پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کارشناس معاونت امنیت شرکت خدمات از فرصتها و تهدیدهای بلاکچین میگوید
ماهنامه پیوست / بلاکچین یک فناوری نوظهور است که در سالهای اخیر مورد توجه حوزههای بانکی قرار گرفته. تکنولوژیای که با استفاده از آن میتوان امیدوار بود فسادها و سوءاستفادههای بانکی به حداقل برسد؛ زیرا مهمترین ویژگی بلاکچین ایجاد شفافیت است. پیشبینی میشود این فناوری تا پنج سال آینده در سطح فراگیر در دنیا مورد استفاده قرار گیرد. با این حال هنوز هم برخی کشورها مانند کانادا به صورت پایلوت این فناوری را در سیستم بانکیشان پیادهسازی کردهاند. حسین یعقوبی، کارشناس معاونت امنیت و ریسک شرکت خدمات، بر این باور است که بلاکچین برای سیستم بانکی هم فرصت است و هم تهدید.
او با زبانی ساده و گویا میگوید که چرا فرصت و چرا تهدید است و هر آنچه در این سیستم وجود دارد و نقاط قوت و ضعف و چرایی اجرا نشدن آن در سیستم بانکی را برای ما توضیح میدهد. خواندن این گفتوگو میتواند ابهامات بسیاری را که در ذهن شما درباره چگونگی عملکرد سیستم بلاکچین وجود دارد برطرف کند:
آیا تاکنون تأثیرات اقتصادیای که بلاکچین میتواند در اقتصاد کلی کشور پدید آورد مورد بررسی قرار گرفته است؟
بلاکچین تکنولوژی نوظهوری است که به بلوغ کافی نرسیده. در تمام حوزههای کسبوکاری همه در حال تحقیق و توسعه هستند تا ببینند بلاکچین چه منافع اقتصادیای میتواند برای آنها داشته باشد. بلاکچین حتی برای دولتها و اقتصاد جذاب است.
بلاکچین در کدام کسبوکارها موضوعیت پیدا میکند؟
در اکوسیستمی که تعدد بازیگران وجود دارد و بازیگران به هم اعتماد ندارند و قرار است با هم تراکنش باارزشی را ثبت کنند؛ این سه مشخصه محیطی است که بلاکچین در آنها مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
بر اساس این مشخصات بهترین حوزههایی که بلاکچین میتواند در آنها مورد استفاده قرار گیرد کدامهاست؟
سیستم بانکداری و پرداخت به دلیل دارا بودن این سه شرط محیط مناسبی برای اجرای بلاکچین است. یک حوزه از بانکداری و سیستم پرداخت بحث ارزهای رمزینه است. در بحثهای مدیریت وثیقهها و وامها هم میتوان از بلاکچین استفاده کرد.
بلاکچین چه ویژگیهایی دارد که در این موارد میتواند به سیستم بانکداری کمک کند؟
شما میتوانید بلاکچین را مانند یک دفترچه یادداشت در نظر بگیرید که زمانی که یک گزارش وارد و در آن ثبت میشود دیگر غیرقابل تغییر است و تا زمانی که سیستم بلاکچین وجود دارد گزارشها هم باقی میمانند. بر همین اساس ردگیری در سیستم بلاکچین کار آسانی است. اگر بانکها میخواهند بدانند وامی که دادهاند در محل مورد نظر خودش مصرف شده یا نه، میتوانند از شبکه بلاکچینی استفاده کنند؛ به عنوان مثال اگر میخواهند بدانند وام مسکنی که پرداخت شده در بخش مسکن هم استفاده شده یا نه، میتوانند از این سیستم استفاده کنند؛ زیرا این سیستم گزارشها را ردگیری میکند و تراکنشی که در این میان جابهجا میشود همان وام است و محل مصرف آن میتواند برای بانک شفاف باشد. تمام گزارشهای بلاکچین برای تمام بازیگران شفاف است.
پس استفاده از بلاکچین باعث ایجاد شفافیت در شبکه بانکی میشود؟
بله. یکی از ویژگیهای مهم بلاکچین افزایش شفافیت است.
با استفاده از این سیستم احتمال اینکه از فسادهای بانکی و سوءاستفادههایی که رخ میدهد جلوگیری شود وجود دارد؟
بله کاملاً.
