پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در نشست تخصصی «آینده حسابرسی و فینتک» مطرح شد / شکاف موجود بین حرفه حسابرسی و تکنولوژی زیاد شده است
نشست تخصصی «آینده حسابرسی و فینتک» یکی از میزگردهای فیناستارز ۲۰۱۸ بود که 29 فروردین 1397 با حضور علیرضا خالق، مدیرعامل شرکت گروه توسعه اقتصادی اگزامون، بهروز خدارحمی، مدیرعامل گروه مالی سپهر صادرات، ناصر پرتوی، دبیرکل حسابرسی ایران، سعید خوشبخت، مدیرعامل توسعه محصول شرکت سیتکس و سیدعلی حسینی، مدیرعامل بورس انرژی ایران و بهعنوان مدیر نشست برگزار شد.
از نکات مهمی که در این نشست مطرح شد این بود که باید تکنولوژیها را بشناسیم و با رویکرد عملگرا و داشتن برنامه به سمت آنها حرکت کنیم و اگر قرار است تکنولوژیها را بهکار ببریم، شناخت کامل و دید عمیقی نسبت به این مساله داشته باشیم. در ادامه گزارش این نشست را میخوانید.
حسینی: یکی از این موضوعات، بحث «ارتباط حرفه حسابرسی، حسابداری و فینتکها» است که اگر درست به آن پرداخته و در مورد آن تحقیق شود، همچنین اگر فرصتها و محدودیتهایی که فینتکها میتوانند در حرفه حسابرسی و حسابداری برای ما ایجاد کنند را به درستی مطرح کنیم و مسیری برای استفاده هرچه بیشتر از فینتکها در کشور در راستای توسعه حوزه حسابداری و حسابرسی در نظر گیریم، قطعاً در بلندمدت به توسعه این بخش و توسعه بازار سرمایه کشور یاری میرساند.
اکنون از دو منظر بحث فینتک را در حوزه حسابرسی و حسابداری بررسی میکنیم؛ من «حسابداری» را هم به بحث کنونی اضافه میکنم چراکه وجوه مشترک زیادی بین حسابداری و حسابرسی وجود دارد، به همین دلیل نمیخواهم این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کنم.
از یک منظر، مساله این است که آیا فینتکها میتوانند در دو بخش حسابرسی و حسابداری ایجاد شوند، توسعه یابند و نقش ایفا کنند؟ و یک مساله دیگر این است که فینتکهایی که اصولاً در حوزه حسابداری و حسابرسی فعال نیستند چه تاثیری میتوانند بر این حوزه داشته باشند؟
اکنون در دنیا پلتفرمهایی تحت عنوان بلاکچین مطرح شده است که عملاً یک نوع دفتر کل توزیع شده[1] است که بر اساس آن دادوستد[2] تمام افراد و اشخاصی که رویدادهای تجاری بین آنها اتفاق میافتد، میتواند به طور همزمان در دفاتر مختلف ثبت شود و این امکان را برای ما فراهم کند تا دادهها را بهتر تجمیع و ثبت کنیم؛ در نهایت با بهکارگیری بلاکچین، امکان مانیتورینگ بهتری در این دادهها فراهم میشود.
بحث ما لزوماً منحصر به بلاکچین نیست و وسیعتر از این موضوع است. هم میتوانیم به موضوع توسعه فینتکها در ارائه خدمات حسابرسی و حسابداری بپردازیم و هم اینکه تأثیر فینتکهایی که در حوزه خدمات مالی[3] فعال هستند را بر حرفه حسابداری و حسابرسی بررسی کنیم. اگر اجازه دهید به دلیل اینکه میدانم آقای خدا رحمی در حوزه بلاکچین مطالعاتی را انجام میدهند، خواهش کنم آقای دکتر بحث را شروع کنند؛ من به تناسب سعی میکنم که از نقطهنظرات همه اعضای پنل برای پیشبرد بحث استفاده کنم.
خدا رحمی: قریب به 10 تا 11 سال پیش بود که به دلایل خاصی به من سفارش شد تا کتابی از آقای توماس هک را ترجمه کنم؛ عنوان آن نیز «چرا باید حسابرسی تغییر کند و چگونه باید تغییر کند؟» بود.
با نگاهی به اقداماتی که صورت گرفته و میگیرد، میبینیم که تاکنون بسیاری از مفروضات و پیشنیازها را در حسابرسی، اعتباربخشی و اصطلاحاً سبک سنگین میکردیم تا ببینیم که آیا رسیدگی به آن مقرونبهصرفه است یا خیر. بر اساس همان چیزی که از ابتداییترین مفاهیم و از سطح اهمیت برمیآید، به یک شرکت مراجعه و اول از همه چیزی را بهعنوان سطح اهمیت تعیین میکردیم؛ میگفتیم لزومی ندارد به اعداد از این رقم پایینتر، بپردازیم و به آنها رسیدگی کنیم؛ اما آیا در عصری که امکان استفاده از سیستمهای اطلاعاتی وجود دارد (حتی یک نسل عقبتر از تمرکز جدی روی فینتکها)، هنوز این مفاهیم در حسابرسی کاربرد دارند یا خیر؟
متاسفانه امروز شکاف موجود بین حرفه حسابرسی و تکنولوژی زیاد و زیادتر شده است؛ به قدری حرفه حسابرسی نسبت به ابزارها، سامانهها و خدماتی که میتوانست کمک کند تا حسابرسیها و اعتباربخشیها بهروزتر انجام شود، بیتوجه بود که به نظر میرسد به حالت بیگانگی رسیدیم. ما بهعنوان یک حسابرس تصور میکنیم که بحث فینتکها شاید به درد ما نخورد، غافل از اینکه برخی از این ابزارها، سرویسها، ابداعها و خدماتی که ما امروز در حوزه فینتک داریم آنقدر برای حوزه حسابداری و حرفه حسابرسی حیاتی و ضروری است که اگر چند سال دیگر نسبت به آن غافل بمانیم ممکن است کل آنچه که بهعنوان محل درآمد و محل حرفهای بوده که میتوانستیم از طریق آن درآمد کسب کنیم را بهنوعی ازدسترفته ببینیم و ناچار شویم عده دیگری را که فقط تخصص خاص در حوزه فناوریها دارند و نه لزوماً رسیدگی و حسابرسی به خدمات اعتباربخشی، به عنوان جایگزین خود ببینیم.
شاید یکی از حوزههایی که امروز بیشتر از همه باید به آن توجه میکردیم اما در واقع کمتر از سایر موارد به آن میپردازیم، حوزهای تحت عنوان ارزهای رمزنگاریشده[4] است؛ حوزهای که قرار است بخشی از مفاهیم بنیادی یک حسابدار یا حسابرس باشد و ما به آن زبان صحبت کنیم.
ارز رمزنگاریشده قرار است حسابداری و حسابرسی را تحت تأثیر قرار دهد؛ همانگونه که آقای حسینی فرمودند ارز رمزنگاریشده بحثی است که مطرح میشود و ما نسبت به آن بیتفاوتیم. تاکنون متداول بوده که در نهایت حساب و کتاب بدهکار و بستانکار را از حالت کاغذی به سمت یک سری از پایگاههای اطلاعاتی سوق دهیم و این اقدام را در قالب سیستمی انجام دادیم که اصطلاحاً بهصورت مکانیزه است.
