پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آینده اصلاحاتی که بانک مرکزی شروع کرده به کجا میرسد؟ چرا باید به آینده خوشبین باشیم؟ / باران که ببارد بر کافر و مسلمان به یک اندازه میبارد
حالا بعد از روزهای پرفشار و استرسی که بانکداری و پرداخت ایران پشت سر گذاشت میشود نشست و کمی فکر کرد. میشود به این فکر کرد که وقتی پای اصلاحات واقعی به میان بیاید فلان روزنامه اصلاحطلب از هر اصلاحنطلبی اصلاحنطلبتر شود. این روزها ثابت شد که اصلاحطلب بودن به حرف نیست. پای اصلاحات که به میان بیاید میدان خالی میشود و دور میدان پر میشود از کسانی که فریاد میزنند لنگش کن!
این روزها با نامردی به ما ثابت کرد که وقتی منافع عدهای خاص به خطر میافتد ناگهان برخی یاد حفظ محیطزیست، منابع ملی، منافع ملی، کرامت فراموششده شهروندان، حقوق انسانی، حقوق مصرفکننده و هر چیز فراموششده دیگر میافتند. وقتی پای منافع عدهای خاص در میان است فروش شارژ اپراتور هم میشود دغدغه وزیر جوان که صبح یک حرف میزند و شب در شبکه اجتماعی فیلتر شده حرف دیگر. وقتی پای منافع در میان است وزیر و وکیل صحبت از توافقهایی میکنند که نیست، شاید آنکه میخواهد اصلاحات کند در رودربایستی قرار بگیرد.
آنهایی که من و دوستانم را میشناسند میدانند که هیچگاه تا این حد تمامقد پشت بانک مرکزی نایستاده بودیم. فحشش را هم این روزها خوردیم و احتمالاً راه فحش خوردنهای آینده را هم بر خود هموار کردیم. نوش جانمان! مشکلی نیست. من و دوستانم در راه پرداخت چیز زیادی نداریم. ما خودمان را مدیون این کشور میدانیم و عاشقانه در این کشور تلاش میکنیم و سعی میکنیم اندکی از بدهیمان به این مردم را صاف کنیم. حتی اگر بهای این تسویه فحش خوردن از کسانی باشد که نمیخواهند مردم بفهمند. من و دوستانم به خاطر تحصیلات رایگان و بسیاری از امکانات دیگری که این کشور به ما داد خودمان را مدیون این کشور میدانیم. اگر این روزها به میدان آمدیم و تمامقد از بانک مرکزی دفاع کردیم که معمولاً از آنها انتقاد میکنیم صرفاً به این دلیل بود که ایمان داشتیم به حقانیت راهی که شروع کردند. این روزها به همه آنکسانی که بیرون گود نشستهاند و تحلیل کردند که کجای کار اشتباه بود و بیاییم برویم ببینیم اصلاً چه کسانی این مشکلات را از روز اول درست کردند و تاریخ را نبش قبر کنیم هم نشان داد که اصلاحات چقدر کار سختی است و از حرف تا عمل چه فاصله سهمگینی وجود دارد. من و دوستانم خوشحالیم که این روزها آنچه در توان داشتیم را گذاشتیم وسط و نظارهگر رفتارهایی بودیم که بااحساس اندکی خطر در سودهای میلیاردیشان چگونه زمین و زمان را به هم دوختند و برای حمایت از آنها فقط خواجه حافظ شیرازی به میدان نیامد. خوشحالیم که این روزها بسیاری از فعالان فضای بانکداری و پرداخت ایران مثل کوه پشتهم ایستادند. متأسفانه در بسیاری بخشهای مملکت افراد باهم دوست نیستند. در شرایطی که همهچیز فشار میآورد که راه را اشتباه برویم برخی بهجای اینکه حامی باشند مدام برای همدیگر میزنند و پشتهم نیستند. خوشبختانه این روزها خیلیها در سمت درست ایستادند و آنها که ترجیح دادند سمت اشتباه ماجرا بایستند امیدوارم در آینده و فردا که اصلاحات اندکی جلو رفت ناگهان اصلاحطلب نشوند و شرمنده این روزهایشان باشند.
ماجرا از کجا شروع شد؟
ماجرا از هفته گذشته شروع شد که بانک مرکزی همزمان با رویداد بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت سه تصمیم مهم گرفت که خبر از شروع اصلاحاتی جدی در سطح بانک مرکزی درزمینهٔ فناوری میداد. بانک مرکزی ایران در سالهای اخیر نشان داده که رویکردی باز نسبت به فناوری و نوآوری دارد؛ گواه این ادعا استارتآپهای فینتک ایران هستند که در سالهای گذشته کمترین آزار را از بانک مرکزی دیدهاند و حتی وقتیکه دیگر بخشهای حاکمیت برای آنها مزاحمت ایجاد کردند بانک مرکزی سعی کرد پشت آنها بایستد. سه تصمیم بانک مرکزی اما چه بود؟ یکی ایجاد محدودیت برای یواساسدی و دیگری کاهش تعداد سیکلهای تسویه پایا، ساتنا و شاپرک از ۷ بار بهیکبار در روز و آخری که در هیاهوی دو مورد دیگر گم شد باز کردن خدمت اعلام موجودی شتابی در اپلیکیشنهای پرداخت. بگذارید از مورد سوم شروع کنیم.
