پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
محسن رنانی: نهادهای مدنی مجازی در حال شکلگیری است / تا ۲۰ سال دیگر پول حذف میشود
اولـیــن نشـــسـت از سـلسـله نشستهای «گفتوگوهای راهبردی ایران با عنوان نقش نهادهای مدنی در آینده توسعه ایران» عصر دیروز با سخنرانی محسن رنانی، اقتصاددان برگزار شد. او با اشاره به شکلگیری نهادهای مدنی مجازی گفت: «شاید ۱۰ سال قبل پیشبینی کردم که تا ۲۰ سال دیگر پول حذف میشود. امروز پیشبینی میکنم در چند سال آینده پول کاغذی از ساختار مبادلات حذف خواهد شد. به سرعت به سمت پول دیجیتال میرویم که مردم آن را تولید کردهاند.»
بهگزارش سایت جماران، او سخنانش را با تعریف توسعه شروع کرد و گفت: «تعریف منتخب من از توسعه عبارت است از سلسله تحولاتی که در فرایند این تحولات 3 عامل رفاه، رضایت و معنا در جامعه بهطور همزمان بهبود یابد. ما بهعنوان موجودات انسانی توسط 3 عامل طبیعت، جامعه و هستی محاصره شدهایم. بنابراین اگر تحولاتی رخ دهد که رابطه من را با این 3 عامل، تسهیل، کمهزینه و دلپذیر کند، نامش توسعه است.»
رنانی یادآور شد: «رابطه ما با طبیعت میتواند به ما «رفاه» دهد؛ ما باید کارهایی انجام دهیم که فشار طبیعت بر انسان را کم و در برابر طبیعت احساس آرامش کنیم؛ مثلاً با گسترش تکنولوژی از خسارات زلزله و سیل جلوگیری کنیم، جاده بسازیم و… از دل این مواجهه ما با طبیعت، رفاه حاصل میشود. یک سری کارهای دیگر باید انجام دهیم که رابطه ما با جامعه بهبود یابد. بههرصورت باید اقداماتی انجام دهیم که در جامعه احساس «رضایت» داشته باشیم. هر کاری که موجب شود ما در جامعه احساس رضایت کنیم، این کار توسعهای است. بیشتر مهاجرتها یا فرار مغزها در کشور ما بهدلیل این مورد (رضایت) است نه بهدلیل نداشتن رفاه، ما رفاهمان کم نشده، ما بهدلیل نارضایتی میخواهیم مهاجرت کنیم. دسته سوم فعالیتها و کارهایی است که به ما در زندگی معنا ببخشد. یک چیزهایی باید در اطراف من باشد که به زندگی من معنا ببخشد. در جامعه سنتی بخش اعظم معنا را دین تولید میکرد.
توسعه، مثلثی است که یک ضلع آن رفاه، یک ضلع آن رضایت و یک ضلع دیگر آن معناست. هرچه مساحت این مثلث بزرگتر شود، توسعه ایجاد کردهایم. رفاه از سرمایهگذاریهای اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی و آموزش بهدست میآید. رضایت از تقویت سرمایههای فرهنگی، اجتماعی و نمادین تولید میشود و معنا با همه این سرمایهها بهدست میآید؛ فقط ما باید هنر تبدیل سرمایهها بهمعنا را در جامعه پیدا کنیم و اجازه دهیم یک سرمایه انسانی مانند یک خواننده یا هر هنرمند دیگری بتواند سرمایه معنوی ایجاد کند. منظور از سرمایه معنوی همان حسی است که شما مثلاً وقتی حافظ میخوانید، به شما دست میدهد؛ بهعبارتی حافظ یک سرمایه معنوی است. بنابراین سرمایه معنوی زاده شده از سایر سرمایههاست.»
