پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
معاون کسبوکار انیاک از وضعیت نوآوری در پرداخت میگوید / نوآوری آخرین معیار مورد توجه در قراردادهای صنعت پرداخت است
نیلوفر نادری / صنعت پرداخت کشور بهعنوان یکی از صنایعی شناخته میشود که سالها پیش یک صنعت خلاقانه بود و بهسرعت در دل زندگی مردم جای گرفت، اما اکنون مدتهاست که محکوم به عدم تحرک و پویایی و عدم ارائه سرویسهای نوآورانه و ارزشافزوده است؛ هرچند تلاشهای بزرگ و چشمگیری توسط بازیگران بزرگ این صنعت صورت گرفته و سرویسهای متنوعی به مردم ارائه شده، ولی با این حال به عقیده بسیاری، صنعت پرداخت ایران مدتزمان طولانی است که دچار رخوت شده و نتوانسته از نوآوری بهعنوان یکی از عناصر شتابدهنده توسعه در این صنعت، آنطور که شایسته و بایسته است، استفاده کند و سرویسها و محصولاتی که ارائه میدهد، تکراری و فاقد خلاقیت هستند. معاون کسبوکار شرکت فنآوران انیاک معتقد است اکثر قراردادهایی که در این صنعت منعقد میشود، بر اساس میزان کارمزد و منافع طرفین است و نوآوری آخرین معیاری است که مورد توجه قرار میگیرد.
برخی بر این باورند که صنعت پرداخت کشور دیرزمانی است که دچار رخوت شده و آنطور که باید از نوآوری در راستای ارائه سرویسهای خود استفاده نمیکند. فرید ستاره، معاون کسبوکار فنآوران انیاک رایانه در اینباره میگوید: «اینکه گفته میشود صنعت پرداخت کشور دچار رخوت و عدم نوآوری شده، درست است و نیاز به نوآوری در خدمات پرداختی کشور از سمت سرویسدهندهها احساس نمیشود. به عبارتی اینطور میتوان گفت که این رخوت از نکبت منابع نشئت میگیرد؛ ظهور شاپرک و پرداخت کارمزد از سمت بانکها باعث خلق منابعی شد که برای پیاسپیها کافی بود و دیگر نیازی به کاربست نوآوری در خدمات و محصولاتشان نداشتند تا از این طریق درآمدهای خود را افزایش دهند. این مسئله موجب شد علاوه بر کمرنگشدن نوآوری، ریسکپذیری آنها نیز کاهش یابد. علاوه بر این، انحصارگرایی موجود در این صنعت نیز بیتأثیر نبوده است؛ عدم ورود شرکتهای پرداختی جدید به این صنعت نتیجهای جز عدم رقابت و عدم ورود ایدههای نو ندارد و بازار آن به گونهای است که افراد را به تکاپو وانمیدارد.»
او معتقد است همه صنایع به نوآوری نیاز دارند و کاربست نوآوری در هر یک از آنها مختصات و شدت خود را دارد. برای مثال صنعتی مانند فولاد که از سه هزار سال پیش تاکنون تغییر زیادی نداشته است. صنعت پرداخت هم به این سمت رفته و با اینکه نوآوری میتواند به عنصری مهم در توسعه آن تبدیل شود، آن را نادیده گرفته است. ستاره در اینباره عنوان میکند: «از زمان شروع به کار شرکتهای پرداختی در ایران، اتفاقات و نوآوریهای خوبی در دستور کار آنها قرار گرفت و نوپایی آن موجب رقابت فعالانش شده بود.»
نوآوری در صنعت پرداخت در زمان کرونا هم رشد نکرد
او ادامه میدهد: «در سال ۱۳۹۱ هم که شاپرک به وجود آمد، هنوز نوآوریها در دستور کار شرکتها قرار داشت، اما از سال ۱۳۹۵ به بعد سرعت توسعه نوآوری در صنعت پرداخت کشور کاهش یافت و از سال ۱۳۹۷ به بعد به دلیل بروز پاندمی کرونا، ایجاد راهکارهای نوآورانه در اکوسیستم اقتصاد دیجیتال ایران مورد توجه قرار گرفت، اما باز هم صنعت پرداخت کشور کنار ایستاد و تلاشی برای برونرفت از این رخوت نکرد و از سالهای گذشته هم میبینیم که پذیرندهها بین سرویسدهندهها جابهجا میشوند و این جابهجاییها براساس ارائه سرویسهای جدید و بهتر یک سرویسدهنده نیست، بلکه بر اساس پروموشنهایی است که وجود دارد. از طرفی رویدادهایی نظیر الکامپ و بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت، در گذشته شاهد سرویسهای جدید و نوآوری بود که از سمت شرکتها به نمایش گذاشته میشد، اما امسال در این رویدادها خبری از نوآوری نبود و شرکتهای پرداختی با همان سرویسهای قبلی خود آمده بودند و کار جدید و قابل توجهی برای ارائه نداشتند.»
