پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تنها راه ما حمله به بازار سنتی
اکبر هاشمی؛ سردبیر هفتهنامه شنبه / سرنوشت ما چه خواهد شد. همه صنفها در مورد وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور و آینده صنعتشان تحلیلی دارند. تحلیل ما از آینده اکوسیستم استارتآپی ایران چیست و راه برونرفت از مشکلات کدام است. نخستین گام در این مسیر، درک محتوا و مضمون رخدادها در نقطهای است که در آن ایستادهایم.
سرنوشت ما چه خواهد شد. همه صنفها در مورد وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور و آینده صنعتشان تحلیلی دارند. تحلیل ما از آینده اکوسیستم استارتآپی ایران چیست و راه برونرفت از مشکلات کدام است. نخستین گام در این مسیر، درک محتوا و مضمون رخدادها در نقطهای است که در آن ایستادهایم. در چه شرایطی قرار داریم و به کجا میرویم؟
از یکسو با تهدید ترامپ مواجه هستیم؛ تهدیدی جدی، ویرانگر، سادیسمی و خبیثانِ و از سوی دیگر شاهد مقاومت و ایستادگی شدید جمهوری اسلامی ایران در مقابل این تحریمهای یکجانب خواهیم بود؛ مقاومتی که در حمله عراق به ایران به ۸ سال ایستادگی در مقابل جنگ و تحریم انجامید.
مواجهه جدید دو پیامد را برای ایران در پی خواهد داشت؛ جنگ یا مذاکره. شرایط سیاسی و اقتصادی داخلی ایران و آمریکا، همچنین شرایط جهان نشان از آن دارد که در این زورآزمایی بزرگ، جنگ آخرین گزینه طرفین است؛ چراکه عواقب خطرناکی برای دو کشور، منطقه و جهان در پی دارد.
آنچه میماند، گزینه مذاکره است؛ گزینهای که در شرایط فعلی و با رجزخوانیهای سیاسی غیرممکن به نظر میرسد اما جریانها و تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و فشار عقل جمعی باعث خواهد شد سرانجام طرفین پشت میزهای مذاکره بنشینند. تاریخ سیاسی ایران پس از انقلاب نشان میدهد که رسیدن به این نقطه همیشه در دقایق وقت اضافه بازی یا حتی در دونیمه ۱۵ دقیقه آخر بازی به سرانجام خواهد رسید.
رجوع به تجربه تاریخی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش برجام، گواه این مدعاست. در فوتبال بازی ۹۰ دقیقه است اما در سیاست لانگترم و با یک پایان باز رنجآور مواجه هستیم. شاید رسیدن به یک توافق دوطرفه یک سال، دو سال یا چند سال طول بکشد. ما استارتآپیها کاری به سیاست نداریم و کارمان را میکنیم؛ اما سیاست با ما کار دارد و نمیگذارد کارمان را بکنیم.
ازاینرو باید بدانیم در پس این اتفاقات سیاسی موقعیت ما چه خواهد شد و با چه تکانههایی مواجهیم. اگر این ماجرا به یک سال انجامید، چه کنیم و اگر سالها طول کشید، چه سرانجامی خواهیم داشت. ترسیم وضعیت بخشهای مختلف اکوسیستم در این دوره سخت میتواند اندکی به درک موضوع و نقطه ایستاییمان کمک کند. اینکه بدانیم در این دوره بهشدت سخت برای استارتآپهای مختلف چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
Seed stage استارتآپهای کوچک یا بذری
در این مرحله استارتآپها پس از پشت سر گذاشتن Pre-stage(مرحله ایده یا پیش بذری) با یک تیم چندنفره در یک مکان کوچک اختصاصی یا در فضاهای اشتراکی و با هزینه کم در حال راهاندازی استارتآپشان هستند و هنوز هم در حال رصد بازار و ایده که آیا موفق خواهند شد یا نه. آنچه در این مرحله و در شرایط حاد آینده اقتصادی کشور بیش از پول و امکانات به این استارتآپها و تیمهایشان کمک خواهد کرد، امید است.
استارتآپهای بذری نیاز مبرم به تمرین جمعی برای تولید امید دارند. اگر در این مرحله هستید و در تیمهایتان روی تیم سازی تمرکز کردهاید، برای فروش، مارکتینگ، سئو و… برنامهریزی میکنید، از امروز خودتان را آماده کنید که به تیمتان آموزش دهید و شرایطی را پیش بیاورید که امید تولید کنند. آنچه استارتآپ شمارا در این مرحله میخشکاند، ناامیدی بنیانگذار و تیم است. همتیمیها هم به این نکته توجه داشته باشند، همیشه نباید منتظر بنیانگذار باشید.
