پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آغازی بر یک پایان / 10 کاربرد زنجیره بلوک در صنایع مختلف
سعید چوبانی، روزنامهنگار؛ ماهنامه عصر تراکنش / این روزها به نظر میرسد، دفاتر مالی توزیعشده همهجا حضور دارند، درحالیکه زمانی فقط مختص استفاده در بیتکوین بودند. بلاکچین و تکنولوژیهای وابسته به آن به شکل گستردهای در حال پیادهسازی هستند. برای اینکه ببینیم این گسترش تا کجا بوده است، ۱۰ نمونه بهرهبرداری از آن را با هم بررسی میکنیم.
1. حسابداری (Accounting)
شرکتها: Ernst & Young، KPMG، PwC، BNY Mellon، Deloitte
استارتآپها: Tierion، Factom، Stampery
حکومتها: سوئد، بریتانیا، دبی، دلور
تاریخچه سیستم حسابداری بدهکار و بستانکار به حسابداری خزانهها در شهر ژنو و سال ۱۳۴۰ میلادی بازمیگردد. در این سیستم تمامی بدهیها و اعتبارات دو بار ثبت میشوند و بالانس حسابها از سالی به سال دیگر منتقل میشود. این شیوه، کارِ حسابداری را که به دنبال چگونگی دادوستدها بود، بهشدت سادهتر کرد.
اگر به امروز و سازمانها، استارتآپها و دولتهای امروزی بازگردیم، خواهیم دید که به دنبال سادهتر کردن حسابداری هستند. با توجه به امکان دسترسی به تاریخچه همه تراکنشها و طبیعت تغییرناپذیر بلاکچین، حسابداری با بلاکچین حوزهای است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.
در حال حاضر مثالهای بسیاری در دنیای واقعی برای حسابداری بر پایه بیتکوین، اتریوم و هایپرلجر (Hyperledger) وجود دارد.
شرکت «BNY Mellon» از تکنولوژی بلاکچین با هدف ردیابی تراکنشهای بانکی بهره میبرد. پول بهصورت مداوم در حال ورود به بانکها و خروج از آنهاست. هرچند بانکها خود سیستم ردیابی تراکنشهایشان را دارند ولی این کار شیوهای ارزانقیمت برای «BNY Mellon» است تا نهتنها پیادهسازی صحیح بلاکچین را بررسی کنند بلکه فایلهای پشتیبان از دادههای بانکی نیز ایجاد شود.
ایالت «Delaware» با همکاری شرکت «Symbiont» نیز رویکرد مشابهی را در پیش گرفته است. سیستم بلاکچین بسیاری از فرآیندها مانند ثبت سهام و ارتباطات میان سهامداران را خودکار خواهد کرد. تا زمانی که شرکتها به جذب سرمایههای مالی ادامه میدهند، ردیابی تمام کسانی که سهمی دارند، در شکلی توزیع شده ممکن خواهد بود.
همچنین استارتآپ «Tierion» به میلیونها ردیف ثبتی امکان ذخیره در فرمتی تغییرناپذیر با بازخوانی سهل را ارائه میدهد. تحت شرایطی که اسناد دیجیتال رسمی برای درخواستهای بیمه، خرید سهام و دیگر تراکنشهای مالی ثبت شوند و امکان بازرسی توسط حسابداران و تنظیمکنندگان مقررات در انواع سیستمها وجود داشته باشد، کلاهبرداری بهشدت سخت خواهد بود.
اغلب ما داستانهایی درباره استارتآپهای «Enron» و «WorldCom» شنیدهایم. به دلیل ماهیت توزیعشده بلاکچین، هر زمان که یک دلار وارد شرکتی شود یا از آن خارج شود یا اینکه بدهی جدیدی در دفاتر مالی ثبت شود، ناظران میتوانند در تمامی مقاطع آن را دنبال کنند. هرچند چندین سال از پیادهسازی این سیستمها میگذرد ولی هنوز هم گروههایی هستند که در حال بررسی بلاکچین بهعنوان ابزاری برای شفافتر کردن حسابداری در فضاهای خصوصی و عمومی هستند.