اکنون مفهوم جدیدی تحت عنوان «زنجیرهبلوکی» متولد شده که معتقد، معترف و ادعایش این است که جایگزین دفاتری میشود که حسابداران و حسابرسان تاکنون استفاده میکردند؛ البته نه فقط برای ثبت تراکنشهای مالی؛ در واقع این زنجیره بلوکی را میتوانید به عنوان یک دفتر گزارشگری ببینید که نه تنها در حوزه مالی بلکه در بسیاری از حوزههای دیگر نیز قابل استفاده است. مهم است که این مفاهیم را بشناسیم و بدانیم که اگر قرار است سیستمی به صورت غیرمتمرکز شبیه بلاکچین داشته باشیم و از آن در ثبت و ضبط گزارشگری خود استفاده کنیم در یک منطقه نظامهای اعتبارسنجی ما چه میشود؟
یکی از ادعاهای این سیستم این است که آنچه به عنوان اعتماد بوده را مکانیزه کرده است، با زبان صفر و یک سخن گفته، دیگر نیاز به یک واسط برای اینکه دو نفر به اعتبار و اعتماد آن بیایند با یکدیگر معاملهای را انجام دهند نیست و میتوان به بستر بلاکچین اتکا کرد. بر اساس ادعای این زنجیره بلوکی دیگر لزومی ندارد افراد یکدیگر را بشناسند و به هم اعتماد کنند چراکه در این سیستم نمیتوان خطا کرد و فسادی در آن وجود ندارد؛ با این تعاریف آیا میشود اینگونه تصور کرد که دیگر نیازی به حسابرس نیست؟
قرار است حسابرسها اعتبار دهند. بلاکچین سیستمی است که میگوید من بهگونهای طراحی شدم که اگر افراد روی این بستر فعالیت داشته باشند، لزومی ندارد به یکدیگر اعتماد کنند، ساختارها بهگونهای است که کسی نمیتواند دغل، تقلب و تخطی کند و اعتماد کردن به این سیستم به معنی اعتبار آن است. آیا میتوانیم اینگونه نتیجه بگیریم که با وجود این دیگر چیزی به نام حسابرسی معنی نمیدهد چراکه وظیفه اعتباربخشی را خود این بستر انجام میدهد؟ نکته مهمتر باز همان اشاره بسیار ظریف و هوشمندانهای است که آقای دکتر حسینی فرمودند مبنی بر اینکه لازم است بدانیم با استفاده از تکنولوژی مورد بحث، نقش ما بهعنوان حسابرس چه تغییری میکند.
آیا مهم نیست امروز در بین کرورکرور استارتآپی که در حوزههای فینتک در حال متولد شدن هستند، نقش دیگری ایفا کنیم؟ آیا اعتباردهی و اعتبارسنجی این دست استارتآپها نمیتواند نقش جدیدی برای ما تعریف کند؟ من به دلیل اینکه از فرمایش بقیه دوستان هم استفاده کنیم، به همین میزان مقدمه بسنده میکنم. سعی میکنم اگر فرصتی بود در بخشهای بعدی مصداقیتر خدمت شما دوستان بزرگوار سخن بگویم.
حسینی: اگر اجازه بفرمایید از آنجا که درواقع مقوله فینتک یک مقوله نو و با امکان توسعه بسیار است و قطعاً در شرکتهایی بیشتر توسعه پیدا میکند که مبتنی بر دانش و دانشبنیان هستند، از جناب آقای دکتر پرتوی خواهش کنم به عنوان دبیرکل انجمن حسابداری ایران که یکی از دارندگان پرتعدادترین اعضای انجمنهای علمی کشور است به این پرسش پاسخ دهند که آیا در انجمن خودشان برای آشنایی بیشتر اعضا و دانشجویان در خصوص فینتکها و نقش آن در توسعه حسابداری و حسابرسی کشور برنامهای دارند یا کارهایی را انجام دادهاند؟ اصولاً نگاهشان به آموزش برای توسعه فینتک در حسابداری و حسابرسی چه هست؟
پرتوی: ابتدا باید آماری را اعلام کنم. سالانه 100 هزار نفر در رشته حسابداری در مقطع کارشناسی و همینطور بیش از 10 هزار نفر در رشتههای حسابداری و حسابرسی در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل میشوند. از سوی دیگر 450 هزار شرکت در کشور ثبت شدهاند که نیاز به حسابدار و حسابرس دارند.
این آمار را اعلام کردم تا بگویم ما مشتاقیم که فناوریهای جدید را به کار گیریم اما مزایا، مخاطرات و محدودیتهایی وجود دارد یعنی یک ارگان دولتی باید نخست فینتک را بپذیرد سپس بهتدریج اشتیاق رویآوردن به فینتکها در حوزه حسابداری ایجاد شود.
حسابرسان با فینتک آشنا نیستند
حسینی: یک مطلبی به نظرم رسید که در این بخش عرض کنم. زمانی که در دنیا بحث پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی[5] مطرح شد، تبوتاب بالایی داشت و این موضوع همچنان نیز پرشور است. بعضی از کشورها مانند امریکا شروع به انتشار کتابهای آموزشی خود مبتنی بر IFRS کردند با این هدف که در طول دورهای که قرار است استانداردگذار به سمت پذیرش استانداردها حرکت کند، دانشجویان، استادان و کسانی که در حوزه آکادمیک کار میکنند هم با این مقوله بیشتر آشنا شوند. هدف آنها تربیت حسابداران قبل از ورود به بازار کار بود تا هنگام اشتغال، استانداردهای تعریفشده را در محیط کار اجرا کنند؛ این نکته بسیار مهمی است.
ما نیز لازم است در خصوص یک سری موضوعات، دانشجویان و افراد دانشگاهی را به لحاظ علمی و دانش آماده کنیم. امیدوارم این رویداد فیناستارز فتح بابی شود تا نهادهای سیاستگذار کشور در حوزه حسابرسی و حسابداری مانند انجمن علمی حسابداری ایران، جامعه حسابداران رسمی، سازمان حسابرسی و وزارت اقتصاد نیز این عَلَم را که اکنون فرابورس ایران بلند کرده و درباره این موضوع فرهنگسازی میکند در دست گیرند. آنها نیز حمایت و در برنامهای که در طی سال دارند، شرایط آشنایی بیشتر اعضای خود با فینتک را فراهم کنند.
آقای خادم خواهش میکنم بحث را ادامه دهند. آقای خادم سالهای زیادی در حرفه حسابرسی کار کردند، شریک موسسه حسابرسی بودند، حسابدار رسمی و در این رشته مدرس دانشگاه هم هستند.
خالق: از دوستان خوبم در شرکت فرابورس ایران و مجموعه بازار سرمایه تشکر میکنم چراکه بیشتر از متولیان حرفه حسابرسی همواره به این حوزه به عنوان یک رکن مورد نیاز و اساسی در بازار سرمایه توجه دارند. این دوستان در کنار تمام مسائل جدیدی که در این حوزه مطرح شده، نقش حسابرسی را به درستی تعریف کردند و از این حرفه کمک خواستند.
در این گردهمایی و هماندیشی چند مساله بسیار مهم وجود دارد و باید شفاف شود. نخست اینکه فینتک چه روندی دارد و به کجا میرسد؟ و چگونه وجوه مشترک حرفه حسابرسی و فینتک و نقش آنها را تعریف میکنیم. در پاسخ به این پرسش نیز لازم است بدانیم وقتی صحبت از آینده حرفه حسابرسی میشود، منظور آینده حسابرسی در جهان است یا در ایران؟
به عنوان کسی که سالها در حرفه حسابرسی کار کرده، عرض میکنم که با وجود تمام تلاشهای خوبی که صورت گرفته، وقتی با حسابرسان صحبت از فینتک میشود یا به آن آشنا نیستند اطلاعات محدودی درباره این حوزه دارند.
اگرچه باید تلاش کرد، امیدوار بود و انتظار داشت که این حرفه خودش را بهروز کند اما لازم است به یک سری نکات توجه کنیم. به عنوان مثال آنچه که امروزه حسابرسان در ایران به عنوان Audit file محترم میشمارند و جزو مستندات پشتوانه قضاوت خود تلقی میکنند، برای حسابرسان و همحرفهایهایی که نمیگویم امریکا، اروپا، عربستان، امارات، قطر و … بلکه میگویم کشورهای اطراف چون سوریه، عراق و لبنان، خاطره است؛ برای افرادی که حداقل 25 سال پیش کار در عرصه حسابرسی را شروع کرده باشند، نیز خاطره است. در ایران هنوز نتوانستند در حرفه حسابرسی به ابزارهایی برای پیاده کردن متودولوژی حسابرسی دست پیدا کنند. حال یک مفهوم جدید به اسم فینتک را مطرح میکنیم و میپرسیم در این شرایط حسابرسان کجا هستند و چه میتوانند انجام دهند!