۱. چراغ سبز بانک مرکزی به اپلیکیشنهای امن غیر بانکی
شرکتهای پرداخت در سالهای اخیر نسبت به بانکها در استفاده از فناوری موبایل پیشروتر بودند. تعداد کاربران اپلیکیشنهای آپ، تاپ، پات، ۷۲۴، ایوا، آوا پرداخت، سکه و ماناپی بسیار بیشتر از اپلیکیشنهای بیشتر بانکها است. شاید اگر از بام بانک ملی و سامانک و اخیراً موبایلت بانک سامان بگذریم کمتر بانکی را پیدا کنیم که توانسته اپلیکیشن پرطرفداری عرضه کند. بانکهای هوشمند در این سالها سعی کردند کمتر متکی به اپلیکیشنهای اختصاصی خودشان باشند و این مسیر را میتوان در بانک ملی با اپلیکیشن پیامرسان بله و در بانک آینده با اپلیکیشن همراهکارت دید. آنها سعی کردند اپلیکیشنهایی بسازند که فقط به مشتریان بانک آنها سرویس نمیدهد. بعد از اینکه خردادماه تراکنش کارت به کارت در اپلیکیشنهای پرداخت باز شد و حالا تراکنش اعلام موجودی شتابی میتوان بهروزهایی فکر کرد که اپلیکیشنهایی داشته باشیم که فارغ از اینکه مشتری چه بانکی هستیم به ما سرویس میدهند. این اتفاقاً مسیر بسیار مهمی است که ممکن است در هیاهوی روزهای گذشته به آن توجه نشده باشد. در آینده نزدیک شاهد رشد اپلیکیشنهایی خواهیم بود که متعلق به بانکها نیستند ولی میتوانند بسیاری از خدمات بانکها را ارائه کنند. به عبارتی بهجای اینکه برای استفاده از خدمات هر بانک مجبور باشید یک اپلیکیشن جدا دانلود کنید میتوانیم روزی را تصور کنیم که اپلیکیشنی که با آن راحتتر هستیم به همه نیازهای ما در بانکهای مختلف پاسخ دهد.
۲. درباره بحث تسویه
قبل از هر چیز یک نکته درباره ساتنا و پایا بگویم و آن اینکه هر دوی اینها سامانههای انتقال پول بینبانکی هستند با یک تفاوت کوچک. برای مبالغ کمتر از ۱۵ میلیون تومان قطعاً باید از پایا استفاده کرد و برای مبالغ بالاتر از ۵۰ میلیون تومان قطعاً از ساتنا. برای مبالغ این وسط هم بانکها میتوانند هم از پایا و هم از ساتنا استفاده کنند. در سیستمهای بانکی در دنیا تسویه در بازههای زمانی بیشتر از ۴۸ ساعت انجام میشود. در تسویههای مربوط به کارتهای اعتباری این تسویه گاهی بیشتر از یک ماه طول میکشد. در فرایند تسویه پول از حساب خارج و در بانک بلوکه میشود. هیچکس از این پول بلوکهشده استفاده نمیکند تا اینکه در زمان تسویه پول به حساب مقصد منتقل شود. چون تراکنشهای تسویه در ایران رایگان است بسیاری تصور میکنند این تراکنشها هزینه هم ندارد. اینطور نیست. تراکنشهای تسویه هزینه زیادی بر سیستم بانکی ایران تحمیل کرده است. حالا بانک مرکزی با کاهش تعداد تسویه از ۷ بار در روز بهیکبار در روز باعث شده که بار زیادی از روی سیستم بانکی برداشته شود. در این روزها شاهد بودیم که برخی از کسانی که خودشان را نماینده پمپبنزینیها معرفی میکردند هایوهوی راه انداختند و شاهد بودیم که دروغهایی هم منتشر شد مثل اینکه تسویه ۱۲ روز طول میکشد و چیزهایی مانند این. برخی تهدید کردند که از پول نقد استفاده میکنند. نظر شخصی من این است که هرکسی ترجیح میدهد از پول نقد استفاده کند خیلی هم خوب است که این کار را بکند. فقط آن پمپبنزینی که درآمدش در طول یک روز حداقل نیم میلیارد تومان است را دوست دارم ببینم که هرروز صبح چطور میخواهد پولهایش را بار وانت کند و ببرد پشت در بانک بایستد که بانک درش را باز کند که پمپبنزینی عزیز فرمهای پولشویی را پر کند. حالا هرکسی دوست دارد از خدمت مفتی که به او دادهشده گله و شکایت کند. آنهایی هم که دوست داشتند ادای قهرمانها را درآورند فرصت خوبی پیدا کردند که از دست ندادند.