2. تسویه معاملات (Clearing and Settlement)
شرکتها: Santander، BNY Mellon، Bank of America، UBS، ASX، IBM، T∅، Markit، DTCC، SWIFT، NASDAQ، Deutsche Bank
استارتآپها: Paxos، DAH، Chain، Axoni، Symbiont، R3، Clearmatics، SETL، Ripple، Epiphyte، PeerNova
علاوه بر حسابداری و ارزهای دیجیتالی مورد دیگری که از اهمیت بسیاری در صنعت بلاکچین برخوردار است، تسویهحساب و پایاپایی معاملات است، چرا که از لحاظ کاهش هزینهها و افزایش سودآوری نقش بسیار مؤثری برای تاجران دارد. با توجه به ماهیت تغییرناپذیر بلاکچین، روزهای T+3 دیگر سپری شده است.
شرکتهای کوچک و بزرگ بسیاری وجود دارند که سعی دارند با T+3 کنار بیایند یا راهی برای کاهش این مدتزمان پیدا کنند. شرکتهایی همچون «Overstoke.com» که یک خردهفروشی آنلاین است، شرکتی تابعه با عنوان T∅ برای این کار ایجاد کرده است. همچنین چندین مؤسسه مالی روی پروژهای با نام «USC» (سکههای ابزار تسویه) در حال فعالیت هستند یا استارتآپهایی مانند «SETL» که در تلاش برای ساختن آیندهٔ تسویه و پایاپای معاملات هستند.
نام T∅ با نگاهی به T+3 ایجاد شده است و نشانگر آن است که تسویهٔ معاملات باید سریعاً و همزمان با معامله انجام شود. با بلاکچین نیازی به واسطه نیست و تمام فعالیتها بهسرعت امکانپذیر میشوند T∅. در دسامبر ۲۰۱۵، مجوز ایجاد یکمیلیون سهم روی بلاکچین را دریافت کرد و پیشبینی میشود در آینده شرکتهای بیشتری نیز به سمت سهام رمزنگاریشده بروند.
USC پروژهای است که توسط بنیاد UBS آغاز به کار کرده است و در حال حاضر بانکها و مؤسسات جهانی بسیاری همچون BNY Mellon، Deutsche Bank، Santander و ICAP بخشی از این پروژه هستند. USC واحد پولی دیجیتالی است که توسط پول نقد واقعی که در یک بانک مرکزی قرار گرفته است، پشتیبانی میشود. ایده ایجاد چنین سیستمی تسویهحساب آنی بهمحض دادوستد، کاهش هزینههای عملیاتی و کاهش ریسک برای مؤسسات مالی بزرگ است؛ و البته علاوه بر همه اینها، نباید استارتآپ SETL را نیز فراموش کرد. این استارتآپ به موضوع تسویه مالی از زاویه امنیت تراکنشها مینگرد. مدیرعامل آن «Peter Randall» معتقد است که SETL به هر دو طرف پروژه امکان ادامه تجارت بدون ذرهای استرس را میدهد.
در حال حاضر مراحل بسیاری در تسویه مالی وجود دارند. با استفاده از بلاکچینهای به اشتراک گذاشتهشده، تمامی این مراحل حذف میشوند و موقعیتهای جدیدی برای سرمایهگذاران، تاجران و مؤسسات مالی ایجاد میشود.
3. دادوستدهای مالی (Trade Finance)
شرکتها: IBM، Deloitte، UBS، Barclays، Bank of America، HSBC، Mahindra Group، Northern Trust، Walmart
استارتآپها: Hijro، Wave، Ripple، DAH، Skuchain، Everledger، Chronicled
حکومتها: سنگاپور
یکی دیگر از حوزههایی که آماده مواجهه با تغییرات است، حوزه دادوستدهای مالی است. این حوزه، از واسطههای بسیاری تشکیل شده است که وظیفهشان حصول اطمینان از امکان همکاری مالی میان مؤسساتی است که برخی اوقات چند اقیانوس میانشان فاصله وجود دارد. این فرآیند شامل کاغذبازیهای پیچیده است که سرعت روند دادوستد را کاهش میدهد و برای هر دو طرف خریدار و فروشنده هزینهبر است. بازیگران غالب این حوزه همان مؤسسات مالی همچون «Barclays»، «Bank of America» و «HSBC» هستند که بهعنوان معتمد بین خریدار و فروشنده عمل میکنند ولی استارتآپهای جدید همچون «Skuchain» نیز در حال کار روی ایدههای جدید خود هستند.