بیایید نخست این سؤال را پاسخ دهید که حسابرسان در شرایط معمول کجا هستند، سپس بپرسید که فینتک چه اثری میتواند بر حرفه حسابرسی داشته باشد. در این بین که اینهمه اختلاس، مسائل مختلف، سوء جریان و تخلف میبینید، حرفه حسابرسی کجا ایستاده است؟ چند حسابرس به خاطر داشتن مسئولیت حقوقی بار این تخلفات را در بازار سرمایه و شرکتهای سهامی به دوش کشیدند؟ مسئولیتهای این افراد چیست؟ در صورت فرصت، بعداً بیشتر در مورد نقش حسابرسی صحبت میکنم. میخواهم قبل از هرچیز بگویم که از این پس هرچه میگویم درمورد حسابرسی در ایران نیست بلکه درمورد نقشی است که حسابرسان میتوانند در کشورهای دیگر داشته باشند.
با توجه به 21 سال تجربه حرفهای خود و ارتباطی که سالها با موسسه بینالمللی ارنستاند یانگ[6] دارم مثالی را طرح میکنم. برای حسابرسان این موسسه بسیار تعجب آور بود که ما گزارش حسابرسی را در برنامه وُرد تایپ، روی سربرگ خود پرینت و امضا میکنیم. میگفتند چگونه میتوان از صدور گزارش مطمئن بود درحالی که ممکن است یک سری روشها در audit اجرا نشده باشد؟ در شیوه کار این افراد، از حدود 20 سال پیش نرمافزار مورد استفاده اجازه صدور گزارش را میدهد؛ یعنی اگر یک سری رویه[7] در آن نرمافزار رعایت نشده باشد، اجازه صدور گزارش نیز داده نمیشود.
حرفه حسابرسی در ایران بیش از 30 سال است که از بحث تکنولوژی اطلاعات به دور مانده و به ضرس قاطع امروزه بسیاری از همکاران من در بانکها، بر اساس بخت و اقبال گزارش صادر میکنند. روشهای رسیدگی برای کشف ریسکهای موجود در بانکها، فرایندها و حجم معاملاتی که در بانکها صورت میگیرد، به هیچ عنوان کفایت نمیکند و ریسکها شناسایی نمیشوند.
فرایندی در تکنولوژی اطلاعات وجود دارد و خوشبختانه ایران نیز به مثابه تمام کشورهای دنیا از این روند عقب نمانده و نمیماند. به تحقیقاتی که در دنیا در مورد اهمیت فینتکها و آینده آنها، صورت گرفته است اشاره مختصری میکنم. موسسه مؤسسه کیپیامجی[8] در سال 2017 با مطاله 160 موسسه مالی از 36 کشور دنیا مطالعهای را انجام داده که بر اساس آن 46 درصد از مؤسسات مالی، استراتژی خود برای فینتک را تعریف کردند. 47 درصد از این مؤسسات معتقد هستند که استراتژی تعریف شده برای مواجهه با چالشهای فینتک کفایت میکند اما مابقی آنها در پی اصلاح و تغییر استراتژی خود هستند. 42 درصد از این مؤسسات درحال تدوین استراتژی هستند و تنها 10 درصد از آنها هیچگونه استراتژی برای فینتک ندارند. همچنین بیش از 80 درصد از این مؤسسات برای مشارکت با مؤسسات غیرمالی در حوزه سرمایهگذاری در فینتک و گسترش فعالیتها برنامهریزی کردند و در این راستا یا قرارداد سرمایهگذاری مشترک[9] بستند یا طی یک سال پیش رو این قرارداد را منعقد میکنند.
در فضایی قرار گرفتیم که ورود فینتکها گریزناپذیر است؛ حتی اگر درهای کشور را ببندید و جلوی تغییرات تکنولوژیک را بگیرید، باز هم این اتفاق میافتد. از متولیان امر و کسانی که میتوانند بستر لازم را برای توسعه فینتک فراهم و توجه و همکاری حرفه حسابرسی را به این موضوع جلب کنند، درخواست دارم در وهله اول، این موضوع را باور کنند. بسیاری از مسائل در کشور نشات گرفته از این است که ما اتفاقات را باور نداریم. در بخش بعدی صحبت خود درمورد وجوه مشترک حسابرسی و فینتک سخن میگویم و به این سؤال مهم آقای خدارحمی مبنی بر اینکه «آیا با وجود بسترهای ایجاد شده، حسابرسان فلسفه وجودی دارند یا خیر؟» پاسخ میدهم.
حسینی: من ابتدای سال جاری با خودم عهد کردم که نسبت به مسائل، انتقادی نگاه و صحبت نکنم. معتقدم هرکجا مدیران مینشینند باید بگویند چه کارهایی انجام دادند و چه اقداماتی را در دستور کار دارند. در واقع جامعه جوان، پراشتیاق و علاقهمند ما منتظر و مشتاق شنیدن ایدههای خوب است. حتماً در بخشی که به فرصتهای پیش روی حرفه حسابرسی در حوزه فینتک میپردازیم، نظرات آقای دکتر را در این زمینه جویا میشویم.
از آقای خوشبخت خواهش کنم که هم کمی درباره کار خود و هم درباره فرصتهای پیش رو برای حرفه حسابرسی در حوزه فینتک توضیح دهند.
خوشبخت: یکی از ویژگیهای فناوریهای نو این است که کمک میکند میانبرهایی زده شود تا جوامع و گروههایی که دیرتر با فناوری انطباق پیدا کردند بتوانند با سرعت مسیر را طی کنند و به موقعیت نزدیک برسند تا فاصله آنها با سایرین که خیلی پیشروتر هستند، سریعتر کاهش یابد.
بیش از دو سال است که در شرکت سیتکس در حوزه بلاکچین راهحلهای سازمانی و کاربردهایی که این فناوری میتواند در حوزههای مختلف داشته باشد را بررسی میکنیم؛ یکی از بهترین حوزههایی که بلاکچین میتواند در آن تأثیر داشته باشد نیز همین حوزه حسابرسی و حسابداری است. چنانچه در مورد وکلا گفته میشود که شاید 10 سال دیگر تنها نیاز به یادگیری برنامهنویسی داشته و برنامهنویسان باید وکیل باشند؛ در مورد رشته حسابداری نیز نیاز است که قبل از اینکه دیر شود، کارهای لازم را انجام دهیم.
به زبان ساده، فناوری بلاکچین یک دفترچه یادداشت است که با رویکرد مشخص در اختیار افراد قرار دارد و همه میتوانند با پروتکل مورد توافق فعالیت کنند. بنابراین اطلاعات در این فضا قابل پاک شدن یا هک شدن نیست و نمیتوان به آنها بازگشت؛ این شرایط، فضای بسیار خوبی را برای ثبت اطلاعات ایجاد میکند.
بنا به قابلیت بلاکچین میتوان توافقهایی که صورت میگیرد را بر بستر این دفترچه یادداشت نوشت و اجرا کرد. در این فضا برای معضل بزرگ و همیشگی «مغایرت» یک راهکار تمام و کمال وجود دارد. از این پس نیاز نیست مجموعهها، شرکتها و گروههای مختلفی که با یکدیگر همکاری دارند، اسناد و دادهها را یک به یک داشته باشند، بلکه میتوانند برای کارهای مشترک به دفترچه یادداشت مورد بحث مراجعه و اقدامات خود را ثبت کنند. با توجه به ثبت اسناد و قرارگیری آنها در اختیار همگان، اساساً امکان مغایرت سلب میشود و این ویژگی یک نکته چشمگیر است؛ مغایرت کاهش داده نمیشود بلکه اساساً امکان به وجود آمدن مغایرت را از بین میبریم.
