راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

اقدامات پل رومر و ویلیام نوردهاوس در اقتصاد به زبانی ساده / ملت‌ها چگونه ثروتمند می‌شوند و این ثروتمندشدن چه تبعاتی دارد؟

علی متوسلی؛ استادیار اقتصاد موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی، ماهنامه عصر تراکنش / رشد اقتصادی و پایدار بودن این رشد دغدغه اقتصاددان‌هاست، اما رشد اقتصادی تبعاتی دارد و آن آسیبی است که به محیط زیست و کره زمین زده می‌شود. برندگان نوبل اقتصاد امسال روی چگونگی اندازه‌گیری میزان آسیب به محیط زیست و در نظر گرفتن جبران برای این آسیب‌ها در اثر رشد اقتصادی کار کرده‌اند.

رومر و نوردهاوس به درک پدیده رشد اقتصادی و امکان تداوم آن در طول دهه‌ها و قرن‌ها کمک کرده‌اند. رشد اقتصادی یک کشور، یعنی افزایش مداوم درآمد ساکنان آن، به معنای آن است که تولید و فروش محصولات سال به سال افزایش پیدا کند. افزایش تولید محصولات در یک اقتصاد در دو حالت اتفاق می‌افتد؛ در حالت اول تعداد کارخانه‌ها، ماشین‌آلات تولید، فروشگاه‌ها، دفاتر خدماتی، مدارس و دانشگاه‌ها زیاد می‌شود. در نتیجه، امکانات تولید بیشتری در اختیار نیروی کار قرار می‌گیرد و تولید محصول و درآمد زیاد می‌شود.

در حالت دوم، نحوه استفاده از امکانات تولید در جامعه بهتر می‌شود و در نتیجه آن بهره‌وری نیروی کار زیاد می‌شود. افزایش بهره‌وری نیروی کار یعنی هر کارگر به ازای مثلاً هشت ساعت کار در یک کارخانه تعداد محصول بیشتری تولید کند یا هر راننده به ازای مثلاً 10 ساعت کار در روز تعداد مسافر بیشتری را جابه‌جا کند. البته ممکن است همزمان با افزایش دسترسی شاغلان به امکانات تولید، بهره‌وری آنها نیز زیاد شود. در این صورت، هر دو عامل به افزایش درآمد منجر می‌شود.

 

تأثیر ایده‌های جدید بر بهره‌وری

تا پیش از تحقیقات رومر در دهه 80 میلادی، یعنی زمانی که او دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه شیکاگو بود، اقتصاددانان به این نتیجه رسیده بودند که افزایش ابزار تولید (حالت اول که بیش‌تر گفته شد) نقش اصلی را در افزایش درآمد ساکنان کشورها، خصوصاً کشورهای پیشرفته، نداشته است. در مقابل، عامل اصلی افزایش درآمد و رفاه کشورهای پیشرفته افزایش بهره‌وری نیروی کار بوده است. با این وجود، اقتصاددانان نمی‌دانستند چرا بهره‌وری نیروی کار به‌مرور زیاد می‌شود.

رومر توضیح داد که علت افزایش بهره‌وری نیروی کار نوآوری و خلق ایده‌های جدید است. نوآوری و اختراع یا به تولید محصول جدید منجر می‌شود یا روش تولید محصولات موجود را متحول می‌کند. مثلاً، ایده تولید گوشی‌های هوشمند به خلق محصول جدید و ایده تاکسی‌های اینترنتی به تحول روش عرضه خدمات حمل‌ونقل شهری منجر شده‌اند. اما چرا نقش نوآوری در افزایش درآمد کشورها مهم‌تر از نقش دسترسی بیشتر به عوامل تولید (افزایش کارخانه‌ها و…) است؟ پاسخ رومر به این سؤال به درک تفاوت ماهوی ایده‌ها و اشیا وابسته است.

ایده‌ها، بر خلاف اشیا، رقابت‌ناپذیرند. یک شیء نمی‌تواند همزمان توسط چندین فرد یا گروه از افراد استفاده شود. اگر فردی مشغول خوردن یک سیب باشد، دیگران نمی‌توانند همان سیب را بخورند. اگر یک دستگاه برش در یک کارخانه مشغول به کار است، نمی‌تواند همزمان در کارخانه دیگری استفاده شود. یک تاکسی که مسافری را داخل شیراز جابه‌جا می‌کند، نمی‌تواند همزمان توسط راننده‌ای در اصفهان استفاده شود. به این ویژگی اشیا و امکانات تولید رقابت‌پذیری گفته می‌شود. ایده‌ها این‌گونه نیستند. قضیه فیثاغورث را می‌توان همزمان در تمامی دانشگاه‌ها و مدارس و در نقشه‌کشی ساختمان‌ها استفاده کرد؛ بدون اینکه برای استفاده‌های بعدی از این قضیه کمبودی ایجاد شود.

