پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مسعود خرقانی؛ معاون فناوری اطلاعات شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی / در مدت کمتر از ده سال از ظهور بلاکچین (در سال 2008)، مفهوم دفاتر کل توزیعشده خود را در برنامهها و جریانات اصلی تحقیقاتی و سیاستگذاریها جای داده است.
اقبال عمومی و پذیرش مشتاقانه از این مفهوم بهواسطه موفقیت بیتکوین، موجب افزایش سریع موارد کاربرد مستعد و دارای قابلیت استفاده از این تکنولوژی شده است که در برخی موارد نیز انتظارات، اغراقآمیز است؛ انتظاراتی که گاها بلاکچین را دارای نقش متحول کننده صنعت و بخش عمومی میدانند.
گسترش و افزایش تجربیات استفاده از دفاتر کل توزیعشده و عملیاتی کردن نمونههای پیادهسازی شده، این فرصت را فراهم میکند که دیدی فراتر از تبلیغات و گمانهزنی بر اساس موارد کاربردی که جنبه نظری دارند حاصل شود.
مطالعه و تحلیل موارد توسعهیافته ارائه خدمات عمومی بر بستر بلاکچین توسط گروههای پیشگام در این زمینه، نشاندهنده این است که فناوری بلاکچین میتواند موجب کاهش دیوانسالاری و افزایش کارایی پروسههای اداری شود و سطح اعتماد عمومی را در ثبت و نگهداری سوابق افزایش دهد.
بر اساس دستاوردهای حاصل از کارهای انجامشده مبتنی بر فناوری بلاکچین، بر خلاف تصوراتی که گاهی اوقات مطرح میشود، تا به حال نشان داده نشده است که این فناوری یک نوآوری تحول ساز یا مزاحم برای دولتها است.
آنچه که مشاهده میشود این است که پروژههای در دست اجرا، به جای ایجاد تغییرات اساسی در ظرفیتهای عملیاتی دولتها، بیشتر تغییرات را بهصورت تدریجی و افزایشی در این زمینه به وجود میآورند. با این وجود بعضی از تغییرات باعث ارائه ارزشهای مشهودی برای شهروندان میشود.
برای نمایان شدن و دستیابی به قدرت تحولگرایانه بلاکچین، باید بلوغ تکنولوژیکی و اکوسیستم دفاتر کل توزیعشده افزایش یابد. در این مسیر باید دستور کار و خطمشی حرکت بر رفع موانع غیر تکنولوژیکی مانند ناسازگاری بین راهحلهای مبتنی بر بلاکچین و چارچوبهای قانونی و سازمانی موجود متمرکز شود.
این خطمشی و هدف مهم نمیتواند از طریق وفق دادن و سازگار نمودن تکنولوژی با سیستمهای موروثی موجود محقق شود، بلکه نیازمند این است که از قدرت تحولپذیری بلاکچین برای ایجاد فرآیندهای جدید، سازماندهیها، ساختارها و استاندارها استفاده شود. از این جهت سیاستگذاری در این زمینه باید پشتیبان و محرکی برای اجرای فرآیندهای اداری مبتنی بر استفاده از بلاکچین و بازطراحی فرآیندهای موجود متناسب با تکنولوژی موردنظر و کسب تجربیات بیشتر باشد.
منشاء اولیه و معرفی فناوری بلاکچین باز میگردد به سال 2008، که بهعنوان یک طرح متکی بر علوم کامپیوتر بهمنظور ایجاد اعتماد در مبادلات مستقیم داراییها بهصورت نفر به نفر، بر بستری امن و بدون نیاز به نهاد واسط برای اعتمادسازی پیشنهاد شد.
نوآوری اصلی که در بلاکچین معرفی میشود، در اصل استفاده و ثبت تراکنشها در یک دفتر توزیع شده است که فقط قابلیت افزودن رکورد جدید بر روی آن فراهم است. بهطوری که رکوردها (تراکنشها) غیرقابل حذف و تغییر هستند و این مفهوم جدید، نیاز به حفظ واسطههای مرکزی را که پیامدهای اقتصادی و سیاسی بالقوه بزرگی دارند، از بین میبرد.
با پذیرش و تبدیل شدن دفاتر تبت تراکنشها بهصورت الکترونیکی در سطح جهانی، فناوری بلاکچین نیز شروع به گسترش سریع و مطرح شدن بهعنوان یک برنامه اصلی در سیستمهای پرداخت کرد و امروزه بهعنوان یک فناوری همهمنظوره که در صورت عدم توجه به تاثیرگذاری آن در تحول دیجیتالی میتواند، هم بخش صنعت و هم بخش دولتی را مختل کند، توسط گروههای در حال افزایشی از توسعهدهندگان سامانهها و نرمافزارهای کاربردی از جمله شرکتهای استارتآپی، به شکل یک اکوسیستم پر جنبوجوش مورد اقبال قرار گرفته و در حال پیگیری است.
امروزه شاهد این هستیم که دولتها نیز به شکل روزافزون در حال توجه و تمرکز بر کاربردهای بالقوه این فناوری در بخش عمومی هستند و بهطور کلی، دفاتر کل توزیعشده در حال تبدیل به یک زیرساخت اطلاعاتی جدید است که از تبادل اطلاعات بین ادارات دولتی، شهروندان و مشاغل پشتیبانی میکند.
