پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سهمخواهی و دیگر هیچ / چرا پرداختیاری به ابزاری برای سهمخواهی مجموعههایی تبدیل شده که کمترین تلاشی برای رسیدن به هدف پرداختیاری نمیکنند؟
پرداختیاری که قرار بود بهمنظور نظارت دقیقتر بر حوزه پرداخت و تسهیل فضای کسبوکار ایجاد شود، اکنون به ابزاری برای سهمخواهی مجموعههایی تبدیل شده که کمترین تلاشی برای رسیدن به هدف پرداختیاری نمیکنند؛ در این مطلب دلیل این موضوع را بررسی میکنیم
ماهنامه عصر تراکنش 29 / اواسط مهرماه ۱۳۹۶ بانک مرکزی سیاست فناوری مالی و ضوابط پرداختیارها را منتشر کرد. نزدیک به یک سال از آن تاریخ گذشت تا روزهای آخر مردادماه 1397 ویرایش سوم این مستند توسط بانک مرکزی منتشر شد. با توجه به اینکه طی این سالها همیشه انتقادهایی به رگولاتور و نهاد ناظر برای قانونیکردن کسبوکار میکروارگانیسمهایی که در فضای پرداخت نیازهای خرد را برطرف میکردند، وجود داشته، پیگیریهای این کسبوکارها و تلاشها در بانک مرکزی و شاپرک نتیجه داد و شهریورماه سال 1397 بود که شش شرکت پرداختیاری بالاخره پس از امضای تفاهمنامهای با بانک مرکزی و شاپرک فعالیت خود را بهطور رسمی آغاز کردند. از همان ابتدا ادعا شده بود که این امر به دو منظور «نظارت دقیقتر بر حوزه پرداخت» و «تسهیل فضای کسبوکار» صورت گرفته است.
امروز یک سال و اندی از شروع رسمی این فعالیت میگذرد و نام 83 شرکت را در فهرست شاپرک میبینیم که پرداختیار شدهاند و گفته میشود بیش از 300 شرکت دیگر نیز در صف دریافت این تفاهمنامه هستند؛ شرکتهایی که گفته میشود برخی از آنها نهتنها هیچ سابقهای در این صنعت ندارند؛ بلکه مفهوم پرداختیاری را نیز نمیشناسند و به آن صرفا بهعنوان مجوزی که در آینده باارزش میشود، نگاه میکنند. شاید بتوان گفت که پرداختیاری در حال حاضر به ابزاری برای سهمخواهی مجموعههایی تبدیل شده که نهتنها فلسفه مجوز پرداختیاری را نمیدانند؛ بلکه کوچکترین تلاشی در توسعه کسبوکار و ایجاد محصولات خلاقانه و نوآورانه نیز نمیکنند. کلاف پرداختیاری اینجا گره خورده است و باید فکری برای آن کرد؛ اما حالا که بیش از یک سال از آغاز فعالیت اولین پرداختیارها میگذرد، مشکلات و مسائلی که در این حوزه وجود دارد، خود را نمایان کردهاند و حالا وقت آن است که بنشینیم و درباره آنها صحبت کنیم و مروری داشته باشیم بر اهدافی که این طرح از ابتدا برای تحقق آنها اجرایی شد. در این راستا نیز میزگردی را در دفتر راه پرداخت و با حضور وحید حجتی، مدیرعامل شرکت پرداخت نوین؛ فرید ستاره، مدیر تحقیق و توسعه شرکت پرداخت الکترونیک سامان و سعید احمدی پویا، معاون توسعه کسبوکار دیجیپی برگزار و درباره گذشته، حال و آینده پرداختیاری گفتوگو کردیم.
