پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چریک پیر / گزارش یک گفتگوی طولانی با مرتضی مقدسیان
رضا قربانی_قاسم سرافرازی_رسول قربانی؛ ماهنامه عصر تراکنش / روایتی از زندگی مرتضی مقدسیان کسی که یک شرکت را در حال ورشکستگی تحویل میگیرد و بعد از 16 سال استعفایش را از همان شرکتی میدهد که حالا تبدیل به هولدینگی شده است که یک میلیارد دلار ارزش دارد. امروز «بهسازان ملت» یکی از تأثیرگذارترین شرکتهای فناوری اطلاعات بانکی ایران است؛ برای شناخت این شرکت، مسیر زندگی مردی که اینجا را ساخت مرور میکنیم.
از همان ابتدا که «راه پرداخت» را شروع کردیم، حرفهای «مقدسیان» برای ما جذاب بود. درون صحبتهای او چیزی وجود دارد که «رسانهایها» عاشق آن هستند. مقدسیان بدون تعارف صحبت میکند و صریح و بدون پردهپوشیهای مرسوم حرفش را میزند. همین ویژگی باعث میشود که منتقدان جدی داشته باشد؛ ولی هیچوقت با حرف نزدن و تعارف تکهپاره کردن نمیتوان منشأ تأثیر و تغییر بود. در مقدسیان چیز دیگری هم هست که رسانهایها را بیشتر مجذوب او میکند. مقدسیان اهل خودنمایی نیست؛ احتمالاً چون در بطن مهمترین رویداد ایران در 50 سال اخیر یعنی انقلاب اسلامی رشد کرده است. مقدسیان حرف نمیزند که خودش را نشان دهد، او حرف میزند که تغییر ایجاد کند. آدمهایی که دنبال تغییر هستند در انتخاب طرفهای گفتگویشان هم دقت زیادی میکنند. حرفهایشان را بهراحتی در اختیار هرکسی قرار نمیدهند. باید اعتماد کنند. اعتماد او به ما هم چند سال طول کشید.
در یک نکته با او توافق صد درصد داریم و آن اولویت بخش خصوصی و اصرار بر جدایی نظارت و اجرا است. مقدسیان جزو افراد ایدهدار بانکداری ایران در سالهای گذشته بوده است؛ مانند بیشتر مدیران فناوری اطلاعات امروز ایران ریشه در شرکت دادهپردازی دارد و مثل جهانگرد در مدرسه عالی کامپیوتر درسخوانده است. گفتگوی ما با مقدسیان از صبح شروع و تا عصر ادامه پیدا کرد. تیزی و صراحت او چیزی است که احتمالاً در متن نشریه بهاندازه کلام شفاهی او برجسته نیست. از دل آن مصاحبه طولانی متنهای زیادی برداشت خواهیم کرد. فعلاً اولین گزارش بلند را تقدیم شما میکنیم.
مرتضی مقدسیان چندان تمایلی ندارد که از دوران کودکی خود سخن بگوید و با این توضیح که «اینها به درد کسی نمیخورد و برای کسی فایده ندارد» سعی میکند سؤالات پرشمار ما را در این خصوص، بیپاسخ بگذارد.
البته ما دوست داریم بدانیم مردی که بعداً شرکتی در آستانه ورشکستی را احیا کرد چگونه کودکی داشته است. او از معدود مدیران بانکی است که در رسانه همدستی بر آتش داشته و مصاحبه کردن با او سخت است. اگر دستپر نیامده باشیم مسیر مصاحبه را از دست ما خارج میکند و آن چیزی را میگوید که خودش میخواهد و به نظرش به درد مخاطب ما میخورد. یکی از ویژگیهای مصاحبهکننده خوب این است که بتواند هدایت گفتگو را در دست بگیرد. سعی میکنیم که مصاحبهکننده خوبی باشیم و نمیدانیم در این کار چقدر موفق بودیم. اصرار میکنیم بر بازگویی خاطرات دوران کودکی.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
چرا چریک پیر؟
چریک پیر یک ترکیب متناقض است. چریک بودن یعنی پویایی و تحرک و بینظمی و آرمان و ایده داشتن که خیلی با پیر بودن جور نیست. در عالم سیاست به بهزاد نبوی چریک پیر میگویند. منتها افراد دیگری هم هستند که چریک پیر خوانده شدهاند مثل شهید آبشناسان و همینطور جلال طالبانی. ما چرا به مرتضی مقدسیان میگوییم چریک پیر؟
مرتضی مقدسیان کسی است که یک شرکت در حال ورشکستگی تحویل میگیرد و بعد از 16 سال شرکتی تحویل میدهد که حالا تبدیل به یک هولدینگ بسیار بزرگ شده است که تنها شرکت بهپرداخت آن مجموعه 600 میلیون دلار ارزش دارد. در دنیا به چنین افرادی «کارآفرین درون سازمانی» گفته میشود. [/mks_pullquote]
تهتغاری یک خانواده دهنفره
متولد دیماه سال 1337 در شهر قزوین و فرزند هشتم خانواده است. به دلیل شغل پدرش، هشت فرزند خانواده در سه شهر مختلف به دنیا آمدهاند؛ رشت، شیراز و قزوین. پدر در شرکت نفت مشغول به کار است و وضع مالیشان بد نیست. بااینحال وقوع برخی اتفاقات سرنوشت آنان را تغییر میدهد.
«پدرم حامی کارگران در شرکت نفت بود و از حقوق آنها دفاع میکرد. در واقع ایشان سرکارگر (FORMAN) بود و مدیر ستادی نبود. در نتیجه وقتی با رنج و عذاب کارگران و مشکلات معیشتی آنان روبهرو میشد، نمیتوانست ساکت بنشیند و دست به اعتراضهای صنفی میزد. این کارها به مذاق مدیران بالادستی خوش نمیآمد، بنابراین عذر پدرم را خواستند و او را اخراج کردند.»
بعد از اخراج پدر و درحالیکه شش سال سن دارد، به همراه خانواده به تهران مهاجرت میکنند و تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را پشت سر میگذارند.
