راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

در جست‌وجوی موجوداتی از یک سیاره دیگر!

مدل رفتاری صنعت بیمه در اغلب جاهای دنیا سنتی است. بسیاری از چالش‌های پیش روی کارآفرینانی که می‌خواهند در ایران در این صنعت کار نوآورانه بکنند، در جاهایی مثل آمریکا و چین و حتی آلمان نیز به‌عنوان پیشروهای اینشورتک دنیا وجود داشته و دارد

ایمان جلیلی، مدیر بازاریابی و ارتباطات شبکه نوآفرینی پلنت / اول: ماه گذشته در قالب یک ویدئوکنفرانس با عده‌ای از علاقه‌مندان اینشورتک درباره مدل‌های کسب‌وکاری جدید در صنعت بیمه گپ می‌زدم. یکی از مثال‌هایی که مفصل در آن کنفرانس رویش دست گذاشته بودم «لموناد» و مدل کسب‌وکار جذابش بود؛ از مرور مدل کسب‌وکاری بگیرید تا اعداد و ارقام و رکوردهایی که به واسطه انتخاب درست همان مدل کسب‌وکاری ثبت شده‌اند و تقریباً همه‌شان برای صنعت بیمه شگفتی به حساب می‌آیند. رکورد پرداخت خسارت فقط در سه ثانیه!  فروش ۱۰۰ درصد بیمه‌نامه‌ها از طریق ربات و بدون دخالت نماینده یا بازاریاب و… .

قرار بود بعد از مرور لموناد برسیم به پتانسیل‌های بازار بیمه در ایران. اما درست در همین نقطه تقریباً همه کسانی که در بخش بررسی لموناد با هیجان درباره خلاقیت و نوآوری این کسب‌وکار نظر می‌دادند و تعریف می‌کردند، حالا که بحث به بازار ایران و صنعت بیمه در کشور رسیده بود، ناامیدانه از سنتی‌بودن این صنعت و سازوکارهای پیچیده شرکت‌های بیمه شکایت می‌کردند. در یک جمع ۵۰نفره حداقل ۲۰ نفر با جدیت معتقد بودند که تحولی از جنس کسب‌وکار لموناد هرگز در ایران اتفاق نخواهد افتاد. شکایت‌ها هم همه همان‌هایی بودند که این روزها همه جا می‌شنویم. از «زیرساخت‌های لازم را نداریم» بگیرید تا «فرهنگ بیمه در اروپا و آمریکا با ایران متفاوت است».

دوم: حدود یک سال است که در شبکه نوآفرینی پلنت، به‌عنوان یک مرکز نوآوری در صنعت بیمه در جست‌وجوی یافتن تیم/ایده‌هایی هستیم که جرقه تحول در این صنعت را بزنند. کسب‌و‌کارهایی که بر پایه یک مسئله واقعی، راه‌حل نوآورانه‌ای کشف کرده باشند. حاصل این جست‌وجو به غیر از تیم‌هایی که اکثراً بر طراحی وب‌سایت‌های مقایسه و فروش آنلاین بیمه تمرکز کرده‌ باشند، چیز چشم‌گیری نبوده. البته همیشه ایده‌های هیجان‌انگیزی پیدا شده‌اند، اما تقریباً هیچ‌کدام‌شان وارد فاز اجرایی نشده‌اند. اتفاقاً همیشه استعدادهایی از بدنه بیمه کشف شده‌اند که هم شناخت کافی از این صنعت دارند و هم تجربه قابل توجه در فروش!

اما اقدام عملی رخ نداده، تیمی ساخته نشده. MVP  (محصول اولیه) روی میز نیست و… . همه به‌دنبال جایی می‌گردند که حتی از جایی قبل از نقطه شروع سرمایه بیاورد و شبکه بیاورد و زیرساخت به اشتراک بگذارد، دسترسی بدهد، دیتای تمیزشده تحویل بدهد تا کلید کار زده شود؛ چون معتقدند بدنه فعلی صنعت چنین امکاناتی را در اختیارشان نمی‌گذارد.

سوم: مدل رفتاری صنعت بیمه در اغلب جاهای دنیا سنتی است. بسیاری از چالش‌های پیش روی کارآفرینانی که می‌خواهند در ایران در این صنعت کار نوآورانه بکنند، در جاهایی مثل آمریکا و چین و حتی آلمان نیز به‌عنوان پیشروهای اینشورتک دنیا وجود داشته و دارد. شاید روند کند تحول دیجیتال در این صنعت به این دلیل باشد که ما همچنان برای برهم‌زنندگی و ایجاد تغییرات بزرگ نگاه‌مان به درون شرکت‌های بیمه است.

«بیمه‌ای‌بودن» ویژگی‌ای است که بسیاری از صاحبان ایده‌های نوآورانه آن را به‌عنوان آورده کسب‌وکار به‌شمار می‌آورند. خیلی اوقات اما همین «بیمه‌ای‌بودن» نمی‌گذارد بدون فیلتر ایده‌ها را اجرایی کنیم. بیایید مسیر را برعکس برویم. اگر یک نفر از سیاره دیگری غیر از سیاره بیمه‌ای‌ها به مسائل این صنعت نگاه بکند، چه؟ جایی دور از فرهنگ بوروکراتیک بیمه. دور از فرایندهای پیچیده و قوانین پیچیده‌تر؟

چهارم: بسیاری از ما از تحول در صنعت بیمه در ایران ناامیدیم، چون خودمان به‌عنوان یک مدیر، یک کارشناس، یک فروشنده و… گرفتار پیچیدگی‌هایش هستیم. جداً معتقدم چراغ اول برهم‌زنندگی و تغییر مدل‌های کسب‌وکاری در این صنعت را آدم‌هایی از بیرون روشن خواهند کرد؛ کسانی که اتفاقاً اصلاً بیمه نمی‌دانند. کسانی که نقطه تماس‌شان با این صنعت از جایگاه مشتری بوده، نه از جایگاه سیاست‌گذار یا فروشنده. کسانی که به‌عنوان خریدار مسائل واقعی را حس کرده‌اند و فارغ و بی‌اطلاع از سازوکارهایی که حس «نشدن» را در مرحله‌به‌مرحله اجرایی‌شدن ایده‌ها القا می‌کنند، وارد گود راه‌اندازی کسب‌وکار می‌شوند.

آخر: اگر کنفرانس/کارگاه/دورهمی/سخنرانی/جلسه دیگری بود که بهانه حرف‌زدن درباره «لموناد» یا کسب‌و‌کارهای موفق اینشورتکی در دنیا را دوباره در آن پیدا کردم، یادم می‌ماند که یک اسلاید دیگر هم به فایل ارائه‌ام اضافه کنم؛ بنیان‌گذاران این‌گونه ‌کسب‌وکارها که بسیار سریع قاعده بازی را عوض کرده‌اند، معمولاً «بیمه‌ای» نبوده‌اند.

منبع ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۸
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.