یکی از انتظاراتی که از ارائهدهندگان خدمات ریز پرداخت میرود، این است که با توجه به نیازسنجی مخاطبانی که بهدلیل خرد بودن کسبوکارشان از نظر PSPها مخفی میمانند، بسترهایی را طراحی کنند؛ یعنی ابتدا مسالهسنجی کنند و پس از آن مسالهای را حل کنند که PSPها بنا به دلایلی در آن ورود پیدا نمیکنند. به نظر شما اکنون که شرکتهای بسیاری در این حوزه ورود پیدا کردهاند و دهها شرکت و استارتآپ هم در صف اخذ مجوز هستند، بحث مساله و حل مساله چه میزان پیگیری شده است؟ آیا هدف پرداختیاری که از ابتدا نظارت دقیقتر بر حوزه پرداخت و تسهیل فضای کسبوکار عنوان شده بود، محقق شده است؟
وحید حجتی: دو نکته مهم در این خصوص وجود دارد؛ اگر پرداختیاری بهدنبال توسعه کسبوکار است، همین حالا نیز در کشور یک تجربه نهچندان خوشایند در حوزه توسعه کسبوکار MVNOها وجود دارد. چندین سال است که MVNOها شروع به کار کردهاند و شاهد خروج حجم زیادی از منابع که میتوانستند مستقیما درگیر کسبوکار شوند، هستیم؛ اما اگر پرداختیاری بهدنبال قانونگذاری و رگولهکردن کسبوکار است، رگولاتور چنین سازوکاری را برای PSPها، بهعنوان کسی که باید سازمان پاسخگو در برابر شاپرک باشد، نگذاشته است. این نکته جالبی است که برای مثال منِ PSP هیچگونه دسترسی به اطلاعاتی که شرکت پرداختیار ثبت میکند، ندارم، ولی در شاپرک باید پاسخگوی تمام مواردی که از سمت این شرکت اتفاق میافتد، باشم. این موضوع در جلسات شاپرک نیز مطرح شده است. البته دغدغهای از سمت آنها نیز وجود دارد که اگر شرکت PSP اطلاعات شرکتهای پرداختیار را داشته باشد، بهصورت مستقیم وارد کسبوکار پرداختیار میشود؛ در نتیجه وقتی همه این موارد را کنار یکدیگر قرار میدهیم، هیچگاه این پازل مرتب نمیشود و هیچوقت نمیتوانند همپوشانی درستی را در کنار یکدیگر داشته باشند.
من نه بهعنوان یک مقام مسئول در PSP، بلکه بهعنوان کسی که در این صنعت فعالیت میکند، میگویم که اگر PSP اراده کند، میتواند پرداختیار را مغلوب کند، چون هر پیشنهاد و توسعهای که پرداختیارها بخواهند ارائه کنند، PSP کسی است که میتواند پیشنهادهای مالی بهتری را ارائه کند. به نظر شما پرداختیارها با توان مالی پرداختیاری در توسعه کسبوکار خود قویتر رفتار میکنند یا یک شرکت PSP؟ اگر بحث چابکی است، باید سازوکار آن را مشخص کرد. در نتیجه به نظر من سازوکار PSPها مخصوصا تا زمانی که مدل کارمزدی اصلاح نشود، عملا نمیتواند سروشکل درستی را به خود ببیند.
فرید ستاره: من در قسمتهایی با آقای حجتی مخالف هستم. قبول دارم که در پرداختیاری از سمت قانونگذاری اشتباهاتی وجود دارد، ولی برخی شرکتهایی که در حوزه پرداختیاری فعالیت میکنند که منظور من شرکتهایی هستند که توانمندیهای خوبی دارند، از سوئیچ PSP استفاده میکنند، ولی از پذیرنده کارمزد نیز دریافت میکنند؛ آن هم به خاطر خدمات خوبی که به آنها ارائه میکنند.
حجتی: این عالی است و باید هم اینگونه باشد. من منکر این نیستم و حتما باید توسعه کسبوکار اتفاق بیفتد، ولی با سازوکار درست! من برمیگردم به جریان MVNOها که قرار بود از زیرساخت اپراتور در توسعه کسبوکار استفاده کند، اما اپراتور هر جا اراده میکرد، میتوانست پیشنهاد بهتری به نسبت آنها ارائه بدهد؛ چراکه اپراتور به لحاظ تمکن مالی قوی بود و به لحاظ زیرساخت نیز هر زیرساختی که میخواست را ارائه میکرد. سوالی که به وجود میآید این است که چرا پرداختیاری محدود است؟ اگر شرکتی میتواند پرداختیار باشد، باید بتواند پرداختیار نیز باشد. پرداختیار یعنی بتواند در سایز توسعه تجارت الکترونیکی فعالیت کند، ولی نه اینکه شرکتها را تنها به CNP محدود کرد.
