پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چالشهای اکوسیستم فروش طلای آنلاین در ایران در گفتوگو با مدیران زربد، گلدیکا و طلاین
در پنلی با عنوان «چالشهای اکوسیستم فروش طلای آنلاین ایران» با حضور مدیران عامل زربد، گلدیکا و طلاین، سه رکن اصلی برای چالشهای این اکوسیستم ترسیم شد
وقتی صحبت از خرید و فروش طلا میشود، دیگر تنها ویترینهای براق بازار یا مغازههای سنتی مطرح نیستند؛ اکنون عصر خرید و فروش طلای آنلاین آغاز شده است؛ عصری که در آن طلا با یک کلیک در دنیای دیجیتال خرید و فروش میشود. این تغییر، فضای جدیدی به نام اکوسیستم طلای آنلاین ایجاد کرده که البته چالشهایی نیز به همراه دارد. در همین راستا اولین پنلی باعنوان «چالشهای اکوسیستم فروش طلای آنلاین در ایران» در کارخانه نوآوری رسانه راهکار برگزار شد.
راه پرداخت در این پنل میزبان، فربد امیرغیاثوند، مدیرعامل زربد؛ محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین و علیرضا عیوضی، مدیرعامل گلدیکا بود که در این پنل، ضمن بررسی چالشها و فرصتهای بازار آنلاین طلا، در آن مثلث سهضلعی اعتماد، اطمینان و لجستیک بهعنوان ارکان اصلی این چالشها معرفی شدند. علاوه بر این، بحثهایی پیرامون خطرات خالیفروشی در بازار طلا نیز مطرح شد. فعالان این حوزه بر لزوم استفاده از فناوریهای نوین مانند دستگاههای خودپرداز طلا و یا ایجاد بانکداری طلا تاکید کردند تا از این طریق شفافیت بیشتری در معاملات ایجاد شود و خطر تقلب و خالیفروشی کاهش یابد. در نهایت، یکی از مهمترین موضوعات مطرحشده، ارائه راهکارهایی برای رگولاتوری بود تا در این راستا، بتواند اطمینان لازم را به کاربران و کسبوکارها بدهد تا همه طرفین از این فعالیتها رضایت کامل داشته باشند. در ادامه میتوانید گفتوگوها و مباحث مطرح شده در این پنل را با جزئیات بیشتر بخوانید.
ببینید: همه بازیگران اکوسیستم فروش آنلاین طلای ایران در یک نگاه
راه پرداخت: برای شروع پنل ابتدا میخواهیم به چالشهای این اکوسیستم بپردازیم. به نظر شما اصلیترین چالشی که اکنون حوزه فروش طلای آنلاین در کشور با آن مواجه است، چیست؟
فربد امیرغیاثوند (زربد): یکی از مهمترین چالشها در این حوزه، مسئله اعتماد است. مردم و جامعه باید اطمینان حاصل کنند که محصولاتی که خرید و فروش میشوند، واقعی و معتبر هستند. وزن و عیار محصولات صحیح باشد و از هرگونه تقلب و خالیفروشی جلوگیری شود. با توجه به اهمیت موضوع اعتماد، تصمیم گرفتیم تمرکز خود را روی ایجاد این اعتماد بگذاریم و فعلاً از ورود به خرید و فروش آنلاین طلا دوری کنیم. مجموعه توسن که نقطه شروع فعالیت ما است، در زمینه فناوری و خدمات فناوری فعالیت میکند. به همین دلیل، ما از فناوری استفاده کردهایم تا زیرساختها و راهکارهایی فراهم کنیم که مردم بتوانند با اطمینان بیشتری به خرید و فروش آنلاین طلا بپردازند و خدمات بهتری دریافت کنند. هدف ما این است که نگرانیهای مردم را تا حد امکان کاهش دهیم.
اقداماتی که انجام دادهایم این است که طلاهای عرضهشده کاملاً واقعی و قابل اصالتسنجی باشند. علاوه بر این، زیرساختهای نرمافزاری مختلفی مانند دستگاههای کارتخوان و خودپرداز (ATM) فراهم کردهایم که به بهبود ارتباطات بین شرکتهای فروش آنلاین طلا کمک میکند. این زیرساختها میتوانند در آینده به ارائه خدمات حواله طلا و بانکداری طلا نیز کمک کنند. همچنین، ما در حال فراهم کردن زیرساختهای بانکداری طلا از نظر فناوری هستیم، همانطور که توسن در سالهای گذشته در بانکداری ریالی این کار را انجام داده و به بانکها خدمات ارائه کرده است. هدف ما این است که در بانکداری طلا نیز پیشرو باشیم و این زیرساختها را به دیگران ارائه دهیم تا آنها هم بتوانند این فعالیتها را انجام دهند.
