پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقدی بر جنجال مناقصه بانک مسکن
افشین لامعی؛ اخیراً بانک مسکن مناقصه ای برای خرید IBM Tivoli Monitoring و IBM System Director اعلام کرده بود که جنجال های زیادی به پا کرد و حتی کار به برنامه تلویزیونی هم رسید.
ماجرا از این یادداشت شروع شد. در این یادداشت آمده است:
“این اقدام غیر قابل توجیه نشان میدهد که مدیران مربوطه در بانک مسکن یا دانش تخصصی کافی ندارند و یا دستهای دیگری پشت پرده است که منافع شخصی عدهای را بر منافع ملی مقدم کرده است.”
به نظر من مجموعه IT بانک مسکن به این نتیجه رسیده است که برای پایش و نظارت بر سرورها، سرویس ها و تجهیزات خود باید این دو نرم افزار را تهیه کند. بدیهی است که این تصمیم، صرفاً فنی بوده و هیچ انسان آشنا به مسائل فنی امنیت باور نمی کند که مسائل غیر فنی (مثلاً منافع IBM یا نمایندگی ای که در ایران ندارد!!) در این موضوع دخالت داشته باشد (البته اگر این محصول، بومی بود … بگذریم.)
اعتراضات از جانب بسیج دانشجویی دانشگاه تهران (پردیس دانشکده های فنی) انجام شده است و نامه ای هم به سازمان بازرسی کل کشور ارسال شده است. طبق اعلام سایت های خبری، به طور مشخص یک دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی نرم افزار (دبیر فعلی این تشکل) و یک دانشجوی کارشناسی ارشد هوش مصنوعی (دبیر سابق این تشکل) در این خصوص اظهار نظر فنی کرده اند. الان که مدتی گذشته و گویا بانک مسکن هم مناقصه را لغو کرده، مناسب است که نگاهی به بخشی از جوانب این موضوع داشته باشیم.
یکم: ممکن است این مناقصه از لحاظ شکلی، ایراد قانونی داشته باشد، چرا که دقیقاً به محصول یک شرکت خاص اشاره کرده است. در این خصوص صاحبنظران حقوقی و مراجع قانونی صاحب صلاحیت اظهار نظر هستند. بعید به نظر می رسد که قانون برای هنگامی که هیچ محصولی به جز محصول یک شرکت خاص، از نظر فنی جوابگو نباشد، چاره ای نیاندیشده باشد. با این حال معمولاً برگزار کنندگان مناقصه ها در حوزه IT می دانند که چطور می توانند راه حل فنی مورد نظر خود را از دل مناقصه بیرون بیاورند، امری که کاملاً طبیعی و روتین است. با این حال، در مورد مناقصه بانک مسکن، به نظر نمی رسد که معترضین از این لحاظ دغدغه ای داشته اند. برداشت شخصی من این است که این ایراد شکلی را صرفاً برای خالی نبودن عریضه عنوان کرده اند و مقصود اصلی، این نبوده است. به علاوه، با توجه به قانون ممنوعیت یا محدودیت استفاده از محصولات امنیتی خارجی، ممکن است به کل این مناقصه ایراد قانونی وارد باشد. اگر معترضان صرفاً بر همین ایراد قانونی تأکید داشتند موردی برای نقد، لا اقل در فضای فعلی وجود ندشت. اما از آنجا که معترضان وارد مباحث فنی شده اند لازم دیدم که به آن مباحث توجه ویژه شود.
دوم: شاه بیت اعتراضات به این مناقصه، همان است که در پیوست نامه به سازمان بازرسی کل کشور اشاره شده است. اینکه استفاده از محصول شرکت IBM به دلیل همکاری گسترده آن با سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، مغایر با منافع و امنیت ملی است. نگارنده در این خصوص نظری ندارد چرا که مدعی باید برای ادعایش دلیل و برهان داشته باشد و نگارنده در این زمینه نه اطلاعی دارد و نه مدعی است. فقط به نخبگان گرامی یادآور می شوم که به سراغ شرکت های زیر هم بروند: اینتل (که تمام کامپیوترهای شخصی و اداری و بانکی و … از پردازنده آن استفاده می کنند)، سیسکو و جونیپر و فاندری (که زیرساخت شبکه تمام وزارتخانه ها، سازمان ها، نهادها و … مبتنی بر آنها است) و نیز HP و Microsoft (که قریب به اتفاق سخت افزار و سیستم عامل های حیاتی سرورهای سازمان ها مبتنی بر آنها است). همه این برندها آمریکایی بوده و میزان حساسیت محصولاتشان به مراتب بیشتر از نرم افزار مانیتورینگ است! از نام کلیه تولید کنندگان فایروال و آنتی ویروس آمریکایی و اروپایی هم فعلاً فاکتور می گیریم.