او در ادامه به ارائه تعریفی از نهاد پرداخت و گفت: «نهاد نیز عبارت است از هرگونه ترکیباتی که همه یا بخشی از رفتارهای جامعه را کنترل میکند. مثلاً بانک مرکزی که رفتارهای پولی ما را کنترل میکند، یک نهاد است. یا قانون اساسی، مسجد، خانواده، نوروز و… همه نهادهایی هستند که بخشی از رفتارهای ما را کنترل میکنند. رنانی، جامعه را مجموعهای از نهادهای مختلف که مردم را کنترل و هدایت میکنند، تعریف کرد و گفت: تمام نهادهای مدنی باید مشارکت داوطلبانه و غیرانتفاعی داشته باشند و باید بتوانند سرمایه اجتماعی هم ایجاد کنند. اگر سرمایه اجتماعی در نهاد مدنی ایجاد نشود، اصلاً نهاد شکل نمیگیرد، زیرا تولید مؤثر نهاد مدنی سرمایه اجتماعی است. ارتباطات، اعتماد، دوستی، امید، مشارکت و تحرک از تولیدات مؤثر نهادهای مدنی هستند.»
او افزود: «فعالیت نهاد مدنی باید عقلانی و مستمر باشد. اگر زلزله شد و به کمک زلزلهزدگان شتافتید، نهاد ایجاد نکردهاید. این یک حرکت تودهوار احساسی است. او گفت: در دورهگذار از سنت به مدرنیته، یک تحولی رخ میدهد. در دنیای سنتی اقتدار حکومت بالاست و اقتدار جامعه پایین است، اما در جوامع مدرن و توسعهیافته اقتدار جامعه بالاست و اقتدار حکومت در برابر جامعه پایین است. حکومت آمریکا اقتدارش در برابر جامعه مدنی پایین است و در برابر جامعه مدنی نمیتواند دست از پا خطا کند اما همین دولت در برابر دولتهای دیگر ممکن است زورگو باشد. در این جابهجاییها اگر نهادهای مدنی شکل نگیرند، دچار اضمحلال میشویم. در دنیای مدرن مهم است که جامعه مدنی اقتدار یابد. اگر اقتدار جامعه بالا نرود، دچار فروپاشی و درهمریزی میشویم.»
رنانی اضافه کرد: «برای اقتدار باید قدرت باشد. نهادهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که بهوجود آمدند، قدرت دارند اما برای تبدیلشدن قدرت به اقتدار، نیازمند نهادهای مدنی هستیم؛ یعنی نهادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باید بتوانند از جنس نهاد مدنی هم باشند تا بتوانند قدرت را به اقتدار تبدیل کنند. ما مزرعههای سنتی را منحل میکنیم و کشت و صنعت مدرن راهاندازی میکنیم. اینها قدرت اقتصادی دارند اما اگر تشکل مدنی نداشته باشند، قدرت اقتصادی خود را علیه دولت و جلوگیری از فشار دولت، نمیتوانند استفاده کنند.»
رانتهای ناشی از پول نفت و نهادهای مدنی
این اقتصاددان ادامه داد: «اتفاقی که در جامعه ما رخ داده، این است که در پروسهگذار که از مشروطیت آغاز شده است، در زمینه بلوغ نهادهای مدنی خیلی پیش نرفتهایم. 2 مسئله در ایران رخ داده است؛ همزمان که ایران ما وارد دنیای مدرن شد، به فاصله یک سال نفت هم کشف شد. ۱۲۸۵ یا ۱۲۸۴ قانون مشروطیت تصویب شد. یک سال بعد نخستین چاه نفت کشف شد. پول نفت را دولت به ابزار کنترل جدید تبدیل کرد. اقتدار حکومت قاجار بهدلیل رشد شرایط جهانی بهشدت افت کرده بود. اما حکومت قاجار توانست با پول نفت، کنترل مصنوعی ایجاد کند. این کنترل مصنوعی از یک سو و سرازیرشدن رانتهای ناشی از پول نفت، نهادهای مدنی را به جای هدایت به سمت مسیرهای درست به فضایی هدایت کرد که به سمت چانهزنی و دریافت سهم از نفت حرکت کنند.»
