راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

این انقلاب تازه شروع شده است / بخشی از فصل اول کتاب انقلاب بلاکچین

کتاب انقلاب بلاکچین، بهمن‌ماه امسال و در نمایشگاه بانکداری الکترونیک و نظام‌های پرداخت رونمایی شد. این کتاب را دان تاپ‌اسکات و پسرش الکس نوشته‌اند و وایلی آن را منتشر کرده است. فصل اول انقلاب بلاکچین را می‌توانید در این متن مطالعه کنید.

مترجم: مازیار معتمدی؛ ماهنامه عصر تراکنش / به نظر می‌رسد که یک بار دیگر، غول تکنولوژی از چراغ جادو رها شده باشد. این غول که توسط فرد یا افرادی ناشناخته با انگیزه‌های نامشخص در زمانی نامعلوم در تاریخ احضار شده، حالا در خدمت ماست تا تلاش کنیم شبکه قدرت اقتصادی و نظم قدیمی امور انسانی را به چیز بهتری تغییر دهیم. البته اگر اراده‌اش را داشته باشیم. بگذارید توضیح دهیم.

چهار دهه نخست اینترنت برای ما ایمیل، شبکه جهانی وب، شرکت‌های دات‌کام، شبکه‌های اجتماعی، وب موبایلی، کلان‌داده، رایانش ابری و روزهای آغازین اینترنت اشیا را به ارمغان آورد. این مساله برای کاهش هزینه‌های جست‌وجو، همکاری و انتقال اطلاعات عالی بوده و توانسته موانع ورود رسانه‌ها و سرگرمی‌های جدید، فرم‌های جدید از کار خرده‌فروشی و سازمان‌دهی و سرمایه‌گذاری‌های دیجیتال را به‌طور بی‌سابقه‌ای از میان بردارد.

از طریق فناوری سنسور، توانسته هوشمندی را به کیف پول‌هایمان، لباس‌ها، خودروها، ساختمان‌ها، شهرها و حتی بیولوژی‌مان وارد کند. فناوری اینترنت محیط اطراف‌مان را چنان اشباع می‌کند که به‌زودی دیگر «لاگ‌آن» (log on) نمی‌کنیم، بلکه کار و زندگی‌مان به‌طور فراگیری در فناوری غوطه‌ور خواهد شد.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]درباره کتاب
با اینکه کتاب‌های بسیاری در زمینه بلاکچین نوشته شده است، ولی کتاب انقلاب بلاکچین توصیف جامع و خواندنی بر فناوری بلاکچین یا همان زنجیره بلوک ارائه داده و به این موضوعات پرداخته است که آیا واقعا انقلابی پیش رو است یا نه و اینکه چه پتانسیل‌هایی فراتر از دیتابیس تعریف‌شده توسط ساتوشی ناکاموتو نهفته است؟ این کتاب که تالیف مشترک دان تاپ‌اسکات و پسرش الکس تاپ‌اسکات است، توانست عنوان بهترین و پرفروش‌ترین کتاب از نگاه نشریه گلاب‌ اندمیل را به دست آورد. انتشارات وایلی در ژوئن سال ۲۰۱۸ انقلاب بلاکچین را منتشر کرده است.
[/mks_pullquote]

 

روی هم رفته،‌ اینترنت تغییرات مثبت زیادی را موجب شده است (برای آنهایی که به آن دسترسی دارند) اما برای فعالیت تجاری و اقتصادی محدودیت‌هایی جدی دارد. مجله «نیویورکر» می‌تواند کاریکاتور (یا داستان مصور) سال 1993 «پیتر استاینر» از سگی که دارد با سگی دیگر صحبت می‌کند را بدون تغییر دوباره منتشر کند: «در اینترنت، هیچ‌کس نمی‌داند تو یک سگ هستی».