آیا ما میتوانیم ارزهای رمزنگاریشده نداشته باشیم اما از این قابلیتهای بلاکچین در شبکه بانکی استفاده کنیم؟
بله. بلاکچین تکنولوژی زیرساخت ارزهای رمزنگاریشده است. ارزهای رمزنگاریشده مانند یک ایمیل میماند و بلاکچین اینترنت است. شما میتوانید اینترنت را داشته باشید و از امکانات دیگری جز ایمیل در آن استفاده کنید. بلاکچین برای بازیگران یک اکوسیستم شفافیت را صددرصد میکند و به همین دلیل نهاد واسط را از بین میبرد؛ به عنوان مثال جمعسپاری در شبکه بانکی بحث داغی است و به این معناست که ما میخواهیم یک پروژه را تأمین مالی کنیم و از یک جمع انبوه مقدارهای کوچک و خرد را جذب میکنیم. ردگیری و ثبت اینکه هر کسی در هر پروژه چقدر سرمایهگذاری کرده و چقدر باید در سود مشارکت کند از طریق دو راهکار عملی است. یکی اینکه متمرکز شود و یک نهاد واسط مانند بانک یا یک استارتآپ یا فینتک گزارشها را ذخیره کند که هر کس چقدر سرمایهگذاری کرده است. راه دوم این است که جمعسپاری روی شبکه بلاکچین انجام شود تا برای همه شفاف باشد که هر کس در هر پروژه چقدر سرمایهگذاری کرده است. در حالت متمرکز یک مشکل وجود دارد و آن هم اینکه اگر نهاد واسط دچار هر مشکل و اختلالی شود، کل سیستم متأثر خواهد شد. از سوی دیگر چون تمرکز و قدرت دست نهاد واسط است، میتواند سهواً یا عمداً تغییری در گزارش ایجاد کند و این مساله فسادبرانگیز است. در نهاد واسط ممکن است یک اپراتور انسانی باشد که سهواً یا عمداً فرادی روی شبکه ایجاد کند. ممکن است هیچگاه هم این مساله شفاف نشود و سیستم به کارش ادامه دهد، اما روی شبکه بلاکچین اگر گزارشی تغییر کند، N منهای یک نسخه دیگری از گزارشها وجود دارد که مغایرتها را نشان میدهد و شبکه به صورت خودکار برای شما رفع مغایرت را انجام خواهد داد.
نقش بانک مرکزیها در این میان چیست؟
بانک مرکزیها ایجادکننده شبکه بلاکچین هستند و خودشان به عنوان یک بازیگر ناظر عضوی از شبکه بلاکچین هم به شمار میروند. شبکه بلاکچینی بر دو نوع است: شبکه بلاکچین خصوصی و عمومی. در شبکههای عمومی که معروفترین آنها بیتکوین است هیچ نهاد واسطی وجود ندارد و هیچ سازمانی نیست که بتواند اعمال قدرت کند؛ اما در شبکههای خصوصی یک سازمان متولی ایجاد آن شبکه میشود. تا زمانی که آن سازمان اراده داشته باشد و روی شبکه نظارت کند شبکه کار میکند و هر زمانی که نهاد متولی بخواهد شبکه را از بین ببرد میتواند کل بازی را جمع کند. بانکهای مرکزی میتوانند شبکههای بلاکچینی را به عنوان زیرساخت مالی ایجاد کنند و خودشان هم به عنوان یک نود (NOD) از این شبکه باشند و به صددرصد تراکنشها دسترسی داشته باشند و برایشان قابل ردگیری خواهد بود. بانکهای مرکزی بیشتر دوست دارند اوراق مشارکت و قرضه منتشر کنند و برای منتشر کردن اوراق قرضه نیاز به تشریفات اداری بسیاری است.
باید هزینه زیادی صرف شود و اوراق منتشر کنند و تصمیم بگیرند که هر شعبه چقدر سهمیه داشته باشد و انتقال آن با نام یا بینام باشد و هر کسی چقدر میتواند اوراق مشارکت بگیرد و چقدر سود به او تعلق میگیرد و سررسید این اوراق چه زمانی خواهد بود. حالا اگر اوراق مشارکت توکنیزاسیون شود و یک گزارش دیجیتالی یک گواهی سپرده یا اوراق مشارکت را نمایندگی کند و روی شبکه بلاکچینی که خود بانک مرکزی ایجاد کرده اوراق مشارکت منتشر شود، هر کسی که میخواهد اوراق مشارکت بخرد باید عضوی از این شبکه شود، درخواست دهد و به میزان سرمایهاش بخشی از این اوراق را دریافت کند. اگر این اوراق مشارکت به فرد دیگری منتقل شود، در قالب یک تراکنش روی شبکه بلاکچین رخ میدهد. بانک مرکزی بدون هزینه چاپ اوراق و نیاز به سرمایهگذاری خاص و اختلالاتی که پیش خواهد آمد روی شبکه بلاکچین با هزینه خیلی کمتر و سرعت خیلی بیشتر اوراق مشارکت منتشر میکند و تمام نقل و انتقالات اوراق مشارکت شفاف است.