ایدههای موجود بسیار ساده و عملیاتی شدن آن نیز بسیار راحت است. در فناوری بلاکچین به هیچ عنوان اطلاعات قابل تغییر نیست، بنابراین اعتماد به داده در سطح بالایی افزایش مییابد و با جلوگیری از ایجاد مغایرت، هزینهها کاهش پیدا میکند. با این تعاریف میتوان گفت که بلاکچین هماهنگی بسیار کاملی با فرایند حسابرسی و حسابداری دارد و اساساً یکی از بهترین حوزهها برای نمایش قدرت، کاربرد و ارزش بلاکچین، حوزه حسابداری است.
فناوری بلاکچین یک مدل فکری و معماری است. در صورت آشنایی افراد با بلاکچین، تغییرات بسیار سریعتر و چشمگیرتر اتفاق میافتد. بیش از دو سال است که در زمینه راهحلهای مختلف کار میکنیم، بخشی از این راهحلها در حوزههای بانک، حسابداری و حسابرسی آماده عرضه است تا بتوان برای مدیریت بهتر اطلاعات، کاهش هزینههای حسابرسی و اتکای بهتر به سلامت دادهها از آنها استفاده کرد.
حسینی: آیا شرکتهای ایرانی متقاضی استفاده از این تکنولوژی هستند و توانستید با آنها ارتباط برقرار کنید؟
خوشبخت: زمانی که پرداختن به فناوری بلاکچین را آغاز کردیم، این عرصه ناشناخته بود در حالی که امسال در مورد آن سخن گفته میشود. به شرکتها حق میدهیم که با فناوری بلاکچین ناآشنا باشند. در این راستا فعالیتهای آموزشی و همکاری با مرکز تحقیقات مخابرات در زمینه مزایای بلاکچین در حوزه حسابداری و حسابرسی را آغاز کردیم و تفاهمنامه مشترک امضا شد. طبیعتاً هنوز شرکتها با بلاکچین آشنا نیستند و مقاومت دارند اما فضای خوبی حاکم است و نیاز به این فناوری حس میشود.
چند استارتآپ فینتکی که در گذشته فعال شدند و توانستند بازار شرکتها را بگیرند، این ذهنیت را ایجاد کردند که امکان دارد با کیفیت خدمات جدید، سطوح دیگر خدمات، ارزش بسیار کمتری داشته باشند؛ با این حال طبیعی است که حضور، اتکا، پیشنهادهای خوب و حمایت دولت از بلاکچین، فرایند روی آوردن به این فناوری را بسیار تسهیل کند.
حسینی: شاید این نخستین نشستی است که به مقوله کاربرد بلاکچین در حوزه حسابرسی و حسابداری میپردازد بنابراین بیایید نگاه استراتژیک به نشست داشته باشیم. تلاش میکنم پرسشها را بر اساس فرصتها، تهدیدها و محیط داخلی کشورمان که میتواند بر توسعه استفاده از این فناوری تاثیرگذار باشد، طرح کنم.
آقای پرتوی به نظر شما توسعه فناوریهای فینتک (بلاکچین و سایر فناوریها) در کشور چه فرصتهایی را برای حسابرسی و حسابداری فراهم میکند؟
پرتوی: آقای خالق یک جمله نیمه چالشی گفتند. من میخواهم یک جمله پرچالش بگویم: «چه کسی از گزارش حسابرسی استفاده میکند؟ چند درصد از مخاطبانی که باید از گزارشهای حسابرسی استفاده کنند، این کار را انجام میدهند؟ شاید یک یا دو درصد».
حسابرسان و حسابداران در سال زحمت میکشند اما آنگونه که باید از گزارشها استفاده نمیشود؛ حدود 10 درصد از 450 هزار شرکتی که در کشور ثبت شدند (حدود 45 هزار شرکت) حسابرسی میشوند اما از این گزارشهای حسابرسی نیز استفاده نمیشود. من به تهدیدی که آقای دکتر حسینی فرمودند پاسخ میدهم.
حسینی: ما الان میخواهیم درمورد فرصتها صحبت کنیم. تهدیدها را نیز مرور خواهیم کرد.
پرتوی: به نظر من باید گامبهگام حرکت کرد. ما در اجرای IFRS شکست خوردیم؛ بانکها دچار مشکل شدند و امسال نیز مشکلات بیشتری گریبانگیر آنها میشود. در مورد فینتک باید گامبهگام پیش رویم و عجله نداشته باشیم. ابتدا باید چهار پنج موسسه بزرگ حسابرسی دعوت شوند؛ حسابرسان خوشحال میشوند، اگر زحمت این کار را آقای هامونی و حضرتعالی به عنوان مدیرعامل بورس انرژی تقبل کنید چراکه حسابرسان هم حضرتعالی و هم آقای هامونی را خوب میشناسند. میتوانیم 10 موسسه بزرگ را دعوت کنیم، ابتدا استفاده از این فناوری را برای آنها تشریح و سپس آموزش داده دهیم.
چنانچه به عنوان دبیر کل انجمن حسابداری ایران در برنامه زنده صداوسیما نیز عرض کردم، همینجا میگویم که با اجرای IFRS بانکها هم در برگزاری مجمع و هم در ذخیرهسازی دچار مشکل شدند ولی نباید در اجرای فینتک دچار اشتباه شوند. برای اجرای فینتک باید دو سال فرصت داد. نخست آموزش داده شود که انجمن ما میتواند آموزش صفر تا صد را انجام دهد و سپس به صورت پایلوت شرکتهای بیمهای، لیزینگ یا غیره را انتخاب کرد و حسابرسی آنها برمبنای تکنولوژی بلاکچین پیادهسازی و کامل اجرا شود؛ این اقدام شکست نمیخورد. راه ایجاد فرصت همین است. حسابرسان نیز هیچگاه بیکار نمیشوند. در کشور یک میلیون خانواده حسابرس و حسابدار داریم که آمار عجیبی است. بدین صورت فینتک هیچ تهدیدی برای رشته حسابداری و حسابرسی ندارد.
حسینی: من یک نکته را به فرمایشات آقای پرتوی اضافه میکنم. حسابرسی یا حسابداری، حرفههایی هستند که تولید خدمت میکنند. کارشان، کار خدماتی است. ما در حوزه خدمات یک اصل کلی داریم و بر اساس آن هرچه بتوانیم ارزش افزوده بیشتری برای گیرنده خدمت ایجاد کنیم، قطعاً این حرفه یا خدمات متقاضی بیشتری خواهد داشت و رضایت مشتری جلب میشود. قطعاً استفاده هرچه بیشتر از فناوری اطلاعات و فینتکهایی که در این حوزه فعال هستند میتواند به ارتقای جایگاه حرفه حسابداری و حسابرسی کمک کند. تسریع کارها، ارائه خدمات اختصاصی و کاهش هزینهها در شرکت، ارزش افزودههایی است که ما میتوانیم با استفاده از فناوری اطلاعات و فینتک در حوزه حسابرسی و حسابداری ایجاد کنیم.
مثالی را برای شفافیت بیشتر صحبتم میگویم. زمانی که بنده در سازمان بورس مسئولیت داشتم، یکی از گرفتاریهای ما این بود که مؤسسات بزرگ گزارشهای خود را دیرتر صادر میکردند چراکه تعداد بیشتری مشتری داشتند و در ترافیک کاری فروردینماه تا تیرماه باید به حساب تعداد زیادی از مشتریها رسیدگی نهایی و گزارش حسابرسی صادر میشد. بنابراین سرعت ارائه گزارش در سازمانهای بزرگتر بهویژه سازمان حسابرسی کمتر بود لذا به این ایده رسیدیم که در سازمان بورس زمینهای را برای سرمایهگذاری در حسابرسی کامپیوتری فراهم کنیم. آن هنگام، در این راستا یکی دو جلسه نیز در سازمان بورس با شرکتهایی که در این حوزه فعال هستند برگزار کردیم. قطعاً یکی از راهحلها برای تسریع کار در تهیه اطلاعات حسابداری و حسابرسی باز، استفاده از فناوری اطلاعات است. معتقدم هنوز این نیاز و ضرورت وجود دارد و میطلبد که ارائهدهندههای خدمات[10] فعال در این حوزه و نهادهای ناظر و سیاستگذار، این موضوع را به عنوان یک پروژه ملی دنبال کنند.