به‌عنوان مثالی دیگر، طراحی یک گوشی هوشمند یا یک زبان برنامه‌نویسی را در نظر بگیرید. استفاده یک کارخانه یا فرد از هر کدام از این ایده‌ها برای تولید گوشی هوشمند یا یک برنامه کامپیوتری محدودیتی برای استفاده همزمان از آن ایده توسط افراد یا کارخانه‌های دیگر ایجاد نمی‌کند. اگر یک آشپز مشهور نحوه پخت یک قورمه‌سبزی خوشمزه را در یک برنامه تلویزیونی به دیگران آموزش دهد، نگران بدتر شدن دستپخت خودش نخواهد بود. مثال مورد علاقه رومر در این مورد داروی او. آر.اس است. میلیون‌ها کودک در سراسر دنیا در نتیجه از دست دادن آب بدن به‌دلیل ابتلا به اسهال جان خود را از دست داده‌اند.

ایده ترکیب تعدادی ماده معدنی، نمک و شکر با نسبت مناسب و نوشیدن محلول آن در آب امروزه جان بسیاری از کودکان را نجات می‌دهد. استفاده از این ایده در تولید داروی او. آر.اس در یک کشور در حال توسعه سایر کشورها را از استفاده از ایده تولید این دارو محروم نمی‌کند. رومر توضیح می‌دهد که ایده‌ها، بر خلاف اشیا، رقابت‌ناپذیرند. هر ایده‌ای که خلق می‌شود، می‌تواند به‌دفعات مورد استفاده قرار گیرد؛ بدون اینکه از آن ایده کم شود.

در نتیجه، خلق یک ایده می‌تواند بهره‌وری تولید را در تمام کارخانه‌ها افزایش دهد و از این راه درآمد بیشتری خلق می‌شود. به خاطر همین امکان استفاده وسیع از تنها یک ایده است که نوآوری بیشترین تأثیر را بر درآمد کشورها دارد. نکته مهم دیگری که رومر بر آن تاکید می‌کند آن است که خلق ایده توسط محققان، کارآفرینان و مخترعان صورت می‌گیرد. بنابراین، هر چیزی که بر انگیزه این گروه از فعالان اقتصادی برای نوآوری اثر بگذارد، بر رشد بهره‌وری و افزایش درآمد یک کشور نیز اثر خواهد گذاشت. به‌طور خاص، سیاست‌هایی مانند حفاظت از حقوق مالکیت معنوی یا سیاست‌های مالیاتی و یارانه‌ای می‌توانند انگیزه کارآفرینان، محققان و مخترعان را برای نوآوری کم یا زیاد کنند و بنابراین بر افزایش درآمد کشور اثر می‌گذارند.

 

جایزه‌ای برای سه دهه تلاش

اما هنوز یک سؤال مهم باقی می‌ماند. اگر شرایط یک کشور و حتی تمام کشورها برای خلق ایده‌های جدید و رشد درآمد انسان‌ها مناسب باشد، آیا این رشد درآمد می‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند؟ رشد تولیدات کشورها عموماً مستلزم افزایش مصرف انرژی در فرایند تولید است. منبع اصلی انرژی در دنیای امروز سوخت‌های فسیلی هستند و مصرف این سوخت‌ها به انباشت گازهای گلخانه‌ای، به‌طور خاص دی‌اکسیدکربن، در اتمسفر منجر می‌شود.

انباشت این گازها در اتمسفر نیز دمای کره زمین را زیاد می‌کند. دانشمندان علوم محیط زیست نشان داده‌اند که افزایش دمای کره زمین می‌تواند به پدیده‌های شدید و حتی فاجعه‌بار زیست‌محیطی منجر شود. وقوع مکرر خشکسالی‌های طولانی یا توفان‌های شدید، افزایش سطح آب دریاها و به زیر آب رفتن بخشی از خشکی‌ها و انقراض برخی گونه‌های جانوری و گیاهی؛ از جمله نتایج افزایش دمای کره زمین است. عموم این وقایع هزینه‌هایی را بر انسان‌ها تحمیل می‌کنند که به کاهش رفاه آنها منجر خواهد شد.

به‌طور خلاصه، اگر درآمد کشورها به‌طور مداوم زیاد شود، تخریب محیط زیست می‌تواند بخشی از افزایش درآمد گفته‌شده را خنثی کند. در عین حال، اگر تخریب محیط زیست به وقوع فجایع زیست‌محیطی منجر شود، کاهش رفاه و ثروت کشورها سرسام‌آور خواهد بود. حال سؤال ابتدای این بند را می‌توان دقیق‌تر پرسید؛ چگونه می‌توان ابعاد تخریب محیط زیست توسط انسان و میزان اثر آن بر رفاه و درآمد نسل‌های آینده را اندازه‌گیری کرد؟ نوردهاوس جایزه نوبلش را بابت نزدیک به سه دهه تلاش برای ارائه پاسخ به این سؤال به دست آورده است.