سوم: اظهار نظر های “فنی” معترضین در برنامه تلویزیونی، نامه به سازمان بازرسی و مصاحبه با سایت های مختلف حاوی نکاتی تأمل برانگیز است از جمله:
“وی در پاسخ به این سؤال که آیا بانک مسکن چارهی دیگری داشته است تأکید کرد: قطعا چاره داشته است. ما نرم افزارهای مشابهی داریم که شرکتهای داخلی آنها را تولید می کنند.”
“… اصرار یک بانک دولتی به خرید یک ابزار خارجی، در حالیکه نمونههای موفق داخلی آن موجود بوده و همچنین توانایی فنی ساخت آن در کشور وجود دارد …”
این محصول داخلی کجا و توسط کدام شرکت تولید شده است؟ بر فرض هم که چنین محصولی تولید شده باشد، آیا کسی باور می کند که با محصول IBM قابل مقایسه باشد؟ بر فرض که خودروی داخلی مانند سمند در دسترس باشد، کدام کارشناسی آن را با BMW x3 قابل مقایسه می داند؟ طبعاً باید در “کارشناسی” بودن چنین مقایسه ای شک کرد. کارشناسان بانک مسکن، به جز الزام قانونی، چه دلیل موجه و سازگار با وجدان کاری برای ترجیح یک محصول داخلی بر محصول IBM خواهند داشت؟
“این اقدام غیر قابل توجیه نشان میدهد که مدیران مربوطه در بانک مسکن یا دانش تخصصی کافی ندارند …”
“اگر فرض دستاندرکاران این مناقصه این بوده که قفلهای نرمافزاری سامانه یاد شده توسط شرکت مجری شکسته شوند، این خود کار را دو برابر پیچیده میکند. در این صورت علاوه بر IBM که ممکن است به اطلاعات بانکی ایران دسترسی پیدا کند، افرادی که اقدام به رمزگشایی این نرمافزار نمودهاند نیز به راحتی به اطلاعات شبکه بانکی کشور دسترسی خواهند داشت.”
جملات فوق هم نشان دهنده درجه تخصصی بودن و کارشناسی بودن مدعای معترضان است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
“این در حالی است که خبرگزاریهای داخلی خبر از درخواست ۳۰ کشور دنیا از مرکز «ماهر» برای مقابله با ویروس شعله [flame] را مخابره میکنند. بنده سوالم این است که این ناچاری بر اساس چه استدلالی نتیجه شده است؟! آیا حتی فقط یک بار، اقدام به یک جستجوی ساده نموده اند؟! آیا انتخاب نرمافزارهای IBM monitoring و IBM system director بر اساس نیازهای خاص این بانک بوده است و یا این نرم افزار تنها به دلیل امریکایی بودن از محصولات داخلی برتری یافته است؟”
استدلال فوق آنقدر بی پایه و متأسفانه ناشی از توهم و “معوّج دیدن نسبت خود با دنیا” است که جز تأسف و حسرت نمی توان برای آن داشت. تأسف بابت ابتذالی که بر این آشفته بازار حاکم است.
پاورقی: برگرفته از مصاحبه روزنامه شرق با دکتر محمود سریع القلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی:
“حدود 25 تا 30 سال است که جهان به طرف همگرایی و تعامل عمیقتر حرکت کرد و درست در همین زمان ما تصمیم گرفتیم به طرف بومیگرایی حرکت کنیم. از اوایل دهه 80 میلادی چین، هند، کره، برزیل، آرژانتین، ترکیه و حتی مصر به طرف تعامل و ارتباطات وسیع جهانی حرکت کردند درحالی که تجربه ما درست برخلاف تجربه جهانی است. این از بعضی جهات سبب شده ما بیشتر فکر و فناوریهایی تولید کنیم. اما من اعتقاد دارم در عموم جهات بدون ارتباطات بینالمللی هیچ فردی، نهادی و کالایی نمیتواند اعتبار پیدا کند. یعنی حتی اگر قرار است کارآمدی دوچرخهای آزموده شود باید در صحنه بینالمللی خودش را نشان دهد. این تصور که ما میتوانیم در داخل خودمان به استاندارد برسیم و مستقل از مدارهای جهانی رشد کنیم، حدود 200سال پیش معنا داشت اما امروز معنا ندارد.”