پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نگاهی متفاوت به اهمیت سواد مالی
به نظر میرسد چه بخواهیم و چه نخواهیم، آینده صنعت مالی بر دوش رباتهای هوشمند است و آنها هستند که برای جیب ما تصمیمگیری خواهند کرد. آیا این آینده ترسناک است؟
سعید گل محمدی، کارشناس امور بانکی / در شماره گذشته ماهنامه عصر تراکنش چند صفحهای به مبحث سواد مالی اختصاص یافته بود، صاحبنظران هم در خصوص اهمیتداشتن این سواد، بهخصوص در دوران پیش رو حرفهای خوب و بجایی داشتند. در اینجا نمیخواهم مجدداً در این خصوص و اهمیت آن، مطالب بیشتری اضافه کنم، در عوض و در ادامه قسمتی از نظرات یکی از خبرگان این صنعت که اشارهای کوتاه به آینده کرده بودند، حرفهایی برای گفتن دارم و آیا اینکه ما واقعاً نیازی به سواد مالی داریم؟
در دنیای امروز لزوم فراگیری دانش و مهارت تحت تأثیر فناوری تغییراتی کرده است که با نگاهی به اطراف کاملاً میتوان متوجه آن شد. بهطور مثال در این دوران اهمیت فراگیری علم و دانشی مانند علم جهتشناسی و مسیریابی تحت تأثیر اپلیکیشنهای مسیریابی کاملاً کمرنگ شده است. دیگر نیازی به شناخت جهتها، مسیرها و علائم موجود در نقشهها نیست، حتی نیازی به دانستن چهار جهت اصلی هم نیست، چه برسد به فرعی.
نسل جدید بدون نیاز به این دانش میتواند بهراحتی و فقط با اتکا به یک اپلیکیشن مسیریاب، طی مسیر کند؛ آن هم با بهترین انتخاب و کمترین صرف زمان ممکنه. مسیرهایی که اپلیکیشنها پیشنهاد میدهند، کاملاً قابل اعتماد هستند و اصلاً نیازی به چککردن یا بررسی مجدد آنها نیست. این اپلیکیشنها باقابلیتها و امکانات اضافهای که ارائه میکنند، مانند مسیرهای جایگزین، پیشبینی مدتزمان سفر، اصلاح مسیر و… آنچنان ارزشافزودهای ایجاد میکنند که میتوانند کارایی چندینبرابری نسبت به انسان داشته باشند.
آیا با وجود این امکانات دیگر نیازی به فراگیری دانش جهتیابی و مسیرشناسی وجود دارد یا خواهد داشت؟ آیا کسانی که این دانش و حتی مهارت پس از آن را در گذشته کسب کردند، نیازی به استفاده از دانستههای خود دارند؟ آیا میتوان در این دوران بر اهمیت فراگیری آن تأکید کرد؟ یا در مثالی دیگر، دانش نگاشت درست کلمات را بررسی کنیم، همان املای خودمان، یعنی نوشت درست کلمات که یکی از ارکان اصلی برای سوادآموزی است، املا بهعنوان یک سرفصل پایه در سیلابس آموزشی دوران ابتدایی وجود دارد و معمولاً آموزش آن توسط آزمون یا همان دیکته صورت میگیرد. حتی در امتحانات دوران دبیرستان کلمات سخت بهعنوان سؤالات چهارجوابی در امتحان ادبیات یا زبان فارسی وجود دارد.
حال با ورود فناوری تصحیح کلمات (Auto Correct) دیگر نیازی به یادگیری املای درست کلمات وجود دارد؟ اپلیکیشنهای دارای این قابلیت که در اکثر گوشیهای همراه وجود دارد، بهراحتی اشتباهات شما در تایپ نادرست یک کلمه را پیدا کرده و رفع میکنند، حتی پیشنهادهایی برای انتخاب کلمههای مشابه به شما ارائه میدهند، آنها بعضاً با هوش مصنوعی میتوانند دقیقاً حسب معانی دیگر لغات استفادهشده و همچنین دستور زبان، دقیقاً کلمه درست را جایگزین کلمه اشتباه کنند، حتی اگر کلمه تایپشده از نظر املایی درست بوده، ولی از نظر دستوری اشتباه باشد. همین نوشته هم توسط یکی از همین اپلیکیشنها، ویراستاری و غلطگیری شده است.
