راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

سه درس‌ از طولانی‌ترین مطالعه درباره شادی / متن سخنرانی دکتر رابرت والدینگر در رویداد تد

بارها و بارها هر کدام از ما به این سوال فکر کردیم که چطور ممکن است یک زندگی خوب و خوشبخت داشته باشیم. دکتر والدینگر و همکارانش بیش از 70 سال است که برای یافتن پاسخ این سوال زندگی دو گروه از مردان در آمریکا را بررسی می‌کند و به نتایج بزرگی در این رابطه دست پیدا کرده است.

ماهنامه عصر تراکنش / برای آنکه مطمئن شویم در آینده یک زندگی خوب و خوشبخت خواهیم داشت، وقت، پول و انرژی خود را باید روی چه چیزهایی سرمایه‌گذاری کنیم؟ اینها سوالاتی بودند که تیم تحقیقاتی روان‌شناسی کلینیک دانشگاه هاروارد با مدیریت دکتر رابرت والدینگر 75 سال است که برای یافتن پاسخ آن تحقیقاتی را انجام داده‌اند. این پژوهش یکی از طولانی‌ترین و کامل‌ترین پژوهش‌هاست که تاکنون روی زندگی افراد بزرگسال انجام شده است.

تیم تحقیقاتی دانشگاه هاروارد افراد مختلفی را از قشرهای مختلف جامعه انتخاب و از کودکی روی آنها تحقیق می‌کند. آنچه این تیم از تحقیقاتش متوجه شده، این است که برای داشتن یک زندگی خوب، پول و شهرت چیزهایی نیستند که به آن نیاز دارید؛ اما نکته‌ مهم اینکه پس به چه چیزی برای داشتن یک زندگی خوشبخت نیاز است. در ادامه متن سخنرانی دکتر والدینگر در تد، تحت عنوان «چه چیزی یک زندگی را خوب می‌کند؟» آمده است. آن را بخوانید تا پاسخ این سوال را دریابید.

در طول مدتی که زندگی می‌کنیم، چه چیزی ما را سالم و شاد نگه می‌دارد؟ اگر قرار بود الان شما برای آینده‌تان به بهترین نحو سرمایه‌گذاری کنید، کجا زمان و انرژی خود را صرف می‌کردید؟

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

رابرت والدینگر کیست؟

دکتر رابرت والدینگر یک روان‌پزشک، روانکاو و کشیش ذن است. او استاد بالینی روان‌پزشکی در دانشکده پزشکی هاروارد است و مدیر بخش تحقیقات توسعه بزرگسالان است که یکی از طولانی‌ترین مطالعات در خصوص زندگی بزرگسالان را انجام داده است. این تحقیقات زندگی دو گروه از مردان را برای بیش از ۷۵ سال دنبال کرده و در حال حاضر نیز به بررسی کودکان نسل بعد از جنگ جهانی در آمریکا پرداخته تا در خصوص تاثیر مشکلات کودکی‌شان بر سلامت و زندگی آنها به نتایجی برسد. او در مورد آنچه علم و ذن می‌توانند در مورد رشد سالم انسان به ما بیاموزند، مقالاتی دارد.

[/mks_pullquote]

 

در ابتدای این قرن، یک نظرسنجی از نسل جوان به عمل آمد. در این تحقیق از آنها پرسیده‌اند: «مهم‌ترین اهداف زندگی‌شان چیست؟» بیش از ۸۰ درصد گفته‌اند که هدف اصلی آنها در زندگی پولدار شدن است. ۵۰ درصد از همین جوانان اهداف اصلی دیگری را عنوان کرده‌اند، مثلا مشهور شدن.

همواره به ما گفته شده که شدیدا کار کنید و بیشتر به دست آورید. به ما این تصور را داده‌اند؛ به‌منظور داشتن یک زندگی خوب این کار لازم است.

اگر بتوانیم کل زندگی را ببینیم، با بررسی گذر زمان چه چیزی برایمان آشکار می‌شود؟ اگر بتوان مردم را از زمان نوجوانی تا سن پیری مطالعه کنیم، با این هدف که «چه چیزی واقعا مردم را شاد نگه می‌دارد؟» ما این کار را انجام دادیم. در تحقیقی که به‌عنوان طولانی‌ترین مطالعه روی رشد انسان در دانشگاه هاروارد انجام دادیم، زندگی ۷۲۴ مرد را زیر نظر گرفتیم. زندگی این افراد از جوانی تاکنون به مدت 75 سال بررسی شده است. ما هر سال در مورد کار، محل زندگی و سلامتی آنها تحقیق کرده‌ایم. همه این سوالات بدون اطلاع از زندگی آنها پرسیده می‌شد.

این مطالعه بسیار نادر است. مطالعاتی از این قبیل در طول یک دهه از بین رفته است، زیرا بسیاری از مردم، مطالعه را رها کردند یا بودجه پروژه قطع شده است یا محققان جدا شده‌اند یا افراد مرده‌اند و هیچ‌کس آنها را پیگیری نکرده است. ولی با ترکیبی از شانس و با مقاومت و اصرار چند نسل از پژوهشگران این مطالعه انجام شد.

