پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تعادل بین فناوری و نیروی انسانی: نکتهای مهم برای تاسیس بانک جدید
به نظر میرسد که با وجود ابزار و کانالهای دیجیتالی امروزی، دیگر کسی به فکر تاسیس یک بانک جدید با روند و فرمولهای قدیمی و سنتی نباشد. در عصر تجارت الکترونیک و فینتک، که شرکتهایی مانند آمازون و علیبابا به سرعت در حال رشد بوده و خردهفروشان قدرتمند سابق ازجمله سیرز (Sears) تنها در تقلای حفظ بقای خود هستند، منطقی است که بهکارگیری متدهای دیجیتالی برای تاسیس بانک جدید نیازی به بحث و گفتوگو نداشته باشد.
ابربانکها (megabanks) و فینتکها خدمات دیجیتالی جدید و نوآورانهای را به ارمغان آوردهاند و بانکهای آنلاین و بدون شعبه (direct banks) و همچنین بانکهای چالشگر (challenger banks) در حال ظهور هستند. اما علیرغم تمامی این تغییرات، اغلب بانکهای جدید در ایالات متحده آمریکا از لحاظ دیجیتالسازی و فناوریمحوری بسیار دورتر از حد مطلوب هستند. این مسئله پس از گذشت 10 سال از صحبت درباره ساختارشکنی فینتک بسیار عجیب به نظر میرسد. درواقع میتوان چنین بانکهایی را با عنوان «نسخه 2.0 از بانکهای سنتی» توصیف کرد.
همانطور که انتظار میرود، سرمایهگذاران و مدیران این بانکهای جدید با درخواستهای فراوانی برای تاسیس یک بانک دیجیتالی واقعی مواجه هستند. این بانکها به خوبی از پیشرفت شرکتهای فینتک اطلاع داشته و حتی در مواردی با آنها همکاری نیز میکنند. با این حال مدیران این بانکهای جدید تنها به یک دفتر اداری فیزیکی و رویکرد تاسیس شعب در مناطق جغرافیایی مختلف بسنده میکنند.
در این میان برخی از استثنائات نیز وجود دارند. برای مثال بانک گرسهاپر (Grasshopper Bank) در سازمان خود کاملا متمرکز بر فناوری است. با این وجود هنگامی که د فایننشیال برند (The Financial Brand) به کاوش در مورد اهداف سرمایهگذاران و مدیران بانکهای جدید پرداخت، دریافت که مهمترین عامل در مدلهای زیرساختی آنها یک مورد مشترک است: «انسانها».
بیانیه عرضه سهام منتشر شده از جانب بانک تارپون کاست (Tarpon Coast) نمونه خوبی برای تایید این ادعا است. در این بیانیه چنین آمده است: «با استخدام تیمهای متخصص از بانکهای محلی و اتصال فناوری فردا با خدمات دوستانه دیروز، تارپون کاست قصد دارد تا انتظارات مشتریان خردی که به دنبال استفاده از خدمات فناوری محور بوده و همچنین بازرگانانی که به دنبال یک پاسخ سریع و برقرای تماس تلفنی شخصی هستند را برطرف سازد.»
با در نظر گرفتن این متن، به بررسی بیانه دیگری از جانب اولین بانک تاسیس شده دارای مجوز در دهه اخیر در ایالت اوکلاهما میپردازیم: «بانک وارترمارک (Watermark) یک بانک کوچک بوده که توسط تیمی به نمایندگی از مورد احترامترین بانکهای جامعه ما به وجود آمده است. با پشتوانه دههها سال تجربه در بانکداری و کسبوکار، قصد داریم تا بهترینهای هر دو دنیا را برای شما به ارمغان آوریم: کمال و دلفریبی یک موسسه بزرگ در کنار خدمات شخصیسازیشده بینظیر.»
بسیاری از این استارتآپها به دنبال جذب اشتیاق کسبوکارهای کوچک محلی برای داشتن یک بانک همشهری و محلی خود هستند. چرا که بیشتر بانکهای محلی به مرور زمان ادغام شده و یا به کلی از رده خارج شدند. رهبران کسبوکارهای محلی اغلب برای تاسیس بانک جدید در منطقه خود پافشاری کرده و اقداماتی را در این راستا سازماندهی میکردهاند. این روال پیش از رکود بزرگ جهانی بسیار رایج و معمول بود.
جاناتان هایتاور (Jonathan Hightower)، ازجمله شرکای Bryan Cave Leighton Paisner LLP در اینباره میگوید: «دستاندرکاران بازار در میان خود به این شناخت و آگاهی رسیدهاند که موثرترین روش برندسازی برای بانکهای کوچک رقابت با دستاندرکاران همکار و شریک است.» «بانکهای جدید در ابتدای آغاز کار خود کوچک هستند؛ به همین دلیل برای ایجاد یک پلتفرم فناوری قدرتمند که به آنها اجازه فعالیت گسترده را بدهد، با کمبود منابع مواجهاند.