محسن ابوالفتحی (طلاین): مهمترین چالش را نمیتوان صرفاً اعتماد نامید، بلکه این مسئله بهطور کلی به سوابق افراد و کسبوکارها برمیگردد که به مرور زمان به نقطه اعتماد میرسند. به عبارت دیگر، چالش اصلی برای ما اطمینان است. اعتماد در هر کسبوکاری با توجه به سوابق و نوع فعالیت آن کسب میشود، اما موضوع مهمتر این است که مردم باید اطمینان حاصل کنند که طلای فروختهشده واقعاً وجود دارد و معامله بهدرستی انجام میشود. این مسئله اهمیت زیادی پیدا میکند و به همین دلیل، رگولاتوری هم بر همین موضوع تمرکز کرده است، چراکه ممکن است طلا به فروش نرسد و تنها پولها جمع شود. ما در تلاش هستیم که این اطمینان را ایجاد کنیم و برای همین هم با نگهداری طلا در بانک کارگشایی، تا حد زیادی این مشکل را حل کردهایم.
در بازار طلا حجم عظیمی از معاملات انجام میشود و طلاهایی که ما در حال معامله آنها هستیم، تنها قطرهای از این دریا هستند. اگر بخواهیم یک کار اجرایی مؤثر انجام دهیم، بهتر است از کف بازار شروع کنیم نه از بالا. از بالا هیچوقت نمیتوانیم بهدرستی به بازار وصل شویم، ولی کسبوکارهایی که از دل بازار بیرون آمدهاند، بهتر توانستهاند ارتباط مؤثری با نهادهای دولتی و حاکمیتی برقرار کنند. با توجه به ضوابطی که در حال حاضر اعمال میشود، مانند نگهداری طلا در کارگشایی یا نظارتهای بالا، بازار نمیتواند بهراحتی به سیستمهای نظارتی وصل شود.
علیرضا عیوضی (گلدیکا): مسئله سوم که باید به آن توجه شود، بحث ارسال طلاست. چیزی که میتواند برای کاربران اعتماد ایجاد کند این است که طلا در دست خودشان باشد. اگر طلا قرار باشد در بانک یا مکانهای دیگر نگهداری شود، در واقع چه تفاوتی با بورس خواهد داشت؟ به همین دلیل ما تحویل رایگان طلا را برای کاربران خود در نظر گرفتیم و حتی مقادیر زیادی طلا را مستقیماً به دست مشتریان رساندهایم. این موضوع برای کاربران بسیار مهم است که طلا را در دستان خود داشته باشند، اما همانطور که میدانید، محدودیتهایی در این زمینه وجود دارد.
یکی از چالشهای اصلی، محدودیتهای پستی است که در حال حاضر وجود دارد و پست از نظر زیرساختی توانایی انجام چنین حمل و نقلهایی را ندارد. ما و بسیاری از دیگر فعالان این حوزه ترجیح میدهیم طلا را در محل خود مشتریان تحویل دهیم. این کار ممکن است هزینهها را افزایش دهد یا مشکلاتی در مسیرهای پستی پیش بیاید، اما مسئله اصلی این است که مأمور پستی که وظیفه حمل طلا را بر عهده دارد باید کاملاً مورد اعتماد باشد. در بسیاری از موارد، فعالان این حوزه ریسک این کار را پذیرفتهاند و فرض کردهاند که هیچ اتفاقی نمیافتد، حتی در بعضی موارد طلا با عنوان بدلیجات ارسال میشود.
امیرغیاثوند: در ادامه صحبتهای عیوضی باید بگویم، علاوه بر مسائل مربوط به اعتماد و مأموران پست، یکی دیگر از مشکلات جدی در ارسال طلا، ریسک توزیعی است. بهعنوان مثال، ممکن است طلای یک نفر بهصورت جداگانه ارسال شود و در این بین، طلای شخص دیگری به اشتباه ارسال شود. این مشکل زمانی ایجاد میشود که محمولهها بهصورت تکتک ارسال شوند. راهحل دیگری که به آن فکر کردیم این است که محمولههای تعداد زیادی از مشتریان را به یک نفر بدهیم، اما در این صورت، اگر شخصی یک سیمکارت جعلی تهیه کند و با احراز هویت خودش یک سفارش کوچک ثبت کند، مأمور ارسال را شناسایی کرده و حمله کند و تمام طلا را از او بگیرد. این همان ریسک توزیعی است که وجود دارد و مسئلهای بسیار جدی است. راهحلی که به آن رسیدیم این است که تعداد نقاط تحویل را افزایش دهیم. به همین دلیل، پیشنهاد دادهایم که تعداد نقاط تحویل را به ۱۳۰ نقطه برسانیم و این تعداد بهطور مستمر در حال افزایش است.