ورود به دانشگاه و همزمانی آن با ایام انقلاب
آن روزها کنکور این غول بیشاخودم و دم امروزی نبود، بنابراین قبول شدن در دانشگاه برای مرتضی چندان کار سختی نمیتوانست باشد. انتخاب چهارم یا پنجمش را قبول میشود؛ رشته آنالیز سیستم در مدرسه عالی کامپیوتر و ورود به دانشگاهش میشود همزمان با سال 1356. خودش میگوید شانس آورده که این رشته را قبول شده است؛ «راستش را بخواهید رشته آنالیز سیستم را من بیشتر برای اسم جذابش انتخاب کردم. از روی ناآگاهی این رشته را انتخاب کردم اما به نظر خودم بهترین رشته ممکن در آن سالها بود که حتی از مکانیک و برق و … برای من بهتر بود و به علایقم نزدیکتر.»
بااینحال دوره دانشگاه مرتضی همزمان با اوج فعالیتهای سیاسی و تظاهرات علیه رژیم شاه بود و دانشگاهها هم بهعنوان یکی از پایگاههای اصلی مخالفت با رژیم طبعاً در معرض اتفاقات و تحولات گوناگون. همین موضوع باعث میشود مرتضی نتواند بیش از 25 واحد را در طول یک سال و نیم بگذراند، یعنی هر ترم کمتر از 9 واحد!
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مرتضی مقدسیان:
«من اگر میلیاردر هم زاییده شده بودم؛ اینقدر که در ایام انقلاب به من خوش گذشت، به نظرم به من خوش نمیگذشت. هیچکسی نمیتواند با اراده و اختیار خودش انقلابی را ایجاد کند و بعد برود و وسط آن زندگی کند. زندگی در بحبوحه یک انقلاب لذت وصفناشدنی برای من داشت که با هیچچیز دیگری قابلمقایسه نیست. ما در بطن انقلاب بودیم و داشتیم از آن لذت میبردیم. آن سه یا چهار سال قبل و بعد از انقلاب زندگی رنگ و بوی دیگری داشت. من بعضی وقتها به جوانان این دوره میگویم که شما اصلاً زندگی نمیکنید. زندگی فقط همان دوران انقلاب بود. زندگی الآن خیلی راکد و مردابی شده است.»
[/mks_pullquote]
«همه دانشجویانی که در مدرسه عالی کامپیوتر بودند، کلهشان بوی قورمهسبزی میداد. یکی از دلایل شلوغی و فعالیت سیاسی گسترده بچههای مدرسه عالی کامپیوتر این بود که ساواکیها فرصت نکرده بودند که آنجا را تسویه کنند و دکتر انواری هم که رئیس دانشگاه بود، انسان پاک و منزهی بود و طرفدار دانشجوها. بهقدری مدرسه ما شلوغ شده بود و فعالیت سیاسی پررنگ بود کهترم اول ما را تعطیل کردند و ترم دوم هم خیلی درستوحسابی تشکیل نشد و چون ما سرگرم تظاهرات و ماجراجوییهای خاص آن ایام بودیم، نتوانستیم درستوحسابی درس بخوانیم، بنابراین من نتوانستم بیشتر از 25 واحد را طی یک سال و نیم یعنی تا اسفند 57 پاس کنم.»
شرکت در تظاهرات و همراهی با جریانهای مختلف سیاسی که در آن دوره فعال بودند، مهمترین فعالیت مرتضی در دوران دانشجویی و سالهای 56 و 57 بود. خودش از این دوران به نیکی یاد میکند و نفس کشیدن در آن برهه زمانی را یکی از شانس-های بزرگ زندگیاش میداند.
«من اگر میلیاردر هم زاییده شده بودم، اینقدر که در ایام انقلاب به من خوش گذشت، به من خوش نمیگذشت. هیچکسی نمیتواند با اراده و اختیار خودش انقلابی را ایجاد کند و بعد برود و وسط آن زندگی کند. زندگی در بحبوحه یک انقلاب لذت وصفناشدنی برای من داشت که با هیچچیز دیگری قابلمقایسه نیست. ما در بطن انقلاب بودیم و داشتیم از آن لذت میبردیم. آن دوره زمانی سه یا چهار سال قبل و بعد از انقلاب، زندگی رنگ و بوی دیگری داشت. من بعضی وقتها به جوانان این دوره میگویم که شما اصلاً زندگی نمیکنید. زندگی فقط همان دوران انقلاب بود. زندگی الآن خیلی راکد و مردابی شده است. البته همه با این نظر من موافق نیستند و اعتقاد دارند که دوره سختی بود و عقب افتادیم و… اما من به این ضربالمثل اعتقاد دارم که اگر نمیتوانی به آنچه عاشقش هستی برسی، آنچه رسیدی را عاشقش باش. در خصوص انقلاب هم من همین نظر را دارم.»
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مرتضی انواری
مرتضی انواری (۱۳۱۰-۱۳۸۹) استاد دانشگاه و بنیانگذار مدرسه عالی کامپیوتر در ایران بود.
مرتضی انواری در تهران به دنیا آمد. او فرزند بزرگ خانواده بود. در سال ۱۳۲۸ از دبیرستان البرز دیپلم گرفت. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته فیزیک در دانشکده علوم دانشگاه تهران و در رشته ریاضیات در دانشگاه ایلینوی در اوربانا شامپاین انجام داد. انواری پس از پایان تحصیلاتش به تدریس در دانشگاه ایالتی اوهایو و سپس در دانشگاه بریتیش کلمبیا پرداخت. در سال ۱۳۴۷ به ایران آمد و استاد و نخستین رئیس دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی آریامهر شد.
«مرکز تعلیمات عمومی» که درسهایی در زمینه علوم انسانی عرضه میکرد در سال ۱۳۵۱ زیر نظر او در دانشگاه صنعتی پایهگذاری شد. احمد شاملو، محمد مقدم، ژاله ژوبین-خادم، رضا داوری، اسماعیل خویی، ماهمنیر شادنوش، هادی شفائیه، هرمز فرهت، هانیبال الخاص، ایران دررودی، و فرهاد نعمانی از مدرسان و استادانی بودند که هریک مدتی در این مرکز در دانشگاه صنعتی به تدریس پرداختند.
[/mks_pullquote]
ماجراهای بعد از انقلاب و انقلاب فرهنگی
پس از انقلاب نیز، کشور روزهای پرتلاطمی را پشت سر میگذراند. دانشگاهها همچنان پرتلاطم است و جولانگاه احزاب مختلف سیاسی و فکری و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروهها. گروههای مختلف دانشجویی با گرایشهای مذهبی، مارکسیستی و … در دانشگاهها فعال بودند و هرکدام دفاتر و اتاقهای دانشگاهی را تسخیر کرده و در اختیار تشکلهای دانشجویی وابسته به خود قرار داده بودند. عضویت در انجمن اسلامی دانشگاه و مبارزه فکری و عملی با این گروهها، از جمله فعالیتهای سیاسی مرتضی در این دوران پرآشوب بوده است.