 

جریمه‌ای به نام هزینه اجتماعی کربن

تغییرات دمای ناشی از انباشت گازهای گلخانه‌ای را فیزیکدانان و شیمیدانان توضیح می‌دهند. شیمیدان‌ها می‌توانند مقدار گاز دی‌اکسید کربنی را که در نتیجه سوختن سوخت‌های فسیلی در اتمسفر انباشته می‌شود، با دقت خوبی پیش‌بینی کنند. از طرف دیگر، انباشته‌شدن دی‌اکسید کربن در اتمسفر مانع خروج گرمای زمین به فضای پیرامون می‌شود. فیزیکدان‌ها تا حدود خوبی می‌دانند که انباشته‌شدن گاز دی‌اکسید کربن در جو زمین به چه میزان، دمای کره زمین را به‌مرور افزایش می‌دهد. در نهایت، اقتصاددان‌ها هم می‌توانند تأثیر گرم‌شدن زمین بر کاهش تولیدات کشاورزی و هزینه ناشی از توفان‌ها و خشکسالی‌های مکرر ناشی از گرمایش زمین را پیش‌بینی کنند. هنر نوردهاوس ارائه یک مدل ساده ریاضی، که به «مدل ارزیابی مجتمع» مشهور شده، برای ترکیب سه بخش فوق بوده است.

در این مدل، انباشت دی‌اکسید کربن ناشی از تولید محصولات در جو زمین، افزایش دما در نتیجه آن و نهایتاً ضرر اقتصادی ناشی از این افزایش دما با هم مرتبط شده‌اند. به این ترتیب نوردهاوس توانسته ابزاری را ارائه کند که با اتکا به مکانیسم‌های شناخته‌شده فیزیک و شیمی مشخص می‌کند که انتشار گازهای گلخانه‌ای در سال 2018 تا چه زمانی در جو زمین باقی می‌ماند و در طول زمان چقدر به نسل‌های آینده ضرر می‌زند. به این ترتیب، نوردهاوس می‌تواند با این مدل مجموع ضرر آیندگان را از انتشار دی‌اکسید کربن در سال 2018 محاسبه کند. او این مجموع را با نام «هزینه اجتماعی کربن» و با واحد دلار به ازای هر تن گاز دی‌اکسید کربن ارائه می‌کند.

اعداد تخمین‌زده‌شده توسط نوردهاوس برای هزینه اجتماعی کربن در سال 2017 حدود 32 دلار به ازای هر تن گاز کربنیک است. اگر سیاست‌گذاران بخواهند مانع از واردشدن لطمه شدید اقتصادی به نسل‌های آینده بشوند، باید از کارخانه‌ها، صنایع مولد گاز کربنیک و خودروها حدوداً به مقدار 32 دلار به ازای هر تن گاز کربنیک، مالیات اخذ کنند. برای تقریب به ذهن، یک خودروی بنزینی را در نظر بگیرید که در هر 100 کیلومتر 10 لیتر بنزین مصرف می‌کند. راندن با این خودرو در یک مسیر 100 کیلومتری حدوداً 24 کیلوگرم دی‌اکسید کربن منتشر می‌کند. بنابراین، باید از هر لیتر بنزین بیش از هفت سنت مالیات آلایندگی در سال 2017 اخذ می‌شد.

به‌عنوان مثال دیگر، فرض کنید دولت قصد دارد یک پروژه اقتصادی را شروع کند که در نتیجه آن بخش قابل توجهی از جنگل‌ها تخریب می‌شود. در نتیجه این تخریب، جذب حجم قابل توجهی گاز کربنیک توسط گیاهان مختل می‌شود. هزینه اجتماعی کربن، محاسبه کل هزینه‌های پروژه را که شامل هزینه زیست‌محیطی تخریب جنگل نیز هست، ممکن می‌کند.

نوردهاوس همچنین نشان می‌دهد که لازمه جلوگیری از افزایش متوسط دمای زمین همکاری و هماهنگی کشورها در اعمال سیاست‌های کنترل آلودگی است. در غیر این صورت اقدامات جداگانه کشورها با شدت و ضعف متفاوت نتیجه مطلوب را نخواهد داشت. محاسبات او نشان می‌دهد سیاست‌های کنترل آلودگی اعمال‌شده در کشورهای جهان در سال 2015 تنها معادل اخذ مالیاتی برابر با دو دلار به ازای هر تن دی‌اکسید کربن بوده است. مقایسه این عدد با تخمین 32 دلاری هزینه اجتماعی کربن هشدار می‌دهد که شاید نوآوری و خلق ایده‌های جدید مورد نظر رومر نتواند به اندازه فعلی به افزایش درآمد و رفاه انسان‌ها منجر شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.