پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نوآوری مالی و نفع جامعه
یک نوآوری خوب مالی نباید منتج به انتقال وجوه بیش از حد به یک بخش از اقتصاد شود. درک این موضوع که ارائه اعتبار به اشخاص در واقع بر اقتصاد جامعه تأثیر میگذارد، بسیار مهم است
مسعود خرقانی، معاون فناوری اطلاعات شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی / مقوله نوآوری در دنیای امروز به حدی مورد ستایش و توجه قرار گرفته که همه تمایل دارند پیرو شرکتهایی باشند که محصولات نوآورانه عرضه میکنند. در سیستمهای سرمایهداری معتقدند که نوآوری باعث ایجاد ارزش بیشتری شده و به همین جهت خالق نوآوری اجازه دارد بیشترین سود را از این محل ببرد و در کل نوآوری را سودمند دانسته و آن را تشویق میکنند.
با این حال وقتی کلمه مالی در مقابل نوآوری قرار میگیرد، ممکن است تا حدود زیادی در این قضیه تغییر ایجاد کند. به این دلیل که بخشی از مردم معتقدند که نوآوری مالی در واقع برای آنها نفعی ندارد، اگرچه این کار میتواند برای بانکها و شرکتهای سرمایهگذار سود مناسبی داشته باشد.
نمونههایی از نوآوری مالی
نوآوری مالی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد؛ نوآوریهای مربوط به بانکداری شخصی، بانکداری شرکتی و همچنین بازارهای سرمایه. برخی از نوآوریهای مالی ارائهشده عبارتاند از:
- دستگاه خودپرداز؛
- کارتهای اعتباری؛
- بانکداری الکترونیکی؛
- سیستم پیامرسانی سوئیفت؛
- مبادله پیشفرض اعتبار (سوآپ افول/نکول اعتباری)؛
- وثیقه تعهدات بدهی؛
- اوراق بهادار و غیره.
بهطور کلی میتوان نوآوریهای مالی را در دو گروه فناورانه و غیرفناورانه طبقهبندی کرد. نوآوریهای فناورانه قطعاً جهان را به مکان بهتری برای زندگیکردن تبدیل میکنند. بهعنوان مثال، با استفاده از بانکداری الکترونیکی، مردم وقت کمتری را در بانکها میگذرانند و در نتیجه میتوانند از این زمان برای کسب درآمد بیشتر، یا سایر فعالیتهای خود استفاده کنند، اما از طرف دیگر، نوآوریهای غیرفناورانه باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند؛ زیرا برخی از این نوآوریها اگرچه منافعی را برای جامعه دارند، ولی همه آنها لزوماً به یک اندازه مفید نیستند.
نوآوری مالی خوب چیست؟
یک نوآوری خوب مالی باید ریسکپذیری پایینی داشته باشد و در صورتی خوب محسوب میشود که امکان تمرکززدایی از مخاطره (ریسک) را فراهم کند. بهعنوان مثال خدمت یا محصول سوآپ افول/نکول اعتباری را در نظر بگیرید. از این محصول میتوان بهعنوان بیمه برای کاهش ریسک اوراق قرضه استفاده کرد. بدین ترتیب که اگر به (سرمایهگذاری) خرید اوراق قرضه شرکت A علاقهمند باشید و برای تضمین آن از سوآپ افول/نکول اعتباری استفاده کنید، انگار که اوراق قرضه خریداریشده خود را بیمه کردهاید.
یکی از اشکالات قابل بروز در این زمینه این است که دارنده اوراق قرضه پس از خریداری محصول یا خدمت سوآپ افول/نکول اعتباری، بتواند اصل اوراق قرضه خود را به دیگری واگذار کند و بدین ترتیب اگر شرکت A قادر به ایفای تعهدات (بدهی) خود نباشد، سرمایهگذار (کسی که از محصول سوآپ افول/نکول اعتباری استفاده کرده) از محل تضمین ارائهکننده محصول، بهرهمند میشود. اینجاست که بیمه به قمار تبدیل میشود. به همین جهت است که در طراحی محصولات و خدمات نوآورانه مالی، باید به اندازه کافی دقت نظر وجود داشته باشد.