«بعد از انقلاب هم دانشگاه مسائل خاص خودش را داشت. من در آن دوران عضو انجمن اسلامی بودم. یکی از خاطراتی که من همیشه با به یادآوردن آن احساساتی میشوم مربوط به همین دوران است. یک روز به دانشگاه آمدیم و متوجه شدیم چپیها (دانشجویان نزدیک به تفکرات مارکسیستی) با زنجیر درب ورودی دانشگاه را بستهاند و از بلندگوهای دانشگاه هم شعارهای مخصوص خودشان را سر میدهند و همه دانشجویان نیز پشت در گیر کرده بودند. حوالی اذان ظهر بود که یکی از بچههای انجمن اسلامی فکری به سرش زد و رفت به مسجد محل و مردمی که برای نماز مغرب در آنجا جمع شده بودند را بسیج کرد. ما بعد از چند دقیقه دیدیم که کل نمازگزاران مسجد از زن و مرد با چوب و چماق و خلاصه هر چیزی که در مسیر پیدا کرده بودند، وارد دانشگاه شدند، درب را شکستند و دانشگاه را بهاصطلاح از دست چپیها درآوردند.»
فضای عجیبوغریب دانشگاهها در آن دوره، سران سیاسی کشور را وادار به اتخاذ تصمیم مهمی کرد؛ «انقلاب فرهنگی». با فرمان امام خمینی (ره) دانشگاهها به مدت بیش از دو سال تعطیل شدند.
از حضور در کمیته تا تبدیلشدن به سانسورچی نمونه صداوسیما
در دوران تعطیلی دانشگاه در جاهای مختلفی مشغول به کار میشود. حضور در کمیته بهعنوان اولین تجربه کاریاش چندان به درازا نمیکشد و خیلی زود وارد فضای آموزشوپرورش میشود ولی در آنجا هم دوام نمیآورد.
«نیمسال اول بهعنوان معلم دینی در دبیرستانی در نظامآباد تهران مشغول به کار شدم و پس از تغییر مدیر مدرسه، در نیمسال دوم به من پیشنهاد شد که ناظم مدرسه بشوم؛ اما ناظم یک دبیرستان آن هم در محله نظامآباد تهران که آن موقع به تگزاس معروف بود، چندان با روحیه من سازگار نبود. به همین دلیل پس از یک نیمسال کلاً از فضای آموزشوپرورش خارج شدم.»
حضور در کلاسهایی که شاگردان شهید مطهری برای تبیین آثار و تفکرات ایشان در دوران پس از انقلاب اسلامی برپا میکردند، موجب آشناییاش با طیف گستردهای از نیروهای انقلابی میشود و همین کلاس نیز عاملی میشود برای حضور در صداوسیما.
«در کلاسی هشتادنفره شرکت میکردیم و کتابهای شهید مطهری را پیش شاگردان ایشان آموزش میدیدیم. عطاالله کریمی، استاد فلسفه ما بود که پس از مدتی مدیر شبکه دو تلویزیون شد و از ما خواست که به صداوسیما بیاییم. من بهعنوان کارمند پخش در آنجا مشغول به کار شدم و وظیفه ما این بود که فیلمها را بازبینی کنیم. البته اسمش بازبینی بود و در واقع فیلمها را سانسور میکردیم.»
عادت به فکر کردن، کنجکاوی و داشتن ذهنی خلاق باعث میشود که در همان کار روتین و تکراری سانسور فیلمها دست به ابتکار و نوآوری بزند و تحولی در سانسور فیلمها به وجود آورد.
«سایر بازبینها سریع صحنههای نامناسب فیلمها را قیچی میکردند. ولی من برای خودم یک روش ویژه داشتم. یکبار از اول کل فیلم را نگاه میکردم و هنگامیکه کل داستان را متوجه میشدم، سپس اقدام به قیچی کردن میکردم. برای همین ممکن بود برخی از صحنههایی را که نیاز به سانسور هم نداشت نیز حذف میکردم تا کلیت داستان برای بیننده حفظ شود و کات یا پَرِش در تصویر دیده نشود. همچنین فیلمهای 35 میلیمتری یک مشکل اساسی داشت و آن هم این بود که صوت و تصویر با اختلاف سه الی چهار ثانیهای با یکدیگر پخش میشد و ما وقتی تصویر را سانسور میکردیم، صدا همچنان وجود داشت و پَرِش ایجاد میکرد. برای رفع این مشکل دستگاهی ساخته بودم که فرکانس تولید میکرد و هِد آن دستگاه را میگذاشتم جلوی قسمت صوت، اندازه میگرفتم و با یک ماژیک شمعی علامت میگذاشتم که صدا ازکجا تا کجا مال کدام صحنه است و صدای آن صحنه را بهوسیله فرکانس دستگاه پاک میکردم. کسی این را بلد نبود و بعد از مدتی مدیران پخش تلویزیون متوجه شدند که فیلمهایی که من بازبینی آنها را بر عهده داشتهام، پَرِش ندارد و متعجب بودند که من چطور این کار را انجام میدهم. به همین دلیل بهعنوان سانسورچی نمونه در صداوسیما مطرح شدم و پس از آن مدیرکل پخش شدم.»
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
بانک ملت
بانک ملت از ادغام بانکهای تهران، داریوش، بینالمللی ایران، عمران، بیمهٔ ایران، ایران و عرب، پارس، اعتبارات تعاونی و توزیع، تجارت خارجی و فرهنگیان در تاریخ ۳۱ تیر ماه سال ۱۳۵۹ تشکیل و عملیات اجرایی بانک از همان تاریخ آغاز شد.
با ادغام بانکها، سرمایهٔ اولیهٔ بانک ملت به ۳۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال رسید. [/mks_pullquote]
مقصد بعدی؛ وزارت دفاع
مدتزمان حضور مرتضی مقدسیان در صداوسیما حتی به یک سال نیز نمیرسد. هر چند در آنجا به دلیل تواناییاش در بازبینی فیلمها و همچنین اختراع دستگاهی برای این کار، پس از مدتی به مدیرکلی پخش هم ارتقا پیدا میکند، اما بنا به دلایل مختلف از جمله رفتن عطاالله کریمی از شبکه دو و اختلافنظر با غلامحسین کرباسچی مدیر جدید، از صداوسیما نیز خداحافظی میکند و با معرفی یکی از دوستانش وارد وزارت دفاع میشود.