وحید حجتی
وحید حجتی مدیرعامل شرکت پرداخت نوین آرین دارای لیسانس نرمافزار، فوقلیسانس MBA و دکترای DBA از دانشگاه تهران است. او از سال ۱۳۷۵ در صنعت نرمافزار و از سال ۱۳۸۴ در شرکتهای حوزه پرداخت الکترونیکی فعالیت داشته است. حجتی سابقه فعالیت در عناوین مدیرعامل و عضو هیاتمدیره تجارت همراه سینا، معاون فنی جیرینگ، مشاور مدیرعامل در حوزه پروژههای خاص در توسن و مدیرعامل و عضو هیاتمدیره شرکت پژوهش را دارد. او همچنین به مدت شش سال در پرداخت الکترونیک سامان در عناوین مدیر پروژههای خاص، مدیر شعبه کیش و هرمزگان و مدیر بخش پرداخت بدون کارت فعالیت کرده است. حجتی پیش از مدیرعاملی پرداخت نوین، معاون توسعه بازار شرکت ایرانکیش بود.
در نتیجه من با توسعه کسبوکار کاملا موافق هستم و موافق این هستم که شرکتهای چابک و خوشفکر باید ورود پیدا کنند و از زیرساختهای اصلی استفاده کنند تا کسبوکارهایی را که PSPها بهدلیل لختبودنشان قادر به توسعه آنها نیستند، توسعه دهند و با ریسک مشخصی نیز این کار را انجام دهند. ولی سوالی که مطرح میشود این است که اگر این شرکتهای پرداختیار از یک حدی رشد کردند و بزرگتر شدند، آیا میتوانند باز هم پابرجا بمانند؟ یا آن زمان PSP به کسبوکار آنها ورود پیدا میکند؟
تا امروز اسم 83 شرکت پرداختیاری در وبسایت شاپرک دیده میشود. همچنین تعداد زیادی از شرکتها در صف دریافت پرداختیاری هستند؛ به نظر شما دلیل اینکه شرکتها به سمت پرداختیاری میروند، چیست؟ همچنین حالا که یک سال و اندی از رسمیشدن پرداختیارها میگذرد، به سمت خلاقیت و ارائه راهکار رفتهاند یا در ساختار سود سوداگرانه حل شدهاند؟
ستاره: در حال حاضر تعداد زیادی مجموعه در ایران هستند که همه در حال صادرکردن مجوز هستند. اولین اشتباه در خصوص پرداختیارها این بود که اسم مجوز به وسط آمد و تاکنون بیش از 600 درخواست پرداختیاری ارائه شده و از این بین کسبوکار بسیاری از درخواستکنندهها مرتبط با این حوزه نیست و صرفا میخواهند یک مجوز بگیرند. در نتیجه داستان پرداختیاری در این قسمت خراب شد و در این قسمت است که گیر افتادهایم؛ چراکه به درست یا غلط قانونگذار یکسری قوانین ایجاد کرده، اما هیچ قانونی در خصوص نحوه تشخیص و ممیزی متقاضیان پرداختیاری وجود ندارد. در حال حاضر بالای 90 درصد مجموعههایی که پرداختیاری گرفتهاند، دلیل این کارشان را نمیدانند و اصلا معنای پرداختیاری را نیز نمیدانند.
سعید احمدیپویا: یکی از الزامات ویزا برای ارائه مجوز به هر یک از شرکتهایی که در اکوسیستم آن فعالیت میکنند، داشتن یک مدل کسبوکاری است که ویزا آن را تایید کند. این نکته بسیار مهم است. در نتیجه این موضوع یکی از چالشهای اصلی است که هنگام ارائه مجوز اصلا به آن فکر نشده است. در واقع باید برای ارائه مجوز پرداختیاری، چارچوبی گذاشته شود که هر مجموعهای نتواند این مجوز را دریافت و به شبکه پرداخت ریسک وارد کند.