نمونهای از این کار در همکاری بین دولت سنگاپور و بانکهای «Bank of America» و «HSBC» رخ داده است. سیستمی که مبتنی بر پروتکل هایپرلجر طراحی شده است و این امیدواری در مورد آن وجود دارد که بتواند جایگزین فرآیندهای تراکنش فعلی که مبتنی بر نامههای اعتباری (Letter of credit) هستند، بشود. ازاینپس به جای اینکه برگههای کاغذ بین مؤسسات مختلف برای تأیید جابهجا شوند، یک نامه اعتباری توسط واردکننده محصول ایجاد و برای تأیید به بانک واردکننده ارسال میشود و سپس همین نامه برای تأیید به بانک صادرکننده محصول میرود. همچنین تمامی مستندات موردنیاز برای صادر کردن محصول به بلاکچین اضافه میشوند و نامه اعتباری بر اساس آن تنظیم میشود.
استارتآپ «Skuchain» در حال ایجاد بستری با نام «تجارت مشارکتی» است که سرمایهها در آن بر اساس اتفاقات دنیای واقعی آزاد میشوند. در چنین سیستمی، اعتماد در تمامی بخشهای زنجیره تأمین جریان دارد و موجب حرکت سریع سرمایه در سیستم میشود. بنیانگذاران این استارتآپ معتقدند ایدهٔ آنها میتواند شرکتهایی را که کارشان پرداخت نقد فاکتورها است، بهکلی از بین ببرد. تجارتی که سالانه دو تریلیون دلار گردش مالی دارد.
هر وقت پای پول وسط باشد، موضوع اعتماد هم مطرح میشود. بهویژه زمانی که موضوع جابهجایی پول در میان کشورهایی از اقصی نقاط جهان است، میزان کاغذبازی، زمان و سرمایه موردنیاز بهشدت افزایش مییابد. شرکتها به دنبال این هستند که با استفاده از هایپرلجر، اتریوم یا بیتکوین و بهرهگیری از تکنولوژی بلاکچین اعتماد را افزایش و هزینههای تجارت را کاهش دهند.
4. ارز دیجیتال (Digital Currency)
شرکتها: IBM
استارتآپها: Colou، Circle، Coinbase، Chain، Blockstream، BitPay، Abra، Ethcore، Counterparty
حکومتها: چین، انگلستان، اسکاتلند، هند
همهچیز با ارز دیجیتال کلید خورد. اولین بلاکچین واقعی بیتکوین بود و به همه این اجازه را میداد که داراییها را بدون حضور واسطهها جابجا کنند. بیتکوین از زمان پدید آمدن در سال ۲۰۰۹ به سیستم تبادل پول بسیار کاربردی تبدیل شده است که روزانه صدها میلیون دلار از طریق آن انتقال مییابد.
از زمان پدیداری بیتکوین، حدس و گمانهای محکمی درباره توزیع واحد پول دیجیتال توسط دولتها مطرح شده است تا در آینده جهانی بدون پول نقد پدید آید.
IBM امیدوار است تا بتواند گامهای مهمی در این زمینه بردارد. یکی از اولین پیشبینیهای آن ایده ایجاد سیستم واحد پولی دیجیتال برای ارزهای رایجی همچون دلار و یورو است. این سیستم مشابه با سیستم توزیعشده بیتکوین خواهد بود و همانند بیتکوین، هر دلار توکن اختصاصی خود را خواهد داشت تا بتوانند کاملاً یکپارچه منتقل شود.
کشور اسکاتلند در اندیشه ایجاد یک ارز ملی دیجیتال است. هرچند این سیستم در میان احزاب و گروههای مختلف توزیع خواهد شد ولی بخش مدیریت مرکزی آن توسط دولت اسکاتلند صورت میگیرد. آنها امیدوارند با راهاندازی این سیستم، پولشویی و فرار مالیاتی برای همیشه از بین برود.