«انجمن اسلامی مدرسه عالی کامپیوتر بسیار فعال بود. یک اصطلاحی آن موقع رایج شده بود که ایران را ابتدا خدا نگه داشته است و بعد بچههای مدرسه عالی کامپیوتر؛ یعنی در هر نهاد و ارگان دولتی میرفتیم یکی از بچههای مدرسه عالی کامپیوتر آنجا حضور داشت. ورود من به وزارت دفاع نیز به دلیل معرفی یکی از همین دوستان بود.»
حدود سالهای 1360 یا 1361 وارد وزارت دفاع میشود و کارهای طراحی سیستمها و برنامهنویسی را انجام میدهد که در گفتوگو آنها را بسط نمیدهد به دلیل مسائل امنیتی. تا اواخر جنگ در وزارت دفاع میماند ولی به دلیل حقوق اندک وزارتخانه، مجبور به استعفا میشود.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مدرسه عالی کامپیوتر
در مهرماه 1352، مدرسه عالی برنامهریزی و کاربرد کامپیوتر، بهعنوان نخستین موسسه مستقل آموزش عالی کامپیوتر در کشور با پذیرش 450 دانشجو در سه رشته «کاربرد کامپیوتر و آنالیز سیستمها»، «ریاضیات عملی و تحقیق در عملیات» و «برنامهریزی» آغاز به کار کرد.
مؤسس این مدرسه عالی، زندهیاد دکتر مرتضی انواری بود. دکتر انواری، فوق لیسانس و دکتری خود را در رشته ریاضی از دانشگاه ایلینویز دریافت کرده و پس از 11 سال تدریس و تحقیق در دانشگاههای ایلینویز، ایالتی میشیگان، ایالتی اوهایو، ایالتی کالیفرنیا، بریتیش کلمبیای کانادا و مؤسسه پوانکاره فرانسه، در سال 1348 به دعوت پروفسور رضا ریاست وقت دانشگاه صنعتی شریف فعلی به ایران مراجعه و ریاست دانشکده علوم ریاضی را به عهده گرفته بود. وی نخستین رئیس دانشکده علوم ریاضی دانشگاه صنعتی شریف بود ودوره کارشناسی ارشد علوم کامپیوتر را در این دانشکده پایهگذاری کرده بود. دکتر انواری همچنین جزء هیئت مؤسس انجمن انفورماتیک ایران بود و در سال 1384 در اولین نشست ملی فناوری اطلاعات ایران از وی توسط رئیس جمهوری وقت (خاتمی) به عنوان «دانشگاهی برگزیده» تقدیر به عمل آمد. زندهیاد دکتر مرتضی انواری، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای فناوری اطلاعات کشور، در 9 آذر 1389 چشم از جهان فرو بست.
مدرسه عالی برنامهریزی و کاربرد کامپیوتر در طول 5 سال فعالیت خود (1352-1357) بالغ بر هزار نفر دانشجو در زمینه رایانه برای کشور تربیت کرد که بسیاری از آنان هماکنون دارای سمتهای دانشگاهی و اجرایی مهمی در حوزه فناوری اطلاعات کشور هستند. ترکیب رشتههای موجود در مدرسه عالی برنامهریزی و کاربرد کامپیوتر را میتوان انفورماتیکیترین برنامه دانشگاهی حتی تا زمان حاضر دانست که خود نمونهای از بینش عمیق و دوراندیشی زنده یاد دکتر مرتضی انواری است.
[/mks_pullquote]
ورود به حوزه فناوریاطلاعات
در اوج شکوفایی و بلوغ شرکت دادهپردازی و در سال 1370 و با پیشنهاد محمود رضاقلی وارد این شرکت میشود. حضور در شرکت دادهپردازی، مرتضی مقدسیان را بهصورت جدیتری وارد حوزه فناوریاطلاعات میکند. در وزارت دفاع نیز بهرغم اینکه رشته دانشگاهیاش سختافزار بود اما بیشتر در حوزه نرمافزار فعالیت میکرد. درعینحال فضای کاری متنوع شرکت دادهپردازی این امکان را برایش فراهم کرده بود که در زمینههای متفاوتی فعالیت داشته باشد.
«در دادهپردازی من همهفنحریف بودم. هم برنامهنویس بودم، هم مهندس سیستم بودم، هم نصاب سیستمهای مینفریم (Main frame)، هم DBA بودم و هم کار سختافزاری انجام میدادم.»
طراحی سیستم حقوق و دستمزد شرکت واحد و بهخصوص سیستم رزرویشن هواپیمایی آسمان که به مدت هفت سال بدون هیچ اشکالی کار کرده بود و دهها پروژه کوچک و بزرگ دیگر حاصل فعالیت او در دادهپردازی بود. در آن سالها شرکت خدمات انفورماتیک که ریاست آن را دکتر الهی بر عهده داشت نیز بهشدت فعال بود. مقدسیان منتقد جدی عملکرد شرکت خدمات انفورماتیک و همچنین بانک مرکزی در آن سالهاست و ابایی هم ندارد که با آوردن اسم افراد، عملکردشان را زیر سؤال ببرد.
«ایده دکتر الهی این بود که یک سیستم واحد را برای بانکها پیاده کنند و متأسفانه آقای نوربخش، رئیس بانک مرکزی هم از او حمایت میکرد. من معتقدم آقای نوربخش انسان شریفی بود و کارهای خوبی هم انجام داد ولی در حمایت از این ایده دکتر الهی به نظر من اشتباه کرد و سالها ایران را در حوزه بانکداری عقب انداخت. تا اینکه طهماسب مظاهری به بانک مرکزی آمد و درحالیکه یک سال بیشتر رئیس بانک مرکزی نبود، ولی در همان یک سال این فاجعه را جمع کرد و میراث بد الهی و نوربخش را از بین برد. من معتقدم نظام بانکی بیش از همه به آقای مظاهری مدیون است و او بود که سدها و تابوها را شکست. این تابو که بانک مرکزی همهچیز را میداند و همه بانکها باید سیستم بانکی اکسیس و سیبا را پیاده کنند. مظاهری دست بانکها را باز گذاشت و گفت هر سیستمی میخواهید پیاده کنید. فشار را از روی بانکها برداشت و اجازه فکر کردن به افراد داد.»