وقتی آنلاین هستیم، ما هنوز نمی‌توانیم بااطمینان هویت یکدیگر را تعیین کنیم یا بدون دریافت تایید از نفر سوم مثل یک بانک یا دولت به یکدیگر برای فرستادن و نقل‌وانتقال پول اعتماد کنیم. همین واسطه‌ها به خاطر سود تجاری یا امنیت ملی داده‌های ما را جمع‌آوری و به حریم خصوصی‌مان تجاوز می‌کنند. حتی با وجود اینترنت، ساختار هزینه‌ای آنها چیزی حدود 2.5 میلیارد نفر را از سیستم مالی جهانی محروم می‌کند. با وجود قول شکل‌دهی به یک دنیای قدرتمند همتابه‌همتا، ثابت شده که مزایای اقتصادی و سیاسی نامتقارن هستند؛ قدرت و رفاه به سمت کسانی می‌روند که از قبل آنها را دارند، حتی اگر دیگر فعالانه به‌دنبال آن نباشند. پول، پول می‌آورد.

تکنولوژی همان‌طور که رفاه ایجاد می‌کند، حریم خصوصی را هم از بین می‌برد. با این حال، در این عصر دیجیتال، تکنولوژی تقریبا در قلب همه چیز است (چه خوب، چه بد). به انسان‌ها اجازه می‌دهد به شیوه‌هایی جدید و عمیق به حقوق یکدیگر احترام بگذارند یا آن را زیر پا بگذارند. انفجار در ارتباطات و تجارت آنلاین فرصت‌های بیشتری را برای جرایم سایبری خلق می‌کند.

قانون مور (Moore) دوبرابر شدن سالانه قدرت پردازش را بیان می‌کند و به موازات آن قدرت کلاهبرداران و سارقان نیز دوبرابر می‌شود ـ «بی‌قانون‌های مور» ـ و این جدا از اسپمرها، سارقان هویت، فیشرها، جاسوس‌ها، زامبی فارمرها، هکرها، زورگیرهای اینترنتی و گروگان‌گیرهای داده است (مجرمانی که برای گروگان گرفتن داده‌ها اقدام به منتشر کردن باج‌افزارها می‌کنند) و اين لیست همچنان ادامه دارد.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]درباره دان تاپ‌اسکات
دان تاپ‌اسکات مشاور، نویسنده و مدیر اجرایی کسب‌وکار کانادایی و همچنین مدیرعامل گروه تاپ‌اسکات و بنیان‌گذار و رئیس هیات‌مدیره پارادایم جدید اتاق تفکر بین‌المللی بوده است. تاپ‌اسکات دارای مدرک لیسانس روان‌شناسی و آمار و دارای مدرک ارشد روش تحقیق است. او قبلا به همراه آنتونی ویلیامز کتاب پرفروش دیگری به نام ویکینومیکس هم نوشته بود.
[/mks_pullquote]

 

در جست‌وجوی پروتکل اعتماد

از سال 1981، مخترعان سعی در حل مشکلات حریم خصوصی، امنیت و شمول اینترنت با استفاده از رمزنگاری داشتند. اهمیتی نداشت که آنها چطور پروسه را مهندسی مجدد می‌کردند، همیشه چیزهایی نشت می‌شد؛ چون نفرات سومی دست داشتند. انجام پرداخت با استفاده از کارت‌های اعتباری بر بستر اینترنت ناامن بود، چون کاربران باید بیش از حد اطلاعات شخصی‌شان را فاش می‌کردند و کارمزد تراکنش‌ها برای پرداخت‌های کوچک بسیار بالا بود.

در سال 1993، یک ریاضی‌دان فوق‌العاده به نام دیوید چام (David Chaum) ای‌کش (eCash) را طراحی کرد؛ یک سیستم پرداخت دیجیتال که «یک محصول ایده‌آل از نظر فنی با امکان پرداخت امن و ناشناس از طریق اینترنت را فراهم می‌کرد… این محصول برای فرستادن پنی‌ها، نیکل‌ها و سِنت‌های الکترونیک از طریق اینترنت فوق‌العاده بود». ای‌کش به حدی خوب بود که مایکروسافت و دیگران می‌خواستند آن را به‌عنوان یک ویژگی داخل نرم‌افزارهایشان قرار دهند. مشکل اینجا بود که خریداران آنلاین آن موقع برای حریم خصوصی و امنیت آنلاین اهمیتی قائل نمی‌شدند؛ بنابراين شرکت هلندی دیجی‌کش (DigiCash) متعلق به چام در سال 1998 ورشکسته شد.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]درباره الکس تاپ‌اسکات
الکس ۳۲ ساله، مدیرعامل و بنیان‌گذار نورث‌وست پسیج ونچرز، یک شرکت مشاوره‌ای در زمینه ساخت شرکت‌های بلاکچین است. سال ۲۰۱۴ گزارشی با عنوان «یک شبکه حکومتی بیت‌کوین» برای برنامه «شبکه راه‌حل‌های جهانی» در دانشکده مدیریت دانشگاه تورنتو نوشت. الکس قبل از راه‌اندازی شرکت خودش هفت سال در بانک‌های سرمایه‌گذاری در نیویورک و تورنتو کار کرده است. او را امروز به عنوان یک رهبر فکری، سخنران و نویسنده متمرکز بر تاثیر فناوری‌های در حال ظهور بر تجارت، جامعه و دولت می‌شناسند.
[/mks_pullquote]