شما هم به مدیر مجموعه کمک کنید که روحیه داشته باشد و با امید جلو برود. استارتآپهایی خودشان را به فردای مذاکره یا مرحله دیگر برای جذب سرمایه خواهند رساند که امیدوارانه و البته با رعایت قواعد علم استارتآپی جلو بروند. در این مرحله سعی کنید با حداقل نیرو ادامه دهید یا همتیمیهایی را پیدا کنید که انتظار مالی زیادی ندارند یا اینکه به مقداری از سهام و دستمزد کمتر راضی باشند.
در این دوره بیشتر به بوتاسترپ فکر کنید تا جذب سرمایه. اگر دفتر اختصاصی، منشی و آبدارچی دارید، تجدیدنظر جدی کرده و حتی دفاترتان را تعطیل و به فضاهای اشتراکی کوچ کنید. تیم کوچک، هزینه کم، خلاقیت و امید، نیاز این مرحله است.
Mid-stage استارتآپهای متوسط یا میانی
استارتآپهای این مرحله کار سختتری دارند؛ نه آنقدر بزرگشدهاند که حاشیه امن داشته باشند و نه آنقدر کوچک هستند که با هزینه و نیروی کمتر رشد کنند. در این مرحله که استارتآپ تازه جان گرفته و به توسعه بازار و محصول، رشد شتابان، تقویت تیم و بهتبع آن به توسعه فیزیکی میاندیشد، رکود اقتصادی، کاهش درآمدها، افزایش هزینهها و دستمزدها خطرهایی است که آنها را تهدید میکند.
این دسته از استارتآپها دو گزینه پیش رودارند؛ کاهش هزینهها و ریاضت اقتصادی، تعدیل نیرو… اما یادمان باشد ما بیزینس سنتی نیستیم که به سود و زیان بیندیشیم. استارتآپی که رشد نکند، استارتآپ نیست. ازاینرو راهحل دوم توسعه هوشمند، بهترین راه برونرفت در شرایط فعلی است.
هنر ما گرفتن سهم بیشتر از بازار است. بهجای تعدیل و نابود کردن ناامیدانه آنچه ساختهایم، باید به فکر توسعه و گرفتن سهم بیشتر برای زنده ماندن باشیم. در این کارزار سخت با ترس نمیشود موفق شد؛ بهترین راه حمله به بازار است. باید فکر کنیم مثلاً ۱۰ تیر داریم و نیاز به ۱۰ نیرویی که تیرها را دقیق به هدف بزنند.
برای هر حوزه نیاز است که یک فرد توانمند باتجربه و متخصص انتخاب کنیم و کار را پیش ببریم. کاهش نیرو اگرچه منطقی به نظر میرسد اما به معنای توقف رشد و مرگ است. استارتآپهایی که در این مرحله تیم کمتری داشته و لجستیک زیادی ندارند، به آنها نیز توصیه میشود به سمت استقرار در فضاهای اشتراکی بروند.
نکته آخر شما نیاز به خلاقیت، برنامهریزی هوشمند، توسعه بیشتر، تقویت تیم، فروش بیشتر و گرفتن سهم بیشتر از بازار و درنهایت امید بسیار دارید. تولید و پمپاژ امید و رشد بیشتر کلید اصلی است.
Growth stage استارتآپهای بزرگ
درصد کمی از استارتآپهای کشورمان در این مرحله قرار دارند. هرکدام از آنها پلیرهای اصلی در حوزههای خودشان هستند. استارتآپها یا شرکتهایی که روزی استارتآپ بودند به دلیل ساختار قوی و شکلگرفته، منابع مالی و برخورداری از تیمهای متعدد و هوشمند و سهم قابلتوجه از بازار، مشکلات کمتری به نسبت مراحل قبل دارند.
آنچه آنها را تهدید میکند عدم جذب سرمایه کلان برای راندهای بعدی، وضع قوانین دستوپا گیر جدید در شرایط اضطراری و کاهش درآمد حاصل از رکود اقتصادی در کشور خواهد بود. در این بخش دلخوش کردن به جذب سرمایه خارجی بیهوده است. بایستی مذاکره با سرمایهگذاران سنتی برای جذب سرمایه داخلی از همین حالا شروع شود.