مقدسیان بیشتر از 9 سال نمیتواند در دادهپردازی به فعالیت ادامه دهد و در آنجا نیز به دلیل پارهای از مسائل استعفا میدهد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
محسن نوربخش
سید محسن نوربخش (زاده ۱۳۲۷ در اصفهان – درگذشته ۱۳۸۲ در نوشهر) وزیر اقتصاد و دارایی در دولت اول اکبر هاشمی رفسنجانی و رییس کل بانک مرکزی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد علی رجایی، میر حسین موسوی و محمد خاتمی (سالهای ۶۰-۶۵ و ۷۳-۸۲) و نماینده مجلس بود. نوربخش برای تصدی پست وزارت اقتصاد و دارایی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی معرفی شد اما موفق به دریافت رای اعتماد نشد. [/mks_pullquote]
معضل بزرگی به نام بهسازان ملت
پس از شرکت دادهپردازی، مقدسیان مدت کوتاهی را بهعنوان مدیر فناوریاطلاعات شرکت کشتیرانی به کار مشغول میشود و همزمان مشاور مدیرعامل بانک ملت در حوزه آیتی نیز هست. در آن سالها شرکت بهسازان ملت بهعنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه بانک ملت حالوروز خوشی ندارد و در حال ورشکستگی است و به او پیشنهاد میشود که مدیرعاملی این شرکت را بر عهده بگیرد.
«در همان اوایل ورود من به بانک ملت، این بانک با یک معضل عظیمی به نام شرکت بهسازان ملت مواجه بود. این شرکت در حال ورشکستی بود و بهاصطلاح ماده «141» ای شده بود و نیمی از سرمایهاش را از دست داده بود و حتی حقوق کارکنانش را هم نمیتوانست پرداخت کند. در این شرایط پیشنهاد مدیرعاملی بهسازان به من داده شد. من ابتدا قبول نکردم و گفتم یک ماه به شرکت میروم و اگر دیدم میشود آنجا را جمع کرد، این پیشنهاد را قبول میکنم وگرنه نمیپذیرم.»
نتیجه بررسیهای یکماههاش مثبت است اما برای پذیرفتن مدیرعاملی، برای هیئتمدیره شرط میگذارد. در آن سال شرکت بهسازان ملت پروژهای در دست اقدام داشت بهعنوان پروژه جامع شعبه که نتوانسته بود با موفقیت آن را به انجام برساند.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
شرکت بهسازان ملت
اولین شرکت تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سال ۱۳۷۳ به نام شرکت بهسازان ملت با هدف توسعه کاربرد فناوری اطلاعات در بانک ملت و تولید و عرضه محصولات مناسب بانکداری الکترونیکی توسط بانک تأسیس و کار خود را آغاز کرد. بهرهگیری از مدیران و کارشناسان متخصص، آگاه و کاردان، دستیابی به فناوریهای روز در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و بانکداری، رعایت استانداردهای بینالمللی و فرا روشهای مدرن در تولید نرمافزارهای بزرگ، خطمشی اساسی شرکت را تشکیل میدهند. لذا این شرکت از بدو تأسیس با تجهیز منابع و بهکارگیری متخصصان مجرب در حوزههای فناوری اطلاعات و ارتباطات و خدمات بانکی تلاش گستردهای را در جهت طراحی و تولید انواع راهحلها و محصولات بانکی به عمل آورد که اولین سامانه بانکداری متمرکز الکترونیکی (Core Banking) در محیط ساختارهای پردازشی و روی کامپیوترهای بزرگ (Main Frame) در داخل کشور از افتخارات شرکت بهسازان ملت محسوب میشود.
شرکت بهسازان ملت در حال حاضر علاوه بر نقش محوری در توسعه بانکداری الکترونیکی در بانک ملت دارای جایگاه ویژهای در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور بوده و جزو شرکتهای برتر در این حوزه است. از آن میان میتوان حضور مؤثر در پروژه کارت سوخت، تأمین و تجهیز و پشتیبانی جایگاهها از نظر پرداخت الکترونیکی، توسعه سامانه تدارکات الکترونیکی وزارت بازرگانی را نام برد.
[/mks_pullquote]
«در آن سالها شعبهها تکهپاره بود و مثل الآن کربنکی وجود نداشت و حتی سیبا هم نیامده بود و همهچیز بهصورت دستی انجام میگرفت. برای مثال، بانک تجارت سیستمی به نام اسجیبی داشت که در آن سالها داشتن چنین سیستمی رؤیای بانک ملت بود.»
شرطش برای پذیرفتن مسئولیت مدیرعاملی شرکت بهسازان ملت جسورانه است. اینکه وی را بهعنوان مدیر بحران بپذیرند و تا وقتیکه شرایط شرکت و همچنین پروژه جامع شعبه را به سرانجام نرساند، به هیئتمدیره هیچ حسابوکتابی پس ندهد.
«من برای رفتن به بهسازان یک شرط گذاشتم، آن هم این بود که من تا وقتی پروژه جامع شعبه را جمع نکردهام، هیئتمدیره با من کاری نداشته باشد. این را میدانستم که اگر بخواهم بروم هیئتمدیره را توجیه کنم و بعد منتظر تصویب و نظرات آنها باقی بمانم کاری نمیتوانم از پیش ببرم. من نظرم این بود که شرکت بهسازان الآن مدیر بحران میخواهد و این شرط را گذاشتم که اگر مرا بهعنوان مدیر بحران بپذیرید، این مسئولیت را قبول میکنم.»
طرح پیشنهادی او در هیئتمدیره پس از کشوقوسهای فراوان و با نظر مساعد آقایان منوچهری، درخشنده، اسعد و رشیدی پذیرفته میشود و این سرآغاز دوره جدیدی از فعالیت حرفهای مرتضی مقدسیان است.
مأموریت؛ نجات بهسازان
هنگامیکه مسئولیت شرکت بهسازان را در آن شرایط بحرانی میپذیرد، با مشکلات زیادی مواجه میشود. از مشکلات عدم توانایی در پرداخت حقوق کارکنان گرفته تا سرکشیهای کارشناسان فنی و مهمتر از همه پروژه شکستخورده طرح جامع شعبه که حیات شرکت بهسازان به موفقیت آن گره خورده بود و چندین سال بود که بهرغم صرف هزینه سنگین موفق به پیادهسازی آن نشده بودند. با وجود همه این مشکلات، سیستم جامع شعبه در عرض یک سال در آستانه موفقیت قرار میگیرد.