یک نوآوری خوب مالی نباید منتج به انتقال وجوه بیش از حد به یک بخش از اقتصاد شود. درک این موضوع که ارائه اعتبار به اشخاص در واقع بر اقتصاد جامعه تأثیر میگذارد، بسیار مهم است. اگر تمام اعتبارات به یک بخش منتهی شود، آن بخش شاهد رونق خواهد شد، در حالی که در سایر بخشها شاهد سقوط خواهیم بود و این وظیفه بخش سیاستگذاری و متولیان امور مالی است که از متناسببودن توزیع منابع بین بخشهای مختلف اقتصادی در جامعه اطمینان حاصل کنند. با این حال، در بسیاری اوقات نوآوری مالی دقیقاً برعکس عمل میکند و این امر به ازدحام منابع فقط در یک یا چند بخش از اقتصاد منجر میشود.
مورد اوراق بهادار را در نظر بگیرید. اوراق بهادار به بانکها امکان میدهد وامهای قدیمی خود را به سرمایهگذاران بفروشند. سپس با دریافت پول اوراق از افراد جامعه میتوانند وامهای جدیدی را اعطا کنند. یکی از مشکلات اوراق بهادار این است که اجازه میدهد وجوه بیش از حد به یک بخش از اقتصاد منتقل شود. به این ترتیب مثلاً بخش املاک و مستغلات بودجه زیادی دریافت میکند، در حالی که بخشهای دیگر گرسنه بودجه هستند. به همین دلیل، مهم است که از این نظر به نوآوریهای مالی نگاه کنیم. بهاصطلاح اگر نوآوری به توزیع نامتقارن ثروت به نفع بخشهای خاصی منجر شود، در واقع نباید آن را نوآوری نامید.
در نوآوری خوب باید اطمینان داشت که نوآوری مالی موجبات پرورش فرهنگ بدهی بیش از حد را فراهم نمیکند. گسترش کارتهای اعتباری را میتوان بهعنوان یک مطالعه موردی، در نظر گرفت. قبل از اینکه کارتهای اعتباری در دنیا رایج شود، بخش خانگی آنچنان بدهکار نبود. شرکتهای ارائهدهنده کارت اعتباری بهدلیل ایجاد پیشنهادهای فریبنده، موجب افزایش هزینههای بیش از حد و غیرمنطقی در اکثر استفادهکنندگان شدند. در واقع این مهم است که نوآوری مالی از این زاویه نیز تحلیل شود.
نوآوری مالی ممکن است در انواع زیر مورد استفاده واقع شود:
نوآوریهای نهادی/ سیستم مالی
چنین نوآوریهایی میتوانند بخش مالی را بهطور کلی تحت تأثیر قرار دهند و به تغییر در ساختارهای تجاری، ایجاد انواع جدیدی از واسطههای مالی یا تغییر در چارچوب قانونی و نظارتی مربوط باشند. بهعنوان مثال: استفاده از سازوکار مناسب گروه خدمات خرد مالی، رسمیتبخشیدن به سیستمهای مالی غیررسمی یا ایجاد یک ساختار خدمات کاملاً جدید.
نوآوریهای فرایندی
چنین نوآوریهایی شامل معرفی فرایندهای جدید تجاری منجر به افزایش کارایی، گسترش بازار و غیره میشود. بهعنوان مثال میتوان به اتوماسیون اداری و استفاده از رایانه با نرمافزار حسابداری و مدیریت داده مشتری اشاره کرد.
نوآوریهای محصول
این نوآوریها شامل معرفی اعتبار جدید، سپرده، بیمه، لیزینگ و سایر محصولات مالی میشود. نوآوریهای محصول معمولاً برای پاسخ بهتر به تغییرات تقاضای بازار یا بهبود کارایی ارائه میشوند.