پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مواجهه با پول / رفتارهای مالی ایرانیان از چه چیزهایی نشئت میگیرد؟
کیف پول اغلب ایرانیان این روزها مملو از کارتهای بانکی مختلف است. ملیکارت، ملتکارت، کارت عابربانک شهر، مسکنکارت. توفیری هم ندارد که بانک دولتی باشد یا خصوصی. مهم این است که معمولاً توازن را برقرار میکنیم و حداقل یک کارت عابربانک از حساب دولتی و خصوصی را در کیف پولهایمان جا میدهیم
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۶ / اگر شما صاحب یک کسبوکار خصوصی یا فروشنده کالا و اقلام باشید، غیر از عابربانک با پدیده دیگری که همصنفانتان با آن سروکار دارند، هم روبهرو شدهاید. پدیدهای که در ادبیات غیررسمی با عنوان «هر ایرانی یک دستگاه کارتخوان» شناخته میشود. تفاوتی هم نمیکند شما راننده تاکسی باشید یا حتی دستفروشی یا دارای مغازه چنددهانه.
مهم این است که بالاخره به یک دستگاه کارتخوان دست پیدا میکنید که مشتریانتان از آن کارت بکشند. آمارهای رسمی منتشرشده در تابستان 1398 میگویند: «شش میلیون و ۳۷۰ هزار دستگاه کارتخوان در کشور فعال است» و «۴۰۰ میلیون کارت عابربانک در کشور فعال و در دسترس عموم مردم است.» پای صحبت افراد شاغل در جامعه که بنشینید، معمولاً در توجیه این دو مسئله میگویند که «پول کاغذی امنیت ندارد» و «اگر پول به کارتخوان خودمان ریخته شود، هم پسانداز میشود و هم خیالمان راحتتر است».
حالا کمی به جلو حرکت کنید، به زمان مضارع بیایید، فینتکها یا فناوریهای مالی چند صباحی است که در کشور فعالاند. استارتآپهای مالی در اولین روزهای ورودشان با دو رفتار متفاوت روبهرو بودند؛ در ابتدا عدهای با آغوش باز پذیرای آنها شدند و حتی قصد داشتند نمونههای مشابهی را هم ایجاد کنند. درست همانند حباب استارتآپی که چند سال گذشته در کشور فعال شده بود و جوانان بسیاری تصور میکردند برای موفقیت باید حتماً استارتآپ داشته باشند. در مقابل آنها اما گروهی مشاهده میشدند که نهتنها موافق با این جریانات تازه مالی نبودند که حتی گمان میکردند با نوعی کلک طرف هستند.
همانگونه که دیرزمانی است که از عمر استارتآپهای مالی در کشور میگذرد، اما همچنان بانکها و مؤسسات مالی بسیاری نمیتوانند خودشان را وارد این چرخه جدید کنند. با اعدادی که در ابتدا ذکر کردیم و با مشاهده رفتارهای مالی ما در جامعه و دیدگاهها درباره فینتک شاید هنوز زود باشد که بتوانیم به نتیجهگیری کلی دست پیدا کنیم، اما حقیقتاً همه اینها از چه چیزی نشئت میگیرند؟ رفتارهای مالی ما هم برگرفته از عوامل روانشناختی و جامعهشناختی ماست و هم برگرفته از نبود یک صنعت پرداخت الکترونیکی کارآمد که بتواند ابزاری باشد برای دریافت درست و قانونی اطلاعات مالی.
تأثیر عوامل روانشناختی ملتها در بازار
نقطه مقابل دیدگاه اقتصاددانان کلاسیک که معتقدند تمام رفتارهای مالی افراد عقلایی و فکرشده است، شاخهای از علوم انسانی در بازارهای مالی، تحت عنوان «مالی رفتاری» قرار دارد که مسئله را به گونهای دیگر فهم میکند. این شاخه وظیفه دارد تا از میان تمام رفتارهای مالی ما آنهایی را که برگرفته از عوامل جامعهشناختی یا روانشناختی است، جدا کند. گاهی حتی تحلیل هرچه بهتر و بیشتر این مسائل میتواند به تحلیل صحیحی از بازار نیز منجر شود.
ابعاد و رویکرد نظریه مالی رفتاری در پژوهشی که در پرتال جامع علوم انسانی منتشر شده و عنوان شده که گاهی خطاهای ادراکی ما اثر مستقیمی روی تصمیمگیری ما داشته است. سوگیری و تورشهای رفتاری (انحراف از تصمیمگیریهای درست و بهینه) نیز عامل دیگری است که تأثیر مستقیم آن در قیمتگذاری سهام در بازار سرمایه مشاهده میشود.