 

در همان زمان، نیک زابو (Nick Szabo) که یکی از همکاران چام بود، مقاله‌ای کوتاه با عنوان «پروتکل خدا» نوشت که تعریضی بر عبارت «ذره خدا» خلق‌شده توسط لئون لدرمن (Leon Ledermann) برنده جایزه نوبل بود و به اهمیت این موضوع در فیزیک مدرن اشاره داشت. زابو در مقاله‌اش درباره خلق یک پروتکل تکنولوژیکی نهایی صحبت کرد؛ پروتکلی که «خدا» را به‌عنوان واسطه مورد اعتماد در میان تمام تراکنش‌ها تعیین می‌کرد: «تمام طرفین ورودی‌هایشان را برای خدا می‌فرستند. خدا به‌صورت قابل اطمینان نتایج را تعیین می‌کند و خروجی‌ها را بازمی‌گرداند. با توجه به اینکه خدا در زمینه امن نگه داشتن اطلاعات در درجه نهایی قرار دارد، هیچ‌یک از طرفین درباره ورودی‌های دیگر طرفین چیزی بیشتر از آن متوجه نمی‌شوند که می‌توانند از ورودی‌ها و خروجی‌های خودشان متوجه شوند».

او منظور بسیار مهمی داشت: کار کردن روی اینترنت نیازمند یک جهش بر پایه ایمان است. به این دلیل که زیرساخت‌ها آن امنیت مورد نیاز را ندارند، ما اغلب انتخابی فراتر از این نداریم که با واسطه‌ها طوری رفتار کنیم که انگار خداوندگار هستند.

یک دهه بعد در سال 2008، صنعت مالی جهانی سقوط کرد. همان‌طور که شاید بسیار درخور هم بود، فرد یا افرادی با اسم مستعار ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) با استفاده از یک رمزارز به نام بیت‌کوین پروتکلی جدید برای ایجاد یک سیستم نقدی الکترونیکی همتابه‌همتا طرح کرد. رمزارزها (ارزهای دیجیتال) نسبت به ارزهای فیات سنتی متفاوت هستند، چون توسط کشورها یا دولت‌ها خلق یا کنترل نمی‌شوند.

این پروتکل مجموعه‌ای از قوانین را تعیین کرد – در قالب پردازش‌های توزیع‌شده – که از صحت تبادل اطلاعات میان میلیاردها دستگاه بدون رد شدن از یک شخص ثالث قابل اعتماد، اطمینان حاصل می‌کرد. این حرکت ظاهرا ظریف باعث به وجود آمدن جرقه‌ای شد که دنیای پردازش را هیجان‌زده و وحشت‌زده کرده و آن را مجذوب خود ساخت و در عین حال آتش به جان کسب‌وکارها، دولت‌ها، هواداران حریم خصوصی، فعالان توسعه اجتماعی، نظریه‌پردازان رسانه‌ای و روزنامه‌ها، (اگر فقط بخواهیم از تعدادی محدود نام ببریم) انداخته است.

مارک اندریسن (Marc Andreessen)، یکی از بنیان‌گذاران نت‌اسکیپ، نخستین مرورگر تجاری وب و یک سرمایه‌گذار بزرگ در پروژه‌های فناوری می‌گوید: «اوه خدای من، خودشه. همون موفقیت بزرگی که منتظرش بودیم. او تمام مشکلات را حل کرد. هر کسی که هست باید جایزه نوبل ببره. او نابغه است. خودشه. همون شبکه اعتماد توزیع‌شده‌ای که اینترنت همیشه به آن نیاز داشت و هرگز آن را نداشت».