تعداد نودها (NOD) میتواند بینهایت باشد؟
میتواند به تعداد افراد یک کشور باشد و نهایتاً ۸۰ میلیون نود (NOD) برای خرید اوراق مشارکت تولید شود. برای اینکه نود (NOD) شبکه شوید مجوز بانک مرکزی و دارا بودن یک شرایط خاص مانند داشتن حساب بانکی و احراز هویت شدن کفایت میکند. شما یک اپلیکیشن روی موبایلتان نصب میکنید و در شبکه بلاکچینی شناخته میشوید.
پس این محدودیت وجود ندارد که در یک شبکه خصوصی بلاکچین تعداد نودها (NOD) به تعداد بانکها باشد؟
بستگی به کاربرد بلاکچین دارد. شاید ما یک کاربرد خاص منظوره سراغ داشته باشیم؛ به عنوان مثال تسویههای بینبانکی از این نوع است. برای تسویه بینبانکی نیازی نیست افراد یک جامعه عضو آن باشند و بازیگران این اکوسیستم خود بانکها هستند؛ بنابراین ما با ۳۷ بانک مواجه هستیم که عضو یک شبکه بلاکچینی که بانک مرکزی ایجاد کرده میشوند. این بانکها به جای اینکه از یک نهاد واسط برای تسویههای بین خودشان استفاده کنند از یک شبکه بلاکچینی و یک ارز رمزنگاریشده خاص منظوره آن شبکه استفاده میکنند که هر توکن آن معادل ریالی داشته باشد و بانک مرکزی باید مبلغ ریالی را بلوکه کند تا خلق پول رخ ندهد.
این پروژه نمونه واقعی دارد؟
بله، کشور کانادا. بانک مرکزی کانادا پروژهای تحت عنوان جسپر راهاندازی کرده و متولی شبکه خود بانک مرکزی کاناداست. اعضای شبکه بلاکچین هم شش بانک تجاری کانادا هستند. بانک مرکزی کانادا معادل دلاری کانادا مبالغ را بلوکه میکند و بانکها معادل ارزی آن کانادایینکوین دریافت میکنند که یک توکن دیجیتالی است. پس از آن به جای استفاده از RTGS برای تسویههای بینبانکی گزارشها در شبکه بلاکچینی ذخیره میشود و پیادهسازی تسویه آن هم بر اساس تفاهم بینبانکی خواهد بود. اگر بانک یک ۱۰۰ میلیون دلار به بانک دو بدهد در واقع باید ۱۰۰ میلیون کانادایینکوین بدهد و این مساله روی شبکه بلاکچین جابهجا میشود.
پولی که بانک مرکزی بلوکه کرده برای این است که اگر لازم شد تسویهها را خود بانک مرکزی انجام دهد؟
نه. تسویهها بر اساس کانادایینکوین انجام میشود.
پس چرا بانک مرکزی پول را بلوکه میکند؟
این پول برای زمانی که بانک بخواهد از این بازی خارج شود بلوکه شده است. در آن زمان بانک کتکوینهایی را که نزد خودش دارد به بانک مرکزی میدهد و معادل دلاری آن را آزاد میکند و بانک مرکزی کتکوینها را نابود میکند. به همین دلیل در ابتدای بازی هر بانکی مقداری دلار کانادا نزد بانک مرکزی بلوکه کرده و وارد بازی شده است. این پروژه در کانادا به صورت آزمایشی پیادهسازی شده و در کنار سیستمهای تسویه فعلی استفاده میشود. ما در شبکه خصوصی بلاکچین میتوانیم تماماً رگولاتوری را اعمال کنیم و نظارت صددرصدی داشته باشیم.
در این فضا شبکههای بلاکچین زیرمجموعه هم میشوند یا هر کدام جدا هستند؟
شبکههای بلاکچینی میتوانند کاملاً به شکل جزیره کنار هم به صورت موازی باشند یا دو شبکه بلاکچینی میتوانند بر اساس پروتکلی که بر سر آن تفاهم میکنند با یکدیگر صحبت کنند و از هم دیتا بگیرند.