بورسبازی و تب خوشبینی و ریسک
تب بورس و سرمایهگذاری در بازار آزاد مدتی است که به لایههای مختلف جامعه ما کشیده شده است، اما پیش از آن هم کدامیک از ما میتوانست ادعا کند که از سرمایهگذاری و کسب درآمد فراری است؟ ریسکپذیری حالا یکی از مهمترین ویژگیهایی است که معمولاً حین سرمایهگذاری باید آن را جدی بگیریم. حتی شنیده شده که کارشناسان میگویند «اگر قدرت ریسک ندارید، وارد بازارهای سرمایه پرتنش نشوید». جالب است بدانید که ویژگیهای خلقی ملتها میتواند ریسکپذیری را در آدمها افزایش یا کاهش دهد.
در پژوهشی که تحت عنوان «اثر بازدههای درکشده گذشته بر رفتار مالی سرمایهگذاران و سوگیریهای روانشناختی بهعنوان متغیر مالی میانجی» در فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی در سال 1396 چاپ شده، عنوان شده که ترجیحات شخصی افراد از جمله گرایشهای ریسکی و ادراکات ریسکی و باورها که خود شامل خوشبینی و اطمینان بیش از حد میشود، میتواند تأثیر مستقیمی در سرمایهگذاریهای پرریسک آنها داشته باشد، اما این خوشبینی دقیقاً چگونه خودش را نشان میدهد؟
در بخش نتیجهگیری این پژوهش آمده است که «اشخاص حاضر در بازار بورس ایران، بازدههای درکشده مثبت گذشته را به مهارت، تجربه، عملکرد و کیفیت اطلاعاتی خود نسبت میدهند و با تعمیم آن به آینده، انتظار دارند که در آینده از چنین بازدهی برخوردار باشند. اطمینان بیش از حد باعث میشود که سرمایهگذاران تهاجمی رفتار کنند. درباره خوشبینی هم میتوان گفت که سرمایهگذارانی که در گذشته بازدههای بالاتری کسب کردند با تمرکز بر این بازدههای مثبت قبلی به آینده خوشبین هستند.»
این گزارهها تنها مؤید یک مسئله هستند؛ آن هم اینکه ابعاد روانشناختی رفتارهای ما تأثیر مستقیمی در رفتارهای ما خواهند داشت. شاید اگر فردی از بیرون به ما و حرکات مهرههایمان توجه کند، بتواند بازیمان را بخواند، همانگونه که این روزها بسیاری از بورسبازان توانستند در بازار سرمایه موفق عمل کنند.
رفتارهای مالی برگرفته از عوامل خرد و کلان
شاید سادهانگارانه باشد که رفتارهای مالی را در همین سطح خلاصه کنیم. عوامل خرد و کلان دیگری هم میتواند در این مسئله دخیل باشد. اگر یک ابزار دقیق و مؤثری برای کنترل قدمبهقدم این رفتارها موجود بود، راحتتر میشد قضاوت کرد. ابزاری که پیشتر هم از آن صحبت کردیم، اما به زعم کارشناسان آنچنان که باید کارایی ندارد.
«صنعت پرداخت الکترونیکی یک ابزار قوی برای به دست آوردن اطلاعات ضمن رعایت قوانین است.» این را وحید صیامی، کارشناس فناوریهای مالی به عصر تراکنش میگوید. او معتقد است که با صنعت پرداخت الکترونیکی میتوان به اطلاعات متقن و صحیحی درباره جریان تولید، بازرگانی داخلی و خارجی دست پیدا کرد؛ بانک اطلاعاتی که هنوز در ایران ناقص است و باید اراده قوی برای آن وجود داشته باشد: «متأسفانه بهدلیل طراحیهای غلط و ناکارآمد، صنعت پرداخت الکترونیکی در ایران دستاوردی نداشت. تحقیقات نشان میدهد که بهطور مثال در سال 1396 حدود ۲۰ هزار میلیارد برای صنعت پرداخت الکترونیکی در بانکها هزینه شد که هیچوقت به کار نیامدند.»
او درباره دستگاههای کارتخوان هم نظر متفاوتی دارد. به گفته او استقبال از این ابزار مانند دستگاه پوز منفعتهایی دارد، اما یکسری مشکلات هم ایجاد میکنند؛ «اکنون شرکتهای متعددی در کشور مسئولیت این دستگاههای کارتخوان را دارند، شاید جالب باشد بدانید که همین دستگاههای پوز در خارج از کشور هم فعال هستند، بهطور مثال در صرافیهای ترکیه یا حتی در کانادا، در کنار تمام ابزارهای مالی خودشان، یک دستگاه کارتخوان ایرانی هم وجود دارد؛ این یعنی در سالهای اخیر و بهدلیل تحریمهای آنچنانی از همین روش میتوان حجم پول بالایی را مبادله کرد که این عدد حین طراحی و ایجاد دستگاههای کارتخوان ایرانی معنادار میشود.»
