پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کدامیک تهدید واقعی برای دولتهای غربی است؛ ارز دیجیتال چینی یا لیبرای فیسبوک؟
مترجم: سپیده ترگشو / دولتهای غربی باید برای ارزهایی که قادر به کنترل آنها نیستند چارهجویی کنند. مارک زاکربرگ مدیرعامل فیسبوک اخیرا وقتی به کنگره آمریکا گفت که انحصار تنظیم مقررات برای نسل بعدی فناوری پرداخت در دست ایالات متحده نخواهد بود، نیمی از حرفش کمابیش درست بود.
زاکربرگ اینگونه استدلال کرد که شما ممکن است از کریپتوکرنسی لیبرا که توسط فیسبوک عرضه شده خوشتان نیاید، اما احتمالا اصلا خوشایندتان هم نیست که یک ارز دولتی دیجیتال چینی با فکر تصرف بازار جهانی تا چند ماه دیگر روانه بازار شود.
شاید هنگامی که او این موضوع را مطرح میکرد، پربیراه نگفته باشد که ظهور قریبالوقوع یک ارز دیجیتال چینی میتواند تسلط کلی دلار بر تجارت و فایننس جهانی را تضعیف کند و حداقل بر بخش بزرگی از بازار که تابع قوانین، مالیات و رگولاتورها هستند، اثرگذار باشد.
در حقیقت، رگولاتورهای ایالات متحده نه تنها بر نهادهای داخلی بلکه هر شرکت مالی که نیاز به دسترسی به بازارهای دلاری داشته باشند، سلطه دارد. به طوری که اروپا به تازگی پی برده است که آمریکا بانکهای اروپایی را مجبور به اعمال محدودیتهای شدید در زمینه تجارت با ایران کرده است. بازارهای آمریکا، نهادهای قدرتمند و حاکمیت قانون در آمریکا، تلاشهای چین برای دستیابی به ارز چینی برای برقراری تسلط و حاکمیت طولانیمدت را بر باد خواهد داد. کنترل سرمایه سنگین چین، محدودیتهای قانونی در نگهداری داراییهای خارجی از جمله سهام و اوراق قرضه، عدم شفافیت سیستم مالی این کشور از جمله عواملی هستند که مانع از جایگزین شدن یوان چین با دلار در اقتصاد جهانی میشود .
با این وجود، نظارت بر اقتصاد زیرزمینی به طور کلی مقوله دیگری است. حجم اقتصاد جهانی زیرزمینی، که عمدتا شامل فرار مالیاتی و فعالیتهای تبهکارانه و البته تروریسم میشود، بسیار کوچکتر و شاید یک پنجم از اقتصاد قانونی است و هنوز هم امری بسیار حایز اهمیت است، اما اهمیت موضوع ارز چین به مراتب بیشتر است و اینکه چگونه میتوان تبعات جانبی آن را به حداقل رساند.
یک ارز دیجیتال و فراگیر چینی با پشتوانه دولتی قطعا میتواند بر بازار تاثیرگذار باشد، به ویژه در مناطقی که دولت چین با کشورهای غربی منافع مشترکی ندارد. در اصل، یک ارز دیجیتالی تحت کنترل دولت آمریکا باید از سوی مقامات آمریکایی قابل ردیابی باشد. به گونهای که اگر کره شمالی از آن برای استخدام دانشمندان هستهای روسی استفاده کند یا کشورهای دیگر برای تامین مالی فعالیتهای تروریستی از آن استفاده کنند، با خطر گرفتار شدن و احتمالا مسدود شدن حسابهایشان روبرو شوند. با این حال، اگر ارز دیجیتال چین به مرزهای خارجی راه یابد، ایالات متحده ابتکار عمل بسیار کمتری برای مواجهه با این موضوع خواهد داشت.
رگولاتورهای غربی میتوانند در نهایت استفاده از ارز دیجیتال چین را ممنوع کنند، اما این کار نه تنها دلیلی بر متوقف شدن کاربرد این ارز در بخشهای بزرگی از آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا نیست، بلکه میتواند باعث افزایش تقاضای زیرزمینی آن در آمریکا و اروپا شود.
