسئولیت اجتماعی تخصیصدادهشده است. در واقع ایجاد تصویر محبوب از برند، پایهایترین دستاورد این همکاری انساندوستانه برای کسبوکارهاست. این محبوبیت اگر حاصل ترکیب طلایی «حفظ کیفیت، ارزنده بودن، مشتریمداری و مسئولیت اجتماعی» باشد؛ سبب «افزایش نفوذ و وفاداری در شبکه مشتریان» میشود.
اما منافع کسبوکارها از این همکاری به اینجا ختم نمیشود. یکی از اهداف مهم هر کسبوکاری دستیابی به مشتریان و مخاطبان جدید است. این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که بخش مهمی از هزینههای سازمان را به خود معطوف میکند. زمانی که یک کسبوکار وارد حوزه مسئولیت اجتماعی میشود، در واقع نام و شهرت برند خود را با مخاطبان آن حوزه به اشتراک میگذارد. برای مثال اگر از یک سازمان خیریه امور کودکان حمایت میکند، در واقع با تعداد زیادی از داوطلبان و حامیان آن خیریه ارتباط برقرار کرده و آنها را نسبت به نام برند و فعالیت خود حساس میکند.
این موضوع میتواند به «ایجاد فرصت برای یافتن مشتریان جدید» منجر شود. در نمونههای موفق آن، وایرال کمپینهای اشتراکی با نهادهای مردمی و مؤسسات خیریه یک همافزایی فوقالعاده ایجاد میکند و سبب میشود ذینفعان آن نهاد مردمی به شکل مؤثری با نام برند حامی پیوند بخورد.
از این موضوع نیز نباید غافل شویم که مسئولیت اجتماعی تنها به مشارکت در امور خیریه محدود نمیشود و هر فعالیتی که موجب توسعه فرهنگی و اجتماعی باشد را میتوان حوزه مسئولیت اجتماعی قلمداد کرد، از آن جمله میتوان به حمایت از تولید محصولات فرهنگی مانند کتاب و پادکست اشاره کرد، یا حمایت از استارتآپهای نوپا و کارآفرینی.
با نگاهی به دستاوردهای دوسویه در این نوشتار میتوان امیدوار بود که پررنگ شدن حضور صنعت پرداخت در مسئولیتهای اجتماعی یک بازی برد – برد و خوشیمن برای جامعه خواهد بود.