۳. بحث شیرین یواساسدی
مهمترین مسئله در مورد این کانال عدم امنیت آن است. کسانی که این روزها بارها و بارها گفتند که چرا بانک مرکزی ناگهان به این حوزه ورود کرد بد نیست بدانند که بانک مرکزی بیشتر از دو سال است که به نهادهای مختلف نامه مینویسد و راجع به عدم امنیت کانال یواساسدی هشدار میدهد. حالا اینکه عدهای برای فروش شارژ آمدهاند بر دهانه آتشفشان کسبوکارشان را ساختهاند مقصر بانک مرکزی است؟ اگر ماجرایی مانند موسسههای مالی غیرمجاز پیش بیاید فردا نمیآییم بگوییم که بانک مرکزی چرا برخورد نکرد؟ آنهایی که میگویند بانک مرکزی چرا با موسسههای مالی غیرمجاز برخورد نکرد این روزها را ببینند که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با صدای رسا میگوید که این کانال ناامن است منتها در حمایت از کسبوکارهای فروش شارژ فقط خواجه حافظ شیرازی به میدان نیامده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم این کانال بهروزهای پایانی خود رسیده و این تقلاها نشان میدهد که امروز و فردا باید با این کانال ناامن خداحافظی کنیم و به آینده سلام کنیم. راستی آنهایی هم که مدام میگفتند بانک مرکزی این بازی را راه انداخته که انحصار را حفظ کند و از این حرفهای بیسروته میزدند، مگر همین امروز انحصار پرداخت با کیست؟ مگر همینالان هم تراکنشهای پرداخت یواساسدی از کانالی غیر از کانال شرکتهای پرداخت و بانکها انجام میشود؟ وقتی اینهمه مدیرعامل پیاسپی که اتفاقاً از همین کانالهای یواساسدی هم تراکنش میزنند و درآمد دارند به میدان آمدهاند و از ناامنی این کانال میگویند چرا حرفشان را باور نمیکنیم؟ چرا حرف آنکسانی را باور میکنیم که حیات و مماتشان به کانال ناامن یواساسدی وابسته است؟
این روزها گذشت، ولی روسیاهی برای زغال ماند
چه بخواهیم و چه نخواهیم یواساسدی رفتنی است. چه بخواهیم و چه نخواهیم زور کسی به اپراتورها نمیرسد. چه بخواهیم و چه نخواهیم تسویهها از ۷ بار میشود یکبار. چه بخواهیم و چه نخواهیم آینده از راه میرسد و برای همه آنهایی که بسط نشستهاند پای دیوار ناآگاهی و تحمیق مردم و منفعتطلبی، خبرهای بدی همراه دارد. مسئله فقط زمان است. نکته اینجاست که منفعتطلبی برخی و دسترسیشان به منابع قدرت راه هر اصلاحی را سد میکند. عمیقاً معتقدم این روزها میگذرد و رسیدن بهروزهای بهتر فقط در سایه همراهی، تلاش، اطلاعرسانی و ناامید نشدن رخ میدهد. میدانید نکته جالب کجاست؟ همه آنکسانی که این روزها به دلایلی جلوی اصلاحات ایستادند هم فردای اصلاحات از منافع دنیای بهتر بهرهمند میشوند. باران که ببارد بر کافر و مسلمان به یک اندازه میبارد. سخت است خوراندن دارو به بچهای که تلخی دارو برایش مهمتر است از روزهای بدون درد بیماری. چسبیدن به نقد را به ما یاد دادهاند تا اعتماد بر اعتبار را. کوتاهمدت شدهایم و بلندمدت تغییر میکنیم.
شخصاً تصور میکنم بانک مرکزی این روزها مسیر درستی را انتخاب کرده و تا زمانی که در این مسیر است با تمام وجود پشت اصلاحات میایستم. نه عهد اخوت بستهایم نه سر دشمنی داریم، فقط از کسانی که در راه درست بایستند دفاع میکنیم، هرچند صدای بلندی نداریم. بگذار آنها که صدایشان عالم را کر میکند مدام در بلندگوهایش ناحق را فریاد کنند و با ناآگاه نگهداشتن مردم خودشان را حق جلوه دهند. بالاخره باران میبارد یک روز و بترسیم از اینکه باران سیل راه بیندازد.