پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
امید به تکرار مکررات / آیا آرامش به بازار ارز بازمیگردد؟
نرخ دلار در بازار آزاد ایران پس از هر خیز، دورهای از ثبات را تجربه کرده است، با این حال کارشناسان ایجاد ثبات پس از خیز کنونی را سخت میدانند
قیمت ارز در بازار آزاد ایران از سال ۱۳۵۷ تا امروز جریانی از خیز و ثبات را پشت سر گذاشته، به این صورت که پس از چند سال صعود تدریجی همواره چند سال سکون را تجربه کرده است. در دو سال گذشته، بهای دلار در بازار آزاد سریعترین رشد خود را در ۴۲ سال گذشته تجربه کرده است، جریانی که ادامه آن میتواند پیامدهای سنگینی برای اقتصاد ایران داشته باشد و مردم بهویژه اقشار کمدرآمد را در تامین اقلام موردنیاز زندگی در تنگنا قرار دهد، مگر آنکه این بار هم همانند ۴ دهه گذشته پس از خیز کنونی شاهد ثبات بهای دلار باشیم؛ اتفاقی که به گفته کارشناسان یا این بار تکرار نمیشود و یا برای تکرار آن نیاز به فراهم آوردن پیشزمینهها و اصلاحات اقتصادی است، همان پیشزمینههایی که در چند ده سال گذشته پس از یک دوره خیز، بستر لازم برای ایجاد ثبات را مهیا کرده بود.
از ۱۰۰ تومان تا ۲۶هزار تومان در ۴ دهه
بررسی بهای دلار در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نشان میدهد قیمت این ارز در کشور از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۶۶ زیر ۱۰۰ تومان بوده است. این رقم در یک رشد تدریجی که در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۶ اتفاق افتاده، در سال ۶۶ به ۱۲۰ تومان رسید، این افزایش برآمده از وقوع جنگ تحمیلی ایران با عراق در سالهای ۱۳۵۹ تا نیمه ۱۳۶۷ بود.
پس از پایان جنگ، در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ بهای دلار در بازار آزاد جهش چشمگیری نداشت و تنها اتفاق قابلتوجه آن سالها برابر شدن نرخ ارز در بازار رسمی و آزاد در سال ۷۱ در رقم حدود ۱۲۰ تومان بود، این برابری تا سال ۱۳۷۲ هم ادامه پیدا کرد و از سال ۱۳۷۳ به بعد، قیمت ارز در بازار آزاد از بازار رسمی سبقت گرفت و بهتدریج بالا رفت. این رشد تدریجی تا سال ۱۳۸۹ همچنان ادامه داشت، بهگونهای که در این سال دلار آمریکا در بازار آزاد ایران با نرخ ۱۰۴۰ تومان معامله میشد، رقمی که در ۱۳۹۰ به ۱۲۰۰تومان رسید.
در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ این رشد صعودی شدت بیشتری گرفت و قیمت دلار در ابتدای سال ۱۳۹۱ حدود ۱۹۰۰ تومان شد، رقمی که در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۳۵۰۰ تومان رشد کرد و تا اواسط ۱۳۹۶ در کانال ۳هزار تومان ماند، اما ۱۳۹۷ را با ۵هزار تومان آغاز کرد.
در سالهای ۱۳۹۷ تا اواسط ۱۳۹۹ دلار آمریکا در بازار آزاد ایران بیشترین رشد صعودی را در ۴ دهه گذشته تجربه کرد، بهطوریکه نرخ آن از ۵هزار تومان در ابتدای ۱۳۹۷ به ۱۳هزار تومان در ابتدای ۱۳۹۸ و ۱۵هزار تومان در ابتدای ۱۳۹۹ رسید و در آخرین روزهای شهریور به ۲۶هزار تومان صعود کرد.