آیا رفتارهای مالی ما ایرانیان مشابه با رفتارهای کشورهای خارجی است؟ پاسخ صیامی خیر است. او میگوید بخش عمدهای از رفتارهای مالی نشئتگرفته از بحث ابزار پرداخت و مدیریت جریانات نقدینگی است؛ «در کشورهای دیگر روی پایه پولی کم نقدینگی ایجاد میشود، در حالی که شرایط انتشار پول در بانک مرکزی ایران بهطور کلی متفاوت است.»
از طرف دیگر در ایران بخش عظیمی از پولها در قالب سپرده بلندمدت، اصلاً در چرخش مالی قرار نمیگیرند.
طردشدگی توأم با استقبال
رفتارهای ملتها معمولاً در بخشهایی از بازار خودش را بیشتر نمایان میکند؛ عرصه تقاضا یکی از همین بخشهاست که صیامی روی آن تأکید دارد: «در علم اقتصاد مبحثی وجود دارد که بهطور خاص روی بحث بازار و عرضه و تقاضا تمرکز دارد. در آن سوی بازار که بحث تقاضا مطرح میشود، رفتارهای انسان، حرف اول را میزند. اراده، اختیار اهداف فرد و رفتارهای او به بحث تقاضا گره خورده است. مبحثی که ارتباط مستقیمی با روانشناسی فرد دارد.»
او میگوید که این روزها روانشناسی اقتصادی در دنیا به یکی از رشتههای پرطرفدار تبدیل شده است: «بعد از سال 2000، سه روانشناس در حوزه اقتصاد رفتاری برنده جایزه نوبل شدند؛ این یعنی در دنیا به اقتصاد رفتاری توجه ویژهای میشود. در ایران نیز با توجه به اقتصاد رفتاری میتوان تحلیلهای جالبی ارائه داد.»
این کارشناس فناوریهای مالی معتقد است که رفتار ایرانیان در مواجهه با فناوریهای مالی معمولاً یک ریتم ثابتی داشته است؛ «معمولاً وقتی یک فناوری یا نوآوری تازه به کشور ما وارد میشود، در ابتدا طرد میشود، مردم ایران معمولاً آن را نمیپذیرند، اما به مرور زمان طردشدگی به استقبال عجیبوغریب تبدیل میشود، شما تجربه فضای مجازی را به خاطر آورید، بیشتر ایرانیان این روزها بیش از پنج ساعت از شبانهروزشان را در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی میگذرانند؛ اتفاقی که در نخستین روزهای ورود فضای مجازی به کشور انتظارش را نداشتیم.»
در مبحث پرداخت الکترونیکی هم ایرانیان رفتاری متفاوت با کشورهای خارجی داشتند. «در دنیا معمولاً یکسوم از پرداختیها توسط سکه و اسکناس است، یکسوم توسط سرویسهای بانکی نظیر ساتنا و پایا و یکسوم با سایر ابزارهای بانکی. اما در ایران ما عملاً اسکناس و پول خرد را حذف کردیم، پول کاغذی اصلاً در دسترسمان نیست و به قول خارجیها بهصورت دیوانهوار از پرداخت الکترونیکی استفاده میکنیم. البته نباید فراموش کرد که کرونا هم در اقبال عمومی به سمت پرداخت الکترونیکی در ایران بیتأثیر نبود، اما باید گفت که ظرفیت یکسوم، دوسومی پرداختهای ما در ایران با کشورهای خارجی تفاوت پیدا کرده است.»
اما چگونه میتوان به ثبات نسبی دست پیدا کرد؟ چگونه میتوان رفتارهای مالی را بهصورت قانونی کنترل کرد؟ به گفته صیامی مادامی که ما جریان اطلاعاتی قوی در فرایندهای مالی نداشته باشیم، نمیتوانیم انتظار اراده قوی برای تغییرات ساختار مریضگونه در بازار مالی هم داشته باشیم. «در وهله اول باید تلاش کنیم تا گفتمان غالب بر مسائل اقتصادی را تغییر دهیم.»
او معتقد است که گاهی سرویسهای مجانی در بازارهای مالی ظاهر امر است و باید بدانیم چرا این سرویسهای رایگان در اختیار من بهعنوان مشتری قرار میگیرد.