پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پارههایی درباره توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی / توسعه خریدنی نیست
مسئولیت اجتماعی به مجموعه اقدامات داوطلبانهای گفته میشود که یک کسبوکار در سه حوزه اجتماعی، اقتصادی و محیط زیست در پیش میگیرد تا به توسعه پایدار کمک کند. روشن است که سود بسیاری از این اقدامات در نهایت به جیب همان بنگاهها میرود؛ زیرا حیات آنها در گرو حیات جامعه است
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۴ / خبرنگار جوان از مرد اقتصادخواندهای که در زمره مدیران تکنوکرات جمهوری اسلامی ایران بهشمار میرود، سوال کرد: «به نظر شما بنگاههای اقتصادی چه مسئولیتهای اجتماعی بر عهده دارند؟» مصاحبهشونده از شنیدن این سوال خودش را دلخور نشان داد و بهتندی پاسخ گفت: «هیچ. مسئولیت اجتماعی یعنی چی؟ بزرگترین مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی اشتغالزایی و خلق ثروت است. نباید برایشان تکالیف اضافی تعریف کنیم.»
چه فرقی میکند که نام آن مدیر میانسال چه بود؟ او تنها نبوده و نیست. چند دهه است که نگاه غالب درباره واژه «توسعه» محصول پارادایمی است که «توسعه» را با «رشد» برابر فرض کرده است و میکوشد از طریق «احداث راه و کارخانه و صنایع معدنی و سدسازی و نیروگاهسازی و…» برای مردم توسعه را به ارمغان بیاورد. در این نگاه تولید ثروت و کسب منافع در کوتاهترین زمان، اولویت دارد. پس میتوان برای تحقق آن محیط زیست را تخریب کرد، تنوع زیستی را از بین برد، جامعه محلی پیرامون صنایع را جابهجا کرد، منابع آب را آلوده کرد، به منافع نیروهای بومی بیتوجهی کرد و… همه اینها با بیان یک هدف مباح شمرده میشوند و آن چیزی نیست جز آدرس غلطی به نام «اشتغالزایی».
بیکاری انبوه نیروهای در سن کار موجب شده تا به بهانه اشتغالزایی و خلق ثروت، پایداری اکولوژیک، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی با چالش جدی مواجه شوند. رویکرد کلاسیک به توسعه مدتهاست که بنبست رسیده است. ایده بهظاهر خللناپذیر خلق ثروت برای توسعه نمودی از موفقیت پیش روی بشر امروز قرار نداده است. گسترش فقر و تخریب محیط زیست از پیامدهای رویکرد سنتی توسعه بوده است. در دهه 70 میلادی روشن شد که رشد اقتصادی نیازمند تخریب بیش از پیش منابع طبیعی در جهان است. گرمایش زمین روشنترین سند زندگی ناپایدار انسانهایی است که تصور میکردند (میکنند) با افزایش رشد اقتصادی وضعیت زندگی بشر بهبود مییابد. دریغ از اینکه حالا دیگر محققان روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی و اقتصاد دریافتهاند شاخصهای کیفیت زندگی به قدری متنوعاند که نمیتوان کیفیت زندگی را تنها به درآمد اقتصادی مکفی محدود کرد.
بازنگری در مفهوم توسعه
آمارتیا سن، برنده جایز نوبل، هدف اساسی اقتصاد توسعه را نه رشد؛ بلکه بهرهگیری از این رشد برای افزایش قابلیتها و ظرفیتهای انسان برای زندگی ارزشمندتر فرایند گسترش آزادی واقعی مردم میداند و توسعه را هنگامی محققشده میداند که عوامل اساسی ضد آزادی از بین برود.
در آغاز (دهههای 1940، 1950 و 1960) تصور بر این بود که رشد و توسعه اقتصادی به یک معنا و مترادف هستند و اختلاف این دو در مورد جایگاه کاربرد آنهاست؛ رشد در مورد کشورهای توسعهیافته و توسعه در مورد کشورهای در حال توسعه به کار میرود. دیدگاه غالب این بود که رشد اقتصادی بهدنبال خود توسعه را به همراه دارد و اگر کشوری بتواند رشد اقتصادی؛ مثلا هفت درصد را در یک فرایند بلندمدت طی کند، به توسعه دست مییابد، اما پس از اینکه کشورهای زیادی این میزان رشد را در بلندمدت تجربه کردند، به توسعه دست نیافتند (مجله دانشپژوهان، 1382).