رشد دوبرابری بهای دلار در بازه زمانی ابتدای ۱۳۹۷ تا نیمه ۱۳۹۹ چشماندازی نامطلوب را برای اقتصاد ایران در جایگاه اقتصادی ترسیم میکند که افزایش قیمت دلار در آن بر نرخ اقلام و کالاهای دیگر و قدرت خرید مردم تاثیر چشمگیری میگذارد. اگر خیز شدیدی که در دو سال و نیم گذشته اتفاق افتاده، همچنان ادامه داشته باشد، به این معناست که تا دو سال و نیم آینده و پایان سال ۱۴۰۲ قیمت دلار آمریکا در ایران به بیش از ۵۰هزار تومان خواهد رسید.
جریانی متشکل از خیز و ثبات در ۴ دهه
منحنی زیر نمایی کلی از خیز و گاه ثبات قیمت دلار را در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۹ نشان میدهد. صورت منحنی حکایت از آن دارد که نرخ دلار در بازار آزاد ایران پس از هر خیز، دورهای از ثبات را تجربه کرده است، ثباتی که در سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ پس از خیز سالهای ۱۳۶۴ تا پایان ۱۳۶۹ اتفاق افتاده است. پس از آن دلار ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۸ را در رشد بود و ۱۳۷۸تا ۱۳۸۸ را در ثبات، ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ باز هم خیز و ۱۳۹۳تا ۱۳۹۶ باز هم ثبات و در نهایت ۱۳۹۶ تاکنون در خیز. آیا پس از خیز کنونی همچون ۴ دهه گذشته دورهای از ثبات در انتظار بازار ارز ایران است؟
ثبات، اصلاحات میخواهد
محمدرضا جمالی مدیرعامل شرکت نبضافزار اما به برقراری ثبات پس از خیز کنونی امیدوار نیست، او در توضیح بیشتر دراینباره گفت: «به نظر من خیزی که این بار و در دو سال اخیر در قیمت دلار شاهد هستیم، در صورت اجرا نشدن اصلاحات در مدل کسبوکار بانکی و پرداخت و همچنین اعمال نشدن اصلاحات در اتصال بورس، بانک و ارز نمیتواند همچون چند دهه گذشته به ثبات چندساله منتهی شود، زیرا حجم نقدینگی در کشور بهصورت نمایی در حال رشد است و روزانه دستکم ۲هزار میلیارد تومان به این حجم اضافه میشود.»
وی افزود: «امیدهایی مثل بورس هم واهی است، زیرا اولا نقدینگی زیادی جذب بورس نمیشود و در بهترین روزهای بورس یکبیستم حجم نقدینگی تولیدی روزانه هم جذب بازار سرمایه نشده و ثانیا پول واردشده به بورس صرف تولید کالا و خدمات و در نهایت افزایش تولید ناخالص داخلی نمیشود. همچنین نظارت کافی هم وجود ندارد که پول جذبشده به بورس به مسیر درست وارد شود. علاوه بر اینها وارد شدن پول به بورس سبب تغییر سبد سپردههای بانکها نشده و اکنون سیستم بانکی با مدل غلط کسبوکار و نبود نظارت درست، نقدینگی زیادی تولید میکند.»
او ادامه داد: «بازار سرمایه، بیمه و ارز بهعنوان اجزای سیستم بهدرستی به هم متصل نیستند. همچنین جایگزین شدن شبهپول بهجای پول و از بین رفتن مرز پول و شبهپول به وخامت اوضاع میانجامد. در آینده بازه زمانی خیز قیمت دلار کوتاهتر و نوسان آن غیرقابلکنترلتر از دفعات پیش در ۴۰ سال گذشته میشود.»
جمالی تصریح کرد: «متاسفانه سیاستهای چند ارزی در اقتصاد کشور به کار گرفته نشده و سیستم ارزی بهصورت متمرکز کنترل شده است، همچنین عرضه ارز با مشکل روبهروست و کافی نیست، اتفاقی که به افزایش بهای آن انجامیده و دولت هم نمیتواند با تزریق ارز، اثرات افزایش نقدینگی را کنترل کند. امروز در کشور شبهپول (ریال) داده میشود و پول (ارز) گرفته میشود، در این شرایط حجم زیاد شبهپول نابهسامانی ایجاد کرده است.»