رنانی تأکید کرد: «در ایران بهعلت اینکه صبر در جامعه ایران پایین است و توانایی مشارکت در کارهای گروهی به دلایل مختلف نداریم، اگر نهادهای مدنی شکل بگیرند، بهسرعت به حکومت میچسبند. به همین دلیل احزاب و نهادهای قرضالحسنه و… به حکومتها چسبیدند.»
او اظهار داشت: «درباره نهادهای مدنی مشکلی که وجود دارد، این است که بهدلیل رانتهای ناشی از پول نفت نهادهای مدنی فرایند بلوغ خود را طی نمیکنند. اگر نهادهای مدنی سازماندهی پیدا کنند که هدفها را اولویتبندی کنند و منابع را تخصیص عقلانی دهند، در فعالیتهای خود استمرار ایجاد کنند، تقسیم کار کنند و بر فعالیت اعضا نظارت کنند، قطعاً به مرحله بلوغ میرسند اما اگر این اتفاقات رخ ندهد، نهاد مدنی به سازمان تبدیل نمیشود. مشکل در ایران این است که نهادهای مدنی بالغ نمیشوند و یکی از دلایل اصلی این مسئله رانتهای نفتی بوده است که بهسمت نهادهای مدنی میآیند.»
رنانی اضافه کرد: «۴۰ سال است 2 جناح در کشور داریم که نهاد مدنی هستند. اصلاحطلبان و اصولگرایان 2 جناحی هستند که فعالیت سازماندهیشده ندارند. رئیس، معاون و تصمیمگیر در این احزاب معلوم نیست. بهترین نمونه از ناتوانی بازیگران ما در ساخت نهاد مدنی این دو حزب است که ۴۰ سال است فعالیت میکنند اما اقتدار ندارند. نهادهای مدنی نیازی به ثبت ندارند. نهاد مدنی الزاماً هویتش به پروانه نیست. به ارتباطات و همکاری جمعی و همکاری مستمر عقلانی است. آن هویت باید ساختار سازمانی پیدا کند اما متأسفانه ما در همکاری مدنی ناتوانی داریم.
خوشبختانه بهعلت کاهش درآمدهای دولت در ایران، این مسئله بهطور طبیعی از بین میرود. بودجههای سرشاری که به حوزههای مختلف تخصیص میدادند، دیگر نیست و نهادهای مدنی باید تمرین کنند که روی پای خود بایستند و با هم همکاری و مدارا داشته باشند. نبود توان همکاری بلندمدت در ایران یک معضل اساسی است که باید حل شود.»
او تأکید کرد: «هیچ توسعه و دمکراسی پایداری شکل نمیگیرد، مگر اینکه نهادهای مدنی بالغ شکل بگیرند. بلوغ وقتی است که نهادهای مدنی از بیشکلی به سمت سازماندهی حرکت کنند. در دهه گذشته ۱۰ هزار سمن تشکیل دادیم اما چون این حرکت هیجانی بود و به سمت عقلانیت نرفت، ارتباطات مستمر شکل نگرفت و با اندک تغییری این ۱۰ هزار سازمان مردمنهاد محو شدند. هماکنون نهادهای مجازی ما در معرض همین آسیب هستند.»