بخشی از بازار کسبوکارهای کوچک نیازمند یک توجه سفارشیسازی شده است. فراهم نمودن چنین درخواستی برای اپراتورهای بزرگتر چندان مقدور نیست و بانکهای کوچکتر میتوانند از این فرصت استفاده کرده و به طور موثر به این بخش از بازار خدماترسانی کنند.»
اغلب موسسان بانکهای جدید امروزی، دوران جوانی خود را پشت سر گذاشتهاند و شباهت چندانی به کسانی که شیفته دنیای فناوری هستند، ندارند. رگولاتورها و قانونگذارانی که در طی دهه گذشته باعث به تعویق افتادن پیشرفت اغلب بانکها شدهاند، اکنون در حال از میان برداشتن موانع قانونی هستند.
هایتاور در اینباره چنین میگوید: «درخواستهای تازهواردان مورد پذیرش قرار نمیگیرد. برای افرادی که برای سمت مدیرعاملی یک بانک داوطلب میشوند، داشتن یک سابقه قبلی به عنوان یک مدیرعامل موفق بانک نقطه قوت بزرگی به حساب میآید.
داشتن سابقه به عنوان یک افسر ارشد نیز در تمامی نقاط جهان بسیار مهم بوده و از الزامات منصوب شدن به عنوان رئیس یک بانک جدید محسوب میشود. اگر به سابقه رهبران بانکهای بزرگ توجه کنید، خواهید دید که پیش از این تجربه دو یا سه بانک و استارتآپ را در کارنامه خود دارند.»
چیزی را به بازار ارائه کنید که به آن نیاز دارد
بنابر گزارشهای ارائه شده توسط دان یاتس (Dan Yates)، مدیرعامل بانک انداوور (Endeavor) و یک بانکدار کهنهکار کالیفرنیایی، در زمان تاسیس این بانک در ژانویه 2018، تعداد موسسات محلی ساندیگو از 43 مورد به تعداد انگشتان دست رسیده بود و 3 ابربانک 75 درصد از کل سپردههای منطقه را در اختیار داشتند.
شازا اندرسن (Shaza Andersen)، بنیانگذار و مدیرعامل بانک تراستار (Trustar) واقع در ایالت ویرجینیا در این باره چنین میگوید: «همواره فضای کافی برای بانکهای اجتماعی وجود دارد که در آن نیازهای کسبوکارهای کوچک و متوسط را برآورده سازند.» این بانک دومین استارتآپ اندرسن در 12 سال اخیر است.
به عقیده اندرسن بازار واشنگتن دیسی نیاز به یک بانک اجتماعی جدید برای خدمترسانی و فراهم کردن نیازهای کسبوکارهای کوچک و متوسط دارد. وی در ادامه به نیم دوجین از بانکها و موسساتی اشاره میکند که به مالکیت بانکهای بزرگتر درآمدهاند.
بانک پیشین اندرسن شامل یکی از همین بانکهای ادغام شده میشود. وی توضیح میدهد که چگونه ابربانکها بر مناطق حکمروایی کرده و این مسئله در آینده با ادغامهای بیشتر تشدید خواهد شد. اندرسن در این باره میگوید: «بانکها میتوانند رشد فراوانی داشته و در نتیجه آن خدمات بسیار سفارشیسازی شدهای را ارائه دهند.»
کن تیل (Ken Till) مدیرعامل بانک کامرسوان (CommerceOne) چنین میگوید: «بسیاری از کسبوکارهایی که از خدمات ما استفاده میکنند، پیش از این به شیوه دلخواه خود خدمات رسانی نمیشدند.» کامرسوان بانکی واقع در بیرمنگام است که در ژوئن سال 2018 تاسیس شده است.
بانک لکسیکون (Lexicon) در لاسوگاس واقع شده است هدف از تاسیس این بانک ارائه خدمات سفارشی و رابطهمحور برای کسبوکارهای محلی است. بنا به گفته جان میلر، مدیرعامل لکسیکون، شهر رو به رشد لاسوگاس (که به طور متوسط در هر ساعت 6 نفر به جمعیت این شهر اضافه میشود) دارای درصد بالایی از کسبوکارهای مبتنی بر پول نقد است. این مسئله میتواند به جذب سپردههای نقدی بزرگ در بانکها کمک کند. نام «لکسیکون» اشاره به «بانکداری دوباره تعریفشده» دارد. میلر امیدوار است که تا ماه می کسبوکار خود را آغاز کند.
چرا بانکهای جدید کاملا فناوریمحور نیستند؟
پیش از این اشاره کردیم که رهبران مورد تایید رگولاتورها اغلب افراد باتجربهای هستند. از این رو ممکن است به این نکته فکر کنید که بانکداران مسنتر به لحاظ شرایط سنی خود از اطلاعات کافی در حوزه دیجیتال محروم بوده و از مزایای آن بیبهرهاند. اما این فرض به هیچ عنوان درست نیست. کن تیل چنین میگوید: «شرکتهای ما تقاضای استفاده از فناوری را دارند» و بدون شک هیچ اما و اگری در خصوص این موضوع وجود ندارد.