چین نیز ایده مشابهی دارد و برای دستیابی به آن سخت تلاش میکند. بانک چینی «People» معتقد است که ارز دیجیتالی که توسط دولت پشتیبانی شود، میزان خروج سرمایه را کاهش میدهد؛ موضوعی که امروزه بسیار دارای اهمیت شده است. تا نوامبر سال ۲۰۱۵، ۸۴۳ میلیون دلار سرمایه از کشور چین خارج شده است و این موضوع تکیه این کشور به ارزهای دیجیتال را بیشازپیش پراهمیت جلوه میدهد.
«Blockstream» نام استارتآپی است که بیشترین تمرکز خود را بر بلاکچین بیتکوین قرار داده است. با استفاده از تکنولوژی «Sidechain» واحدهای پولی دیجیتال جدید با قوانین مختص به خودشان را به شیوهای که امنیتشان از سمت ماینرهای بیتکوین تأمین شود، ارائه کرده است.
مادامی که جهان به سمت دیجیتالتر شدن پیش میرود، دولتها دیر یا زود مجبور به تسلیم و آغاز بهرهگیری از سیستمی سادهتر در مدیریت و رهگیری خواهند بود؛ یک واحد پولی دیجیتال ملی.
5. اینترنت اشیا (Internet of Things)
شرکتها: IMB، Microsoft، Intel، Guardtime
استارتآپها: Chain of things، Filament، 21، Ethcore، Hashed Health، ConsenSys، Chronicled، BitSE، IOTA
مدیرعامل سیسکو، جان چمبرز معتقد است که اینترنت اشیا فرصتی است که میتواند ۱۹ تریلیون دلار ارزش داشته باشد. جهانی که در آن همهچیز از ماشینها گرفته تا یخچالها و سطلهای زباله به اینترنت متصل هستند. طرح فعلی برای IoT نیازمند سازمانهای مرکزی است که دادهها را برای جلوگیری از ریسکهای امنیتی کنترل کنند.
با استفاده از بلاکچین بسیاری از این ریسکها از بین میروند چراکه همهچیز در آن غیرمتمرکز است ولی فراتر از آن شکلگیری چیزی است که آن را «وب ماشینهای پرداختشونده» مینامند. شرکتهای کوچک و بزرگ بسیاری هستند که تلاش میکنند در بازار IoT بلاکچین جایگاهی برای خود ایجاد کنند.
IBM بزرگترین این شرکتهاست و به مشتریانش این امکان را میدهد که بستر IoT واتسون را با تکنولوژی بلاکچین ترکیب کنند. بلاکچین امنیت تراکنشها میان چندین دستگاه را بدون مشخص شدن اطلاعات هر دستگاه، تأمین میکند. این بدان معناست که شرکای تجاری فقط به دادههایی دست مییابند که به آن نیاز دارند و نه همهچیز.
«Filament» نام استارتآپی است که از طریق سختافزار و نرمافزار خود امکان ایجاد شبکهٔ بیسیم گستردهای را فراهم میکند. سختافزار آن امکان مانیتور کردن دستگاههایی را که تا فاصله ۱۰ مایلی قرار دارند، به وجود آورده است. هدف نهایی ایجاد شبکه متصل بیسیمی است که دستگاهها در آن همواره در حال ارتباط و ارسال بازخورد به سازندهشان هستند تا آنها بتوانند تصمیمات بهتری را اتخاذ کنند. برای مثال، یک ماشین لباسشویی بهتنهایی میتواند با سازندهاش در تعامل باشد.
استارتآپ 21 نیز در این زمینه فعال است و فروشگاهی را برای افرادی که به دنبال «API» های ساده و کاربردی هستند، ایجاد کرده است. برای مثال، با استفاده از سیستم Ping 21 افراد میتوانند شبکهای را ایجاد کنند که به ازای هر بار بررسی فعال بودن وبسایتشان به آنها مبلغی پرداخت شود یا اینکه بهصورت خودکار در هر بار استفاده از پروتکل HTTP (مراجعه به یک وبسایت) مبلغی مشخص کسر شود.
