پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سایه بورسبازی بر محیط کسبوکار
درخواست کارمندان برای تغییر ساعات کاری برای فعالیت در بورس چقدر برای کارفرماها نگرانکننده است؟
این روزها برخی از کسبوکارها با درخواستی عجیب از سوی کارمندان خود مواجه هستند؛ ساعت کاری از ۱۲ ظهر به بعد و آن هم به دلیل درآمدهای حاصل از معاملات بورسی. یکی از مهمترین راههای سرمایهگذاری بورس است و این افراد این روزها تصور میکنند که بورس بهترین انتخاب برای سرمایهگذاری است. آنها بورس را انتخاب کردهاند و حالا برای اینکه سر فرصت بتوانند به خریدوفروش بپردازند و درآمدی از این راه داشته باشند، از کارفرما درخواست میکنند که ساعت کاری آنها را تغییر دهد و اگر با این درخواستشان موافقت نشود حاضر هستند که استعفا بدهند. عدهای نیز بدون داشتن هیچ درخواستی در لابهلای کارهایشان به معاملهکردن میپردازند و روزانه بخشی از انرژی و وقت خود را صرف این موضوع میکنند. جوی که این روزها در شرکتها و بین کارمندان به وجود آمده، قطعا اگر کنترل نشود میتواند چالش جدی را برای کسبوکارها ایجاد کند. در این مطلب با عادل طالبی دبیر انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی، آیت حسینی مدیرعامل گروه نشانه و مجید خاکپور همبنیانگذار ادنیک درباره تجربهشان با این پدیده جدید گفتوگو کردیم. همچنین پای صحبتهای دو نفر از کارمندانی که چنین درخواستی داشتند نیز نشستیم.
به گفته عادل طالبی دبیر انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی، افراد علاقهمندیها و نیازهای گوناگونی دارند. مالکین و مدیران مایل هستند نیروی انسانی خبره و کارآمد با تمرکز روی وظایف تعیین شده کار کند. از سوی دیگر، نیازها و دغدغههای مالی کارکنان هم یک واقعیت غیر قابل انکار است. هر یک از طرفین هم قطعاً منافع خود را ارجح میدانند.
طالبی با اشاره به اینکه در حال حاضر در بین برخی کارمندان شرکتها جوی ایجاد شده است و عدهای فکر میکنند که در بورس میتوانند بیشتر پول در بیاورند و مایل هستند که مثلاً کار در شرکت را از ساعت ۱۲ ظهر ادامه دهند (و در ساعات صبح به امورات بورس بپردازند)، گفت: «هم آن فرد و هم کارفرما حق انتخاب دارد؛ درنتیجه این حق برای هر دو طرف وجود دارد. وقتی کارفرمایی با چنین درخواستی روبهرو میشود معمولاً یک محاسبه انجام میدهد. اینکه آیا آن فرد نیروی کلیدی برای شرکت هست یا خیر و آیا جایگزینکردن آن با فرد دیگری بهراحتی ممکن خواهد بود یا خیر. اگر آن فرد نیروی کلیدی شرکت باشد و جایگزینکردن آن با فرد دیگری سخت باشد، کارفرما مجبور خواهد بود که این درخواست را قبول کند.»
دبیر انجمن صنفی کسبوکارهای اینترنتی امیدوار است که تا دو سه ماه آینده با فروکش کردن جوی که بورس ایجاد کرده، مجدداً جو روانی محیطهای کاری به شرایط آرامش و تعادل برگردد و این مشکلات هر چه سریعتر تمام شود.
آیت حسینی مدیرعامل گروه نشانه نیز با چنین درخواستهایی روبهرو شده است. او در این خصوص توضیح داد: «در ابتدا بهصورت خیلی محدود چنین درخواستی مطرح شد؛ اما با اتمام قرنطینه، این درخواستها بیشتر شد و بهانههای مختلفی هم برای این تصمیم گفته میشد. البته پرسنل قدیمی که با شرایط کاری و روحیات من آشنا بودند و با توجه به تعصبی که به مجموعه داشتند، چنین درخواستی را مطرح نمیکردند و این خواستها بیشتر از طرف نیروهای جدیدتر و جوانتر مجموعه مطرح میشد. در ابتدا پاسخ من، پیشنهاد ساعت کاری از ۱۲ ظهر بهبعد بهصورت آزمایشی و بهشرط تأثیر مثبت در راندمان کاری بود، چون افرادی که چنین خواستهای داشتند، بهانههایی ازجمله مریضی افراد خانواده یا درگیری کاری را مطرح میکردند که اخلاقا وظیفه داشتم با ایشان همراهی کنم؛ ولی کمی بعدتر که درخواستها بیشتر شد، صریحا مخالفتم را اعلام کردم. وقتی اصرار همکاران را دیدم، از آنها خواستم تا صادقانه علت واقعی این درخواست را مطرح کنند که در پاسخ گفتند صبحها در بازار بورس فعالیت دارند. در هر حال من با این درخواست به صورت موردی موافقت یا مخالفت کردم.»