کسی برنامهای برای آینده ندارد
او تصریح کرد: «جمعبندی من این است که نظام تدبیر خیلی ناتوانتر از آن شده است که بتواند تحول ایجاد کند. در 100 سال بعد از مشروطیت جامعه روشنفکری بزرگترین اشتباهش این بوده که همه حواسش به حکومت بوده است. مسئله ما حکومتها نیستند. حکومتهای ما بهتر نه، اما بدتر از حکومتهای دیگر هم نبودهاند. مسئله ما جامعه، خانواده و مدرسه است. ما در این 100 سال همه انرژیهایمان (نفت، گاز و آب) را بر سر اینکه یا ما میخواستیم حکومت را عوض کنیم یا حکومت میخواست ما را عوض کند، هدر دادهایم اما چیزی عوض نشد. من از یکی، دو سال پیش جمعبندیام این شد که در 100 سال بعد از مشروطه همه روشنفکران ما خطایشان این بوده است که نورافکنهایشان به سمت حکومت بوده است. اگر این همه انرژی را به تغییر خانواده و تغییر ساختار اجتماعی معطوف کرده بودند، امروز همهچیز تغییر کرده بود.
امروز ما از لحاظ اجتماعی همان جایی ایستادهایم که در دهه 20 ایستاده بودیم. رفتارهای ما با دهه 20 فرقی نکرده است. کمکاری کردهایم. به قول مرحوم شایگان ما روشنفکران گند زدیم. فرقی نمیکند دهه 40 باشد یا 80 همه ما گند زدهایم. در همین انتخابات 96 روشنفکران کجا بودند؟ همه فرتوت و خسته، بنابراین جمعبندی من این بود که اولاً باید بهخودم تنفسی بدهم و آنقدر نگران اصلاح حکومت و سیاستهای اقتصادی نباشم. در این زمان است که روشنفکرانی که کار کردهاند و حرفی برای گفتن دارند میتوانند الگو ارائه دهند. اما هماکنون همه ما فقط بر سر حکومت جیغ و داد میکنیم و کسی برنامهای برای آینده ندارد؛ بنابراین تصمیم گرفتهام از این فضا فاصله بگیرم و بهجای نق زدن به حکومت، فکر کنم و به جامعه بپردازم.»
نهاد مدنی بالغ نداریم
رنانی در بخشی از سخنان خود به شکلگیری نهادهای مدنی مجازی در کشور پرداخت و گفت: «در حالحاضر در ایران نهادهای مدنی مجازی را شکل میدهیم. امروز یکی از قدرتمندترین حوزههایی که دارد شکل میگیرد، این است که جامعه مدرن به سمت دولت مجازی میرود. شاید ۱۰ سال قبل پیشبینی کردم که تا ۲۰ سال دیگر پول حذف میشود. امروز پیشبینی میکنم در چند سال آینده پول کاغذی از ساختار مبادلات حذف خواهد شد. به سرعت به سمت پول دیجیتال میرویم که مردم آن را تولید کردهاند.»
او گفت: «الان فضاهای مجازی مستعد شکلگیری نهادهای مدنی مجازی هستند. در گروههای مجازی فعلی، انبوهی از اطلاعات وجود دارد اما چون اقتدار و سازماندهی ندارند، هیچ کاری نمیتوانند بکنند. نیروی انسانی دارد، اطلاعات میچرخد، قدرت اطلاعرسانی دارد اما اقتدار ندارد. اگر بخواهیم نهادهای مدنی مجازی بالغ شوند، باید شروع به سازماندهی کنیم. هر گروه تلگرامی که به ۱۰ نفر رسید، حتماً باید هیأتمدیره تشکیل شود. در این گروهها رأیگیری شود. با تشکیل هیأتمدیره، قدرت ساماندهی دست ما میآید. میتوانیم افرادی را که قواعد بازی را رعایت نمیکنند، حذف کنیم و بهتدریج گروه تلگرامی تبدیل به نهاد مدنی مقتدری میشود. این اقدام از موفقیتهای کوچکی است که پیامدهای بزرگی خواهد داشت. رنانی تأکید کرد: مهمترین آفتی که در ایران داریم، این است که نهاد مدنی بالغ نداریم. اولاً نهاد مدنی در برابر نهادهای زیادی که در دنیای مدرن شکل گرفته است، بسیار کم داریم؛ ثانیاً همین نهادهای کم نیز بالغ نشدهاند و همچنان بهصورت نابالغ فعالیت میکنند.»