یعنی باعث ایجاد یک منظومه میشود؟
شما میتوانید یک کهکشان منظم داشته باشید که یک کهکشان منظم است و در هر کدام از آن جزیرهها همه چیز شفاف است. البته برای بازیگران داخل شبکه این شفافیت وجود دارد و اگر نهاد ناظری وجود داشته باشد یا یکی از اعضا بخواهد به نهاد بالادست خود گزارش بدهد میتواند آن نهاد را هم عضو مجموعه کند و بر اساس یک پروتکل با یکدیگر ارتباط داشته باشند.
ما هم رگولاتوری داریم و هم نهاد ناظر، و کسی هست که این شبکه را مدیریت کند. چرا با وجود تمام این موارد باید به سمت بلاکچین برویم؟
مهمترین مزیت بلاکچین این است که رفع مغایرت را ساده میکند. به این معنی که اگر ما تعدد بازیگران داشته باشیم، اگر هر بازیگری دیتابیس جدا داشته باشد، امکان مغایرت میان این دیتابیسها وجود خواهد داشت. اگر بخواهیم در حوزه بانکی مثالی بزنیم این است که پلتفرمی ایجاد شده به عنوان کردا که متعلق به کنسرسیوم R3 است و میگوید بانکها اغلب با هم توافقاتی دارند که مثال آن این است که بانک یک به بانک دو ۱۰۰ میلیون دلار بدهکار است و عندالمطالبه باید پرداخت کند. این یک توافق است و در حال حاضر به این شکل ذخیره میشود که بانک یک این را در دیتابیس خودش ذخیره میکند و بانک دو هم در دیتابیس خودش.
اگر بانک یک مختصات این توافق را تغییر دهد، یک پیام برای بانک دو میفرستد. این پیام میتواند به عنوان مثال در بستر سوئیفت باشد. بانک یک امیدوار است که بانک دو این پیام را درست دریافت و تغییرات را هم درست اعمال کند. اغلب در این بخش به دلیل وجود داشتن دو دیتابیس جداگانه هزینه زیادی برای رفع مغایرت انجام میشود؛ اما اگر اینها روی یک شبکه بلاکچینی باشند که کردا این کار را انجام میدهد، هر تغییر توافقی به عنوان یک گزارش روی شبکه بلاکچین ثبت و دیتابیسهای تمام طرفهای توافق بهروزرسانی میشود. در شکل قبلی مدتزمانی برای ارسال این پیام نیاز بود و برای رفع مغایرت هزینه میشد، اما در سیستم بلاکچین این تغییر لحظهای ثبت میشود و شفاف است و گزارشی که ذخیره میشود مورد اجماع همه قرار دارد.
اگر در یک توافق پنججانبه یک بازیگر در دیتابیس خودش تغییری ایجاد کند و پس از آن مدعی شود که توافق به همین شکل بوده و بخواهد مغایرت را به نفع خودش ایجاد کند، در شبکه بلکچینی این اتفاق نمیافتد؛ زیرا همه روی توافق اولیه اجماع کرده بودند. در حال حاضر سیستم متمرکز وجود دارد اما هم هزینه زمانی و هم هزینه مادی و نیروی انسانی برای رفع مغایرت دارد، در حالی که روی شبکه بلاکچین با هزینه کمتری این اتفاق میافتد.
اگر چنین مزیتهایی وجود دارد، چرا بانک مرکزی برای اجرای شبکه بلاکچین تعلل میکند؟
ما در این زمینه چالشهای عمدهای داریم. مهمترین چالش نوظهور بودن این تکنولوژی است. هر تکنولوژیای که بخواهد به شکل فراگیر در سیستمهای بانکی استفاده شود باید در چندین حوزه بلوغ قابل توجهی داشته باشد. این تکنولوژی باید مدل حاکمیتی قویای داشته باشد. مدل حاکمیتی به این معناست که نقش و مدل بازیگران مشخص شده باشد. شرط دوم این است که به راحتی قانونگذاری شود و با قوانین موجود یا جدید انطباق داشته باشد. شرط دیگر استانداردسازی است. بدان معنی که بتواند با سامانههای حوزه بانکداری تعامل کند. بحث دیگر مقیاسپذیری است. ما باید مطمئن شویم که یک تکنولوژی میتواند TPS مورد نظر را داشته باشد یا نه.
