پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چه زمانی دست فوتبال ایران از جیب کسبوکارهای روبهزوال کشور کوتاه میشود
سیامک رحمانی؛ هفت صبح / در نگاه اول تصمیم سپاهان برای آوردن قلعهنویی و بستن تیمی رؤیایی به عشق قهرمانی، هیجانانگیز است. فوتبال ایران باید از خیزش دوباره قطب قدیمی استقبال کند. سپاهان و اصفهان میتوانند تهران را به چالش بکشند و این اتفاق لیگ برتر را جذابتر خواهد کرد و چهبسا کیفیت آن را هم بالاتر خواهد برد.
پس چهبهتر که سپاهان که ظاهراً دو سه میلیارد بهپای قلعهنویی ریخته، چند ده میلیارد دیگر همخرج کند و بهترینها را به نقشجهان بکشد. همانطور که تراکتورسازی اگر یک صاحب متمول و جدید پیدا کند، باید بیش از قبل دست به ولخرجی بزند و ستاره بخرد تا کورس قهرمانی از مرکز به سمت شمالغربوز هم کشیده شود.
پرسپولیس این روزها شنل قرمز را بر شانههای هدایتی انداخته و لابد انتظار دارد که حاج حسین سخاوتمندتر از همیشه باشد و پای ستارههایی را به تیم باز کند که در شرایط معمول به چنگ آوردنشان سخت است. بازیکنانی که باید احتمالاً یک نیمفصل دوری را هم به جان بخرند تا بالاخره قرمز پوش شوند.
استقلالیها هم که حسابی دستبهجیب شدهاند و شفر را نگهداشتهاند حالا باید برای تمدید قرارداد با تیام و جایگزین کردن چند بازیکن بزرگ بهجای نورافکن و شاید حسینیها و جپاروف و آنهایی که میروند و پستهایی که ضعف احساس میشود، سرکیسه را شل کنند. هوادار هم همین را میخواهد. از شنیدن هر رقم درشتی که برای یک ستاره خرج میشود به وجد میآید و همه هم تیم کهکشانی میخواهند با مخارج کهکشانی. چی از این بهتر که در لیگ همه مربیها چندمیلیاردی باشند و هر تیمی کلی بازیکن گرانقیمت داشته باشد تا حتی نیمکتش را آذین کند؛ اما کاش همه ماجرا همین بود.
در چارچوبهای درست و مدیریتی که قواعد حرفهای شدن و توسعه فوتبال را مدنظر دارند، کار سپاهان تداوم یک فاجعه است. باشگاهی که سالها به پول فولاد مبارکه وصل بوده و بیتوجه به بحرانهای اقتصادی کشور ولخرجی کرده و همچنان دارد ادامه میدهد.
بدون اینکه توجهی به شرایط اقتصادی کشور داشته باشد و بحرانهای مالی و تحریم و تورم بر پرداختهایش تأثیری بگذارد. امروز هم آوردن امیر قلعهنویی و تصمیم برای تیمی گرانقیمت را باید در همین کانتکس دید. برای سپاهان مهم نیست که سال قبل چقدر ضرر داده. اهمیتی هم نمیدهد که درآمدش در سال آینده چقدر خواهد بود.
قلعهنویی حتی در صورت کسب قهرمانی چه آوردهایی خواهد داشت که میشود برایش چند میلیارد اضافه بودجه کنار گذاشت. بیلان باشگاه چطور با این ریختوپاشها منطقیتر خواهد شد. مسئله سپاهان نیست، اگرچه به نظر میرسد سپاهان همچنان در خط آتش اسراف و صرف هزینه قرار دارد و وقعی به تراز مالی و سود و زیان نمیگذارد.
شرایط برای دیگر باشگاهها هم چندان متفاوت نیست. حتی پرسپولیس و استقلال هم علیرغم اسپانسرهای تبلیغاتی و ۳۰۹۰ و بلیتفروشی اندکشان مطلقاً زیاندهاند. بلیتفروشی در گل مانده که معلوم نیست چقدر برایشان درآمد کسب میکند و درآمد حاصل از تبلیغات دور زمین هم هرسال به لطف سیاستهای آقای تاج و دوستانش آب میرود و سیما هم که درش بر همان پاشنه همیشگی میگردد و از خر شیطان پیاده نمیشود تا حق فوتبال را بدهد.
در این وانفسا باشگاهداری جز زیان چیزی ندارد، اما همین زیان و ولخرجی هم باید حدی داشته باشد. باید هزینه کردن اگر در اندازه درآمدهای بسیار اندک باشگاه نیست، لااقل نسبتی با آن داشته باشد.
استقلال بابت بازیکنانش که در جام جهانی حاضرند ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار دلار درآمد کسب میکند و تا یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان هم که رسیده نزدیک به ۴۰۰ هزار دلار دریافتی دارد. بگذریم از اینکه همه اینها احتمالاً هزینه قرارداد شفر را هم نمیدهد؛ اما سپاهان و بقیه باشگاهها هم باید بگویند از کجا میآورند که همه هزینههایشان نجومی است.
هرسال کنفدراسیون آسیا ناظرانش را به ایران گسیل میکند تا ببیند باشگاههای ما صورتهای روشن مالی دارند یا نه؛ که در حد درآمدهایشان خرج کردهاند یا نه.
تا کی باید حسابسازی کنیم و تراز ساختگی ارائه بدهیم و به این فکر کنیم که چطور میشود سبیل ناظر مربوطه را چرب کرد تا باز سهمیههایمان در لیگ قهرمانان کم نشود. تا کی باید برای بدهیهای باشگاهها سندسازی کنیم. این اوضاعی که امروز داریم هم نتیجه گلکاریهای فدراسیون و سازمان لیگ است که بهجای فشار آوردن به باشگاهها برای شفافیت مالی، بهجای نظارت بر اینکه ریختوپاش نکنند، دستش را با مدیران باشگاهها کرده توی یککاسه و همهوقت وتوانش صرف شیره مالیدن سر AFC میشود و پشتهماندازی.
اینکه مدیران محترم باشگاه باد در سینه بی اندازند و از انفجار بمب و نارنجک بگویند و به آوردن مربیان چندمیلیاردی افتخار کنند فقط مصرف داخلی دارد. اینها خودشان هم میدانند که در مسیر حرفهای شدن قدم برنمیدارند؛ که جلوی ناظران بینالمللی باید گردن خم کنند و با توجیه و ماستمالی از عملکردشان بگویند.
بابت ادامه این نمایش حقارتبار و پرخرج باید به مسئولان باشگاهها و بهویژه فدراسیون فوتبال تبریک گفت. بابت خیمهشببازی هرسالهشان تا این تخلفات را لاپوشانی کنند. بگذریم که نباید از فدراسیون توقع زیادی داشت. وقتی جناب فدراسیون یک لباس برازنده نمیتواند برای تیم ملیاش سفارش بدهد، وقتی فکرش دنبال این است که میزبانی پرسپولیس در بازی برگشت را به حریف قطری بدهد تا مناسبتهای عرفی را رعایت کرده باشد، برای حرفهای شدن لیگ و باشگاهها چهکاری از دستش برمیآید.