«پس از حدود یک سال تلاش بیوقفه، پروژه به مراحل پایانی خود نزدیک شد. شعبه بانک ملت در طبقه دوم مسجد نور در شهرک غرب را بهعنوان اولین شعبهای که قرار بود سیستم جامع شعبه در آن پیادهسازی شود، انتخاب کردیم و به مدت 20 روز کل این شعبه را در اختیار گرفتیم و همه تیم فنی و کارشناسی بهسازان را به آنجا منتقل کردیم. بهصورت شبانهروزی بچهها آنجا کار کردند و هر روز در حال تست سامانه بودند تا اینکه در روز بیستم، سیستم کاملاً راهاندازی شد و جواب داد. پس از اینکه سیستم در آن شعبه جواب داد، تیم فنی به شرکت برگشت و کارهای پشتیبانی سیستم را از شرکت بهسازان شروع کردیم و بدین ترتیب سامانه جامع شعبه که سنجش نامگذاری شده بود، راه افتاد.»
پیادهسازی سیستم سنجش (سامانه جامع شعبه) در بانک ملت نهتنها بهسازان ملت را از خطر ورشکستگی نجات داد بلکه در آن سالها همانند یک انقلاب برای این بانک بود.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
ساسان منوچهری
ساسان منوچهری یکی از بزرگان حرفه بانکداری، حسابداری و مدرس دانشگاهها و از مدیران خوش نام صنعت بانکداری ۲۷ دی ماه ۱۳۹۵ در ۶۲ سالگی به رحمت حق پیوست. ساسان منوچهری یکی از بزرگان حرفه بانکداری، حسابداری و مدرس دانشگاهها و از مدیران خوش نام صنعت بانکداری بود. [/mks_pullquote]
«با اتمام پیادهسازی سامانه سنجش در کل کشور آماری به دست آمد مبنی بر اینکه به ازای هر شعبه 7/1 نفر صرفهجویی در نیرو ایجاد شده است. اگر تعداد شعب بانک ملت را در آن زمان دو هزار شعبه در نظر بگیریم چیزی در حدود 3400 نفر صرفهجویی در نیروی انسانی با «سنجش» ایجاد شده بود.»
مقدسیان برای موفقیت این پروژه از افرادی نام میبرد که اگر حضورشان، زحماتشان و حمایتشان نبود، این موفقیت برای بانک ملت به دست نمیآمد. آقای منوچهری مدیرعامل بانک، آقای مسعودیان مشاور مدیرعامل، آقای علیاصغر رشیدی و بهویژه آقای لگزایی و لطفی آذر از جمله این افراد هستند.
جام؛ سیستمی که نام بانک ملت را بر سر زبانها انداخت
مجموعه مدیران بانک ملت و بهویژه اعضای هیئتمدیره از عملکرد شرکت بهسازان ملت در پیادهسازی پروژه سنجش بسیار راضی بودند. بااینحال همچنان رقبایی مانند بانک ملی و بانک تجارت از سیبا و اسجیبی استفاده میکردند و گوی سبقت را به لحاظ جذب سپرده و مشتری از بانک ملت میربودند. به همین دلیل تصمیم بر این گرفته شد که سیستم جاری متمرکز الکترونیک یا همان «جام» در بانک ملت کلید بخورد.
«آن زمان سیبای بانک ملی و اسجیبی بانک تجارت جاری متمرکز داشتند و شنیده شده بود که بانک صادرات نیز در حال راهاندازی چنین سامانهای است، به همین دلیل برای مدیران بانک ملت بسیار مهم بود که از این قافله عقب نمانند. قبل از ورود من به شرکت بهسازان ملت برای راهاندازی جام یا همان جاری متمرکز بانک ملت، استعلامی از شرکت خدمات گرفته شده بود و قرار بر این شده بود که این شرکت این سامانه را برای بانک ملت تهیه کند؛ اما مجموعه بانک ملت بهشدت از رفتار خدمات ناراضی بود. شرکت خدمات آن موقع یک آقامنشی خاصی داشت برای خودش و به همه بانکها از بالا به پایین نگاه میکرد. آن موقع من هنوز به بهسازان نیامده بودم ولی به مدیرعامل وقت شرکت، آقای طوسی گفتم شما هم پیشنهاد بدهید که شرکت بهسازان ملت این کار را انجام دهد اما آقای طوسی گفت ما هنوز یک شعبه را نتوانستیم برنامهاش را بنویسیم، الآن چطور کل بانک را بنویسیم؟ که من به او گفتم که این کار را راه میاندازم. او این پیشنهاد را در جلسات هیئتمدیره مطرح کرد ولی برای مدتی این پروژه مسکوت ماند.»
موضوع راهاندازی سیستم جام با گذشت چهار ماه از حضور مقدسیان در شرکت بهسازان ملت و زمانی که او و همکارانش بهسختی مشغول انجام پروژه سنجش بودند، دوباره در جلسات هیئتمدیره مطرح میشود و مقدسیان این بار خود اعلام آمادگی میکند که این پروژه را به سرانجام برساند.
«پروژه جاری متمرکز دوباره در جلسات هیئتمدیره مطرح شد که من در آنجا گفتم ما این کار را انجام میدهیم. گفتند عددتان را بدهید که در همان جلسه با ماشینحساب قیمت را به آنها دادم که 380 میلیون بود که بسیار متعجب شدند و با تردید بسیار پیشنهادم را قبول کردند و قرار شد بروم و پروپوزال بنویسم. آقای منوچهری درحالیکه جلسه تمام شده بود و ما در حال رفتن به سمت آسانسور بودیم، به آقای رشیدی گفت به نظرم آقای مقدسیان قیمت را کم گفته است و 40 میلیون بگذارید روی این قیمت که در مجموع 420 میلیون تومان شد. این در حالی بود که شرکت خدمات، یک میلیارد و دویست میلیون تومان برای همین پروژه درخواست کرده بود و ما خبر نداشتیم.»
مقدسیان پروپوزال پروژه جام را بعد از چهار ماه بررسی و اصلاح توسط هیئتمدیره بالاخره به تصویب میرساند و مقرر میشود که در عرض 9 ماه این پروژه به اتمام برسد. این در حالی بود که پروژه سنجش مراحل پایانی پیادهسازیاش را طی میکرد. طراحی مناسب معماری سیستم و مدیریت مقدسیان باعث میشود پروژه جام با موفقیت به سرانجام برسد و این انقلاب دوم در بانک ملت تلقی میشد.