در زمینه بخش عمومی، گروههای خاصی از موارد استفادهای که از زیرساختهای اطلاعاتی غیرمتمرکز بهره میگیرند، مشخص شدهاند. به ویژه، از فناوری بلاکچین انتظار میرود که ایجادکننده یک انقلاب باشد یا حداقل، خدمات و کارکردهای مختلف دولتی را تسهیل کند.
این موارد شامل، بهعنوان مثال تهیه سوابق شهروندی، اجرای ثبتنامهای دولتی و پشتیبانی از رایگیری الکترونیکی، تسهیل معاملات اقتصادی، تسهیل فرایندهای نظارت و تطبیق دستگاههای رگولاتوری، مبارزه با کلاهبرداری/ فرار مالیاتی، توزیع و روانسازی گردش عمومی پول از جمله کمکهزینهها، مستمریها و حقوق بازنشستگی، تبادلات اجتماعی (بدون واسطه) هستند.
دولت دیجیتال یک پارادایم پیشرفته در علم مدیریت دولتی است. تا قبل از این، در مفهومی تحت عنوان دولت الکترونیک، دیجیتالی شدن بهعنوان ورودی یا عامل توانمندساز در نوسازی مدیریت دولتی نقش بسیار محدودتری داشت.
دولت دیجیتال یک گام به جلوتر بر میدارد و بر ارائه خدمات عمومی چابک، مبتکرانه و با محوریت کاربر تمرکز دارد. این سرویسها و مدلهای ارائه خدمات باید از فناوریهای دیجیتال و داراییهای اطلاعاتی دولتی و شهروندی بهره ببرند. قطعاً بلاکچین یکی از خلاقانهترین فناوریهای دیجیتال است که باید تحت پارادایم جدید سیاستگذاری دولتی و ارائه خدمات موردتوجه قرار گیرد. مزایای اصلی استفاده از تکنولوژی بلاکچین در دولتها عبارتاند از:
- کاهش هزینههای اقتصادی، زمان و پیچیدگی در مبادلات اطلاعات مابین سازمانهای دولتی و هم چنین مابین سازمانهای عمومی- خصوصی که این موجب بهبود عملکرد اداری و مدیریتی دولت است.
- کاهش بوروکراسی، اختیارات فردی و فساد، به دلیل استفاده از دفاتر توزیعشده و قراردادهای هوشمند قابلبرنامهریزی.
- افزایش خودکارسازی، شفافیت، قابلیت ممیزی و پاسخگویی اطلاعات در مراجع ثبت دولتی به نفع شهروندان.
- افزایش اعتماد شهروندان و شرکتها در فرایندهای دولتی و نگهداری سوابق بهواسطه استفاده از الگوریتمهایی که دیگر تنها و تماما تحت کنترل دولت نیستند.
در زمینه دولت دیجیتال، فناوری بلاکچین توانایی تسهیل تعامل مستقیم بین نهادهای دولتی، شهروندان و عوامل اقتصادی را دارد، که در سطح ابتدایی، این به معنی بهبود خدمات عمومی در ثبت و فرآیندهای تبادل اطلاعات است.
تکنولوژی بلاکچین میتواند کمک کند تا بخش بزرگی از وظایف اداری را که دولتها در جامعه امروزی انجام میدهند، کنار گذاشته شوند و این امکان وجود دارد که دولتها مجبور نباشند فرایندهای ذخیرهسازی و تبادل اطلاعات را بهمنظور تسهیل فعالیتهای اقتصادی در جامعه، برای خود ایجاد کنند؛ زیرا این کار میتواند با پروتکل بلاکچین فراهم شود. در عوض، آنها باید نقش نظارتی را در رابطه با معاملات انجامشده در این زیرساخت حفظ کنند.
استفاده از فناوری بلاکچین از منظر شهروند محوری نیز امیدوارکننده است. بهطور خاص، بهعنوان مثال شهروندان میتوانند بهرهمندی از مزایای اقتصادی و افزایش کارایی را در استفاده از خدمات دریافتی خود، بهواسطه بهکارگیری قراردادهای هوشمند در خودکارسازی فرایندها یا ثبت اسناد در دفاتر رسمی دولتی تجربه کنند. افزون بر این، خدمات دیگری را نیز میتوان نام برد که بر مبنای ماهیت غیرمتمرکز بلاکچین قابلارائه هستند، مانند احراز هویت دیجیتالی یا مشارکت در رأیگیری، تغییر تعادل قدرت، افزایش مالکیت و کنترل شهروندان بر فرآیندهای دموکراتیک و … .
با توجه به تمام این مزایا و چالشها، فناوری بلاکچین میتواند وضعیت موجود در بخش عمومی را متحول سازد. بلاکچین ممکن است مدلهای جدیدی را در ارائه خدمات جدید برای دولتها به ارمغان بیاورد. ساختار معماری بلاکچین هم چنین میتواند ریسک عملیاتی و هزینههای معاملات را کاهش دهد و میزان تطبیق با مقررات رگولاتوری و اعتماد به نهادهای دولتی را افزایش دهد.
با این حال، فقدان سیستمهایی که به میزان کافی بالغ، پایدار و تجاری شده باشند، و عدم اجرای واقعی در داخل دولتها نشان میدهد که این تکنولوژی هنوز به بلوغ کامل نرسیده و با چالشهایی در زمینه مقیاسپذیری، حکمرانی، انعطافپذیری و سبکها و استانداردهای پیادهسازی مواجه است.