در خصوص مهارتها چطور؟ آیا نیازی به کسب آنها داریم؟ بهطور مثال در خصوص مهارت نگارش، همه میدانیم که نگارش یک مهارت است که با تمرین زیاد به دست میآید (به یادآورید دفتر مشق کلاس اول ابتدایی خود را که پر بود از اشکالی شبیه حروف یا خود حروف) و کسی که این مهارت را خوب کسب کرده باشد را به نام خوشخط میشناسیم، ولی چند سالی است که دنیای دیجیتال باعث شده تا مهارتی دیگر به نام تایپ جای مهارت نگارش را تصاحب کند. دیگر کسی زحمت به دست گرفتن قلم و کاغذ را به خود نمیدهد، صفحات کیبورد فیزیکی و مجازی بهخوبی این نقش را بر عهده گرفتهاند. حال دیگر کسی در نگارش موفقتر است که مهارت بالاتری در تایپ داشته باشد و البته جای تعجب نیست که با کیبوردهای مجازی دارای قابلیت کشیدن انگشت مهارت تایپ هم از حالت سنتی خود فاصله گرفته و تایپ بدون ضربه زدن و فقط با کشیدن انگشت روی دکمهها انجام خواهد شد.
این روش با استفاده از هوش مصنوعی و یک دیتابیس غنی روی وسایل هوشمندی مانند تلفن همراه میتواند مهارت تایپ را بهکل دگرگون کند. این روش که سرعت نگارش را چندبرابر میکند، باعث شده تا دیگر به مهارتی جهت تایپ و دانش املا برای نگاشت صحیح کلمات نیاز نباشد. حال با این تفاصیل میتوان در خصوص اهمیت کسب دانش نگارش سخنی به میان آورد؟ بهزودی مهارت تایپ هم تحت تأثیر نرمافزارهای تبدیل صوت به متن، رفتهرفته به فراموشی سپرده خواهد شد و فقط کافی است بگویید تا نوشته شود! نمیتوان گفت که آیندگان به روش ما برای نگاشت متون بدون تعجب نگاه نمیکنند و برای ما متأثر نمیشوند، همانگونه که ما برای انسانهای دوران گذشته و شیوه نگاشت آنها با ابزارهای سخت و خشن روی سنگ و خشت متأثر میشویم و آن همه رنجی که به خود میدادند را متصور نمیشویم.
امروزه با ورود خودروهای دارای جعبهدنده خودکار نیازی به فراگیری دانش و مهارت تغییر دنده وجود ندارد و میتوان این مورد را در آزمونهای رانندگی حذف کرد. بهزودی میتوان مهارت رانندگی را هم با ورود خودروهای خودران به فراموشی سپرد؛ زیرا دیگر نیازی به تهیه گواهینامه رانندگی نخواهد بود. این مهارت و توانایی با پیشرفت فناوری در صنعت خودرو دیگر جایی برای خود نخواهد داشت. به قولی و با نگاهی به خودروهای جدید، آیا خودروهای جدید درونشان کامپیوترهای پیشرفته است یا کامپیوترهایی داریم که زیرشان چهارچرخ وجود دارد؟
از سوی دیگر با وجود ماشینحساب ما نیازی به حفظ و یادگیری جدولضرب نداریم، چه بسیار کسانی که بدون دانش جدولضرب و فقط با یک ماشینحساب کوچک از پس امور محاسباتی خود برمیآیند. تمامی ما نحوه گرفتن جذر را در دوران تحصیل فراگرفتهایم، ولی کدامیک از ما تاکنون بهصورت دستی محاسبه جذر انجام دادهایم؟ چند نفر از خوانندگان این نوشته روش دستی محاسبه جذر را به یاد دارند؟ آیا میتوان گفت دانستن این دانش از اهمیت بالایی برخوردار است؟
با فناوریهایی مانند پردازش اطلاعات، هوش مصنوعی و از این قبیل، بهزودی سیستمهای مالی مجهز به رباتهای هوشمندی خواهند شد که فرمان مدیریت مالی شخصی را به دست میگیرند، همانطور که در صنعت خودرو این اتفاق افتاده است. رانندگی بهعنوان یکی از سختترین مهارتها که با هوش و سرعت تصمیمگیری رابطه مستقیم دارد، در این خصوص به موفقیت رسیده است. چرا رباتهای محاسبهگر در این خصوص به موفقیت دست پیدا نکنند، با اینکه کار آنها بسیار راحتتر از رباتهای راننده است (حداقل بعید است که اشتباه آنان باعث خسارت جانی شود).