پیشنهاد حسینی به همکارانی که اصرار بر چنین روش همکاری داشتند این بود که میتوانند بهجای همکاری تماموقت بهصورت پارهوقت به همکاری با نشانه ادامه دهند و اساس کار را بر پایه عملکرد خروجی قرار دهند. او توضیح داد: «واقعیت این است که در امتداد کار حرفهای فعالانه در بورس باید فراتر از ساعت ۱۲ وقت گذاشت و این میتواند خود به شغلی تمام وقت تبدیل شود. در این بین مهم این است که فرد با آگاهی و دانش انتخابش را عوض کند و پای تمام مخاطرات آن نیز بایستد.»
او ادامه داد: «حالا که بستری در بورس فراهم شده که با هیاهوی اطراف آن، تصور عموم مردم این است که با کمترین تلاش و وقت گذاشتن، میتوانند در کوتاهمدت بیشترین سود را بهدست بیاورند، چرا باید خود را متعهد و ملزم به محیط کار با انواع زحمتها و تعهدها قرار دهند؟ آنها فکر میکنند که با مدتی فعالیت در بورس میتوانند سرمایهی خود را چند برابر کنند و پس از آن، دیگر هیچ نیازی به کار کارمندی نخواهند داشت. این مسائل باعث جذابیت بازار بورس برای کارمندان شده است.»
نگرانی اصلی حسینی در مورد این مسئله در درجهی اول سرخوردگی ناشی از شکست احتمالی در این بازار است که آسیبهای روحی و روانی را برای این افراد در پی دارد. به هر حال درب بورس همیشه روی پاشنه موفقیت و سوددهی نمیچرخد و حتما در بلندمدت برای افراد ضررهایی نیز به همراه دارد. «همچنین با توجه به وضعیت اقتصادی ناشی از تحریمها و بحران ویروس کرونا در سطح بینالمللی، احتمال اینکه شرکتهای بورسی در آیندهای نهچندان دور با رکودهای قابل توجه مواجه شوند، زیاد است. در چنان شرایطی افرادی که همهی سرمایه مادی و معنوی و بهصورت خاص، وقت خود را صرف بورس کردهاند، هم پسانداز اندک خود را از دست دادهاند و هم بهدلیل تغییر شرایط کاری، خود را از درآمد بدون ریسک کارمندی محروم کردهاند.»
به عقیده حسینی، کسبوکارها باید از این نگران باشند که نیروی انسانی آنها با دید کوتاهمدت، فریب چشماندازِ از دور زیبای بورس را بخورند و بخواهند سبک کاری خود را عوض کنند. پیامد چنین موضوعی، بیانگیزگی و کاهش بهرهوری نیروی انسانی خواهد بود. بنابراین مدیران باید در چنین وضعیتی وقت و انرژی بیشتری برای آموزش نیروی انسانی خود بهویژه در جهت آشنایی آنها با واقعیت بازار بورس و خطرهای آن (در عین فرصتها و مزیتهای آن) بگذارند و در کنار آن، از کارمندان در شرایط نامساعد اقتصادی کنونی حمایت معنوی بیشتری بهعمل بیاورند.
مجید خاکپور، همبنیانگذار ادنیک نیز توضیح داد که تاکنون با درخواستهایی از این دست از سوی کارمندان شرکت مواجه نشده است ولی میداند که کارمندانشان در زمینه خریدوفروش سهام در بورس فعالیت دارند و در مواردی در محیط کار در این رابطه صحبت میکنند ولی این موضوع تاکنون تاثیر منفی روی عملکرد آنها نداشته و حاشیهای هم در محیط کار ایجاد نکرده است.
خاکپور تمایل کارمندان به فعالیت در بورس را اینطور میبیند: «وقتی افراد شاهد رشد هر روزه بورس هستند و میبینید که بورس در سه ماه، بیش از ۱۳۰ درصد سود داشته است و از طرفی ارزش پول ملی هم هر روز در حال کاهش است و به این ترتیب حقوق آنها جذابیت خود را دارد از دست میدهد، رفتن آنها به سمت بورس، واکنشی طبیعی است و واقعیتی است که وجود دارد که باید با آن روبرو شد. ولی باید توجه داشته باشیم که این موضوع میتواند در بلند مدت از نظر انگیزشی تاثیر منفی روی اعضای تیم داشته باشد، مگر اینکه فرد از پختگی لازم برخوردار بوده و بالا و پایین بازار را دیده باشد.»
