پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
درهای شهرداری به روی همه بازیگران نظام پرداخت باز است
سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران در طول یک دهه گذشته با وجود همه توسعههای زیرساختی و تجهیزاتی بیشتر سازمانی خدماتی و مأموریت محور بوده است. در دوره جدید مدیریت شهری اما، این سازمان در کنار مأموریتهای داخلی به عنوان یک راهبر در حوزه هوشمندسازی به صورت جدی ورود پیدا کرده است.
تیم مدیریتی جدید بر اساس اسناد بالادستی و همچنین تشکیل شورای راهبردی تهران هوشمند به دنبال ورود جدی در اکوسیستمهای نوآوری و استارتآپی و بهره بردن از ظرفیتهای بخش خصوصی است که در حوزه پرداخت و تسهیل نیز این اتفاق ملموس است.
همه این موارد بهانهای شد تا گفتوگویی با دکتر محمد فرجود، مدیرعامل سازمان فاوای شهرداری تهران داشته باشیم. او در این مصاحبه از تعامل بهتر شهرداری با کسبوکارها صحبت میکند. گفتوگوی کامل با فرجود در ادامه مطلب آمده است.
فعالیتهای سازمان فاوای شهرداری تهران چه ماهیتی دارد؟ اساسا چه وظایفی بر دوش این سازمان است؟
موضوعات مرتبط با حوزه ICT در شهرداری تهران بر عهده سازمان فاوا است. از اتوماسیون اداری تا سیستم شهرسازی، صدور پروانه ملک، صدور پایان کار، تدوین و بهروزرسانی نقشه جامع شهر و لایههای اطلاعاتی آن، شبکههای LAN، WAN و پشتیبانی سامانههای مختلف از دیگر فعالیتهای این سازمان به حساب میآیند. دیتاسنتر یا همان مرکز داده اصلی شهرداری تهران در ساختمان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران قرار دارد.
از طرفی حدود 1600 کیلومتر فیبر نوری تحت نظارت سازمان است و شبکه تمام دوربینهای ترافیکی اینجا متمرکز شده است که بهرهبردار آن شرکت کنترل ترافیک بوده ولی سیستم آن در سرورهای این سازمان میزبانی میشود. سامانههای جدید طرح ترافیک توسط سازمان فاوای شهرداری تهران توسعه پیدا کرد و به شهروندان عرضه شد. بلیت الکترونیک مترو و اتوبوس از سرویسهای سازمان فاوا و پیمانکاران آن است. سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران نزدیک به ۲۵۰ پیمانکار دارد. شهروندان خیلی وقتها نمیدانند که سازمان ما چه کارهایی انجام میدهد. مردم کمتر سازمان ما را میشناسند. ما مثلاً به سفارش سازمان حملونقل، طرح ترافیک راه میاندازیم. ما سمت فنی قضیه ایستادهایم. ما هستیم که دادهها را تجمیع میکنیم و مدیریت داده بر دوش ما قرار دارد. دامنه خدمات سازمان فاوا در زندگی مردم تهران زیاد است. بالاخره هر شهروندی دست کم با یکی از سرویسهای الکترونیک شهرداری سروکار دارد.
همه شهروندان آخر سال قبض عوارض پسماند و نوسازی را دم در خانههایشان میبینند. پرداخت این قبوض روی پرتالهای ما انجام میشود. مغایرتگیری هم به وسیله سازمان فاوا عملیاتی میشود. شاید راهبری کسبوکار توسط دیگران باشد اما کار فنی توسط سازمان ما انجام میشود.
در دوره جدید مدیریتی سازمان فاوای شهرداری تهران، چه تغییراتی انجام دادهاید؟
در دوره جدید مدیریت به دنبال پیادهسازی یک نظام جامع پرداخت برای شهرداری تهران در مقیاس شهر تهران هستیم. قرار نیست کار شتاب و شاپرک را تکرار کنیم. دنبال این هستیم تا در محدوده خدمات شهرداری نظام جامعی در قالب یک پلتفرم پیاده کنیم. قصد ما این است که یک اقتصاد روی این پلتفرم سوار شود. در شهرداری تهران هماکنون خدمات مختلفی در حوزه پرداخت خرد شهری مثل طرح ترافیک، پارک حاشیهای، سرویسهای الکترونیکی حوزه حملونقل عمومی و همچنین فروش بلیت ورود به اماکنی مانند برج میلاد ارائه میشود. همچنین مجموعهای از خدمات مختلف دیگر نیز در سطح شهر توسط انواع کسبوکارها ارائه میشود که مصداق پرداخت خرد هستند و میتوانند از چنین پلتفرمی در جهت توسعه کسبوکار خود بهره بگیرند.