شاید فردی سوال کند که چرا از کریپتوکرنسیهای موجود مانند بیتکوین برای انجام چنین کارهایی استفاده نمیشود؟ واقعیت این است که به شکل بسیار محدودی این فعالیتها را انجام میدهند، اما باید گفت که رگولاتورهای سراسر جهان تمایل زیادی به محدود کردن استفاده از چنین ارزهای دارند و این تمایلشان را با قدغن کردن استفاده از این کوینها توسط بانکها و موسسات خردهفروشی نشان میدهند. چنین محدودیتهایی باعث میشود کریپتوکارنسیهای کنونی به پول نقد تبدیل نشوند و در نهایت نیز کاهش ارزش واقعی آنها را بدنبال خواهد داشت.
وقتی چین از ارز جدید دیجیتال خود خبر میدهد، مطمئنا میتوان آن را از جمله ارزهای «مجاز» به شمار آورد. در اصل یک کلیرینگ هاوس مرکزی به دولت چین اجازه میدهد تا هرآنچه هست و نیست را در سیستم جدید ببیند اما چنین چیزی برای ایالات متحده این اتفاق نمیافتد.
لیبرای فیس بوک نیز با ماهیت ارز «مجاز» تحت نظارت رگولاتورهای سوئیسی طراحی شده و ثبت رسمی آن نیز در سوییس انجام شده است. همکاری با سوئیس مطمئنا و به مراتب بهتر از چین خواهد بود، حتی با وجود این که افزایش حریم خصوصی در تراکنشهای مالی به ویژه در زمینه فرار مالیاتی از سنتهای دیرینه سوئیس است.
این واقعیت که لیبرا به دلار آمریکا وصل است، بینش و درک مقامات آمریکایی را بالاتر میبرد، زیرا در حال حاضر کلیه تصفیههای دلاری بایستی از طریق نهادهای قانونگذار ایالات متحده انجام شود. با وجود این، با توجه به اینکه ابزارهای مالی موجود تا حد زیادی میتوانند عملکرد لیبرا را کپی کنند، به سختی میتوان میزان تقاضای اساسی بازار به لیبرا را بدست آورد، جز در میان افرادی که نیتشان فرار از ردیابی و شناسایی است. مگر اینکه ارزهایی که با پشتیبانی شرکتهای فناوری ارائه میشوند، تکنولوژی برتری ارائه کنند و باید همانند ارزهای موجود تابع قانونگذاری شوند.
حتی اگر لیبرا به مرحله اجرا هم نرسد، توانسته الهام بخش بانکهای مرکزی اقتصادهای پیشرفته باشد تا برنامههای صدور ارزهای دیجیتال خردهفروشی خود را تسریع کنند و امیدواریم که تلاش بیشتری برای تقویت شمول مالی داشته باشند. اما این نبرد صرفا به خاطر سودهای حاصل از چاپ ارز نیست، بلکه به خاطر توان دولت برای قانونگذاری و مالیات بر اقتصاد و همچنین به خاطر قدرتی است که ایالات متحده از نقش جهانی دلار برای پیشبرد اهداف سیاستهای بینالمللی به دست میآورد.
ایالات متحده اخیرا تحریمهای مالی علیه 12 کشور اعمال کرده است. ماه گذشته ترکیه پس از حمله به مناطق کردنشین سوریه به مدت کوتاهی تحریم شد، البته این تحریمها به سرعت برداشته شد. اما روسیه پنج سالی میشود که تحت تحریم است.
درست همانطور که فناوری در بخش رسانه، سیاست و کسبوکار ساختارشکنی ایجاد کرده است، اکنون روی توانایی آمریکا درخصوص بهرهبرداری از ایمان و باوری که به دلار در بازارهای جهانی وجود دارد و استفاده از این باور در پیشبرد اهداف و منافعش، دست گذاشته است. شاید لیبرا پاسخ مناسبی برای مقابله با ساختارشکنی ارزهای دیجیتالی کشورهای تحت تحریمی مانند چین نباشد، اما به هرحال دولتهای غربی باید قبل از اینکه خیلی دیر بشود به دنبال یافتن پاسخ مناسب باشند.
منبع: Guardian