IoT پتانسیل ایجاد انقلابی بزرگ را دارد و بلاکچین در جایگاهی است که امنیت دادههای حساسی را که در تراکنشهای مختلف جابهجا میشود، حفظ کند تا هویت و پول مردم، دزدیده نشود.
6. مدیریت زنجیره تأمین (Supply Chain Managment)
شرکتها: IBM، Deloitte، FedEx، BHP Billiton
استارتآپها: Wave، Provenance، Skuchain، CargoChain، Everledger، Hijro، IPFS، BlockApps
گوشی آیفون شما از کجا به دستتان رسیده است؟ مواد خام آن دقیقاً از کجا تهیه شده است؟ چه کسی اجزای مختلف آن را تولید کرده است؟ چه کسی خود دستگاه را ساخته است؟ بسیاری از مردم از تعداد مراحل طراحی یک محصول تا رسیدن آن به دست مشتری آگاهی ندارند. زنجیره تأمین، عبارت سادهای است که برای تشریح این مراحل استفاده میشود.
مسئله ساده است؛ بخشهای ناشناخته بسیاری وجود دارند که منجر به رسیدن یک محصول به قفسه مغازهها میشوند. ولی نباید اینگونه باشد. اگر شرکتها و استارتآپهایی مانند IBM، Deloitte یا CargoChain به تلاشهای خود ادامه دهند، تکتک مراحل زنجیره تأمین محصول توسط بلاکچین ردیابی و مدیریت میشوند.
Deloitte معتقد است که فرصتهای بسیاری در صنعت داروسازی نهفته است و تکنولوژی بلاکچین میتواند برای ردیابی عناصر فعال در داروها استفاده شود تا دیگر هیچ داروی تقلبی وجود نداشته باشد. همچنین با ردیابی داروها از شرکت تولیدیشان تا هنگام در اختیار مشتری قرار گرفتن، شرکتها میتوانند مسیر دستیابی مشتریان به داروهایشان را بهوضوح مشاهده کنند. داروهای تقلبی بالغ بر ۲۰۰ میلیون دلار به شرکتهای داروسازی ضرر میرسانند.
CargoChain نیز استارتآپ کوچکی است که قصد دارد تمامی کاغذبازیها را از سر راه زنجیره تأمین حذف کند. هر تجارت بینالمللی نیازمند بیش از ۳۰ قطعه مستند متفاوت، ۱۰۰ ها نسخه کپی و واحدهای بیشمار است و قابلتصور است که چه میزان کاغذ در این فرآیندها نابود میشود. CargoChain زنجیرهای را ایجاد میکند که تمامی عوامل دخیل در زنجیره تأمین اصالت مواد اولیه، مالکیت فعلی محصول و محلی را که میبایست به آنجا برود، ردیابی کنند.
Everledger نیز قصد دارد از نرمافزار بلاکچین IBM برای سیستم توزیع جهانی الماسهای خود استفاده کند. با ردیابی یک قطعه الماس از زمان کشف تا برش و فروش، میتوان پی برد که برای آن از نیروی کار اجباری استفاده شده است یا نه.
مدیریت زنجیره تأمین کسبوکار بسیار بزرگی است. کمک به شرکتها در تجارت جهانی یا ردیابی داروها مثال خوبی از شیوهای است که تکنولوژی بلاکچین میتواند طی آن بهخوبی به ما کمک کند.
7. دولت الکترونیک (eGovernment)
شرکتها: NASDAQ، Guardtime
استارتآپها: Credits، Follow My Vote، Bitnation، Procivus
حکومتها: دلور، ایلینویز، دبی، بریتانیا، استونی، اوکراین، گرجستان، وزارت امنیت میهن ایالات متحده آمریکا
با اینکه به نظر میرسد دولت و بلاکچین بههیچوجه قابلترکیب نباشند، اما این دو کنار هم میتوانند مدینهٔ فاضله ایجاد کنند. اگرچه بیتکوین جزئی از شورش علیه دولتها بود، اما خود بلاکچین ویژگیهایی را فراهم میکند که به کارآمدی هرچه بیشتر دولتها کمک میکند و آنها را مجبور میکند تا در مقابل مردم پاسخگو باشند.