تقاضای زیادی از سمت بازیگران حوزههای کسبوکارهای پرداخت مثل PSP ها، فینتکها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات مالی وجود دارد. کاری که ما در این دوره به دنبال آن هستیم این است که به جای اینکه کل کار را در درون شهرداری انجام دهیم، در قالب یک نظام جامع پرداخت برای شهر تا حد امکان به بخشهای مختلف برونسپاری شود. در شهر تهران باید اکوسیستمها بتوانند فعالیت کنند و فارغ از مناسبات درون شهرداری فعالان این اکوسیستم باید بتوانند فعالیت کرده و سطح خدمات به شهروندان را ارتقا دهند.
در اکوسیستم پرداخت نوآوریهای زیادی اتفاق افتاده و فناوریهای جدید همواره این صنعت را تحت تأثیر قرار میدهند و شرکتهای نوظهور در این حوزه همواره در حال رشد هستند. در این شرایط اینکه شهرداری مثلاً یک سیستم را ۱۰ سال پیش و با فناوری آن زمان راهاندازی کرده، نباید باعث شود سطح فناوری حوزه خدمات در همان حالت قدیمی باقی بماند. طبیعتاً به دنبال آن هستیم تا اکوسیستمی ایجاد کنیم که روی پلتفرم سوار شده و فقط به یک نرمافزار مشخص محدود نشده باشد. باید سعی کنیم این راه را باز کنیم و میدانیم که مسیر ما به هیچ عنوان آسان نیست.
در حوزه پرداخت با روشهای مختلف از جمله بارکد دوبعدی در تاکسی، مترو و اتوبوس باید کار کنیم. پرداخت با بارکد ارزان است ولی دلیلی ندارد که فقط یک شرکت خاص این کار را برای ما انجام دهد. بهتر است تا ما استاندارد گذاری کنیم. هدف این است که تسهیل گر کسبوکار و ایجادکننده فضای رقابت سالم باشیم لذا برنامه داریم که یک پلتفرم مرجع برای مغایرتگیری راه بیندازیم که دیگران هم بتوانند در این فضا وارد شوند. قرار نیست چرخ را از اول اختراع کنیم. اگر شتاب، شاپرک، ساتنا و پایا هستند و دارند کار میکنند و به ما کمک میکنند، باید از آن پلتفرمها استفاده کنیم و کار خود را انجام دهیم.
در این مسیر هدف ما این است که منافع همه دیده شود و ما به دنبال باز کردن مسیر فعالان اکوسیستم و تسهیل حوزه پرداخت شهری هستیم.
در حوزه خدمات کیف پول آنلاین، شهرداری تهران کیف پول شهروندی را راه انداخته است که در حال حاضر شهروندان از آن برای خدمات حملونقل عمومی استفاده میکنند و به زودی کاربردهای دیگری نیز برای آن تعریف و افزوده خواهد شد. البته علاقهمند هستیم تا کیف پولهای متنوعی را پذیرش کنیم که در آن موضوع هم دید پلتفرمی خواهیم داشت و از پروتکلهای مشخص و استاندارد استفاده خواهیم کرد تا کار برای شرکتهای ارائهدهنده خدمات سادهتر شود.
اگر میگوییم پلتفرم میخواهیم ایجاد کنیم و درها را بر روی بازیگران بخش خصوصی باز کنیم، اگر میگوییم میخواهیم از ظرفیت PSP ها و فینتکها استفاده کنیم، نیاز به استانداردسازی و ریلگذاری دقیق داریم. اگر قرار باشد شهرداری تهران خودش به صورت مستقیم این کار را انجام دهد، نرمافزار و ساختار را بنویسد و بعد دیگران را دعوت به اتصال به این پلتفرم کند، انجام کار هم زمان بر خواهد بود و هم ممکن است بهینه حرکت نکنیم لذا انتظار ما این است که اکوسیستم خودش به کمک ما بیاید. بنشینیم و با همفکری با هم به یک نتیجه خوب برسیم.