شازا اندرسن قصد دارد تا آخرین فناوریهای مورد نیاز را برای مشتریان تراستار ارائه کند. اما به عقیده وی منتقدان صنعت اغلب «دسترسی» و «خدمات» را یکسان میپندارند. اندرسن معتقد است که ارزش این دو به هیچ وجه با یکدیگر برابر نیست.
وی در این باره چنین توضیح میدهد: «فناوری باعث ایجاد یک رابطه نمیشود. اگر روزی کسبوکار شما با مشکلی مواجه شد، نمیتوانید از رایانه خود تقاضای حل آن را داشته باشید.» اندرسن معتقد است که ارزش کسبوکارهای بانکهای اجتماعی به تجربه و تخصص انسانی آنها است و اپلیکیشنها و برنامههای رایانهای نمیتوانند چنین ارزشی را خلق کنند.
به نظر میرسد که بانکهای جدید و قدیمیتر و مدیران اتحادیههای اعتباری دید مشابهی به فینتک دارند. اندرسن در این خصوص میگوید: «من فرصتهایی را برای تیم سازی بین بانکها و فینتک میبینم. همکاری این دو گروه میتواند نوآوریهایی را برای مشتریان به ارمغان آورد. اما مهمترین اصل و اساسی که باعث موفقیت ما خواهد شد، برقراری رابطه است.»
تیل میگوید که کامرسوان نیز رویکرد مشابهی را اتخاذ خواهد کرد. به عقیده وی «فناوری بر روی ارتباط بنا میشود.»
انداوور میتواند تعامل خوبی با فینتکها داشته باشد. یاتس به این نکته اشاره میکند که برخی از کسبوکارهای کوچک در حال جذب شدن به سمت فینتکهای آنلاین اعطای وام مانند کابج (Kabbage) هستند. چنین رویکردهایی میتواند برای شرکتهای جدیدی که هنوز آمادگی تبدیل شدن به یک را بانک ندارند بسیار مفید باشد. یاتس در اینباره چنین میگوید: «هنگامی که شرکت شما رشد کرده و بزرگتر میشود، دیگر به دنبال وامهای فینتکی نخواهید بود. چرا که در این صورت نیازهای اعتباری شما بسیار پیچیدهتر هستند.»
بنا به اظهارات یاتس، اخیرا انداوور همکاریهایی را با بنیاد اعطای وام فینتک (fintech lender Fundation) آغاز کرده است. هنگامی که زمان مقرر فرا برسد، مشارکت این بانک با شریک فینتکی خود به پایان خواهد رسید. با این حال انداوور امیدوار است تا ارتباطات خود را پا بر جا نگه داشته و از این طریق به رشد این شرکت کمک کند. یاتس میگوید: «این یک موقعیت برد-برد برای همه است. من پیش از این با بانکهایی که با چنین فینتکهایی همکاری داشتند صحبت کردهام و از موفقیتهای کسب شده توسط آنها آگاهم.»
شعبههای بانکی قدرت سابق را نخواهند داشت
در این زمان که همه در حال تلاش برای ایجاد تعادل در میان فناوری و خصوصیات انسانی در بانکها هستند، به نظر میرسد هیچکس برنامه چندانی برای آینده شعب بانکی ندارد. به عقیده اندرسن، دختر 23 ساله وی ممکن است هیچگاه به عنوان مشتری به سراغ یک شعبه بانکی نرود. با این حال مردم دوست دارند تا با مشاوران و متخصصان بانکی به صورت مستقیم در ارتباط باشند و از همین رو دفاتر و شعبههای فیزیکی همچنان یک عامل ضروری و حیاتی هستند.
اندرسن با اشاره به این موضوع، به این نکته نیز اشاره میکند که موقعیت شعب بانکی تغییر خواهند یافت. وی در این باره میگوید: «ردپای شعب و البته تعداد کارکنان ما کمتر خواهد شد. استراتژی ما این است که در هر یک از بازارهای خود یک شعبه داشته باشیم. در گذشته تعداد شعب تاسیس شده در هر بازار به 3 یا 4 عدد نیز میرسید.»
اینجاست که فناوری به کمک بانکداران میآید. تیل میگوید: «بانکداران ما به سادگی و تنها با در دست گرفتن یک تبلت میتوانند با صاحبان کسبوکارها در محل کار آنها ملاقات داشته باشند.» تیل تاکیدا با گسترش شعب بانکی مخالفت میکند. از نظر وی استفاده موثر از فناوری میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل روز باشد. در حال حاضر بانکها دارای یک مکان واحد هستند که به عنوان مرکز فروش و ارائه خدمات در نظر گرفته میشود.
منبع: Thefinancialbrand