تنها جریان درآمدی که همه دنبالش هستند، کارمزد شاپرکی است. در واقع همه درباره آن شنیدهاند و مجوز پرداختیاری را به آن خاطر دریافت کردهاند و حالا این ادعا را دارند که وارد حوزه پرداخت الکترونیکی شدهاند، در حالی که کوچکترین اطلاعاتی درباره این حوزه ندارند. من میگویم هنر یک پرداختیار این است که بتواند محصول جدید خلق کند و اگر قرار باشد چهار عمل اصلی را انجام دهد که PSP از همه بهتر زیرساخت ارائه خدمات پرداخت الکترونیکی را دارد و میتواند این کار را انجام دهد. در واقع وقتی PSP سوئیچ پذیرندگی را در اختیار دارد و میتواند بهترین سرویس را ارائه کند، دیگر چه نیازی به پرداختیار هست. در نتیجه پرداختیار باید با استفاده از سرویسی که PSP ارائه میکند و سرویسهای دیگری که از مجموعههای دیگر اخذ کرده، در کنار اطلاعات و تجاربی که در حوزه خاص دارد، محصول جدید خلق کند و به مشتری محصول و تجربه کاربری منحصربهفرد و لذتبخشی عرضه کند و بر مبنای آن از مشتری کارمزد دریافت کند که این بهترین مدل کسبوکاری برای فینتکها و پرداختیارهاست.
سعید احمدیپویا
سعید احمدیپویا در حال حاضر معاون توسعه کسبوکار دیجیپی است. او پیش از این معاون توسعه سامانههای پرداخت شرکت بهپرداخت ملت بود. از جمله سوابق کاری احمدیپویا میتوان به مدیرکل فناوری اطلاعات شرکت ایرانکیش، معاونت توسعه و نظارت شرکت شاپرک، معاونت توسعه سامانههای بانکی و پرداخت شرکت ایرانارقام، معاونت توسعه کسبوکار شرکت بهپرداخت ملت و معاونت توسعه سامانههای پرداخت بهپرداخت ملت اشاره کرد.
اما نکته مهمی در اینباره وجود دارد؛ اینکه در حال حاضر تقریبا مجوز پرداختیاری برای بانکها و سازمانهای دولتی شناختهشده نیست. پرداختیار به سراغ بانک میرود و درخواست سرویس میکند، اما بانک تنها PSP را میشناسد و با دشواری بسیار به پرداختیار سرویس میدهد؛ همچنین پرداختیار برای اخذ سرویس از سازمانهای دولتی نظیر سرویس استعلام مبلغ قبوض به اداره دولتی مربوطه میرود و سازمان مربوطه اعلام میکند تنها PSPها را میشناسد و فقط به آنها سرویس میدهد. در واقع میخواهم بگویم که یک پرداختیار برای اینکه بتواند خدمات اولیه را دریافت کند و بعد بر اساس آن محصول تولید کند، باید چندین ماه مذاکره کند و در نهایت نیز معلوم نیست که بالاخره خواهد توانست سرویس مربوطه را اخذ و محصول جدید خود را تولید کند یا خیر. به همین خاطر دیگر سراغ راه دشوار تولید محصول جدید نمیرود و به سراغ گرفتن سهم از کارمزد شاپرکی میرود.
آقای احمدیپویا شما در زمان ایجاد پرداختیاری، معاون توسعه و نظارت شرکت شاپرک بودید. برایمان از دلیل مطرح و ایجادشدن پرداختیاری بگویید.