ما هدفمان بهبود نظام پرداخت در شهر است. میدانیم که کار آسانی نیست؛ اما وقتی اجرا شود، برای مردم منفعت زیادی دارد. در شهرداری تهران در تلاش هستیم تا با کمک بازیگران صنعت پرداخت، این مهم را انجام دهیم. در حال حاضر در ذهن افراد، شهرداری، محور این کارها است اما نگاه ما این است که در درازمدت به ویژه در تعریف و ارائه خدمات متنوع برای شهروندان نقش محوریتی نداشته باشیم. نظام جامع پرداخت باید باز شود و بازیگران این نظام با همفکری و مشارکت در ایجاد زیرساختهای لازم، خودشان این حوزه را بهبود بخشند. مثلاً اگر قرار است در تاکسیها پرداخت با QR کد رایج شود، شهرداری با توجه به نقش حاکمیتی که دارد، کمک کند تا تمام فعالان این فضا کنار هم بنشینند و خروجی کار در نهایت به نفع شهروندان شود. در ضمن در نقش یک نهاد معتمد هم برای پذیرنده و هم برای خدمت دهنده ایجاد اطمینان و اعتماد نماید.
اکنون شهرداری تهران چه API یا زیرساختی به استارتآپها و کسبوکارهای فینتک میدهد؟ همکاری با شهرداری تهران چه جذابیتی برای آنها میتواند داشته باشد؟
API های مختلفی بر روی سرویسها در سازمان فاوای شهرداری تهران وجود دارد. نرمافزارهای ما مبتنی بر API نوشته میشود و در نظر داریم تا حد امکان و به طور مستمر خدمات مختلف را در این قالب در دسترس کسبوکارها قرار دهیم یا پلتفرم لازم برای یکپارچهسازی و مدیریت این خدمات باید ایجاد شود. البته در این مسیر باید به ابعاد کار توجه داشت و زیرساخت را با این هدف ایجاد کرد. برای مثال در تراکنش مالی مغایرت وجود دارد. ممکن است از هر ۱۰ تراکنش یکی موفق نباشد. یک نفر ممکن است مدعی شود که پول به حساب من برنگشته یا تراکنش من موفق بوده و سرویس را دریافت نکردهام. حال تصور کنید که ۲۰ کسبوکار فینتک به صورت جداگانه از شهرداری API گرفتند، از فردای آن روز که مغایرت به وجود آمد، مشکلات آغاز میشود. اینجاست که نقش شهرداری و زیرساختهای آن اهمیت مییابد. در حال حاضر چنین زیرساختی وجود ندارد که به صورت جداگانه به این کسبوکارها دسترسی بدهیم که با جدیت در حال ایجاد آن هستیم. ارائه API قطعاً مطلوب ما هم هست اما وقتی با سیستمی کار میکنید که در طبیعت آن مغایرت وجود دارد، نیاز دارید که پاسخگویی و سیستم پشتیبانی ایجاد کنید، در غیر این صورت حجم زیادی از نارضایتی به وجود میآید که ما چنین چیزی را نمیخواهیم.
برای ایجاد این پلتفرم و نیز قواعد حاکم بر آن از خود بازیگران این صنعت هم کمک خواستیم و به دنبال مقررات گذاری مشارکتی هستیم. سیاستگذاری و تدوین مقررات نباید در جلسههای مجزا و به صورت جزیرهای انجام شود. در این صورت مجبور هستیم از یکی امتیاز بیشتری بگیریم و از دیگری امتیاز کمتر. این کار غلط است. باید به یک قانونی برسیم و بعد بگوییم هر کس میخواهد به این اکوسیستم بپیوندد، باید از این قانون تبعیت کند و همه چیز شفاف باشد.
این یک کار مشترک بین سازمان فاوای شهرداری تهران و بازیگران صنعت پرداخت است و حتی روی مدلهای جدید کسبوکار برای طرفین هم در این همکاری میتوان به نتیجه رسید. ما نقش حاکمیتی خودمان را بازی میکنیم و هدفمان این است که خروجی کار نهایتاً به نفع همه شهروندان پایتخت باشد. قرار نیست ما به تنهایی برای مردم تصمیم بگیریم، اگر بازیگران صنعت به کمک ما بیایند، سود آن عاید همه خواهد شد.