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]تکنولوژی خوب و بد
تکنولوژی همان‌طور که رفاه ایجاد می‌کند، حریم خصوصی را هم از بین می‌برد. با این حال، در این عصر دیجیتال، تکنولوژی تقریبا در قلب همه چیز است (چه خوب، چه بد). به انسان‌ها اجازه می‌دهد به شیوه‌هایی جدید و عمیق به حقوق یکدیگر احترام بگذارند یا آن را زیر پا بگذارند. انفجار در ارتباطات و تجارت آنلاین فرصت‌های بیشتری را برای جرایم سایبری خلق می‌کند. قانون مور (Moore) دوبرابر شدن سالانه قدرت پردازش را بیان می‌کند و به موازات آن قدرت کلاهبرداران و سارقان نیز دوبرابر می‌شود.
[/mks_pullquote]

 

امروزه افراد هوشمند در همه جای دنیا سعی می‌کنند مفهوم پروتکلی را درک کنند که به انسان‌های فانی اجازه می‌دهد از طریق کدهایی باهوش، اعتماد تولید کنند. چنین چیزی هرگز قبلا اتفاق نیفتاده بود؛ تراکنش‌هایی مورد اعتماد که به طور مستقیم بین دو یا چند طرف برقرار می‌شوند و به جای مورد تایید قرار گرفتن توسط شرکت‌هایی بزرگ که با انگیزه سود کار می‌کنند، توسط همکاری جمعی و با قدرت منافع شخصی گروهی تایید می‌شوند.
ممکن است این سیستم قادر مطلق یا خداوند متعال نباشد، اما یک پلتفرم قابل اعتماد جهانی برای تراکنش‌هایمان چیزی بسیار بزرگ است. اسمش را «پروتکل اعتماد» می‌گذاریم.

این پروتکل بنیان تعداد رو‌به‌رشدی از دفترکل‌های توزیع‌شده جهانی به نام بلاکچین است (در این میان بلاکچین بیت‌کوین، بزرگ‌ترین به حساب می‌آید). با وجود اینکه تکنولوژی این پروتکل پیچیده است و کلمه بلاکچین هم بسيار پرطنین نیست، اما ایده اصلی ساده است. بلاکچین‌ها به ما اجازه می‌دهند پول را به‌طور مستقیم و امن ردوبدل کنیم، آن هم بدون اینکه از یک بانک، شرکت کارت اعتباری یا پی‌پال (PayPal) کمک بگیریم.

به جای «اینترنت اطلاعات»، این «اینترنت ارزش» یا «اینترنت پول» است. همچنین پلتفرمی است که به همه اجازه می‌دهد بدانند چه چیزی حقیقت دارد (حداقل در ارتباط با اطلاعات ثبت‌شده با ساختاری مشخص). در پایه‌ای‌ترین حالتش، یک کد متن‌باز است؛ هر کسی می‌تواند آن را به رایگان دانلود، اجرا و از آن به‌منظور توسعه ابزارهای جدیدی برای مدیریت آنلاین تراکنش‌ها استفاده کند. به همین ترتیب، این پروتکل پتانسیل رهاسازی کاربردها و امکانات جدید و کشف‌نشده بی‌شماری را دارد که خود می‌تواند بسیاری از چیزها را تغییر دهد.

این دفتر کل جهانی چطور کار می‌کند

بانک‌های بزرگ و برخی از دولت‌ها در حال به‌کارگیری بلاکچین‌ها به‌عنوان دفترکل‌های توزیع‌شده هستند تا در نحوه ذخیره اطلاعات و وقوع تراکنش‌ها تغییرات اساسی ایجاد کنند. اهداف آنها قابل تحسین است (سرعت، هزینه کمتر، امنیت، خطاهای کمتر و حذف نقاط مرکزی حمله و شکست). این مدل‌ها ضرورتا شامل یک رمزارز برای پرداخت‌ها نمی‌شوند.

با این حال، مهم‌ترین و بانفوذترین بلاکچین‌ها آنهایی هستند که بر پایه مدل بیت‌کوین ساتوشی ناکاموتو بنا شده‌اند. آنها این‌طور کار می‌کنند.