حدود ۶۰ مرد از ۷۲۴ مرد شرکت‌کننده، هنوز زنده هستند و همچنان در این مطالعه حضور دارند. بیشتر آنها بالای ۹۰ سال سن دارند و ما الان شروع به مطالعه روی بیش از دو هزار نفر از بچه‌های این مردها کرده‌ایم و من مدیر چهارم این تحقیق هستم. از سال ۱۹۳۸ زندگی دو گروه را در نظر گرفته‌ایم. تحقيق روي گروه اول از این مطالعه زمانی آغاز شد که آنها سال دوم دانشگاه هاروارد بوده‌اند و در طول جنگ جهانی دوم دانشگاه را تمام کرده‌اند. تعداد زیادی از آنها به خدمت جنگ درآمدند و گروه دومی که ما زیر نظر گرفته‌ایم، گروهی از پسران، از فقیرترین محله‌های بوستون بود.

پسرانی که در این مطالعه بودند، مخصوصا از خانواده‌های مشکل‌دار و محروم انتخاب شدند. در سال ۱۹۳۰ در بوستون آنها در اتاق‌های فاقد آب گرم و سرد زندگی می‌کردند. زمانی که آنها وارد تحقیق شدند، همگی مصاحبه شدند و آزمایش‌هاي پزشکی را انجام دادند. ما به خانه‌هایشان رفته و با والدین آنها صحبت کردیم. زمانی که این نوجوانان به بزرگسالی رسیدند به تمام جنبه‌های زندگی وارد شدیم. آنها کارگر، وکیل یا دکتر شدند. یک نفر هم رئیس‌جمهور آمریکا شد. عده‌ای الکلی و عده‌ای مبتلا به شیزوفرنی شدند. عده‌ای از نردبان اجتماعی صعود کرده و تمام مسیر را تا انتها بالا رفته‌اند و عده‌ای نیز مسیر را در جهت عکس پایین آمدند.

بنیان‌گذاران این مطالعه هرگز در رویایشان هم تصور نکرده‌اند که ۷۵ سال بعد، من در اینجا ایستاده‌ام و به شما می‌گویم؛ این مطالعه همچنان ادامه دارد.

هر دو سال یک بار، افراد و محققان فراخوانده می‌شدند و محققان از آنها در مورد زندگی‌شان سوال می‌کردند. بسياري از آنها در مرکز شهر بوستون می‌پرسیدند: «زندگی من خوب نیست، چرا همچنان تحقیق می‌کنی؟» اما افرادی که از هاروارد مورد تحقیق بودند، هرگز این سوال را نپرسيدند.

برای داشتن شمای واضحی از زندگی‌ها، ما نمی‌توانیم فقط پرسشنامه بفرستیم؛ بلکه مصاحبه در اتاق نشیمن‌ آنها انجام می‌شود. سوابق پزشکی را از دکترشان می‌گیریم. از آنها خون گرفته و اسکن مغزی انجام می‌دهیم. با فرزندان‌شان صحبت می‌کنیم. موقع بیان نگرانی‌ها با همسران‌شان، تصاویر را ضبط می‌کنیم. 10 سال پیش ما از همسران‌شان تقاضا کردیم به مطالعه ما بپیوندند. خیلی از آنها گفتند: «می‌دونی! دیگه دیره.»

خب ما چه به دست آوردیم؟ چه درس‌هایی به دست آورده‌ایم از صدها هزار برگ اطلاعاتی که از زندگی آنها جمع کرده بودیم؟ نتایج، درس‌هایی در مورد ثروت، شهرت یا سخت‌کوشی نیست. پیام روشنی که از این مطالعه ۷۵ساله گرفتیم این است که روابط خوب ما را شادتر و سالم‌تر می‌کند.

ما سه درس بزرگ از این مطالعه به دست آورده‌ایم:

1. ارزش روابط اجتماعی واقعا خوب است

برای از بین بردن تنهایی، روابط اجتماعی واقعا خوب است. به نظر می‌رسد که افرادی با روابط اجتماعی زیاد با خانواده، دوستان و اجتماع خود، شادتر و از نظر فیزیکی سالم‌تر هستند. همچنین نسبت به افرادی که روابط کمتری داشتند، طولانی‌تر عمر می‌کنند. «تنهایی» یک تجربه سمی است. افرادی که گوشه‌گیرند، حس می‌کنند نسبت به افراد اجتماعی، کمتر خوشحال‌اند؛ سلامتی‌شان زودتر از میانسالی به خطر می‌افتد؛ کارکرد مغز خود را زودتر از دست می‌دهند و نسبت به کسانی که تنها نیستند، زندگی کوتاه‌تری دارند. در هر دوره‌ای این واقعیت تلخ وجود دارد که بیش از یک‌پنجم آمریکایی‌ها تنها هستند. ما کشف کردیم که هم می‌شود در یک جمع، تنها باشید و هم در حالی ‌که ازدواج کرده‌اید، همچنان تنها باشید.