از طرفی معتقدم هر سه دسته Seed stage استارتآپهای بذری، Mid-stage استارتآپهای میانی و Growth stage استارتآپهای بزرگ و آنچه اکوسیستم استارتآپی ایران را در این شرایط سخت نجات خواهد داد، مزیت رقابتی در مقایسه با بازار سنتی است؛ بازاری که در کشاکش تحریمها واخواهد داد و این فرصت بزرگی برای استارتآپهای ایران است که سهم بیشتری را از اقتصاد سنتی نصیب خود کنند.
ازاینرو حمله به بازار سنتی تنها راه برونرفت ما در شرایط سخت است و حتی به توسعه اکوسیستم استارتآپی خواهد انجامید؛ بهخصوص مزیت رقابتی در قیمت پایین خدماترسانی یا محصول.
دیگر بازیگران زیستبوم
دولت، مجلس و تصمیم سازان و تصمیم گیران حکومتی: دولت و دیگر مسئولان در این روزگار سخت پیش رو تا میتوانند باید موانع کسبوکار را بیشازپیش از جلوی پای استارتآپها بردارند. استارتآپها میتوانند موج امید را در بین جوانان کشور بیدار کنند و حمایت از استارتآپها بهترین راه برای شکوفایی اقتصاد داخلی است.
آنچه تا به امروز بخشهای مختلف دولتی و قانونگذاری و…انجام دادهاند اگر هم بگوییم خوب است اما برای روزهای سخت پیش رو کافی نیست. با بیانیه دادن، مشکلات حل نمیشود؛ باید طرح و لایحه آماده شود تا فضا برای فعالیت و کسبوکار استارتآپها در شرایط سخت بیشازپیش مهیا شود.
از طرفی بهمانند پناهگاههای دوران جنگ، در این جنگ اقتصادی بزرگ، استارتآپها نیاز به امکانات دارند. یکی از این امکانات ایجاد فضاهای اشتراکی بزرگ برای حضور استارتآپها در جهت کاهش هزینهها خواهد بود. از طرفی مشارکت در برگزاری دورههای آموزشی برای تقویت تیمها میتواند کمک بزرگی کند.
دیگر آنکه همه شهرهای ایران نیاز به ایونتهای انگیزشی و امیدبخش دارند. اکوسیستم کارآفرین و استارتآپ ایران نیازمند نهضتی امیدبخش است.
صندوقهای سرمایهگذاری
مؤسسان و هیئتمدیره صندوقهای سرمایهگذاری باید تکلیفشان را با خودشان و اکوسیستم مشخص کنند. در غیراینصورت بهزودی از بین خواهند رفت. اگر بازار مسکن و دلار و سکه … وسوسهشان کرده، بهتراست همین حالا خروج کنند تا تکلیف این جوانها با آنها مشخص شود و آنها هم به کاسبی خودشان برسند، اما اگر میخواهند بمانند، ماندن با گاوصندوقهای پر از پول ولی مهرومومشده هم خیانت به خودشان، سرمایهگذارانشان، مردم، کشور و هم خیانت به جوانان استارتآپی است.
اگر مبنایشان ماندن است باید در این شرایط سخت سرمایهگذاری بیشتری انجام دهند و با تزریق پول و امید به جوانان نگذارند موتور محرک اقتصادی استارتآپها بخوابد. کافی است به اطرافشان نگاه کنند خواهند دید که چگونه ماهیهای قرمز از تنگ بیرون افتادهاند و به خاطر نداشتن سرمایه جان میدهند. ویسی یعنی ریسکپذیر و صندوقهایی که امروز ریسک بزرگتری کنند، برخلاف آنچه میاندیشند، نتیجه درخشانی در انتظارشان است.
حرف آخر: به قول دکتر جواد کاشی، جنبشی که از استیصال و یأس جمعی انرژی کسب میکند، اصولاً به زندگی و تداوم آن نمیاندیشد؛ برای ویرانی آمده است و همهچیز را بر سر همه خراب خواهد کرد. ما منطق تولید و پاسداری از امید را نمیدانیم، اما نیازمند تمرین جمعی برای تولید امید هستیم.
در ماههای آینده بازار سنتی مزیت رقابتی در قیمت و کیفیت خدمات را بیشازپیش از دست خواهد داد. برای بقا تنها راه ما امیدوارانه حمله به این بازار بزرگ و گرفتن سهم بیشتر و خدمات ارزان و باکیفیت به مردم ایران است.
منبع: هفتهنامه شنبه