بیت‌کوین یا دیگر ارزهای دیجیتال در یک فایل و در جایی ذخیره نمی‌شوند؛ آنها از تراکنش‌هایی که در یک بلاکچین ذخیره شده‌اند، نمایندگی می‌شوند (تا حدودی مانند یک صفحه گسترده یا دفتر کل جهانی که از منابع یک شبکه بیت‌کوین همتابه‌همتای بزرگ استفاده می‌کند تا هر تراکنش بیت‌کوین را تایید و تصویب کند). هر بلاکچین (مثل افرادی که از بیت‌کوین استفاده می‌کنند)، توزیع‌شده است؛ بلاکچین روی کامپیوترهای افراد داوطلب در سراسر دنیا اجرا می‌شود. هیچ دیتاسنتر مرکزی‌ای وجود ندارد که بخواهد هک شود. بلاکچین عمومی است؛ هر کسی در هر زمانی می‌تواند آن را ببیند، چون در یک شبکه موجود است، نه درون یک سازمان منفرد که مسئولیت حسابداری تراکنش‌ها و آرشیو را بر عهده دارد.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]بخشی از سخنرانی تاپ‌اسکات پدر در تد
من رخ دادن چنین اتفاقی را به همه کسب‌وکارها، به همه جوامع و به تک‌تک شما قول می‌دهم. شما می‌دانید که در چند دهه اخیر اینترنت ما مبتنی بر اطلاعات بوده است و هنگامی که من برای شما یک ایمیل یا فایل پاورپوینت و غیره می‌فرستادم، در واقع یک فایل اصل برای شما نمی‌فرستادم، بلکه یک کپی از آن برای شما ارسال می‌کردم. این کار، دموکراتیزه کردن اطلاعات است. اما وقتی بحث دارایی به میان می‌آید، چیزهایی مثل پول، دارایی‌های مالی؛ همچون سهام و اوراق قرضه، امتیازات وفاداری، مالکیت معنوی، موسیقی، هنر، رای و سایر دارایی‌ها، فرستادن یک کپی از همه اینها به شما ایده بدی است. اگر من برای شما صد دلار می‌فرستم، مهم است که هنوز هم خودم آن صد دلار را نداشته باشم که این مشکل هزینه‌های دوگانه نامیده می‌شود و رمزگشایان مدت زیادی با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌اند.
[/mks_pullquote]

 

بلاکچین رمزگذاری‌شده است؛ از رمزگذاری پیچیده‌ای شامل کلیدهای عمومی و خصوصی استفاده می‌کند (تا حدودی مثل سیستم دوکلیدی دسترسی به یک جعبه امانات) تا از امنیت مجازی اطمینان حاصل کند. دیگر نیازی نیست نگران فایروال‌های ضعیف یا هوم دیپو (Home Depot) یا یک کارمند سارق در مورگان استنلی (Morgan Stanley) یا دولت فدرال ایالات متحده باشید.

هر 10 دقیقه یک بار، مثل ضربان قلب شبکه بیت‌کوین، تمام تراکنش‌های انجام‌شده تایید، ترخیص و در بلوکی ذخیره می‌شوند که به بلوک قبلی وصل است و به این ترتیب یک زنجیره به وجود می‌آید. هر بلوک برای اینکه تایید شود باید به بلوک قبلی اشاره کند. این نوع ساختار به‌صورت همیشگی روی نقل‌وانتقالات برچسب زمانی می‌گذارد و آنها را ذخیره می‌کند و به این ترتیب از تغییر یافتن دفترکل توسط هر کسی جلوگیری می‌کند.

اگر شما بخواهید یک بیت‌کوین بدزدید، باید گذشته کامل آن کوین را در بلاکچین، آن هم در روز روشن بازنویسی کنید. چنین چیزی عملا غیرممکن است. بنابراین بلاکچین دفتر کلی توزیع‌شده و نماینده مجموعه‌ای اجماعی از تک‌تک تراکنش‌هایی است که تا به حال به وقوع پیوسته‌اند. مثل وب جهان‌گستر اطلاعات، این هم «دفترکل جهان‌گستر ارزش» است؛ یک دفتر کل توزیع‌شده که همه می‌توانند آن را دانلود و روی کامپیوتر شخصی‌شان اجرا کنند.