از همینرو بود که در جستوجو برای یافتن راهی جدید، مفهوم توسعه پایدار خلق شد. چنان که یک مقاله ترویجی مدرسه توسعه پایدار دانشگاه شریف هم نشان میدهد؛ «توسعه پایدار» یا sustainable development مفهومی است که از به بنبسترسیدن رویکردهای قبلی توسعه و تغییر نگرش بشر به آن پدید آمده است. این مفهوم تلاش دارد که با نگاهی جدید به توسعه، اشتباهات گذشته بشری درباره آن را تکرار نکند. این اشتباهات در کشور ما که شتاب زیادی برای توسعه داشته است هم نمودهای فروانی دارد.
احمد آلیاسین، مهندسی که سالهای سال مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان بوده و بهجز آن در شکلگیری مجتمعهای نیشکر و سدسازی و… نقش محوری داشته است، در مرور کارنامه جریان توسعه در ایران نقدهای صریحی مطرح میکند. او چندی پیش در مصاحبهای، به روزنامه شهروند گفته است: «به خاطر دارم هنگامی که کتاب «تاریخچه برنامهریزی توسعه» را نوشتم و نقدی بر فرایند توسعه ایران وارد کردم، عدهای به من خرده گرفتند که پس این همه فرودگاه، بندر، تونل، راه و راهآهن که ساخته شده، اینها توسعه نیستند؟ گفتم اینها هرگز توسعه نیستند، اینها ابزار توسعه هستند. توسعه هنگامی به وجود میآید که افراد جامعه، خانوادهها و مردم به آینده امید داشته باشند، از زندگی خود راضی باشند، اشتغال، درآمد و زیست انسانی داشته باشند و مردم شبها که در خانواده دور هم جمع میشوند، از زندگی خود راضی باشند. این تعریف توسعه است و به آن کیفیت زندگی، نیکبختی و خوشبختی نیز میگویند. توسعه خریدنی نیست، توسعه واردکردنی نیست، توسعه یک فرایند فرهنگی است که باید در جامعه تعمیق شده باشد.»
این صدای آلیاسین است. مهندسی که شش، هفت دهه پیاپی برای سربلندی ایران کوشیده است، اما این صدای اقلیت است. صدا و نگاه اکثریت به توسعه همچنان همان است که بود. حالا لازم است در ایران هم، رویکرد جدیدی به توسعه شکل بگیرد. مهمترین وجه این رویکرد جدید باید مبتنی بر توجه به مفهوم پایداری باشد. اینکه صاحبان کسبوکارها بدانند کسب سود به هر قیمتی در کوتاهمدت نمیتواند بقای کسبوکار آنها را در بلندمدت تضمین کند.
مسئولیت اجتماعی
در جهان و همچنین در ایران همهگیری ویروس کرونا بهمثابه یک سیلی سنگین بر صورت انسان خورد تا به خودش بیاید و از زندگی ناپایدار دست بکشد؛ از سبک زندگی و الگوی تغذیه ناپایدار تا شیوه تولید و عرضه محصولات و خدمات. برای زندگی پایدار باید ابتدا پاککن به دست بگیریم و غلطهای گذشته را پاک کنیم و سپس از شیوههایی برای کسبوکارمان بهره بگیریم که نسبت به سه بخش مسئولانه رفتار کنند؛ وجهه اقتصادی سازمان، وجهه اجتماعی و محیط زیست. کسبوکارهای پایدار باید بهطور همزمان به هر سه این موارد توجه کنند.
«مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی» هم از قضا جزء مفاهیمی است که در نسبت مستقیم با مفاهیم توسعه پایدار قرار دارد. مسئولیت اجتماعی قرار است به صاحبان کسبوکارها و سیاستگذاران توسعه، یادآوری کند که تحقق اهداف توسعه پایدار در گرو رفتار مسئولانه در سطح سیاستگذاران و در سطح مدیران کسبوکارهاست. از همین مفهوم بهنسبت جوان (از روزی که وارد ادبیات مدیریتی ایران شده)، قرائتهای پرشمار و بعضا متناقضی ارائه شده است. عدهای مسئولیت اجتماعی را به مثابه کار خیر تلقی کردهاند و کارهایی چون توزیع ارزاق در میان مستمندان را بهعنوان عملکرد مسئولیت اجتماعیشان معرفی کردهاند.