در این مشارکت باید روی چارچوب همکاری با کسبوکارها به توافق برسیم. باید مشخص باشد چقدر شهرداری منتفع میشود و فینتکها و استارتآپها چه بهرهای خواهند برد؟ اینها باید همگی مشخص شوند.
نوع همکاری و عددها دقیقا مشخص شده است؟
ما پیشنهادهایی داریم ولی باید با همفکری و نظرخواهی از کسبوکارها و استارتآپهای صاحبنظر به نتایجی برسیم که بیشترین رضایتمندی را به همراه داشته باشد. تصمیمگیری باید در کنار هم انجام شود. بیش از مشکلات کسبوکاری و مالی، مشکلات فنی و استانداردسازی داریم. در گام اول بحث اصلی توافق هم همین زمینه فنی است.
در سامانه «تهران من» چه اتفاقی میافتد؟ سامانهای که اغلب مردم آن را به عنوان طرح ترافیک جدید میشناسند اما گویا کارکرد اصلی آن و برنامه بلندمدت شما چیز دیگری است.
سامانه تهران من به آدرس my.tehran.ir در آینده مجرای ارتباطی اصلی شهرداری با شهروندان در حوزه خدمات شهری خواهد بود و در لایه عمومی در اختیار شهروندان قرار دهیم. مثلاً آدرس فروشگاههای شهروند، اطلاعات مراکز گردشگری و فرهنگی، اطلاعات خطوط تردد و اتوبوس، میادین ترهبار و بسیاری اطلاعات متنوع در این سامانه ارائه خواهد شد و شهروند برای دیدن این نوع اطلاعات شهری نیاز به عضویت در آن هم ندارد. یک سری خدمات هم هستند که شهروندان برای بهرهمندی از آنها باید به سامانه وارد شوند. مثلاً میزان تخلف خودرو یا عوارض خودرو، آگاهی از پیش رفتن مراحل کار شهروندان در حوزه شهرسازی، انجام انواع پرداخت، پیدا کردن فضای پارکینگ، خرید طرح ترافیک، خرید بلیت اتوبوس و مترو در این لایه از سامانه ارائه میشود.
به دنبال این هستیم تا این سامانه را تبدیل به جایی کنیم که شهروندان هر روز با آن تعامل کنند و واقعاً یک سامانه خدمات محور به معنی واقعی کلمه برای شهروندان باشد. «تهران من» با این هدف دارد توسعه پیدا میکند. زیرساختهای زیادی دارند به این سامانه سرویس میدهند و همین الان به ۸ سامانه وصل است که این سامانهها بعضاً کشوری هستند و لزوماً همه آنها مربوط به شهرداری نیستند. میخواهیم «تهران من» پرتال یکپارچهای برای ارتباط با شهروندان باشد که با روشهای مختلف مانند اینترنت، اپلیکیشن، USSD و پیامک قابل استفاده خواهد بود. هدف این است که شهروندان یک دسترسی آسان به نیازهای شهری داشته باشند. بعضیها ترجیح میدهند با اپلیکیشن کار کنند، برخی افراد با وبسایت راحتتر هستند و برای بعضی از شهروندان کار کردن با USSD گزینه راحتتری است. فروش طرح ترافیک دیگر معنی نخواهد داشت.
کاری که ما در «تهران من» کردهایم ایجاد یک زیرساخت با هدف بلندمدت است و طیف وسیعی از نیازهای شهروندان را پوشش میدهد.
راجعبه بحث QR کدهای تاکسی و پرداختهای خرد حاشیههای زیادی به وجود آمده است. آیا بهتر نیست که یک کد QR یکسان در تاکسیها وجود داشته باشد و رانندگان مجبور نباشند تا چند اپلیکیشن متنوع نصب کنند؟ آیا به طور کلی متولی بخش حملونقل، شهرداری است؟
متولی حملونقل درونشهری به طور قطع شهرداری است و متولی ایجاد زیرساخت پرداخت در حملونقلهای درونشهری سازمان فاوای شهرداری است. اگر از روز اول سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران به این مسئله ورود پیدا کرده بود، اوضاع بهتری رقم میخورد.