2. کیفیت رابطه مهم است

تعداد دوستان مهم نیست. حتی مهم نیست در یک رابطه ایجادشده، تعهد دارید یا نه؛ بلکه موضوع اصلی، کیفیت روابط نزدیک است. جروبحث واقعا برای سلامتی مضر است؛ مثلا ازدواج‌های مشکل‌دار و بدون احساس برای سلامتی بدتر از گرفتن طلاق بوده است. روابط گرم در میانسالی سلامتی را حفظ می‌کند.

یک بار افراد را در ۸۰سالگی بررسی کردیم. می‌خواستیم به میانسالی آنها نگاهی بیندازیم و ببینیم می‌توانیم پیش‌بینی کنیم در دهه 80 زندگی چه کسی شاد و سلامت است و چه کسی نیست؟ وقتی تمام اطلاعات آنها را کنار هم گذاشتیم، افرادی که در ۵۰سالگی از روابط خود رضایت داشتند، در ۸۰سالگی، جزء سالم‌ترین افراد بودند.

روابط خوب و نزدیک از ما محافظت می‌کند و ناملایمات، ما را به سمت پیری می‌برد. بیشترین زوج‌هایی که در ۸۰سالگی‌شان احساس خوشحالی و رضایت می‌کردند، در عین حال بیشترین درد جسمانی را هم نسبت به بقیه داشتند، ولی به همان اندازه خوشحال مانده بودند، چراکه روابط خوبی در طول زندگی‌شان به دست آورده بودند. ولی افرادی که روابط خوبی نداشتند، به‌شدت از درد جسمانی شکایت می‌کردند، چراکه درد احساسی، درد جسمانی آنها را تشدید می‌کرد.

3. روابط خوب فقط جسم ما را محافظت نمی‌کند، بلکه مغزمان را نیز محافظت می‌کند

به نظر می‌رسد که وجود یک رابطه وابسته‌ امن، با یک فرد دیگر در ۸۰سالگی، حفاظت‌کننده است. معمولا افرادی که در روابط احساسی و انسانی هستند، در جاهایی که بتوانند روی کمک دیگران حساب کنند، دارای حافظه‌ قوی‌تر و طولانی‌تری هستند؛ اما افرادی که روابط‌شان همیشه مناسب نبوده و نمی‌توانند در زمان نیاز، به فرد دیگر تکیه کنند، از دست دادن حافظه را زودتر تجربه می‌کنند.

طبیعی است که زوج‌ها با هم اختلاف و بگومگوهایی داشته باشند. وقتی زوج‌های ۸۰ساله، با هم جروبحث می‌کردند تا زمانی که نسبت به هم احساس تعلق داشتند، حتی در روزهای سختی و مشکلات، این بحث‌ها تاثیر منفی در خاطر آنها نمی‌گذارد. پس این پیام که روابط خوب برای سلامتی ما خوب هستند، یک موضوع بسيار قدیمی است. پس چرا به این سختی فهمیده می‌شود و به این راحتی از آن چشم‌پوشی می‌شود؟

خوب! زیرا ما انسان هستیم. دوست داریم هر چیزی را سریع درست کنیم، چیزی که به دست می‌آوریم و باعث خوب شدن زندگی می‌شود را حفظ ‌کنیم. رسیدگی به خانواده و دوستان کار سختی ا‌ست. روابط، گیج‌کننده و پیچیده هستند و البته کاری نیست که موردعلاقه باشد؛ چراکه کاری است مادام‌العمر و تمام‌نشدنی.

در این مطالعه، حتی افراد ۷۵ساله هم مثل جوانانی که مورد مطالعه بودند، اعتقاد داشتند برای رسیدن به یک زندگی خوب به شهرت، ثروت و موفقیت در کار نیاز است؛ اما بارها و بارها تحقیقات نشان داد که همین افراد ۷۵ساله، زمانی خوشحال بودند و وضعیت خوبی داشتند که رابطه خوبی با خانواده، دوستان و جامعه خود داشته‌اند.

در مورد شما چطور؟ اجازه دهید بگویم شما که ۲۵، ۴۰ یا ۶۰ساله هستید، شما از یک رابطه (عاشقانه) چه چیزی یاد می‌گیرید؟ خوب! فرصت‌ها عملا بی‌انتها هستند. یک فرصت، می‌تواند چیزی به‌سادگی گذراندن زمان با مردم، ایجاد یک زندگی، رابطه جدید با یکدیگر، بیرون رفتن شبانه یا حتی قدم‌زدن و صحبت با یک عضو خانواده باشد. در مقابل، بودن با افراد کینه‌ای به همان شدت تاثیر منفی وحشتناکی دارند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.