از آقای دکتر خدارحمی خواهش میکنم که بیشتر در مورد فرصتهایی که فینتکها و فناوری اطلاعات میتواند برای توسعه حسابرسی به دنبال داشته باشد، صحبت کند.
خدارحمی: با قطعیت میتوان گفت که فینتکها و استفاده از آنها برای کسبوکارهای ما مزیت رقابتی نیستند. 10 سال پیش در همایش بانکداری الکترونیک گفته شد که بانکداری الکترونیک به عنوان مزیت رقابتی محسوب نمیشود؛ بسیار تعجب کردم که در چنین همایشی این سخن را شنیدم اما با توضیحاتی که داده شد به نتیجه قانعکنندهای رسیدم بدینصورت که اگر بانکداری سنتی را بنگریم و به بخش الکترونیک توجه نکنیم، کارمان معنا ندارد چرا که آنگاه بانکی را افتتاح کردیم بدون اینکه شعبهای داشته باشد. مگر میشود بانکی بدون شعبه باشد؟ مگر میشود بانکداری بدون درگاه الکترونیک و درگاه اینترنتی برای دریافت و پرداخت باشد؟ در حوزه فینتک نیز همین اتفاق رخ میدهد. ما آرام آرام به عنوان یکی از الزامات بنیادین و اساسی تمامی کسبوکارها، به فینتک مینگریم و به جایی میرسیم که بدون فینتک و با بیتوجهی به فناوری مالی نمیتوانیم کسبوکاری را داشته باشیم.
قصد دارم بگویم که مفهوم فینتک فراتر از آن است که بخواهیم به عنوان فرصت به آن بپردازیم. با این حال برای اینکه مصداقیتر صحبت کنم اجازه دهید در مورد 10 فرصتی که فناوریهای مالی جلوی راه ما حسابداران و حسابرسان قرار میدهند و شاید حرفه ما را متأثر میکنند، بیشتر صحبت کنم.
در نگاه نخست پورتفوی درآمدی حسابرسان منبعد تغییر میکند. آرام آرام به سمتی میرویم که بخش قابل توجهی از درآمد حسابرسان از جنس اعتباربخشی به فینتکها میشود نه رسیدگی و حسابرسی با استفاده از آنها.
تا امروز تا حدودی تنها در مفهوم نظر و در مباحث تئوریک حسابرسی مستمر این موضوع مطرح بود که چگونه میتوانیم بعد از هر تراکنش در همان لحظه رسیدگی داشته باشیم؟ ما در هر فصل به صورت سالانه، رسیدگی به حسابها را انجام میدهیم که کاری بسیار انرژیبر است. حال چگونه میتوانیم به ازای هر تراکنش، به آنها رسیدگی کنیم؟ فینتک این فرصت را مهیا میکند چراکه در مبدأ هر تراکنش این امکان را پیدا میکنیم تا رسیدگیهای خود را اعمال کنیم. با روی آوردن به فینتکها، به صورت کاملاً مشهود نسبت به گذشته، آرام آرام بهای تمام شده خدمات حسابداری و حسابرسی به گونه شگرفی متأثر میشود.
همچنین تعریف ریسک حسابرسی بسیار با گذشته متفاوت شده است و این موضوع فرصتی برای حسابرسان است که ببینیم در شرایطی با ریسکهای ذاتی که در این محیط و اتمسفر با وجود فینتکها به چشم میرسد، چگونه میتوانیم کسب درآمد کنیم. از طرفی نیز بحث کنترلهای داخلی در نظامهای جدیدی که در آن از ابراز، ابزارکها و فینتکها استفاده میکنیم، بسیار بسیار متفاوت است و فرصت بسیار جذابی برای حسابرسان ایجاد میشود که میتوانند از آن استفاده کنند.
هر دو روی سکه را باید دید؛ با نگاه سنتی نسبت به تغییرات ساختار حسابرسی نگرانی وجود دارد؛ تغییراتی که با این نوع نگاه لازم به نظر نمیرسد. از سوی دیگر به اعتقاد حسابرسانی که امکان استفاده از فینتک و ارتقاء در این فضا و اتمسفر جدید را پیدا کردند، به این تغییرات که مشابه آن را در سایر حوزهها میبینیم، نیازمندیم. به عنوان مثال میتوان به تولید برنامه اتوکد اشاره کرد؛ 20 سال پیش تصور میکردیم که با استفاده از این برنامه، دیگر نیازی به حرفهای تحت عنوان نقشهبرداری ساختمان نیست اما آرام آرام دیدیم که همچنان به نیروی انسانی برای انجام این کار نیاز هست منتها با سطح دانش و مهارت متفاوت نسبت به قبل.
امروز دفاتر توزیعشدهای در قالب زنجیرهبلوکی یا بلاکچین و نگاه و تفکر استفاده از این فرصت را داریم؛ همچنین راهکار بسیار ساده، جذاب و روانی که در این بستر برای دغدغه هلدینگها، صورتهای مالی تلفیقی و گزارشگری ترکیبی وجود دارد، دنیایی از فرصت را ایجاد کرده است. بلاکچین و سایر فینتکها در حوزه حسابرسی، میتوانند فرصتی را مهیا کنند تا بتوانیم با استفاده بهینهتر از آنها انرژیبری و دغدغهای که همیشه در مستندسازی و نگرانیای که در رسیدگی به پروندهها وجود دارد را کاهش دهیم؛ شاید تاکنون از نوع نگاهی که باید داشته باشیم و فرصتهایی که باید ببینیم غافل ماندیم و فاصله گرفتیم.
شاید برایتان جذاب باشد، مفهومی تحت عنوان ارزهای رمزنگاریشده پول جدید، پول الکترونیک و … مطرح است و شرکتها کموبیش از آن استفاده میکنند اما تکلیف ما با این موارد در حوزه استانداردگذاری چه در بخش حسابداری و چه در بخش حسابرسی مشخص نیست؛ معلوم نیست که اینها ارز هستند؟ موجودی مثل موجودی کالا هستند؟ با این وضعیت بعداً با رسیدگی به این بخش، ارزشگذاری و سایر دغدغههایی که یک حسابرس دارد، چگونه باید مواجه شویم؟
خواهناخواه این تکنولوژی و فناوریها در کسبوکارهای ما اثرات شگرفی میگذارند و نمیتوانیم نسبت به آن بیتفاوت باشیم. درصورتیکه فینتک را به عنوان یک فرصت ببینیم، از آن نهایت بهره را ببریم و کسبوکار جدیدی با بهروز کردن دانش خود، آشتی کردن و نزدیک شدن به این تسهیلگرها و روانسازهایی که کار ما را متفاوت با گذشته میکنند، تعریف کنیم، قطعاً نوع نگاهمان نسبت به زمانی که فناوری را تهدید میبینیم و با آن مقابله میکنیم، بسیار متفاوت میشود.
حسینی: خیلی ممنون آقای دکتر. نکات بسیار خوبی را مطرح کردید. این موارد برای من بسیار آموزنده بود. آقای دکتر خالق نظر شما در مورد فرصتهایی که فناوری اطلاعات و فینتک میتواند برای حرفه حسابرسی ایجاد کند، چیست؟
خالق: بین فینتک و حسابرسی وجه مشترکی وجود دارد که نه تنها حرفه حسابرسی بلکه فینتکها حتماً به آن نیاز دارند و نقش دیگری را از حسابرسی باید به کار گیرند. دوستان مستحضر هستند که حسابرسی یک فرایند اعتباربخشی است. این اعتباربخشی یا اعتبار دادن به موضوع مورد حسابرسی از طریق شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود در گزارشگری، اجرای عملیات و فرایندها و با توجه به ارزیابیای که از این ریسکها میشود، صورت میگیرد و کشف و گزارشگری تهدیدات و ارائه پیشنهادها برای بهبود سیستم، فرایند یا عملیات، شالوده کار حسابرسی است؛ بنابراین در ذات حرفه حسابرسی توجه به ریسک وجود دارد و هر جا که ریسک هست، حسابرسان باید بدان توجه داشته باشند.
