پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مستشاران بلژیکی در پست و گمرک ایران / نگاهی به نمایشگاه ایران در آغاز قرن بیستم
نمایشگاه اسناد و تصاویر «لامبرت مولیتور» از ایران در سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۸ میلادی -۱۲۸۱ تا ۱۳۰۷ خورشیدی با عنوان ایران در آغاز قرن بیستم، در ساختمان آرشیو ملی ایران برگزار شد. برههای که به اعتقاد بسیاری از تاریخنگاران، آغاز ورود کشور به دوران مدرن است و البته نگاه به وقایع ایران در مشروطه در سالهای قبل و بعد از آن میتواند مهم باشد.
«پارلمان ایران خواستار آن است که جوزف نوز بلژیکی بیرون انداخته شود. به زعم آنان نوز بیش از اندازه قدرت گرفته و با روسها همنوا شده و به دلیل اینکه کارگروه بلژیکی در گمرکات و خدمات پست توفیقات بسیاری در این مدت به دست آورده است، مجلس با رأی 75 به 5 موافقت کرد که سایر بلژیکیها را در ایران نگه دارد.» این موافقت، مقدمهای بود بر ورود لامبرت مولیتور و برادرانش به ایران.
در اواخر قرن نهم، ایران از بلژیک درخواست کرد تا در اصلاح نظام گمرکی و سیستم پست به این کشور مساعدت کند. بریتانیای کبیر و روسیه که دو طلبکار اصلی ایران بودند پادشاهان ایران، ناصرالدین شاه قاجار و بعداً مظفرالدین شاه قاجار را که عمیقاً بدهکار به آنها بودند را تحت فشار گذاشتند. ایده این بود که عواید گمرکی به بازپرداخت این بدهیهای خارجی کمک کند.
برخی از ایرانیان از هزینههای بیحساب قاجارها ناراضی بودند که کشورشان را به خراجگزار قدرتهای خارجی مبدل کرده بود. طبعاً آنها نیز احساس کردند که مدرن سازی این سیستمها درنهایت کشورشان را مستقلتر خواهد کرد. اما ایرانیها فاقد مهارتهای لازم بودند، دولت مرکزی ضعیف بود، مالیات به افراد سودجو میرسید و فساد گسترده بود. به همین دلیل آنها بهتر دیدند تا به کاشناسان خارجیای مراجعه کنند که آشکارا از کشورهای ارائهکننده وام نباشند.
در این دوره بلژیک بسیار خوشنام بود و ایران ترسی از یک قدرت سیاسی کوچک (نظیر بلژیک) نداشت. از این رو؛ مطابق سفارش و وصیت ناصرالدین شاه و کارنامه خوبی که در گذشته داشتند، بر همین اصل برای دریافت کمک به بلژیک مراجعه کردند. بنابراین از اواخر قرن نوزدهم تا سال 1935 گروهی از بلژیکیها در کارگروه همکاری فنی به طور مستقیم برای دولت ایران کار میکردند. کارمندان گمرک، پست و اداره مالی دولت بلژیک، به طور داوطلبانه، برای کار در ایران، جایی که آنها به عنوان کارکنان دولت ایران کار میکردند، مستقر شدند. لامبرت مولیتور همراه دو نفر از برادرانش در میان این گروه از بلژیکیها بود و در ژانویه 1902 وارد ایران شد.
آغاز به کار لامبورت
«فکر میکنم که هر آنچه در ایران دیدم به زیبایی پاییز آن نیست که تا آخر فراموش نخواهم کرد. در این مناظر، غروب آفتاب را میبینم که گویی زمین را به آتش میکشد و در هوا برگهایی را میبینم که همچون ورقههای ابریشم هستند.» لامبرت مولیتور
لامبرت مولیتور در ژانویه ۱۹۰۲- دی ۱۲۸۰ آن هم درست در زمانی که تنها ۲۶ سال داشت، وارد ایران شد. برادران مولیتور (آگوست، لامبرت، کامیل) نیز همراه با او در ایران فعالیتهایی کردند. آنها قرار بود یک سیستم مالیاتی جدید بر تجارت خارجی وضع کنند تا در سطح کشور و گمرکات و مرزهای ایران اجرایی شود. همچنین از آنان خواسته شد تا یک سیستم جدید مالی برای پست و گمرک برقرار کنند تا فساد و سوءاستفاده در نظام مالی پیشین از بین رود. لامبرت حدود ۲۶ سال در ایران ماند.