احمدیپویا: بنده چند سال قبل از اعلام عمومی طرح پرداختیاری، در شرکت شاپرک فعالیت میکردم. چرایی طرح موضوع و شکلگیری پرداختیاری را برایتان باز میکنم. در آن زمان بهدلیل انحصار در حوزه پرداخت و ندادن مجوز PSP فشار بسیاری به رگولاتور وارد شده بود و برای ندادن مجوز PSP نیز استدلالهایی از سوی این نهاد وجود داشت که یکی از آنها این بود که ریسک مجموعههایی که بهدنبال مجوز PSP هستند، بسیار بالاست و امکان نظارت و ممیزی این مجموعهها وجود ندارد و به همین خاطر اگر روزی این در باز شود، دیگر قابل بستهشدن نیست و ممکن است تعدد مجوزهای جدید، ریسکهای متعددی به حوزه بانکی و پرداخت کشور وارد کند. از طرف دیگر قوانین ضدانحصار بهصورت خیلی جدی از سوی نهادهای قانونی پیگیری میشد تا این انحصار برداشته شود؛ در نتیجه در شاپرک به این نتیجه رسیدیم که ابتدا نمونههای مشابه را در دنیا بررسی کنیم و ببینیم آنها چه کردهاند تا سعی کنیم استانداردی ایجاد شود. در این راستا دهها مورد مطالعه شد که یکی از آن موارد که برای ما جذابیت داشت، مدل ساختار اکوسیستم ویزا بود. در واقع ویزا مدل ساختاری با 18 نوع شرکت مختلف دارد که این شرکتها در کنار هم و با یک مدل کسبوکاری شفاف در اکوسیستم ویزا فعالیت میکنند. یکی از این نوع شرکتها، شرکتهای ممیزی هستند که کار ممیزی اکوسیستم ویزا و پذیرندهها را انجام میدهند؛ نکتهای که وجود دارد این است که در ایران هیچوقت ما سمت پذیرنده پرداخت الکترونیکی نمیرویم، در حالی که پذیرنده مهم است و باید ممیزی شود. یک دسته دیگر در ساختار 18گانه ویزا، تسهیلکنندههای پرداخت هستند. در مدل ویزا، نهاد پذیرنده که در خارج از کشور بانکها هستند، تسهیلکنندههای پرداخت را ممیزی میکنند تا مطمئن شوند که با الزامات همراه هستند. از سوی دیگر نیز تسهیلکننده پرداخت باید پذیرندگان را ممیزی کرده و از انطباق پذیرندگان با الزامات ویزا اطمینان حاصل کند. همچنین در مستند ویزا مسئولیت تسویه با پذیرنده نیز بر عهده تسهیلکننده پرداخت است. در نتیجه در این زنجیره همه اطمینان حاصل میکنند که تطابق با الزامات حاصل شده و ریسکی اکوسیستم و شرکتهای فعال در آن را تهدید نمیکند.
این طرح در همان برهه زمانی از سوی شاپرک برای بانک مرکزی فرستاده شد، ولی متاسفانه مسکوت ماند تا به زمانی رسیدیم که اجبارها و فشارها زیاد شده بود و به یکباره سندی منتشر شد که بسیار ناقص بود و از مدل استاندارد خارج شده بود و در حال حاضر به چیزی تبدیل شده که هیچکس نمیتواند مدل کسبوکاری مندرج در سند را توجیه کند؛ چراکه که با تغییراتی که در روال استاندارد ایجاد شده، در پیادهسازی و اجرای آن چالشهای بسیار پدید آمده است. حالا در این بین، هم دغدغه PSP و هم دغدغه پرداختیار قابل قبول است؛ چراکه در این سند، بسیاری از دغدغهها دیده نشده است.
همانطور که گفتیم بسیاری از شرکتهایی که وارد پرداختیاری میشوند، اصلا نمیدانند پرداختیاری چیست، ولی وقتی شرکتی وارد مدل ویزا میشود، باید توانایی بررسی انطباق مدل کسبوکاری پذیرنده با الزامات ویزا را داشته باشد، بنابراین پرداختیار خودش به الزامات حوزه مسلط است و خودش مدل کسبوکاری موجهی دارد. در حالی که امروز برخی پرداختیارها هستند که مدل کسبوکاری قابل قبولی ندارند و اصلا نمیدانند که برای چه موضوعی وارد این حوزه شدهاند. بنابراین باید رگولاتور چارچوب سختگیرانهای نسبت به اعطای مجوز پرداختیاری داشته باشد و هر فینتک بداند قبل از ورود به حوزهای که با پول و سرمایه مردم سروکار دارد، باید به الزامات حوزه پرداخت الکترونیکی مسلط باشد و مدل کسبوکاری شفاف داشته باشد و رگولاتور به هر مجموعهای مجوز پرداختیاری ندهد. علاوه بر این، نکتهای که وجود دارد این است که شرکت PSP باید پرداختیار را ممیزی کند، چون مسئولیت حفظ انطباق پرداختیار با الزامات شاپرک بر عهده شرکت PSP است.