در مواجه با فینتکهایی که در حوزه تاکسی میخواهند فعالیت کنند، دو راه متصور است. یک راه این است که مانند اسنپ و تپسی کامل فضا را واگذار کنیم تا خودش شکل بگیرد. همان طور که در غفلت شهرداری بازار آنها شکل گرفت. آنها رشد خود را کردهاند لیکن نیازمند قانونگذاری و نظارت جدی هستند که البته راهحل آن قطعاً برخوردهایی بالا به پایین نیست. باید بتوانیم با هم مذاکره کنیم و کنار بیاییم. داستان QR را میتوانیم به چنین حالتی رها کنیم و هر کدام از آن فینتکها که بهتر عمل نمود، سهم بیشتری از بازار را بگیرد. در این حالت دیگر کسی نباید دخالت کند که بگوید برچسب QR یک شرکت را بردارید و برچسب فلان شرکت را نصب کنید.
راه دوم اما این است که شهرداری یک مداخله حاکمیتی داشته باشد. برچسب همه فینتکها را یکپارچه کند، به راننده بگوید فقط از یک برچسب QR استفاده کن. همه هم اگر پرداخت را انجام میدهند، فقط یک QR را میبینند و یک راننده لازم نیست درگیر انتخاب بین بازیگران مختلف شده یا مجبور شود چند اپلیکیشن مختلف در موبایل خود نصب کند.
موضع ما به عنوان سازمان فاوا این است که رقابت بازیگران باید از درون تاکسی به سمت ارائه خدمات بهتر و جذب بیشتر شهروندان برود. اپلیکیشنها برای جذب کاربران، راهحلهای خود را دارند و اقدامات متنوعی انجام میدهند. هریک هم یک مدل کسبوکار خود را دارند. در این فضای رقابت معنی پیدا میکند؛ اما با یکسان کردن کدها، عملاً هر تاکسی یک QR یکتا خواهد داشت.
برای مدیریت این فضا و یکپارچگی پرداختها، یک مرکز تبادل و اعتمادساز لازم است. فاوا حاضر است در این مسیر با کمک فعالان نسبت به راهاندازی این مرکز تبادل اقدام کند و از خود فینتکها و استارتآپها کمک بگیرد و با کمک آنها، بر آمادهسازی این فرآیند نظارت کند. طبعاً در این نقش ضمن اینکه مداخلهای در کسبوکار شرکتها نخواهیم کرد و رقابتی هم نخواهیم داشت، نقش کنترلی و نظارتی شهرداری و اطمینان از صحت پرداختها و عدم مغایرت را ایفا خواهیم نمود و کنترل قوی انجام خواهیم داد. مثلاً هر کدام از این فینتکها که پول راننده را دیر بدهند، به آنها سریعاً تذکر داده شود.
آیا کسی در مقابل اجرای این طرح ایستاده است؟
این طور نیست که لزوماً کسی مانع این طرح باشد اما همه دوستان لزوماً همنظر نیستند. مثلاً شرکتی که تاکسیهای اینترنتی را به شبکه خود اضافه کرده میگوید که من چند هزار کاربر دارم و چرا باید حاضر باشم یک QR مشترک با بقیه داشته باشم. یکی دیگر ممکن است بگوید من متعلق به یکی از غولهای اینترنتی هستم و اصلاً نیازی به پیوستن به این اکوسیستم ندارم. میخواهم بگویم که نظرات متفاوت است و من که خودم از بخش خصوصی به شهرداری آمدهام، مشکلات متعدد این کسبوکارها را درک میکنم. اگر ببینم که نظرات همگرا نمیشود، بهتر است که ما هم دخالتی نکنیم. چون اگر بدون وفاق جمعی دخالت کنیم، در عمل یک سیستمی ایجاد میشود که استفاده نخواهد شد. ایفای نقش سازمان فاوا وقتی میتواند مؤثر باشد که اکوسیستم چنین چیزی را پذیرا باشد. در این صورت شهرداری نقش حاکمیتی و حمایتی خود را ایفا خواهد کرد و کسبوکارها هم به کار خود میپردازند.