فینتک چیست؟ بر اساس برداشت من، کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی به منظور کارآمدکردن خدمات مالی است؛ بنابراین نخست اینکه نوآوری در آن وجود دارد یعنی شیوهها بهسان گذشته نیست. مراودات و خدمات مالی فینفسه موجد ریسک هستند و در استارتآپها نیز نوآوری موج میزند. درواقع فینتک دارای سه اصل کلی است ازجمله کاهش هزینه. فینتک با حفظ کیفیت خدمات مالی درصدد کاهش هزینهها است.
همچنین حذف بروکراسی و رفع محدودیتهای مکانی و زمانی را به همراه دارد بنابراین برای انجام تراکنشها و دریافت خدمات مالی نیازی به مسافرت و جابهجایی نیست و دسترسی نامحدود وجود دارد. سومین اصل فینتک، توانایی هوشمندانه در ارزیابی خطر و ریسکهای احتمالی است. اگر ابزارهایی که در فینتک معرفی میشوند نتوانند ریسکها را شناسایی و آنها را کنترل کنند، طبیعتاً نمیتوانند سهمی در بازار خود داشته باشند؛ به عبارت دیگر فضایی که برای آینده نهچندان دور پیشبینی میکنیم، مانند این است که دیوارهای موجود را از دور خانهمان برداریم و کماکان احساس کنیم در امنیت هستیم. بگوییم با وجود اینکه هیچ دیواری نیست، همه میتوانند ما را ببینند و آزادانه وارد و خارج شوند، همچنان در امنیت هستیم.
اگر ملاحظه فرموده باشید در عرایض بنده یک نکته مشترک وجود دارد و آن «ریسک» است. فینتک با رویکردی که دارد موجب حذف تاییدات فیزیکی، فرایندها و مستندات میشود و حتی آدمها دیگر آن آدمهای فیزیکی نیستند بلکه آدمهای دیجیتالی با امضای دیجیتال و نه visual هستند.
من دیگر گله نکنم، شاید حمل بر دلخوری از حرفه باشد، خیر. من هرچه دارم از حرفه حسابرسی دارم؛ نکاتی که درباره حسابرسی عرض میکنم هم ناشی از تعلق خاطر عمیق من نسبت به حرفه حسابرسی و هم شناخت عمیق بنده نسبت به این حرفه است. امروزه یکی از روشهای حسابرسها این است که میگویند اسامی امضاهای مجاز را بدهید و امضاهایشان را برایم بکشید؛ این نقش تغییر خواهد کرد.
وقتی امضاءها دیجیتالی هستند شما نمیتوانید این روش را کماکان اجرا کنید. وقتی آدمها و طرفین معامله محیط کاملاً متفاوتی را دارند پلتفرمهای جدید برای مراودات مالی شکل میگیرد و اطلاعات زیادی البته با اعداد کم در سیستم مالی وجود دارد. روشهای نمونهگیری شما در حسابرسی و ارزیابی ریسک مطلقاً کارایی ندارند. این در حالی است که هنوز هم هنگام مراجعه نماینده محترم جامعه حسابداران رسمی برای ارزیابی کیفی مؤسسات، وقتی صحبت از ارزیابی ریسک میکند، مشخص است که ارزیابی ریسک را نشناخته و مرجع این ارزیابی نیز دستورالعملی است که 25 سال پیش نوشته شده و گمان میشود که همچنان روش ارزیابی ریسک در دنیا به همین صورت است. مطمئن باشید با فضای اطلاعاتی جدید، آنچه امروز به کار نمیآید، فردا مطلقاً کارایی ندارد.
باید توجه داشت که امنیت سایبری یکی از موضوعات بسیار مهم در حوزه فینتک است. این فضا، فضایی پرریسک است؛ ضمناً باید این اعتبار و اطمینان نیز به کاربران داده شود که آنها میتوانند در فضای امن، کسبوکارشان را انجام دهند؛ این امر مستلزم این است که حسابرسان از زمان ایدهپردازی تا پیادهسازی ایده همراه فعالان حوزه فینتک باشند و همچنین خود را چابک کنند، چابککردنی که منجر به همراهی درست باشد. هیچ چیز در یک سازمان بدتر از این نیست که دو گروه چابک و غیر چابک فعال باشند. فرض من بر این است که همکاران ما در حوزه تکنولوژی اطلاعات به اندازه کافی چابک هستند؛ فکر میکنم حرفه خودم نیاز به چابکسازی دارد.
به نکاتی در مورد حرفه حسابرسی و حسابداری اشاره میکنم. به هیچ عنوان در هیچ زمان در طول تاریخ، حرفه حسابرسی از آینده خود ناامید نشده است؛ سه دلیل برای این حرف خود دارم. وقتی به روند تاریخی نگاه میکنیم همین تجارب بوده است. دوستان صمیمانه به شما بگویم همیشه همه جای دنیا یکی را لازم دارند که از آن تأیید و امضا بگیرند و بگویند که همه چیز درست است؛ آن فرد، حسابرس است. بنابراین تا زمانی که نیاز است مسئولیت اعتباربخشی را به یک نفر محول کنند، آن فرد میتواند به پابرجایی حرفهاش اعتماد داشته باشد. در دنیا تغییرات تکنولوژی بسیار رخ داده و مؤسسات حسابرسی پولدارتر شدند اما فقیرتر خیر؛ نگران کار خود هم نیستند. در حوزه فینتک نیز حداقل در سطح بینالمللی هیچ نگرانیای از این باب وجود ندارد به دلیل اینکه خود را چابک میکنند.
بنابراین یک مساله، احساس مسئولیت و مساله دیگر اعتماد عمومی است. اعتماد عمومی یک فرایند است که نیاز به شخص ناظر دارد. هرچقدر سیستمهای شما خوب و قابل اتکا باشد نیاز است تا فرد ثالثی این اعتماد بخشی را انجام دهد. سومین نکته این است که در بسیاری از فرایندهای حسابرسی و حتی حسابداری قضاوت انسانی جزوی از کار است تا زمانی که این قضاوت وجود دارد، حتی باوجود توسعه هوش مصنوعی، حرفه ما نیازی برای نگرانی شدید نمیبیند. اگرچه تاکید میکنم در مورد حسابرسی در دنیا صحبت کردم و نه در مورد شرایط این حرفه در کشور خودمان.
حسینی: به نکات بسیار خوبی اشاره کردید. تاکید بیشتری دارم بر این نکته که بحث اعتماد به خدماتی است که ما از فینتکها میگیریم و اینکه مطمئن باشیم اطلاعاتی که از ما و کسبوکارمان دارند محرمانه میماند و از آنها استفاده به جا میشود.
اخیراً دیدید که شرکت فیسبوک با یک رسوایی بزرگ مواجه شد، چراکه بحث محرمانه بودن اطلاعات کاربران را رعایت نکرده بود؛ این نکته مهمی است که بین صحبتهای آقای دکتر هم به آن اشاره شد. یکی از خدمات مهمی که حرفه حسابرسی ارائه میکند، اعتباربخشی است و همانگونه که آقای دکتر اشاره کردند یک رکنی باید این کار را انجام دهد، ما نیز در بازار سرمایه تجربه موضوع مورد بحث را داریم. اگر صندوقهای سرمایهگذاری را به عنوان نوعی فینتک در بازار سرمایه که در چند سال گذشته ایجاد شدند در نظر گیریم در طراحی، ساختاردهی و راهاندازی این نهاد مالی همچنان نیاز به نقشدهی به حسابرسان و استفاده از خدمات آنها دیده میشد. جالب است که همکار خیلی عزیزم آقای محسنی، عضو شورای عالی بورس در جلسهای این موضوع را مطرح کردند که الان آشنایی حسابرسان با صندوقهای سرمایهگذاری به مراتب از خود نیروهای مالی بیشتر شده چرا که میخواهند مسئولیت بپذیرند.