«ما با مجموعاً 250 میلیون تومان این کار را انجام دادیم. این سیستم بهگونهای بود که شما چک را به شعبه تحویل میدادی و چک در سراسر ایران در کمتر از چند دقیقه پاس میشد و این موضوع در آن زمان اتفاق بزرگی بود. برای مثال، اسجیبی بانک تجارت با تأخیر 24 ساعته این کار را انجام میداد. کار بهجایی رسیده بود که در میدان انقلاب تهران، در استانهای کردستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان دستهچک بانک ملت توسط قاچاقچیها خریداری میشد. چون سریع نقد میشد و در هر باجهای از بانک ملت قابل پرداخت بود و اینچنین بود که نام بانک ملت بر سر زبانها افتاد.»
جام تأثیر شگرف و تعیینکنندهای در سیستم بانکی داشت. تعداد زیادی از کارهایی که تا پیشازاین بهصورت آفلاین انجام میشد، با اجرای این سیستم بهصورت متمرکز و سیستماتیک صورت میگرفت. این کار علاوه بر اینکه بسیاری از هزینهها را کاهش داد، تعداد نیروها را هم کم کرد طوری که منابع انسانی بانک ملت نهتنها استخدامهایی قبلی را لغو کرده بود بلکه در آن مقطع با معضلی هزار کارمندی مواجه بود که با راه-اندازی سامانه جام تقریباً بیکار شده بودند.
در واقع با «سنجش» و «جام» بانک ملت از همه بانکهای ایرانی گوی سبقت را ربوده بود و بانکهای ملی، تجارت و صادرات و… را پشت سر گذاشت.
مقدسیان و همکارانش در شرکت بهسازان بعد از موفقیت سنجش و جام مورد وثوق و اعتماد کامل هیئتمدیره بانک و شخص ساسان منوچهری قرار میگیرند و قرارداد پروژه بانکداری متمرکز بانک ملت (کربنک) را به مبلغ هنگفت 9.5 میلیارد تومان امضا میکنند و یکی از بهروزترین سیستمهای کربنک را در ایران با موفقیت طراحی و پیادهسازی میکنند.
پس از پروژه بانکداری متمرکز بانک ملت که با موفقیت به انجام رسید، دوران شکوفایی بانک ملت آغاز میشود. با انتخاب محمود احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور، ساسان منوچهری به دلیل نزدیک بودن به آیتالله هاشمی رفسنجانی مورد غضب واقع میشود و از بانک ملت کنار میرود و علی دیواندری جایگزین وی میشود.
«دکتر دیواندری در اوایل با مخالفتهایی در بانک مواجه شد اما پس از گذشت شش ماه مشکلات حل شد و مجموعه بانک ایشان را پذیرفت. دیواندری راه منوچهری را ادامه داد. این شانس بزرگ بانک ملت بود که دو دوره هفتساله، ثبات استراتژیک و مدیریتی داشت.»
خرید نقدی گندم و خوشقولی احمدینژاد
دکتر دیواندری، مدیرعامل جدید بانک ملت حساب ویژهای روی مقدسیان و همکارانش برای انجام پروژههای بزرگی که مرتبط با فناوریاطلاعات است، باز میکند.
«با دکتر دیواندری جلسهای گذاشته بودیم و در آن جلسه قرار شده بود که هر پروژه یا طرحی را که در جلسات با سازمانها و ارگانهای بزرگ دولتی و غیردولتی در حوزه فناوریاطلاعات پیشنهاد میشود، دکتر دیواندری قبول کند. در واقع به او این اطمینان را داده بودم که هر نوع کاری را میتوانیم انجام دهیم. با همین پشتوانه در جلسهای که دکتر دیواندری حضور داشتند، آقای احمدینژاد اعلام میکند که ما معضل بزرگی داریم بهعنوان خرید نقدی گندم از کشاورزان و نمیتوانیم پول کشاورزان را به صورت نقدی بدهیم و همه آنها شاکی هستند از تأخیر در پرداخت. دکتر دیواندری نیز بلافاصله به رئیسجمهور قول داده بود که این مشکل را برایش حل کند و احمدینژاد هم قول داده بود که در ازای این کار هر درخواستی که بانک ملت داشته باشد، انجام دهد. دکتر دیواندری بعد از جلسه سراغ من آمد و گفت من به رئیسجمهور قول دادم که ششماهه این مشکل را حل کنم که من هم گفتم مشکلی ندارد و انجام میدهیم.»
مقدسیان و همکارانش در بهسازان ملت در عرض پنج ماه زیرساخت فنی خرید نقدی گندم از کشاورزان را آماده میکنند و پروژه را تحویل میدهند. موفقیت آنان دستاورد بزرگی برای بانک ملت، شرکت بهسازان و همچنین دولت بود. پس از سالها مشکل خرید نقدی گندم از کشاورزان حل شده بود، طوری که پس از پیادهسازی این سیستم، کشاورزان پس از تحویل گندم به سیلو در عرض کمتر از 24 ساعت پول به حسابشان واریز میشد. پس از حل این مشکل، مدیرعامل بانک ملت در جلسهای که با احمدینژاد دارد، موضوع وعده رئیسجمهور را در صورت حل مشکل خرید نقدی گندم یادآور میشود و از احمدینژاد میخواهد که امتیاز ثبتنام حج عمره را که تا پیش از آن در اختیار بانک ملی بود، به بانک ملت بدهد که با موافقت رئیسجمهور همراه میشود و مقدسیان فراهم کردن زیرساخت فنی ثبتنام حج عمره را نیز در بهسازان پیگیری و با موفقیت به اتمام میرساند. انتقال امتیاز حج عمره به بانک ملت به لحاظ مالی سودآوری بسیاری برای این بانک به همراه میآورد.
«چیزی حدود پنج میلیون نفر برای حج عمره ثبتنام کردند و این اتفاق، چندین هزار میلیارد تومان، رسوب پول برای بانک ملت به همراه آورد و حدود هفت میلیون حساب در بانک ملت افتتاح شد، چون هر متقاضی باید یک حساب کوتاهمدت و یک حساب بلندمدت در بانک افتتاح میکرد. درواقع در عرض پنج ماه، هفت میلیون حساب در بانک ایجاد شد و چنین پیشرفتی آن هم در این مدتزمان کم برای هیچکس قابل پیشبینی نبود.»