آیا در این مورد فاوای شهرداری تهران با تاکسیرانی موضع یکسانی دارند؟
الان این موضوع خیلی مطرح نیست و اختلافی هم بین ما و تاکسیرانی وجود ندارد. البته با توجه به مسئولیتهای این دو مجموعه، دغدغههای متفاوتی دارند. نگرانیهای سازمان تاکسیرانی از ما بیشتر است چراکه بیش از ما با چالشهای اجرایی این مسئله درگیر بوده است. به نظر من باید با تعامل و همکاری با خود اکوسیستم به راهکار نهایی رسید و این کسبوکارهای فینتک هستند که باید انتخاب کنند. البته راهکاری که منافع شهروندان و ملاحظات شهرداری را نیز مد نظر داشته باشد.
در مورد تاکسیهای اینترنتی صحبتهای زیادی مطرح میشود. رابطه سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران با این تاکسیها چگونه است؟
این مسئله ابعاد مختلفی دارد و هر دو طرف نیز حرفهای جدی در این خصوص دارند. اسنپ و تپسی و سایر تاکسیهای اینترنتی اثر جدی بر روند جابهجایی مسافر در شهر داشتهاند. در مقابل شهرداری هم دغدغههای جدی دارد. شهرداری در زمانی که باید تعامل موثری با تاکسیهای اینترنتی ایجاد میکرده و نقش قانونگذار را به صورت پررنگ ایفا میکرده، عملاً منفعل ظاهر شده است و اقدام خاصی نکرده و حالا که این همه سرمایهگذاری صورت گرفته به مسئله ورود کرده است. از دید مردم اسنپ و تپسی قیمتها را پایین آوردهاند و فضا را رقابتی کردهاند اما از طرف دیگر بعضاً برای رانندههای تاکسی صرف نمیکند که هم استانداردهای سختگیرانه شهرداری را رعایت کنند، مثلاً ماشین خود را دائماً سالم و تمیز نگه دارند و هم بتواند با اسنپ و تپسی رقابت کنند. لذا مسافر برای تاکسیهای خطی کم شده و خیلی از افراد دیگر گوشه خیابان نمیایستند تا سوار تاکسی شوند و در هر مکانی هستند، از اسنپ یا تپسی استفاده میکنند که این امر معیشت قشر تاکسیران را دچار مشکل کرده است. از سوی دیگر ناوگان تاکسیرانی به ویژه به دلیل کاهش آلودگی بایستی دائماً نوسازی شود و برای این کار باید به سراغ خودروهایی با آلایندگی کمتر مانند خودروهای هیبریدی برویم؛ اما اگر قرار باشد یک خودروی ارزان قیمت با سطح آلایندگی بالا همان درآمدی را در شهر کسب کند که یک ماشین ۱5۰ میلیون تومانی نوسازی شده و با آلایندگی حداقلی، این عدم توازن نوسازی ناوگان را از توجیه میاندازد.
این یک واقعیت است که برای اکثر مشتریان همیشه قیمت مهمترین عامل در انتخاب وسیله حملونقل است و برای بسیاری از آنها مهم نیست که لزوماً سوار چه خودرویی میشوند. پراید یا یک ماشین هیبریدی. در این نگاه تاکسیهای اینترنتی باید در قیمتگذاری به یک سری قواعد و چارچوبها پایبند باشند تا کل اکوسیستم بتواند به حیات خود ادامه دهد. من نمیگویم که شهرداری برای آنها قیمتگذاری کند، ولی باید از چارچوبهای منطقی تبعیت کنند و دامپینگ انجام نشود. این مسئله در بسیاری شهرهای دنیا نیز در قبال شرکتهایی مثل اوبر انجام شده است.
همان طور که گفتم موضوع مهم دیگر بحث آلایندگی است. انتظار شهرداری از تاکسیهای اینترنتی این است که در شهر تهران خودروهای قدیمی و آلاینده را به ناوگان خود اضافه نکنند. ممکن است در شهرهای دیگر موضوع آلودگی هوا خیلی مطرح نباشد، ولی در تهران ما خیلی مشکلات جدی در این حوزه داریم. شهرداری تهران انتظار دارد که این شرکتها که خودروی باکیفیت را به ناوگان خود وارد کنند و حداقل سالی دوبار معاینه فنی خودرو بر روی آنها انجام شود. اینها انتظارات شهرداری است.