یک جا در فرمایش آقای دکتر گفته شد نیاز است حسابرسان گزارشی را امضا کنند و تأیید دهند؛ این حس مسئولیتپذیری و پاسخگویی آنها باعث شده که در حوزه مقررات ناظر بر صندوق و در مورد شیوه عملکرد صندوقها دقت کنند و اکنون اطلاعات بسیار خوبی به دست آوردند. با این توضیحات قطعاً حرفه حسابرسی میتواند جایگاه خود را ارتقا دهد.
اگر اجازه دهید در وقت باقیمانده مقداری به چالشها و تهدیدات حوزه فناوری اطلاعات، فینتک یا حتی شرکتهایی که کسبوکارهایی مبتنی بر این فناوریها دارند، به طور خلاصه بپردازیم. اگر آمار شرکتهای بزرگ بینالمللی را به لحاظ درآمد یا دارایی در سال ۲۰۱۰ ملاحظه کنید، میبینید که بزرگترینها عمدتاً شرکتهای مبتنی بر دارایی در کسبوکارهای نفت، گاز و بانکداری هستند. اکنون این شرکتها یکی یکی جای خود را به شرکتهایی میدهند که مبتنی بر فناوری اطلاعات فعالیت میکنند.
برای مثال ما در بورس تهران شرکتهای فعال در حوزه وب را داریم که حداقل ارزش بازار آنها نزدیک به چهار هزار میلیارد تومان است. اتفاقاً همین الان نماد یکی از شرکتها به دلیل چالش موجود آن در حوزه حسابرسی و حسابداری بسته است. چه نتیجهای میگیریم؟ قاعدتاً سهم شرکتهایی که فناورانه هستند به تدریج در بازار سرمایه ما نیز افزایش پیدا میکند و اگر حسابرسان آشنایی کافی با این نوع کسبوکار نداشته باشند، قطعاً موجب ایجاد چالش در شرکتها و حرفه حسابرسی میشوند.
معتقدم به تعامل دو سویه نیاز هست یعنی شرکتهای فناورانه باید سعی کنند حرفه حسابرسی و حسابداری را با نوع کسبوکار، نحوه کسب درآمد و جنس دارایی خود آشنا کنند و از سوی دیگر حسابرسان نیز لازم است با اشراف کافی نسبت به کسبوکار صنایع بتوانند در ارائه خدمات موفق باشند. اگر هر کدام از این دو بخش کار خود را انجام ندهند دچار چالش میشویم. تجربه نشان داده که در بازار سرمایه اگر هنگام راهاندازی هر ابزار و نهادی، مسائل مالیاتی و حسابداری مربوطه را برای سرمایهگذاران شفاف نکنیم، نمیتوانیم کار خود را توسعه دهیم. نیاز به توسعه میطلبد که شرکتهای مبتنی بر فناوری ذینفعان خود را با کسبوکارشان بیشتر آشنا کنند و ارائهکنندگان خدمات نیز سعی کنند در راستای ارتقای کیفیت کار خود بیشتر این کسبوکارها را بشناسند.
با این مقدمه از آقای خدارحمی خواهش میکنم که به اختصار در مورد چالشها و شاید تهدیداتی که شرکتهای فینتک میتوانند برای حرفه حسابرسی ایجاد کنند، صحبت کنند.
خدارحمی: نبود تکنیسین، اولین دغدغه ما در این حوزه است. باید دو دسته افراد شامل علمای فناوری، اربابان و اصحاب کسبوکارهای مالی و اقتصادی را در کنار یکدیگر داشته باشیم. امروز، نبود زبان مشترک بین این دو دسته افراد، حلقه مفقوده موجود است.
متاسفانه اکثر افرادی که در حوزه فناوری صاحبنظر هستند، دانش اندکی در حوزههای اقتصادی و کسبوکار دارند و برعکس افرادی که در حوزه کسبوکار، حتی کسبوکارهای سنتی و نیمه نوین خبره تلقی میشوند، با مفاهیم فناوری بیگانهاند. شاید یکی از بزرگترین چالشها این باشد که ابزار توسط علمای فناوری طراحی میشود که نسبت به چندوچون کسبوکار، محدودیتها و محیط اقتصادی کشور آگاهی ندارند. متأسفانه تجربیات دردناکی را در این حوزه داریم. در سنوات گذشته زمانی که ERPها (برنامهریزی منابع سازمانی[11]) متولد و وارد کسبوکار شدند، ابتدا تصور میکردیم که میتوان با استفاده چشمبسته از ERPهای رتبه بالای دنیا بدون توجه به فضای حقوقی، شرایط کسبوکار، قانون تجارت، قوانین مالیات و غیره، برای شرکت ارزش ایجاد کرد درصورتی که این اتفاق نیفتاد و گاهی اتفاقات نگرانکنندهای نیز رخ میداد.
هنگام صحبت از پتانسیلهای بسیار در بحث فینتک ازجمله فرصتهای موجود در حوزه سیستمهای حسابداری، وقتی میگوییم بلاکچین، فینتکها و سایر ابزارها که در حوزه فناوری مالی هستند به ما اجازه خطا و مغایرت را نمیدهند، به یاد داشته باشیم که سیستمهای مالی و حسابداری نیز این پتانسیل و توانمندی را در نهایت داشتند و میتوانستند این قابلیتشان را فعال کنند اما همانگونه که دکتر پرتوی هم فرمودند در واقع این کاربر است که از پتانسیل موجود استفاده نمیکند.
امروز نمیتوان یک نرمافزار حسابداری را با این توضیح فروخت که برخلاف شیوه کار حسابرسان در دفاتر، اجازه جابجایی اسناد را نمیدهد و نمیتوان سندی به تاریخ ۱۰ روز قبل یا سند ۱۰ روز پیش را به تاریخ امروز ثبت کرد.
چنین نرمافزاری امروز خریدار نخواهد داشت؛ اگر قرار است سیستمهای مالی و حسابداری را auditکنیم و ببینیم در کدام سیستم مغایرت ایجاد نمیشود و میتوان به آن اتکا کرد، در نهایت تقریباً به این نتیجه میرسیم که هیچ سیستمی چنین قابلیتی را ندارد و این امر نشات گرفته از فشار و ضرورتی است که اصحاب کار و کسبوکارها تحمیل کردند نه اینکه فناوری و تکنولوژی قابلیت مذکور را نداشته باشد.
چالش بعدی این است که تصور کنیم به سان دنیای فناوری حرکت کردن از نظام سنتی کسبوکارهای مالی به نظام جدید فینتکها صفر و یک است. گویی تا دیروز با نظام قبلی حرکت میکردیم و حال با زدن یک سوئیچ یا کلید از فردا میتوانیم با نظام جدید حرکت کنیم.
متاسفانه نقشه راه و طراحی دوره گذری برای حرکت از نظامهای سنتی به نظامهای جدید نداریم. چالش بسیار مهم بعدی که در این راه خواهیم داشت هماهنگ نبودن نهادهای مختلف اقتصادی در کشور است.
امروز میتوانیم بدیعترین تکنولوژیها و فناوریها را در حوزه مالی داشته باشیم ولی متاسفانه اگر گفته میشود که به عنوان مثال حرفه حسابرسی ما 20 تا 30 سال عقب است، به جرات میتوانیم بگوییم که نهاد ناظر مالیاتی ما 300 سال عقب است، به هیچ وجه قبول نمیکند که رسیدگیهای مالیاتی و گزارشگری مالیاتی مبتنی بر فناوریهای روز باشد و طبیعتاً این مساله چالشی برای ما است.
به نظر میرسد که چالش آخر که شاید باز نقدی بر علمای فناوری باشد این است که ما مانند هر حوزه دیگری به سبک و سنگین کردن مزایا و معایب تکنولوژی نیاز داریم؛ متاسفانه موجی راه افتاده است و بر اساس آن به صورت چشمبسته میگوییم همین که امری در حوزه فناوری است حتماً خوب بوده و قطعاً باید از آن استفاده کنیم، بدون اینکه ببینیم آیا این اقدام برای کسبوکار ما ارزشافزا است یا نه.