یکی از مشکلات پیش روی پرداختیارها سیکل تسویهحساب با پذیرندگانشان است. پرداختیارها در رقابت با PSPها امکانات تسویهای پایینتری دارند و تسویه آنها با پذیرنده دیرتر انجام میشود و حتی در برخی موارد گفته میشود که این تسویه از سوی شاپرک بهصورت منظم انجام نمیشود. شما این موضوع را چگونه میبینید؟ علاوه بر سیکل تسویه، پرداختیارها چه چالشهای دیگری دارند؟
احمدیپویا: اگر از هر یک از شرکتهای پرداختیار بپرسید که روال تسویه پرداختیاری چگونه است، هیچکدام بهصورت دقیق نمیدانند؛ در واقع آنها حتی یک بار هم مستند پرداختیاری را مطالعه نکردهاند، البته این ایراد به شاپرک نیز وارد است؛ چراکه باید برای پرداختیارها کارگاههای آموزشی برگزار و برای آنها مفاهیم و فرایند عملیاتی را تشریح میکرد تا ابهامات برطرف میشد.
ستاره: در مدل پرداختیاری، بزرگترین مزیت رقابتی پرداختیارها که تسویه بود، از آنها گرفته شده؛ اما علاوه بر تسویه، به یکسری مسائل نیز در این مدل اصلا فکر نشده است؛ برای مثال در حال حاضر پرداختیارها حسابی دارند که تجمیع وجوه در آن انجام میشود، ولی هیچ صحبتی در خصوص این موضوع با سازمان امور مالیاتی نشده است؛ یعنی به این حساب، مالیات تعلق میگیرد و پرداختیار اصلا نمیداند که باید با آن چه کند؛ چراکه اصلا دسترسی به آن حساب ندارد.
احمدیپویا: موضوع مالیات یکی از مسائل مهم پرداختیارهاست. همچنین یکی از چالشها در این خصوص تاخیر زمان تسویه با پذیرندگان است و مبالغ با یک سیکل بیشتر نسبت به زمان تسویه با پذیرندگان PSP ها تسویه میشوند و این نارضایتی پذیرندگان پرداختیاری را در پی دارد. PSP در یک سیکل تسویه میکند و پرداختیار در سیکل بعدی و نتیجهای که حاصل میشود، رفتن پذیرنده به سمت PSP است.
ستاره: یکی از اتفاقات بدی که سمت پرداختیارها افتاده، این است که به جای اینکه بهدنبال بازار خرد باشند، به فکر بازارهای بزرگ هستند و در این قسمت گردنکشی نیز میکنند. نمونههای زیادی نیز در این حوزه وجود دارد و این قسمتی است که خطرناک شده و متاسفانه هیچ کنترلی روی آن نیست.
حجتی: واقعیت ماجرا این است که همه بهدنبال تراکنش بیشتر هستند و هیچکس بهدنبال توسعه کسبوکار نیست و توسعه کسبوکار در این حوزه مغفول مانده است.
احمدیپویا: در واقع جهتهای ما از یک جایی به بعد تغییر کرد و از خلق ثروت و توسعه سیستم به اخذ سهم بازار به هر روش و قیمتی رسیدهایم.
ستاره: از بین شرکتهای پرداختیار، به نظر من تنها دو مجموعه خیلی خوب در این حوزه فعالیت کردند، اما جریانات اخیر دارد این دو مجموعه را نیز با خود همراه میکند؛ یعنی این مجموعهها نیز بدشان نمیآید که سهمخواهی کنند. در نتیجه داستان در این قسمت خطرناک شده؛ یعنی ممکن است چابکبودن و ارائه محصول جدید از سمت مجموعههای خوبی که وجود داشتند از بین برود.