لامبرت مولیتور در ابتدای ورود به ایران که چهار سال پیش از وقوع انقلاب مشروطه بود، ابتدا به گمرک بندر بوشهر رفت تا سیستم گمرکی تازهای برای همه بنادر خلیج فارس وضع کند. بدین ترتیب باید با شیوخ محلی و رؤسای قبایل و عشایر مذاکره میکرد و متقاعدشان میساخت تا شرایط جدید را پذیرفته و با صرف نظر از منافع شخصی، قوانین دولت مرکزی را قبول کنند.
در سالهای 1903 و 1904، کامیل چندین مأموریت بازرسی در مازندران و گیلان، در ساحل دریای خزر و در نزدیکی مرز با روسیه انجام داد. پس از مدتی، از مارس ۱۹۰۴- اسفند ۱۲۸۲ برای حدود دو سال به سیستان رفت، جایی که امروز، مرز ایران و افغانستان است و در آنجا قاچاق بیداد میکرد.
از اکتبر ۱۹۰۶ تا جولای ۱۹۰۸- آبان ۱۲۸۵ تا تیر ۱۲۸۷ در پایتخت به فعالیت پرداخت و از قضا شاهد اتفاقات مهمی ازجمله مرگ مظفرالدین شاه و تاجگذاری محمدعلی شاه و به توپ بسته شدن مجلس بود. او در ۲۳ جولای ۱۹۰۸-۱ مرداد ۱۲۸۷ وارد کرمانشاه شد تا اداره گمرک کرمانشاه را عهدهدار شود. مولیتور پس از پنج سال به تبریز رفت و مسئولیت گمرک آذربایجان را برعهده گرفت.
در سال ۱۹۲۸ تصمیم میگیرد به دلایل شخصی ایران را ترک کند، اگرچه دولت ایران از او قدردانی کرد و حتی مجلس بنا داشت تا قراردادی تازه با حقوق معین بیشتر تنظیم کند اما او نپذیرفت. دولت نیز او را از این کار بازداشت چراکه لامبرت اعتماد بسیاری از ایرانیها را در سطوح مختلف جلب کرده بود. درنهایت، وزیر اقتصاد ضمن اظهار تأسف از این تصمیم استعفای او را پذیرفت اما او را یکی از برجستهترین صاحبمنصبان ایرانی خطاب کرد. در آغاز ماه مارس 1928، لامبرت به همراه همسرش برای آخرین بار راهی روسیه شد تا از آنجا به بلژیک رهسپار شود.
مولیتور یک سال پیش از عزیمت، در کنفرانس جهانی ژنو در سوئیس، از حق استقلال کامل ایران در تجارت و سیاست خارجی دفاع کرد. مولیتور ۳۱ سال پس از بازگشت، در ۹ جولای ۱۹۵۹ در بروکسل (پایتخت بلژیک) درگذشت.
برادران مولیتور
کامیل مولیتور (Camille Molitor) که دو سال کوچکتر از لامبرت بود، در ژانویه ۱۹۰۳- دی ۱۲۸۱ به ایران آمد. یک سالی را بهعنوان مدیر گمرک خراسان در مشهد خدمت کرد و بعد به مدیرکلی پست و گمرک ایران رسید. مولیتور وقتی در سال ۱۹۲۰ -۱۲۹۹ بهعنوان نماینده ایران، راهی کنگره جهانی پست در مادرید (اسپانیا) شد، قطعنامهای را به تصویب رساند حاکی از آنکه حاکمیت ارضی و مرزی کامل ایران در تمامی ادارات پست خلیج فارس را به رسمیت میشناخت.
کامیل مولیتور، مانند برادرش لامبرت، شاهد رویدادهای انقلاب مشروطه بود. حتی اداره خود او، یعنی پست، توسط مجامع تحریک شده بود. از سوی دیگر، درگیریهای رو به گسترش در کشور و پس از آن جنگ جهانی، امنیت حملونقل پستی و مسافرتی را که اغلب سرقت میشدند، به خطر میانداخت. با وجود این، افزایش تعداد دفاتر پست، صندوقهای پستی شهری و توسعه انتقال مرسولههای پستی، در بلندمدت و در داخل و خارج از کشور ادامه یافت.
دیگر برادر، آگوست مولیتور (Auguste Molitor) بود. او پیش از همه در آوریل ۱۹۰۱ – فروردین ۱۲۸۰ به ایران آمد. ابتدا به سیستان رفت و توانست با وجود شرایط بسیار سخت مرزی که انگلیسیها بر آن استیلا داشتند، سه دفتر جدید گمرکی در حدود ۶۰۰ کیلومتری مرز در شرق ایران حدفاصل زاهدان تا دریای عمان ایجاد کند. او همچنین مسئولیتهایی را در ادارات گمرک مشهد، کرمانشاه، تبریز و بندر انزلی بر دوش گرفت.