نظارت تنها وظیفه رگولاتوری نیست
فرید ستاره نقش رگولاتور در کاربست نوآوری در صنعت پرداخت را مهم میداند و بیان میکند که رگولاتور باید در سه زمینه قانونگذاری، آموزش و نظارت ایفای نقش کند: «اما میبینیم رگولاتور در صنعت پرداخت ایران به جای پرداختن به این وظایف، وارد کار اجرایی شده و حتی اگر امروز تمام سوئیچهای پرداخت را بهصورت مستقیم به خود رگولاتور متصل کنیم، هیچ تفاوتی احساس نمیشود و اختلالی به وجود نمیآید و از طرفی ظهور و فعالیت شرکتهای واسط پرداخت نیز که منشاء نوآوری و خلق ارزشافزوده بودند، با حضور رگولاتور در امر اجرا متوقف شد و جوانان بااستعداد و نوآور را به حاشیه برد. دولتیبودن رگولاتور به توسعه صنعت لطمه میزند و بهتر بود یک نهاد خصوصی عهدهدار رگولاتوری میشد یا حداقل برخی وظایف رگولاتور دولتی به نهادهای خصوصی واگذار میشد. وجود رگولاتور لازم و کمککننده است، اما به شرطی که رگولاتور در مرزهای خود بماند و به حوزههایی که خارج از تخصص اوست، وارد نشود.»
ستاره معتقد است صنعت پرداخت به بسیاری از صنایع دیگر خدمت ارائه میدهد و به همین جهت توسعهنیافتگی و رخوت آن میتواند به توسعهنیافتگی و رخوت صنایع دیگر نیز دامن بزند. او در اینباره میگوید: «صاحبان کسبوکارها دو دسته نیاز دارند؛ دسته اول نیازهایی است که آشکار است و نظام پرداخت از پس آنها برمیآید و دسته دوم نیازهای پنهانی است که ممکن است حتی صاحب کسبوکار هم از وجود آنها بیاطلاع باشد یا نداند رفع این نیازها در حیطه فعالیت شرکتهای پرداختی است. هیچکدام از شرکتهای پرداختی با سرویسگیرندگان خود سر یک میز نمینشینند تا با گفتوگو و نیازسنجی، نیازهای آنها را برطرف کنند و تنها بر آناند که تعداد قراردادها و تراکنشها را افزایش دهند. مثلاً کسبوکاری که خدمت فروش کارت شارژ ارائه میدهد، میخواهد امکان خرید کارت شارژ از یک کارت بانکی تا سقف مشخصی در روز وجود داشته باشد یا برای کارگزاریها این مهم است که سرویسگیرنده از کارت خودش استفاده کند و کسبوکارهایی که با رزرو بلیت و هتل و امثالهم سروکار دارند، میخواهند یکسری ریفاند برای آنها وجود داشته باشد.»
او همچنین اضافه میکند که تراکنشهای پینلس بدون رمز در ایران توسعه پیدا نکرده و هنوز افراد باید برای یک خرید دمدستی و کوچک رمز خود را در مغازهها بلند اعلام کنند که به معنای از دست رفتن امنیت است یا هنوز برای تراکنشهای Tap&Go از کارت بانکی استفاده میشود که نشان از عدم نوآوری در این صنعت دارد.
ضرورت جدایی رگولاتور از حوزه اجرا
ستاره راه برونرفت از این وضعیت را در گرو عواملی مانند توجه به دیجیتالیشدن صنعت پرداخت از سمت فعالان، رفع مشکلات ساختاری و قانونی فینتکها، رفع انحصار، جدا شدن رگولاتور از حوزه اجرا و تغییر باور شرکتهای پرداختی درباره اهمیت و لزوم بهکارگیری نوآوری و گفتوگو با کسبوکارها در راستای نیازسنجی آنها میداند: «هر راهکاری که موجب کاهش هزینههای کسبوکارها و توسعه سرویسهایشان شود، به دریافت کارمزد از آنها منتهی خواهد شد که درآمد صنعت پرداخت را نیز بهبود میبخشد. این باور که کسبوکارها حاضر به پرداخت کارمزد نیستند، باور نادرستی است که به رخوت صنعت دامن میزند.»
او با اشاره به نیازهای نسل زد توضیح میدهد: «نسل زد مشتریان امروز و آینده صنعت پرداخت کشور هستند و در صورتی که این صنعت خود را با ویژگیهای مد نظر آنها تطبیق ندهد، از پس برطرفکردن نیازهایشان برنمیآید. این نسل خلاق، نوآور و پرتوان است و نیازهایش نسبت به نسلهای ماقبل خود بسیار متفاوت است و مشارکتدادن آنها در نحوه پیشبرد روندهای پرداختی باعث استفاده مفید از آنها در راستای طراحی سرویسهای خلاقانه و نوآورانه خواهد شد.»