فرید ستاره
فرید ستاره معاون تحقیق و توسعه شرکت پرداخت الکترونیک سامان دارای کارشناسی ارشد مهندسی صنایع است. او پیش از این سمت، بهعنوان مدیر کسبوکار مدرن و رئیس بخش پرداختهای بدون کارت (CNP) شرکت پرداخت الکترونیک سامان فعالیت میکرد. او همچنین سابقه فعالیت در شرکت اعتبارسنجی حافظ سامان ایرانیان را بهعنوان مدیر عملیات کسبوکار داراست.
احمدیپویا: اگر بهطور کلی بخواهم بگویم در اکوسیستم پرداخت و پرداختیاری دو اشتباه وجود دارد؛ یکی حذف حضور بانک است، در حالی که در تمام اکوسیستمهای پرداخت دنیا نقش بانک بسیار مهم است؛ چراکه ریسک را میپذیرد و آن را پوشش میدهد و برای کاهش ریسک، الزاماتی را کنترل میکند. دومین اشتباه این است که تمامی ممیزی و رگولاتوری ما به شاپرک محدود شده است، در حالی که ما باید نهادهای ممیزی داشته باشیم که شاپرک آن نهادها را ممیزی کند و این چرخه ادامه داشته باشد؛ برای مثال پرداختیار با نهادهای ممیزی قرارداد داشته باشد و برای ارائه سرویس به پذیرنده، نهاد ممیزی، پذیرنده را ممیزی کند، اما هیچیک از این کارها را انجام نمیدهیم و در نهایت مجبور میشویم از راهکارهای عجیبوغریب استفاده کنیم. در واقع از اول شروع چرخه پرداخت، یعنی پذیرنده تا خود بانک صادرکننده باید ممیزی شوند تا انطباق الزامات حاصل شود، در حالی که تنها PSP ممیزی میشود.
ستاره: تمام شرکتهایی که در حوزه پرداختیاری خوب فعالیت میکنند، در خارج از کشور نیز شروع به راهاندازی کسبوکار کردهاند؛ چراکه قانون و مدل کسبوکاری جاری آنجا را میدانند و شفاف است.
حجم تراکنشهایی که از سوی پرداختیارها انجام میشود، چقدر است؟
احمدیپویا: در این خصوص دو نکته وجود دارد؛ یکی اینکه پایانه تعدادی از شرکتهای پرداختیار، پایانه تعریفشده در PSP است و هنوز در حوزه پرداختیاری وارد نشدهاند، به همین خاطر هیچیک از تراکنشهای آنها قابل تفکیک نیست. همچنین تعداد دیگری از شرکتها خودشان کار تسویه را انجام میدهند، در نتیجه تراکنشهای آنها نیز قابل شناسایی نیست.
ستاره: مالیات، سیکلهای تسویه، فایلهای مغایرتی و مدلهای تسهیمی پرداخت همگی دلایلی هستند که هنوز تراکنشی در حوزه پرداختیاری انجام نشده و پرداختیاری تنها به ابزاری برای سهمخواهی تبدیل شده است.
احمدیپویا: ما هنوز به روالی برای مغایرتگیری نرسیدهایم و این موضوع برای پرداختیار ریسک بسیاری ایجاد میکند. پذیرنده نیز از این نگران است که مدل تسهیم در اکوسیستم پرداختیاری تعریف نشده است. در نتیجه در حوزه پرداختیاری در نحوه اجرا، مدل کسبوکاری، مدل امنیتی و عملیاتی دچار چالش هستیم.