کارت سوخت
موضوع سهمیهبندی مصرف سوخت در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی مطرح شد اما در دولت احمدینژاد اجرایی شد. شرکت بهسازان با همکاری شرکت ITI این پروژه را نیز با موفقیت به سرانجام رساند. حدود 18 میلیون کارت سوخت تهیه شد و در اختیار مردم قرار گرفت ولی این پایان کار نبود.
«هر چند کارت سوخت کیف پول هم داشت اما کسی از این ویژگی استفاده نمیکرد. بااینحال بعد از مدتی و مسافرت به چند کشور خارجی دیدم که آنها از «pay station» استفاده میکنند که من این ایده به ذهنم رسید که این سیستم را در ایران پیاده کنم. با همکاری یکی از شرکتهای فعال در حوزه آیتی این سیستم را پیاده کردیم و الآن در حال استفاده است. در حال حاضر حدود 80 درصد تراکنشها در جایگاههای سوخت، آنلاین انجام میشود و روزی یک و نیم میلیون تراکنش دارد؛ اما همین کار سالی 22 میلیارد تومان برای بانک ملت برای پشتیبانی این شبکه هزینه دارد. تا قبل از ایجاد این ایستگاههای پرداخت، بانک ملت هزینه را پرداخت میکرد و ضرر میداد. در واقع با این کار یک شبکه 3500 شعبهای برای بانک ملت ایجاد شد.»
ایدئولوگ حذف کارمزد از تراکنشهای مالی
موضوع کارمزد نگرفتن بانکها از تراکنشهای مالی به یکی از معضلات امروز صنعت بانکداری و پرداخت تبدیل شده است. معمولاً نام مرتضی مقدسیان در مباحث مربوط به حذف کارمزد مطرح میشود؛ اما خود وی چقدر این حرف را قبول دارد؟ اما خود وی چقدر این حرف را قبول دارد؟
«شواهدش موجود است که اولین بانکی که کارمزد نگرفت صادرات بود. من کاملاً به خاطر دارم که یکی از همان سالهایی که بحث کارمزد داغ بود، در روز 22 بهمن مسافرتی به کیش داشتم و در آنجا متوجه شدم که بانک صادرات به مناسبت 22 بهمن کارمزد را برای پذیرندگانش صفر کرده است و بهشدت در حال تبلیغ این موضوع است؛ بانک صادرات اعلام کرده بود، فقط در کیش و در ایام محدود؛ اما بعد از چند ماه، پیگیری کردیم دیدیم این موضوع ادامه دارد و در بقیه شهرها همچنین اقداماتی صورت گرفته است. بعد از بانک صادرات، بانک ملی هم از زرگرها کارمزد نگرفت و بازار زرگرها را از آن خودکرده بود. ما دیدیم که در حال از دست دادن بازار هستیم و به همین خاطر ما هم اعلام کردیم که کارمزد نمیگیریم. برخی از بانکها ازجمله بانک پارسیان اعتراض کردند ولی ما گفتیم که شروعکننده نبودیم و بیایید باهم به توافق برسیم و این نمیشود که یه عده کارمزد نگیرند و ما بگیریم و به خاطر کارمزد بازار را از دست بدهیم.»
مقدسیان در پاسخ به این سؤال که چرا نام بانک ملت و شخص شما برای حذف کارمزد بیشتر شنیده میشود هم میگوید: «به این دلیل است که بانکهایی که ابتدا شروع به نگرفتن کارمزد کردند، تأثیری در بازار نداشتند و وقتی بانک ملت آمد، تأثیرگذار شد و بازی را عوض کرد. ما در کل شهرستانها نمایندگی زدیم و شروع کردیم به دادن دستگاه پوز به مردم. اینکه اسم من مطرح میشود در این صنعت، به این دلیل است که من ایدئولوگ اصلی این ماجرا بودم ولی بالاخره همه مدیران بانک ملت هم از پیشنهاد من برای حذف کارمزد استقبال کردند. در جلسات هیئت مدیره از این موضوع دفاع کردم و توجیه کردم که اگر کارمزد هم نگیریم، به نفع ماست. اینطور توجیه کردم که اگر یکمیلیون تومان هم در حساب هر شخص باشد، این پول در ماه 20 تا 30 هزار تومان میارزد. من ایدهام این بود که رسوب را طوری طراحی کنیم که این پول را بگیریم و هزینه کارمزد را هم پوشش دهیم و بقیه نیز قبول کردند.»
نکته جالب توجه این است که مقدسیان معتقد است اگر باز هم به عقب برگردد، دوباره همین تصمیم را در مورد کارمزد میگیرد.
اما صحبتهای پایانی مرتضی مقدسیان هم شنیدنی است. ناراحتیاش را از عملکرد مدیران یکی، دو سال اخیر بانک ملت نمیتواند، ناگفته بگذارد و معتقد است بانک بهتدریج دارد از رقبایش عقب میافتد. مشکل اصلی و حال حاضر بانک ملت را این میداند که موتورهایش را تا حدی از دست داده است؛ هم موتور بانکی و هم موتور فنی. از منوچهری، دیواندری، درخشنده و لگزایی به عنوان موتور بانکی یاد میکند و یکی از موتورهای فنی را خودش میداند. و در پایان از مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر بانکها به ویژه بانکهای خصوصی کشور است سخن میگوید.
«الآن در دنیا خیلی به فناوری ارزش میدهند. فناوری بسیاری از مشاغل از جمله بازار پولی را میتواند نجات بدهد. ما نمیتوانیم به روشهای سنتی کارکنیم و با آدمهای سنتی. تا شما آدمهای سنتی را عوض نکنید روشهای سنتی را عوض نمیکنند. مشکل بزرگ بانکهای خصوصی این است که مدیران قبلی دولتی و بازنشستهها را آوردهاند و میخواهند با بازنشستهها تحول ایجاد کنند. متأسفانه مدیران ما حفظ خودشان مهمتر از حفظ مملکت و شغل و پست و مقامشان شده است. اگر در بانکها یک یا دو عضو هیئتمدیره را CTO یا CEO بگذارند به نظر میرسد که میتوانند تحول بزرگی ایجاد کنند ولی اگر این کار را نکنند و با روشهای سنتی جذب سپرده و تسهیلات گرانقیمت ادامه دهند بهجایی نمیرسند.»
با سلام
آقای مهندس مقدسیان بسیار زحمت ها کشیده اند و بسیار بسیار قابل تقدیر می باشد اما مدیر سنتی می باشد اما روبه جلو و تاب انتقاد ندارند.