میتوان برای حل این مشکل برای مثال به ماشین حمل طلا فکر کرد؟
عیوضی: این راهحل هم ریسکهای خود را دارد برای مثال، اگر حجم طلای موجود در این ماشینها زیاد باشد، ممکن است افراد داخل ماشین که مسئول تحویل طلا هستند، تحت تأثیر قرار بگیرند. همچنین این خطر وجود دارد که افراد مسئول تحویل طلا را خریداری کنند و بهاینترتیب روند تحویل دچار مشکل شود.
موضوعی که در این مدت بهطور جدی در فروش آنلاین طلا مطرح شده، بحث خالیفروشی است. به نظر شما آیا این برچسب به کسبوکارهای فروش آنلاین طلا وارد است یا نه؟
امیرغیاثوند: در طول تاریخ به فروشندگان آنلاین طلا همیشه انتقادهایی وارد شده است. نمونهی اخیر آن، سکه ثامن است و نمونههای قبلی هم بانکهای مرکزی بودهاند که اقدام به خالیفروشی کردهاند که به همین دلیل پول فیات ایجاد شده است. در واقع، این عمل در تاریخ بارها تکرار شده است. اکنون نیز بسیاری از بانکهای ما با پول فیات در حال خالیفروشی هستند و از پولی که در حسابشان وجود ندارد، به مردم تسهیلات میدهند. در چنین شرایطی، سیستمهای فنی باید بهگونهای طراحی شوند که اجازه وقوع چنین مسائلی را ندهند. در حال حاضر، با استفاده از تکنولوژی، ما توانستهایم سیستمی شفاف و قابلاعتماد راهاندازی کنیم. یکی از راهحلهایی که ما بهکار میبریم، این است که طلا در یک پلاک کارتی با امضای دیجیتال نگهداری شود.
زمانی که طلا امضای دیجیتال داشته باشد، فرد نمیتواند هیچ چیزی غیر از طلای خود را دریافت کند. در واقع، این پلاک کارتها هرکدام شماره سریال و امضای دیجیتال دارند و هر شخص فقط میتواند طلای خودش را دریافت کند، بنابراین احتمال خالیفروشی به صفر میرسد در این سیستم، هر دارایی یک شماره سریال منحصر به فرد دارد که در بلاکچین ثبت میشود و مالک آن دارایی مشخص است. این راهحل توانسته تا حدودی به این چالش پاسخ دهد. ما پیشبینی کردهایم که در یک سال آینده، هزار دستگاه تحویل طلا راهاندازی کنیم. این دستگاهها به تمامی شرکتهای فروش طلا متصل میشوند و فرد میتواند طلا را بهطور مستقیم از کیف طلای خود از این دستگاهها دریافت کند. زمانی که فرد ببیند که طلاها در این دستگاهها عینیت دارند، اطمینان از عدم وجود خالیفروشی بهطور کامل ایجاد میشود.
ابوالفتحی: این مسئله نشان داده که برخی کسبوکارها در گذشته واقعاً اقدام به خالیفروشی کردهاند، اما موضوع مهم این است که بعد از وقوع چنین اتفاقاتی، باید بتوانیم این مسائل را کنترل کنیم. همانطور که امیرغیاثوند گفت، بسیاری از بانکها امروز در حال خالیفروشی هستند، اما هیچکس نمیتواند آن را کنترل کند. به همین دلیل، مجبورند ارزش پول را کاهش دهند. در کسبوکارهای مشابه ما نباید چنین اتفاقاتی بیفتد. ما همان مدل بازار سنتی را در مقیاس بزرگتر اجرا میکنیم و در این بازار هر طلای خرید و فروششده، پشتوانه فیزیکی دارد. در بازار سنتی خالیفروشی بهراحتی قابل شناسایی است، زیرا طلا بهصورت فیزیکی ردوبدل میشود.
فعالیت پلتفرمهای آنلاین مانند شمشیر دولبه است. از یک سو، این پلتفرمها میتوانند باعث شوند که بازار سنتی آسیب ببیند، چون فضای آنلاین ممکن است آنقدر بزرگ شود که مردم تمایلی به حضور در بازار سنتی نداشته باشند. از سوی دیگر، خالیفروشی میتواند اعتماد مردم به این فضای سنتی که سالها به آن اعتماد داشتهاند را از بین ببرد. نظر شما چیست.