دولت الکترونیک (E.Governme) باید بهصورت عمیقی از ویژگی بلاکچین بهره برد. بسیاری از استارتآپها و دولتها در تلاش هستند تا راههایی را برای استفاده از انواع مختلف بلاکچین در دولت به کار گیرند.
بهعنوانمثال، کارهایی همچون رأیگیری الکترونیکی با استفاده از بلاکچین امکانپذیر خواهد بود و بههیچوجه امکان تقلب در انتخابات وجود نخواهد داشت، استارتآپ «Follow my vote» در این زمینه فعالیت میکند. هر فردی با استفاده از شناسهٔ دولتی خود رأی خواهد داد که این رأیها بهصورت رمزگذاریشده داخل بلاکچین حفظ و نگهداری خواهند شد.
دو موضوع باید در نظر گرفته شود؛ نخست اینکه تنها کسانی مجاز به رأی دادن شوند که شرایطش را دارند و دوم اینکه افرادی که رأی میدهند، ناشناس بمانند؛ که این موارد به دلیل ماهیت منبع باز بلاکچین و رمزنگاریهایش امکانپذیر است.
دبی مرکز شورای جهانی بلاکچین محسوب میشود که فعالیتهای بسیار گستردهای را در این زمینه انجام داده است. آنها از بلاکچین در نقلوانتقال اترویزمین و سایر فعالیتهای فیزیکی بهره گرفتند. همچنین آنها وصیتنامههای دیجیتالی را ایجاد کردند که امکان انتقال داراییها به صاحبان ارث فراهم میکند.
هرچند دولتها بهطورجدی در تلاش برای توسعه استفاده از خدمات بلاکچین هستند، اما آنها بهآرامی مسیر را طی میکنند، زیرا آنها نمیخواهند بیگدار به آب بزنند و دادههای شهروندان و زندگیشان را در معرض خطر قرار دهند.
8. حفاظت از دادهها و امنیت (Data Provenance and Securitization)
شرکت ها: Deloitte، Philips، IBM، HealthNautica
استارتآپها: Credits، BigChainDB، Everledger، Factom، Tierion، Gem، MadHive، SAAVHA
یکی از ویژگیهای بارز هر بلاکچینی امکان ردگیری یک قطعه داده تا زمان ایجادش است. در زمان استفاده از بیتکوین، کاربران میتوانند هر دفعهای را که یک توکن از شخصی به شخص دیگر منتقل شده است، ردیابی کنند تا به زمان ایجاد شدنش توسط معدنکاوهای بیتکوین برسند. قابلیت ردیابی دادهها و اقلام فیزیکی میتواند منجر به ذخیره و کسب میلیونها دلار شود.
بسیاری از سازمانها و استارتآپها به دنبال روشهایی برای بهرهبرداری از بلاکچین در زمینههای مختلفی همچون زمین، سنگهای قیمتی و سلامت هستند.
زمانی که یک عکاس عکسی میگیرد و آن را در اینترنت توزیع میکند، ردیابی حفظ حقوق معنوی آن در سرتاسر اینترنت کاری بسیار دشوار است یا زمانی که درباره سهام حاصل از سود صحبت میشود، جابهجایی سرمایه همواره کاری دشوار است. Monegraph از تکنولوژی بلاکچین برای تسهیل این مسائل استفاده میکند. زمانی که یک تولیدکننده محتوا، تصویر، ویدئو یا هر شکل دیگری از محتوا را تولید میکند، هر بار که کسی از آن محتوا استفاده کند، مبلغی به تولیدکننده اثر انتقال خواهد یافت. با این روش، درآمد بیشتری نصیب تولیدکنندگان محتوا میشود و ناشران به محتوای ارزشمندتری دست مییابند.
در زمینه سلامت، شرکت Factom با همکاری HealthNautica روندی غیرقابل تغییر برای مدارک پزشکی ایجاد کرده است که هیچکس بدون دسترسیهای لازم قادر به دسترسی به آن نباشد. امروزه این اطلاعات روی کاغذ یا سرورها ذخیره میشوند و در مواردی مانند هک Anthem شاهد دزدیده شدن ۷۸.۸ میلیون اسناد پزشکی بودیم. بااینحال زمانی که همه دادهها در داخل بلاکچین کدگذاری میشوند، هیچ شخص تأیید نشدهای نمیتواند به این دادهها دسترسی داشته باشد.