بعضی محققان بحث کرده‌اند که اختراع سیستم حسابداری دوگانه باعث ظهور کاپیتالیسم و ملت ـ دولت شده است. این دفتر کل جدید دیجیتال را می‌توان طوری برنامه‌ریزی کرد تا عملا تمام چیزهایی که برای بشر ارزش و اهمیت دارد را ثبت کند؛ گواهی‌های تولد و فوت، اسناد ازدواج، اسناد مالکیت، مدارک تحصیلی، حساب‌های مالی، رویه‌های پزشکی، مطالبات بیمه، اخذ رای، منشاء غذا و هر مورد دیگری که می‌توان آن را به زبان کد بیان کرد.

این پلتفرم جدید تلفیق سوابق دیجیتال تقریبا همه چیز را به‌صورت آنی فراهم می‌کند. در حقیقت، به‌زودی میلیاردها وسیله هوشمند در دنیای فیزیکی شروع به حس کردن، پاسخ دادن، ارتباط برقرار کردن، خریدن برق خودشان و به اشتراک گذاشتن داده‌های مهم می‌کنند و از حفاظت از محیط زیست ما گرفته تا مدیریت سلامت‌مان همه کارها را انجام خواهند داد. این «اینترنت همه چیز» نیازمند یک «دفترکل همه چیز» است. کسب‌وکار، بازرگانی و اقتصاد نیازمند یک «حسابداری دیجیتال» است.

حالا چرا شما باید اهمیت بدهید؟ ما بر این باور هستیم که حقیقت واقعا می‌تواند به ما اعتماد توزیع‌شده و رایگان بدهد و به شیوه‌ای عمیق روی زندگی همه اقشار مردم تاثیر خواهد گذاشت.

شاید شما یک دوستدار موسیقی هستید که آرزو می‌کنید هنرمندان از هنر، خرج زندگی‌شان را دربیاورند. یا یک مصرف‌کننده که می‌خواهد بداند آن گوشت همبرگر واقعا از کجا آمده است. شاید شما مهاجری هستید که از پرداخت کارمزدهای سنگین برای فرستادن پول به کشور و برای عزیزان‌تان خسته شده‌اید. یا یک زن سعودی که می‌خواهد مجله مد خودش را منتشر کند. شاید شما یک امدادگر هستید که باید سند املاک صاحبان زمین را مشخص کنید تا بتوانید بعد از زلزله خانه آنها را بازسازی کنيد. یا شهروندی که از کمبود شفافیت و مسئولیت‌پذیری رهبران سیاسی خسته شده است. یا یک کاربر شبکه‌های اجتماعی که به حریم خصوصی خود اهمیت می‌دهد و فکر می‌کند تمام اطلاعاتی که تولید می‌کند، ممکن است ارزشی داشته باشد (حداقل برای خودش). در عین حالی که ما داریم این متن را می‌نویسیم، نوآوران مشغول ساختن اپلیکیشن‌های مبتنی بر بلاکچینی هستند که در راستای این اهداف کار می‌کنند و اینها تازه آغاز کار هستند.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]دیتاسنتری که مرکزی نیست
بیت‌کوین یا دیگر ارزهای دیجیتال در یک فایل و در جایی ذخیره نمی‌شوند؛ آنها از تراکنش‌هایی که در یک بلاکچین ذخیره شده‌اند، نمایندگی می‌شوند (تا حدودی مانند یک صفحه گسترده یا دفتر کل جهانی که از منابع یک شبکه بیت‌کوین همتابه‌همتای بزرگ استفاده می‌کند تا هر تراکنش بیت‌کوین را تایید و تصویب کند). هر بلاکچین (مثل افرادی که از بیت‌کوین استفاده می‌کنند)، توزیع‌شده است؛ بلاکچین روی کامپیوترهای افراد داوطلب در سراسر دنیا اجرا می‌شود. هیچ دیتاسنتر مرکزی‌ای وجود ندارد که بخواهد هک شود. بلاکچین عمومی است؛ هر کسی در هر زمانی می‌تواند آن را ببیند، چون در یک شبکه موجود است، نه درون یک سازمان منفرد که مسئولیت حسابداری تراکنش‌ها و آرشیو را بر عهده دارد.
[/mks_pullquote]

 

شور و شوقی منطقی برای بلاکچین

مطمئنا، تکنولوژی بلاکچین پیامدهای عمیقی برای بسیاری از موسسات خواهد داشت که به توضیح هیجان بسیاری از افراد باهوش و تاثیرگذار کمک می‌کند. بن لاوسکی (Ben Lawsky) از موقعیت شغلی خود به‌عنوان سرپرست خدمات مالی ایالت نیویورک استعفا داد تا یک شرکت مشاوره در این فضا بسازد. او به ما گفت: «در فاصله بین 5 تا 10 سال، سیستم مالی ممکن است غیرقابل شناسایی باشد و من می‌خواهم بخشی از‌ آن تغییر باشم».