مدیرعامل شرکت نبضافزار در پایان اظهار کرد: «حجم نقدینگی که دولت کنونی تا پایان دوره خود در اختیار خواهد داشت، رقمی دستکم برابر با ۳هزارهزارمیلیارد تومان است، این رقم نسبت به نقدینگی سال ۹۲ و آغاز دولت، بیش از ۶برابر شده است. حال اگر قیمت ۲۸۰۰ تومان را برای قیمت دلار در سال ۹۲ در نظر بگیریم و سرعت گردش پول را ثابت فرض کنیم، مطابق با نظریه مقداری پول، نقطه تعادل ارز از حدود ۱۷هزار تومان کمتر نخواهد شد. اگر دولت بهاندازه سالهای طلایی خود هم ارز داشته باشد، در نهایت میتواند در حد یک تا دوهزار تومان این نقطه تعادل را پایین بیاورد. البته رشد نقدینگی ادامه دارد و این نقطه تعادل دستکم سالانه ۳۰درصد جابهجا میشود.»
ثبات، پیشنیاز میخواهد
کامران ندری، معاون سابق پژوهشی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی در پاسخ این سوال به راه پرداخت توضیح داد: «دورههای خیز و بیثباتی قیمت دلار در ۴۲ سال گذشته مربوط به سالهایی بود که کشور درگیر جنگ، تشدید تحریمها و کاهش قیمت نفت بود، به این معنا که بالا و پایین بودن نرخ ارز در ایران مشروط به این است که ما چه میزان و به چه قیمت نفت میفروشیم، هر قدر درآمد نفتی بیشتر باشد، احتمال خیز گرفتن دلار کمتر است و برعکس.»
وی افزود: «هر چند برابری بهای ارز خارجی در مقابل ریال، متاثر از میزان دلاری است که کشور میتواند در نتیجه فروش نفت و دیگر اقلام صادراتی به دست آورد؛ اما این همه ماجرا نیست و ریال تا حد زیادی میتواند در کنترل عوامل داخلی هم باشد، به این دلیل که ریال در داخل تولید و به اقتصاد ایران تزریق میشود، اگر تولید و تزریق آن متناسب با شرایط اقتصادی صورت بگیرد و مدیریت شود، تا حدود زیادی میتواند شکاف بین نرخ دلار و ریال را پر کند، در نتیجه اگر امروز رشد نقدینگی در اقتصاد تا این اندازه بالا نبود، از شدت بحرانهای ارزی کاسته میشد.»
او ادامه داد: «بنابراین اگر قرار است پس از خیز کنونی ما ثبات را تجربه کنیم یا باید با عوامل بیرونی اسباب آن فراهم شود، یعنی قیمت نفت و تقاضا برای آن بالا رود و از شدت تحریمهایی که مانع صادرات نفتی و غیرنفتی ایران و ورود ارز به کشور هستند، کم شود و یا خلق ریال در داخل کاهش یابد.»
ندری اضافه کرد: «اگر میزان ورود ارز بالا باشد، رشد نقدینگی در داخل تاثیر منفی خود را نشان نمیدهد، البته عوامل دیگری مانند میزان رشد اقتصادی هم در این بین تاثیرگذار هستند. در نهایت اما امروز تحریم هستیم و نمیتوانیم نفت بفروشیم، بهای نفت هم در بازار جهانی پایین است و علاوه بر اینها با بحران اقتصادی برآمده از شیوع ویروس کرونا هم دستوپنجه نرم میکنیم، در چنین شرایطی ارز خیز برداشته است. برای رسیدن به ثبات باید برای حل این معضلات راهکار پیدا کرد.»