راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

بدهی مالیاتی سبزی‌فروشان و لحاف‌دوزان

لحاف‌دوزان و سبزی‌فروش‌ها با تجمع در مقابل سازمان امور مالیاتی به جملات رئیس این سازمان اعتراض کردند؛ اما این پایان داستان نبود.

رئیس سازمان مالیات گفته بود یک سبزی‌فروش و یک لحاف‌دوز سیستم مالیات‌ستانی کشور را به هم ریخته‌اند. پس از این جملات، این دو صنف در مقابل سازمان مالیات تجمع کردند. رئیس به آنها گفت: «اولاً عقب‌تر بایستید تا با شما حرف بزنم.» آنها گفتند نمی‌خواهیم عقب بایستیم و اگر حرفی داری در همین پوزیشن بزن.

رئیس امور سازمان مالیاتی مستأصل شد و گفت که به جان شما من به در گفتم که دیوار بشنود. حرف او برای افراد معترض جذابیتی نداشت و آنها به شعار دادن ادامه دادند.

از آنجایی که دیوارهای مملکت گوش‌های تیزی دارند، بلافاصله افرادی به صحنه رسیدند و معترضان را فشار دادند. یکی از معترضان در حال تحمل بیشترین فشار ممکن گفت: «آقا چرا فشار میدی؟ گروه فشار سال‌هاست که منسوخ شده.»

حرف این فرد در ذهن آقای فشار تأثیر زیادی گذاشت، دست از اعضای بدن معترضین برداشت و گفت: «شاید حق با تو باشد. مخلص معترض همه‌چیزدانم برم.» دست دوستانش را گرفت و با هم صحنه را ترک کردند.

معترضین مجدد شعار دادند: «رئیس مالیاتی، نماد بی‌ثباتی!» یکی از افراد مسئول در سازمان پشت میکروفن رفت و معترضان را دعوت به آرامش کرد. آن مسئول در اوج خونسردی همه آنها را غیرمستقیم تهدید به بازداشت کرد: «این بار دیگر گروه فشار سراغ شما نمی‌آید. سریع محل را ترک کنید.»

یکی از معترضین به مسئول رو کرد و با صدای بلند فریاد زد: «ما تمام هم‌صنفی‌های خود را می‌شناسیم. هیچ کدام از دوستان ما بدهی‌های میلیاردی ندارند. چرا دو صنف را این‌طور بدنام می‌کنید؟»

«حتی اگر اینها دوست و هم‌صنف شما نباشند، به هر حال فرار مالیاتی کرده‌اند. اصلاً شاید آنها افراد مهم مملکت باشند ولی رئیس ترجیح داده از اسم و شغل مستعار استفاده کند. مگر نمی‌دانید مسائلی مانند فرار مالیاتی برای ما خط قرمز است؟» مسئول این جملات را در جواب معترض داده بود. معترض ملتمسانه گفت: «نمی‌شود به همان گروه فشار بگویید که برگردد؟ زبان او را بهتر می‌فهمم.»

 

تنها دو روز بعد

آرام باشید. جلسه رسمی است. امروز اینجا جمع شده‌ایم تا به اتهام یک سبزی‌فروش و یک لحاف‌دوز رسیدگی کنیم. آنها فرار مالیاتی کرده‌اند و این برای همه واضح و مشخص است. خوشبختانه افرادی از اصحاب رسانه و تلویزیون هم در این جلسه حضور دارند و همه چیز شفاف جلو می‌رود.

آنها خودشان هم قبول دارند که مجرم هستند و دیگر وکیلی هم برایشان صدا نزدیم. دوستان خودتان قبول دارید که مجرمید؟

«بله قبول داریم. آدم هر کاری که می‌کند باید در آن حرفه‌ای باشد. حتی اگر فرار مالیاتی می‌کنید، جوری این کار را انجام دهید که کوچک‌ترین ردپایی از شما نماند. موقع فرار تا آخرین مرحله هم خوب جلو رفته بودیم ولی اشتباهمان این بود که سِیو نکردیم. از آن جایی که یک جان بیشتر نداشتیم، در تله افتادیم و دوباره به اول مسیر بازگشتیم.»

رأی جلسه تا دقایقی دیگر اعلام می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.