بزرگترین چالش و تهدیدی که برای فینتکها میبینم این است که تا امروز قرار بوده فناوری، بسترهای فناوری و تکنولوژی حداقل در حوزه مالی، تسهیل کننده کسبوکارها باشد و بستری را فراهم کند تا کسبوکارهای ما بهتر و کاراتر موجد ارزش باشند.
متاسفانه شاید برای دوستان خوشایند نباشد اما به اعتقاد من بزرگترین تهدید این است که تکنولوژی میخواهد به جای ارزش بنشیند؛ به جای اینکه بگوید به کسبوکاری که شما دارید کارایی بیشتر میدهم تا بتوانید ۱۰ درصد، ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد بهتر از قبل فعالیت کنید و مارجین بیشتری داشته باشید، میگوید از این به بعد من خود ارزش هستم؛ از این پس سکه تولید میکنم، من از این به بعد محصولی تولید کردم که دیگر نمیخواهد شما زحمت بکشید؛ قرار است به جای دلار بنشینم. میتوانید این ارز رمز نگاریشده را بدون این که زحمت بکشید به جای آن ارزش ببینید. شاید بزرگترین چالش کسبوکارهای ما در چند سال آینده، مواجهه با این پدیده جدید باشد.
حسینی: به نکات بسیار خوبی اشاره کردید. آقای خوشبخت خواهش میکنم که به اختصار در مورد چالشهایی که فینتکها میتوانند برای حرفه حسابرسی ایجاد کنند، توضیح دهید و جمعبندی سخنان خود را بفرمایید.
خوشبخت: در مورد مهمترین چالشی که برای حسابداری وجود دارد، گفته شد که بلاکچین جای برخی افراد را میگیرد و دیگر نیازی به حضور آنها نیست.
هماکنون بسیاری از کارها را Watson و IBM انجام میدهند و خدماترسانی میکنند؛ از کجا معلوم که فردا کارهای مورد بحث را نیز انجام ندهند؟ بعد گفته شود که اطلاعات را روی Watson و IBM نگذاریم و بر بستر بلاکچین ذخیره کنیم، چراکه اطلاعات شرکتهاست.
شاید فناوری نه در کوتاهمدت اما در آینده به بخش درآمد صنعت حسابرسی و حسابداری حمله کند و در آن صورت حداقل اتفاقی که میافتد این است که بخش مهمی از این خانواده برای اینکه بتوانند در آینده جزو بازار باشند تلاش میکنند تا به ابزارهای قوی تکنولوژی مسلط شوند و طبیعتاً تنشهای بسیار زیادی در آینده به وجود میآید.
در جمعبندی سخنانم باید بگویم که به نظر میآید سه حوزه در ایران بسیار جای کار دارد از جمله حوزه ثبت اسناد و تغییرنیافتگی اسناد، خودکار کردن برخی از محاسبات که دست حسابرسان و حسابداران را باز میگذارد تا بتوانند بسیار منعطفتر کار کنند و درواقع ابزار قدرتمندی برای حسابرسی محسوب میشود؛ در نهایت این امکان به وجود میآید که شرکتها در کنار هم با تعامل برخورد کنند و بدون از بین رفتن حریم اطلاعات آنها، تلفیق اطلاعات شرکتها صورت گیرد.
حسینی: جمله پایانی شما در مورد موضوع نشست چیست؟
خوشبخت: منتظر تحولات بزرگ باشیم.
حسینی: از دیگر اعضای پنل خواهش دارم سخن پایانی خود را برای حضار در مورد موضوع نشست بفرمایند.
خالق: به این تحول چه در حوزه فینتک و چه در سایر حوزههای تکنولوژی اطلاعات باید باور داشته باشیم و بدانیم که این تغییرات گریزناپذیر هستند. امروز میبینید که به روشنی شبکههای اجتماعی جای وبسایتها و روزنامهها را گرفتهاند. این تغییرات در تمامی حوزهها اتفاق میافتد. آینده گریزناپذیر است. آرزو میکنم همه دوستان جوان خوبم در این آینده نقش مفید و سازندهای داشته باشند و همه در آن سهیم باشیم.
خدارحمی: از پتانسیلها و فرصتهای بیشماری که فینتکها در اختیار کسبوکارهای مالی و حسابداری قرار میدهند، غفلت نکنیم و از سوی دیگر مراقب حباب هم در این حوزه باشیم.
پرتوی: هیچ تهدیدی نمیبینم. تهدید تنها برای کسانی است که قدیمی فکر میکنند یعنی اگر بخواهیم بهروز شویم باید کسانی که قدیمی فکر میکنند را کنار بگذاریم. این امر باعث میشود سرعت انجام کار افزایش یابد، شفافیت بیشتر و هزینه کمتر شود؛ بنابراین من شخصاً با این کار کاملاً موافق هستم و انجمن حسابداری ایران نیز در این امر از صفر تا 100 کار در خدمت است.
حسینی: با وجود اینکه بعضاً نقدها یا چالشهایی در مسیر استفاده از تکنولوژیهای نو وجود دارد اما عمده مطالب ناظر بر این بود که نمیتوانیم نسبت به تکنولوژیهای نو و تاثیری که میتواند بر حرفه ما داشته باشد انفعالی برخورد و نگاه کنیم.
میطلبد حداقل تا جایی که تکنولوژیها را بشناسیم، با رویکرد عملگرا و با داشتن برنامه به سمت آنها حرکت کنیم تا اگر قرار است تکنولوژیها را بپذیریم و به کار ببریم، با شناخت کامل و دیدی عمیق این کار صورت گیرد و اگر هم قرار است بگوییم ما در حوزه کاری خود نیاز چندانی به تکنولوژی نداریم باز با شناخت دقیق، این سخن گفته شود؛ اما واقعیت این است که با نگاهی به حداقل ۱۰ الی ۱۲ سال گذشته (من نیز تجربه کوچکی در حوزه بازار سرمایه در این زمینه دارم) میبینیم که فناوریهای خوب، کمک بسیار مفیدی کردهاند.
برای مثال میتوان به راهاندازی سامانه کدال در سازمان بورس اشاره کرد که یک بخشی از کار همین فناوری اطلاعات، جمعآوری داده و در نهایت توزیع آن است؛ کدال کمک بسیار زیادی به بازار سرمایه ما کرد؛ هم به امر شفافیت و هم به امر نظارت کمک کرده و از سوی دیگر نیز کار سرمایهگذار را در استفاده از اطلاعات تسهیل کرده است. کدال، نمونه خیلی خوب و عیان پیش چشم ماست و به ما اعتماد به نفس میدهد که راحت به سمت شناخت استفاده از تکنولوژیهای نو در حرفه خودمان حرکت کنیم.
پیشنهاد دارم تمام دوستانی که اینجا هستند و مسئولیت دارند میتوانند قدمی در این مسیر بردارند و سعی شود به طور مشخص در برنامههای سازمانی ردیفی برای این موضوع در نظر گیرند. آنهایی که بیشتر با فناوری سروکار دارند سعی کنند یک مالک و مدیر برای این موضوع در سازمان خود در نظر گیرند تا بهطور مستمر انباشت دانش اتفاق بیفتد؛ ایدههای نو حاصل شود و در عمل هم بشود آنها را پیادهسازی کرد تا پرداختن به موضوع فناوریهای نو صرفاً به برگزاری یک نشست خلاصه نشود.
قطعاً باید سعی کنیم به سمت نوآوری حداقل به اندازهای که آنها را بشناسیم، حرکت کنیم.
برای استفاده از فناوریهای نو نیاز به درنظرگرفتن شرایط محیطی، سرمایهگذاری و هدفگذاری است اما در مرحله کسب دانش نباید هیچ عذر و بهانهای آورد و اجازه بدهیم که سطح دانش در مورد پدیدههای نو در کشور افزایش پیدا کند.