به نظر شما با تمامی چالشهایی که پرداختیاری با آن روبهروست، راهکار چیست؟ چه اقداماتی را میتوان انجام داد تا پرداختیاری مسیر درست خود را پیدا کند؟
ستاره: یک راهحل این است که مسیرهای اصلاحی گذاشته شود. البته به نظر من گذاشتن مسیر اصلاحی نیز صرفا از سوی قانونگذار امکانپذیر نیست و وظایفی نیز سمت PSPها وجود دارد؛ برای مثال بهراحتی شرکتهای پرداختیار را پذیرش نکنند. خیلی شفاف بگویم که حدود پنج PSP هستند که مقاومتهایی در پذیرش پرداختیارها دارند، ولی PSPهای دیگر اینطور نیستند؛ در واقع همگرایی در PSPها وجود ندارد. همچنین مقام ناظر که شاپرک هست نیز در این خصوص باید تعهدات و قوانینی را وضع کند و مدل کسبوکاری ارائه دهد.
احمدیپویا: چندی پیش موضوع مشابهی در خصوص USSDها وجود داشت که شاپرک به تمامی PSPها گفت مدل کسبوکاری قراردادهایی که با اپراتورها بسته میشود، اشتباه است؛ چراکه مدل کسبوکار شرکتهای PSP بر مبنای تراکنش است و مدل کسبوکاری اپراتورها بر مبنای پهنای باند است و باید اپراتور هزینه ارائه پهنای باند را طلب کند، اما اپراتور طلب سهیمشدن در کارمزد تراکنش را داشت و آن هم بهصورت سهام حداکثری و از PSPها سهمخواهی میکرد. برای درستکردن این موضوع همه PSPها همپیمان شدند، بهجز یک PSP. متاسفانه PSPها کنار یکدیگر نمینشینند و همگرایی بین آنها شکل نمیگیرد.
طبق قانون و در نامه معروف ۱۶ آذر 1390 که بر اساس آن شاپرک شکل گرفت، ذکر شده که شاپرک باید تنها در حوزه فنی ـ امنیتی ورود کند و در حوزه کسبوکاری نباید وارد شود، ولی به نظر من ماموریت سازمانی شاپرک باید تغییر کند و شاپرک به حوزه کسبوکاری با جدیت ورود پیدا کند.
پیشنهاد من این است که کارگروهی زیر چتر رگولاتوری و با حضور تمام افرادی که در صنعت فعالیت میکنند، تشکیل شود و در این کارگروه، رگولاتور برای اصلاح آییننامه خود، نظر همه ذینفعان را جویا شود و در نهایت به یک اجماع برسد.
ستاره: به نظر من قانونگذاری در حوزه پرداخت خرد و ایجاد پرداختیاری در کل، یک جور از سر باز کنی بوده تا رگولاتور بگوید کسی کاری به کار من نداشته باشد و توپ در زمین من نیست؛ اما بهطور کلی نیاز به یک قاطعیت برای اصلاح این موضوع وجود دارد و به نظر من این قاطعیت باید از سمت شاپرک اتفاق بیفتد و بانک مرکزی عملا نقش خیلی پررنگی در این حوزه ندارد.
به نظر من میتوان همین حداقل اقداماتی که شروع شده را با کمک یکدیگر به مسیر درست هدایت کرد و با آقای حجتی هم خیلی موافق نیستم که میگوید موضوع پرداختیاری مانند MVNO است؛ چراکه در تمام دنیا حدود 80 درصد همیشه شکست خورده و نرخ شکست MVNO در همه دنیا چنین است، ولی شرکتهای طرف سوم پرداخت اینطور نیستند.
احمدیپویا: کاملا همعقیده هستم. به نظر من اگر کارگروهی شکل گیرد و مبانی و دستورالعملهای اصلی که پرداختیاری روی آن بنا شده را مرور کنیم، میتوان بسیاری از مشکلات را حل کرد. در حال حاضر یک پایلوت از پرداختیاری اجرا شده و همه میدانیم که چه مشکلاتی در چه قسمتهایی وجود دارد؛ در نتیجه اگر مقام ناظر هم در این کارگاه قرار گیرد و نظرات را بشنود، میتواند تصمیم بگیرد؛ چراکه در ابتدای امر، بهترین راهحل شنیدن دغدغههای PSP و پرداختیارها و تمامی ذینفعان اکوسیستم پرداخت الکترونیکی کشور و سپس تصمیمگیری درباره آنهاست.