ابوالفتحی: ما به هیچوجه قصد نداریم که به بازار سنتی آسیب بزنیم. در حال حاضر، ما در ۵ استان کشور شعبه داریم که دقیقاً مانند بازار سنتی عمل میکنند و مشتریان میتوانند از همان شعبهها خرید کنند. در واقع، پلتفرم ما بیشتر نقش رابط کاربری را دارد و تمامی معاملات در یک شبکه یکپارچه انجام میشود. بنابراین، هیچگونه آسیبی به بازار سنتی وارد نمیکنیم.
عیوضی: کسبوکاری که بخواهد به توسعه برسد به سمت خالیفروشی نخواهد رفت. با فرض اینکه حجم معاملات طلای انجام شده، به اندازه این میز باشد، ، پلتفرمهای آنلاین موجود به اندازه یک لکه هم نمیشوند. هجمهایی که اکنون ایجاد شده بخشی از آن از سر کوتهبینی اتحادیه سنتی است. نکتهای که میخواهم اشاره کنم این است که اگر ما فقط به نفع خودمان فکر کنیم و راهکاری برنامهریزی کنیم که فقط به منافع خودمان توجه داشته باشد، این راهکار در بلندمدت پایدار نخواهد بود. در حال حاضر، کاری که وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) در حال انجام آن است، به نظر میرسد که یک راهکار کوتاهمدت باشد.
ما باید دغدغههای حاکمیت را درک کنیم و به همین دلیل یک قدم جلو آمدهایم. ما طلاها را در بانک کارگشایی ذخیره میکنیم، اما نکتهای که وجود دارد این است که حاکمیت نیز باید یک قدم جلوتر بیاید و سازوکارهای خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. بهطور کلی باید بگویم که در سامانههای آنلاین هیچگونه خالیفروشی وجود ندارد. آنچه ما انجام میدهیم به نفع بازار طلا در کشور است. به این معنی که پول مردم را از کالاهایی که خرید آن ریسک بالایی دارد، به سمت کالایی منتقل میکنیم که ریسک آن کمتر است. اتفاقاً بازار سنتی باید از ما حمایت کند و خوشحال باشد که چنین پلتفرمهایی وجود دارد. چون مردم اکنون هر ساعت از شبانهروز میتوانند طلا خریداری کنند و این بهجای خرید بیتکوین یا کالاهایی با ریسک بالا، به نفع آنها خواهد بود.
ببینید: با یک بیتکوین در ۱۰ سال گذشته چند سکه طلا میتوانستیم بخریم؟
تعداد نفراتی که وارد این فضا میشوند، رو به افزایش است. با فرض به اینکه دستگاه خودپرداز را هم در سطح شهر داشته باشیم، اما اگر با یک بحران مواجه شویم و همه افراد بخواهند طلای خود را برداشت کنند، آیا ما میتوانیم پاسخگوی این نیازها باشیم یا خیر؟
ابوالفتحی: میخواهم از تجربه خودم از فرآیند دریافت طلا از بانک کارگشایی بگویم. چند وقت پیش برای من اتفاقی افتاد که واقعاً به وضوح مشکلات موجود در سیستم را نشان میداد. من قصد داشتم حجم زیادی طلا از سیستم آنلاین خارج کنم و برای این منظور به بانک کارگشایی مراجعه کردم. اما در آنجا به من گفتند که باید از وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) نامه بگیرم. این در حالی بود که روز قبل، وقتی به مدیر بانک کارگشایی مراجعه کرده بودم، به من گفته بودند که کافی است شب قبل تماس بگیرم و فردای آن روز طلا را تحویل میدهند، اما وقتی واقعاً نیاز به دریافت طلا داشتم، مجبور شدم ابتدا به وزارت صمت بروم، نامهای بگیرم و آن را به بانک کارگشایی تحویل دهم. سپس بانک کارگشایی نامهای به بانک یزد ارسال کرد تا در نهایت بتوانم طلای خود را آزاد کنم.