بلایت مسترز (Blythe Masters)، مدیر مالی ارشد و رئیس سابق بخش کالاهای جهانی بانک سرمایه‌گذاری جی‌پی مورگان، یک استارت‌آپ متمرکز بر بلاکچین راه‌اندازی کرد تا صنعت بانکداری را تغییر دهد. مسترز روی شماره اکتبر 2015 مجله «بلومبرگ مارکتس» کنار تیتر «همه چیز درباره بلاکچین است» قرار گرفت. همچنین مجله «اکونومیست» در ماه اکتبر 2015 مقاله اصلی‌اش را با عنوان «ماشین اعتماد» منتشر کرد که می‌گفت «تکنولوژی پشت بیت‌کوین می‌تواند نحوه عملکرد اقتصاد را تغییر دهد».

از نظر «اکونومیست»، تکنولوژی بلاکچین «زنجیره بزرگ اطمینان در مورد مسائل» است. بانک‌ها همه جا دارند تیم‌های درجه یک درست می‌کنند تا درباره فرصت‌های موجود به تحقیق بپردازند و بعضی از آنها هم از ده‌ها تکنولوژیست برتر بهره می‌برند. بانکدارها عاشق ایده تراکنش‌های امن، بدون اصطکاک و آنی هستند، اما بعضی‌هایشان در مقابل ایده باز بودن، تمرکززدایی و اشکال جدید ارز، شانه خالی می‌کنند.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]کتاب ویکینومیکس چه می‌گوید؟
دان تاپ‌اسکات به همراه آنتونی ویلیامز سال ۲۰۰۶ کتابی نوشتند به نام ویکینومیکس، چگونه همکاری جمعی همه‌چیز را تغییر می‌دهد که توانست مخاطبان زیادی را جذب کند. باز بودن، تعادل و برابری، اشتراک‌گذاری و جهانی عمل کردن چهار اصل اساسی هستند که تاپ‌اسکات و ویلیامز در کتاب ویکینومیکس بیان می‌کنند. فرضیه آنها این است که ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که اطلاعات دیجیتال و ارتباطات جهانی آسان، ارزان، فراوان و ضرورتا نامحدود شده‌اند. آنها می‌گویند کسب‌وکارها باید این واقعیت‌های جدید را بپذیرند و به آنها عادت کنند در غیر این‌صورت محکوم به نابودی هستند.
[/mks_pullquote]

 

صنعت خدمات مالی از همین حالا فناوری بلاکچین را تغییر برند داده و خصوصی‌سازی کرده و از آن به‌عنوان «فناوری دفترکل توزیع‌شده» یاد می‌کند تا بتواند بهترین ویژگی‌های بیت‌کوین ـ امنیت، سرعت و هزینه ـ را با یک سیستم کاملا بسته تلفیق کند که برای استفاده نیازمند اجازه از سوی یک بانک یا موسسه مالی باشد. از نظر آنها، بلاکچین‌ها نسبت به پایگاه‌های داده کنونی‌شان بسیار قابل اطمینان‌تر هستند؛ پایگاه‌های داده‌ای که به ذی‌نفعان کلیدی ـ خریداران، فروشندگان، متولیان و قانون‌گذاران ـ اجازه می‌دهند سوابق به اشتراک گذاشته‌شده و ماندگار را نگه دارند و در نتیجه هزینه‌ها را کم کنند؛ از ریسک بکاهند و نقاط مرکزی شکست را از میان بردارند.