گروهی دیگر با هدف نمایشدادن و کسب وجهه اجتماعی اقداماتی کوچک را بهعنوان کارهایی بزرگ و موثر برجسته میکنند تا به مخاطبانشان بقبولانند که به جز کسب سود هدف خیر هم دارند. گروهی هم ممکن است در این میان با فعالیتهایشان محیط زیست را به نابودی بکشانند، اما برای دلخوشی منتقدان چند صد نهال غیربومی و ناسازگار با طبیعت هم بکارند؛ فعالیتهایی که عمدتا با مفهوم عمیق پایداری یا در تضاد قرار دارند یا در اندک مواردی ضعیفترین نسبت را با آن برقرار میکنند. میتوان مثالهای پرشمار دیگری درباره فهم نادقیق از مسئولیت اجتماعی در این نوشته برشمرد که از حوصله خواننده خارج است. هرچند برای خواننده عاقل یک اشاره کافی است.
درباره پرونده
اکنون ممکن است این سوال برای مخاطبان این نوشته پیش آمده باشد که مسئولیت اجتماعی چیست و به چه فعالیتهایی میتوان چنین عنوانی داد؟ پاسخ به این پرسش یکی از انگیزههای شکلگیری این پرونده بوده است. برای خالینبودن عریضه میتوان یادآوری کرد مسئولیت اجتماعی به مجموعه اقدامات داوطلبانهای گفته میشود که یک کسبوکار در سه حوزه اجتماعی، اقتصادی و محیط زیست در پیش میگیرد تا به توسعه پایدار کمک کند. روشن است که سود بسیاری از این اقدامات در نهایت به جیب همان بنگاهها میرود؛ زیرا حیات آنها در گرو حیات جامعه است. اما یافتن این پاسخ بهتنهایی کافی نیست.
در زمانهای که ویروس کرونا اقتصاد جهان را زمینگیر کرده و بسیاری از کسبوکارها با چالش جدی برای ادامه فعالیتهایشان روبهرو شدهاند، برخی کسبوکارها فرصت پیدا کردهاند تا فعالیتهایشان را گسترش دهند. فروشگاههای اینترنتی، ارائهدهندگان خدمات مالی، پلتفرمهای آموزشی و… از جمله کسبوکارهایی هستند که در دوران همهگیری کرونا نهتنها با کاهش مشتریان روبهرو نشدند؛ بلکه به شمار مشتریانشان بهشدت افزوده شد. در چنین شرایطی باید دید استارتآپها، فروشگاههای اینترنتی و شرکتهای فعال در حوزه فینتک برای تضمین پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی به مسئولیت اجتماعیشان چگونه و با چه کیفیتی عمل کردهاند؟ این دومین پرسش محوری پرونده مسئولیت اجتماعی شرکتهای فینتک و استارتآپ در زمانه کروناست.
از آنجا که به ضربالمثل «همه چیز را همگان دانند» اعتقاد راسخ داریم، کوشیدهایم صفحات این پرونده محلی باشد برای بازتاب دیدگاهها و آرای مختلف درباره مسئولیت اجتماعی شرکتها در عصر کرونا. امیدواریم این هدف محقق شده باشد و کسانی که این پرونده را مطالعه میکنند، از جمعبندی نهایی مباحث و دیدگاهها رضایت داشته باشند. مرور تجربه شرکتهای بزرگ جهان در عرصه مسئولیت اجتماعی در زمان بحران و همچنین مرور فعالیتهای برخی استارتآپها و شرکتهای ایرانی هم بخش دیگر این پرونده است. باید یادآوری کرد که «گفتوگو» یکی از پایههای توسعه پایدار است و در دل همین گفتوگوهاست که ایدههای توسعه درونزا شکل میگیرد و پخته میشود.
بخشهای مختلف این پرونده در روزهای آینده در راه پرداخت بازنشر میشوند.