رباتهای مالی میتوانند بهعنوان یک دستیار مالی با اطمینان زیاد به کمک شهروندان و سرمایهگذاران بیایند. آنها میتوانند خیلی دقیقتر و سریعتر از هر انسانی منابع مالی را مدیریت کنند، در واقع سواد مالی را باید به آنها آموخت، نه انسانها. با وجود آنها دیگر نیازی به هیچ تصمیمگیری خاصی توسط انسان نیست. آنها میتوانند تمام ورودیها و خروجیهای مالی را مدیریت کنند، در بهترین بازارهای سرمایهگذاری وارد شوند، بهترین سهام را در بهترین زمان خریداری کنند یا بهترین بانکها و مؤسسات مالی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند، بهترین پیشنهادهای مالی را ارائه دهند، ریسکها را بهدقت ارزیابی کرده و تصمیمگیریهای بلندمدت و کوتاهمدت داشت باشند، در کمکردن هزینهها نقش مهمی ایفا کنند، حتی بتوانند شرکای خوب انتخاب کنند (دیگر رباتهای مدیریت مالی) و حتی اخلاقمداری در سرمایهگذاری را در نهایت معنی رعایت کنند.
دیرزمانی نیست که کارمندان حقوق خود را پس از واریز به یک ربات بسپارند، یا اصلاً ندانند چه زمانی و چه مقدار حقوق برایشان واریز میشود و تمام امور مالی خود را با اطمینان کامل به یک ربات بسپارند.
رباتها تمام این کارها را بهمراتب بهتر از انسان انجام خواهند داد. هماکنون اپلیکیشنهای مدیریت مالی شخصی، بسیاری از این مدیریتها ر انجام میدهند، آنها بهصورت خودکار قبوض شمارا پرداخت میکنند، اقساط شمارا پرداخت میکنند، از سپرده شما برای اموری که به آنها اجازه دادید، برداشت میکنند، پیشنهادهایی برای بازار سرمایه ارائه میکنند و… . آنها هر روز به قابلیتها و ویژگیهای خود ارتقا میبخشند و میتوان از آنها بهعنوان نسل اول و بسیار ابتدایی رباتهای دستیار مالی نام برد. با این تفاصیل آیا هنوز نیاز به کسب سواد مالی احساس میشود؟
شاید نگرانیها از نبود سواد مالی به نوع دیگری تبدیل شوند، بهطور مثال نحوه کنترل رباتها، احتمال هکشدن آنها، ویروسهای کامپیوتری، احتمال تأثیرگذاری باندهای مافیایی اقتصادی و بانفوذ در روال تصمیمگیری آنها، سوءاستفاده از باگها یا حفرههای امنیتی آنها، دخالت و اثرگذاری دولتها در این سامانهها و… .
به نظر میرسد چه بخواهیم و چه نخواهیم، آینده صنعت مالی بر دوش رباتهای هوشمند است و آنها هستند که برای جیب ما تصمیمگیری خواهند کرد. آیا این آینده ترسناک است؟