درست مثل سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دات‌کام در دهه 1990، سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌های بلاکچین هم در حال رشد است. سرمایه‌گذاران خطرپذیر دارند تا حدی اشتیاق نشان می‌دهند که سرمایه‌گذاران شرکت‌های دات‌کام دهه 90 را شرمنده خودشان کرده‌اند. فقط در سال‌های 2014 و 2015، بیش از یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خطرپذیر به سمت اکوسیستم رو‌به‌رشد بلاکچین سرازیر شد و این درجه از سرمایه‌گذاری دارد به‌صورت سالانه تقریبا دوبرابر می‌شود. مارک اندریسن (Marc Andreessen) در مصاحبه‌ای با واشنگتن‌پست گفت: «ما کاملا مطمئن هستیم که وقتی 20 سال دیگر اینجا بنشینیم، درباره تکنولوژی بلا‌کچین طوری صحبت خواهیم کرد که در حال حاضر درباره اینترنت صحبت می‌کنیم».

قانون‌گذاران هم خبردار ایستاده‌اند و در حال راه‌اندازی کارگروه‌هایی هستند تا متوجه شوند چه نوع قوانینی (اگر اصلا قرار است قوانینی وجود داشته باشد) می‌توانند با عقل جور دربیایند. دولت‌های اقتدارگرا مانند دولت روسیه شدیدا استفاده از بیت‌کوین را محدود کرده‌اند و این مساله در مورد کشورهای دموکراتیک که باید بهتر از اینها عمل می‌کردند هم صدق می‌کند، مانند آرژانتین که تاریخ طولاني از بحران‌های ارزی دارد.

دولت‌های متفکرتر در غرب دارند سرمایه‌های قابل‌ توجهی را صرف این می‌کنند که بفهمند این تکنولوژی جدید چطور می‌تواند نه‌تنها بانکداری مرکزی و طبیعت پول، بلکه عملیات‌های دولتی و ماهیت دموکراسی را تغییر دهد. کارولین ویلکینز (Carolyn Wilkins)، معاون ارشد بانک مرکزی کانادا، بر این باور است که وقت آن رسيده همه بانک‌های مرکزی به‌طور جدی به مطالعه پیامدهای منتقل کردن کامل سیستم‌های ارزی به پول دیجیتال بپردازند. اندرو هالدین (Andrew Haldane)، اقتصاددان ارشد بانک مرکزی انگلستان، پیشنهاد به وجود آوردن یک پول دیجیتال ملی برای بریتانیا را داده است.

دوران خاصی است. مطمئن باشید، رشد علاقه‌مندان این حوزه در خود سهم درخوری از فرصت‌طلبان، سفته‌بازان و مجرمان را دارد. نخستین داستانی که بیشتر مردم درباره ارزهای دیجیتال می‌شنود، ورشکسته شدن صرافی مت‌گاکس (Mt. Gox) یا محکوم شدن راس ویلیام اولبریکت (Ross William Ulbricht)، موسس بازار سیلک‌رود (Silk Road) در وب تاریک است که اف‌بی‌آی آن را به خاطر قاچاق مواد مخدر، پورنوگرافی کودکان و قاچاق سلاح با استفاده از بلاکچین بیت‌کوین به‌عنوان سیستم پرداخت، مصادره کرد. قیمت بیت‌کوین نوسان‌های شدیدی داشته و مالکیت بیت‌کوین‌ها هم هنوز متمرکز است. مطالعه‌ای در سال 2013 نشان داد که 937 نفر، نیمی از تمام بیت‌کوین‌ها را تصاحب کرده‌اند، البته این مساله امروز در حال تغییر است.

از پورن و طرح‌های پونزی چطور به رفاه و رونق می‌رسیم؟ در ابتدا باید گفت که بیت‌کوین، آن دارایی پرمخاطره‌ای نیست که باید برای شما جالب باشد؛ مگر اینکه یک معامله‌گر باشید. این کتاب درباره چیزی بزرگ‌تر از آن دارایی است. درباره قدرت و پتانسیل پلتفرم فناورانه پایه‌ای آن است.

البته چنین چیزی به این معنا نیست که مثلا خود بیت‌کوین یا رمزارزها مهم نیستند؛ آن‌طور که بعضی‌ها به‌منظور جدا کردن نام پروژه‌هایشان از سرمایه‌گذاری‌های رسواکننده گذشته تا به حال گفته‌اند. این ارزها برای انقلاب بلاکچین حیاتی هستند که در درجه نخست درباره تبادل ارزش همتابه‌همتا، مخصوصا پول است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.