بلاکچین در ابتدای سال ۲۰۱۸ در هیچ کدام از این چهار حوزه به بلوغ کافی نرسیده است. تحقیق و توسعه بازار نیاز است تا این تکنولوژی به حدی از بلوغ برسد که بتواند در سیستمهای بانکی استفاده شود. سیستمهای بانکی محافظهکارند و در این زمینه حق دارند. آنها اجازه میدهند یک تکنولوژی در دیگر حوزهها به بلوغ برسد و سپس از آن استفاده میکنند. پیشبینی این است که در پنج سال آینده و تا سال ۲۰۲۱ به حدی از بلوغ برسد که بتواند در سیستمهای بانکی استفاده شود.
پس در بیشتر جاهای دنیا تمایل به این سمت است که این تکنولوژی در دیگر حوزهها آزمون و خطا شود و سپس در شبکه بانکی مورد استفاده قرار گیرد؟
بله؛ زیرا اگر ما امورات جاری بانکها را روی تکنولوژیای ببریم که آزمون و خطا نشده، و جواب ندهد، اتفاق حساس و مخاطرهانگیزی رخ میدهد. پیشبینی میشود بلاکچین ابتدا در سازمان ثبت اسناد، ثبت اختراع و مدیریت زنجیره ارزشها به بلوغ دست یابد و سپس در حوزه سلامت و در نهایت به سیستم بانکی برسد. سیستمهای بانکی را هم میشود به دو نوع تفکیک کرد: سیستمهای پرداختی بانکی که حساسیت کمتری دارند و سیستمهایی که از حساسیت بالایی برخوردارند.
سیستمهای با حساسیت بالا در واقع زیرساخت پرداختی هستند که پرداختهای کلان دارند و انبوهاند و آخرین سیستمهایی خواهند بود که از بلاکچین استفاده میکنند؛ اما اینکه بانک یک کیف پول آفلاین ارائه دهد که پرداختهای P2P را با سقف کم مدیریت کند در حال حاضر هم پروتکلهایش از سوی بانکها روی شبکه بلاکچین قرار گرفته است. البته به صورت نهایی هنوز اجرایی نشده است. این حوزه محدود است و درون یک بانک رخ میدهد؛ تراکنشها و مبالغش کم است و سقف مشخصی دارد؛ بازیگرانش هم مشخص است و در این حوزه مورد آزمایش قرار گرفته است.
اما در ایران استفاده حوزههای گوناگون از بلاکچین برعکس اتفاق افتاده و من فکر نمیکنم هنوز سازمان ثبت اسناد از این تکنولوژی استفاده کند؛ اما سیستم بانکی به آن ورود کرده است.
در ایران بانکها کسب دانش میکنند و به دنبال به دست آوردن و حفظ آمادگی خودشان هستند، اما ما در بانکهای ایران سیستم حیاتیای سراغ نداریم که روی بلاکچین رفته باشد و برنامهای هم برای این کار وجود ندارد. در کل دنیا هم به همین شکل است. اگر بانکها درباره بلاکچین صحبت میکنند، یک دلیلش این است که بلاکچین به نوعی میتواند برای بانکها تهدید باشد؛ زیرا فلسفه وجود آنها را به عنوان یک نهاد واسط مالی از بین میبرد. معروفترین محصول بلاکچینی دنیا هنوز فراگیر نشده، اما ۲۵ درصد بازار وسترن یونیون-که مهمترین آژانس انتقال پول دنیاست-را گرفته است.
بلاکچین میتواند تهدیدی جدی برای سوئیفت باشد. یکی از مهمترین مباحث پیشرفت بلاکچین رقابت بر سر جایگزینی سوئیفت است. ریپل به عنوان مهمترین کنسرسیوم بلاکچینی دنیا دنبال جایگزینی سوئیفت است. شرکت ویزا پروتکلهایی روی بلاکچین به نام B2B connect ارائه داده و از طریق شبکه بلاکچینی خودش امکانی فراهم کرده که مشتری به شبکه سوئیفت نرود و وارد شبکه ویزا شود. بانکها بلاکچین را یک تکنولوژی متحولکننده و انقلابی میبینند. تکنولوژیای که تخریب میکند و دوباره میسازد. بلاکچین هم فرصت است و هم تهدید. بانکها در تمام دنیا در حوزه آیتی پیشروترین بخش هستند، زیرا کاهش هزینه و افزایش رقابت برای آنها مهم است.