Everledger به دنبال عرضه امنیت برای اقلام دنیای فیزیکی همچون سنگهای قیمتی و آثار هنری است. این شرکت اطلاعاتی همچون نحوه برش، میزان شفافیت و رنگ بهاضافه ۴۰ ردیف اطلاعاتی دیگر را همراه با شماره سریال در بلاکچین ذخیره میکند. با توجه به عدمتغییر بلاکچین، هیچ شیوهای مانند گذشته برای تغییر اسناد کاغذی وجود ندارد. این به شرکتهای بیمه کمک خواهد کرد تا میلیونها دلار ذخیره کنند.
بلاکچین امکان ردیابی تقریباً هر چیزی را تا منشأ پدیدآورندهاش ایجاد کرده است و امنیت و تغییرناپذیری آن را تضمین میکند. با این کار، شرکتهای بیمه، ارائهدهندگان خدمات سلامت، تولیدکنندگان محتوا و بسیاری صنایع دیگر با کاهش هزینهها و افزایش درآمد و امنیت مواجه خواهند شد.
9. هویت دیجیتال (Digital Identity)
شرکتها: IBM، Credit Mutual، Arkea، NarfIndustries
استارتآپها: Blockstack، Civic، Netki، Distributed ID، Canbridgr Blockchain، KYC-Chain، Tradle، uPort، ShoCard
حکومتها: بریتانیا، استونی، وزارت امنیت میهن ایالات متحده آمریکا
هویت مسئله پیچیدهای است. به دلیل حالت آنالوگی که کارتهای شناسایی دارند، افراد کنترلی بر آنچه به اشتراک گذاشته میشود، ندارند. مسئله بعدی این است که در عصر دیجیتال احتمال اینکه مدارک دیجیتالی شناسایی به سرقت بروند، روزبهروز در حال افزایش است.
اما هویت چگونه در بلاکچین مشخص میشود؟ تمامی دادههای مرتبط با هویت (نام، آدرس، گذرنامه، شماره شناسایی، چکهای اعتباری و …) بهصورت رمزگذاریشده در بلاکچین ذخیره میشوند. زمانی که نیاز است بخشی از هویت به اشتراک گذاشته شود، کاربر آن را انتخاب کرده و با موجودیت مورد درخواست تأییدش میکند. برای ورود بهیکبار، لازم است کاربر تنها نام و سن خود را برای بررسی اینکه آیا به سن قانونی رسیده یا نه به اشتراک بگذارد و نیازی نیست باقی موارد مثل آدرس یا شماره شناسایی به اشتراک گذاشته شوند. وزارت امنیت میهن ایالات متحده آمریکا، مبلغ صد هزار دلار را به صنایع نارف اختصاص داد تا یک ابزار مدیریت هویت برایشان بسازد. تمرکز این سیستم بر محرمانگی است که بهواسطهٔ آن بخش مشخصی از اطلاعات میتوانند بدون به خطر افتادن تمامی اطلاعات محرمانه به اشتراک گذاشته شود.
Gem، استارتآپی که در ساحل ونیز کالیفرنیا پایهگذاری شده است، بیشتر در حوزه مدیریت هویت در بلاکچین برای گذرواژهها و مدیریت هویت برای بانکها کار کرده است. با استفاده از رمزنگاری کلید عمومی (شیوه رمزگذاری اساسی در بلاکچین) کاربران میتوانند چیزی را به وجود آورند که بهعنوان امضای دیجیتال شناخته میشود. امضای دیجیتال بهوسیلهٔ ترکیب خاصی از کلید خصوصی و کلید عمومی به وجود میآید. بهاینترتیب امضای دیجیتال میتواند تنها متعلق به کسی باشد که هر دو کلید خصوصی و عمومی را در اختیار دارد. این امضا تضمین میکند که شخصی که در حال ورود به سیستم است، همان کسی است که ادعا میکند.
