راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چهار مدل نوآوری در اینشورتک / چطور تقابل استارت‌آپ‌ها و نسل قدیمی بیمه را مدیریت کنیم؟

این روزها صنعت بیمه تغییرات بسیار وسیعی را تجربه می‌کند چرا که بازیگران اصلی آن در پاسخ به انقلاب اینشورتک‌ها سعی دارند از هر مدل نوآورانه‌ای برای رقابت با همتایان خود استفاده کنند.

به گزارش روابط عمومی پلنت، فضای رقابتی بیمه‌ها و اینشورتک‌ها تا امروز باعث به وجود آمدن مدل‌های مختلفی از نوآوری شده است.

در این مطلب با انواع مدل‌های مؤثر در عرصه نوآوری صنعت بیمه آشنا می‌شویم و نقاط ضعف و قوت هر یک را بررسی می‌کنیم. مدل‌هایی مجازی که برای درک این فضای به سرعت در حال تکامل مؤثر خواهند بود.


مدل اول: همه نوآوری را تجربه می‌کنند


این گروه کسب‌وکارهایی هستند که در یک سطح اجرایی، متعهد به پرورش فرهنگ نوآوری شده‌اند و البته متعهد به تبدیل شدن به شرکتی پر از کارآفرین. این مدل ممکن است یک تیم نوآوری یا مدیر تیم نوآوری داشته باشد، اما هدف اصلی این است که اجازه دهند همه کارمندان نوآوری را تجربه کنند.

با این امید که آن کسب‌وکار بیمه‌ای طوری تحول پیدا کند که در آن ایده‌های بزرگ به طور طبیعی و خودجوش شکوفا شوند. البته که هر شرکت بیمه‌ای احتمالاً آرزوی رسیدن به این مدل نوآوری را دارد اما مشکل اینجاست که به سختی می‌توان این اشتیاق را به واقعیت تبدیل کرد.

مشکل در این مدل به این صورت بروز می‌کند: معمولاً در پایان کار، فرهنگ شرکت یکپارچه، از بین می‌رود. اشتیاقی که در روزهای اول می‌جوشید به مرور زمان از تکاپو می‌افتد و سخت است که آن را مانند روز اول سرپا نگه داشت.


مدل دوم: کمک بازوی نوآور


درست است که مدل نوآوری الگوی اول چندان با حوزه بیمه و شرکت‌هایی که به مرور به دام «فقط سودآوری» می‌افتند تطابق ندارد اما مدل دوم را نباید دست کم گرفت. مدل دوم به نام کمک بازوی نوآور شناخته می‌شود. در این مدل، کسب‌وکار تصمیم می‌گیرد که برای رسیدن به نوآوری واقعی باید عملکردهای نوآورانه خودش را از خط قرمزها و فرهنگ سنتی موروثی موجود در شرکت آزاد کند.

در این مدل، دفتر کار شرکت بیمه همراه با نمایشی فوق‌العاده خواهد بود: فضای کار به روز با خلاقیت بالا، اینشورتک‌هایی غنی و استارت‌آپ‌هایی با ایده‌های مختلف در کنار بقیه سازمان حضور دارند. مجموعه‌ای از ابزارها و روش‌های جدید هم از سوی کارمندانی که همگی از نسل جدید هستند به‌کار گرفته می‌شود. همان دنیایی که این روزها Trello، Slack و WhatsApp تجربه می‌کنند.

این مدل نیز بسیار مطلوب است. خلاقیت در آن موج می‌زند. ایده‌ها بزرگ و افراد خلاق آزاد هستند و در ابتدا هم نتایج درخشانی به دست می‌آید: نمونه‌های اولیه جدید و قدرتمند، محصولاتی که آینده متفاوتی را پیش‌بینی می‌کنند و …. اما در صنعت بیمه یک مشکل همچنان باقی است، مشکل گروهی از پیشکسوتان که نمی‌توانند به نسل جدید اعتماد کنند.

روش‌های سنتی بیمه چندان ایده‌های نسل جدید را بر نمی‌تابد و همین باعث می‌شود در اکثر موارد ایده‌ها بزرگ نشوند نه به اجرا در نیایند. در این مدل همیشه نشانه‌هایی از چالش و خصومت بین نسل جدید و گذشته وجود دارد. عجله شرکت‌های بیمه برای رسیدن به سود بیشتر توانی برای اعتماد در مدت زمان بیشتر به نسل جدید نوآور نمی‌دهد و برای همین این مدل کسب‌وکار نوآورانه معمولاً بیشتر از 2 یا 3 سال دوام نمی‌آورد.

ببینید: هجوم و هشدار به استارت‌آپ‌های بیمه‌ای / جنجال اینشورتکی آخر سال


مدل سوم: صندلی راحتی نوآوری


برای سازمان‌هایی که موفق به نوآوری با مدل اول یا استفاده از مدل کمک بازو نشده‌اند مدل دیگری وجود دارد: مدل صندلی راحتی نوآوری. این مدل یک صندلی راحتی است، یک عنصر اصلی خطرپذیر که به موجب آن سرمایه‌گذاری از طریق یک سری فعالیت‌های تحقیقاتی بر روی استارت‌آپ‌ها و اینشورتک‌ها صورت می‌گیرد.

در این مدل نوآوری دیگر شرکت پولی صرف نوآوری به دست خودش نمی‌کند بلکه سرمایه را به برای نوآوران دیگر هزینه می‌کند. انتقادی که همیشه در این نوع مدل نوآورانه وجود دارد این است که شرکت‌ها نوآوری را در نهایت در مسیری که خودشان می‌خواهند هدایت می‌کنند. ضمن این که همواره نوعی وابستگی برای نوآوران وجود دارد.


مدل چهارم: نوآوری خودکفا


تکلیف چیست؟ اگر تمامی این مدل‌ها در نهایت با شرکت‌های بیمه پایبند به سنت‌ها و مشتاق به نوآوری‌های روز جور در نمی‌آید چه مدل دیگری را می‌توان به کار برد؟ جواب ساده است. ترکیب این سه مدل نوآوری در بیمه هم امکان پذیر است و هم مؤثر.

مدلی که ما آن را مدل نوآوری خودکفا می‌نامیم. شرکت‌ها بعد از امتحان تمامی مدل‌های کسب‌وکار بیمه‌ای که در بالا گفتیم اول از همه خود را ملزم به یادگیری نوآوری می‌کنند. به طور حتم آنها زمانی می‌خواستند در مدل اول پیشرو باشند.

بعد از آن به سراغ مدل دوم رفته‌اند و در نهایت کارشان به شرکت‌های سرمایه‌گذار مدل آخر رسیده است. این شرکت‌ها بعد از تجربه آخر به این نتیجه می‌رسند که تنها راه رستگاری یاد گرفتن و یاددادن نوآوری از طریق استارت‌آپ‌های خودجوش خودشان است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.