به طور خلاصه میخواهم بگویم که شهرداری در مقابل اسنپ و تپسی نیست، بلکه انتظار دارد که آنها هم در قبال شهر تهران دغدغهمند باشند. متاسفانه شهرداری در دورههای گذشته با این تاکسیهای اینترنتی تعامل خوبی نداشته تا جایی که میتوان گفت این تعامل به تخاصم تبدیل شده است. این مسئله باید حل شود و سازمان فاوا خیلی سعی کرده است که نقش یک واسط و پل ارتباطی را بین مجموعه شهرداری و این شرکتها ایفا کند.
تا به حال اسنپ و تپسی به شما گزارشی ارائه دادهاند؟
سازمان حملونقل و ترافیک از آنها چیزهایی خواسته ولی هنوز بستری برای تعامل بین آنها شکل نگرفته است. باید یک بستر پاسخگویی برای آنها ایجاد شود. مثلاً این تاکسیها برای تأیید صلاحیت رانندگان با پلیس تعاملهایی انجام دادند و استعلام سوءپیشینه و این قبیل موضوعات را بالاخره حل کردند. وقتی آنها میگویند حل شد به نظر من شهرداری هم این موضوع را بپذیرد و نگوید باید خودش در این فرآیند باشد. در کسبوکارها نباید دخالتی توسط شهرداریها انجام شود. در مورد قیمت هم باید حساسیتها را منتقل کنیم و نباید مستقیم داخل کسبوکار آنها وارد شویم.
البته سازمان فاوا در این مسئله مسئولیتی ندارد و به این سازمان وظیفهای محول نشده است. ما فقط نظر کارشناسی میدهیم. اگر حوزه حملونقل شهرداری در مورد حملونقل یک قیمتگذاری کند، تمام تاکسیها مخاطب آن هستند. در مورد آلایندگی هم امیدوارم هرچه زودتر شهرداری با آنها به یک تعامل مثبت برسد تا وضعیت آلودگی شهر بهبود یابد.
ما 80 هزار تاکسی زرد در سطح شهر داریم و باید بپذیریم که نمیتوان زندگی آنها را مختل کرد و اگر میخواهیم که آنها متضرر نشوند، هم باید تاکسیهای اینترنتی روی قیمتگذاری دقت بیشتری کنند و هم تعامل بهتری بین شهرداری و این تاکسیهای اینترنتی صورت بگیرد.
سازمان فاوای شهرداری تهران مالک کارپینو است؟
خیر؛ کارپینو هیچ ارتباطی با فاوا ندارد. اطلاعات کارپینو هم در دیتاسنتر شهرداری نیست. چیزی که من میدانم این است که این تاکسی اینترنتی تنها شرکت مجوزدار از تاکسیرانی تهران است. از این جهت که از سیاستهای تاکسیرانی تبعیت میکند. این سیاستها به اسنپ و تپسی هم اعلام شده ولی آنها رعایت نمیکنند.
تاکسیرانی مدل تعامل با کارپینو را میپسندد. قصد داشت کارپینو را به یک نمونه موفق تبدیل کند تا اسنپ و تپسی با آن کار کنند. البته تاکسیرانی دخالت مهمی در کسبوکار کارپینو ندارد و از طریق این تاکسی اینترنتی درآمدی هم عاید تاکسیرانی یا شهرداری نمیشود.
تعامل سازمان فاوای شهرداری تهران با فعالان صنعت پرداخت به چه صورت است؟
با توجه به ماموریتهایی که بر عهده سازمان فاوا است، علاقهمند هستیم که صنعت پرداخت به این حوزه ورود پیدا کند. فاوا دوست دارد پای همه متخصصان را به این اکوسیستم باز کند. اگر بخواهیم نظامهای پرداخت شهری را به درستی برقرار کنیم، باید قوانین و چارچوبها به صورت مشارکتی تدوین شود. چارچوبهایی که ذینفعان بیشتری بر روی آنها به توافق برسند، قطعاً نتیجه بهتری خواهد داشت. این چارچوب را خود فینتکها باید پیشنهاد دهند.
ما به دنبال تعامل سازنده و واقعی با کسبوکارهای فینتک هستیم. قصد همه ما ارائه سرویس بهتر به مردم و تسهیل اکوسیستم پرداخت شهر است و در این مسیر به هیچ عنوان قائل به انحصار نیستیم. طبیعتاً شهرداری در ذات خود انحصارهایی دارد ولی در لایه تعامل و ارائه سرویس به مردم عزم ما این است که کسبوکارها حضور پررنگی داشته باشند و به آنها کمک کنیم.