وقتی امضای دیجیتال به وجود بیاید، تأیید اصالت و اعتبار کسی که در حال تبادل است، آسان میشود. در حال حاضر، تعیین هویت به توکن فیزیکیای نیاز دارد که باید برای تصدیق و اعتباربخشی به تبادل ارائه شود. وقتیکه یک بلاکچین مورد اعتماد هویت به وجود آید، تنها یکبار نیاز است تا تأیید صورت بپذیرد. مهمتر اینکه تأییدیه میتواند از بانکی به بانک دیگر جابهجا شود که این رویکرد نیاز به تأییدیههای هزینهبر برای هر بانک و هر تبادل را از بین میبرد.
در نهایت، هویت دیجیتال در بلاکچین بهتمامی مربوط به برگرداندن کنترل به کاربر است. به جای اینکه برای شناسایی از یک شیوهٔ همهچیز یا هیچچیز استفاده کنیم، به کاربر امکان کنترل آنچه را که میخواهد به اشتراک بگذارد، میدهیم.
10. داراییها و قراردادهای هوشمند (Smart Contracts)
شرکتها: Philips، IBM، HealthNautica، Barclays
استارتآپها: Gem، Chain، Ethcore، BlockApps، Symbiont، R3، Bloq، Wings
جهانی را تصور کنید که در آن به جای وکلا، برنامهنویسها قراردادها را تنظیم میکنند و به جای اینکه این قراردادها بهصورت دستی اجرا شوند، بهصورت اتوماتیک اجرا میشوند. این رؤیایی است که بسیاری از افراد برای قراردادهای هوشمند دارند و همه در این زمینه دستی از دور بر آتش دارند.
سه تکنولوژی اساسی که قراردادهای هوشمند مبتنی بر آنها شکل میگیرند عبارتاند از: پروژه هایپرلجر، پروژه کوردا (Corda) که توسط R3 ایجاد شده است و پروژه اتریوم (Ethereum) که یک بستر قرارداد هوشمند کامل را برای تمامی اپلیکیشنهای غیرمتمرکز ایجاد کرده است.
برای مثال، جی پی مورگان (JP Morgan) پروژه Juno خود را برای کمیته فنی هایپرلجر عرضه کرد که از یک سیستم جامع وابسته به انتخاب به جای سیستمهای اثبات کاری (Proof-of-work) بهره میبرد. رهبر (گره منتخب) یک پیغام را دریافت میکند و آن را به تمامی دنبالکنندگانش منتقل میکند. اگر اکثریت موافق باشند، تراکنش صورت میگیرد.
شرکت Barclay پروتوتایپ قرارداد هوشمندی را ایجاد کرده است که از بستر R3CEV شرکت کوردا استفاده میکند. آنها تمرکز خود را بر ایجاد قالبهای از پیش آماده قراردادهای هوشمند قرار دادهاند. آنها امیدوارند تا بتوانند مستندسازیهای قانونی را سادهتر کنند تا هزینهها کاهش یابند. در دمو محصول ایجادشده، Barclay ویرایشگر توافقنامه خود را برای توافقنامه ISDA نشان داد، به شکلی که کاربر میتوانست کد نوشتهشده در پسزمینه توافقنامه را ببیند. زمانی که این توافقنامه ایجاد شود، کاربر همان دادهها را با تأیید نهایی و مستندهای قانونی مشاهده خواهد کرد.
و در نهایت Ethcor وجود دارد که با استفاده از اتریوم ایجاد شده است و مستقیماً روی مرورگر نصب میشود. این به کاربر اجازه تعامل با اتریوم و دیگر اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را میدهد. تاکنون قراردادهای هوشمند زیادی از جمله پیشبینیهای بازار، بختآزمایی، فروش جمعی و بسیاری دیگر روی اتریوم ایجاد شده است.
در آینده، دانشجویانی که به دانشگاههای حقوق میروند میبایست در برنامهنویسی قراردادهای هوشمند نیز متبحر شوند. در جهانی که یک قطعه کد میتواند بر اساس شرایط خاص شروع به کار کند، بسیار حائز اهمیت است که قراردادهای نوشتهشده توانایی ترجمه کدها را داشته باشند.