امیرغیاثوند: ما در پلتفرم خود طلای مردم را نگهداری نمیکنیم. زمانی که قصد داریم طلا را به مردم تحویل دهیم، آن را به پلاک کارتهایی تبدیل میکنیم که به شکل استاندارد در میآید. این پلاکها پس از تبدیل به یک کارت استاندارد به مشتری تحویل داده میشود. این در حالی است که در روشهای دیگر، زمانی که کسبوکار طلا را تحویل میدهد، مشتری ممکن است طلا را به مغازهدار تحویل دهد و در این صورت احتمال دارد که مشکلاتی مانند نقص کالا یا سوءنیت از سوی مشتری پیش آید. در چنین شرایطی، کسبوکار چگونه میتواند ثابت کند که طلای تقلبی به مشتری تحویل نداده است؟
بهعنوان سوال بخش آخر این پنل، اگر بخواهیم به یک راهکار برسیم که رگولاتوری برای ایجاد اطمینان هم برای کاربر و هم برای خود، بهگونهای که از کلاهبرداری جلوگیری شود، چه اقداماتی باید انجام دهد تا این اطمینان در تمام جوانب حاصل شود و شما بهعنوان یک کسبوکار نیز از فعالیتهایی که در این حوزه انجام میدهید راضی باشید.
امیرغیاثوند: راهکار ما این است که طلاهایی که به فروش میرسانیم به محصولاتی شناسهدار تبدیل شوند که قابل تخصیص به هر کاربر باشند. به این صورت، دیگر نیازی به ذخیرهسازی طلا در بانک کارگشایی نیست و طلای مورد نظر مستقیماً در اختیار کسبوکار قرار دارد. این یکی از راهکارهای خوبی است که میتوان پیشنهاد داد. همچنین، دستگاههای ATM را بهعنوان راهحل بعدی مطرح کردیم که به کمک آن، کاربر بتواند بهصورت آنی و در لحظه، طلای خود را دریافت کند. این به نوعی باعث ایجاد اعتماد میشود. در واقع، هر چقدر دسترسی کاربر به چیزی که در اختیار من است بیشتر باشد، اعتماد بیشتری ایجاد میشود. همچنین، پیشنهاد دیگری که داریم این است که بانکداری طلا بهطور عمیقتری پیادهسازی شود. منظور از بانکداری طلا این است که همه اجزای آن بهطور کامل ایجاد شود و آن را به رسمیت بشناسیم، تا بتوانیم به تقویت آن کمک کنیم.
ابوالفتحی: با استفاده صددرصدی از راهکارهایی که امیرغیاثوند ارائه دادهاند، مخالفم. اما بهعنوان یکی از گزینهها، این پیشنهاد را میپذیرم و فکر میکنم میتواند راهکار خوبی باشد. استفاده انحصاری از این روشها ممکن است باعث ایجاد انحصار شود که من با آن مخالفم. چرا که هر کسبوکاری میتواند روش مخصوص به خود را داشته باشد. شاید کسبوکاری بخواهد طلا را به صورت آبشده تحویل دهد یا حتی شمشها و پلاکهای فیزیکی را ارائه کند. بنابراین، اگر بخواهیم فقط از یک روش استفاده کنیم، مخالفم. پیشنهاد من این است که تمام این راهکارها تجمیع شوند. به این معنا که اگر نیاز به تحویل طلا به صورت آبشده یا حواله باشد، مشتری بتواند از یک پلتفرم دیگر این طلا را دریافت کند؛ یا حتی اگر لازم باشد، طلا در شعبهها یا در بانک کارگشایی نگهداری شود و این امکان فراهم باشد که مشتری خودش تصمیم بگیرد که طلا را کجا دریافت کند.
عیوضی: با راهکارهایی که دوستان ارائه دادند، موافق هستم. حدود 9 ماه است که با چندین کسبوکار دیگر جلسه تشکیل دادهایم و نظر ما این است که اگر منافع همه ذینفعان این حوزه به درستی دیده نشود، این بازار از بین خواهد رفت. ما خودمان مسیر خودتنظیمگری را پیش گرفتهایم، اما نمیدانیم که حاکمیت چقدر پای کار خواهد بود. در حال حاضر، مرکز توسعه تجارت الکترونیکی متولی این موضوع شده و جلسات متعددی برگزار کرده است. در انجمنی که تشکیل دادهایم، اولین پیشنهاد ما این بود که ذیل اتحادیه کسبوکارهای مجازی کمیتهای تشکیل دهیم، اما این پیشنهاد لغو شد. همچنین ما پیگیر انجمن فینتک و سازمان نظام صنفی هم هستیم، اما نکتهای که وجود دارد این است که نظرات باید شنیده شوند. رگولاتوری به این شکل است که در زمان درست نظرات را نادیده میگیرد و زمانی که بحران ایجاد شد، به فکر جمعآوری آنها میافتد.