پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اپل شرکت گلدمن ساکس را دارد. گوگل قرارداد همکاری با سیتی گروپ بسته است و اوبر و ونمو و اسکوئر هم با بانکهای کمترشناختهشده یا ناشناختهای در ارتباطاند تا بتوانند به مسائل مالی مصرفکنندگانشان رسیدگی کنند. این روزها را باید روزهای اپل کارت و فیسبوک پی و به زودی حساب گوگل نامید و به نظر میرسد که هر شرکت فناوری قصد دارد به یک بانک تبدیل شود. دلیل چنین خواستهای هم آشکار است و هدف تمامی این شرکتها از ارائه چنین محصولاتی رسیدگی به منابع مالی مشتریانشان، منبع درآمدی جدید برای شرکتهای بزرگ فناوری و همچنین فرصتی برای درگیری عمیقتر شرکتها با رفتارهای مالی و دادههای شخصی حساس مشتریان فراهم میکند.
وال استریت ژورنال هفته گذشته اعلام کرد که گوگل آخرین غول فناوری بوده در حوزه همکاری با بانکها، جدیدترین محصول حساب جاری خودش را با همکاری سیتیگروپ و اتحادیه اعتباری دانشگاه استنفورد را ارائه داده است. چنین اخباری از مشارکتهای شرکتهای فناوری و بانکی نشاندهنده تغییر و تحولاتی است که در راستای رقابت و همکاری شرکتهای بزرگ فناوری و همتایان مالی آنها است.
شرکتهای فناوری دهه گذشته را صرف ورود و نفوذ به سرویسهای مالی کردهاند اما این روزها تقریبا میشود که گفت که از هر کاری دست کشیدهاند تا بتوانند به تنهایی به ورودشان به حوزه مالی ادامه دهند.
پیپل وام و ودیگر سرویسهای غیر پرداختی ارائه میدهد با اینکه این شرکت بانک به حساب نمیآید و در حال همکاری با شرکتهایی مانند سینکرونی فایننشیال است تا با کمک آن بتواند کارت اعتباری ونمو را راهاندازی کند.
با اینکه شرکتهای فناوری سالها این وعده را میدادند که رویکردهای نوآورانه و فناورانه آنها میتواند مانع فعالیت شرکتهای مالی قدیمی شود اما در حال حاضر هیچ کدام قصد تبدیل شدن به بانک را ندارند و نمیخواهند دردسرهای بیشتری به جان بخرند. دلایل صرف نظر کردن از چنین کاری زیاد است ولی مهمترینشان را میتوان رگولاتوری، لابی و تشریفات زائد دانست.
.
مخالفتهای بسیار
والمارت را میتوان یکی از بزرگترین بانکهایی دانست که هرگز وجود خارجی به عنوان یک بانک هم نداشته است و البته بیش از یک دهه هم تلاش کرده تا بتواند چارتر بانکی خودش را هم دریافت کند اما در نهایت در سال 2007 دست از تلاش کشید؛ درست قبل از بحرانهای مالی و سختگیریهای بیشتر رگولاتوری بر فعالیتهای مالی.
سالها بعد، بعد از آنکه استارتآپها و شرکتهای فناوری «فینتک» را پررنگ کردند و آن را به بخش شناختهشدهای در صنعت مالی تبدیل کردند؛ رگولاتورهای مالی شروع به پیدا کردن راهی برای ورود تازهواردان به این صنعت کردند. اداره کنترل ارز سه سال گذشته را صرف ایجاد یک منشور بانکی ویژه برای شرکتهای فینتک کرد. اما رگولاتورهای ایالتی مخالف این منشور جدید بودند و ماه گذشته هم یک دادگاه فدرال آن را ممنوع کرد و در توضیح این ممنوعیت گفتند که اداره کنترل ارز صلاحیت صدور چنین منشورهایی را ندارد.
جو آن برفوت معاون سابق اداره کنترل ارز آمریکا و بنیانگذار اتحادیه غیرانتفاعی مقررات نوآورانه میگوید: «ایده ایجاد یک منشور بانکی برای فینتکها و شرکتهای فناوری، که چند سال پیش مطرح و محبوب شد، باید متوفق میشد. باتوجه به مشکلاتی که اداره کنترل پول در راهاندازی چارتر فینتکی داشت و بحث و مجادلاتی که امروزه پیرامون شرکتهای فناوری وجود دارد، که با عنوان «Techlash» شناخته میشود، باید گفت که تلاش برای دستیابی به یک منشور بانکی ویژه، از نظر سیاسی اقدامی پیچیده خواهد بود.»
با این وجود برخی شرکتهای فناوری همچنان به تلاش خودشان ادامه میدهند. اسکوئر که شاید یک شرکت ارائهدهنده سرویسهای مالی تمام عیار به نظر برسد هنوز نمیتواند بدون شریک بانکی خود به مشتریانش وام ارائه دهد و دو سالی میشود که به دنبال دریافت نوع دیگری از مجوزهای بانکی است. شرکت تجارت الکترونیکی ژاپنی راکوتن هم درخواست دریافت چنین مجوزی را به بیمه سپرده فدرال داده است.
اما همانطور که برفوت خاطرنشان میکند، اگر مخالفتهای بخش مالی را هم در نظر نگیریم، شرکتهای فناوری سال سختی را گذراندهاند و حتی میتوان به فیسبوک به عنوان شرکتی که در راس این Techlash قرار دارد اشاره کرد که چندین شریکش را برای پروژه لیبرا از دست داد. به همین خاطر این شرکتهای فناوری در چنان وضعیت درست و مناسبی قرار ندارند که رگولاتورها را متقاعد کنند که آماده پذیرش مسئولیتهای مالی بیشتری هستند.
ببینید: حامیان پروژه لیبرای فیسبوک در حال روی برگرداندن از آن هستند
بانکها، از گلدمن ساکس گرفته تا دیگر بانکها، تمایل زیادی دارند تا با شرکتهای بزرگ فناوری که به نوعی میتوانند رقیب آنها محسوب شوند، مشارکت و همکاری داشته باشند، حتی اگر این همکاریها با تنش همراه باشد. حتی برخی از استارتآپهای فینتکی که خودشان را بانک میدانند هم برای انجام بسیاری از اموری که در قالب و چهارچوب بانکداری قرار میگیرد، به شرکای دیگر متکی هستند. برای مثال اپلیکیشن بانکداری موبایلی چایم که بسیاری از سرویسهای بانکداریاش با نام بانک Bancorp ارائه میشود.
از شرایط اینطور برمیآید که شرکتهای فناوری میتوانند به تلاششان ادامه دهند و به اهدافی که برای ورود بیشتر به حوزه مالی دارند، دست یابند؛ حتی اگر نتوانند در نبرد رگولاتوری که وجود دارد پیروز و رسما به یک بانک تبدیل شوند. به گفته برفوت، ما در دورهای آزمایشات و تجربیات گسترده قرار داریم که این تجربیات برای بخش مالی چندان راحت و آسان نیست. آینده سیستمهای مالی ترکیبی از بانکها و غیربانکیها است و برنده واقعی کسانی هستند که به سرعت در حال تغییر و تحول خودشان هستند.
منبع: Fortune
عالی