با توجه به صحبتهای همبنیانگذار ادنیک، اگر روزی خدایی نکرده این بازار سقوط کند، فرد دچار یاس و ناامیدی خواهد شد و این مساله نیز با خود کاهش تمرکز و پایین آمدن کارایی فرد را به دنبال خواهد داشت و در نهایت میتواند چالشهایی را در محیط کاری ایجاد کند. او با اشاره به اینکه تاکنون در شرکت خود با موردی که بخواهد تاثیر منفی روی کارهای شرکت داشته باشد بر نخورده گفت: «در کل این موضوع از نقطه نظر مدیریتی نگرانکننده است و شاید عملاً برای مدیریت این موضوع، کار خاصی از دست مدیران بر نیاید.» خاکپور محدود کردن فعالیت افراد در این زمینه در محیط کار را نه عملی میداند و نه منطقی چرا که ممکن است مدیر را ناخواسته در مقابل منافع اعضای تیم قرار دهد.
کارمندانی که چنین درخواستی داشتند، چه میگویند؟
ما علاوه بر اینکه پای صحبتهای کارفرمایان در این خصوص نشستیم، با دو نفر از کارمندانی که درخواست تغییر ساعت کاری داشتند و به فعالیت در بازار بورس میپردازند نیز گفتوگو کردیم. یکی از افراد دلیل این درخواست و رفتنش به سمت بازار بورس را اینطور توضیح داد: «در صورت عدم موافقت کارفرما با درخواستم احتمال قطع همکاری را بالا میدانم، به هر حال فرصت و شانسهای اینچنینی خیلی کم سراغ جوان ایرانی میآید و عدم استفاده از آن نوعی کمهوشی محسوب میشود. شما چه تضمینی به من میدهید که کارفرما و مجموعهای که درحال همکاری با آن هستم قرار است تا ابد سرپا بماند؟ تعدیلهای زیادی که در نامهای مطرح میبینیم نشانگر این عدم اطمینان نیست؟ از کجا معلوم به دلیل شرایط ویژه اقتصادی که داریم این مجموعه مجبور به تعدیل نیروهای خود نشود؟ پس به صرف حضور من در شرکت آینده تضمین شدهای در انتظارم نیست که با رفتن به سمت بازار بورس بخواهم به آن پشت کنم. اما پاسخ نهایی من به شما این است که سعی میکنم مهارتآموزی خود را بالا ببرم و در صورت کسب سود چشمگیر از بازار بورس، کسبوکار مستقلی بنا کنم؛ البته که به سختیها و شرایط دشوار آن کاملا واقفم اما فرصت استثنایی امروز را از دست نخواهم داد.»
یکی دیگر از این افراد نیز اینگونه گفت: «مسیر اقتصاد جامعه این روزها به سمتی میرود که عدم نقش آفرینی در یک بازار سرمایه میتواند در زمان کوتاه، اندک سرمایه مالی افراد را از بین ببرد، پس در این شرایط تصمیم منطقی برای من این است که حتی به قیمت از دست دادن شغل فعلی و صفر شدن درآمد نهچندان زیاد آن (به نسبت درآمد شاید کوتاهمدت بورس) به سمت بورس بروم. تا زمان سقوط احتمالی بورس درآمد من از شغل فعلی بهشدت پایینتر از سود حاصله از فعالیت بورسی است و اگر من زمان کافی برای بورس در نظر بگیرم میتوانم زمان سقوط احتمالی را پیشبینی کنم و پیش از آن از بورس خارج شوم، پس از آن میتوانم شغلی مانند شغل فعلی ولو با درآمد کمتر و موقعیت پایینتر پیدا کنم.»
هر چند حلال بودن حقوق دریافتی کارمند منوط به انجام دقیق وظایف محوله در زمان اداری است و قصور در این موضوع شبهات جدی شرعی در حقوق دریافتی او ایجاد می کند اما از یک زاویه دیگر نیز به این موضوع می توان توجه کرد و آن اینکه تا کی باید حقوق بگیران ما به ریال حقوق بگیرند و به دلار هزبنه کنند و این ما به التفاوت به جیب کار فرما چه دولت و چه بخش خصوصی برود. آیا این حقوق ها ستم در حق کارمندان نیست و اگر هست ( که هست ) آیا شرع مقدس چنین ستمی را تایید می کند؟
اگر شرایط اقتصادی مملکت خوب باشد و تورم مهار گرددو ارزش پول حفظ شود قطعاً این اتفاقات از جانب خیلی افراد نخواهد افتاد. بورس سی ساله که فعاله اما نیازی بهش نبوده و کارمند دنبال کارش بوده چی شده که الآن این اتفاق افتاده؟ همه میدونن